...........................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
خوش آمدید این سایت دارای مجوز می باشد برای مشاهده مجوز ها پایین صفحه را مشاهده فرمائید.
بطور کلی، در تحقیقات توصیفی در علوم اجتماعی و روانشناسی، برای جمعآوری دادهها از روشهای متنوعی استفاده میشود. این روشها میتوانند شامل مصاحبهها، پرسشنامهها، مشاهدهها، آرشیوها و منابع دادههای ثانویه و دیگر روشهایی باشند. در زیر به برخی از روشهای معمول در تحقیقات توصیفی اشاره میکنم:
مصاحبه: مصاحبهها به عنوان یکی از روشهای مهم در جمعآوری دادههای توصیفی مورد استفاده قرار میگیرند. محقق در این روش با افراد یا گروههایی مصاحبه میکند تا اطلاعات و توصیفات دقیقتری درباره رفتارها، نگرشها و تجارب آنها دریافت کند. مصاحبهها میتوانند به صورت یک به یک (مصاحبه فردی) یا گروهی انجام شوند.
پرسشنامه: استفاده از پرسشنامهها نیز یکی از روشهای معمول در تحقیقات توصیفی است. پرسشنامهها شامل مجموعهای از سؤالات است که به شرکتکنندگان ارائه میشود تا نظرات، نگرشها و رفتارهای خود را توصیف کنند. پرسشنامهها میتوانند به صورت تحت فرمت کاغذی یا الکترونیکی باشند.
مشاهده: در تحقیقات توصیفی، مشاهده نقش مهمی در جمعآوری دادهها دارد. محققان میتوانند به صورت مستقیم و مشاهده زنده رفتارها، تعاملات و الگوهای موجود در یک محیط خاص را ثبت کنند. مشاهده میتواند به صورت مستقیم (محقق در محیط حاضر است) یا غیرمستقیم (از راه دور و از راه منابع دادههای ثانویه) انجام شود.
آرشیوها و منابع دادههای ثانویه: در تحقیقات توصیفی، آرشیوها و منابع دادههای ثانویه نیز به عنوان یک روش مهم جمعآوری اطلاعات استفاده میشوند. این منابع میتوانند شامل اسناد تاریخی، گزارشها، آمارها، متون نوشتاری و سایر منابابع دادههای قبلی باشند که توسط سازمانها، دولت، وابستگان صنعتی و سایر منابع تهیه شدهاند. این منابع میتوانند به تحلیل روندها، تغییرات زمانی و الگوها در جامعه و فرهنگ ارائه دهند.
این روشها میتوانند به صورت تکمیلی نیز استفاده شوند، به این معنی که محققان میتوانند از ترکیب چندین روش در یک مطالعه استفاده کنند تا دادههای کاملتری را بدست آورند. علاوه بر این، تحلیل محتوا و تحلیل دادهها نیز میتوانند بخشی از روشهای تحقیقات توصیفی باشند که به کمک آنها محققان میتوانند الگوها، موضوعات و دستهبندیهایی را در دادهها شناسایی کنند.
مهمترین چالش در جمعآوری دادهها در تحقیقات توصیفی، دقت و صحت دادهها است. برای حصول اطمینان از دقت و صحت دادهها، محققان باید روشهای صحیحی را برای طراحی و انجام مطالعه انتخاب کنند، سؤالات و موضوعات را با دقت مطرح کنند و به تحققی روشن و دقیق از اعتبار سنجی دادهها بپردازند. همچنین، حفظ حریم خصوصی و اخلاق در جمعآوری دادهها نیز یک نکته حائز اهمیت است که باید در نظر گرفته شود.
تحقیق توصیفی، یکی از روشهای تحقیق در علوم اجتماعی و روانشناسی است که در آن محققان به توصیف و تفسیر وضعیت و الگوهای موجود میپردازند بدون اینکه تأثیر متغیرها را کنترل کنند یا تغییری در آنها ایجاد کنند. در این نوع تحقیق، محققان به دنبال فهم عملکرد، رفتار، نگرشها، و ویژگیهای مختلف گروهها و جامعه هستند.
هدف اصلی تحقیق توصیفی، توصیف و تفسیر وضعیت فعلی یا الگوهای رخدادها و رفتارها است. این نوع تحقیق معمولاً با استفاده از روشهای توصیفی و تحلیل آماری، مصاحبهها، پرسشنامهها، مشاهدهها و مطالعات موردی انجام میشود. از جمله روشهای تحقیق توصیفی میتوان به مطالعات جمعیتشناختی، مطالعات روانشناختی توصیفی، مطالعات اجتماعی توصیفی و مطالعات کیفی اشاره کرد.
در تحقیق توصیفی، محققان به دنبال پاسخ به سوالاتی هستند مانند “چه وقتی رخ میدهد؟”، “چه چیزی رخ میدهد؟”، “چه میزان رخ میدهد؟” و “چگونه رخ میدهد؟”. آنها تلاش میکنند رویدادها و الگوهای موجود را به دقت توصیف کنند و درک عمیقی از وضعیت فعلی را به دست آورند.
تحقیقات توصیفی معمولاً در مراحل اولیه تحقیقات برای فهم بهتر مسئله مورد بررسی، توسعه فرضیهها و پرسشهای پژوهشی و همچنین توجیه برای انتخاب روشهای تحقیق بیشتر استفاده میشود. این نوع تحقیقات معمولاً نتایج نهایی قطعی و قابل تعمیم به دست نمیدهند، اما میتوانند مبانی اولیه برای تحقیقات آینده را فراهم کنند و به دانشمندان کمک کنند تا درک بهتری از مسئله مورد مطالعه خود پیدا کنند.
نمونههایی از تحقیقات توصیفی در علوم اجتماعی و روانشناسی
در زیر چند نمونه از تحقیقات توصیفی در این حوزهها را میآورم:
مطالعات جمعیتشناختی: در این تحقیقات، محققان به توصیف و تحلیل جوامع و جمعیتها میپردازند. مثلاً، بررسی تغییرات ساختار جمعیتی، توزیع جغرافیایی جمعیت، ارتباط بین عوامل اجتماعی و اقتصادی و نرخ مرگ و میر در یک منطقه و غیره.
مطالعات روانشناختی توصیفی: در این تحقیقات، محققان به توصیف و تحلیل رفتار و فرآیندهای روانشناختی فرد یا گروهها میپردازند. مثلاً، بررسی رفتارها و الگوهای روانی در افراد مبتلا به اضطراب، بررسی تفاوتهای جنسیتی در استفاده از رسانههای اجتماعی، یا بررسی تأثیر تربیت فرزندان بر توسعه شخصیت آنها.
مطالعات اجتماعی توصیفی: در این تحقیقات، محققان به توصیف و تحلیل رفتارها، نگرشها و اعتقادات افراد و گروهها در جامعه میپردازند. مثلاً، بررسی نگرش جوانان نسبت به سیاست، تحلیل الگوهای رفتاری درون گروهی در سازمانها، یا بررسی عوامل مؤثر بر شیوع یک رفتار مشخص در جامعه.
مطالعات کیفی: این نوع تحقیقات به دست آوردن توصیفات دقیق و عمیقی از رویدادها، رفتارها و تجارب افراد میپردازند. مثلاً، مطالعه موردی یک گروه اجتماعی خاص مانند مهاجران، مطالعه تأثیر یک رویداد خاص بر زندگی افراد، یا تحلیل محتوای مصاحبههای عمیق با افراد مشغول به کار در یک حوزه خاص.
تحقیقات توصیفی در این حوزهها میتوانند به دانشمندان کمک کنند تا الگوها و رویدادهای موجود در جامعه و رفتارها و نگرشهای افراد را درک کنند و به توسعه نظریهها و فهمچنین، میتوانید تحقیقات توصیفی در حوزه علوم اجتماعی و روانشناسی را بر اساس موضوعات خاص نیز بررسی کنید. به عنوان مثال:
تحقیقات توصیفی در جامعهشناسی: مطالعه رفتارها و نگرشهای قومیتها در یک منطقه خاص، توصیف و تحلیل اعتقادات و فرهنگهای مختلف در جوامع متنوع، یا بررسی رفتارهای مرتبط با تحصیل و شغل در جامعهها.
تحقیقات توصیفی در روانشناسی تربیتی: مطالعه رفتارها و الگوهای رشد و توسعه در کودکان و نوجوانان، بررسی روابط خانوادگی و تأثیر آن بر شخصیت و رفتار فرزندان، یا توصیف و تحلیل روشهای تربیتی در مدارس و خانوادهها.
تحقیقات توصیفی در روانشناسی اجتماعی: مطالعه رفتارها و اعتقادات گروهها و تأثیر آنها بر رفتار افراد، بررسی رابطه بین هویت اجتماعی و رفتار افراد، یا توصیف و تحلیل رفتارهای اجتماعی مانند همکاری، رقابت و تعاملات گروهی.
تحقیقات توصیفی در روانشناسی سلامت: مطالعه رفتارها و الگوهای مرتبط با سلامت روانی، توصیف و تحلیل رفتارهای مرتبط با سبک زندگی سالم، بررسی عوامل موثر بر رضایت زناشویی و روابط عاطفی سالم و غیره.
این تنها چند نمونه از تحقیقات توصیفی در علوم اجتماعی و روانشناسی هستند. هر موضوعی که با توصیف و تحلیل وضعیت فعلی و الگوهای موجود مرتبط است، میتواند به عنوان موضوع تحقیق توصیفی در نظر گرفته شود.
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
در تحقیقات علمی، انواع مختلفی از روشهای تحقیق مورد استفاده قرار میگیرند. در ادامه، به تشریح برخی از این انواع روشهای تحقیق میپردازم:
روش تجربی: این روش به منظور جمعآوری دادهها و اطلاعات جدید با استفاده از آزمایشها و مشاهدات میدانی استفاده میشود. در این روش، فرضیهای تعریف میشود و سپس طرح آزمایشی یا مشاهدهی میدانی انجام میشود تا دادهها جمعآوری شوند و تحلیل شوند. این روش به تعیین علّت و معلولی بین متغیرها کمک میکند و به دنبال اثبات یا رد فرضیههاست.
روش تحلیلی: در این روش، با تجزیه و تحلیل دادههای موجود، به بررسی روابط و الگوهای موجود پرداخته میشود. معمولاً از روش تحلیلی در مطالعات تاریخی، اقتصادی، فلسفی و حتی در برخی مطالعات نظری استفاده میشود. این روش میتواند شامل تحلیل محتوا، تحلیل مضمون، تحلیل آماری و دیگر روشهای تحلیلی باشد.
روش نظریهپردازی: در این روش، تمرکز بر روی توسعه و بررسی نظریهها و مدلهای توصیفی است. پژوهشگران در این روش، با بررسی نظریات موجود و ارائه نظریههای جدید، به توصیف و تفسیر پدیدهها میپردازند. این روش به تعمیم و تبسیط نظریات مورد استفاده میپردازد و میتواند به ارائه پیشبینیها و فرضیههای جدید نیز کمک کند.
روش شبیهسازی: در این روش، با استفاده از مدلسازی رایانهای، سیستمها و پدیدهها شبیهسازی میشوند. این روش به بررسی عملکرد و واکنش سیستمهای پیچیده و پدیدههایی که مشکل اجرای آزمایشهای واقعی دارند، میپردازد. شبیهسازی ممکن است به صورت رویدادی، مستقیم، یا مبتنی بر عوامل باشد.
روش تاریخی: در این روش، به بررسی رویدادها و وتحولات تاریخی پرداخته میشود. تحقیقات تاریخی معمولاً شامل بررسی منابع اولیه و ثانویه، مطالعه سندها و کتابهای تاریخی، تحلیل متون و بررسی رویدادها و شخصیتهای تاریخی است.
روش مقایسهای: در این روش، مقایسه و تحلیل اطلاعات و دادهها از دو یا چند مجموعه مستقل انجام میشود. این روش به بررسی تفاوتها و شباهتها بین مجموعهها و تحلیل علل و عوامل مرتبط با آنها میپردازد.
روش پژوهش اکتشافی: در این روش، تحقیقگران به دنبال کشف و کاوش ناشناختهها و رویدادهای جدید هستند. این روش معمولاً در زمینههایی مانند علوم اجتماعی، علوم زیستی، جغرافیا و روانشناسی استفاده میشود.
روش کیفی: در این روش، تحقیقگران به توصیف و تفسیر پدیدهها و فرآیندها میپردازند. تمرکز بر فهم عمیق فرآیندها، معناپردازی و تفسیر غلظت دارد. روشهای معروف کیفی شامل مصاحبه، مشاهده، تحلیل محتوا و تحلیل گفتمان است.
هر روش تحقیقی مزایا و محدودیتهای خود را دارد و استفاده از روش مناسب با توجه به موضوع تحقیق، سوال پژوهشی و منابع موجود، مهم است. همچنین، در برخی موارد، تحقیقات میتوانند از ترکیب چند روش تحقیقی بهره ببرند.
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
پارادایم هایی برای ارزیابی کیفیت و سنجش روایی و اعتبار تحقیقا ت کیفی
پارادایم تفسیرگرایی و اثبات گرایی
روش شناسان كيفي معيارهاي بسيار متنوعي را براي ارزيابي داده ها و گزارشهاي كيفي پيشنهاد كرده اند كه ذكر همة آنها در اين نوشتار امكانپذير نيست. ازسال 1980 رویکردهای ارزیابی تحقیقات کیفی متفاوت شدند و به صورت الگوهای متفاوتی توسط برخی صاحب نظران ارائه شد.
نتیجه این کهﻣﺤﻘﻘﺎن ﻛﻴﻔﻲ در ﺑﺮاﺑﺮ رﻫﻴﺎﻓﺖ کمی رواﻳﻲ مقاومت می کنند ، ﭼﺮا ﻛﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ آن اﺑﺰاري ﺳﺮد، ﻣﻜﺎﻧﻴﻜﻲ، ﺻﻮري و ﺛﺎﺑﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺤﻘﻖ ﻣﻜﺮرا آن را به مواد ﺑﻲ ﺟﺎن و ﺳﺎﻛﻦ ﺗﺰرﻳﻖ ﻛﺮده و ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻲ ﺑﺮد .
هامرسلی روایی کیفی را چنین تعریف می کند: رواﻳﻲ کیفی ﺑﻪ ﻣﻴﺰاﻧﻲ از ﺳﺎزﮔﺎري اﻃﻼق ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ از ﻃﺮﻳﻖ آن، ﻣﻮارد ﺑﻪﻳﻚ ﻣﻘﻮﻟﻪ ي ﻣﺸﺎﺑﻪ، ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮔﺮان ﻣﺘﻔﺎوت ﻳﺎ ﻳﻚ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮔﺮ واﺣﺪ در ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﻫﺎ و ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻫﺎي ﻣﺘﻔﺎوت اﻟﺼﺎق می شود.( (Hammersley،1992)
در ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻴﻔﻲ، رواﻳﻲ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از اﻃﻤﻴﻨﺎن ﭘﺬﻳﺮي و ﻫﻤﺴﺎزي؛ ﺟﻬﺖ دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻫﺪف، ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻛﻴﻔﻲ ﻃﻴﻔﻲ از ﺗﻜﻨﻴﻚ ﻫﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ، ﻣﺸﺎﻫﺪه، ﺗﺼﺎوﻳﺮ، اﺳﻨﺎد و ﻣﺪارك و ﻏﻴﺮه را ﺟﻬﺖ ﺛﺒﺖ ﻣﺸﺎﻫﺪات ﺧﻮد ﺑﻪ طور هماهنگ به کار می گیرند.
در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﻔﻬﻮم رواﻳﻲ، ﻣﻔﻬﻮم اﻋﺘﺒﺎر ﻧﻴﺰ در ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻛﻴﻔﻲ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺑﻮده و ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﭘﻠﻲ ﺑﻴﻦ ﺳﺎزه و داده ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﺷﻮد .
ﻫﺎﻣﺮﺳﻠﻲ، اﻋﺘﺒﺎر ﻛﻴﻔﻲ را ﭼﻨﻴﻦ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮده اﺳﺖ: با ﻣﻔﻬﻮم اﻋﺘﺒﺎر ﻛﻴﻔـﻲ ، ﻣـﻦ ﺣﻘﻴﻘـﺖ را ﻣـﺪﻧﻈﺮ دارم، ﻳﻌﻨـﻲ ﺗﻔﺴـﻴﺮ ﻳـﻚ گزارش تا حدی به طور درﺳﺖ ﭘﺪﻳﺪه اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را ﺑﺮاي آﻧﭽﻪ ﺑﺪان ارﺟـﺎع می شود باز نمایی سازد .(Hammersley،1992)
همان طور که در جداول بالا می بینیم روش های زیادی توسط صاحب نظرا ن ارائه شده که در این جا به توضیح در رابطه با مرسوم ترین آن ها می پردازیم .
ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎي ﮔﻮﺑﺎ و ﻟﻴﻨﻜﻠﻦ
ﮔﻮﺑﺎ و ﻟﻴﻨﻜﻠﻦ (1985) به جای اﺳﺘﻔﺎده از واژﮔﺎن اﻋﺘﺒﺎر و رواﻳﻲ ﻛﻤﻲ از معیار اعتمادپذیری یا قابلیت اعتماد ﺟﻬﺖ ارجاع به ارزیابی کیفیت نتایج کیفی استفاده ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ . ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ اﻋﺘﻤﺎد، ﺑﻪ ﺑﻴﺎﻧﻲ ﺳﺎده، ﻣﻴﺰاﻧﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در آن ﻣﻲ ﺗﻮان ﺑﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎي ﻳﻚ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻴﻔﻲ ﻣﺘﻜﻲ ﺑﻮد و ﺑﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ آﻧﻬﺎ اﻋﺘﻤﺎد ﻛﺮد .ﮔﻮﺑﺎ و ﻟﻴﻨﻜﻠﻦ معتقدند که ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ اﻋﺘﻤﺎد درﺑﺮﮔﻴﺮﻧﺪة ﭼﻬﺎر ﻣﻌﻴﺎر ﺟﺪاﮔﺎﻧﻪ اﻣﺎ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ زﻳﺮ اﺳﺖ :
درﻳﻚ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺑﺎورﭘﺬﻳﺮ، داده ها ،هم ساز و هم بسته هستند ﻧﻪ ﭘﺮاﻛﻨﺪه و ﻣﺘﻨﺎﻗض. باور پذیری می تواند از ﻃﺮﻳﻖ ﺣﻔﻆ و ﮔﺴﺘﺮش ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﻳﺎن، ﻣﺸﺎﻫﺪة دﻳﺮﭘﺎ و ﻣﺼﺮاﻧﻪ، زاویه بندی (Royse, 2004) دﻗﺖ در اﺟﺮاي ﻓﻨﻮن ﻛﺎر ﻣﻴﺪاﻧﻲ ،ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ ﺣﺮﻓﻪ اي ﻣﺤﻘﻖ و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑنیان هایﻓﻠﺴﻔﻲ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻴﻔﻲ اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎﺑﺪ Patton, 2001)
2- اطمینان پذیری (اعتماد) ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺟﺎﻳﻲ ﻛﻪ داده ﻫﺎي ﻳﻚ ﻣﻄﺎﻟﻌﺔ ﻣﻌﻴﻦ از آﻧﺠﺎ آﻣﺪه، ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮔﺮدآوري ﺷﺪه و ﭼﻄﻮر ﺑﻪ ﻛﺎر رﻓﺘﻪ اﻧﺪ.
راﻫﺒﺮد ﻛﻠﻴﺪي ﺑﺮاي ﺗﺄﻣﻴﻦ اﻃﻤﻴﻨﺎن پذیری، آزمون تشخیص است .ﺑﺎ ﻳﻚ آزﻣﻮن ﺗﺸﺨﻴﺺ، ﻣﺴﻴﺮ روﺷﻦ و ﺛﺎﺑﺖ ﺑﻴﻦ داده ﻫﺎ و ﻛﺎرﺑﺮد آﻧﻬﺎ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲ ﺷﻮد .ﺑﻌﻼوه ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻛﻴﻔﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ اﻃﻤﻴﻨﺎن ﭘﺬﻳﺮي ﻧﺘﺎﻳﺞ را از ﻃﺮﻳﻖ ﻛﻨﺘﺮل اﻋﻀﺎء اﻓﺰاﻳﺶ دﻫﻨﺪ.
در این زمینه محقق باید نشان دهدکه یافته های آن آن ﻋﻤﻼ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ داده هاﻫﺴﺘﻨﺪ .ﺗﺄﻳﻴﺪﭘﺬﻳﺮي ﺑﺎ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﺳﺎزي روش ها تا حد امکان و نیز یادداشت کردن ﻫﻤﻪ ﺑﻴﻨﺶها،ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﻟﺠﺴﺘﻴﻜﻲ و ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻃﺮح کامل ﻣﻲ ﺷﻮد .ﺗﺄﻳﻴﺪﭘﺬﻳﺮي ﺑﺎ ﺟﺰﺋﻴﺎت روش ﺷﻨﺎﺳﻲ ﻫﺎي ﺑﻪ ﻛﺎر رﻓﺘﻪ در ﺗﺤﻘﻴﻖ ارﺗﺒﺎط دارد و ﺑﻪ اﻳﻦ ﺳﺆال ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ آﻳﺎ ﻣﺤﻘﻖ ﺑﻪ اﻧﺪازه ﻛﺎﻓﻲ ﺟﺰﺋﻴﺎﺗﻲ در اﺧﺘﻴﺎر ﻣﺎ ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻴﻢ ﮔﺮدآوري و ﺗﺤﻠﻴﻞ داده را ارزیابی کنیم .
تایید نتایج و یافته ها می تواند از طریق تکرار فرایند جمع اوری اطلاعات و داده ها ،رجوع مجدد به مشارکت کنندگان وکسب تایید از جانب آنان با تشکیل جلسه های گروهی یا انفرادی استفاده از ابزارها و روش های مکمل ،و مهم تر از همه استفاده از فرایند مثلث سازی انجام داد.(میرزایی ،1395،ص575)
ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﺑﻪ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺘﻌﺪد داده ها برای ترسیم نتایج وآن چه حقیقت را تشکیل می دهد ،اشاره دارد.
هدف مثلث سازی ، ﻏﻠﺒﻪ ﺑﻪ ﺳﻮ ﮔﯿﺮي های ذاتی اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺎﺷﯽ از ﺑﮑﺎر ﮔﺮﻓﺘﻦ ﯾﮏ روش، ﯾﮏ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮔﺮ و ﯾﺎ ﯾﮏ ﺗﺌﻮري در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ .ﺑﮑﺎر ﺑﺮدن روﯾﮑﺮدﻫﺎي ﻣﺘﻌﺪد در ﯾﮏ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﯽتواند ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ اﻋﺘﻤﺎد و اﻋﺘﺒﺎر اﻃﻼﻋﺎت ﮔﺮدد زﯾﺮاقدرت یک روش ضعف روش دیگر را پوشش می دهد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺤﻘﻘﯿﻦ از اﻧﻮاع روش ﻫﺎي ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺄﯾﯿﺪ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ و ﯾﺎ اﻃﻤﯿﻨﺎن از ﮐﺎﻣﻞ ﺑﻮدن آﻧﻬﺎ اﺳﺘﻔﺎده می کنند.
روش ﻫﺎي ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﺑﺮاي ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﮐﯿﻔﯽ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از:
اﻟﻒ-ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﻣﻨﺎﺑﻊ داده ﻫﺎ به استفاده از منابع متعدد داده ها در مطالعه ،مانند ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎ ﭘﺮﺳﺘﺎران وبیماران پیرامون یک موضوع یکسان اطلاق می شود.
ب- ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﻣﺤﻘﻖ به کار گرفتن بیش از یک پژوهشگر برای جمع آوری ،تجزیه تحلیل ﯾﺎ ﺗﻔﺴﯿﺮ داده ها ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
ج- مثلث سازی نظریه یا تئوری استفاده از دیدگاهﻫﺎي ﻣﺘﻌﺪد ﺑﺮاي ﺗﻔﺴﯿﺮ داده ﻫﺎﺳﺖ .
د- مثلث سازی روش اﺳﺘﻔﺎده از روش ﻫﺎي ﻣﺘﻌﺪد ﺑﺮاي ﺟﻤﻊ آوري داده ﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ و ﻣﺸﺎﻫﺪه اﺳﺖ.
ﻻزم ﺑﻪ ذکر است ﮐﻪ ﻫﺮﮐﺪام از روش ﻫﺎي ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي داراي ﻧﻘﺎط ﻗﻮت و ﺿﻌﻒ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﻘﻖ ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﻮﻧﺪ،ﻗﺒﻞ از اﺳﺘﻔﺎده از آﻧﻬﺎ توسط محقق بررسی شوند.
4- انتقال پذیری اﻳﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﺷﺒﻴﻪ ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮم اﻋﺘﺒﺎر ﺑﻴﺮوﻧﻲ اﺳﺖ .اﻧﺘﻘﺎل ﭘﺬﻳﺮي ﺑﺎ کاربردپذیری ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎي ﭘﮋوﻫﺶ ارﺗﺒﺎط دارد .در داﻧﺶ اﺛﺒﺎت ﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ، اﻋﺘﺒﺎر ﺑﻴﺮوﻧﻲ ﺑﺮ ﺗﻌﻤﻴﻢ ﭘﺬﻳﺮي ﻳﺎ ﺑﺎزﻧﻤﺎﻳﻲ ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﻣﺘﻜﻲ اﺳﺖ .ﻓﺮض ﻫﺴﺘﻲ شناختی ﭘﺸﺖ ﺳﺮ آن اﻳﻦ ﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻴﺰي ﻓﺮاﺳﻮي زﻧﺪﮔﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ وﺟﻮد دارد و ﻣﺤﻘﻖ ﻧﻴﺰ ﺗﺎ ﺣﺪي در ﻣﻮرد آن داراي داﻧﺶ ﭘﻴﺸﻴﻦ اﺳﺖ .ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻛﻴﻔﻲ، ﺑﺮ ﻋﻜﺲ ﺑﺮ ﺗﻌﺪد و ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ واﻗﻌﻴﺎت ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه ﺗﺄﻛﻴﺪ دارﻧﺪ .در ﻫﻤﻴﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﻴﺰي ﻛﻪ ﻣﺤﻘﻖ واﻗﻌﺎ می تواند بداند یافتهﻫﺎي ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه از ﻣﻴﺪان ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﺳﺖ. به عبارت دیگر ،انتقال پذیری درﺟﻪ اي اﺳﺖ ﻛﻪ در آن ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻳﻚ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻛﻴﻔﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻣﺤﻴﻂ ﻣﺘﻔﺎوت دﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪه و ﺑﺮاي ﻳﻚ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻪ ﻛﺎر رود.
ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﻧﺘﻘﺎل از ﻧﻈﺮ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ، ﺷﺒﯿﻪ ﺗﻌﻤﯿﻢ ﭘﺬﯾﺮي در تحقیقات کیفی ست.
اﺣﺘﻤﺎل اﯾﻨﮑﻪ داده ﻫﺎي ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ در وﺿﻌﯿﺖ ﻫﺎي ﻣﺸﺎﺑﻪ ، ﺑﺮاي دﯾﮕﺮان معنای مشابه ایجاد کنند.
1-اراﺋﻪ ﺟﺰﺋﯿﺎت ﺑﯿﺸﺘﺮ در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن و ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﻣﺤﯿﻂ،ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻨﺎﺳﺐ داده ﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺤﯿﻂ ﺗﺤﺖ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. برﺧﯽ از اﯾﻦ ﺟﺰﺋﯿﺎت ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺷﺎﻣﻞ اﻃﻼﻋﺎت ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻣﺜﻞ ﺳﻦ، ﺟﻨﺲ، ﺳﺎﺑﻘﻪ ﮐﺎر، ﻣﯿﺰان ﺗﺤﺼﯿﻼت، ﻣﺼﺎدﯾﻖ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﮔﺮوه و ﯾﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻮارد ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻮع ﺗﺤﻘﯿﻖ و ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن آن ﺑﺎﺷﺪ. اراﺋﻪ اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﮔﺰارش ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ کمک ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﺗﺎ در ذﻫﻦ ﺧﻮد ﺑﻪ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﺑﻬﺘﺮي از زﻣﯿﻨﻪ اي از آن ﺑﭙﺮدازد ﮐﻪ ﻧﻈﺮﯾﻪ و ﻃﺒﻘﺎت ﺣﺎﺻﻞ از ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ از آن مشتق شده اند.علاوه برتوصیف و زمینه ی مطالعه ﺟﺰﺋﯿﺎت ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﻧﻤﻮﻧﻪ و ﻋﺮﺻﻪ ﺗﺤﻘﯿﻖ، ﺑﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن ﮐﻤﮏ می کنند ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ از ﺗﻨﺎﺳﺐ داده ﻫﺎ ﺑﺎ ﻧﻈﺮﯾﻪ دﺳﺖ یابند. از طریق چنین اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ، ﻣﺤﻘﻘﯿﻦ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ آﯾﺎ ﯾﺎﻓﺘﻪ در ﺟﻤﻌﯿﺖ ﯾﺎ ﻣﮑﺎﻧﯽ دﯾﮕﺮ ﮐﺎرﺑﺮد دارد ﯾﺎ ﺧﯿﺮ؟
ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ، اﻋﺘﻤﺎدﭘﺬﻳﺮي ﻫﺮ ﭼﻬﺎر ﻣﻌﻴﺎر ﻳﺎد ﺷﺪه را در ﺑﺮ ﻣﻲ ﮔﻴﺮد و ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻴﺰاﻧﻲ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ در آن ﻳﻚ ﻣﺤﻘﻖ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن را ﻣﺘﻘﺎﻋﺪ ﺳﺎزد ﻛﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎي وي ارزش توجه کردن دارد.
موارد دیگری نیز در حاشیه ی ارزیابی تحقیقات کیفی وجود دارند که ذکر ان ها خالی از تعریف نمی باشد.
ﺟﺴﺘﺠﻮ ﺑﺮاي ﺷﻮاﻫﺪ ﻣﻐﺎﯾﺮ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ از ﻃﺮﯾﻖ جستجوی سیستماتیک داده ﻫﺎﯾﯽ را ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻔﻬﻮم ﺳﺎزي وﺗﺌﻮري ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه از داده ﻫﺎ، ﭼﺎﻟﺶ دارﻧﺪ؛ اﺳﺘﺨﺮاج ﻧﻤﻮده و از اﯾﻦ ﻃﺮﯾﻖ، دﻗﺖ ﻋﻠﻤﯽ داده ﻫﺎ را از ﻃﺮﯾﻖ ﻧﻤﻮﻧﻪ ، اﻓﺰاﯾﺶ دﻫﺪ .ﺟﺴﺘﺠﻮي ﺷﻮاﻫﺪ ﻣﻐﺎﯾﺮ از طریق نمونه ﮔﯿﺮي ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ اﻧﺠﺎم ﻣﯽ ﺷﻮد .ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﯿﺮي از اﻓﺮادي ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ دﯾﺪﮔﺎه ﻫﺎي ﻣﺘﻀﺎدي را ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﮐﻨﻨﺪ، می توانند ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺟﺎﻣﻊ ﯾﮏ ﭘﺪﯾﺪه ﺷﻮد .
اﻋﺘﺒﺎر ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﯿﻔﯽ، ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان اﺑﺰارﻫﺎي ﺟﻤﻊ آوري اﻃﻼﻋﺎت و اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪه ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ .ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ آﻣﻮزش ﻣﺤﻘﻘﯿﻦ، ﺻﻼﺣﯿﺖ ﻫﺎ و ﺗﺠﺎرب آﻧﻬﺎ ﺑﺮاي ﺗﻮﻟﯿﺪ داده ﻫﺎي ﻣﻌﺘﺒر بسیار مهم می باشد.
ﯾﮏ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ ﮐﯿﻔﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ اﻧﻌﮑﺎس ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺧﻮد را ، ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ و ﺑﻄﻮر ﺑﯽ ﻃﺮﻓﺎﻧﻪ و ﺑﺎ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ اﻋﺘﺒﺎر ﺧﻮد در پژوهش اﺑﺮاز ﻧﻤﺎﯾﺪ .اﯾﻦ روﻧﺪ گاه به نام بازتاب در ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻧﻬﺎﯾﯽ آورده شده است. و ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ اﻗﺪام برای ارزیابی عملکرد و دقت علمی در نظر گرفته شود.
ملاحظات اخلاقی در پژوهش کیفی با تاکید بر دیدگاه اشتراوس و کوربین
بحث اخلاق مداری در پژوهش یکی از مقولات پرکاربرد در اخلاق کاربردی و اخلاق حرفهای است.
درتحقیق کیفی سه بخش عمده گردآوری داده ها، روشهای تحلیل و تفسیری و ارائه نتایج وجود دارد.
در اینت حقیق جایگاه اخلاق در پژوهش کیفی یا عبارت دیگر اخلاق پژوهش در این سه بخش و با استفاده از روش کتابخانه ای انجام شد.
نتایج تحقیق نشان می دهد که :
1- ناشناسی
2 محرمانگی
3 آسیب نرساندن
4رعایت حریم شخصی افراد
5 کسب رضایت آگاهانه
6 صداقت
7 رازداری
8- اصول اخلاقی مرحله گردآوری – داده ها در تحقیق و اصول امانتداری و قضاوت مستدل اصول اخلاقی پژوهش در مرحله تحلیل و تفسیر و اصول نقد پذیری، صداقت و رعایت حقوق تمام ذینفعان در تولید و نشر علم اصول اخلاق در مرحله ارائه نتایج می باشند.
محقق كيفي لازم است برخي مهارتها را در خود تقويت كند تا بتواند داده هاي خوب جمع اوري كرده و بخوبي تحليل كند و اعتبار نتايج كار پژوهشي خود را افزايش دهد.
با توجه به اينكه ابزار پژوهش در تحقيق كيفي، محقق است بنابراين مهارتهاي محقق در كيفيت پژوهش كيفي بسيار تاثيرگذار است. تحقيق كيفي در واقع يك هنر است كه پژوهشگر زماني ميتواند ادعا كند كه آن را فراگرفته كه درگير پزوهش شود دقيقا مانند فراگيري يكي از شاخه هاي هنر مانند نقاشي و موسيقي.از این رو روش شناسی مناسب ارائه است، تا محقق در درياي تحقيق شنا نكند، درك درستي از پژوهش كيفي نخواهد داشت.
برخي از مشخصات مهم پژوهشگر كيفي عبارتند از:
برخي از مشخصات مهم پژوهشگر كيفي عبارتند از:
1. قدرت تفكر انتزاعي (abstract Thinking) كه در آن فرد توانايي شناسايي عمق مفاهيم و تجربيات و تفاسير پاسخگويان را خواهد داشت.
در واقع محقق لازم است بتواند انتزاعي فكر كند و آنچه كه در پس پشت تفاسير و تجربيات افراد از پديده هاي گوناگون است شناسايي كند و آن ها را استخراج كند.
2. قدرت انعطاف پذيري: محقق لازم است به ابهام در نتايج واقف بوده و بعلت پيچيده بودن پديده هاي اجتماعي، در دريافت نقدهاي مفيد منعطف باشد.
طبق بیان نقل قول ها برای گزارش ما مهم هستند.
انتظار بدست آمدن نتايج بسيار شفاف و مشخص و با لبه هاي منظم را نداشته باشد بلكه پديده هاي اجتماعي در هم تنيده هستند و با هم در ارتباط نزديك بوده و لازم است محقق بتواند ابهام فوق را تحمل كند.
3. محقق كيفي لازم است با فرضيات قبلي خود و سوگيريهاي خود كه ممكن است بر جمع آوري داده و تحليل كيفي تاثير بگذارد كاملا آشنا باشد و در تمام طول تحقيق کیفی به آنها آگاه بوده و از آلوده كردن نتايج با آنها جلوگيري كند.
4. محقق لازم است نسبت به كلام و رفتار پاسخگو حساسيت لازم را داشته باشد و معناي آنها را درك كند.
برخی به ”حساسیت نظری” محقق اشاره دارند.بنابراین از این رو قابلیت اطمینان بین کدگذار مهم و خوب است.
حساسیت نظری بـرای ارزیابی مهارت و آمادگی محقق برای انجام یک تحقیق کیفی گاه كاربرد دارد.
حـساسیت نظری نشاندهنده آگاهی محقق از معانی دادهها، بینش و توانایی معنا بخشیدن به دادهها، ظرفیت درک و توانایی جدا كردن موارد مرتبط از نامرتبط است.
حساسیت نظری از طريق مرور ادبيات تجربي و نطري، تجارب حرفهای و شخصی ممكن است بدست آيد.
Discourse Analysis در زبان فارسی علاوه بر تحلیل گفتمان، به سخنکاوی، تحلیل کلام و تحلیل گفتار، گفتمانشناسی و … نیز ترجمه شده است.
تحلیل گفتمان (Discourse Analysis) این نوع تحلیل بین رشته ای است و دانشمندان زبان شناسی ، علوم اجتماعی، ارتباطات ،علوم سیاسی، روانشناسی، نقد ادبی و انسانشناسی و … از آن بهره می گیرند.
اما معمولا زیرشاخه علم زبانشناسی در نظر گرفته میشود .
تحلیل گفتمان (Discourse Analysis) در اواسط دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی در پی تحولات معرفتی در علوم اجتماعی و انسانی ظهور کرد.
گفتمان چیست؟
گفتمان ( Discourse ) شکلی از کاربرد گفتگو است، اما به صورتی کلیتر. بدین معنا که در گفتمان تنها معنای ظاهری مطرح شده در گفتگو نقش ندارد بلکه شرایط زمانی، مکانی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را به صورت پنهان با خود در بردارد. در نظر فوکو، گفتمانها درباره موضوعات صحبت نمیکنند و هویت موضوعات را تعیین نمیکنند بلکه سازنده موضوعاتاند و در فرایند این سازندگی مداخله خود را پنهان میکنند. گفتمان روشن میسازد چه کسی در چه زمانی و با چه آمریتی صحبت میکند.
موضوع این رشته مطالعاتی میتواند از تکجمله تا متن و حتی یک اثر ادبی کامل یا یک رویداد ارتباطی را در بر گیرد. لازم به ذکر است که زبانشناسها، تحلیلهای خود را به طور غالب به ساختار جمله محدود میکنند اما در تحلیل گفتمان، کاربرد طبیعی زبان در واحدهای بزرگتر از جمله نیز مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند. تفاوت دیگر تحلیل گفتمان با زبانشناسی این است که در این رشته تحلیلگران به جای پرداختن به ساختار متن، ویژگیهای روانشناختی و اجتماعی سخنگویان زبان که در تحلیل گفتمان حائز اهمیت است، مد نظر قرار میدهند.
کاربردهای تحلیل گفتمان تحلیل گفتمان از سطح گفتار فراتر رفته و شامل گفتار، نوشتار و همچنین شامل ناگفتهها و نانوشتههای یک متن نیز میشود و مضامین خاصی را با خود به همراه دارد. تحلیل گفتمان از لحاظ روش در زمره تحلیلهای کیفی قرار میگیرد. ادعای تحلیل گفتمان آن است که تحلیلگر در بررسی یک متن از خود متن فراتر میرود و وارد بافت یا زمینه متن میشود. یعنی از یک طرف به روابط درون متن و از طرف دیگر به بافتهای موقعیتی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی متن میپردازد. تحلیل گفتمان در رشتههایی چون زبانشناسی، نقد ادبی، قومنگاری، جامعهشناسی، روانشناسی ادراکی و اجتماعی، معنیشناسی، علوم سیاسی، علوم اجتماعی، ارتباطات و مطالعات فرهنگی کاربرد دارد. اهداف تحلیل گفتمان مهمترین اهداف تحلیل گفتمان را به این ترتیب خلاصه کرد : ۱ـ نشان دادن رابطه بین نویسنده، متن و خواننده ۲ـ روشن ساختن ساختار عمیق و پیچیده تولید متن یعنی “جریان تولید گفتمان” ۳ـ نشان دادن تاثیر بافت متن ( واحدهای زبانی ) و بافت موقعیتی ( عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخی و شناختی ) بر روی گفتمان ۴ـ نشان دادن موقعیت و شرایط خاص تولید کننده گفتمان ( شرایط تولید گفتمان ) ۵ـ نشان دادن بیثباتی معنا؛ یعنی معنا همیشه در حال تغییر است، هرگز کامل نیست و هیچ وقت بهطور کامل درک نمیشود. ۶ـ آشکار ساختن رابطه بین متن و ایدئولوژی. تحلیل گفتمان از بدو پیدایش همواره درصدد بوده است تا نشان دهد که هیچ متن یا گفتار و نوشتاری بیطرف نیست بلکه به موقعیتی خاص وابسته است. این امرممکن است کاملا غیرعمدی و ناآگاهانه باشد. ۷ـ و هدف عمده تحلیل گفتمان این است که تکنیک و روش جدیدی را در مطالعه متون، رسانهها، فرهنگها، علوم، سیاست، اجتماع و… بدست دهد. مبادی فکری این روش همان پیشفرضهای پسامدرن هستند. صاحب نظران تحلیل گفتمان مهمترین افرادی که تحلیل گفتمان را از بعد روش مدنظر قرار دادهاند و در سطوح متفاوتی از بررسیهای گفتمانی به آن توجه داشتهاند ون دایک ( Teun A. van Dijk ) و فرکلاف ( Norman Fairclough ) هستند. ـروش ون دایک ون دایک، بررسی مقولهها و مفاهیم زیر را برای تحلیل گفتمان پیشنهاد میکند : ۱ـ استدلال : که باید ارزیابی منفی از واقعیت را به دنبال داشته باشد. ۲ـ معانی بیان : برجسته کردن اغراقآمیز کنشهای منفی “دیگران” و کنشهای مثبت “ما” از قبیل حسن تعبیرها، تکذیبها، قصور در بیان کنش منفی “ما”. ۳ـ سبک واژگان : انتخاب کلماتی که مستلزم ارزیابیهای منفی یا مثبت است ( واژه هایی دارای بار معنایی خاص ) ۴ـ قصهگویی : گفتن رویدادهای منفی به گونهای که انگار فرد، خود آن را تجربه کرده است و نیز گفتن ویژگیهای منفی رویدادها به گونهای که پذیرفتنی باشد. ۵ـ تاکید ساختاری بر منشهای منفی “دیگران” در تیترها، لیدها، خلاصهها و دیگر قلمروهای طرح متن ( گزارشهای خبری ) و ساختارهای انتقالی نحو جمله ( اشاره به عوامل منفی در شاخصها و موقعیتهای موضعی ) ۶ـ نقل قول از شواهد، منابع و کارشناسان معتبر مثلا در گفتگوهای خبری ـروش نورمن فرکلاف نورمن فرکلاف، تحلیل گفتمان را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مدنظر قرار میدهد. او معتقد است : متن در درجه اول دارای کلیتی است که بدان وابسته است. در داخل متن مجموعهای از عناصر وجود دارند که نه تنها به یکدیگر مرتبط بوده بلکه کلیتی را میسازند که بدان گفتمان میگویند. متن یا گفتمان به مجموعهای از عوامل بیرونی متکی است .این عوامل هم در فرایند تولید متن موثرند و هم در فرآیند تفسیر متن. فرآیند تولید و تفسیر با همدیگر دارای تعامل و کنش متقابلند و درنتیجه همدیگر را متاثر میسازند. یک متن علاوه بر بافت متن و فرآیند و تفسیر متن به شدت متاثر از شرایط اجتماعی است که متن تولید و یا تفسیر میشود. بافت اجتماعی و فرهنگی، تاثیر بسیار بیشتری نسبت به بافت متن و فرآیند تولید و تفسیر آن دارد. با این مقدمه و پیشفرضها سطوح تحلیل گفتمان از منظر نورمن فرکلاف قابل هضمتر میشود. او سه سطح را به کار میگیرد : ـ سطح اول، گفتمان به مثابه متن ـ سطح دوم، گفتمان به مثابه تعامل بین فرآیند تولید و تفسیر متن ـ سطح سوم که سطح کلان است، گفتمان به مثابه زمینه است.
۱ـتوصیف مجموعه ویژگیهای صوریای که در یک متن یافت میشوند میتوانند بعنوان انتخابهای خاصی از میان گزینههای مربوط به واژگان و دستور موجود تلقی شوند که متن از آنها استفاده میکند. به منظور تفسیر ویژگیهایی که به صورت بالفعل در یک متن وجود دارند، معمولا توجه به دیگر انتخابهای ممکن نیز ضروری است؛ یعنی انتخاب از میان نظامهای گزینهای انواع گفتمانهایی که ویژگیهای موجود از آنها گرفته شدهاند. درنتیجه، در تحلیل متون، کانون توجه دائما بین آنچه در متن وجود دارد و انواع گفتمانهایی که متن از آنها استفاده میکند در نوسان است. مثلا به این سوالات در خصوص واژگان در متن باسخ میدهیم : ۱ـ کلمات واجد کدام ارزشهای تجربی هستند؟ چه نوع روابط معنایی به لحاظ ایدئولوژیک بین کلمات وجود دارد؟ ۲ـ کلمات واجد کدام ارزشهای رابطهای هستند؟ آیا عباراتی وجود دارند که دال برحسن تعبیر باشند؟ آیا کلماتی وجود دارند که رسمی یا محاورهای باشند؟ ۳ـ کلمات واجد کدام ارزشهای بیانی هستند؟ ۴ـ در کلمات از کدام استعارهها استفاده شده است؟ و از جهت دستوری : ۵ـ ویژگیهای دستوری واجد کدام ارزشهای تجربی هستند؟ جملات معلوم هستند یا مجهول؟ جملات مثبت هستند یا منفی؟ ۶ـ ویژگیهای دستوری واجد کدام ارزشهای رابطهای هستند؟ از کدام وجهها ( خبری، پرسشی دستوری، امری ) استفاده شده است؟ آیا ویژگیهای مهم وجهیت رابطهای وجود دارند؟ آیا از ضمیرهای ما و شما استفاده شده است و اگر پاسخ مثبت است، نحوه استفاده از آنها چگونه بوده است؟ ۷ـ ویژگیهای دستوری واجد کدام ارزشهای بیانی هستند؟ ۸ـ جملات ( ساده ) چگونه به یکدیگر متصل شدهاند؟ از کدام کلمات ربطی منطقی استفاده شده است؟ آیا جملات مرکب از مشخصههای همپایگی یا وابستگی برخوردارند؟ برای ارجاع به داخل و بیرون متن از چه ابزارهایی استفاده شده است؟ ۹ـ از کدام قراردادهای تعاملی استفاده شده است؟ آیا روشهایی وجود دارندکه به کمک آنها یک مشارک نوبت سخن گفتن دیگران را کنترل کند؟ ۱۰ـ متن واجد چه نوع ساختهای گستردهتری است. ۲ـتفسیر ـ بافت یا زمینه : تفسیرهای گفتمان از بافت موقعیتی و بینامتنی چیست؟ ـ انواع گفتمان : چه نوعی از گفتمان مورد استفاده خواهد بود ( و درنتیجه، کدامین قواعد، نظام و اصول در زمینه نظام آوایی، دستوری، انسجام جملهای، واژگان، نظامهای معنایی یا کاربردی به کار گرفته میشود؛ و نیز کدام چارچوبها؟ در واقع مرحله تفسیر روشن میسازد که فاعلان در گفتمان مستقل نیستند. این مرحله بهخودیخود بیانگر روابط قدرت و سلطه و ایدئولوژیهای نهفته در پیشفرضها، که کنشهای گفتمانی معمول را به صحنه مبارزه اجتماعی تبدیل میکند نخواهد بود. به منظور تحقق چنین هدفی مرحله تبیین هم ضروری است. ۳ـتبیین میتوان از مرحله تفسیر به تبیین با توجه به این نکته گذر کرد که با بهره گرفتن از جنبههای گوناگون دانش زمینهای بعنوان شیوههای تفسیری در تولید و تفسیر متون، دانش یاد شده بازتولید خواهد شد. این بازتولید برای گفتمان پیامدی جانبی، ناخواسته و ناخودآگاه است؛ این امر در واقع به نوعی در مورد تولید و تفسیر نیز صدق میکند. بازتولید مراحل گوناگون تفسیر و تبیین را به یکدیگر پیوند میدهد زیرا درحالیکه تفسیر چگونگی بهره جستن از دانش زمینهای در پردازش گفتمان را مورد توجه قرار میدهد، تبیین به شالوده اجتماعی و تغییرات دانش زمینهای و البته بازتولید آن در جریان کنش گفتمانی میپردازد. هدف از مرحله تبیین، توصیف گفتمان بعنوان بخشی از یک فرآیند اجتماعی است؛ تبیین گفتمان را بعنوان کنش اجتماعی توصیف میکند و نشان میدهد که چگونه ساختارهای اجتماعی، گفتمان را جهت میبخشند؛ همچنین تبیین نشان میدهد که گفتمانها چه تاثیرات بازتولید کنندهای میتوانند بر آن ساختارها بگذارند، تاثیراتی که منجر به حفظ یا تغییر آن ساختارها میشوند. دانش زمینهای واسطه تعین اجتماعی این تاثیرات است؛ به این معنا که ساختارهای اجتماعی به دانش زمینهای شکل میدهند و این یکی شکل دهنده گفتمانهاست و گفتمانها دانش زمینهای را حفظ میکنند یا آن را تغییر میدهند و این دومی باز به نوبه خود حافظ یا تغییر دهنده ساختارهاست. منظور از ساختارهای اجتماعی هم همان مناسبات قدرت است و هدف از فرآیندها و اعمال اجتماعی، فرآیندها و اعمال مربوط به مبارزه اجتماعی است. بنابراین، تبیین عبارت است از دیدن گفتمان بعنوان جزئی از روند مبارزه اجتماعی در ظرف مناسبات قدرت. آنچه را در مورد تبیین باید گفت در قالب سه پرسش زیر مطرح میکنیم : ۱ـ عوامل اجتماعی : چه نوعی از روابط قدرت در سطوح گوناگون نهادی، اجتماعی و موقعیتی در شکل دادن این گفتمان موثر است؟ ۲ـ ایدئولوژی : چه عناصری از دانش زمینهای که مورد استفاده واقع شدهاند دارای خصوصیات ایدئولوژیک هستند؟ ۳ـ تاثیرات : جایگاه این گفتمان نسبت به مبارزات در سطوح گوناگون نهادی، اجتماعی و موقعیتی چیست؟ آیا این مبارزات علنی است یا مخفی؟ آیا گفتمان یاد شده نسبت به دانش زمینهای هنجاری است یا خلاق؟ آیا در خدمت حفظ روابط موجود قدرت است یا در جهت دگرگون ساختن آن عمل میکند؟ پیشفرضها (انگاره) و مفروضات تحلیل گفتمان پیشفرضها و مفروضات تحلیل گفتمان که از برآیند قواعد تحلیل متن، هرمنوتیک، نشانهشناسی، مکتب انتقادی، روانکاوی مدرن و دیدگاه فوکو شکل گرفته، عبارت است از : ۱ـ متن یا گفتار واحد توسط انسانهای مختلف، متفاوت نگریسته میشود. یعنی انسانهای مختلف از متن واحد برداشت یکسان و واحدی ندارند. دالی متفاوت میتواند برای اشاره به مدلولی ظاهرا یکسان استفاده شود. ۲ـ خواندن ( برداشت و تفسیر از متن ) همیشه نادرست خواندن ( برداشت نادرست از متن ) است. ۳ـ متن را باید بعنوان یک کل معنادار نگریست و این معنا لزوما در خود متن نیست. ۴ـ هیچ متن خنثی یا بیطرفی وجود ندارد، متنها بار ایدئولوژیک دارند. ۵ـ حقیقت همیشه در خطر است. در هر گفتمانی حقیقت نهفته است اما هیچ گفتمانی دارای تمامی حقیقت نیست. ۶ـ نحوه Syntax متن نیز معنادار است، چون که نحو دارای معانی اجتماعی و ایدئولوژیک است و این معانی در جای خود به عواملی که دالها را میسازند ـ نظیر : رمزها، بافتها، مشارکتها و تاریخ مختلف ـ وابستهاند. ۷ـ معنا همان قدر که از متن Text ناشی میشود، از بافت یا زمینه اجتماعی و فرهنگی Context نیز تاثیر میپذیرد. معنا و پیام یک متن در بین نوشتههای آن متن قرار دارد. ۸ـ هر متنی در شرایط و موقعیت خاصی تولید میشود. از اینرو رنگ خالق خود را همیشه به خود دارد. ۹ـ هر متنی به یک منبع قدرت یا اقتدار ( نه لزوما سیاسی ) مرتبط است. ۱۰ـ گفتمان سطوح و ابعاد متعددی دارد. یک سطح گفتمانی وجود ندارد و یک نوع گفتمان هم وجود ندارد. تفاوت تحلیل محتوا با تحلیل گفتمان روش “تحلیل گفتمان” یک روش کیفی است که از اصلاح روشهای اولیه تحلیل رسانهها حاصل شده است، اصطلاحی که شالوده زبانشناسی دارد. درحالیکه تحلیل محتوا یک روش کمی است براساس اندازهگیری، مقدار چیزی، در یک نمونه سنجیده میشود. “تئو. ای. وان دایک” چهار جزء متمایز رویکرد به گفتمان را اینگونه برمیشمارد : اول، تحلیل گفتمان یک پیام رسانهای را بعنوان یک گفتمان تمام عیار مستقل بررسی میکند. تحلیل محتوا در پژوهش ارتباطات جمعی معمولا برای یافتن روابط ( یا همبستگیها ) میان این و یا آن ویژگی ـ اغلب محتوا و گاهی سبک ـ پیامها و ویژگیهای فرستنده/سخنگو یا خوانندگان انجام میگیرد. گفتمان رسانهای بعنوان شکلی از “عمل اجتماعی” کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است و آشکار کردن ساختارهای ذاتی در همه سطوح هدفی معقول محسوب میشود. دوم اینکه، هدف تحلیل گفتمان عمدتا تشریح دادههای کیفی است و نه دادههای کمی. البته معیارهای کمی را میتوان به خوبی بر تحلیلی، آشکار از نوع عمدتا بیشتر کیفی بنیان نهاد. سوم اینکه، درحالیکه تحلیل محتوا عمدتا بر مبنای دادههای قابل مشاهده و محاسبهپذیری چون واژهها، عبارات، جملهها مبتنی است، تحلیل گفتمان به ساختارهای معناشناختی توجه دارد و فرضها، ارتباطها، دلالتها و راهبردها را هم روشن میسازد. به دیگر سخن در تحلیل گفتمان به جای شمارش و مقادیر آماری با معناشناسی کاربردی متن سروکار داریم. فنون پیشرفتهتر تحلیل محتوا هم راجع به ساختارهای زبانیاست و با بحثهای زبانشناسی درآمیخته شده است. اما مطلقا به آن نمیتوان تحلیل گفتمان گفت چرا که تحلیل گفتمان افقهای بسیار دورتری را دنبال میکند. اصولا تحقیقات کیفی چنین است و تحلیل گفتمان هم بعنوان یکی از الگوهای تحلیل کیفی از این مشخصه بهرهمند است. بررسی نمونههای عملی تحلیل گفتمان ۱ـ در فصلنامه رسانه شماره ۵۴ تابستان ۱۳۸۲ تحقیقی از سوی دکتر محمد مهدی فرقانی با عنوان “تحول گفتمان توسعه سیاسی در ایران” ( از مشروطه تا خاتمی ) منتشر شده است که براساس روش “تحلیل گفتمان” صورت گرفته است. محقق برای بررسی گفتمان حاکم در زمینه توسعه سیاسی، یک روزنامه که نماینده گفتمان حاکمیت بوده است انتخاب و از میان سرمقالههای آن متن معرف، برگزیده شده و با استفاده از شیوه تحلیل گفتمان و الگوی ترکیبی فرکلاف و ون دایک، این متون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است تا یافتههای آن بر مبنای تحلیل شرایط و بسترهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی، تبیین شوند. این مقاله در پی آن است که گفتمان مسلط توسعه سیاسی را در سرمقالههای روزنامههای هشت دوره مزبور، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد تا از خلال آن عناصر و ساخت گفتمان حاکم در هر دوره و در نهایت سیر تحول گفتمان توسعه سیاسی در یکصد سال اخیر را بازشناسی و معرفی کند. ۲ـ پایان نامه آقای اردشیر زابلی زاده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی به تحلیل گفتمان هفته نامههای استان کردستان پرداخته است. در این تحقیق به بررسی عملی و محتوایی متون سرمقالههای سه نشریه استان پرداخته شده است. بنابراین “جامعه آماری” این تحقیق عبارت بودند از : نشریات استانی آبیدر، سیروان، ئاسو در سال ۱۳۸۲ به صورت روش” نمونهگیری تصادفی ساده” و از بین ۵۰٪ مطالب نشریات فوق در این تحقیق استفاده شده است. “واحد تحلیل” مضامین و معنای مقالات و سرمقاله نشریه بوده است. در “روش گردآوری اطلاعات”، دو روش تحلیل گفتمان مثل روش تحلیل محتوا، اطلاعات و دادهها موجودند و محقق صرفا سعی میکند براساس فرضیات و سوالات تحقیق، اطلاعات لازم را گردآوری نماید. در واقع نوعی ابزار غیر تصدیعی ( غیر مزاحم ) در اختیار محقق میباشد و محقق مجبور به گردآوری و جمعآوری اطلاعات نیست بلکه اطلاعات به صورت غیرمنسجم موجودند فقط نقش وی تنظیم و تنسیق اطلاعات براساس سوالات و فرضیات تحقیق بوده است. در روش تجزیه و تحلیل، سرمقالهها و مقالاتی که متناسب با فرضیات تحقیق بوده است. تحلیل گفتمان انتقادی گفتمان انتقادی، بحث تحلیل گفتمان را یک سطح ارتقا میدهد. تحلیل گفتمان از نظر شمول معنایی در گسترهای فراتر از زبانشناسی اجتماعی و زبانشناسی انتقادی به همت متفکرانی چون ژاک دریدا، میشل پشو و میشل فوکو و به ویژه توسط اندیشمندانی چون ون دایک و نورمن فرکلاف که بهطور مستقیم به این رشته اهتمام ورزیدند، وارد مطالعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شد و شکل انتقادی به خود گرفت. یعنی اگر تحلیل گفتمان را سطح توصیف بدانیم، آن را به سطح تفسیر و تبیین میرساند و ضمن توصیف و تفسیر متن، به این سوال پاسخ میدهد که چرا از میان گزینههای ممکن زبانی باید این متن را انتخاب کرد و در طی یک واقعه مشخص چرا اشخاص از عبارات زبانی و دستوری خاصی استفاده میکنند. تحلیل گفتمان انتقادی این چراها را کمتر به نویسنده مرتبط میکند. بلکه بنگاهها و مراکزی که این مجموعه را اداره میکنند و فرد هم جزئی از آن است، این متن را رقم میزند. در اصل میگوید تولید و فهم متن با عوامل بافتهای کلان یعنی تاریخ، ایدئولوژی، جامعه، فرهنگ و قدرت مرتبط است. از سوی دیگر نگاه انتقادی آن معطوف به سویهایاست که زبان را آینه شفافی میداند که مفاهیم و اندیشهها را منتقل میکند. تحلیل گفتمان انتقادی بر این باور است که زبان برخلاف این تعریف مثل آینه یا شیشه ماتی است که حقایق را در بسیاری موارد تحریف میکند. فوکو معتقد بود که زبانشناسان تاکنون از ابزارهای زبانشناختی تشکیل متن صحبت کردهاند اما به خدمت گرفتن این ابزارها بهطور کامل باعث میشود به لایههای معنایی دست یابیم اما لایههای معنایی دیگری هم در این متن هست که تاکنون از چشم آنها دور مانده است. این نظر فوکو به رویکردی در درون تحلیل گفتمان با عنوان CDA، زبانشناسی گفتمان انتقادی یا تحلیل گفتمان انتقادی مطرح شد. فوکو معتقد بود هیچ متنی عاری از القائات ارزشی، روابط قدرت و مولفههای فرهنگی نیست. اگر قرار است متنی تفسیر بشود ما باید درصدد یافتن این لایههای معنایی نیز باشیم. تحلیل گفتمان انتقادی معتقد است که رد پای تاریخ، جهانبینی، ارزشها، مولفههای اجتماعی ـ فرهنگی، در جایجای زبان مشهود است. کار تحلیلگر متن این است که ورای این معانی که تحلیل گفتمان متعارف میدهد، برود و این لایههای معنایی را نیز بگوید. یعنی کسی که در متون سیاسی و رسانهای کار میکند، باید به خواننده این آگاهی را بدهد که چه متنی را میخواند و لایههای معنایی آنچه میخواند را بر او آشکار میکند.
منابع ۱ـ وان دایک، تئون. ای ( ۱۳۸۲ )، مطالعاتی در تحلیل گفتمان : از دستور متن تا گفتمان کاوی انتقادی، گروه مترجمان، تهران : مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها. ۲ـ فرکلاف، نورمن ( ۱۳۷۹ )، ” تحلیل انتقادی گفتمان”. گروه مترجمان. تهران : مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها. بهرامپور، شعبانعلی ) ۳ـ بلیک رید و ادوین هارولدس ( ۱۳۷۸ )، طبقهبندی مفاهیم در ارتباطات، مترجم مسعود اوحدی، تهران : انتشارات سروش ۴ـ اختیار، منصور ( ۱۳۴۸ )، معنیشناسی، تهران : انتشارات دانشگاه تهران. ۵ـ یارمحمدی، لطف الله ( ۱۳۸۳ )، گفتمانشناسی رایج و انتقادی، تهران : هرمس. ۶ـ صفوی، کورش ( ۱۳۸۲ )، معنیشناسی کاربردی، تهران : انتشارات همشهری. ۷ـ وان دایک، تئون. ای ( ۱۳۷۸ )، “تحلیل گفتمان : پرورش و کاربست آن در ساختار خبر، مترجم : محمدرضا حسن زاده، تهران : پژوهش معاونت سیاسی صداوسیمای جمهوری اسلامی.” ۸ـ فرقانی، محمدمهدی. تحول گفتمان توسعه سیاسی در ایران ( از مشروطه تا خاتمی ). فصلنامه رسانه. شماره ۵۴ تابستان ۱۳۸۲. ۹ـ آقاگلزاده، فردوس ( ۱۳۸۵ )، تحلیل گفتمان انتقادی. ناشر : انتشـارات علمی فرهنگی ۱۰ـ یحیایی ایلهای، احمد. وب سایت ارتباطات اجتماعی. http://www.yahyaee.com ۱۱ـ پایان نامه اردشیر زابلی زاده ( ۸۴-۸۳ ) در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی : تحلیل گفتمان هفتهنامههای استان کردستان.
تحلیل محتوای کیفی فرآیندی است برای جمع آوری، ساختاردهی و تفسیر داده های کیفی برای درک آنچه نشان دهنده آن است. داده های کیفی غیر عددی و بدون ساختار هستند. داده های کیفی عموماً به متن اشاره دارد، مانند پاسخ های باز به سؤالات نظرسنجی یا مصاحبه های کاربر، اما گاهی شامل صوت، عکس و ویدیو نیز می شود. داده های کیفی به طور کلی به داده های متنی کلمه به کلمه از منابعی مانند مصاحبه ها، بحث های گروهی، بررسی ها، شکایات، پیام های چت، تعاملات مرکز پشتیبانی، مصاحبه با مشتری، یادداشت های موردی یا نظرات رسانه های اجتماعی اشاره دارد. در مقایسه با داده های کمی که اطلاعات ساختاریافته را جمع آوری می کنند، داده های کیفی معمولا ساختاری ندارند و عمق و وسعت بیشتری دارند و می تواند به سوالات ما پاسخ دهند و به فرموله کردن فرضیه ها و ایجاد درک بیشتر ما از پدیده ها کمک کند.
روش تحلیل محتوای کیفی چیست؟
تحلیل محتوای کیفی دارای پنج مرحله اساسی است که عبارتند از : 1. جمع آوری داده های کیفی، 2. سازماندهی و اتصال به داده های کیفی، 3. کدگذاری داده های کیفی، 4. تجزیه و تحلیل داده های کیفی برای بینش، 5. گزارش در مورد بینش های به دست آمده از تحلیل داده ها.
مرحله اول، داده های کیفی را جمع آوری کنید.
تحلیل محتوای کیفی با جمع آوری داده کیفی آغاز می شود .اولین گام تحقیق کیفی، جمع آوری داده هاست. به زبان ساده، جمع آوری داده ها، جمع آوری تمام داده های شما برای تجزیه و تحلیل است. یک موقعیت رایج زمانی است که داده های کیفی در منابع مختلف پخش می شوند.
مرحله دوم، داده های کیفی را سازماندهی و منسجم کنید.
اکنون شما همه این داده های کیفی را دارید، اما یک مشکل وجود دارد، داده ها بدون ساختار هستند. قبل از اینکه بتوان بازخورد را تجزیه و تحلیل کرد و ارزشی به آن اختصاص داد، باید در یک مکان واحد سازماندهی شود. چرا این مهم است؟ داشتن ثبات! اگر همه داده ها به راحتی در یک مکان قابل دسترسی باشند و به روشی ثابت تجزیه و تحلیل شوند، زمان ساده تری برای جمع بندی و تصمیم گیری بر اساس این داده ها خواهید داشت. رویکرد دستی برای سازماندهی داده های شما: روش کلاسیک ساختار دادن به داده های کیفی این است که تمام داده هایی را که جمع آوری کرده اید در یک صفحه گسترده (spreadsheet) رسم کنید.
کدگذاری در تحلیل محتوای کیفی
سومین مرحله تحلیل محتوای کیفی، کدگذاری داده کیفی است که یکی از مهمترین مراحل تحلیل است. کدگذاری در تحلیل محتوای کیفی فرآیند برچسب گذاری و سازماندهی داده های شماست به گونه ای که بتوانید مضامین موجود در داده ها و روابط بین این مضامین را شناسایی کنید. برای ساده سازی فرآیند کدگذاری، نمونه های کوچکی از داده های کیفی را می گیرید، مجموعه ای از کدها یا دسته بندی ها را ارائه می کنید و هر بخش از بازخورد را به طور سیستماتیک برای الگوها و معنا برچسب گذاری می کنید. سپس نمونه بزرگتری از داده ها را می گیرید، کدها را برای دقت و سازگاری بیشتر اصلاح و اصلاح می کنید. کد کردن به معنای شناسایی کلمات یا عبارات کلیدی و اختصاص دادن آنها به دسته ای از معنا است. بعنوان مثال در کدگذاری در تحلیل محتوای کیفی، “من واقعا از خدمات مشتری این شرکت نرم افزاری متنفرم” به عنوان “خدمات ضعیف به مشتریان” کدگذاری می شود.
کدگذاری در تحلیل محتوای کیفی به روش دستی
1.ابتدا کدگذاری در تحلیل محتوای کیفی باید تصمیم بگیرید که آیا از کدگذاری قیاسی یا استقرایی استفاده خواهید کرد. کدگذاری قیاسی زمانی است که فهرستی از کدهای از پیش تعریف شده ایجاد می کنید و سپس آنها را به داده های کیفی اختصاص می دهید. کدگذاری استقرایی برعکس این است، شما کدهایی را بر اساس خود داده ها ایجاد می کنید. کدها مستقیماً از داده ها به وجود می آیند و در حین حرکت آنها را برچسب گذاری می کنید. شما باید مزایا و معایب هر روش کدگذاری را بسنجید و مناسب ترین روش را انتخاب کنید.
2. داده های بازخورد را بخوانید تا درک گسترده ای از آنچه نشان می دهد به دست آورید. اکنون زمان آن رسیده است که اولین مجموعه کدهای خود را به عبارات و بخش های متن اختصاص دهید.
3. مرحله 2 را تکرار کنید، کدهای جدید اضافه کنید و توضیحات کد را هر چند وقت یکبار که لازم است بازبینی کنید. پس از کدگذاری همه چیز، دوباره همه چیز را مرور کنید تا مطمئن شوید که هیچ تناقضی وجود ندارد و هیچ چیز نادیده گرفته نشده است.
4.در کدگذاری در تحلیل محتوای کیفی یک چارچوب کد برای گروه بندی کدهای خود ایجاد کنید. چارچوب کدگذاری ساختار سازمانی همه کدهای شماست. و دو نوع قاب کدگذاری متداول وجود دارد، مسطح یا سلسله مراتبی. یک چارچوب کد سلسله مراتبی، به دست آوردن بینش از تجزیه و تحلیل خود را برای شما آسان تر می کند.
5. بر اساس تعداد دفعاتی که یک کد خاص رخ می دهد، اکنون می توانید موضوعات رایج را در داده های بازخورد خود مشاهده کنید. این بصیرت است! اگر «خدمات بد به مشتری» یک کد رایج است، وقت آن است که اقدام کنید.
تحلیل محتوای کیفی با استفاده از نرم افزار و به کمک کامپیوتر (CAQDAS)
به طور سنتی در رویکرد تحلیل دستی (اما نه همیشه)، داده های کیفی برای کدگذاری به نرم افزار CAQDAS وارد می شوند. در اوایل دهه 2000، نرم افزار CAQDAS توسط توسعه دهندگانی مانند ATLAS.ti، NVivo و MAXQDA رایج شد و مشتاقانه توسط محققان برای کمک به سازماندهی و کدگذاری داده ها استفاده شد.
مزایای استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی به کمک کامپیوتر:
• به سازماندهی داده های شما کمک می کند • به شما این امکان را میدهد که به کاوش تفاسیر مختلف از تجزیه و تحلیل داده های خود بپردازید • به شما امکان می دهد داده های خود را آسان تر به اشتراک بگذارید و امکان همکاری گروهی را فراهم می کند (تجزیه و تحلیل ثانویه را امکان پذیر می کند) با این حال، هنوز باید داده ها را کدگذاری کنید، موضوعات را کشف کنید و خودتان تحلیل را انجام دهید. بنابراین هنوز میتواند یک رویکرد دستی تلقی شود.
مرحله چهارم، داده ها را برای تولید بینش های معنادار تجزیه و تحلیل کنید.
اکنون می خواهیم داده های خود را برای یافتن بینش تجزیه و تحلیل کنیم. اینجاست که ما شروع به پاسخ به سوالات تحقیق خود می کنیم. به خاطر داشته باشید که مرحله 4 و مرحله 5 دارای همپوشانی هستند. این به این دلیل است که ایجاد تجسم بخشی از تجزیه و تحلیل و گزارش است. وظیفه کشف بینش ها، جستجوی کدهایی است که از داده ها بیرون می آیند و همبستگی های معناداری را از آنها استخراج می کنند. همچنین در مورد اطمینان از متمایز بودن هر بینش و داشتن داده های کافی برای پشتیبانی از آن است. بخشی از تجزیه و تحلیل، تعیین میزان ارتباط هر کد با مشخصات جمعیتی و مشخصات مشارکت کنندگان در تحقیق است و مشخص کردن اینکه آیا رابطه ای بین این نقاط داده وجود دارد یا خیر. برای بهبود کیفیت اطلاعات بینش، کدهای فرعی را به صورت دستی ایجاد کنید. اگر چارچوب کد شما فقط یک سطح داشته باشد، ممکن است متوجه شوید که کدهای شما بسیار گسترده هستند و قادر به استخراج بینش معنادار نیستند. اینجاست که ایجاد کدهای فرعی برای کدهای اصلی شما ارزشمند است.
مرحله پنجم، نتایج و داستان داده های خود را گزارش کنید.
آخرین مرحله از تجزیه و تحلیل داده های کیفی، گزارش دادن به آن، گفتن داستان است. در این مرحله، کدها به طور کامل توسعه یافته و تمرکز بر انتقال روایت به مخاطب است. یک طرح کلی منسجم از تحقیقات کیفی، یافته ها و بینش ها برای ذینفعان برای بحث و مناظره حیاتی است، قبل از اینکه بتوانند یک اقدام معنادار را طراحی کنند.
نمونه تحلیل محتوای کیفی
یکی از روش های بسیار خوب برای یادگیری تحلیل محتوای کیفی و نحوه گزارش کردن نتایج آن، خواندن مقالات منتشر شده با این رویکرد می باشد. گرچه تحلیل در مطالعات کیفی مختلف از نظر سطح انتزاع و دقت با یکدیگر متفاوت می باشد، ولی محققین با مطالعه انواع مختلف مقالات کیفی که منتشر شده است و مراحل داوری همتایان را پشت سر گذاشته اند، می توانند تا حدود زیادی الگو بگیرند و مسیر پژوهش خود را به راحتی دنبال کنند. در زیر سه نمونه از مقالات کیفی منتشر شده، جهت مطالعه آورده شده است که میتواند راهگشا باشد. مقاله اول به دنبال کشف موانع برنامه های سلامت جنسی از دیدگاه سیاست گذاران حوزه سلامت بوده که بر اساس پایان نامه دکترا با همین مضمون منتشر شده است. مقاله دوم با هدف کشف و واکاوی شرایط زمینه ساز تک فرزندی در زنان و مردان ساکن تهران که دارای یک فرزند بودند انجام شده است و منتج از یک طرح پژوهشی در تهران بوده و مقاله سوم با هدف واکاوی جامعه پذیری جنسی در ایران می باشد که بر اساس یک پایان نامه دکترا می باشد.
سه نمونه از مقالات تحلیل محتوای موضوعی را در زیر مطالعه کنید:
روش تحقیق به «چگونگی» اجرای هر بخش از تحقیق مرتبط است. به طور دقیق تر، می توان گفت که چگونه یک محقق به طور سیستماتیک و منظم یک مطالعه را طراحی می کند تا یافته های معتبر و قابل اعتمادی اطمینانی ایجاد کند و به اهداف تحقیق برسد. به عنوان مثال، محقق در موارد زیر چگونه تصمیم میگیرد : • چه نوع داده هایی را جمع آوری کند (و چه داده هایی را نادیده بگیرد) • از چه افرادی لازم است داده جمع آوری کرد (طرح نمونه گیری) • نحوه جمع آوری آن (روش های جمع آوری داده ها) • نحوه تجزیه و تحلیل آن (روش های تجزیه و تحلیل داده ها)
در یک پایان نامه، مقاله دانشگاهی یا هر تحقیق معتبر و رسمی، یک فصل یا یک بخش به روش تحقیق اختصاص می یابد که جنبه های ذکر شده در بالا را پوشش می دهد که دوره روش تحقیق بسیار مهم است. نکته مهم این است که یک فصل روش شناسی خوب در یک پایان نامه ، نه تنها انتخاب های روشی انجام شده را توضیح می دهد، بلکه توضیح می دهد که چرا این روش انتخاب شده است. فصل روش شناسی در واقع باید نشان دهد که روش ها و تکنیک های انتخاب شده بهترین تناسب با اهداف و مقاصد تحقیق را داشته و به همین دلیل، نتایج معتبر و قابل اعتمادی را ارائه می دهد، همچنین انتخاب های طرح تحقیق را توضیح داده و توجیه کند. یک روش تحقیق خوب، یافته های علمی معتبری را ارائه می دهد، در حالی که روش شناسی ضعیف این کار را نمی کند. انتخاب های اصلی طرح تحقیق در ادامه ارائه شده است.
انواع روش تحقیق
روش تحقیق شامل انواع روش های کیفی، کمی و ترکیبی یا آمیخته است. در دوره روش تحقیق، روشهای کیفی، کمی و ترکیبی انواع مختلفی از روشها هستند که با توجه به کلمات، اعداد یا هر دو متمایز میشوند. این کمی ساده سازی شده این مفاهیم است، اما نقطه شروع خوبی برای درک این روش ها محسوب میشود. اجازه دهید کمی دقیق تر ببینیم.
تحقیق کیفی به تحقیقی اطلاق می شود که بر گردآوری و تجزیه و تحلیل کلمات (نوشتاری یا گفتاری) و داده های متنی تمرکز دارد، در حالی که تحقیق کمی بر اندازه گیری و آزمایش با استفاده از داده های عددی متمرکز است. تجزیه و تحلیل کیفی همچنین می تواند بر سایر داده های “نرم تر” مانند زبان بدن یا عناصر بصری نیز تمرکز کند. زمانی که اهداف و مقاصد تحقیق ماهیت اکتشافی دارند، استفاده از روش شناسی کیفی بسیار رایج است. به عنوان مثال، یک روش کیفی ممکن است برای درک تصورات و باورهای مردم در مورد رویدادی که رخ داده است استفاده شود.
برعکس، زمانی که اهداف و مقاصد تحقیق ماهیت تأییدی داشته باشند، معمولاً از روش کمی استفاده می شود. به عنوان مثال، یک روش کمی ممکن است برای اندازه گیری رابطه بین دو متغیر (مثلاً تحصیلات و رانندگی پرخطر) یا برای آزمایش مجموعه ای از فرضیه ها استفاده شود. همانطور که ممکن است تاکنون حدس شده باشید، روش ترکیبی سعی می کند بهترین روش های کمی و کیفی را برای ادغام دیدگاه ها و ایجاد تصویری غنی و کامل ترکیب کند.
روش تحقیق: روش نمونه گیری
طرح نمونه گیری در مورد تصمیم گیری در مورد داده های خود است که نمونه خود را از چه کسی قرار است جمع آوری کنید .در دوره روش تحقیق گزینه های زیادی در طرح نمونه گیری وجود دارد، اما دو دسته اصلی طرح نمونه گیری که می توان نام برد عبارتند از : 1. نمونه گیری احتمالی و 2. نمونه گیری غیراحتمالی.
نمونه گیری احتمالی یعنی شما از یک نمونه کاملا تصادفی از گروه افرادی که مورد نظر شما است استفاده می کنید (این گروه “جمعیت” نامیده می شود). با استفاده از یک نمونه کاملا احتمالی یا تصادفی، نتایج مطالعه شما قابل تعمیم به کل جامعه خواهد بود. به عبارت دیگر، بدون نیاز به جمعآوری دادهها از کل گروه (که اغلب برای گروههای بزرگ امکانپذیر نیست) میتوانید نتایج یکسانی را در کل گروه انتظار داشته باشید.
برعکس، در نمونه گیری غیر احتمالی شما از نمونه تصادفی استفاده نمی کنید. به عنوان مثال، ممکن است شما از یک نمونه در دسترس استفاده کنید ، به این معنی که شما با افرادی که به آنها دسترسی دارید (شاید دوستان، خانواده یا همکارانتان) مصاحبه یا نظرسنجی کنید، نه یک نمونه واقعا تصادفی (که ممکن است به دلیل محدودیت منابع، دستیابی به آن دشوار باشد). با نمونه گیری غیر احتمالی، نتایج معمولاً قابل تعمیم به روش آماری نیستند.
روش تحقیق: روش های جمع آوری داده ها
در دوره روش تحقیق گزینه های مختلفی از نظر نحوه جمع آوری داده ها برای مطالعه شما وجود دارد. با این حال، این گزینه ها را می توان به انواع زیر گروه بندی کرد:
• مصاحبه ها (که می توانند بدون ساختار، نیمه ساختاریافته یا ساختاریافته باشند) • گروه های متمرکز و مصاحبه های گروهی • نظرسنجی (نظرسنجی آنلاین یا فیزیکی) • مشاهدات • اسناد و مدارک • مطالعات موردی
انتخاب روش جمعآوری دادهها به اهداف و مقاصد کلی تحقیق و همچنین موارد عملی و محدودیتهای منابع بستگی دارد. برای مثال، اگر تحقیق شما ماهیت اکتشافی دارد، روشهای کیفی مانند مصاحبه و گروههای متمرکز احتمالاً مناسب هستند. برعکس، اگر هدف تحقیق شما اندازهگیری متغیرهای خاص یا آزمون فرضیهها باشد، نظرسنجیهایی با مقیاس بزرگ که حجم زیادی از دادههای عددی را تولید میکنند احتمالاً مناسبتر خواهند بود. روش تحقیق : روش های تجزیه و تحلیل داده هاروش های تجزیه و تحلیل داده ها را می توان بر اساس کیفی یا کمی بودن تحقیق گروه بندی کرد. روش های رایج تجزیه و تحلیل داده ها در تحقیقات کیفی عبارتند از: • تحلیل محتوای کیفی • تحلیل موضوعی • تحلیل گفتمان • تحلیل روایت • نظریه بر پایه یا زمینه ای
تجزیه و تحلیل داده های کیفی با کدگذاری داده ها آغاز می شود و پس از آن یک (یا چند) تکنیک تحلیل اعمال می شود. روش های رایج تجزیه و تحلیل داده ها در تحقیقات کمی عبارتند از:
• آمار توصیفی (به عنوان مثال، میانگین ها، میانه ها، حالت ها) • آمار استنباطی (مانند همبستگی، رگرسیون، مدل سازی معادلات ساختاری) باز هم، انتخاب روش جمعآوری دادهها به اهداف و مقاصد کلی تحقیق و همچنین محدودیتهای عملی و منابع بستگی دارد.
چگونه روش تحقیق را انتخاب کنیم؟
در دوره روش تحقیق همانطور که احتمالاً تاکنون متوجه شده اید، اهداف و اهداف تحقیق شما تأثیر عمده ای بر روش شناسی تحقیق دارد. بنابراین، نقطه شروع برای توسعه روش تحقیق شما این است که قبل از تصمیم گیری روش شناسی، یک قدم به عقب بردارید و به تصویر بزرگ تحقیق خود نگاه کنید. اولین سوالی که باید از خود بپرسید این است که آیا تحقیق شما ماهیت اکتشافی دارد یا تاییدی.
اگر اهداف و مقاصد تحقیق شما اساساً ماهیت اکتشافی دارند، احتمالاً تحقیق شما کیفی خواهد بود و بنابراین میتوانید روشهای جمعآوری دادههای کیفی (مانند مصاحبه) و روشهای تحلیل (مانند تحلیل محتوای کیفی) را در نظر بگیرید.
برعکس، اگر اهداف و هدف تحقیق شما به دنبال اندازهگیری یا آزمایش چیزی است (یعنی تاییدی هستند)، احتمالاً تحقیق شما ماهیت کمی خواهد داشت و ممکن است روشهای جمعآوری دادههای کمی (مانند نظرسنجی) و تجزیه و تحلیل آماری را در نظر بگیرید.
نتیجه گیری: همیشه باید با اهداف تحقیق خود شروع کنید و تصمیم روش شناسی خود را بر اساس اهداف بگیرید.
نمونه سوالات مصاحبه در تحقیق کیفی لازم است در راستای پاسخگویی به اهداف پژوهش کیفی باشد، بعبارتی دیگر برای واکاوی و کاوش در تفاسیر و ادراکات خاص مشارکت کننده در تحقیق بوده و محققان باید بکوشند تا از تحمیل ساختارها و مفروضات خود به گفته های مشارکت کننده در پژوهش اجتناب کنند. لازمه این امر صراحت و انعطاف پذیری مصاحبه کننده است تا او بتواند امکان ظهور ایده های جدید را فراهم سازد و اجازه ندهد که مفروضات و ایده های قبلی خود، ماهیت مصاحبه را تعیین کنند. محقق باید آماده باشد تا به دنبال عمق امور سطحی به کاوش بپردازد، تا بتواند به صورت عمقی پدیده مورد نظر را بررسی کند و برای غافلگیر شدن از مسیر مصاحبه کیفی آمادگی داشته باشد. او باید معانی و تفاسیر را روشن کند و آنها را به مشارکت کنندگان تفهیم کند تا اطمینان حاصل کند که آنچه که ضبط میشود، صدا و باورهای آنها است و نه مفروضات و تفاسیر خود محقق. تفسیر داده ها پس از تحلیل دادهها و ظهور مضامین انجام خواهد گرفت.
شفاف سازی پاسخ های مشارکت کننده در تحقیق یا مصاحبه شونده، زمانی اهمیت پیدا می کند که محقق و مصاحبه شوندگان زبان را به نحوی متفاوت به کار میگیرند. برای مثال زمانی که متخصص بالینی با بیماری مصاحبه میکند، ممکن است که متخصص بالینی زبانی تخصصی را به کار گیرد که برای بیمار قابل درک نیست. شفاف سازی هنگامی که مصاحبه شونده و مصاحبه کننده زبان و واژگان مشترک نیز دارند، مثلاً هنگامی که یکی از محققین شاغل با شاغلین مشابه مصاحبه میکند، حتی از این هم مهمتر است. در اینجا فرض بر این است که تفاسیر نیز مشترک است ولی آنچه که بسیار مهم است این است که محقق معانی و مفروضات مشارکت کنندگان را روشن سازد تا اطمینان حاصل شود که واژگان و ایده های ذکر شده حاصل تفسیر افراطی مطالبی نیست که ممکن است عملاً ذکر نشده باشند.
سوالات مصاحبه کیفی و مشخصه های آن
پرسش های مصاحبه کیفی خوب باید تشریحی، بیطرفانه، حساس و شفاف باشند. شش نوع پرسش پیشنهاد می شود که لازم است منظور محقق در مورد ماهیت و هدف هر پرسش روشن باشد، در این صورت مشارکت کننده قادر خواهد بود تا به نحوی مناسب به پرسشها پاسخ دهد. این گونه پرسش ها عبارتند: · رفتاری/ تجربه · عقاید/ ارزشها · احساسات/ عواطف · دانش · احساسات · پیشینه
نحوه شروع مصاحبه
در اغلب موارد بهتر است که مصاحبه را با پرسش های مربوط به اطلاعات پیشینه آغاز کرد، که پاسخ دادن به آنها برای مشارکت کنندگان آسان است و آنگاه هم زمان با توسعه روابط مصاحبه به سراغ پرسش های پیچیده تر و حساس تر رفت.
راهنمای موضوعی در مصاحبه کیفی
محققان در مصاحبه های کیفی به ندرت دارای متن مصاحبه مشخص و انعطاف ناپذیرند. بلکه برنامه مصاحبه براساس مجموعه ای از مضامین و یادآورها یا راهنمای موضوعی شکل میگیرد. این مضامین و یادآور ها برای شروع مصاحبه حول پدیده مورد نظر به کار گرفته میشوند و نقش این راهنمای موضوعی، کمک به محقق برای بخاطر سپردن موضوعات است تا او بتواند موضوعات کلیدی را در مصاحبه سوال کند. به دلیل ماهیت مکالمه ای و کمی ساختارمندی در این فرآیند ، ممکن است محقق به دام برخی تله ها بیفتد که حقیقت کامل آنها تنها زمانی آشکار میشود که محقق در حال پیاده کردن مصاحبه و گوش دادن به نوار ضبط شده از گفتگو ست.
اشتباهات در سوالات مصاحبه کیفی
برخی از این تله ها و دام های متداول در پرسیدن سوالات در مصاحبه عبارتند از: · پرسش های دو پهلو یا متعدد، که مصاحبه کننده تعدادی سوال را مطرح میکند که همگی به موضوع مربوطند ولی همه آنها به پاسخ های هوشمندانه ای نیاز دارند. · پرسیدن سوال های تلقینی و القایی که فرد را به پاسخی مشخص سوق می دهد. · همراه داشتن متن مصاحبه انعطاف ناپذیر که غالباً دامی برای محققان تازه کار است که حس میکنند لازم است که دستورالعملی دقیق و ساختار یافته در اختیار داشته باشند تا بتوانند تا حدودی این رویداد ظاهرا غیر قابل کنترل را تحت کنترل درآورند. · استفاده از راهنما به عنوان متن مصاحبه، که چنانچه اظهارات مشارکت کنندگان بیشتر شفاف نشوند و یا پیگیری نشوند ممکن است منجر شود به نادیده گرفتن تغییر مسیر های جالب و مفید گردد. در واقع راهنمای مصاحبه نوعی برنامه مسافرت تقریبی به دست میدهد که با استفاده از آن میتوان مصاحبه را انجام داد. در این برنامه آنچه که در هر مرحله از سفر به طور دقیق رخ میدهد، مدت هر توقف، یا اینکه محقق در هر لحظه خاص در کجا خواهد بود به طور دقیق مشخص نمیشود ولی از مسیر مسافرت و سطحی که در نهایت پوشش داده خواهد شد، درکی آشکار به دست میدهد. · عدم اصلاح راهنمای مصاحبه متعاقب تجارب حاصله از مصاحبه های پیشین. · عدم پرسیدن سوال های اکتشافی یا پروب ها که فرصت کاوش بیشتر در موضوع را در اختیار پاسخ دهنده قرار میدهند.
سوال های اکتشافی در مصاحبه کیفی
چهار نوع سوال اکتشافی در هنگام مصاحبه کیفی می توان بکار برد که عبارتند از: o سوال های اکتشافی برای جزئیات بیشتر؛ یعنی پرسش های مربوط به چه کسی، کجا، چه چیزی و چگونه؛ o سوال های اکتشافی تفسیری، که غالباً نشانه های غیر کلامی اند که برای ترغیب پاسخ دهنده به ادامه صحبت به کار گرفته میشوند o سوال های اکتشافی توضیحی، شامل بیان مجدد پاسخ ها و تفکر دوباره در مورد آنچه که پاسخ دهنده گفته است؛ o سوال های اکتشافی مقابله ای، که چیزی برای «مخالفت» در اختیار پاسخ دهنده قرار میدهند. اکثر مصاحبه های کیفی به صورت چهره به چهره و رودررو انجام میشوند. اما نباید فراموش کرد که مصاحبه های کیفی را میتوان با استفاده از تلفن یا اینترنت هم انجام داد که هر دوی آنها این عیب را دارند که مصاحبه کننده نمیتواند به ارتباطات غیر کلامی پاسخ دهنده دسترسی داشته باشد و این امر میتواند به سردرگمی در مورد ماهیت مکث های صورت گرفته در روند مصاحبه منجر شود. مزایای این دو روش این است که میتوان به افرادی که به دلیل فاصله [از طریق تلفن] یا به دلیل نقص شنوایی غیر قابل دسترسی هستند ولی میتوانند [از طریق اینترنت] به راحتی گفتگو کنند، دسترسی پیدا کرد.
نمونه سوالات مصاحبه کیفی و راهنمای موضوعی
در اینجا نمونه ای از راهنمای موضوعی از بخشی از یک مطالعه کیفی در مورد رفتار های جنسی در جوانان ارائه شده است . مقاله اصلی در لینک زیر قابل دسترسی است . https://www.who.int/reproductivehealth/topics/adolescence/discussion_topics/en/ جدول زیر بخش کوچکی از راهنمای موضوعی مصاحبه عمیق با جوانان در مورد رفتار های پرخطر جنسی است که این بخش متمرکز بر موضوع منبع اطلاعات در مورد روابط جنسی است . موضوع 1 : · مهمترین منبع اطلاعات · منبعی که مکرر استفاده می شود و مهمترین منبع اطلاعات نمونه سوالات اصلی در مصاحبه کیفی: · چگونه از روابط، رابطه جنسی و پیشگیری از بارداری مطلع شده اید؟ · چقدر در مورد مسائل جنسی آگاهی دارید؟ · برای اطلاعات به چه کسی یا چه چیزی تکیه می کنید؟ · مهم ترین منابع برای شما چه کسانی یا چه کسانی هستند؟ هر منبع چقدر برای شما مهم است؟ · منابع: افراد و/یا رسانه ها نمونه سوالات فرعی و اضافی: · تغییرات بدن، قاعدگی، زیست شناسی جنسی/تولید مثل، بارداری، روابط، عشق، ازدواج، زمان داشتن رابطه جنسی، نحوه انجام آن، پیشگیری از بارداری، بیماری های مقاربتی، HIV و غیره. · آیا می توانید به یاد بیاورید که چه چیزی به شما گفته شد / چه چیزی فهمیدید؟ · چند سالتان بود؟ · چه احساسی داشتید/عمل کردید؟ · نظرتان درباره آن چه بود؟ پیشنهادات برای بسط بیشتر: · بازیگران اصلی؟ · مهمترین منبع تاثیر گذار
چند سوال رايج در پژوهش كيفی
سوال اول: آیا سوالات مصاحبه باید برای همه شرکت کنندگان (مصاحبه شوندگان) یکسان باشد یا هر کس به فراخور آگاهی-حوزه تخصصی-سازمانش فرق میکند؟ پاسخ : مسلما” با توجه به هدف مطالعه کیفی شما، باید یک راهنمای موضوعی در دست مصاحبه گر باشد که موضوعات مهم در پاسخ به سوال تحقیق خود را از مصاحبه شونده سوال کند . این موضوعات از این جهت بهتر است در قالب یک راهنمای موضوعی مشخص بیاید که موضوعی از قلم نیفتد و همچنین اگر به ترتیب پرسیده شود، در تحلیل کار شما راحت تر خواهد بود . بخصوص اگر رویکرد شما محتوایی موضوعی باشد. البته اگر شما از گروههای مختلف قرار است مصاحبه کنید، مثلا” والدین، نوجوانان، معلمین، مسلما” سوالات در مورد یک موضوع خاص متفاوت خواهد بود ، ولی در یک گروه خاص، مثلا” نوجوانان، با توجه به تجربیات متفاوت افراد و نگرش های متفاوت، ممکن است نحوه سوال کردن شما و سوالات کوتاه بعدی (پروب ها یا کاوشگرها) که برای دادن عمق بیشتر یا وسعت بیشتر به پاسخ ها می پرسید، متفاوت باشد مثلا” اگر کسی رفتار پرخطر داشت ، از او راجع به جزئیات آن سوال میشود ، اگر نداشت، ممکن است در مورد عوامل بازدارنده رفتار پرخطر از او بپرسید . به هر حال از قبل شما بر اساس هدف مطالعه کیفی، باید بدانید بدنبال چه نوع اطلاعاتی از افراد هستید . البته در تحقیق کیفی این انعطاف وجود دارد که در بین تحقیق شما صحبتهای متفاوتی با افراد متفاوت داشته باشید متناسب با نوع پاسخ آنها و تجربه ای که فرد مورد نظر دارد.
سوال دوم : آیا اگر مصاحبه شونده از محقق درخواست کند که قبل از وقت مصاحبه، لیست سوالات را ببیند، باید چکار کرد؟ پاسخ : این موضوع بخصوص در افراد متخصص و مسئول ممکن است اتفاق بیفتد که دلایل آن می تواند صرفه جویی در وقت و ارزیابی از نوع مصاحبه و شاید آمادگی باشد، ولی به نظر بنده، تا جایی که امکان دارد محقق ، کلیات موضوع مصاحبه را میتواند اطلاع دهد و سعی کند جزئیات بیشتر و یا لیست سوالات را در اختیار نگذارد زیرا هر چه سوالات در محیط طبیعی خود مطرح شود و عکس العمل و پاسخ های فرد در شرایط طبیعی داده شود، اعتبار داده ها بیشتر خواهد بود . هر نوع آمادگی قبل از مصاحبه، ممکن است ماهیت مصاحبه را از حالت طبیعی خود خارج نماید. ماهیت طبیعت گرایانه در تحقیق کیفی آنها را از تحقیق کمی با ابزار پرسشنامه و حتی سوالات باز متمایز می کند. البته در حالاتی که شما مجبور باشید با افراد خاصی از مسئولین حتما” مصاحبه انجام دهید و این شرط را برای شما قرار داده اند، ممکن است به ناچار این کار را انجام دهید و محور سوالات را ارسال نمایید ولی در زمان مصاحبه با استفاده از پروب ها یا سوالات تکمیلی سعی کنید به پاسخ آنها عمق و وسعت بیشتری بدهید . دقت نمانید انجام مصاحبه عمیق و تحقیق کیفی یک هنر است که به تجربه محقق و مهارت او بستگی زیاد دارد.
سوال سوم: آیا این درست است که در تحلیل چارچوب، کدها را بر اساس یک چارچوب از قبل تعیین شده تم بندی می کنیم. ولی در تحلیل محتوا چارچوب مشخص قبلی نداریم؟ پاسخ : در خصوص سوال شما باید بگویم تحلیل محتوا یک رویکرد تحلیلی است که شما از قبل یک سری موضوعات مشخص داشته و در قالب آن ها به دنبال داده های عمیق با انجام کار کیفی میگردید و از دل آن داده ها طبقات و مضامینی در پاسخ به سوال تحقیق خود، استخراج می کنید. حال این رویکرد تحلیلی را می توان به روش تحلیل چارچوب (framework) انجام داد میتوان با استفاده از نرم افزارهای تحلیل داده های کیفی مانند مکس کیو دا یا NVivo انجام داد. زمانی که نرم افزار در دسترس نبود .، روش چارچوب با استفاده از فایلهایی ورد و اکسل استفاده میشد ولی الآن به نظر بنده ، با در دست بودن نرم افزار برای مدیریت داده های کیف، نیازی به استفاده از روش چارچوب نیست . نرم افزار مکس کیو دا و سایر نرم افزارها بسیار کار تحلیل را با مدیریت داده کیفی آسان کرده است. (مطالعه کیفی)
ما در این سایت پرسشنامه های استاندارد (دارای روایی، پایایی، روش دقیق نمره گذاری ، منبع داخل و پایان متن ) ارائه می کنیم و همچنین تحلیل آماری کمی و کیفی رابا قیمت بسیار مناسب و کیفیت عالی و تجربه بیش از 17 سال انجام می دهیم. برای تماس به ما به شماره 09143444846 در شبکه های اجتماعی پیام بفرستید. ایمیلabazizi1392@gmail.com
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به لنسرسرا و محفوظ است.
این سایت دارای مجوز می باشد