دانلود کتاب آموزش تصویری نمونه گیری با SPSS Sample Power (کتابی که نیازمند هر محققی می باشد- برای خرید و دریافت مستقیم کتاب زیر دکمه زیر کلیک کنید.<br>
از اشتباه کردن نترسید، اشتباهات خود را قبول کنید و از آنها پند بگیرید. بدترین کار در رابطه با اشتباهات این است که سعی کنیم به هر طریقی از وقوع آنها جلوگیری کنیم. زندگی، امتحانی سراسر از آزمونوخطا است و ما نمیتوانیم بدون اشتباه کردن پیشرفت کنیم.
“جورج برناردشاو ” گفته است: “زندگیای که صرف اشتباه کردن شود نه تنها شرافتمندانهتر بلکه مفیدتر از زندگی است که صرف انجام هیچ کاری نمیشود.”
مردم در برخورد با اشتباههایشان دو نوع عکسالعمل نشان میدهند یا آنها را نادیده میگیرند و یا اینکه از اشتباهت خود پند میگیرند. مطالعات نشان میدهند افرادی که منعطفتر فکر میکنند، اشتباهات را مانند یک هشدار بیدارکننده میبینند. آنها با خود میگویند «اگر اوضاع سخت بشه بیشتر تلاش میکنم.» آنها برای حل مشکلات با تلاش کردن سعی دارند راهحل را پیدا کنند.
5 قدم برای افزایش تحمل اشتباهتان
رویکرد آزمونوخطا را در آغوش بگیرید.
اغلب افراد در محل کار از اشتباه کردن میترسند. آنها از اینکه به اشتباه خود اعتراف کنند احساس شرمندگی میکنند. رهبران نیز نمیخواهند ضعیف به نظر بیایند و به همین دلیل قاطعانه بر این عقیدهاند که از هر گونه خطا و اشتباهی به دور هستند و به همین دلیل از کاوش و کشف کردن دست میکشند. همانطور که آلبرت انیشتین گفت: “تنها راه برای این که هیچوقت اشتباه نکنیم این است که هیچ وقت ایده جدیدی نداشته باشیم.”
صاحب اشتباهات خود باشید.
بسیاری سعی میکنند اشتباهات خود را پنهان کنند و هنگام مواجهه با خطا احساس ویرانی میکنند. گردن گرفتن اشتباهاتتان تحمل شمارا بیشتر خواهد کرد. این یادآوری که هیچکس کامل نیست باعث میشود تا شما نسبت به خود و دیگران مهربانتر باشید. اگر شما مربی هستید، اشتباهاتتان را همراه با دیگر اعضای تیم جشن بگیرید. این امر نه تنها عقده خدایی را خنثی میکند بلکه به دیگر اعضای مجموعه نیز کمک میکند تا به خطاهایشان پی ببرند. تا زمانی که به اشتباه خود اعتراف نکردهاید نمیتوانید یاد بگیرید. کمالگرایی دشمن نوآوری و رشد شخصی است.
اشتباهات خود را بازنگری کنید.
همه اشتباه میکنند حتی اگر به اشتباه خود پی نبرند. کسانی که تحمل اشتباه را ندارند به جای روبهرو شدن با آن به خودشان دروغ میگویند اما وقتی شما اشتباهاتتان را مانند درسی در نظر بگیرید آنها به فرصتی برای رشد شما تبدیل میشوند. میتوان دو نوع طرز فکر داشت: شما میتوانید یا اشتباهاتتان را نادیده بگیرید یا از آنها درس بگیرید.
بر روی اشتباه برچسب بزنید نه روی خودتان
بدترین بخش اشتباه کردن، خطایی که صورت گرفته نیست بلکه احساس اینکه اشتباه از ما سرزده، است. اشتباهات میتوانند به ارزش و اعتماد به نفس ما آسیب بزنند. بین ارتکاب خطا و اینکه فکر کنیم این ماییم که اشتباه کردهایم، تفاوت وجود دارد. ما باید خطا را به عنوان مشکلی که باید حل شود برچسب گذاری کنیم، نه اینکه به خودمان حمله کنیم.
بالا بردن ریسک خرابکاری
افزایش تحمل ما برای اشتباه آسان نیست. به خصوص برای کسانی که کمالگرایی را به سبکی برای زندگیشان تبدیل کردهاند. خودتان را در موقعیت قرار بدهید و ریسک خرابکاری کردن را بپذیرید. در ابتدا ممکن است کمتر احساس اعتمادبهنفس کنید ولی در طولانیمدت بهتر عمل خواهید کرد و احساس بهتری خواهید داشت. برای پذیرفتن یک زندگی همراه با اشتباه، شجاعت و تلاش لازم است و تنها راه پیشرفت واقعی در زندگی ریسک کردن است.
برگرفته از: انجمن مدیریت کسب و کار ایران
برای مشاهده لیست همه ی پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد کلیک فرمایید.
تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.
فرض کنید اخیرا یک همکار جدید به تیمتان اضافه شده و شما مسئول راه اندازی و به کار گماری ایشان هستید. از همان اول حس کرده اید که ایشان چیز زیادی بلد نیست و اصلا انگیزه ندارد؛ به یادگیری علاقه ندارد، کیفیت خروجی کارش پایین است و در کل در شرکت ماندگار نیست.
شما این پیشگویی را با چند تا از همکارانتان هم در میان میگذارید که همکار جدیدتان انگیزه ندارد، کیفیت کارش پایین است و نهایت در شرکت ماندگار نیست.
با این پیش زمینه ذهنی، هر وقت شما با همکار جدیدتان سر و کار دارید، چون فکر میکنید که بی انگیزه است و به یادگیری علاقه ندارد و کیفیت کارش پایین است و نهایتا میخواهد از شرکت برود، بنابراین انرژی زیادی برایش نمیگذارید، مطالب را کم توضیح میدهید و به خروجی کارش هم چون میدانید که کم کیفیت است، بها نمیدهید و نگاه نمیندازید.
همکار جدیدتان هم چون شما به وی کم توجهی میکنید، خروجی کارشان را دقیق نمی بینید، فکر میکند که کیفیت مهم نیست و به کیفیت کارش نمی پردازد؛ رفتار سرد شما، باعث دلسردی ایشان از شرکت میشود.
این سیکل بین شما و همکار جدید ادامه پیدا میکند و نهایتا…. پیشگویی شما درست از آب در آمد؛ ایشان از شرکت رفت؛ بله خسته نباشید، خود شما پیشگویی خود را محقق کردید!
به پیشگویی هایی که خود شخص مسئول محقق سازی آن است، “پیشگویی خود محقق کننده ” (Self-fullfilling prophecy) میگویند.
نمونه های زیادی از این نوع پیشگویی ها وجود دارد که شما یک پیشگویی در مورد کسی میکنید، بنابراین رفتارتان را با ایشان به گونه ای تنظیم میکنید که پیشگویی تان درست از آب در بیاید، بعد هم به بقیه میگویید که پیشگویی کرده بودید(قبلا پیش بینی این اتفاق را کرده بودید!).
مثال های زیادی از این پیشگویی ها وجود دارد:
۱. باید پروژه ای را به کسی توضیح بدهید که اعتقاد دارید نمیتواند انجام دهد، بنابراین در توضیح پروژه جوری رفتار میکنید که… ۲. شما همکار جدیدی پیدا میکنید و پیشگویی میکنید بسیار خجالتی است؛ بنابراین با وی کم حرف میزنید… ۳. شما فکر میکنید باید به نیرویتان اختیارات بیشتری بدهید چون میتواند از آن درست استفاده کند… ۴. شما همکاری جدیدی استخدام میکنید و پیشگویی میکنید که میتواند مسیر ترقی را در سازمان زودتر بپیماید….
به رفتارتان در این مواقع فکر کنید. اینها پیشگویی نیست؛ این ها فرضیات اشتباهیست که گاهی ما مرتکب میشویم و بر اساس این فرضیات تلاش میکنیم پیشگویی ما درست از آب درآید.
برگرفته از:گاهنامه مدیر
برای مشاهده لیست همه ی پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد کلیک فرمایید.
تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.
بیل گیتس: کاش میدانستم که زندگی فقط در کار خلاصه نمیشود!
بیل گیتس در پستی در وبلاگ خود سخنرانی اخیرش در دانشگاه آریزونای شمالی را منتشر و توصیههایی را مطرح کرده است که دوست داشت در دوران جوانی کسی آنها را به خود او میگفت. گیتس در جمع فارغالتحصیلان این دانشگاه توضیح داد: «وقتی همسن شما بودم، اعتقادی به تعطیلات و آخر هفتهها نداشتم. به هر کسی که اطرافم بود، فشار میآوردم تا [روزانه] ساعتهای بسیار زیادی کار کند.»
گیتس که پس از گذراندن سه ترم از دانشگاه انصراف داد تا شرکت خود را تأسیس کند، میگوید: «اگر کمی به خودتان راحت بگیرید، تنبل محسوب نمیشوید.» او توضیح داد که در روزهای آغازین مایکروسافت به اهمیت ایجاد تعادل بین کار و زندگی واقف نبود و از پنجره دفترش نگاه میکرد که چه کارمندانی زود و چه کارمندانی دیرتر محل شرکت را ترک میکردند.
گیتس میگوید: «بهاندازه من صبر نکنید تا این درس را بیاموزید. برای رسیدگی به روابط خود، برای جشنگرفتن موفقیتها و برای بازیابی از شکستها زمان بگذارید. هر موقع که لازم دارید، استراحت کنید. وقتی اطرافیان پیرامونتان به زمان نیاز دارند هم به آنها سخت نگیرید.»
گیتس همچنین به این فارغالتحصیلان توصیه کرده است که زمانی را برای ارزیابی مجدد تصمیمات زندگیشان اختصاص دهند. بهعلاوه، او میگوید همیشه باید به یادگیری ادامه داد؛ حتی خارج از کلاسهای درس.
همبنیانگذار مایکروسافت درباره انتخابهای شغلی میگوید: «الان احتمالاً فشار زیادی را روی خود احساس میکنید تا تصمیم درست را درباره آینده شغلی خود بگیرید. شاید حس کنید که این تصمیمها دائمی هستند. اما چنین نیست. کاری که فردا – یا در ۱۰ سال آینده – انجام میدهید، لازم نیست کاری باشد که تا آخر عمر انجام میدهید.»
گیتس از دانشجویان خواست تا روی روابط دوستانه خود اتکا کنند و پروژههایی را پیش ببرند که بهدنبال حل مشکلات بزرگی مثل تغییرات اقلیمی یا سوگیریهای هوش مصنوعی هستند: «شما در برههای درحال فارغالتحصیلشدن هستید که میتوانید کمک زیادی به مردم بکنید. صنایع و شرکتهای جدید هر روز درحال ظهور هستند و اگر شما هم تغییرساز باشید، میتوانید آینده خود را بسازید. پیشرفتهای علم و فناوری باعث شدهاند که اثرگذاری حالا آسانتر از هر زمان دیگری باشد.»
برگرفته از: کانال آموزه های سازمانی
برای مشاهده لیست همه ی پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد کلیک فرمایید.
تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.
افراد کینه ای به شدت تمایل دارند مورد توجه دیگران قرار بگیرند و اغلب نمایشی یا به شکل نامناسب رفتار میکنند تا توجه دیگران را به خود جلب کنند. در ادامه مطلب به بررسی بیشتر درباره افراد کینهای و رفتار درست با آنها میپردازیم.
نحوه رفتار با افراد کینه ای چگونه باید باشد؟ این افراد چه ویژگی هایی دارند؟ افراد کینه ای حافظه ای قوی دارند و اصولا رفتارها و گفتارهای دیگران را به خوبی به خاطر می سپارند. باید بدانیم که این افراد به شدت تمایل دارند مورد توجه دیگران قرار بگیرند و اغلب نمایشی یا به شکل نامناسب رفتار می کنند تا توجه دیگران را به خود جلب کنند. این اختلال معمولا در دوران نوجوانی یا اوایل بلوغ خود را نشان می دهد. در ادامه مطلب به بررسی بیشتر درباره افراد کینه ای و رفتار درست با آن ها می پردازیم.
معذرت خواهی در صورت انجام کار اشتباه
اگر واقعا کار اشتباهی کرده اید، مسئولیت آن را به عهده بگیرید. اعتراف کنید اشتباه کرده اید و برای جبران آن هر کاری می توانید انجام دهید. اگر فکر نمی کنید کار اشتباهی انجام داده اید اما می دانید طرف مقابل تان این طور فکر می کند، بگذارید بداند که متوجه دیدگاه متفاوتش هستید و البته از عمد باعث ایجاد مشکل موردنظر نشده اید. بگذارید طرف مقابل بداند که از وضعیت پیش آمده متأسفید حتی اگر فکر می کنید خطایی از شما سر نزده است.
سوال از طرف مقابل در مورد کاری که باید برای جبران انجام دهید
گاهی اوقات نیت خوب شما به همراه عذرخواهی کافی خواهد بود. اما خودتان را آماده کنید چون ممکن است شخص مقابل حتی پس از عذرخواهی شما، از اشتباهتان چشم پوشی نکند و راهی برای بدتر کردن اوضاع پیدا کند. پس از طرف مقابل بپرسید چه کاری از دست شما برای بهتر شدن اوضاع برمی آید؟
بعد از عذرخواهی و دفاع از خودتان مسئله را رها کنید
به طور مداوم تلاش نکنید که دیدگاهتان درمورد آن مسئله، مورد تأیید طرف مقابل قرار بگیرد. شما در این صورت حس کینه را در او تقویت خواهید کرد. فرد کینه ای در بسیاری از موارد، درنهایت دست از کینه جویی برمی دارد. گاهی اوقات این تغییرِ موضع با تغییر برخورد شما سریع تر اتفاق می افتد. سعی کنید وانمود کنید از عصبانیت آن شخص اصلا نگران و ناراحت نیستید. درمانگرانِ رفتاری شناختی معتقدند که گاهی اوقات می توانیم با وانمود کردن به درستی چیزی، وضعیت را تغییر دهیم.
بدانید که کینه ای شدن طرف مقابلتان دلایل زیادی دارد
شاید اعضای خانواده اش همیشه از او انتقاد می کرده اند و او همچنان سعی دارد در برابر آن از خودش محافظت کند. شاید هم خواهر یا برادر کوچک تر او هیچ گاه سرزنش نمی شده اند، در حالی که او همیشه به خاطر هر گونه سرپیچی از قوانین خانواده، مجازات شده است. حتی ممکن است بدتر از همه، او را به یاد خواهر یا برادر کوچک ترش می اندازید و به همین خاطر، شما را مجازات می کند. بنابراین بدانید که مسائل زیادی در کینه ای شدن یک فرد دخیل هستند.
دریافت پشتیبانی مثبت از اطرافیانتان
رعایت این نکته در محل کار اهمیت بیشتری دارد. شما نباید درمورد رئیس یا حتی همکارتان شکایت کنید، اما ممکن است لازم بشود به طور غیرمستقیم کمی اطلاعات جمع کنید. می توانید از همکار قدیمی تان بپرسید آیا او تابه حال از دست کسی در محل کار عصبانی شده است؟ اجازه ندهید گفت وگوی شما به بدگویی تبدیل شود، اما از او سؤال کنید برای مقابله با این وضعیت، چه کرده است. متوجه خواهید شد که تنها نیستید و حتی ممکن است توصیه های مفیدی دریافت کنید.
همیشه امیدوار نباشید که اوضاع به بهترین حالت تغییر کند
اگر در محل کار با مافوقی کینه ای برخورد دارید و در موقعیتی نیستید که آنجا را ترک کنید، شرایط دشوارتر هم می شود. اگر می توانید از حمایت همکاران تان استفاده کنید. در صورت امکان این کار باید بدون شکایت یا بدگویی از رئیس تان صورت بگیرد چون در غیر این صورت فقط احتمال ادامه کینه جویی افزایش می یابد. سعی کنید به خاطر داشته باشید حتی اگر کینه، شخصی به نظر برسد، فقط به شما مربوط نمی شود. چیزی در ذهن طرف مقابل وجود دارد که از آن اطلاعی ندارید و اصلا ارتباطی با شما ندارد. درنهایت، کینه به مشکلات شخص کینه ای برمی گردد، نه فردی که هدف کینه توزی قرار می گیرد.
سعی کنید فاصله خود را با افراد کینه ای حذف کنید
زمانی که متوجه شدید فردی کینه ای است، سعی کنید حدالامکان فاصله خود را با این افراد حفظ کنید. این افراد بیشتر از سایرین حساس هستند و ممکن است رفتارهای کوچک و بدون غرض شما هم باعث رنجش آن ها شود. از سمت دیگر گاهی اوقات ممکن است یک فرد کینه ای تصمیم به انتقام بگیرد و امنیت روانی یا جانی و مالی کسی که او را آزرده، تهدید کند. بنابراین سعی کنید مواظب ارتباطات خود باشید.
مهم ترین نشانه های افراد کینه ای چیست؟
اکثر این افراد از صمیمیت و وابستگی می ترسند، در بروز حوادث و اتفاقات ناگوار دیگران را مقصر می دانند، زیادی قهر می کنند و حافظه رویدادی قوی دارند . این افراد معمولا منفی نگر هستند و نکات مثبت ماجرا را در نظر نمی گیرند. گذشته را فراموش نمی کنند و فقط به تلخی ها و موارد ناراحت کننده فکر می کنند. همین مسئله باعث به وجود آمدن کینه در آنها خواهد شد.
کنترل ذهن به قدری مهم است که با قدرت می توان گفت اگر فردی بتواند به خوبی به این مهارت دست پیدا کند و ذهن خود را در دست بگیرد، حتماً موفقیت را از همیشه به خود نزدیک تر خواهید دید.به همین دلیل ما هم در این مقاله می خواهیم به طور کامل این مسئله را بررسی کنیم و ببینیم چطور می توانیم کنترل ذهن خود را در دست بگیریم.
کنترل ذهن از جمله تکنیک هایی است که به افراد کمک می کند تا افکار منفی را از خود دور نگه داشته و در مسیر پیشرفت و موفقیت قدم بردارند. این روش همچنین می تواند به افزایش یادگیری و تمرکز بیشتر در افراد نقش داشته باشد. کنترل ذهن با توجه به عملکرد و تاثیراتی که در کاهش علائم ذهنی مخرب و منفی بسیاری از اختلالات روانی دارد؛ به عنوان روشی موثر در روان درمانی استفاده می شود. جالب است بدانید همه افراد می توانند با به کارگیری روش های صحیح، ذهن خود را کنترل کنند و به آرامش دست یابند تنها در این راه لازم است با یکسری تکنیک ها و راهکارها آشنا شوید که در ادامه به بررسی بیشتر آن خواهیم پرداخت.
کنترل ذهن چیست؟
شما می توانید کنترل ذهن خود را به دست بگیرید. مفهوم این جمله چیست؟ در حقیقت هدف از بیان این جمله این است که شما بدانید کسی که می تواند به ذهن شما خوراک بدهد و آن را در مسیر مشخصی به سمت جلو ببرد و تنها خود شما هستید. این شما هستید که تعیین می کنید چه چیزهایی در ذهن شما باقی بمانند و یا ذهن شما در چه مسیری حرکت کند. شما هستید که مشخص می کنید ذهن شما محل پرورش افکار مثبت باشد یا منفی. به عنوان مثال زمانی که با خود مرتباً اتفاقات منفی را مرور می کنید و یا اینکه مرتب در حال صحبت های ناامید کننده هستید، به ذهن خود این فرمان را می دهید که در جهت اتفاقات منفی جلو برود. بنابراین می توانید کنترل آن را به راحتی به دست بگیرید. کنترل ذهن یعنی کنترل تمام ورودی ها اعم از: تلویزیون، کتاب، روزنامه، خانواده، خود شما و هر چیز دیگری که اطلاعاتی را وارد ذهن شما می کند و به آن جهت می دهد.
مطالب پیشنهادی
قدرت ذهن
قدرت ذهن انسان بسیار فراتر از حد تصور شماست، به گونه ای که محال است کسی چیزی را واقعاً با تمام وجود خود بخواهد و به آن دست پیدا نکند. به این علت که زمانی که شما از ته قلب دوست دارید به چیزی برسید، کائنات این انرژی را از شما دریافت می کنند. ذهن شما دارای انرژی هایی است که با کائنات و جهان هستی ارتباط مستقیم دارد. در اصل هر آنچه که از ذهن شما تراوش می کند در جهان بیرون به حقیقت خواهد پیوست. اگر شما مدام به اتفاقات منفی فکر کنید، بدون شک برای شما اتفاقات منفی رخ خواهد داد، اگر به اتفاقات مثبت فکر کنید همین طور خواهد شد. بنابراین هرگز نباید قدرت ذهن خود را دست کم بگیرید. پس یکی از مهم ترین مسائلی که باید به آن توجه کنید این است که هر چیزی که بتوانید در ذهن خود تجسم کنید بدون شک در جهان بیرون به واقعیت خواهد پیوست.
فرمانروای شما کیست؟
اول از همه باید دریابید شما بر ذهن تان احاطه دارید و یا برعکس کاملاً اسیر ذهن هستید. امروزه به راحتی حتی با مشاوره روانشناسی تلفنی می توانید با فردی مطلع به این شناخت نزدیک شوید. ذهن ابزاری بسیار قدرتمند است که می تواند فرد را قوی کند و باعث آرامش او شود و یا در راستای ویرانی فرد مورد استفاده قرار بگیرد. این انتخاب به عهده انسان است که تصمیم بگیرد ذهن خود را در کدام جهت استفاده و کنترل کند. می توانید بنشینید و اجازه دهید که افکار منفی و مخرب آرامش شما را از بین ببرند و یا تمرین کنید که با روش های صحیح ذهنتان را در اختیار خود بگیرید و آرامش را به دست آورید. کنترل ذهن از جمله روش هایی است که با توجه به عملکرد و تاثیراتی که در کاهش علائم بیماری های روانی دارد بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد یکی از رویکردهای درمانی است که از کنترل ذهن بسیار بهره می برد.
فواید کنترل ذهن
شما وقتی بتوانید کنترل ذهنتان را دست خودتان بگیرید، اتفاقات بسیار خوبی برایتان خواهد افتاد و می توانید به وسیله کنترل ذهن ، کنترل تمام قسمت های زندگیتان را در دست بگیرید. در ادامه به بیان 3 مورد از مهم ترین فواید کنترل ذهن خواهیم پرداخت.
1. رهایی از تاریکی
زمانی که ذهن شما درگیر باشد و نتوانید آن را کنترل کنید، دچار مشکلات بسیاری خواهد شد. از جمله این که مرتب ذهن شما حولِ مسائل منفی خواهد چرخید و انرژی های منفی را نیز برای شما جذب خواهد کرد. به همین علت مدام احساس سردرگمی خواهید داشت و نخواهید توانست حال خوبی داشته باشید. به همین علت است که یکی از بهترین فواید کنترل ذهن رهایی از تاریکی ها می باشد.
2. افزایش یادگیری
اگر بتوانید ذهن خود را کنترل کنید، می توانید تمرکز بهتری نیز داشته باشید. به همین دلیل است که یکی از بهترین فواید کنترل ذهن بالا رفتن قدرت یادگیری شما می باشد. زمانی که شما تمرکز نداشته باشید و مدام به مسائل مختلف فکر کنید، بدون شک نمی توانید مطالب را به خوبی یاد بگیرید به همین علت مهم است که به خاطر داشته باشید با کنترل ذهن تان می توانید قدرت یادگیری خود را تا چندین برابر افزایش دهید.
3. افزایش احتمال رسیدن به موفقیت
اگر ذهن خود را کنترل کنید و به مسائل مثبت فکر کنید، احتمال رسیدن شما به موفقیت چندین برابر می شود. زیرا در صورتی که بتوانید کنترل خوبی بر روی ذهن خود داشته باشید، می توانید بسیار بهتر بر روی مسیر رسیدن به اهداف تان تمرکز کنید و از سوی دیگر با کنترل ذهن خود و نگه داشتن آن در مسیر مثبت قطعاً انرژی شما بالاتر خواهد بود. بنابراین می توانید با توان بیشتری فعالیت کنید و مسیر رسیدن به موفقیت را طی کنید.
راه های کنترل ذهن
ذهن آشفته علاوه بر این که آرامش فرد را از بین می برد، باعث تغییر رفتار نیز می شود. برای کنترل ذهن و تغییر رفتار می توانید تکنیک های زیر را به کار بگیرید.
جلوگیری از نشخوار فکری
حتما برایتان اتفاق افتاده است که بی مقدمه افکار منفی به سراغتان بیاید. برای جلوگیری از نشخوار فکری می توانید به بدترین حالت ممکن فکر کنید. ممکن است در ابتدا به نظرتان اشتباه بیاید ولی حقیقت این است که اگر شما به بدترین حالت یک اتفاق فکر کنید توانایی مقابله با آن را در ذهنتان پیدا می کنید و آن فکر دیگر برایتان به ترسناکی قبل نیست و کم کم عادی می شود. همچنین می توانید یک برنامه زمانی برای خود داشته باشید تا به موارد منفی فکر کنید. در این صورت دیگر نگران یک موضوع نیستید و خیالتان راحت است که با جدیت و به اندازه کافی به آن موضوع فکر کرده اید. در زمان های دیگر که افکار منفی به سراغتان می آیند راحت تر می توانید آن ها را متوقف کنید.
اطمینان از تغییر کردن
اطمینان داشته باشید که می توانید متناسب با شرایط و مشکلات، خود را تغییر دهید و با آن ها هماهنگ شوید. در واقع با این روش به خود اطمینان می دهید که برای مقابله با مشکلات آماده هستید پس راحت تر می توانید افکار منفی را از خود دور کنید.
اطمینان به توانایی های خود
با خود تکرار کنید که می توانید ذهن خود را کنترل کنید. حتی اگر به آن باور ندارید باز هم تکرار کنید. مطالعات نشان داده است باور به توانایی، به کنترل ذهن کمک می کند. زمان هایی را که توانسته اید ذهن خود را آن طور که می خواستید کنترل کنید به یاد بیاورید و به خود اطمینان دهید که باز هم توانایی انجام آن را دارید.
خودداری از نتیجه گیری شتاب زده
نتیجه گیری شتاب زده باعث می شود بدون این که دلیل محکمی داشته باشید، شروع به افکار منفی کنید. قبل از این که در مورد یک موضوع نتیجه گیری کنید کمی مکث کنید و سپس تمام شواهد را کنار هم بگذارید و متناسب با آن ها نتیجه بگیرید.
خودداری از فاجعه سازی
اگر در کاری یا موضوعی شکست خوردید برای خود فاجعه سازی نکنید. مثلا ممکن است فردی در امتحان خود رد شده باشد. اگر برای خود فاجعه سازی کند که زندگی اش به اتمام رسیده است، افکار منفی به ذهن او سرازیر می شود و رفتارش را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. این فرد می تواند با خود فکر کند که افرادی نیز مانند او امتحان خود را رد شده اند ولی اکنون به موفقیت های زیادی دست پیدا کرده اند.
ورزش و مدیتیشن
ورزش کردن یکی از موثرترین راه های کنترل ذهن است که در اکثر مواقع و بر روی اکثر افراد جواب می دهد. با تمرینات منظم و مدیتیشن مثل نفس گیری درست می توانید ذهن خود را مرتب کنید و کنترل آن را به دست بگیرید. آرامش ذهنی چیزی است که در تمامی لحظات زندگی بدان نیاز داریم.
فواید کنترل ذهن
هنگامی که شما بتوانید کنترل ذهن خود را در دستانتان بگیرید موفق خواهید شد که افکار منفی را از خود دور نگه داشته و احساس سردرگمی نکنید. افکار منفی مخرب می تواند ذهن شما را احاطه کرده و قدرت تصمیم گیری را از شما سلب کند. در کنار این مسئله با استفاده از این مهارت شما می توانید به افزایش تمرکز خود کمک کنید و یادگیری در زمینه های مختلف را بهبود بخشید. همچنین موفقیت شما نیز تضمین خواهد شد و با تمرکز در مسیری که شما را به سمت پیشرفت و ترقی می رساند خواهید توانست به نتیجه مطلوب دست پیدا کنید. جالب است بدانید که از این روش برای کاهش علائم منفی بسیاری از بیماری های روانی استفاده می شود و خود نوعی روان درمانی محسوب می گردد.
سبک یادگیری بین فردی یکی از انواع یادگیری است. افرادی که هوش بین فردی بالایی دارند، معمولا توانایی بالایی در برقراری ارتباط و تعامل با افراد دیگر دارند. اینگونه افراد در کارها و فعالیتهای تیمی عملکرد بهتری دارند. در این مطلب قصد داریم به سبک یادگیری میان فردی، ویژگیها و مشاغل مناسب برای افراد با سبک یادگیری بین فردی بپردازیم.
ممکن است فکر کنید که تنها یک راه برای یادگیری چیزی وجود دارد ؛ اشتباه می کنید! البته که تحقیقات جدید نشان می دهد که این سبک های یادگیری مختلف حتی ممکن است مثل اثر انگشت برای هر فرد متفاوت باشد!
سبک یادگیری میان فردی چیست؟
سبک یادگیری میان فردی یکی از ۸ نوع سبک یادگیری مختلف است که در نظریه هوش چندگانه هاوارد گاردنر (Howard Gardner) تعریف شده است. سبک یادگیری بین فردی یا هوش میان فردی به توانایی فرد برای تعامل و درک سایر افراد و موقعیت های اجتماعی اشاره دارد.
ویژگی های سبک یادگیری میان فردی
یادگیری بین فردی یک نوع از انواع یادگیری است. افرادی که از سبک یادگیری میان فردی برخوردار هستند، عاشق تعامل با دیگران بوده و یادگیری از طریق ارتباط و تعامل بین فردی را ترجیح می دهند. این افراد شخصیتی مردمی دارند و از ریاست کمیته ها، شرکت در پروژه های یادگیری گروهی و برقراری ارتباط با سایر دانش آموزان و بزرگ سالان لذت می برند. آن ها از فعالیت های داخل مدرسه مانند سخنرانی، نمایش و بحث های تیمی لذت می برند. افراد دارای هوش میان فردی بالا از نقاط قوتی همچون برقراری ارتباط با سایرین و درک آن ها برخوردار هستند. آن ها می توانند در رهبری و سازمان دهی افراد و گروه های دیگر، درک افراد و حل تعارضات به خوبی عمل کنند. فردی که سبک یادگیری بین فردی دارد، به برخی فعالیت های گروهی، باشگاهی و گردهمایی های اجتماعی نیاز پیدا می کند. آن ها در رابطه های به شکل مربی و شاگرد به خوبی پیشرفت می کنند.
افراد دارای سبک یادگیری میان فردی چگونه بهتر یاد می گیرند؟
افرادی که دارای سبک یادگیری بین فردی هستند، زمانی بهتر یاد می گیرند که به آن ها اجازه داده شود تا از حواس شخصی خود به عنوان بخشی از فرایند یادگیری استفاده کنند. همچنین آن ها در پروژه های گروهی مدرسه یا در جوامع بزرگ تر معمولا مشارکت مستقیم با دیگران را ترجیح می دهند. این افراد از طریق گفت و گو با دانش آموزان و بزرگ سالان، انگیزه بیشتری به دست می آورند و آن طور که به نظر می رسد، حس شهود بسیار قوی در مورد نظرات و علایق دیگران دارند. همچنین این افراد در درک احساسات و رفتارهای اطرافیانشان خوب هستند و علت اصلی مشکلات مربوط به روابطشان با دیگران را به خوبی پیدا می کنند. آن ها می توانند در ارائه و دریافت بازخورد بسیار خوب عمل کنند و به طور معمول به دنبال دریافت بازخورد از مربیان خود هستند. همچنین این افراد علاقه ی زیادی به آموزش و هدایت شدن از جانب مربیان خود دارند. علاوه بر این، سبک مربیگری هم سطح یا متناظر را هم دوست دارند که در این روش دو یا چند فرد در ارتباط با هم مهارت هایشان را توسعه می دهند.
آموزش انفرادی نیز برای آنان می تواند ارزشمند باشد؛ چرا که این افراد از طریق تعامل با دیگران بهتر یاد می گیرند. برنامه های مربیگری و کارآموزی نیز ممکن است برای افراد دارای سبک یادگیری بین فردی مفید باشد. این افراد به برنامه های خارج از کلاس درس علاقه مند بوده و همچنین خودشان می توانند گروه های مطالعه ای در محیط خارج از کلاس تشکیل دهند.
شرایط نامناسب برای یادگیری میان فردی چیست؟
این افراد در شرایطی که مجبور به کار کردن به صورت تکی باشند یا در مواقعی که پروژه هایی تک نفره بر عهده می گیرند، احساس راحتی نمی کنند و به احتمال زیاد نمی توانند بهترین عملکرد خود را برای انجام کارهایشان ارائه دهند. اگر مربیان متوجه شوند که این افراد در کارهای دیگران مداخله می کنند، در زمان مطالعه با اطرافیان صحبت می کنند و زمان بروز اختلاف نظرها با افراد دیگر مشاجره می کنند، در این شرایط نیاز است که یادگیری میان فردی را در جهت مثبت تری هدایت کنند.
پیشنهادهای شغلی برای افراد دارای سبک یادگیری میان فردی
دانش آموزان دارای سبک یادگیری بین فردی ممکن است به سمت مشاغلی کشیده شوند که در آن ها تعاملات بین فردی منظم با دیگران وجود دارد. نقاط قوت این افراد اغلب رهبری، سازماندهی و درک افراد دیگر است. از سوی دیگر، چنین افرادی معمولا در مشاغلی که بسیاری از کارها در آن ها به صورت انفرادی و بدون تعامل با دیگران انجام می شوند، عملکرد خوبی ارائه نمی دهند.
برخی مشاغلی که برای استعدادهای افراد دارای سبک یادگیری میان فردی مناسب هستند، عبارت اند از: تدریس، فروش، بازاریابی، مدیریت ارتباطات، خدمات مشتری، خدمات شخصی مانند آرایشگری، مشاغل مربوط به وزارت، روانشناسی، مشاوره، مسئولیت منابع انسانی، مددکاری اجتماعی، راهنمای سفر و گردشگری، وکالت، مشاغل سیاسی، گوینده یا مجری گری تلویزیون و رادیو، بازیگری، پرستاری، هماهنگی رویدادهای کسب وکار، مربی شخصی، مربی ورزشی، درمانگری، یا مأمور شرکتی.
یادگیرنده بین فردی کسی ست که به وسیله ی برقراری ارتباط با دیگران می تواند یاد بگیرد. این گونه افراد معمولا در کار های تیمی موفق تر هستند و می توانند به راحتی ایده هایشان را با دیگران به اشتراک بگذارند. در این مطلب به طور کامل به سبک یادگیری میان فردی و ویژگی های این نوع یادگیری پرداختیم. آیا می دانید سبک یادگیری شما چیست؟ شما می توانید نظرات و سؤالات خود را در زمینه ی سبک های یادگیری با ما و خوانندگان به اشتراک بگذارید.
با جستوجویی ساده در اینترنت برای پیداکردن نکاتی کاربردی، با ابزارها، روشها و نظریههایی روبهرو میشوید که بیشتر موجب پریشانیتان خواهند شد.؛
سرویس گوناگون چمدون ؛همانطور که تکنولوژی درحال پیشرفت است و دستیابی به اطلاعات کار سادهتری شده، تعریف موفقیت هم با چالشهای تازهای روبهرو شده است. بسیاری از مردم در دور باطلی از رقابت برای دستیابی به نیازهای اولیه گیر کردهاند و در همین حال تلاش میکنند فرمول واقعی موفقیت را به دست آورند.
با جستوجویی ساده در اینترنت برای پیداکردن نکاتی کاربردی، با ابزارها، روشها و نظریههایی روبهرو میشوید که بیشتر موجب پریشانیتان خواهند شد. با هر کلیک مطالب زیادی خواهید دید که برای رسیدن به موفقیتهای یکشبه پیشنهادهایی ارائه میدهند. کلاسهای آموزشی، ویدئوها، مقالهها و کتابهایی نیز درباره چگونگی رسیدن به موفقیتهای مالی در دسترس شما خواهند بود؛ اما اگر بگوییم رسیدن به این موفقیت آنطور نیست که عدهای آن را پیچیده جلوه میدهند، چه واکنشی خواهید داشت؟ در ادامه ۹ عادت موفقیتآمیز برای میلیاردر شدن را به شما معرفی میکنیم.
۱. برای توسعه فردیتان مطالعه کنید
مطالعه روزانه برای بیشتر میلیاردرها یکی از عادتهایی است که به آن پایبندند؛ مثلا اگر شما کارآفرین باشید، برای تبدیل شدن به رهبری کارآمد و تولیدکننده باید مطالعه کنید. این کار به شما کمک میکند اکثر مواقع بدون نیاز به ثبتنام در کلاسهای مربوط به رشته بیزینس، نکات جدیدی یاد بگیرید و رشد کنید.
یک تحقیق مشخص کرد حدود ۸۵ درصد از میلیاردرهای خودساخته، در هر ماه حداقل دو کتاب مطالعه میکنند. وارن بافت، سرمایهگذار و اقتصاددان آمریکایی، نمونه بارز یکی از این افراد است. او ۸۰ درصد زمان خود را در روز به مطالعهکردن اختصاص میدهد. وارن بافت در اولین روزهای سرمایه گذاری خود، روزانه حدود ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ صفحه مطالعه میکرد.
درحالیکه افراد ثروتمند گاهی تنها برای سرگرمی مطالعه میکنند، روی بهبود خودشان نیز متمرکز هستند. آنها موضوعهایی درباره رهبری، چگونگی انجامدادن کارها، کمک به خود، زندگینامه، تکنیکها و رخدادهای کنونی را برای مطالعه انتخاب میکنند.
۲. برای کسب درآمد چندین منبع مختلف داشته باشید
یکی دیگر از عادتهای افراد موفق این است که به یک منبع درآمد اکتفا نمیکنند و چندین منبع درآمد دارند. میلیاردرها نیز دارای چندین منبع درآمد هستند. این کار در مدیریت بهتر چالشهای مالی و البته کسب درآمد بیشتر به آنها کمک میکند. ثروتمندها عاشق درآمدهای منفعلاند.
آنها از وامها سود میگیرند، اجاره ماهانه املاکشان را دریافت میکنند، حق امتیاز داراییهایشان را دارند و سود سهام سرمایهگذاریهایشان را میگیرند. همچنین شغلی جانبی ایجاد میکنند، وبسایتی راهاندازی میکنند یا اطلاعات و دانش خود را به دیگران میفروشند.
اینکه درآمد افراد منفعل یا پویا باشد، چیزی است که افراد موفق را از تازهکارها متمایز میکند. آنها مدام درحال یادگیری راههای جدیدی برای ایجاد درآمد هستند.
۳. بودجه ماهانه مشخصی داشته باشید
میلیاردرها معمولا به شانس و اقبال اعتقادی ندارند. آنها حساب دخل و خرجشان را دارند؛ بر این اساس برای خودشان بودجه ماهانه سفتوسختی مشخص میکنند.
بهحداقلرساندن هزینههای غیرضروری ماهیت اصلی بودجهبندی است. این کار کمک میکند بخش مالی زندگیتان را بهخوبی کنترل کنید. بودجهبندی جلوی خرجهای اضافی را میگیرد و کمک میکند به هدفهای مالیتان دست پیدا کنید.
۴. پولتان را مدیریت کنید و آن را افزایش دهید
یکی از مشخصههای بارز اکثر میلیاردرها، داشتن هوش مالی است. هیچکس بدون داشتن هوش مالی نمیتواند به آزادی مالی برسد. این موضوع یکی از دلایلی است که افراد ثروتمند اطلاعات خود درباره مباحث مالی و مالیات را بهروز نگه میدارند.
آنها همیشه بهدنبال راهی برای کاهش صورتحسابهای مالیاتیشان هستند؛ مثلا در آمریکا، یکی از رویکردهای این افراد دراینزمینه، ثبت بیزینس و تغییر محل زندگیشان به ایالتی است که قانون مالیات بر درآمد در آنجا وجود نداشته باشد.
مالیات حدود شصت شرکت آمریکایی در سال ۲۰۱۸ بهصورت قانونی صفر بود. شرکتهای نفتی «شورون» و «هالیبرتون»، شرکت اینترنتی آمازون، شرکت خودروسازی جنرال موتورز و شرکت هواپیمایی دلتا برخی از این شرکتها هستند که توانستند از پرداخت مالیات بر درآمد معاف شوند. درآمد کل این شرکتها روی هم ۷۹ میلیارد دلار بههمراه نرخ مؤثر مالیاتی ۵٪- بود. نرخ مؤثر مالیاتی عبارت است از: نرخی واحد که براساس آن از فعالیت مشمول مالیات، مالیات اخذ میشود. موضوع چیست؟
آنها نهتنها مالیاتی پرداخت نمیکنند، بلکه پولی نیز دریافت میکنند. چطور؟
طبق گزارش انجمن مالیات و سیاستهای اقتصادی (ITEP) مشخص شد سیاست این شرکتها این بود که مبلغ بسیار هنگفتتری را به کارشناسان امور مالیاتی اعلام میکردند و همچنین روشهای پرداخت مالیات (که هزینه بسیار کمی داشت) را تا جای ممکن پیچیده میکردند؛ بهاینترتیب این شرکتها دغدغهای برای پرداخت هزینههای سنگین مالیات و کمشدن ثروتشان نداشتند.
۵. زیر بار بدهی نروید
چگونگی مدیریتکردن بدهیها موضوع دیگری است که میلیاردرها را از دیگر افراد متمایز میکند. سبک زندگی آنها عاری از تکلف است؛ به بیان دیگر، ثروتمندان فقط چیزهایی را میخرند که نیاز دارند و میتوانند هزینه آنها را بپردازند. میلیاردرها هزینه بلیت هواپیما و هتل را مستقیما پرداخت میکنند و از روشهای اعتباری و اقساطی استفاده نمیکنند.
آنها حتی زمانی که بخواهند وام بگیرند، نرخ بهره را بهدقت بررسی میکنند. در بسیاری از کشورها پرداخت با کارتهای اعتباری شامل بهرهای جزئی میشود. میلیاردرها تاجاییکه بتوانند با پول نقد خریدهایشان را انجام میدهند تا شامل این قانون نشوند.
۶. هدفهای روزانه تنظیم کنید
فرقی ندارد که افراد ثروتمند موفق درحال رسیدگی به تجارت، شغل یا طرحی مالی باشند؛ بههرحال یکی از عادتهای خوب آنها تنظیم هدف های کوتاه مدت است. آنها برای هر روز و هر هفته هدفهای مجزایی مشخص میکنند تا نیروی محرکی برای رسیدن به اهداف بلندمدت آنها باشد.
اولویت بندی در تنظیم هدفهای روزانه را فراموش نکنید. این کار به شما کمک میکند بسیاری از کارهای مهم روزتان را انجام دهید. مشخصکردن اولویتها کمک میکند که توجه شما بر فعالیتهای بسیار ارزشمندی متمرکز باشد. اگر میخواهید به آزادی مالی برسید، بهتر است دنبال فعالیتهایی باشید که در مقایسه با دیگر فعالیتها، در زمان کاری مشخص، سود بیشتری برای شما بههمراه داشته باشد.
۷. ادای پولدارها را درنیاورید
هدف این است که کارآمد و مولد باشید، نه اینکه ادای پولدارها را دربیاورید! آیا میدانستید که حدود ۸۶ درصد از گرانترین ماشینهای برندهای مشهور بهنوعی اسباببازی غیرمیلیاردرها هستند؟ بیشتر مردم فکر میکنند که افراد ثروتمند مایلاند شگفتانگیزترین ماشینها را برای خود تهیه کنند؛ درحالیکه درواقع مصرفکنندههای این ماشینهای گرانقیمت کسانیاند که آرزو دارند میلیاردر باشند.
گزارشها نشان میدهند که ۶۱ درصد از افرادی که حداقل ۲۵۰ هزار دلار درآمد داشتهاند، کمتر خواستار خرید برندهای لوکس ماشین هستند. در عوض میلیاردرها برای خرید خودرو سراغ برندهایی مثل هوندا، تویوتا و فورد میروند. برخلاف ایران که خرید خودرو بهنوعی سرمایهگذاری بلندمدت محسوب میشود، این موضوع در اکثر نقاط جهان برعکس است؛ به همین دلیل است که میلیاردرها تمایل چندانی به پرداخت هزینههای گزاف برای ماشینهایی ندارند که ارزش آنها پس از چند سال کم میشود. یکی از عادتهای موفقیتآمیز میلیاردرها، سرمایهگذاری روی داراییهایی است که با گذر زمان رشد میکنند و به ارزش آنها افزوده میشود.
۸. کسبوکار خودتان را داشته باشید یا کسبوکاری بخرید
رابرت کیوساکی، سرمایهگذار آمریکایی ـ ژاپنی و نویسنده کتاب پدر پولدار پدر بی پول، چگونگی دریافت درآمد را در چهارراه گردش مالی (CASHFLOW Quadrant) معرفی کرده است. این چهار قسمت شامل این موارد میشوند:
کارمند (که دارای یک شغل است)؛
خویشفرما (که صاحب یک شغل است)؛
کارفرما و صاحب شغل (که بیش از ۵۰۰ کارمند برای او کار میکنند)؛
سرمایهگذار (که مثل وارن بافت، پولشان از پارو بالا میرود).
دو مورد اول در سمت چپ جدول قرار دارند و دو مورد دیگر سمت راستاند. بهگفته کیوساکی، قرارگرفتن در هر چهارخانه ممکن است؛ اما میلیاردرها این کار را انجام نمیدهند.
هدف شما این است که از خانه سمت چپ به خانههای سمت راست بیایید: جایی که بیزینس بزرگ خودتان را دارید یا دارای ثروت زیادی هستید.
رسیدن به موفقیت مالی با دنبالکردن کاری که به آن علاقهمندید ممکن است؛ مثلا اگر عاشق نوشتن هستید، خودتان را تصور کنید که به نویسنده پرفروش ترین کتاب تبدیل شدهاید. ثروت و اشتیاق مکملهای بینظیریاند.
۹. دنبال نقشهای برای سریع پولدار شدن نباشید
شکیبایی برای فرد میلیاردر مزیتی اساسی محسوب میشود. برای موفقبودن چه درزمینه مالی و چه در دیگر جنبههای زندگی باید صبور باشید. میلیاردرشدن در جوانی هم ممکن است؛ اما اکثر میلیاردرها حدود پنجاهسالگی به چنین جایگاهی میرسند. آنها زندگی میانهرویی دارند که برای آیندهشان سرمایهگذاری میکنند و هنگام بازنشستگی به فردی ثروتمند تبدیل میشوند.
نکات کلیدی: چگونه عادتهای موفقیتآمیز میلیاردر شدن را در خود پرورش دهیم؟
پرسش بعدی پس از یادگرفتن این ۹ عادت موفقیتآمیز برای میلیاردر شدن این است که چطور آنها را در خودمان پرورش دهیم؟ در ادامه شش ارزشی را که برای پرورش این عادتها نیاز دارید، برای شما توضیح میدهیم.
چشمانداز زندگیتان را مشخص کنید
شما باید نسبت به خواستههایتان در زندگی شفاف باشید تا بتوانید برای زندگی موفق برنامه ریزی کنید. بیش از آنکه به میلیاردر شدن فکر کنید، باید در فکر این باشید که اصلا چرا میخواهید میلیاردر شوید. با دیدن کارآفرینان موفق، متوجه خواهید شد که آنها ذهنیت شفافی دارند و هدف مشخصی را در زندگی دنبال کردهاند.
درک این موضوع که چرا شغل فعلیتان را انتخاب کردهاید، شما را بهسمت تبدیلشدن به انسانی موفق هدایت میکند.
رشته موردعلاقهتان را به حرفهتان تبدیل کنید
زمانی که رشته موردعلاقهتان به حرفهتان تبدیل شود، کارکردن بسیار لذتبخش خواهد بود. وقتی عاشق کارتان باشید، پول و ثروت نیز بهسمت شما میآیند.
برای این بخش چه باید کرد؟ هر روز صبح که بیدار میشوید، در مسیر رسیدن به محل کار خود، جملات مثبت به کار ببرید، عاشق شغلتان باشید و روی کاری که به شما لذت میدهد، متمرکز باشید.
روی راهحل تمرکز کنید
تمرکز کردن روی راهحلها بهمعنی سازماندهی و مشخصکردن مشکلاتی است که برای شما یا شغلتان پیش آمده است. این کار به شما کمک میکند که زمان روبهروشدن با چالشهای جدید، روی راهحلها تمرکز کنید.
ذهن میلیاردر فقط روی راهحلها ثابت است. میلیاردرها میدانند که برای حلشدن مشکلاتشان راهی وجود ندارد و درواقع هر مشکل فرصتی برای یادگیری است. بهتر است روی مهارت حل مسئله در خودتان کار کنید.
تست عاشقی به شما کمک میکند تا بتوانید از این تردید که آیا آنچه تجربه میکنید عشق واقعی است یا نه رها شوید و خود و احساستان را بهتر بشناسید. در ادامه این مطلب از ساعد نیوز همراه ما باشید.]
آیا تابحال حس کرده اید که عاشق شدید اما شک دارید که این عشق واقعی است یا یک علاقه ی سطی و یا حتی هوس است؟ تست عاشقی زیر در دانشگاه نورس ایسترن بوستون تهیه شدهاست و خیلی به جزییات عشق کاری ندارد و میخواهد به طور کلی بگوید که آیا شما عاشق هستید یا نه؟
عشق هم بالاخره اتفاقی است که به قول شاعر، خواه ناخواه رخ می دهد. برای خیلی از روان شناس ها مطالعه این پدیده جالب است. بعضی ها مانند استرنبرگ حتی نظریه ای علمی درباره عشق دارند. استرنبرگ معتقد است که یک عشق کامل سه جنبه دارد. اولین جنبه، وفاداری به معشوق است، دومی، احساس صمیمیت نسبت به او و سومی، داشتن میل جنسی به معشوق است.
تست عاشقی
عبارات تست عاشقی زیر را بخوانید، معشوقتان را تصور کنید و نام معشوقتان را به جای کلمه او بگذارید. حالا با کمک گزینه های زیر میزان موافقت یا مخالفت خود را با آن عبارت مشخص کنید:
وقتی با هم کاری را انجام میدهیم، کار برایم خیلی خوشایند است.
دوست دارم که او حتما مال من باشد.
اگر اتفاقی برای او بیفتد؛ خیلی ناراحت میشوم.
خیلی وقتها به او فکر میکنم.
خیلی مهم است که او به من علاقه داشته باشد.
وقتی با او هستم، کاملا خوشحالم.
برایم دشوار است که برای مدتی طولانی از او دور باشم.
خیلی به او علاقه دارم.
نمرهگذاری و تفسیر تست عاشقی واقعی
عددهایی را که جلوی هر عبارت گذاشتهاید، با هم جمع بزنید.
شمایی که بالای 89 نمره آوردهاید، بدجوری عاشق شدهاید و اگر صادقانه به پرسشها پاسخ دادهاید در عشقتان هیچ شکی نمیتوان کرد.
اگر نمرهاتان حول و حوش 78 تا 88 میچرخد، شما هم به احتمال خیلی زیاد عاشق هستید و چیزی نمانده است که در بالای قله عشق بایستید.
اما اگر نمرهاتان در این تست عاشقی بین 68 تا 77 باشد، احتمال کمتری وجود دارد که عاشق باشید. اما شما هم به هر حال عاشقاید.
کسانی که از 68 پایینتر آوردهاند، بهتر است که خودشان را گول نزنند. به احتمال زیاد چندان عاشق نیستند.
کسانی که از 58 پایینترند، به هیچوجه عاشق نیستند. نتیجه این تست عاشقی میگوید بهتر است پیشه دیگری برای خودشان دست و پا کنند و یا اسم احساساتشان را عشق نگذارند.
خلاصه
فهمیدن اینکه شخص عاشق شده است در افراد مختلف متفاوت دارد. برخی افراد بارها یک رابطه عاشقانه را تجربه کردهاند و این احساس را بخوبی درک میکنند و برخی افراد دیگر ممکن است در این که آیا رابطه آنها یک رابطه عاشقانه است یا صرفا یک احساس عمیق، دچار شک و تردید باشند. تست موجود در این مطلب برای محک زدن عاشقی شما بود!
12 نکته طلایی برای پیشگیری از ضرر و زیان در بازار بورس
طوطیا: اگر شما هم جز آن دسته از افرادی هستید که به تازگی وارد بازار سرمایه شده اید، سوالاتی از قبیل چگونه در بورس ضرر نکنیم و یا چگونه از ضررهای سنگین جلوگیری کنیم و بعد از ضررهای کوچک بتوانیم به راه خودمان ادامه دهیم، در ذهنتان ایجاد شده است. در ادامه با 12 نکته طلایی برای جلوگیری از ضرر در بورس می پردازیم. با ما همراه باشید.
با پیشرفت تکنولوژی و ایجاد تغییرات اساسی در روش های کسب درآمد و سرمایه گذاری در بازارهای مالی این نیاز احساس می شود که علاقه مندان ورود به دنیای جدید نیاز به یادگیری و آموزش مهارت برای مدیریت سرمایه در این دنیا دارند.نکته ی مهم این است که در حال حاضر باید به یاد داشته باشید در عملکرد بازار سرمایه نمیشود به صورت کوتاهمدت نگاه کرد، زیرا بازار سرمایه، بازار پساندازها و سرمایهگذاری بلندمدت حداقل 5 ساله است و کسانی که در این روزهای ریزشی بازار، از بازار سرمایه خارج میشوند، مطمئن باشید، در آینده پشیمان میشوند که چرا از این بازار ارزنده خارج شدهاند. بازار سرمایه برای پسانداز کردن و برای افرادی با صبر و حوصله و تحمل ریسک است که در آینده سود خوبی هم نصیبشان میشود. درست است که الان دوره ریزش بازار است، اما بسیاری از سهام موجود بازار ارزنده شده است و کسانی که الان خارج میشوند، بعدا پشیمان خواهند شد. از دست دادن سرمایه یکی از دردناکترین صحنههایی است که سرمایه گذاران تجربه میکنند. تصور کنید که با شوق یک سهام خریدهاید و شاهد پایین آمدن قیمت آن هستید و کاری از دستتان بر نمیآید. بهترین کار از نظر شما چیست؟ خروج از بازار یا ماندن و جبران ضرر در بورس؟
در چنین شرایطی این شما هستید که باید تصمیم بگیرید چگونه به ناراحتی خود پایان دهید. شاید از خود بپرسید ” چگونه؟” در ادامه به نکات مهمی می پردازیم که در بازارهای مالی به شما کمک می کند تا کمتر با ضرر در بورس مواجه شوید:
1-داشتن قوانین شخصی
پس از اینکه مدتی در بازار معامله میکنید، متوجه نکاتی میشوید که قبلا به ان توجه نمیکردید. شما میتوانید از اشتباهات خود، درس بگیرید و برای خود قانون تعریف کنید. این قوانین را بصورت نکات مهم یادداشت کنید. بهتر است قوانین هر روز جلوی دید شما باشد تا هیچ گاه فراموش نکنید. این لیست میتواند شامل باید و نبایدهای سرمایه گذاری باشد که شما در طی مدت سهامداری خود کسب کردهاید. لیست شما میتواند به شکل زیر باشد:
بایدها:
به روز ماندن در بازار بر اساس تغییرات روزانه
تجزیه و تحلیل قبل از خرید و فروش هر سهم
متنوع ساختن سبد داراییها یا سهام
فروش سهامی را که ممکن است به بالاترین قیمت خود رسیده باشد
تحت هیچ شرایط هیجان زده نشوم
نبایدها:
معاملات رانتی و بدون اگاهی
ترس هایم مانع پیشرفتم بشود
بدون اطلاعات و شانسی معامله کردن
با حرص و طمع معامله کردن
2-حد ضرر تمامی معاملاتتان را به صورت جداگانه تعیین کنید
گاهی اوقات افت قیمت سهام به جایی میرسد که بعد از آن نقطه، دیگر امیدی به برگشت قیمت و کسب سود ندارید. این نقطه دقیقا همانجایی است که باید ضرر را بپذیرید و با خروج از بازار مانع از ضرر و زیان بیشتر شوید.اولین کاری که تریدرهای حرفهای بعد از ورود به بازار بورس انجام میدهند، تعیین حد ضرر است. ناگفته نماند که مشخص کردن حق ضرر به تنهایی کفایت نمیکند و لازم است که به حد ضررتان نیز پایبند باشید.نکته دیگری که باید بدانید این است که عاملهای گوناگونی در حد ضرر تاثیر گذار است. به طور کلی موارد زیر بر دیدگاه زمانی سرمایه گذار و تعیین حد ضرر تاثیر میگذارد :
فیبوناچی
خط روند حمایت و مقاومت مهم
کف قیمت
الگوهای نموداری
الگو سرشانه
جا به جایی حد ضرر
کف دوقلو
بنابراین میتوان گفت که عوامل فوق باعث جا به جایی حد ضرر به نقطهای بالاتر و یا پایینتر میشود.
3-یک استراتژی معاملاتی داشته باشید
انتخاب یک استراتژی معاملاتی قوی باعث کاهش ریسک سرمایه گذاری در بازار سهام و افزایش موفقیت در معاملات میشود. تحت هیچ شرایطی با تکیه بر نظرات دیگر معامله گران دست به معامله نزنید و اجازه ندهید تا جو حاکم بر بازار بر روی تصمیم شما برای خرید و فروش تاثیر بگذارد.بهترین کار برای جبران ضرر در بورس وکسب سود از بازار استفاده از یک استراتژی کارآمد و قوی است.
4-استفاده از سرمایه مازاد در بورس
بهتر است همیشه پولی را وارد بورس کنید که به آن احتیاج ندارید. در واقع زمانی که شما نقدینگی را وارد بورس می کنید که از فروش داراییتان است، این استرس در شما وجود دارد که پولتان را از دست ندهید. در نتیجه زمانی که بازار دچار رکود می شود، ممکن است از شما رفتارهای نسنجیده ای سر بزند که منجر به ضرر بیشتر شما شود. توجه این نکته نیز اهمیت دارد که شما نباید تمامی دارایی خود را وارد بورس کنید تا اگر زمانی پول خود را از دست دادید، این تمامی پول و سرمایه شما نباشد و شما خسارت زیادی نبینید. این نکته بسیار مهم است و با رعایت آن شما هیچ گاه در معرض یک ورشکستگی سنگین قرار نخواهید گرفت.
5– روانشناسی فردی در بورس
شما برای موفقیت در بورس باید خودتان را به خوبی بشناسید. با خود تعارف نکنید و سعی کنید نقطه ضعف خود را بشناسید. بازار سرمایه همراه با ریسک است. در نتیجه شما در گام اول باید بدانید که تا چه حد ریسک پذیر هستید و در چه گروه از سرمایه گذاران قرار دارید. در واقع شما با توجه به این نکته می دانید که کدام سهم را با چه استراتژی خریداری کنید. بهتر است برای بررسی روند قیمتی، چگونگی سود دهی و مدت زمانی که از خرید یک سهم سود می گیرید، لیستی از سهام مورد نظر خود تهیه کنید تا بتوانید سهامی که مناسب شماست را بیابید. در این مسیر پیشنهاد ما به شما این است که از تجربیات افراد حرفه ای در این زمینه استفاده کنید. البته باید بدانید که استراتژی هر فرد با دیگری متفاوت است. پس سعی نکنید مانند دیگران رفتار کنید. شما باید استراتژی معاملاتی مخصوص به خود را که با روحیات شما سازگار تر است پیدا کنید. برای مثال اگر شما فردی عجول، نمیتوانید با استراتژیهای بلندمدت در بورس به موفقیت برسید. بنابراین با انتخاب استراتژی معاملاتی مناسب با شخصیت خود، از ضرر در بورس جلوگیری میکنید و به موفقیت مستمر خواهید رسید.
6- بدون آموزش وارد بورس نشوید
همه افراد باتجربه میدانند نباید بدون آموزش و مطالعه به بازار سهام ورود کرد. اگر شما قبل از ورود به بازار سهام آموزش نبینید و برای آموزش هزینه نکنید، خود بازار این هزینه را از شما خواهد گرفت. هزینه شما برای آموزش، هزینه نیست بلکه یک نوع سرمایه گذاری است.
7-“همه تخم مرغ ها را در یک سبد قرار ندهید”
به عنوان نمونه این بدان معنی است که به هیچ عنوان چند سهم از یک صنعت خریداری نکنید و تنوع را در خرید سهام از صنایع مختلف رعایت کنید.
به هیچ عنوان چند سهم از یک صنعت خریداری نکنید و تنوع را در خرید سهام از صنایع مختلف رعایت کنید.
8-از پول قرضی برای خرید سهام استفاده نکنید
برخی از سهامداران زمانی که روند بازار بصورت صعودی است، برای خرید سهام بیشتر از افراد دیگر پول قرض می گیرند. با این کار شما یک متغیر دیگر به کارتان اضافه خواهید کرد. در این صورت، شما هر روز علاوه بر پول خود، نگران پول قرض گرفته هم هستید و همین موضوع استرس شما را در کار افزایش میدهد و باز هم استرس مساوی است با رفتارهای هیجانی و به دور از منطق. همانطور که در موارد بالا هم گفته شد، استرس و اضطراب عواملی هستند که شما را وادار به رفتار های نسنجیده کرده و باعث می شوند تا شما معاملات همراه با هیجان و استرس انجام دهید. این امر یکی از عوامل ضرر شما در بورسخواهد بود.
9-هنگام ورود به معاملات ریسک به ریوارد را رعایت کنیم
ریسک به ریوارد به زبان خیلی ساده و عامیانه همان نسبت سود به ریسکی است که می کنیم. یعنی بابت ریسکی که می کنیم چقدر سود عایدمان خواهد شد. طبیعتا هر چقدر این سود در مقابل ریسک بزرگتر باشد بهتر است.
10-به حجم معاملات در ضرر اضافه نکنیم
برخی میانگین کم می کنند به امید آنکه سهم برگردد و از ضرر خارج شوند و این در حالی است که اگر حد ضرر فعال شد شما باید سهم را بفروشید. سهم را در نقطه مناسب خریداری کنید و برای آن حد ضرر قرار دهید. حد ضرر فعال شد از سهم خارج شوید.اگر میانگین کم کنید سرمایه در این سهم ضررده قفل خواهد شد و اگر موقعیت مناسبی را دیدید دیگر نقدینگی ندارید که از آن استفاده کنید.
11- کل سرمایه خود را وارد بورس نکنید
همیشه در آموزشهای نخستین بورس به افراد گفته میشود، نقدینگی که لازم ندارید وارد بازار سرمایه کنید. منظور پول راکدی است که مدتها به آن نیازی نخواهید داشت. در اینجا فقط بحث نیاز داشتن به پول نیست. شما باید این نکته را مد نظر داشته باشید که اگر پولتان از دست رفت، دچار خسران زیادی نشوید. بنابرین پولی که از فروش دارایی، یا مخارج ضروری وارد بورس میکنید، سطح استرس شما را بالا برده و باعث اقدامات هیجانی شما در رکود بازار میشود. اقدامات هیجانی نیز سرچشمه ضرر در بورس هستند.
12-به هر سهمی ورود نکنید
.خلاصه آنکه هیچ کس دوست ندارد متحمل ضرر و زیان در سرمایه گذاری خود شود. اما متاسفانه سود و زیان دو روی یک سکه هستند و نمیتوان از بروز آنها پیشگیری کرد.به طور کلی، بهترین کار برای جبران ضرر در بورس این است که راهی برای کاهش ضررهای خود در معاملات پیدا کنید و به دید تجربه به ضررها نگاه کنید نه شکست!در آخر باید بگوییم که قبل از آنکه تمام سرمایه خود را از دست دهید وشاهد خساراتی جبران ناپذیر باشید، کمربند خود را محکم ببندید و بعد از پشت سر گذاشتن آموزشهای تحلیلی و تکنیکال، وارد این میدان نبرد شوید. فراموش نکنید که سرمایه گذاران مانند سربازان در میدان جنگ هستند و سرمایه آنها، ابزار جنگیدنشان است. بنابراین، همین امروز برای یادگیری اقدام کنید و معاملات غیر اصولی را برای همیشه کنار بگذارید تا در این میدان نبرد، بدون اسلحه و مهمات نمانید.
اگر جزو کسانی هستید که بخشی از زندگی خود را با یک رژیم غذایی گیاهخواری پشت سر گذاشتهاید و یا اینکه قصد دارید گوشت را از برنامه غذایی خود حذف کنید، احتمالا یکی از نگرانیهای اصلی شما نیز اطمینان یافتن از دریافت آهن به میزان کافی از وعدههای غذایی روزانهای میباشد که میل میکنید. به گزارش موسسه ملی سلامت کشور آمریکا، مقدار مصرف پیشنهاد شده هر روز آهن برای بزرگسالان 8 تا 27 میلی گرم تخمین زده شده است و البته بانوان مسن، باردار و یا مادرانی که به نوزاد خود شیر میدهند به آهن بیشتری نیاز دارند.
در حالی که گوشت در صدر لیست منابع پیشنهاد شده برای تامین آهن قرار دارد، انتخابهای گیاهی بسیاری نیز وجود دارند که میتوانند نیاز انسان به آهن را برآورده کرده و گاهی اوقت حتی میزان آهن بیشتری نسبت به گوشت در اختیار بدن قرار دهند. در نتیجه، لازم نیست رژیم گیاهخواری خود را متوقف کرده و در پی غذاهای گوشتی برای فراهم سازی آهن مورد نیاز روزانه خود باشید. در ادامه با بعضی منابع گیاهی که به راحتی میتوانند آهن دریافتی شما را افزایش دهند آشنا خواهیم شد.