بایگانی دسته: مدیریت

موفقیت

مدیریت زمان به شیوه ی جدید و از نگاه رویکرد طرحواره درمانی

مدیریت زمان به شیوه ی جدید و از نگاه رویکرد طرحواره درمانی

معمولا یکی از دغدغه ها و چالش های مشترک اکثر ما، مدیریت زمان است. اگر دقت کرده باشید یکی از آرزوهایی که شاید در ابتدای هر سال داریم، این است که در سال جدید به تمام برنامه ها و اهدافمان برسیم و بسیار پرکارتر و پویاتر از سال های قبلمان باشیم.

اما علی رغم ذوق و شوق فراوان و برنامه ریزی در ابتدای سال، گاهی ما نمی توانیم به بسیاری از برنامه هایی که در ذهن داریم برسیم. در این مقاله قصد داریم به نحوه ی صحیح برنامه ریزی و دلایل عملی نشدن برنامه ها بپردازیم .

قطعا با یک جستجوی ساده درگوگل متوجه می شوید که در سایت های مختلف، مقالات زیادی در مورد شیوه های برنامه ریزی، منتشر شده است. اما نگاه این مقالات به نحوه ی برنامه ریزی، معمولا نگاهی کمال گرایانه است که اتفاقا یکی از دلایلی که موجب می شود ما در مسیر اهدافمان به مقصد نرسیم، همین عینک و نگاه کمال گرایانه است.

Q58-4-2- پرسشنامه خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی مارتین و کولینا (2003)

پرسشنامه خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی مارتین و کولینا (2003) پرسشنامه خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی مارتین و کولینا (2003) این پرسشنامه میزان خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی را می سنجد. و داری 16 سوالی  است که توسط مارتین و کولینا در سال 2003  طراحی شده است. ر 4 بعد دانش آموز، فضا، زمان و سازمان را اندازه […]

70,000 ریال

ما در این مقاله قصد داریم شما را با شیوه ی جدیدی از برنامه ریزی و رویکرد روانشناسی طرحواره مدار آشنا کنیم .

برنامه ریزی گام به گام بر اساس طرحواره درمانی

گام اول : لیست انتظارات

اولین گامی که باید برای یک برنامه ریزی صحیح برداشت، این است که لیستی از انتظاراتی که از خود داریم و اهدافی که دوست داریم به آن برسیم، تهیه کنیم. شاید خیلی از ما بگوییم که این اهداف و انتظارات را در ذهن خود لیست کرده ایم، اما بهتر است بدانیم که شرط لازم برای یک برنامه ریزی صحیح، انتقال لیست ذهنی ما بر روی کاغذ میباشد.

گام دوم : دسته بندی انتظارات

در گام دوم باید لیست تهیه شده را در سه شاخه دسته بندی کنیم. از دیدگاه طرحواره درمانی، ما سه چهارچوب شخصیتی داریم که نیاز است تقویم کاری ما، بر اساس این چهارچوب تنظیم گردد.

احتمالا یکی از دلایل دیگری که تا کنون به نتایج دلخواه خود نرسیده ایم، آگاهی نداشتن از ساختارهای شخصیتی خود بوده است.

الف ) دسته اول :

آن بخشی از زندگی ماست که به لذت ها، در لحظه زندگی کردن ها، احساسات خوب و در کل کودک درونمان می پردازد. به عبارتی دیگر، آن بخش از برنامه ها و اهدافمان که موجب لذت بردن و دست یابی به حال خوب در وجود ما می شود، در این دسته قرار می گیرد.

مثل : سفرهای تفریحی، اوقات فراغت، زمان هایی که برای خود میگذاریم، خرید و….

ب) دسته دوم :

شامل باید ها و وظایف اجتماعی ماست. در واقع کارهایی که لزوما علاقه ای به انجام آن نداریم اما بخشی از زندگی ما و واقعیت هایی هستند که باید با آن ها روبه رو شویم.

مثل : انجام پایان نامه، گذراندن برخی از واحدهای درسی، انجام کارهایی که موظفیم در قبال دیگران انجام دهیم، حتی در بعضی افراد، داشتن شغلی که علاقه ای به آن ندارند اما به دلیل نیاز مالی، مجبور به انجام آن شده اند.

ج) نهایتا دسته سوم، :

برنامه ها و اهدافی که رشد ما در گرو آنهاست. در واقع فعالیت هایی که در مسیر خودشکوفایی و رشد، انجام می دهیم.

برای مثال : برای عده ای ادامه تحصیل می تواند در این بخش قرار گیرد. همچنین پیدا کردن یک شغل خوب و یا خواندن کتاب هایی که برای رشد خود مطالعه میکنیم و حتی ورزش برای افرادی که هدفمند به سمت ورزش میروند.

لازم به یادآوری ست که این تقسیم بندی سه گانه، مبتنی بر رویکرد طرحواره درمانی و بر اساس ساختارهای شخصیت است که تمام حوزه های زندگی مثل روابط بین فردی، روابط خانوادگی، شغل و … را در بر می گیرد.

آگاهی و توجه به این ساختارهای شخصیتی، علاوه بر اینکه به ما کمک می کند تا برنامه ریزی بهتر و کارآمدتری را داشته باشیم، کمک میکند تا در مسیر موفقیت گام برداریم و از مسیر زندگی، بیشتر لذت ببریم. به عبارتی دیگر، باعث می شود گرفتار طرحواره ی کمال گرایی ( از شایع ترین طرحواره های ناکارآمد در جامعه ) نشویم و همه ی زندگی ما، درگیر یک هدف و درگیر آینده ی نامعلوم نشود. زیرا تمرکز صرف بر موفقیت و گمال گرایی در این مسیر، باعث میشود علاوه بر خستگی جسمی و روحی، بار منفی افسوس زندگی و زمان از دست رفته را هم به دوش می کشیم.

این مقاله قصد دارد، با یک برنامه ریزی و سبک زندگی سالم، کمک کند تا اهداف مشخص تری داشته باشید و در مسیر گام برداشتن به سوی اهداف، از زندگی لذت ببرید.

گام سوم : حذف اهداف غیر ضروری امسال

بارها برایمان پیش آمده که هدفی را برای سال پیش رو تعیین کرده ایم ولی تا پایان سال آن را انجام نداده و به سال بعد موکول کرده ایم. حتی گاهی این چرخه ی باطل، هر سال تکرار شده، مدت ها ذهن ما را به خود مشغول کرده و انرژی روانی زیادی از ما گرفته است. بنابراین در این مرحله مواردی را که عملا نمی توانیم در سال 1400به آن برسیم، حذف کرده و به تقویم 1401 تا 1405 منتقل می کنیم. زیرا نیاز داریم، برای کاهش هدررفت انرژی روان خود، اهداف غیر ضروری یا غیر عملی در سال پیش رو را به سال های بعدی موکول کنیم.

گام چهارم : اولویت بندی اهداف

برای برنامه های موجود در لیستی که تهیه کرده ایم، یک اولویت بندی داشته باشیم. این اولویت بندی می تواند بر اساس اهمیت، درجه سختی و … باشد. در واقع مشخص کنیم که کدام یک از اهداف ما نیاز هست که زودتر انجام شود.

گام پنجم : برنامه ریزی روزانه

در گام دوم صحبت از سه ساختار شخصیتی کردیم. در این مرحله نیاز است که تقویم روزانه و هفتگی خود را نیز بر اساس این سه ساختار برنامه ریزی کنیم.

مثلا : زمان صبح به باید ها و وظایف اجتماعی ما اختصاص داشته باشد، بعدازظهر به کارهایی که موجب رشد ما می شود و نهایتا زمان شب را به کودک درون و فعالیت های مورد علاقه مان اختصاص دهیم.

اگر می خواهیم برنامه خود را به صورت هفتگی تنظیم کنیم، برای مثال میتوانیم ابتدای هفته یا روز مشخصی را به باید ها بپردازیم، اواسط هفته یا روز مشخصی برای برنامه های رشد دهنده و آخر هفته نیز، جهت پرداختن به لذت ها مشخص گردد.

این قسمت بندی به ما کمک می کند که منطقی تر برنامه ریزی کنیم، همچنین بخشی از زندگی ما قربانی بخش دیگری نشده و زندگی متعادل تری داشته باشیم.

نکته :

باید برنامه ی هر روز و یا هر هفته ی خود را، شب و یا هفته ی قبل تنظیم کرده و یادداشت کنیم. بخشی از انرژی روان ما، به این خاطر به هدر می رود که برای فردای خود برنامه دقیقی نداریم و لذا درگیری ذهنی ما گاها منجر به آشفتگی در خواب و تداوم خستگی های ما نیز می شود.

گام ششم : شناخت فعالیت های غیر ضروری روزانه

در این گام پیشنهاد می شود به زالوهای زمان خود پی ببرید! قطعا شما نیز تجربه کرده اید که با وجود داشتن یک برنامه صحیح، مواردی پیش می آید که کل برنامه ریزی ما را تحت الشعاع قرار میدهد.

برای مثال : سرزدن به شبکه های اجتماعی و از دست دادن زمان روز، یک تماس تلفنی، همراهی با یک دوست برای انجام فعالیت بیرون از محیط خانه و یا حتی تماشای یک فیلم جذاب.

یافتن و حذف مواردی که زمان و انرژی روانی ما را هدر می دهند، قطعا کمک میکند تا بهتر از زمان خود استفاده کرده و به اهداف برنامه ریزی شده دست پیدا کنیم. همچنین استفاده از تایم های به اصطلاح مرده، مثل ایستادن در صف یا سالن انتظار برای انجام یک فعالیت اجتماعی، بهترین فرصت برای بدست آوردن زمان، جهت انجام کارها می باشد.

گام هفتم : مدیریت موانع پیش بینی نشده

گاهی اتفاق می افتد که ما برنامه ی خود را از شب قبل تنظیم می کنیم ولی در طول روز، یک سری فعالیت های خارج از برنامه برایمان پیش می آید. این قبیل کارها نیاز به مدیریت دارند. اگر مهم هستند در اولویت و به صورت اورژانسی انجام شوند و اگر اهمیت زیادی ندارند، می توانیم آن ها را حذف کنیم یا به تعویق بیندازیم.

گام هشتم : ارزیابی شبانه

در پایان هر روز لازم است یک ارزیابی شبانه داشته باشیم. لیست کارهایمان را بررسی کنیم، ببینیم کدام یک را انجام داده ایم به خودمان نمره بدهیم، خود را تشویق کنیم و اگر احیانا کاری را انجام نداده بودیم به برنامه فردا انتقال دهیم .

گام نهم : تمرکز بر هدف به جای تمرکز بر شرایط

نکته ی بسیار مهمی که وجود دارد این است که، برای گام برداشتن در مسیر رشد شخصیت و اجرای هرچه بهتر برنامه هایمان، باید بر هدف متمرکز باشیم نه بر شرایط. به عبارتی دیگر، برای شروع منتظر نباشیم تمام شرایط مهیا شود. به عنوان مثال در شرایط کنونی کرونا، بعضی از ما، کلیه ی فعالیت های شخصی و اجتماعی خود را متوقف کرده ایم و منتظر رفع این بیماری هستیم.

طبیعتا در مسیر موفقیت و در مواجهه با شرایط اجتماعی، عقل سلیم حکم میکند، که به جای متوقف کردن مسیر اهدافمان و منتظر ماندن برای بهبود اوضاع، متناسب با شرایط کنونی و با در نظر گرفتن موانع و سختی های پیش رو، راهبرهایی را در نظر بگیریم و پیش برویم.

گام دهم : آمادگی جسمی و روانی

اگر از نظر شما، مراحلی که تا اینجا ذکر شده، غیر ممکن و نشدنی هستند، باید بدانید که نیاز است بررسی های جدی تری برای کشف علت این ناتوانی انجام دهید.

برای اجرای کامل و اصولی هر برنامه ای، ما به آمادگی جسمانی و روانی نیاز داریم. مسائلی مانند افسردگی، اضطراب، کمال گرایی، اهمال کاری و … که در آنها انرژی روانی فرد کاهش می یابد، جزء موانع روانی به حساب می آیند و مشکلاتی از قبیل کم کاری تیروئید، کم خونی، فقر آهن، مشکلات تغذیه ای و … نیز موانع جسمانی مسیر رسیدن به اهداف محسوب می شوند، که لازم است ابتدا به درمان و رفع این موانع پرداخته شود تا پس از آن بتوانیم در مسیری هموار و راحت، به سمت اهداف و رشد جنبه های مختلف شخصیت گام برداریم.

برگرفته از: موسسه پدیده ی حمایت ( بانک جامع آموزش های روان شناختی ) نویسنده : حامد جعفری ( روانشناس و مدرس دوره های تخصصی طرحواره درمانی )

پایان نامه نویسی مقاله نویسی

ماجرای واقعی سه دوست و اثر مرکب

ماجرای واقعی سه دوست و اثر مرکب

👈موفقیت تخم مرغ نیست ،که به فوریت در مایکروویو پخته شود؟!!!

▫️▫️▫️دارن هاردی درکتاب اثر مرکب، ماجرای واقعی سه دوست کاملاً مشابه یکدیگر (مالی، تاهل، جسمی و وزن) را این گونه روایت می کند:

▫️دوست الف: او به زندگی عادی خود ادامه می دهد و هیچ تغییری ایجاد نمی کند.
▫️دوست ب: تغییرات کوچکی را شروع می کند:

  • هر شب فقط 10 صفحه کتاب می خواند.
  • هر روز در مسیر رفتن به محل کارش، یک فایل 30 دقیقه ای آموزشی یا انگیزشی گوش می کند.
    -روزانه فقط 125 کالری از برنامه غذایی اش حذف می کند (مثلاً به جای یک بطری آب گازدار، یک لیوان لیموناد می خورد/ یا اگر به فرهنگ غذایی ایرانی اشاره کنیم می شود حدود نصف کفگیر برنج).
  • روزانه فقط حدود یک کیلومتر پیاده روی می کند.

(توجه کنید که این ها کارهای بسیار ساده و پیش پا افتاده ای هستند. او نه در کلاس های سنگین دانشگاهی ثبت نام کرده، نه یک رژیم غذایی آزاردهنده بر خود تحمیل کرده و نه هر روز به باشگاه می رود تا ورزش کند.)

▫️دوست ج: او نیز تغییرات کوچکی را در زندگی اش آغاز کرده است:

  • تلویزیون بزرگ تری خریده است و وقت بیشتری را برای تماشای آن می گذراند.
  • از شبکه آشپزی، پختن غذاهای خوشمزه ای را یاد گرفته است.
  • یک میز نوشیدنی های الکلی در اتاق پذیرایی اش گذاشته

▫️▫️▫️تقریباً 2 و نیم سال بعد، تفاوت های بین این سه دوست آشکار و قابل اندازه گیری شد:

▫️دوست الف: در جا زده است، فقط شکایتش از زندگی بیشتر شد.
▫️دوست ب:

  • از نظر جسمی خوش اندام و آراسته شده
    ( او با کم کردن تنها 125 کالری، 15 کیلوگرم وزن کم کرده است، بی آن که حتی یک بار گرسنگی بکشد.)
  • او تقریباً هزار ساعت از وقتش را صرف آموزش کرده و دانشی که به دست آورده باعث ترفیع کاری اش شده و درآمدش را بالاتر برده است.
  • به واسطه سلامت جسمی، وضعیت کاری و روحیه ناشی از این دو، روابطش با همسرش نیز صمیمی تر شده است.

▫️دوست ج:

  • او عاشق برنامه آشپزی و پختن غذاها و شیرینی هایی که یاد می گرفته شده است.
  • خانواده و دوستانش هم دستپخت او را تعریف می کنند و او، مدام پرخوری می کند.
  • این بدخوری، او را بدخواب می کند و صبح ها با کسالت بیدار می شود و از این رو، کمی بدخلق شده است.
  • بهره وری کاری و رضایت رییس اش از او کاهش یافت.
  • در انتهای روز با نارضایتی و انرژی تحلیل رفته به خانه بر می گردد.
  • کمبود انرژی باعث می شود کمتر با همسرش به پیاده روی برود و وقت کمتری را با او بگذراند بنابراین، بدنش اندروفین کمتری ترشح می کند و استرس اش بیشتر می شود.
  • همین استرس او را به پرخوری بیشتری وا می دارد و این چرخه تکرار می شود.
  • وزن او اکنون حدود 30 کیلوگرم بیشتر از دوستش “ب” است.

▫️▫️▫️می بینید که “ب” و “ج” انتخاب های کوچکی کردند، ولی همین انتخاب های کوچک با مرکب شدن در عامل زمان، تغییرات وسیعی به وجود آوردند.

▫️▫️▫️هر برنامه ای دارید، لطفا برای رسیدن به آن، یک حرکت کوچک ولی قابل اندازه گیری تعریف کنید و مستمراً انجامش دهید،
مثلاً :

  • حفظ کردن تنها سه لغت انگلیسی در روز
  • هر بار که بشقاب غذا را جلوی تان می گذارند، قبل از شروع به غذا خوردن، 5 قاشق را جدا کنید و کنار بگذارید.
  • هر روز 1000 قدم پیاده روی کنید.

بعد از مدتی خواهید دید که تحولات مثبت بزرگی در زندگی تان رخ داده است.

🔺نکته مهم 1:
اثر مرکب، فوراً خود را نشان نمی دهد و تا مدتی هیچ اثری نخواهید دید.
اثر مرکب مانند درخت بامبو است. از زمانی که بذر بامبو کاشته می شود تا 5 سال هیچ گیاهی از زیر خاک بیرون نمی آید ولی بعد از 5 سال که اولین جوانه ظاهر شد، تنها 6 هفته طول می کشد تا بامبو 30 متر رشد کند.
واقعیت این است که بامبو در 6 هفته این قدر رشد نکرده، بلکه در 5 سال و 6 هفته این اتفاق رخ داده است. بنابراین، باید هر کار کوچک و مثبتی که شروع کرده اید را مستمراً ادامه دهید و ناامید نشوید تا زمانی که ناگهان خود را در اوج خواهید دید.

به قول دارن هاردی، موفقیت تخم مرغی نیست که به فوریت در مایکروویو پخته شود.

🔺نکته مهم 2:
برای شروع یک تا حداکثر 5 کار کوچک را در دستور کارتان قرار دهید به گونه ای که فشار زیادی به به خودتان وارد نکنید.

ماجرای واقعی سه دوست و اثر مرکب

✍🏼دارن هاردی

موفقیت

جعبه ابزار تشخیص چرندیات‌

جعبه ابزار تشخیص چرندیات‌

۱- شکاک باشیم.
مقصود آن نوع شکاکیتی که در حوزه‌ی اخلاق مذموم است، نیست. شکاکیت در حوزه‌ی فردی و اخلاقی با شکاکیت در حوزه‌ی اندیشه متفاوت است. شکاکیت در حوزه‌ی اندیشه یعنی با هر گزاره‌ی فکری و یا علمی که مواجه می‌شویم به درستی آن شک کنیم و تنها آن را با دلایل محکم و مستدل بپذیریم.

۲- موارد خیلی عجیب و یا ادعاهای بزرگ مشکوک هستند.

  • دختری 16 ساله در زیر زمین خانه انرژی هسته ای تولید کرده‌است.
  • در پنجم شهریور ماه امسال مریخ را به اندازه‌ی ماه بدر در آسمان می‌بینید.
  • محققان ایرانی به واکسن ایدز دست یافتند.
    احتمالا شما هم دست‌کم با یکی از موارد بالا مواجه شده‌اید. ادعاهای بزرگ معمولا قصد فریب شما را دارند.

۳- به منابع توجه کنیم.
اگرچه ذکر منبع و یا نقل قول کردن از شخص موثقی الزاما دلیلی بر درستی ادعا نیست، اما نه آنقدر وقت داریم و نه آنقدر معلومات که درباره‌ی تمام جوانب زندگی بسیار پیچیده‌ در دنیای امروز تخصص پیدا کنیم. پس باید در بسیاری از امور به نظر کارشناسان متخصص و یا منابع معتبر اعتماد کنیم. هر سایت و یا حتی کتابی الزاما منبع معتبر نیست. هر سایتی که به زبان انگلیسی هم هست همینطور. 

۴- گوگل کنیم.
گوگل کردن را به بخشی از زندگی روزانه‌ی خود اضافه کنید. شما تقریبا درباره‌ی همه چیز می‌توانید اطلاعات وسیعی در اینترنت بیابید. اگرچه پیدا کردن اطلاعات مورد نظر و مرتبط با موضوع از منابع معتبر در دنیایی از اطلاعات، مهارتی است که نیاز به آموزش و تمرین دارد، اما در بسیاری از موارد با یک سرچ ساده می‌بینید که منبع ذکر شده وجود خارجی ندارد و یا مخدوش است.

۵- کلمات قلمبه سلمبه، عبارات مبهم، غلط‌های املایی و آمارهای فریبنده.
باز هم یکی از نشانه‌های عمومی چرندیات استفاده از کلمات قلمبه سلمبه یا مبهم است. استفاده از کلماتی مانند فیزیک کوانتوم، انرژی کیهانی، نسبیت، انرژی افراد، اشعه‌ی مواد و …الزاما به متن اعتبار نمی‌بخشند. اتفاقا اگر دیدید در استفاده از چنین کلماتی اغراق شده است به اعتبار متن شک کنید. خیلی از کلمات هم در این متون مبهم هستند.

۶- حواستان به مغالطات باشد.
دانش‌تان را درباره‌ی انواع مغالطه افزایش دهید. چرا که آن‌ها یکی از مهم‌ترین ابزار فریب در استدلال، حقه و سوءاستفاده‌هاست. مغالطه حقه‌ای در استدلال است که نویسنده یا گوینده وقتی می‌خواهد نتیجه یا ادعایی را به شما بقبولاند ممکن است از آن استفاده کند. البته در بسیاری از مواقع خودمان هم بدون اینکه آگاه باشیم ممکن است در گفت وگوهای روزمره، ابراز نظرات و یا متن‌هایی که می‌نویسیم از مغالطات استفاده کنیم. آگاهی از انواع مغالطات علاوه بر اینکه باعث می‌شود فریب چرندیات را نخوریم سبب شده خودمان هم آدم‌های معقول‌تری بشویم و عقاید و نظراتمان انسجام منطقی بیشتری داشته‌باشد.

۷- در نقل قول‌ها به حوزه‌ی تخصصی افراد توجه کنیم.
دکتر سمیعی جراح حاذق ایرانی در حوزه‌ی مغز و اعصاب است. این امر مستلزم این نیست که ایشان در فلسفه، تاریخ، عرفان، سیاست، هنر، ادبیات و سایر حوزه‌‌های اندیشه‌ی بشری متخصص باشند و جملاتی به ایشان منتسب شود و این انتساب دلیلی بر درستی گزاره‌ها شود. انتساب متنی به ایشان در حوزه‌های تخصصی بی‌ارتباط، اثری در قدر و ارزش متن نمی‌گذارد.

۸- هشدارهای مهم و حیاتی از طریق خاله اقدس به اطلاع ما نخواهد رسید.
هشدارهای مهم در حوزه‌ی سلامت و ایمنی را معمولا رسانه‌های خبری، تلوزیون و روزنامه‌های کثیرالانتشار اعلام می‌کنند. اگر داعش خرماهای آلوده به اکسالات آمونیوم تولید کرده و به ایران فرستاده باشد این امر در تلگرام از طریق خاله اقدس به گوش ما نمی‌رسد. مواردی مانند پپسی فلج کننده، برنج مسموم، سرطان‌زا بودن پوشش روی کارت شارژ و امواج سرطان‌زای موبایل و مواردی ازین دست اگر هم استثنائا از چرندیات نباشند توسط نهادهای ذی‌صلاح به طور عمومی اعلام می‌شوند.

و در آخر

پرداختن به دلایل روانشناختی و اجتماعی گسترش چرندیات و میل عمومی برای بازنشر آن‌ها در جامعه امری است که متخصصان علوم اجتماعی و روانشناسی باید بدان بپردازند و از حوزه‌ی تخصصی نگارنده خارج است. اما به نظر می‌رسد سرانه‌ی مطالعه‌ی ناچیز، اطلاعات بسیار اندک از چیستی علم و چگونگی کارکرد آن و فقدان برنامه‌ای برای تقویت مهارت تفکر نقادانه در مدارس و دانشگاه‌ها از دلایل عمده‌ی رشد چرندیات و همه‌گیری آن در جامعه است. در انتشار و بازنشر مطالب وسواس داشته و متوقف‌کننده‌ی چرخه‌ی شایعات و چرندیات باشیم.

جعبه ابزار تشخیص چرندیات‌

‌✍️⁩ نویسنده : امیرحسین موسوی

پایان نامه نویسی

۳۶ ویژگی یک رهبر عالی

۳۶ ویژگی یک رهبر عالی

🔸هِنری مینتزبرگ در کتاب «قصه‌های شب برای مدیران» می‌نویسد: تا کنون فهرست‌های پرشماری از ویژگی‌های رهبران اثربخش و حرفه‌ای منتشر شده است که عمدتا بسیار کوتاه و مختصر هستند

🔹مشکل اصلی این فهرست‌ها این است که چون نمی‌خواهند حوصله خواننده را سر ببرند، بسیاری از ویژگی‌های یک رهبر عالی را از قلم انداخته‌اند. برای همین، من هر فهرستی را که تا کنون منتشر شده است، بررسی و آنها را یک کاسه کردم تا فهرستی جامع از ویژگی‌های یک رهبر موفق درست کنم. بر این اساس، یک رهبر موفق دارای این ۳۶ ویژگی است:

◽️شخصیت کاریزماتیک دارد

◽️پراشتیاق و پرانرژی است

◽️الهام‌بخش سایرین است

◽️دورنگر است

◽️به رهبری و هدایت دیگران علاقه‌مند است

◽️سرزنده و خوش‌بین است

◽️جاه‌طلب است

◽️ثابت‌قدم و در مسیر دستیابی به اهداف شرکت سرسخت است

◽️فقط دستور نمی‌دهد و در کارها مشارکت فعالانه دارد

◽️در صورت لزوم خودش را درگیر جزئیات می‌کند

◽️حامی و پشتیبان کارمندان است

◽️دارای ثبات احساسی است و مثلا زود از کوره در نمی‌رود

◽️خوش قول و قابل اتکاء است

◽️منصف است

◽️مسئولیت‌پذیر است و از زیر بار اشتباهاتش فرار نمی‌کند

◽️اخلاق‌مدار و صادق است

◽️بر نظر درست خود استوار است

◽️در برابر نظرات و ایده‌های دیگران انعطاف‌پذیر است

◽️متعادل است و در هیچ موضوعی تندروی نمی‌کند

◽️کل‌نگر است و به تمام ابعاد یک موضوع دقت می‌کند

◽️جسور است و از ایده‌های جدید نمی‌ترسد

◽️به وظایفش متعهد است و از زیر آنها فرار نمی‌کند

◽️کنجکاو است و بسیار سوال می‌کند

◽️اطلاعات کاملی دارد و تا مطمئن نشود درباره چیزی نظر نمی‌دهد

◽️با همه کارمندان بی‌ریاست و اهل سیاست‌بازی و دروغ‌پردازی نیست

◽️به تجربه‌آموزی کارمندان اهمیت می‌دهد

◽️دارای بینش و دانش عمیق است

◽️دارای ذهنی باز و پذیرای ایده‌های جدید است

◽️به نوآوری اهمیت فراوانی می‌دهد

◽️مهارت‌های ارتباطی خوبی دارد

◽️شنونده خوب و صبوری است

◽️باهوش است و درباره هر موضوعی به خوبی فکر می‌کند

◽️ذهن تحلیلگری دارد

◽️قدرت اجرایی بالایی دارد و در اجرا بسیار قاطع است

✍مارکتینگ آز

@organizationalbehavior

تحلیل داده های آماری

عجیب ترین شاخص های اقتصادی در دنیا

عجیب ترین شاخص های اقتصادی در دنیا

شاخص رژلب
با رکود اقتصادی سال ۲۰۰۱ شرکت محصولات آرایشی استی‌لودر فهمید که با وجود رکود اقتصادی، فروش رژلب بیشتر شده، همین اتفاق در زمان بحران بزرگ اقتصادی آمریکا در دهه ۱۹۳۰ هم افتاده بود. خرید لوازم آرایشی و رشد اقتصادی با هم رابطه عکس دارن، چون رژلب کالای لوکس ارزون محسوب میشه!

شاخص شورت مردانه
هم‌زمان با رکود اقتصادی جهانی در سال ۲۰۰۸، شورت مردانه به عنوان ابزار برای پیش‌بینی وضعیت اقتصادی مورد توجه قرار گرفت. مردان در این دوره کمتر شورت می‌خریدند، علتش هم این بود که لباس زیر دیده نمیشد و اولویتش رو در این زمان برای خیلی‌ها از دست داد.

شاخص جعبه‌های مقوایی
کاهش شدید استفاده از جعبه‌های مقوایی یعنی رکود بزرگی در پیش‌ داریم و برعکس. علتش هم اینه که خیلی از کالاها در جهان در جعبه‌های مقوایی حمل میشن در نتیجه وقتی فروش جعبه مقوایی زیاد بشه، یعنی شرکت‌ها تعداد بیشتری کالا را برای فروش ارسال می‌کنند و در نتیجه افراد بیشتری را استخدام می‌کنند که خود نشان‌دهنده وضعیت خوب اقتصاد است.

شاخص اجساد بدون هویت
در شرایط بد اقتصادی بخاطر هزینه‌های بالای کفن و دفن، خیلی از اعضای خانواده متوفی اعلام نمی‌کنن که جسد مال ماست، بنابراین دولت مجبوره هزینه‌ها را پرداخت کنه. در سال ۲۰۰۹ در اوج بحران مالی، تعداد اجساد بی‌هویت در سردخونه بسیار زیاد شد‌. هزینه‌ای که شهرداری برای تدفین، در یک دوره دو ماهه پرداخت در مقایسه با یک سال قبل تقریباً دو برابر شده بود.

شاخص استفاده از آسپرین و تیلنول
با پیش‌روی اقتصاد به سمت روزهای سخت فروش آسپرین و داروهای سردرد افزایش پیدا می‌کنه، چون آدمای بیشتری دچار استرس میشن. در سال ۲۰۰۸ در اوج عدم اطمینان اقتصادی، فروش ادویل رکورد زد.

شاخص جراحی پلاستیکی
با وخیم شدن اوضاع اقتصادی مردم کمتر سراغ‌ عمل زیبایی میرن چون هم تمایل به پس‌انداز بیشتر میشه و هم کارمندا سعی می‌کنن این برداشت برای کارفرما به وجود نیاد که وضعیت معیشتیشون عالیه.

شاخص کفش پاشنه بلند
در شرایط بد اقتصادی، پاشنه‌ها بلندتر میشه. مردم در این حالت برای فرار از وضعیت بد سراغ کالاهای فانتزی میرن. مثلا در دهه ۱۹۲۰ و در زمان رکود، بلندی پاشنه‌های کفش‌ها بیشتر شد. در بحران ۲۰۰۸ هم پاشنه‌ها بلند شد و بلافاصله با بهتر شدن وضعیت اقتصادی در ۲۰۱۱ پاشنه‌ها کوتاه‌ شدن

شاخص زباله
هرچقدر اوضاع اقتصادی بدتر بشه، میزان زباله تولیدی هم بدتر میشه. علتش اینه که زباله در اثر مصرف به وجود میاد، با بدتر شدن شرایط اقتصادی مصرف هم کمتر میشه و به همون میزان هم زباله کمتری به وجود میاد

شاخص پوشک بچه
مصرف پوشک بچه یکی از اولین مواردی هست که در دوران رکود کم میشه و در مقابل فروش کرم‌های سوختگی و پودر بچه افزایش پیدا میکنه چون والدین تعداد دفعات عوض کردن پوشک بچه در طول روز را کمتر می‌کنن.

✍نویسندە: پوریا بختیاری

موفقیت

اثر پیگمالیون چیست؟

اثر پیگمالیون چیست؟

■اثر پیگمالیون (Pygmalion effect) یک پدیده روانشناختی است که می گوید: افراد نسبت به سطح انتظارات دیگران از خودشان، واکنش‌های مستقیم نشان می‌دهند و بر مبنای این انتظارات و ذهنیتها، تغییر می کنند.

پرسشنامه استاندارد (دارای روایی، پایایی، روش نمره گذاری و منبع داخل و پایان متن )

مبانی نظری و پژوهشی

این یعنی هنگامی که شما از فردی انتظاری دارید، این انتظار شما، در نهایت منجر به توسعه توانمندی‌ متناسب با انتظار شما در آن فرد می‌شود.

□اثر پیگمالیون در کسب و کار، در رفتار سازمانی، ارتباط با دیگران، تدریس و زندگی شخصی بسیار کاربرد داشته و موثر است. مثلا اگر معلمی بر این باور باشد که بچه‌ای کند ذهن است، خود بچه هم باور می‌کند و واقعاً دیر یاد می‌گیرد. در عین حال، عکس این نیز صادق است و اگر معلم باور داشته باشد که بچه ای توانمند و باهوش است روی عملکرد بچه به شدت تاثیر می گذارد و مطابق انتظار معلم ظاهر می شود.

●این موضوع مبنای یک آزمایش قرار گرفت که در آن تست IQ از تعدادی دانش آموز گرفته شد. برخی از دانش آموزان به طور تصادفی انتخاب شدند و به عنوان دانش آموزانی باهوش به معلمانشان معرفی شدند. بعد از اینکه معلمان باور کردند که این دانش آموزشان باهوش هستند با آنان همانند دانش آموزان باهوش و با استعداد رفتار کردند. این دانش آموزان به طور قابل توجهی در آزمون بعدی نتایج بهتری داشتند. اما بچه‌هایی که بر اساس این آزمایش باهوش بودند و به معلمانشان به عنوان دانش آموزان معمولی گزارش شدند، هیچ پیشرفتی نداشتند.

○نتایج مهم اثر پیگمالیون:
 ۱. انتظارات فرد تأثیر ویژه ای بر رفتارش دارد.
۲. رفتار فرد بر رفتار افراد دیگر مؤثر است.
۳. رفتار دیگران انتظارات فرد را تحکیم می بخشد.
۴. فرد رفتار دیگران را شاهدی می داند که تمامی انتظاراتش درست بوده است.

■تحقیقات مشابه ای در حوزه‌ها و فعالیت‌های دیگر نشان داد که انتظارات بالای مدیران به سطح موفقیت و بهره‌وری بیشتر کارمندان منجر می‌شود. بر اساس اثر پیگمالیون مدیران باید بدانند که موفقیت و رشد کارمندان فقط به شرایط کار و توانمندی ها و صلاحیت فرد بستگی ندارد. لذا بر این اساس مدیران باید همیشه کارمندانشان را باور داشته باشند. و باید از آنها انتظارات بالایی با بهترین نتایج را داشته باشند. چرا که در این صورت، کارمندان این باور را احساس کرده و سعی می کنند بهترین مهارتها و تواناییهایشان را نشان دهند که انتظارات مدیر برآورده شود.

□انتظارات بالای مدیر به انتظارات بالا در کارمند منجر می‌شود. انتظارات بالا در کارمند باعث می شود که او تلاش بیشتری کند و این تلاش زیاد، منجر به عملکرد بالا می شود و به دنبال آن انتظارات مدیر برآورده می‌شود. همچنین انتظار از خود کارمند نیز بهبود می‌یابد. و این زنجیره در راستای رشد ادامه خواهد داشت.

●بر همین اساس باید گفت روشی که مدیران برای مدیریت کارکنان خود استفاده می‌کنند، تابعی از انتظار و برداشت آنها از توانمندی های کارکنانشان است. هنگامی که یک مدیر به اشتباه فکر می‌کند کارمندش ناتوان است، عزت نفس کارمند و تصویر ذهنی او از خودش آسیب می‌بیند. و کارمند قطعا همانی می شود که مدیر انتظار دارد.

○اثر پیگمالیون مانند یک تیغ دو لبه است. یعنی اشتباه کارمند ممکن است مدیر را به تنظیم انتظارات پایین سوق دهد. هنگامی که کارمندی اشتباه می‌کند توجه مدیر جلب می‌شود، توجه و دقت مدیر موجب کاهش اعتماد به نفس کارمند می‌شود. این کاهش اعتماد به نفس تردید مدیر را زیادتر می‌کند و باعث می شود که مدیر فکر کند کارمند قابلیت لازم را ندارد و بیشتر از این نمی تواند لذا انتظارات خود را پایین تر می آورد.

■مدیران باید مراقب این موضوع باشند و از بروز آن جلوگیری کنند و هیچگاه از انتظارات واقعی خود دست برندارند و کوتاه نیایند. این حالت بر عکس اثر پیگمالیون که کاهش عملکرد به خاطر انتظارات پایین مدیر است را اثر گُلِم (Golem effect) هم می نامند.

وبلاگ

مدیریت

عملکرد سبز

عملکرد سبز

عملکرد سبز

عملکرد سبز (Green Performance) شاخصی برای سنجش میزان پایبندی کسب‌وکارها به فعالیت‌های زیست‌محیطی و حفظ منابع برای نسل‌های آینده است. کوشش‌های سازمان در راستای تولید پاک و استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر در نهایت منجر به پایداری و توسعه پایدار می‌شود.

فعالیت‌های سازگار با محیط‌زیست حیاتی‌ترین مسئله در هر سازمانی است. سازمان‌ها می‌کوشند تا از زنجیره تامین سبز در فعالیت‌های خود استفاده کنند. همچنین با بازیافت محصولات و مدیریت ضایعات در زنجیره تامین حلقه بسته به محیط‌زیست احترام بگذارند. مدیریت منابع انسانی نیز برای هماهنگی با این نگرش به سوی مدیریت منابع انسانی سبز دگرگون گردیده است. کارکنان در چنین جو سازمانی می‌توانند با نوآوری سبز به هدف‌های زیست‌محیطی سازمان عینیت بخشند.

مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها امروز در فعالیت‌ها و فرایندهای سازمانی متجلی است. سازمان‌ها و کسب‌وکارها مجدانه می‌کوشند فعالیت‌های تولیدی خود را به سوی تولید سبز هدایت کنند. فعالیت‌های ترویجی و تبلیغی نیز در قالب بازاریابی سبز و آمیخته بازاریابی سبز ساماندهی می‌گردد. مدیریت مالی نیز با مفاهیمی مانند حسابداری سبز و مدیریت هزینه در زمینه مسائل اجتماعی ممزوج است. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله به مفهوم‌سازی و تعریف عملکرد سبز در سازمان پرداخته می‌شود.

مفهوم‌سازی مدیریت عملکرد سبز

در واقع موضوع عملکرد سبز ریشه در تحولات صنعتی و سازمانی در هزاره سوم دارد. بسیاری از مطالعات پژوهشگران صنعتی و سازمانی مربوط به شناسایی، ارزیابی یا ارتقای فعالیت‌های پایدار است. هر سازمان برای دست‌یابی به اهداف خود نیاز دارد که کارکنانش مشاغل خود را در سطح قابل قبولی از بهره‌وری انجام دهند. این موضوع هم در مورد سازمان‌های دولتی اهمیت دارد و هم در شرکت‌های خصوصی ضروری می‌باشد.

از دیدگاه اجتماعی، بهترین خواستۀ هر فرد برای سازمان‌ها، برخورداری از کارکنانی است که کار خود را خوب انجام دهند. عملکرد خوب، بهره‌وری سازمان را افزایش می‌دهد و این نیز مستقیماً باعث ارتقای اقتصاد ملی و همین‌طور ارتقای خدمات سازمان می‌شود. معمولاً عملکرد سبز از چشم‌انداز نظریه‌های مختلف، با تمرکز بر انگیزش‌ها به جای توانایی، مورد بحث قرار می‌گیرد. به‌علاوه هم عوامل محیطی و هم عوامل شخصی تأثیر مهمی بر عملکرد شغلی و عملکرد سازمانی دارند. توجه به مسائل زیست‌محیطی در کانون مدیریت عملکرد امروز قرار دارد.

عملکرد پیامدی از تأثیر متقابل توانایی و انگیزش است. افراد اگر صرفاً توانایی و انگیزش لازم را داشته باشند، کارهای خود را خوب انجام می‌دهند. عملیات سازمانی و شرایط شغلی می‌توانند این ویژگی‌های فردی را افزایش دهند و به رفع موانعی که در عملکرد سبز دخالت دارند، کمک کنند. توانایی و انگیزش می‌توانند به عملکرد منتهی شوند، اما موانع سازمانی می‌تواند آن‌ها را مهار کند. عملکرد سبز خوب به توانایی و انگیزه نیاز دارد . بازدارنده‌های سازمانی، مانند آموزش ضعیف می‌تواند در عملکرد سبز خوب مداخله کند. بنابراین توجه به این نکته ضروری است که داشتن توانایی و انگیزۀ بالا عملکرد سبز را تضمین نمی‌کند؛ و برای ارتقای عملکرد سبز کارکنان فراهم نمودن شرایط شغلی مناسب و از میان برداشتن موانع سازمانی از اهمیت فراوانی برخوردار می‌باشد.

تعریف مدیریت عملکرد سبز

مدیریت عملکرد سبز اصطلاح عامی‌برای آن دسته از فعالیت‌های سازمانی است که با فعالیت‌ها، فرایندها و مسئولیت‌های زیست‌محیطی سروکار دارد. مدیریت عملکرد سبز راهی برای تسهیل برقراری ارتباط و ایجاد تفاهم بین سازمان و محیط‌زیست است. این موضوع به پیدایش محیط مطلوب تر کاری و تعهد بیشتر نسبت به کیفیت خدمات منجر می‌شود. مدیریت زیست‌محیطی را می‌توان مجموعه‌ای از اقدامات و اطلاعات برای استفاده بهینه از منابع طبیعی در جهت دستیابی کارا و اثربخش به اهداف سازمانی تعریف کرد.

می‌توان مدیریت زیست‌محیطی را رویکردی دانست که با استفاده از ارتباطات دو جانبه بین سازمان و محیط‌زیست است. از یکسو جهت تفهیم خواست‌ها و انتظارات سازمان و کارکنان از سوی دیگر، جهت انتقال تقاضاها و خواست‌های کارکنان به سرپرستان و مدیریت سازمان، محیطی را جهت استفاده بهینه از کلیه امکانات و منابع درجهت تحقق اهداف سازمان پدید می‌آورد.

مدیریت زیست‌محیطی باعث می‌شود تا سرپرستان به آسانی عملکرد ضعیف کارکنان را تشخیص دهند و جهت بهبود آن اقدام نمایند. از سوی دیگر با دادن پاداش‌های مناسب به عملکرد مطلوب کارکنان، عملکردهای مطلوب را ترغیب و به تکرار آنها کمک نمایند. مدیریت زیست‌محیطی فرایندی است که هم ارزشیابی عملکرد و هم نظامهای انظباطی و خط‌مشی‌های رسیدگی به شکایات را بعنوان ابزار مدیریتی خود در بر می‌گیرد.

شاخص بهبود عملکرد سبز

عملکرد محیطی سازمان را می‌توان با شاخص عملکرد سبز بهبود بخشید. بهبود پیامدهای زیست‌محیطی باعث صرفه‌جویی در هزینه کسب‌وکار می‌شود. قبل از اینکه بیرون بروید و پول زیادی را برای ارتقاء ساختمان‌ها یا تجهیزات خود خرج کنید، این را در نظر بگیرید: “ارزان ترین راه برای بهبود عملکرد زیست محیطی یک سازمان، ایجاد تغییر در رفتار کارکنان است.” با این تشخیص ساده می‌دانید که چگونه مداخلات افراد خود را به بیشترین اثر متمرکز کنید.

شاخص عملکرد سبز، نظرسنجی سازمانی است که تصویر واضحی از نحوه تعامل و تحقق اهداف محیطی کارکنان سازمان ارائه می‌دهد. از این شاخص برای اندازه‌گیری با اطمینان استفاده کنید:

  • کارکنان چقدر از پایداری محیط‌زیست در سازمان آگاه هستند؟
  • کارکنان چقدر خوب درک می‌کنند که چرا پایداری برای سازمان اهمیت دارد؟
  • برنامه پایداری سازمان چگونه بر رفتار کارکنان تأثیر می گذارد؟
  • پایداری چقدر برای کارکنان مهم است؟
  • آیا هیچ گروهی نیاز به پشتیبانی ویژه‌ای دارد؟

ویژگی‌های شغل و عملکرد سبز

یکی از نظریه‌های بسیار تأثیرگذاری که به ماهیت عملکرد مشاغل مربوط می‌شود، نظریه پایداری عملکرد است. فرضیه زیربنایی نظریه مزبور این است که ماهیت درونی وظایف شغلی می‌تواند در افراد برای احترام به محیط‌زست انگیزه ایجاد کند. در صورتی که شغل جالب و لذت‌بخش باشد، افراد مشاغل خود را دوست خواهند داشت. انگیزش بالاتری دارند و کار بهتری انجام می‌دهند. بر اساس نظریه پایداری، مشخصه‌های شغل القا کنندۀ برخی از حالت‌های روانی است که به خشنودی، انگیزش و عملکرد سبز منتهی می‌شود.

مشخصه‌ها یا ویژگی‌های اصلی به سه حالت روانی منجر می‌شود. تنوع مهارت، هویت وظیفه و اهمیت وظیفه باعث احساس ارزشمند بودن کار می‌شوند؛ اختیار به احساس مسئولیت منجر می‌شود؛ و بازخورد باعث آگاه شدن از نتایج کار خواهد شد. این سه حالت برای ایجاد خشنودی و انگیزش در کارکنان، جنبه حیاتی دارند. در صورتی که شغل این سه حالت را القا کند، افراد دارای انگیزش خواهند بود، احساس خشنودی خواهند کرد و عملکرد بهتری خواهند داشت.

آخرین قسمت نظریه، تأثیر تعدیل‎کنندۀ نیروی نیاز به رشد است. یک متغیر شخصیتی و بیان‌گر نیاز فرد به محقق ساختن نیازهای درجه بالاتر است، مثل رشد فردی، اختیار، یا پیشرفت.رابطۀ ویژگی‌های شغل با حالت‌های روانی و با پیامدها عمدتاً در افرادی که نیروی نیاز به رشد بالا دارند، بیشتر است. این مفهوم مربوط به نظریه انطباق فرد با شغل است که بر اساس آن، فقط افراد خاصی به مشاغل دارای نیروی نیاز به رشد بالا، پاسخ خوبی می‌دهند. در مطالعاتی که از خود توصیفی کارکنان به عنوان مقیاس ویژگی‌های اصلی استفاده شده است، از رابطۀ انگیزش و عملکرد و نیز از تأثیر تعدیل‌کنندۀ نیروی نیاز به رشد حمایت شده است.

 عملکرد سبز کارکنان

مدیریت عملکرد سبز یکی از مباحث ویژه مدیریت منابع انسانی سبز است و ابزار مناسبی برای ارتقای بازده کارکنان و سازمان به‌حساب می‌آید. مدیریت عملکرد رویکردی است که با دادن آموزش‌های لازم به نیروی کار و هم‌چنین برقراری یک نظام منصفانه در ارزیابی عملکرد کارکنان و نیز برقراری نظام‌های حقوق و مزایا و پاداش‌های مبتنی بر عملکرد، سعی در ایجاد همدلی بین کارکنان و سرپرستان دارد تا از این طریق اهداف کارکنان را با اهداف سازمان هم‎سو نموده و بر بهره‌وری نیروی انسانی بیافزاید.

در صورتی که مدیریت زیست‌محیطی با ملزومات و پیش‌نیاز آن در سازمان طراحی و اجرا شود، می‌تواند بخشی از مسائل و مشکلات سازمان را شناسایی و در جهت حل آن‌ها راه‌کارهای عملی ارائه کند. مدیریت زیست‌محیطی، نگرش فراگیر به فعالیت‌های افراد و سازمان دارد و با سازوکارهایی مشخص بین عملکرد فردی و سازمانی هم‌افزایی ایجاد می‌کند. پیچیدگی محیط عرصه رقابتی کسب‌و‌کار و افزایش انتظارات مشتریان، ضرورت آگاهی از نقاط قوت و ضعف سازمان و بهبود مستمر بهره‌وری را بیش از پیش آشکار نموده است.

یکی از دغدغه‌های اساسی سازمان‌های امروز دستیابی به یک شیوه مدیریت زیست‌محیطی فراگیر، قابل اعتماد و انعطاف‌پذیر است. سازمان‌ها با توسل بر آن می‌توانند اطلاعات دقیق و کافی از جایگاه امروز خویش به‌دست آورند و با نگاه به آینده، از خطاهای گذشته درس بگیرند.

خلاصه و جمع‌بندی

بهبود مستمر عملکرد سبز سازمان‌ها، نیروی عظیم هم‌افزایی ایجاد می­کند که این نیروها می‌تواند پشتیبان برنامه رشد، توسعه و ایجاد فرصت‌های تعالی سازمانی شود. دولت‌ها و سازمان‌ها و مؤسسات همواره در جهت نیل به این هدف می‌کوشند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالش‌های پیش روی سازمان این بهبود میسر نمی‌شود. کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرای سیاست‌های موجود و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، اهمیت بسیاری دارد.

دستیابی به این اهداف بدون اندازه‌گیری و ارزیابی امکان‌پذیر نیست و علم مدیریت نیز مبین مطالب مذکور است. هر چه را که نتوانیم اندازه‌گیری کنیم نمی‌توانیم کنترل کنیم و هر چه را که نتوانیم کنترل کنیم مدیریت آن امکان‌پذیر نخواهد بود. موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیل‌های سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازه‌گیری است. برای این منظور می‌توان از پرسشنامه عملکرد سبز استفاده کرد. پژوهشگران می‌توانند دستاوردهای خود در این زمینه را با سایر کاربران پایگاه پارس‌مدیر به اشتراک بگذارند.

برگرفته از : پارس مدیر

پایان نامه

اصلاح نظام اداری

اصلاح نظام اداری

اصلاح نظام اداری

اصلاح نظام اداری به معنای شناسایی مسائل و ناکارمدی‌های اداره سازمان‌های بخش عمومی و کوشش پیوسته در راستای حل مشکلات موجود است. اصلاح و تقویت نظام اداری یک مساله مهم در همه کشورهای دنیا است. در گوشه و کنار گیتی، بهبود نظام اداری در دستور کار همه دولت‌ها است. در اصل سوم قانون اساسی، دولت موظف به ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیرضروری است.

این مقوله در ادبیات دانشگاهی و بین‌المللی با عنوان Administrative reform شناخته می‌شود. از آنجایی که بخش بزرگی از سازمان‌ها و نهادهای اداری ایران، دولتی هستند بنابراین تمرکز بر اصلاح نظام اداره سازمان‌های دولتی است. از سوی دیگر مدیریت دولتی شریان حیاتی حکومت است بنابراین تحول در مدیریت دولتی برای بهبود ظرفیت‌های اداری با هدف اجرای خط‌مشی‌ها و ارائه خدمات عمومی امری لازم و ضروری است.

به استناد این موارد، یکی از زیرساخت‌های اصلی برای دستیابی به توسعه کشور، اصلاح نظام اداری است. در این راستا، باید زیرساخت‌های  اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقلیمی برای چنین اصلاحاتی در نظر گرفته شود. دستیابی به این هدف آرمانی نیازمند داشتند نگاهی فرازمانی و فرامکانی برای دستیابی به پیشرفت است.

اهمیت مساله اصلاح نظام اداری

مساله مهم این است که اصلاح نظام اداری کشور، متناسب با تغییر پارادایم‌ها جهت اداره امور نیست. از طرفی دیگر هم میل مطالبه‌گری بشر از ابتدای خلقت و میل به توسعه یافتگی دولت‌ها از طرفی دیگر به تغییر پارادایم‌ها در زمینه حکمرانی خوب دامن زده است. ازاین‌رو، تغییر پارادایم‌ها موجب واکاوی مجدد خط‌مشی‌ها دولتی، باز تفکر نوع حکمرانی می‌شوند. در عصر حکومت دیجیتال، تازه‌ترین پارادایم با محوریت حکمرانی دولت است.

پارادایم نوظهور دولت باز مترادف با دولت الکترونیک یا دولت کارآفرین نیست. حکومت باز را افق شفافیت حاکمیت و صدای شهروندان در فراگردهای خط‌مشی عمومی توصیف می‌کنند. با این تفاسیر حکومت باز به منزله یک مدل حکمرانی، مبتنی بر شفافیت، مشارکت و همکاری است. در حکومت باز موضوع‌های گوناگون مدیریت دولتی مانند شفافیت، پاسخگویی، دسترسی به اطلاعات مطرح می‌شوند.

در یک نظام توسعه یافته اداری حق استفاده شهروندان از اطلاعات، حفظ داده‌های خصوصی و سازوکارهای شهروندی تضمین می‌شود. با وجود دیرینگی کاربست این مدل حکومتی، از ابتدای هزاره سوم بیشتر مورد توجه قرار دارد. استفاده از سازوکارهای حکومت باز در اصلاح نظام اداری کشور می‌تواند راهگشا باشد.

سابقه اصلاح نظام اداری کشور

بحث بهبود نظام‌های مدیریتی کشور از ابتدای حیات سیستم اداری نوین تا امروز در راس مشکلات دولت قرار دارد. در دوره‌های گوناگون تاریخی، کوشش‌های زیادی برای بهبود و اصلاح به روش‌های متفاوت صورت گرفته است. برخی از این اصلاحات در طول تاریخ عبارتند از:

  • اصلاحات عباس‌میرزا
  • اصلاحات امیرکبیر
  • تحولات اصلاح‌طلبانه مشیرالدوله
  • اصلاحات رضاشاه
  • انقلاب اداری و اصلاحات محمدرضاشاه

پس از انقلاب نیز اصلاح‌طلبی در دستور کار دولت‌ها قرار گرفت بطوریکه دوران ریاست جمهوری دوست‌محمد خاتمی را با عنوان دولت اصلاحات می‌شناسند. حتی بعد از به‌روی کار آمدن این دولت جنبشی به نام «اصلاح‌طلبی» در کشور صورت گرفت و حزبی با نام «اصلاح‌طلبان» شکل گرفت.

میرسپاسی این حکیم فرزانه مدیریت کشور معتقد است که اصلاحات انجام شده پس از انقلاب از جمله کوشش‌های انجام شده برای رفع مشکلات نظام اداری و تحقق خط‌مشی‌های کلان کشور است. با این وجود براساس گزارش‌ها در دوره‌های گوناگون مساله ناکارآمدی نظام اداری همچنان به قوت خود باقی مانده است. مساله بهبود سیستم اداره کشور مساله‌ای گسترده و فراگیر است که نیازمند نگاهی کلان و آینده‌نگر است.

عوامل موثر بر اصلاح نظام اداری

بسترها و عوامل تاثیرگذار بر فرایند اصلاح سیستم اداره سازمان‌ها عبارتند از:

  • حکمرانی دیجیتال
  • موانع ساختاری
  • زیرساخت‌های سیاسی
  • زیرساخت‌های اقتصادی
  • مسائل و مشکلات قانونی

ابعاد اصلاح نظام اداری

حکمرانی دیجیتال

در ابتدا به‌نظر می‌رسد برای بهبود سیستم اداره سازمان و کاربست واقعی خط‌مشی‌های اصلاح تنها عامل بوروکراسی و اداره امور عمومی مهم به‌نظر می‌رسد. با این وجود دیجیتالی شدن و حکمرانی دیجیتال جایگاه بسیار بلندی دارد. فناوری، الزامات، بسترها و پیشران‌های حکمرانی در عصر دیجیتال باید به شدت در دستور کار قرار گیرند. حکم‌فرمایی دیجیتال تاثیر به‌سزایی در پیاده‌سازی اصلاحات دارد و باید با نگاهی مبتنی بر اکوسیستم دیجیتال به این موضوع نگریست.

موانع ساختاری

نظام اداری کشور در بعد ساختاری با موانع بسیاری مواجه است. مهم‌ترین موانع موجود عبارتند از: ساختار بوروکراتیک ناکارآمد و غیار منعطف؛ تضاد میان ساختار نوین و ساختار سنتی؛ تضاد ساختار با فرهنگ سازمانی؛ همسو نبودن ساختارها با نظام منعطف، توقعات و و انتظارات. دوان‌سالاری آفت اصلی اداره‌های دولتی و خصوصی است و به شدت شهروندان را رنج می‌دهد.

خلاصه و نتیجه‌گیری

موضوع اصلاح نظام اداری در همه کشورها از اهمیت بالایی برخوردار است و کشورهای پیشرو به نتایج خوبی دست یافته‌اند. نظر به نارسائی‌های موجود، اصلاح نظام اداری کشور باید در دستور کار مدیران و تصمیم‌گیران کلان کشور قرار گیرد. پیامد نهایی اجرای این اصلاحات، دستیابی به دولتی توانمند، چابک و پاسخگو است. دولتی که فساد اداری در آن کمینه است و پاسخگویی و شفافیت در دستور کار قرار دارد.

چنانچه اصلاحات به‌درستی در بخش عمومی و اداره امور سازمان‌ها صورت گیرد، رضایت مردم و مسئولان همزنان حاصل می‌شود. در چارچوب یک حکمرانی خوب، تشکیلات و ماموریت‌های دولت در آن نقش حیاتی و اساسی دارد. وظایف دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی به عنوان سه بازیگر اصلی روند توسعه‌ای جوامع به خوبی باید تعریف شود. برقراری حاکمیت قانون، تنظیم استانداردهای اقتصادی و اجتماعی، توسعه زیرساخت‌های اجتماعی و فیزیکی و برقراری عدالت و تامین تور حمایت اجتماعی در این نوع حکمرانی از وظایف احصا شده برای دولت است.

برگرفته از : پارس مدیر – اقتباس از فاطمه ابوالمعالی

مدیریت کارکنان

مدیریت دیجیتال منابع انسانی

مدیریت دیجیتال منابع انسانی

مدیریت دیجیتال منابع انسانی

مدیریت دیجیتال منابع انسانی فرایندی فنی-اجتماعی است که با استفاده از توانمندی‌های فناوری دستیابی به هدف‌های سنتی این رویکرد را تسهیل می‌کند. این مفهوم بازآفرینی رویکرد سنتی مدیریت کارکنان برای موفقیت در عصر دیجیتالی است.

مدیریت منابع انسانی در آستانه تحول بزرگی قرار دارد که محرک آن فناوری‌های دیجیتال هستند. فناوری‌های مانند هوش مصنوعی، کلان داده، شبکه‌های اجتماعی، رایانش ابری، بلاک‌چین و مواردی از این دست هستند که مدیریت منابع انسانی را متحول کرده‌اند. از هم‌آمیزی مدیریت منابع انسانی و تحول دیجیتال مفهوم جدیدی به‌نام مدیریت دیجیتال منابع انسانی شکل گرفته است.

دیجیتالی شدن تنها بوسیله آسان‌تر کردن اقدام‌های روزانه، بر مدیریت کارکنان اثر نمی‌گذارد بلکه چیزی فراتر از آن را در اختیار سازمان قرار می‌دهد. استفاده فناوری کمک می‌کند تا عملکرد کارکنان به صورت واقعی اثربخشی بیشتری پیدا کند و کارایی بهبود یابد. با این وجود برای اینکه یک سازمان بتواند منابع انسانی خود را به صورت دیجیتالی مدیریت کند لازم است تا سرمایه انسانی موجود در سازمان با نیازهای استراتژیک عصر دیجیتال همسو باشد.

مفهوم مدیریت دیجیتال منابع انسانی

درک بهتر مدیریت دیجیتال منابع انسانی نیازمند اندیشه در مفاهیم زیر است:

کار در عصر دیجیتال: در گذشته کار در چارچوب و مرز مشخص سازمانی از لحاظ فیزیکی اتفاق می‌افتاد. اما این روزها کار وابسته به مکان نیست بلکه در یک فضا اتفاق می‌افتد که این فضا می‌تواند محل فیزیکی سازمان نباشد. این روزها صحبت از جمع‌سپاری به میان آمده است که به معنای خرد کردن کار بسیار بزرگ و واگذاری بخش‌های کوچک آن بین تعداد زیادی از افراد جهت انجام دادن کار است.

ویژگی‌های نیروی کار در عصر دیجیتال: در حال حاضر صحبت از نسل Z و نسل Y است. آیا خواسته‌های این نسل‌ها با نسل گذشته مثل نسل ایکس X یکسان است؟ دو دهه قبل، «امنیت» و «میزان حقوق» جایگاه ویژه‎ای برای افراد داشت. اما این روزها «چالش کاری» و «یادگیری» جزو موارد اصلی جذابیت یک سازمان برای افراد محسوب می‌شود.

مهارت‌های لازم این عصر برای کار در سازمان: سواد دیجیتال به چه معناست و آیا امروز بدون سواد دیجیتال می‌توان به بقای سازمان امیدوار بود؟ مهارت‌های نرم حوزه سواد دیجیتال از اهمیت فراوانی برخوردار است. بدون آشنایی با سواد دیجیتال، منابع انسانی آماده و قبراقی نخواهیم داشت.

وظایف و نقش منابع انسانی: وظایف واحد منابع انسانی نیز به فراخور نیازهای عصر دیجیتال تغییر می‌کند. ماشین و فناوری به کمک انسان آمده است. فناوری می‌تواند اطلاعات را جمع ‌کند و تا حدی آن را تحلیل کند. این موضوع ما را در منابع انسانی یک درجه بالاتر فرستاده است. جایی که می‌توانیم از این بینش‌ها جهت تصمیمات بهتر بهره بگیریم.

اهمیت مدیریت دیجیتال منابع انسانی

دیجیتالی شدن و استفاده از ابزارهای دیجیتالی باعث تسریع رشد اقتصادی، افزایش بهره‌وری و بهبود کارایی فرآیندهای تجاری می‌شود. هوش مصنوعی این تحول دیجیتال را بیش از پیش افزایش می‌دهد. به این ترتیب، دیجیتالی شدن به طور یکسان مورد توجه شرکت‌ها و دولت‌ها است. فناوری‌های دیجیتال به‌ویژه در مدیریت منابع انسانی رایج هستند.

دیجیتالی‌سازی در مدیریت کارکنان دارای دومین نرخ دیجیتالی شدن برای نهادهای تجاری پس از امور مالی است. برای ارزیابی این روند باید گام‌های زیر طی شود:

  • ارزیابی سطوح دیجیتالی فعلی منابع انسانی
  • مستندسازی چگونگی حمایت ابزارهای دیجیتال از شرکت‌ها در جذب استعدادهای تازه
  • درک مزایا و کشف موانع بالقوه دیجیتالی‌سازی در مدیریت کارکنان

تمرکز دیجیتالی شدن در عملکرد کارکنان به دلیل اهمیت سرمایه انسانی بر موفقیت کلی اقتصاد یک شرکت است. ابزارهای دیجیتال و فناوری اطلاعات در مدیریت استعدادها بسیار موثر است. از فناوری‌های دیجیتالی می‌توان برای انتخاب، آموزش و حفظ استعداد استفاده کرد. همچنین از برنامه‌ریزی نیروی کار در سطوح عملیاتی و استراتژیک مدیریت کارکنان نیز پشتیبانی می‌کند. به دیگر سخن می‌توان گفت تمامی فرایندهای سنتی مدیریت منابع انسانی با رویکرد دیجیتال نیز قابل انجام است.

پیشران‌ها و پیامدهای مدیریت دیجیتال منابع انسانی

براساس دستاوردهای پژوهشی سازمان‌هایی که از رویکردهای دیجیتالی برای مدیریت کارکنان خود استفاده می‌کنند از کارایی بالاتری برخوردار هستند. همچنین اثربخشی فعالیت‌های کارکنان در چنین سازمان‌های بیشتر است با این وجود همه سازمان‌ها به این سو حرکت نمی‌کنند. مهم‌ترین پیشران‌های مدیریت دیجیتال منابع انسانی عبارتند از:

  • اقدامات متناسب با بلوغ دیجیتالی سازمان
  • ارتقای چابکی سازمان
  • لزوم ایجاد نقش‌های جدید منابع انسانی در تحول دیجیتال

پیامدهای اصلی استفاده از این رویکرد نیز عبارتند از:

  • بهبود تعادل بین کار و زندگی
  • ارتقای رقابت‌پذیری مبتنی بر توان دیجیتالی سازمان
  • خلق برند دیجیتالی کارفرما
  • تقویت التزام کارکنان در محیط کار دیجیتال

در این گذار، موانع و محدودیت‌هایی نیز وجود دارد. کمبود مدیران متخصص نیروی انسانی با مهارت‌های فناوری اطلاعات، هزینه‌های بالای ابزارهای دیجیتال و عدم اطمینان قانونی از جمله این محدودیت‌ها هستند. موانع داخلی شامل این نگرانی است که چگونه افزایش دیجیتالی شدن به طور بالقوه توسط کارکنان قابل درک است. همچنین آیا چنین تحولات دیجیتالی ممکن است درک نظارت را دشوار کند. شاید بتوان گفت رهبری دیجیتال یکی از مهارت‌های الزامی در این گذار است.

خلاصه و جمع‌بندی

اکنون سازمان‌ها می‌کوشند تا الگوی سنتی مدیریت منابع انسانی در بستر تحولات دیجیتال بازتعریف کنند. در مجموع یک نگرش مثبت کلی نسبت به افزایش پذیرش ابزارهای دیجیتال در مدیریت منابع انسانی وجود دارد. این نشان می‌دهد اگر قرار باشد موانع به درستی مورد توجه قرار گیرند، می‌توان انتظار تغییر در استفاده و کیفیت ابزارهای دیجیتال پیشرفته در منابع انسانی را داشت.

وقتی به سمت دیجیتالی شدن مدیریت کارکنان حرکت می‌شود نباید تمام فرایندهای نیروی انسانی را یکجا شروع نمود. بهتر است در ابتدا روی یک فرایند مانند استخدام تمرکز شود و به صورت گام‌به‌گام در سایر ارکان مدیریت کارکنان نیز نفوذ انجام شود. نکته دیگری که باید به آن توجه شود مسئله‌محوری است. نباید از نگاهی صرفاً تزئینی و جذاب استفاده شود بلکه باید از دیجیتالی شدن برای حل مسائل واقعی مدیریت کارکنان استفاده شود.

در نهایت باید در جستجوی توسعه اکوسیستم دیجیتالی کارکنان بودد. باید در نظر داشت بدون کمک این اکوسیستم و به تنهایی نمی‌توان همه کارها را انجام داد. در نگاه اکوسیستمی ‌باید سراغ آموزش و پژوهش حوزه منابع انسانی دیجیتال هم رفت. اگر چنین اکوسیستمی‌ شکل بگیرد می‌توان امیدوار بود کارکنان پیشرفت خوبی داشته باشند.

برگرفته از : پارس مدیر

موفقیت

⭕️ عدم تناسب شغل با ویژگی های شخصیتی، می‌تواند شما را بیمار کند

🔸فرسودگی شغلی نوعی استرس روانی است که با خستگی مفرط، بی‌انگیزگی، بی‌اشتیاقی، و احساس بی اثر بودن شناخته می شود و در نتیجه‌ عوامل متعددی نظیر مشکلات حرفه ای و استرس‌زا، کمال گرایی، و فشار کاری زیاد پدید می آید و ممکن است نتایج حرفه ای (مثل کاهش بازده)، یا جسمانی (مثل افزایش استرس و مشکلات قلبی عروقی) مختلفی در بر داشته باشد.

🔸اما رنج بردن کارکنان از فرسودگی شغلی لزوماً به معنای نارضایتی آنها از مسائلی نظیر داشتن یک رئیس بد، فشار کاری زیاد، یا فرهنگ ضعیف شرکت نیست. در واقع این مشکل می تواند ریشه‌های عمیق‌تری داشته باشد.
محققان در پژوهشی با بررسی پاسخ های ۹۷ زن در بازه سنی ۲۲ تا ۶۲ سال متوجه شده اند زمانی میان نیازهای ناخودآگاه فرد و الزامات شغل وی ناسازگاری وجود داشته باشد نیز ممکن است فرد دچار فرسودگی شود.

🔸وقتی نیاز های ناخودآگاه فرد با مشخصات و ویژگی های مورد نیاز موقعیت شغلی او همخوان نباشند، پدیده ای تحت عنوان «ناهمخوانی محیطی» رخ می دهد که اصلی ترین علت فرسودگی شغلی و از دست رفتن انگیزه به حساب می آید.

🔸به عنوان نمونه، کارمندی را در نظر بگیرید که با روحیه ای برونگرا، به تعاملات انسانی علاقه ای وصف ناشدنی دارد اما نیاز او در شغل فعلی اش برآورده نشده است، چرا که مجبور است مدام پشت میزش بنشیند و به صورت انفرادی به کارش مشغول باشد.

🔸از سوی دیگر، کارمند دیگری را در نظر بگیرید که وظیفه اش مدیریت کردن یک تیم و ترتیب دادن ارائه ها و سخنرانی های مختلف است، اما ترجیح می دهد مسئولیت فرد دیگری بر عهده اش نباشد، روی پروژه های انفرادی کار کند و کسی مزاحمش نشود.

◀️ چرا کارفرما ها باید به این نکته توجه کنند؟
مدیران ممکن است در فرایند استخدامی خود از این حقیقت غافل شوند که عدم تناسب فرد و محیط می تواند به رنجش و فرسودگی احساسی و حتی جسمانی او بیانجامد. به این ترتیب هنگام پر کردن یک موقعیت شغلی خالی، نباید صرفاً به رزومه فرد توجه کرد، بلکه باید از دیگر زوایای وجودی او نیز آگاه شد.

◀️ قدرت بیش از اندازه می‌تواند به فرسودگی جسمانی بیانجامد
محققان این پژوهش «انگیزه‌ی قدرت» را نیاز به مسئولیت داشتن و اثرگذاری بر شرکت تعریف کرده اند. با این تعریف، وقتی مسئولیت‌های شغلی به نسبت خواسته‌های غیرمستقیم خودِ فرد، قدرت بیش از اندازه‌ای برای او به ارمغان بیاورند، ظهور نشانه های جسمانی فرسودگی در وی افزایش می یابد؛ از جمله سردرد، درد در قفسه ی سینه، تنگی نفس و غیره). به این ترتیب می توان گفت مضرات فرسودگی شغلی به هیچ عنوان به نارضایتی روانی از آن ختم نمی‌شود. برگرفته از :