...........................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
خوش آمدید این سایت دارای مجوز می باشد برای مشاهده مجوز ها پایین صفحه را مشاهده فرمائید.
نرم افزارهای مناسب برای تحلیل خوشه ای کدامند؟ بسته به نیازهای خاص و سطح تخصص شما، گزینه های نرم افزاری زیادی برای تجزیه و تحلیل خوشه ای موجود است. در اینجا چند نمونه هستند:
بستههای نرمافزاری آماری: R و Python گزینههای محبوبی برای تجزیه و تحلیل دادهها هستند و هر دو کتابخانههای مختلفی را برای تجزیه و تحلیل خوشهای ارائه میدهند [4] نرمافزار تجاری: بسیاری از شرکتها نرمافزار تجاری را ارائه میکنند که بهطور خاص برای تجزیه و تحلیل خوشهای طراحی شده است، مانند GeneMarker [6]. اینها می توانند کاربرپسندتر از بسته های نرم افزاری آماری باشند، اما ممکن است گران تر نیز باشند [1]. نرمافزار صفحهگسترده: تجزیه و تحلیل خوشهای معمولاً در نرمافزار صفحهگسترده مانند مایکروسافت اکسل ساخته نمیشود، اما ممکن است افزونههایی در دسترس باشند که این قابلیت را ارائه میدهند [3] در نهایت، بهترین نرم افزار برای شما به نیازها و ترجیحات خاص شما بستگی دارد.
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
درود بر شما کاربر محترم و بزرگوار، به عرض می رساند امروزه هزینه های نگهداری و ارتقای سایت بالا می باشد، لذا جهت ادامه فعالیت مجبور شدیم در بعضی از جاها تبلیغ بگذاریم.
لطفاً با کلیک بر روی لینک های زیر از ما حمایت کنید تا بتوانیم خدمات بهتری ارائه دهیم. مطمئن باشد هیچ مشکلی برای شما پیش نخواهد آمد.
با تشکر.
،
درود بر شما کاربر محترم و بزرگوار، به عرض می رساند امروزه هزینه های نگهداری و ارتقای سایت بالا می باشد، لذا جهت ادامه فعالیت مجبور شدیم در بعضی از جاها تبلیغ بگذاریم.
لطفاً با کلیک بر روی لینک های زیر از ما حمایت کنید تا بتوانیم خدمات بهتری ارائه دهیم. مطمئن باشد هیچ مشکلی برای شما پیش نخواهد آمد.
با تشکر.
،
تجزیه و تحلیل خوشه ای یک روش آماری است که برای سازماندهی نقاط داده به گروه ها (به نام خوشه ها) بر اساس شباهت های آنها استفاده می شود [1][3:][4][5]. اشیاء درون یک خوشه نسبت به اشیاء در خوشه های مختلف به یکدیگر شباهت بیشتری دارند [2][6].
این تکنیک برای کشف الگوها یا ساختارهای پنهان در مجموعه داده های پیچیده مفید است [5].
قبل از اینکه روش پژوهش گراندد تئوری را شرح دهیم، باید با عبارت تحقیق به خوبی آشنا شوید. عبارت تحقیق در دو جایگاه مختلف کاربرد دارد. کاربرد اول عبارت تحقیق در تولید گزاره علمی است که بر بیان انواع مختلف روشهای علمی دلالت دارد. روش پژوهش تاریخی، روش پژوهش تحلیل محتوا، روش پژوهش آزمایشی و … همگی نمونههایی از کاربرد اول عبارت تحقیق هستد.
اکثر دانشجویان با وجود اینکه نمرات مطلوبی در دروس روش تحقیق اخذ میکنند، حین نوشتن پایان نامه با مشکلاتی رو به رو میشوند. ضعف دانشجویان در این زمینه، نوع دیگر عبارت تحقیق است. در این نوع، فرد باید بتواند مراحل دقیقی را برای تولید یک پژوهش و مقاله طی کند. کسانی که به دنبال تولید یک اثر پژوهشی در قالب مقاله یا پایاننامه هستند، بهتر است از کاربرد دوم این عبارت استفاده کنند و با نوشتار کامل پایان نامه آشنا شوند.
روش پژوهش گراندد تئوری روشی کیفی است که بر پایه جمعآوری اطلاعات و دادهها شکل میگیرد. جمعآوری دادهها با استفاده از ابزارهای مختلفی انجام شده که هرکدام طبق نظر پژوهشگر انتخاب میشود. در ادامه با مفهوم اصلی روش پژوهش گراندد تئوری آشنا خواهیم شد.
پژوهش گراندد تئوری چیست؟
واژه گراندد تئوری در لغت، معناهای مختلفی را در بر میگیرد. این واژه معانی همچون نظریه بنیادی، نظریه زمینهای، نظریه مبنایی، نظریه دادهمحور، نظریهپردازی دادهبنیاد، نظریه مفهومسازی بنیادی، رویش نظریه، نظریه برخاسته از داده و… دارد. پژوهشگران تصمیم گرفتهاند که برای جلوگیری از ابهامهای گوناگون، کلمه گراندد تئوری را به کار ببرند.
روش پژوهش گراندد تئوری با دیگر روشهای پژوهش متفاوت است. در دیگر روشهای پژوهش، شروع پژوهش با اتکا به نظریههای موجود شکل میگیرد. اما در روش گراندد تئوری با تدوین نظریه و فرضیه کار را شروع میکنند. گراندد به این معنا است که هر نظریه یا گزاره جزء و زمینهای از دادههای واقعی هستند. این روش پژوهشی زمانی که اطلاعات جامعی نبوده و ضعف دانش و اطلاعات در زمینه پژوهش باشد، مورداستفاده قرار میگیرد. روش پژوهش گراندد بر اساس نظریه استدلال استقرایی انجام میشود. این نظریه با توجه به تجربههای زندگی روزمره، مراودات، مستندات و مشاهدات شکل میگیرد.
پژوهش گراندد تئوری به جمعآوری اطلاعات عمیق در مرحله کیفی و جهتدهی در مرحله کمی کمک بسیاری میکند. از زمانی که این نوع روش پژوهش ابداع شده، الگوهای ساماندهی مختلفی برای اجرای این مسیر ارائه شده است. الگوی اولیه روش پژوهشی گراندد ابتدا توسط گلیزر و اشتراوس ایجاد شده و با همکاری کوربین الگوی دیگری بنیانگذاری شده است. پس از گذشت چندین سال، هرکدام از پژوهشگران مسیر خود را پیش گرفتهاند و الگویی متفاوت از دیگری ارائه دادهاند. پس از اینکه دو رویکرد اولیه شکل گرفت، کارشناسان رویکردهای دیگری را هم معرفی کردند. در شکل زیر میتوانید فرایند تاریخی و تقسیمات روش گراندد تئوری را ببینید.
پس از اینکه گلیزر و اشتراوس همکاری خود را به پایان رسانند، در سال ۱۹۹۰ رویکرد نظاممند سیستماتیک روش پژوهشی گراندد تئوری معرفی شد. گلیزر بهتنهایی در سال ۱۹۹۵ رویکرد ظاهر شونده را برای این روش پژوهش ارائه داد. رویکرد نظاممند سیستماتیک و ظاهر شونده بسیار مورد استقبال قرار گرفت. چارمز در سال ۲۰۰۰ یک رویکرد ساختارگرایانه، شاتزمن در سال ۱۹۹۱ رویکرد ابعادی و کلارک در سال ۲۰۰۳ رویکرد تحلیل موقعیت را به جامعه پژوهشگران معرفی کردند. با گذشت زمان، این الگوها به انواع بیشتری تقسیمبندی شدهاند که در جدول زیر قرار گرفته است.
بهتر است برای آشنایی بیشتر با این رویکردها، به توصیف هرکدام بپردازیم.
رویکرد ظاهر شونده با نام کلاسیک گلیزر هم شناخته میشود.
در رویکرد ظاهر شونده با استفاده از دادهها، نظریهای در فرایند پژوهش شکل میگیرد.
نظریه پژوهش در رویکرد نظاممند اشتراوس و کوربین، به شکل یک مدل پارادایمی (از پیش تعیین شده) است.
در رویکرد ساختگرایانه چارمز، نظریه طبق جمعآوری دادهها از محیط پژوهشگر و تفسیر آن ساخته میشود.
نظریه رویکرد موقعیتی کلارک، بر اساس توجه مداوم به موقعیت سوژه و عنصرهای انسانی یا غیرانسانی که در سوژه تأثیرگذار هستند، شکل میگیرد.
در روش تحلیل ابعاد شاتزمن، نظریه پژوهش با در نظر گرفتن ابعاد مختلف اثرگذار بر پدیده اصلی پیادهسازی میشود.
رویکردهای روش گراندد تئوری
به طور کلی میتوان گفت که روش گراندد تئوری از سری روشهای کیفی در پژوهش است که از ابتدای پیدایش با تحولات زیادی روبهرو شده است. طبق نظر پژوهشگران احتمال وجود تحولات بیشتر در آینده هم وجود دارد. اکثر پژوهشگران، نظریههای خود را با استفاده از رویکرد پنجگانه میسازند؛ اما رویکردهای دیگری هم در روش گراندد تئوری مورد استفاده قرار میگیرد. لازم است برای آشنایی بیشتر، رویکردهای دیگر را توضیح دهیم.
رویکرد انتقادی الیور در روش گراندد تئوری
رویکرد انتقادی الیور تأکید بر ساخت نظریه با رویکرد اشتراوس و کوربین را دارد. این رویکرد با کاربرد رئالیست انتقادی شکل میگیرد. همچنین به بررسی و تحلیل واقعیتهای اجتماعی از ابعاد سهگانه ” واقعیت بهعنوان حوزه ساختار”، “مکانیزم واقعه بهعنوان حوزه رخدادها” و “تجربه بهعنوان حوزه ادراک و تجربیات” میپردازد.
رویکرد انعکاسی الوسون و اسکالبرگ در روش پژوهش گراندد تئوری
رویکرد انعکاسی الوسون و اسکالبرگ در راستای ساخت نظریه با در نظر گرفتن انعکاس نگرش پژوهشگر است. این نگرش بر جمعآوری داده، تحلیل، تفسیر و نتیجهگیری تأکید بسیاری دارد.
تعبیر دیگری هم برای این رویکرد وجود دارد. پژوهشگران میتوانند برای استفاده از این رویکرد، طوری پیش بروند که به نتیجه موردنظر خود برسند. برای مثال پژوهشگر میتواند جامعه آماری را طوری انتخاب کند که نگرشها در مصاحبه با افراد انعکاس پیدا کند. پژوهشگر میتواند مقولهبندی، سؤالات، کدگذاری یا معانی و مفاهیم را طوری با نگرش خود پیش ببرد تا نتیجه پژوهش حاصل اندیشههای خود باشد. البته ممکن است که این اتفاقها بدون قصد و ناخودآگاه برای پژوهشگر رخ دهد و قصد تأثیرگذاری بر پژوهش نداشته باشد.
رویکرد نظریه چندگانه گولدکوهل و کرانهولم
رویکرد نظریه چندگانه گولدکوهل و کرانهولم کمی با دیگر رویکردها متفاوت است. در مرحلههای از پیش تعیین شده، میتوانید از نظریههای موجود برای الهامبخشی و مقایسه دادهها استفاده کنید.
رویکرد فمینیستی ووست در روش گراندد تئوری
این رویکرد بر معرفتشناسی فمینیسم، شنیدهشدن صدای زنان تحت تبعیض جنسیتی و رفتارهای ناعادلانه تمرکز دارد. این رویکرد نشان میدهد که روش گراندد تئوری فمینیستی تنها یک روش پژوهش نیست. از نظر رویکرد فمینیستی، گراندد تئوری رویکردی اضافهتر از دیگر رویکردها است که آن را بازتاب تأکید بر رویکرد انسانی و اجتماعی میدانند.
رویکرد نظریه بصری کونکی
رویکرد نظریه بصری کونکی یکی از رویکردهای روش گراندد تئوری است که بر دادههای بصری و مدل تصویربرداری چندتایی تأکید دارد. محورهای اصلی این رویکرد، تلاش بر خلق تصویر، ایجاد ارتباط با تصاویر بصری، محصول بصری، پذیرش یک تصویر و ابعاد بصری نمایش و روش تحلیل اطلاعات بصری است.
رویکرد نظریه مطلع تورنبرگ
رویکرد نظریه مطلع تورنبرگ، سعی بر ایجاد نظریههایی در راستای ادبیات پژوهش و چارچوبهای نظری موجود دارد. این رویکرد، نظریههای پیشین را با دقت و حساسیت بالا مورد بررسی قرار میدهد و استفاده از این نظریه هارا منع نمیکند.
رویکرد کمی گراندد تئوری
رویکرد کمی گراندد تئوری در اجرای پژوهش، رویکردی جدید نیست و به پژوهشگران اجازه میدهد تا با کمک روش استقرایی در ایجاد نظریه از دادههای کمی کمک بگیرند. این رویکرد بر این مبنا است که در نظریه زمینهای، از دادههای کمی یا ترکیب روشهای تحلیل کیفی و کمی باید استفاده کرد.
رویکرد نظریههای نوظهور خنیفر
رویکرد نظریههای نوظهور تأکید بر استقلال اندیشههای مصاحبهشونده دارد. باید در ساخت نظریه از نظرات متفاوت مصاحبهشوندگان صحبت کرد و تمامیت اندیشه آنها را در نظریه نهایی استفاده کرد.
در چه پژوهشهایی میتوان از روش گراندد تئوری استفاده کرد؟
پژوهشهایی که نظریهای ندارند یا نیاز به گزاره و فرضیه دارند، از سری پژوهشهایی هستند که میتوان از روش گراندد تئوری استفاده کرد. در جدول زیر این موارد را بهصورت شفافتر بیان کردهایم.
همانطور که میدانید، فرضیه یک حدس هوشمندانه است که طبق مشاهدات و نظریههای مختلف بیان شده و قابلبررسی است. در نتیجه برای بیان فرضیه، باید با مبانی نظری پژوهش آشنا باشید. در صورتی که اطلاعات نظری لازم را برای تولید نظریه پژوهش ندارید، میتوانید با استفاده از روش گراندد تئوری فرضیه را بسازید.
یکی از ویژگیهای مثبت نظریه خوب، عام بودن آن است. عام بودن نظریه به این معناست که بتوان با آن، بسیاری از امور را تبیین کرد. البته این ویژگی ممکن است گاهی چالشبرانگیز هم باشد. بهتر است برای چالش برانگیز بودن این ویژگی مثالی بزنیم. یک تور ماهیگیری بزرگ را در نظر داشته باشید. بزرگی این تور ماهیگیری موجب فرار ماهیهای کوچک میشود. در این شرایط از روش پژوهش گراندد تئوری استفاده میکنیم. نظریهای که حاصل از این روش به دست میآید، تئوری محدود با رویکردی واقعی است.
این روش پژوهش از الگوهایی همچون اگر پس و آنگاه استفاده میکند تا موجبات علی رخداد فراهم شود و به پیامد یا نتیجهای برسیم. روش گراندد تمام اطلاعات، محتوا و دادهها را منبعی برای ایجاد نظریه و حل پژوهش میداند. پژوهشگران زمانی از روش گراندد تئوری استفاده میکنند که موضوع تحت مطالعه در پژوهشهای قبلی موردتوجه قرار نگرفته باشد؛ بنابراین این روش زمانی استفاده میشود که هدف از مطالعه تدوین، تعدیل یا اصلاح نظریه باشد.
فرایند اجرای پژوهش گراندد تئوری
مراحل اجرای فرایند پژوهشی گراندد تئوری به صورت خلاصه در جدول زیر قرار گرفته است. در ادامه به بررسی هرکدام از این موارد میپردازیم. مرحلههای اجرای فرایند گراندد به انتخاب الگو یا رویکرد آن وابسته است.
یکی از مهمترین ویژگیهای گراندد تئوری، همزمانی مرحله جمعآوری داده با تجزیه تحلیل و مقایسه مداوم دادهها است. گام اول اکثر رویکردها، بر جمعآوری داده و منابع مورداستفاده تمرکز دارد. مهمترین منبعی که در این روش برای جمعآوری دادهها استفاده میشود، مصاحبه است. برای تهیه مصاحبه، پژوهشگر باید یک نمونه (شرکتکننده یا مصاحبهشونده) انتخاب کند. سپس با توجه به هدف مدنظر پژوهش، دادههای مرتبط را جمعآوری کند.
رویکردهای اصلی گراندد تئوری
طراحی پژوهش باید برای هرکدام از پنج رویکرد اصلی گراندد تئوری انجام شود. این پنج رویکرد گراندد تئوری شامل رویکرد کلاسیک گلیزر، رویکرد نظاممند اشتراوس و کوربین، رویکرد ساختارگرای چارمز، تحلیل موقعیت کلارک و تحلیل ابعاد شاتزمن است. البته توجه داشته باشید که رویکردهای اصلی و اولیه گراندد تئوری متعلق به گلیزر و اشتراوس است. در ادامه به توصیف و بررسی هرکدام از این رویکردهای اصلی میپردازیم.
رویکرد گلیزر
رویکرد گلیزر نیاز به ذهنی سرشار از حساسیت نظری دارد تا به دنبال اطلاعات و دادههای خاص برود. خلاقیت در پیادهسازی نظریه، پایه استفاده از این رویکرد است. رویکرد گلیزر یک رویکرد ظاهر شونده است؛ زیرا با استفاده از مراحل سهگانه تحلیل داده از جمله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به نظریه میرسید. رویکرد گلیزر شامل انواع کدگذاری است که در جدول زیر قرار دادهایم.
در روش کدگذاری باز، دادهها به صورت آزاد کدگذاری میشود تا محور پژوهش مشخص شود. محور پژوهش یا مقوله محوری مشخص میکند که چگونه مشارکتکنندگان (مصاحبهشونده) مشکل اصلی خود را در راستای مسئله طرح شده، حل کنند. پس باید در ابتدای کار که تصمیم به استفاده از کدگذاری باز داشتید، به دنبال متغیر محوری یا اصلی باشید. کدهای نظری به ایجاد ارتباط میان کدهای واقعی کمک میکند. کدهای واقعی نتیجه کدگذاری باز و انتخابی است که مجدد بهصورت خودجوش متصل شدهاند. پس میتوان گفت که کدهای واقعی بدون کدهای نظری، تهی و بیارزش هستند.
رویکرد گلیزر برای تلفیق مقولهها به خانوادههای کدگذاری و مدلسازی اشاره میکند؛ اما رویکرد استراواس با استفاده از یک پارادایم کدگذاری شده است. گلیزر برای تلفیقکردن این کدهای واقعی، ۱۸ گروه یا خانواده از کدهای نظری را به عنوان الگو تلفیق کرد. این ۱۸ خانواده همپوشانی بسیار با یکدیگر داشتهاند. گلیزر پژوهشگرها را برای تعیین نحوه پیوند واژهها آزاد گذاشته است و تلفیق کدها هیچگونه محدودیتی ندارد. در جدول زیر چهار نمونه از خانوادههای کدگذاری شده گلیزر قرار دارد.
گلیزر در مطالعات بعدی خود، نمونههای دیگری را هم معرفی کرده است تا ذهن پژوهشگر را آزاد کند و دیدگاه وسیعتری به او ببخشد. باور اصلی گلیزر بر این مبنا است که نظریه باید بهصورت طبیعی و خلاقانه از دادهها بیرون آید. در مقابل آن، اشتراوس و کوربین بر این عقیده هستند که چارچوب باید یکسان و از پیش تعیین شده بوده تا خروجی دادهها و نظریه نهایی در این راستا باشد.
رویکرد اشتراوس و کوربین در گراندد تئوری
همانطور که پیشتر گفتیم، رویکرد نظاممند اشتراوس و کوربین بر مبنای یک چارچوب از پیش تعیین شده است. این رویکرد در مدل یک پارادایم مرتب و معین گام برمیدارد. از سری محبوبیتهایی که این رویکرد دارد، دستورالعمل و مسیر شفاف آن است. کدگذاری باز، فرایندی است که داده و مفاهیم در آن شناسایی شده و در نهایت ابعاد آن کشف میشود. در کدگذاری محوری، مرتبط کردن مقولههای فرعی صورت میگیرد. محوریت کدگذاری انتخابی بر پایه یکپارچگی نظریه است. یکی از اهداف مدنظر برای جمعآوری دادههای کیفی در این رویکرد، پیادهسازی مقولههایی در قالب یک مدل پارادایمی است.
هرکدام از مقولههایی که در مدل پارادایمی رویکرد اشتراوس و کوربین استفاده میشود، در جدول زیر بهصورت مختصر توصیف شدهاند.
رویکرد اشتراوس و کوربین بر این نظر است که قرارگرفتن این مقولهها در یک مدل، کمک میکند تا پژوهشگر بهصورت نظاممند داده هارا به هم مرتبط کرده و شیوهای مناسب به کار گیرد.
رویکرد چارمز
مبنای این رویکرد بر واقعیتهای چندگانه و تفسیری قرار دارد. رویکرد چارمز عقیده دارد که هر انسان از ادراک، فهم و تعبیر متفاوتی از جهان پیرامون خود میرسد. زیرا این موارد با منافع، ارزشها و علایق انسانها خو میگیرد. در رویکرد چارمز، پژوهشگر به دنبال این است که بداند در هر موقعیتی سوژه یا افراد چه میگویند. این رویکرد کمک میکند تا پدیده واقعی باشد و این امکان را دارد تا در زمینههای خاص خود را نشان دهد. ادراک، علایق، منافع همگی در نتیجه پژوهش اثرگذار است. پژوهش به صورت گسترده از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد. اگر پژوهشگر بخواهد برای حل پژوهش خود از این روش استفاده کند، باید مشاهدات خود را با مشارکت بیشتری انجام دهد و با تحلیل و دروننگری، اعمال گروههای مختلف را مورد آزمایش قرار دهد.
تعارض گروههای مختلف به پژوهش مدنظر میتواند راهی برای پیداکردن نظریه پژوهش باشد. پژوهشگر برای استفاده از این رویکرد نباید خود و مستندات را محدود کند. در این روش باید به آشکارسازی موارد جزئی و برداشتها، خواستهها و انتظارات پرداخت. شاید بتوان گفت که خانم چارمز با ارائه این رویکرد به مطالعه مردمنگارانه پرداخته است. مطالعه مردمنگارانه به این معناست که پژوهشگر از طریق مشاهده، سند، مصاحبه و دیگر راههای جمعآوری داده به مطالعهای عمیق و چندگانه دست یابد.
در رویکرد چارمز نیاز است که پژوهشگر علاوه بر ارتباط و تماس نزدیک با مردم، دادهها و شواهد را به خوبی مقایسه و تحلیل کند. پژوهشگر موظف است اطلاعات و حرفها را جزءبهجزء در پژوهش ثبت کند. رویکرد چارمز بر رویکرد گلیزر تأکید داشته و اشاره به نداشتن چارچوب حین پژوهش دارد. در این راستا، داشتن یادداشتهای تفسیری پژوهشگر بسیار قابل اهمیت و مهم است. پژوهشگر باید بداند که این دادهها تنها برای پژوهش کافی نیستند و باید معنا، تفسیر و موقعیت را هم تحلیل و یادداشتبرداری کند. به طور کلی میتوان گفت که تعامل عینی و ذهنی پژوهشگر، نظریه این رویکرد را میسازد.
تفاوت رویکرد چارمز با رویکردهای قبلی این است که پژوهشگر باید اجازه دهد تا روش موردنظر مسئله پژوهش، شکل بگیرد. برای اینکه از کافی بودن دادهها اطمینان حاصل کنید، بهتر است سؤالاتی که در جدول زیر قرار دارد را از خود بپرسید.
از سری نکات مهمی که حین پژوهش باید به آن توجه داشته باشید، احترام به نظر مصاحبهشونده یا شرکتکنندگان است. این مسئله بدین معنا نیست که پژوهشگر همه دیدگاه هارا بپذیرد. تنها باید نظر شرکتکننده را تفسیر و بدون تحمیل نظر خود، داده هارا جمعآوری و تحلیل کند. هر دادهای از جمله واژههای پیچیده، نمودار و نقشههای مفهومی که اطلاعات را مبهم کند از اعتبار نظریه میکاهد. پژوهشگر در این شرایط به جای استفاده از روش کدگذاری نظاممند، نظریه را از درون دادهها بیرون میکشد. تولید نظریه نیاز به خلاقیت فردی پژوهشگر دارد تا با قدرت نویسندگی و تخیل خود، نظریه را ایجاد کند. تولید نظریه با استفاده از جملات مفید و مختصر از دل مصاحبه شکل میگیرد.
رویکرد کلارک
روش ادل کلارک با نام گراندد تئوری موقعیتی شناخته میشود. این روش بر پایه رویکرد اشتراوس و کوربین بنیانگذاری شده و بر موقعیت تمرکز دارد. کلارک در استفاده از این روش تأکید کرده که پژوهشگر باید به طور دائم دنبال موقعیت سوژه موردمطالعه یا عناصر انسانی و غیرانسانی اطراف سوژه باشد. به عبارتی میتوان گفت که اثرگذاری اطراف سوژه یکی از موضوعات مهم در این رویکرد است. علاوه بر موارد ذکرشده، تمرکز بر سؤالات زیر هم خواهد بود.
چه کسی و چه چیزی در موقعیت سوژه موردمطالعه وجود دارد؟
اهمیت این موقعیت برای چه کسی است؟
عناصر تاثیرگذار بر موقعیت کنونی چیست؟
در رویکردی که ادل کلارک ارائه داده است، بهجای استفاده از ” زمینه ” مفهوم ” موقعیت ” خود را نمایان میکند. زیرا بر این باور است که موقعیت مدام در دگرگونی شرایط تأثیرگذار است. نقشه کردن یکی از وجههایی است که این روش را بر دیگر رویکردها متمایز کرده است. در رویکرد کلارک، نقشه شامل تمام اطلاعاتی است که پژوهشگر بهصورت تکوینی، رفت و برگشتی و پلکانی جمعآوری میکند. پروسه نقشه کردن به مصورسازی، تجسم بخشیدن به اندیشه و آشکارسازی کردارهای گفتمانی کمک میکند. نقشهای کردن موقعیت یک فرایند و عمل تکرارشونده است که در سهگام اساسی شامل موقعیت، عرصه و وضعیت پیادهسازی میشود. در جدول زیر این موارد به صورت دقیقتر قرار دارد.
برای شناسایی و تشخیص عناصر در این مرحله باید پرسشهای زیر را در پژوهش استفاده کنید.
عناصر تشکیلدهنده این موقعیت خاص چیست؟
در این موقعیت چه کسانی با چه آئینی وجود دارند؟
معانی نمادین و ساختارها چیست؟
موقعیت مدنظر شامل چه گروهها، قشرها، نهادها یا ساختارها میشود؟
چه تمایزهایی در موقعیت مشاهده میشود؟
گفتمانهای موجود در موقعیت چیست؟
چه تمایزهایی در موقعیت وجود دارد؟
حوزههای نفوذ یا قدرت در این موقعیت کداماند؟
در مرحله بعد باید به تهیه یک نقشه عرصه پرداخت. این مرحله به ایجاد پیوند بین مقولهها کمک میکند. سؤالاتی که در این مرحله به کمک شما میآیند، به شرح زیر است.
جهانهای اجتماعی مختلف، چگونه حول گفتمانها و علایق و منافع مشترک به وجود میآیند؟
این جهانها چگونه عمل یا اختلاف پیدا میکنند؟
در مرحله سوم پژوهشگر به تهیه نقشه وضعیت میپردازد. آمادهسازی این نقشه کمک میکند تا مقولههای مرتبط با هم نمایش داده شوند. سؤالات موردنیازی که در این بخش باید پرسیده شود، شامل موارد زیر است.
فعل و انفعالات در جریان کداماند؟
مسیر غیرخطی فرایندها و فعالیتها در میدان نیرو، چگونه پیش میرود؟
سناریوهای موجود چیست؟
چه اتفاقاتی منجر به چه آثار و نتایجی میشود؟
رویکرد شاتزمن در پژوهش گراندد تئوری
این رویکرد نیاز به چشمانداز دارد و داشتن چشمانداز از ضرورتهای این رویکرد است. استفاده از چشمانداز در این رویکرد برای تحلیل در فرایند و مقایسه دائمی دادهها است. پایه شکلگیری یک دانشنامه، مدخل نویسی است. دانشنامه باید به یک نوع ژانر خاص و مدیریت مدخلها بپردازد. در نهایت با مفهومسازی بین واحدهای قابل مدیریت، ارتباط برقرار خواهدشد. این ارتباط، واحدهای دانش را به صورت یک کلیت منسجم پیادهسازی کرده و دانشنامه جامع ایجاد میشود.
دانشنامه، نمایی از دانش را ارائه میدهد که پوشش موضوعی دانشنامه را در بر گیرد. در نتیجه میتوان گفت که با استفاده از رویکرد شاتزمن، هر پدیده در قالب دانشنامه است و تمام مدخلهای معنایی در این دانشنامه جمعآوری میشود. در رویکرد شاتزمن، پژوهشگر باید تمام دادهها و شواهد را تک به تک نامگذاری و نشانهگذاری کند و هیچ یک از تجربه هارا از قلم نیندازد. شاتزمن به مفهومسازی بسیار اهمیت داده و این موضوع را به رقص پردازی یا کوریو گراف تشبیه کرده است که به طراحی حرکات پیچیده پرداخته میشود. رویکرد شاتزمن در پژوهشهای گراندد تئوری به صورت چند گام غیرخطی توصیف شده است که در جدول زیر قرار گرفته است.
نکات نمونهگیری در روش گراندد تئوری
در استفاده از روش پژوهش گراندد تئوری باید به نکات مختلفی توجه داشته باشید، تا پژوهش شما به شیوهای درست به نظریه برسد. بهطورکلی روش گراندد تئوری به جامعه آماری بزرگ اهمیتی نمیدهد و مبنای این روش بر موقعیتهای خاص تمرکز دارد. دامنه کار در این روش را موضوع و مسئله پژوهش مشخص میکند. برای مثال اگر پژوهش در راستای وجود مشکل در سازمانهای خاص باشد، باید از افرادی باتجربههای مشترک کمک بگیریم. چارچوب انتخاب نمونه در روش گراندد باید بر حسب موضوع، مسئله و موقعیت باشد. این به معنای هدفمند بودن این روش است. نظری بودن یکی دیگر از چارچوبهای نمونهگیری است. نظری بودن در رویکرد به این معناست که کفایت لازم برای رسیدن به اکتشافات نظریه وجود داشته باشد. چارچوب نمونهگیری در این روش پژوهش با استفاده از دو معیار اندازهگیری میشود که در جدول زیر مورد بررسی قرار گرفته است.
تعیین مقدار نمونه و سؤالات پژوهش به موقعیت بستگی دارد. نمونهگیری پژوهشی که در مرحله صفر باشد نیاز به افراد با تجربه و مملو از اطلاعات دارد که از طبقههای اجتماعی مختلفی برخوردار باشند. برای مثال اگر پژوهشی در دانشگاه شکل گرفت باید بررسی کرد که چه گروههایی از افراد حاضر در دانشگاه (اساتید، کادر اجرایی، دانشجویان) درگیر این مسئله خواهند شد. سپس به دنبال انتخاب نمونه و جمعآوری اطلاعات میپردازیم. جمعآوری اطلاعات باید به حدی پیش برود که دادهها تکراری شوند. در این زمان میتوان گفت که دادهها به حد کافی گردآوری شدهاند. اگر به این مرحله نرسیدهاید، ممکن است در انتخاب نمونه یا فضای جمعآوری اطلاعات اشتباه کردهاید؛ بنابراین توجه داشته باشید که حجم نمونه در حین کار مشخص خواهد شد. همچنین علاوه بر افراد میتوان فضا و موقعیت را مورد بررسی قرار داد.
نکات مهم در جمعآوری اطلاعات
مسیرهای پژوهش در این روش با نظریهای خاص آغاز نمیشود. این رویکرد با تکیه بر داده موقعیتهای خاص شروع شده و به نظریه نهایی ختم خواهد شد. تعامل و بررسی دادهها در این رویکرد نیاز به ذهنی باز و نظریهپرداز دارد. حساسیت نظری یکی دیگر از مسائلی است که باید در جمعآوری دادهها و اطلاعات به آن توجه کنید. داشتن حساسیت نظری کمک میکند تا پژوهشگر به فعالیتهایی از جمله تماس ذهنی متفکرانه با موقعیت خاص، مشاهده عمیق و کاربردی، طرح سؤالهای مناسب برای مصاحبه، تحلیل و آنالیز درست و… بپردازد. به صورت کلی پژوهشگر باید با اشراف کامل نظری به پژوهش و آنالیز دادهها داشته باشد تا بتواند به نظریهای خلاقانه برسد. در این جدول اشاره شده که پژوهشگر در رویکردهای متفاوت به دیدگاههای مختلفی دست پیدا کرده است.
همانطور که گفته شد، جمعآوری اطلاعات و دادهها در روش گراندد تئوری به صورتهای مختلفی انجام میشود که این روشها شامل مشاهده، مصاحبه، بررسی مدارک، نظرات مشارکتکنندگان و تحلیل شخصی پژوهشگر است. مصاحبه بهصورت مستقیم با شرکتکننده انجام میشود و ارزیابی عمیقی بر روی ادراک، نگرش و علاقه فرد مقابل صورت میگیرد. مصاحبه در رویکرد گراندد تئوری به صورت باز یا نیمه ساختاریافته انجام خواهدشد. در مصاحبههای این روش، سؤالات به صورت استاندارد طرح شده و پاسخ پیش فرضی ندارند.
جمعآوری دادهها با توصیف موقعیت شروع شده و طوری پیش میرود که شناخت وضعیت تنها قابل اهمیت است. این مرحله با نام توصیف غنی شناخته میشود. توجه داشته باشید که در این مرحله دادههایی مانند مکانها، کنش و رخدادها جمع آوری شده و به دنبال الگوی از پیش تعیین شده نخواهیم بود.
نکات موردنیاز در تحلیل یافتهها
تحلیل یافتهها در این رویکرد با استفاده از خردکردن، مفهوم پردازی، نامگذاری و مقولهبندی دادهها شکل میگیرد. اکثر رویکردها حین جمعآوری داده به تحلیل آن هم میپردازند. البته ممکن است که پس از اتمام جمعآوری دادهها، مجدد به تحلیل آنها پرداخته شود. این تحلیل تا زمانی که پژوهشگر به اشباع نظری برسد، ادامه پیدا میکند. عناصر روش گراندد در جدول زیر است.
ابتدا جملات و دادههای جمعآوریشده در یک جدول قرار میگیرند. سپس به دادهها یک کد معین اختصاص میدهند. در نتیجه با شناسایی کدها یک عنوان مفهومی در نظر گرفته میشود. در مرحله بعد مفاهیم مشترک را شناسایی کرده و مقولههای فرعی را محدود میکنیم. درنهایت با تشخیص ویژگیهای مشترک این مقولههای فرعی، مقوله اصلی را سازماندهی میکنیم.
کوچکترین واحد دادهای که پژوهشگر به دست میآورد هم قابلتحلیل است، زیرا دارای یک کد معرف است که شامل ابزار، منبع داده و مشخصات مشارکتکننده خواهد بود. هرکدام از کدگذاریها در این رویکرد با علامت و کدهای مشخصی نشانهگذاری میشوند. برای مثال کد مصاحبه IN، پرسشنامه بازQN، مشاهده OB، اسنادDO، تأملات شخصی SE و …. است. به همین ترتیب بقیه ابزارها کدگذاری خواهندشد.
فرایند کدگذاری در رویکردهای گلیزری، اشتراوسی دارای شباهتهایی است؛ اما به طور کلی تفاوتهای آنها بر رویکرد غالب است. در رویکرد نظاممند اشتراوسی کدگذاری جزئیات و حساسیتهای بیشتری را شامل میشود؛ اما در رویکرد گلیزری قواعد کمتری در پیادهسازی کدگذاری به کار گرفته شده است.
انواع کدگذاری
کدگذاری در رویکرد دادهبنیاد به سه صورت باز، انتخابی و محوری صورت میگیرد که در این بخش با مفهوم این سه مورد آشنا خواهیم شد.
کدگذاری باز
در روش کدگذاری باز به کوچکترین داده و مفهوم هم کد اختصاصی داده میشود. به عبارتی هرچه واحدها کوچکتر شود، بهتر است. واحد معنادار میتواند یک جمله یا یک بند بزرگ باشد. نکته مهم این است که مفاهیم از دادههای مشخص باشد و از ذهن غیر استقرایی و نظریههای قبلی شکل نگرفته باشد. ملاحظات جدول زیر به توصیف کدگذاری باز پرداخته است.
سؤالهایی که در کدگذاری باز پرسیده میشود، در این جدول به صورت کامل قرار دارد.
کدگذاری محوری
پس از مطرحکردن کدگذاری باز توسط اشتراوس و کوربین، گلیزر مبحث کدگذاری انتخابی یا نظری را عنوان میکند. در کدگذاری نظری باید مقولهها و مفاهیم توسط پژوهشگر مقایسه شود و بر اساس روابط مدنظر ترکیب، ادغام یا خلاصه شوند. البته توجه داشته باشید که این مقایسه با نتایج کدگذاری باز انجام میشود. انجام پژوهش با استفاده از رویکرد کدگذاری اشتراوس و کوربین میتواند به پژوهشگر کمک کند تا گامی بزرگ در راستای الگوی پارادایمی بردارد. استفاده از رویکرد گلیزر و کدگذاری محوری به پژوهشگر این امکان را میدهد تا نظریهای حرفهای خلق کند. در نتیجه هیچ مرزی را نمیتوان برای استفاده از کدگذاری باز یا محوری انتخاب کرد.
در نظر داشته باشید که مهمترین اقدامات برای مرحله کدگذاری شامل مقایسه و شناسایی روابط، کشف مقوله اصلی و اطمینان از محورهای مقولهای است. شناسایی و کشف پدیده اصلی مهمترین مقوله هستهای است. نمونه مقولهای کردن چندسطحی را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
مقولههای هستهای، پژوهشگر را به کدگذاری محوری میرساند و شفافیت بیشتری در پژوهش ایجاد میکند. برای انتخاب مقوله محوری باید به ویژگیهای زیر توجه داشته باشید.
کدگذاری انتخابی
کدگذاری انتخابی در نظر اشتراوس و کوربین یا گلیزر بهعنوان یک پیدایش نظریه شناخته میشود. در نظر داشته باشید که کدگذاری انتخابی به صورت یک مرحله جدا در پایان پژوهش نیست و در طی کدگذاری باز اتفاق میافتد. نظریه برآمده از دادهها، نظریهای در حد میانی است که باید دارای ویژگیهایی باشد.
مهمترین فعالیتهای کدگذاری انتخابی در جدول زیر درج شده است.
کدگذاری انتخابی با یکپارچه سازی و بهبود مقولههای موجود، به آرایش خاصی از نظریهها میرسد. در این مرحله پژوهشگر باید همانند یک نویسنده مقولات، یادداشتها، نوشتههای کدگذاری و دیگر مستندات خود را به مقولات محوری ربط دهد.
زمانی که به عنوان یک پژوهشگر، نظریه شما با روش گراندد تئوری به دست آمد، باید به پارامترهای مختلفی توجه داشته باشید. اعتباربخشی، باورپذیری، انتقالپذیری، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری از سری مواردی است که باید نظریه شمارا در بر بگیرد. با استفاده از رویکردها، اعتبار نتیجه پژوهش و یافتههای خود را بسنجید تا اطمینان بیشتری از نتیجه کار خود داشته باشید.
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
درود بر شما کاربر محترم و بزرگوار، به عرض می رساند امروزه هزینه های نگهداری و ارتقای سایت بالا می باشد، لذا جهت ادامه فعالیت مجبور شدیم در بعضی از جاها تبلیغ بگذاریم.
لطفاً با کلیک بر روی لینک های زیر از ما حمایت کنید تا بتوانیم خدمات بهتری ارائه دهیم. مطمئن باشد هیچ مشکلی برای شما پیش نخواهد آمد.
با تشکر.
،
درود بر شما کاربر محترم و بزرگوار، به عرض می رساند امروزه هزینه های نگهداری و ارتقای سایت بالا می باشد، لذا جهت ادامه فعالیت مجبور شدیم در بعضی از جاها تبلیغ بگذاریم.
لطفاً با کلیک بر روی لینک های زیر از ما حمایت کنید تا بتوانیم خدمات بهتری ارائه دهیم. مطمئن باشد هیچ مشکلی برای شما پیش نخواهد آمد.
با تشکر.
،
روش تحقیق کیفی و تحقیق کمی در چند جنبه متفاوت هستند. در ادامه، تفاوتهای کلیدی بین این دو روش را بررسی خواهیم کرد:
هدف تحقیق: در تحقیق کمی، هدف اصلی تحقیق، اندازهگیری و توصیف روابط علّی و پیشبینی پدیدهها است. در حالی که در تحقیق کیفی، هدف اصلی تحلیل عمیق و درک فرآیندها، تجربیات، و معانی اجتماعی است.
طراحی تحقیق: در تحقیق کمی، طراحی تحقیق معمولاً شامل تعریف مشکل، فرضیهها، جمعآوری دادهها، تجزیه و تحلیل آماری و نتیجهگیری است. در حالی که در تحقیق کیفی، طراحی تحقیق معمولاً شامل انتخاب روشهای گردآوری دادهها مانند مصاحبه، مشاهده، گفتمانشناسی، تحلیل محتوا و تحلیل زمینهای است.
نوع دادهها: در تحقیق کمی، دادهها به صورت اعداد و مقادیر مشخص اندازهگیری میشوند و به روشهای آماری تحلیل میشوند. در حالی که در تحقیق کیفی، دادهها به صورت متنی، تصویری و صوتی جمعآوری میشوند و به روشهای تفسیری و تحلیل کیفی تجزیه و تحلیل میشوند.
نمونهگیری: در تحقیق کمی، نمونهگیری معمولاً به صورت تصادفی و با استفاده از روشهای آماری صورت میگیرد. در حالی که در تحقیق کیفی، نمونهگیری معمولاً به صورت هدفمند و با استفاده از تکنیکهایی مانند نمونهگیری گرهای و تکثیر نمونهها صورت میگیرد.
تحلیل دادهها: در تحقیق کمی، تحلیل دادهها اغلب با استفاده از روشهای آماری مانند آزمون فرضیهها و مدلسازی آماری صورت میگیرد. در حالی که در تحقیق کیفی، تحلیل دادهها به صورت تفسیری، تحلیل محتوا، تحلیل گفتمان و تحلیل نظریهبنیادی صورت میگیرد.
با این حال، ممکن است در برخی تحقیقات،روش تحقیق کیفی و تحقیق کمی با هم ترکیب شوند و به عنوان روش تحقیق مختلط استفاده شوند. در این صورت، تحقیقگران از مزایای هر دو روش استفاده میکنند تا به نتایجی گستردهتر و جامعتر برسند.
پارادایم هایی برای ارزیابی کیفیت و سنجش روایی و اعتبار تحقیقا ت کیفی
پارادایم تفسیرگرایی و اثبات گرایی
روش شناسان كيفي معيارهاي بسيار متنوعي را براي ارزيابي داده ها و گزارشهاي كيفي پيشنهاد كرده اند كه ذكر همة آنها در اين نوشتار امكانپذير نيست. ازسال 1980 رویکردهای ارزیابی تحقیقات کیفی متفاوت شدند و به صورت الگوهای متفاوتی توسط برخی صاحب نظران ارائه شد.
تحلیل آماری
statistical analysis
نتیجه این کهﻣﺤﻘﻘﺎن ﻛﻴﻔﻲ در ﺑﺮاﺑﺮ رﻫﻴﺎﻓﺖ کمی رواﻳﻲ مقاومت می کنند ، ﭼﺮا ﻛﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ آن اﺑﺰاري ﺳﺮد، ﻣﻜﺎﻧﻴﻜﻲ، ﺻﻮري و ﺛﺎﺑﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺤﻘﻖ ﻣﻜﺮرا آن را به مواد ﺑﻲ ﺟﺎن و ﺳﺎﻛﻦ ﺗﺰرﻳﻖ ﻛﺮده و ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻲ ﺑﺮد .
هامرسلی روایی کیفی را چنین تعریف می کند: رواﻳﻲ کیفی ﺑﻪ ﻣﻴﺰاﻧﻲ از ﺳﺎزﮔﺎري اﻃﻼق ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ از ﻃﺮﻳﻖ آن، ﻣﻮارد ﺑﻪﻳﻚ ﻣﻘﻮﻟﻪ ي ﻣﺸﺎﺑﻪ، ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮔﺮان ﻣﺘﻔﺎوت ﻳﺎ ﻳﻚ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮔﺮ واﺣﺪ در ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﻫﺎ و ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻫﺎي ﻣﺘﻔﺎوت اﻟﺼﺎق می شود.( (Hammersley،1992)
در ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻴﻔﻲ، رواﻳﻲ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از اﻃﻤﻴﻨﺎن ﭘﺬﻳﺮي و ﻫﻤﺴﺎزي؛ ﺟﻬﺖ دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻫﺪف، ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻛﻴﻔﻲ ﻃﻴﻔﻲ از ﺗﻜﻨﻴﻚ ﻫﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ، ﻣﺸﺎﻫﺪه، ﺗﺼﺎوﻳﺮ، اﺳﻨﺎد و ﻣﺪارك و ﻏﻴﺮه را ﺟﻬﺖ ﺛﺒﺖ ﻣﺸﺎﻫﺪات ﺧﻮد ﺑﻪ طور هماهنگ به کار می گیرند.
در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﻔﻬﻮم رواﻳﻲ، ﻣﻔﻬﻮم اﻋﺘﺒﺎر ﻧﻴﺰ در ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻛﻴﻔﻲ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺑﻮده و ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﭘﻠﻲ ﺑﻴﻦ ﺳﺎزه و داده ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﺷﻮد .
ﻫﺎﻣﺮﺳﻠﻲ، اﻋﺘﺒﺎر ﻛﻴﻔﻲ را ﭼﻨﻴﻦ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮده اﺳﺖ: با ﻣﻔﻬﻮم اﻋﺘﺒﺎر ﻛﻴﻔـﻲ ، ﻣـﻦ ﺣﻘﻴﻘـﺖ را ﻣـﺪﻧﻈﺮ دارم، ﻳﻌﻨـﻲ ﺗﻔﺴـﻴﺮ ﻳـﻚ گزارش تا حدی به طور درﺳﺖ ﭘﺪﻳﺪه اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را ﺑﺮاي آﻧﭽﻪ ﺑﺪان ارﺟـﺎع می شود باز نمایی سازد .(Hammersley،1992)
همان طور که در جداول بالا می بینیم روش های زیادی توسط صاحب نظرا ن ارائه شده که در این جا به توضیح در رابطه با مرسوم ترین آن ها می پردازیم .
ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎي ﮔﻮﺑﺎ و ﻟﻴﻨﻜﻠﻦ
ﮔﻮﺑﺎ و ﻟﻴﻨﻜﻠﻦ (1985) به جای اﺳﺘﻔﺎده از واژﮔﺎن اﻋﺘﺒﺎر و رواﻳﻲ ﻛﻤﻲ از معیار اعتمادپذیری یا قابلیت اعتماد ﺟﻬﺖ ارجاع به ارزیابی کیفیت نتایج کیفی استفاده ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ . ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ اﻋﺘﻤﺎد، ﺑﻪ ﺑﻴﺎﻧﻲ ﺳﺎده، ﻣﻴﺰاﻧﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در آن ﻣﻲ ﺗﻮان ﺑﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎي ﻳﻚ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻴﻔﻲ ﻣﺘﻜﻲ ﺑﻮد و ﺑﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ آﻧﻬﺎ اﻋﺘﻤﺎد ﻛﺮد .ﮔﻮﺑﺎ و ﻟﻴﻨﻜﻠﻦ معتقدند که ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ اﻋﺘﻤﺎد درﺑﺮﮔﻴﺮﻧﺪة ﭼﻬﺎر ﻣﻌﻴﺎر ﺟﺪاﮔﺎﻧﻪ اﻣﺎ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ زﻳﺮ اﺳﺖ :
درﻳﻚ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺑﺎورﭘﺬﻳﺮ، داده ها ،هم ساز و هم بسته هستند ﻧﻪ ﭘﺮاﻛﻨﺪه و ﻣﺘﻨﺎﻗض. باور پذیری می تواند از ﻃﺮﻳﻖ ﺣﻔﻆ و ﮔﺴﺘﺮش ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﻳﺎن، ﻣﺸﺎﻫﺪة دﻳﺮﭘﺎ و ﻣﺼﺮاﻧﻪ، زاویه بندی (Royse, 2004) دﻗﺖ در اﺟﺮاي ﻓﻨﻮن ﻛﺎر ﻣﻴﺪاﻧﻲ ،ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ ﺣﺮﻓﻪ اي ﻣﺤﻘﻖ و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑنیان هایﻓﻠﺴﻔﻲ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻴﻔﻲ اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎﺑﺪ Patton, 2001)
2- اطمینان پذیری (اعتماد) ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺟﺎﻳﻲ ﻛﻪ داده ﻫﺎي ﻳﻚ ﻣﻄﺎﻟﻌﺔ ﻣﻌﻴﻦ از آﻧﺠﺎ آﻣﺪه، ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮔﺮدآوري ﺷﺪه و ﭼﻄﻮر ﺑﻪ ﻛﺎر رﻓﺘﻪ اﻧﺪ.
راﻫﺒﺮد ﻛﻠﻴﺪي ﺑﺮاي ﺗﺄﻣﻴﻦ اﻃﻤﻴﻨﺎن پذیری، آزمون تشخیص است .ﺑﺎ ﻳﻚ آزﻣﻮن ﺗﺸﺨﻴﺺ، ﻣﺴﻴﺮ روﺷﻦ و ﺛﺎﺑﺖ ﺑﻴﻦ داده ﻫﺎ و ﻛﺎرﺑﺮد آﻧﻬﺎ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲ ﺷﻮد .ﺑﻌﻼوه ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻛﻴﻔﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ اﻃﻤﻴﻨﺎن ﭘﺬﻳﺮي ﻧﺘﺎﻳﺞ را از ﻃﺮﻳﻖ ﻛﻨﺘﺮل اﻋﻀﺎء اﻓﺰاﻳﺶ دﻫﻨﺪ.
در این زمینه محقق باید نشان دهدکه یافته های آن آن ﻋﻤﻼ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ داده هاﻫﺴﺘﻨﺪ .ﺗﺄﻳﻴﺪﭘﺬﻳﺮي ﺑﺎ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﺳﺎزي روش ها تا حد امکان و نیز یادداشت کردن ﻫﻤﻪ ﺑﻴﻨﺶها،ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﻟﺠﺴﺘﻴﻜﻲ و ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻃﺮح کامل ﻣﻲ ﺷﻮد .ﺗﺄﻳﻴﺪﭘﺬﻳﺮي ﺑﺎ ﺟﺰﺋﻴﺎت روش ﺷﻨﺎﺳﻲ ﻫﺎي ﺑﻪ ﻛﺎر رﻓﺘﻪ در ﺗﺤﻘﻴﻖ ارﺗﺒﺎط دارد و ﺑﻪ اﻳﻦ ﺳﺆال ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ آﻳﺎ ﻣﺤﻘﻖ ﺑﻪ اﻧﺪازه ﻛﺎﻓﻲ ﺟﺰﺋﻴﺎﺗﻲ در اﺧﺘﻴﺎر ﻣﺎ ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻴﻢ ﮔﺮدآوري و ﺗﺤﻠﻴﻞ داده را ارزیابی کنیم .
تایید نتایج و یافته ها می تواند از طریق تکرار فرایند جمع اوری اطلاعات و داده ها ،رجوع مجدد به مشارکت کنندگان وکسب تایید از جانب آنان با تشکیل جلسه های گروهی یا انفرادی استفاده از ابزارها و روش های مکمل ،و مهم تر از همه استفاده از فرایند مثلث سازی انجام داد.(میرزایی ،1395،ص575)
ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﺑﻪ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺘﻌﺪد داده ها برای ترسیم نتایج وآن چه حقیقت را تشکیل می دهد ،اشاره دارد.
هدف مثلث سازی ، ﻏﻠﺒﻪ ﺑﻪ ﺳﻮ ﮔﯿﺮي های ذاتی اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺎﺷﯽ از ﺑﮑﺎر ﮔﺮﻓﺘﻦ ﯾﮏ روش، ﯾﮏ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮔﺮ و ﯾﺎ ﯾﮏ ﺗﺌﻮري در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ .ﺑﮑﺎر ﺑﺮدن روﯾﮑﺮدﻫﺎي ﻣﺘﻌﺪد در ﯾﮏ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﯽتواند ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ اﻋﺘﻤﺎد و اﻋﺘﺒﺎر اﻃﻼﻋﺎت ﮔﺮدد زﯾﺮاقدرت یک روش ضعف روش دیگر را پوشش می دهد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺤﻘﻘﯿﻦ از اﻧﻮاع روش ﻫﺎي ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺄﯾﯿﺪ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ و ﯾﺎ اﻃﻤﯿﻨﺎن از ﮐﺎﻣﻞ ﺑﻮدن آﻧﻬﺎ اﺳﺘﻔﺎده می کنند.
روش ﻫﺎي ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﺑﺮاي ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﮐﯿﻔﯽ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از:
اﻟﻒ-ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﻣﻨﺎﺑﻊ داده ﻫﺎ به استفاده از منابع متعدد داده ها در مطالعه ،مانند ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎ ﭘﺮﺳﺘﺎران وبیماران پیرامون یک موضوع یکسان اطلاق می شود.
ب- ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﻣﺤﻘﻖ به کار گرفتن بیش از یک پژوهشگر برای جمع آوری ،تجزیه تحلیل ﯾﺎ ﺗﻔﺴﯿﺮ داده ها ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
ج- مثلث سازی نظریه یا تئوری استفاده از دیدگاهﻫﺎي ﻣﺘﻌﺪد ﺑﺮاي ﺗﻔﺴﯿﺮ داده ﻫﺎﺳﺖ .
د- مثلث سازی روش اﺳﺘﻔﺎده از روش ﻫﺎي ﻣﺘﻌﺪد ﺑﺮاي ﺟﻤﻊ آوري داده ﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ و ﻣﺸﺎﻫﺪه اﺳﺖ.
ﻻزم ﺑﻪ ذکر است ﮐﻪ ﻫﺮﮐﺪام از روش ﻫﺎي ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي داراي ﻧﻘﺎط ﻗﻮت و ﺿﻌﻒ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﻘﻖ ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﻮﻧﺪ،ﻗﺒﻞ از اﺳﺘﻔﺎده از آﻧﻬﺎ توسط محقق بررسی شوند.
4- انتقال پذیری اﻳﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﺷﺒﻴﻪ ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮم اﻋﺘﺒﺎر ﺑﻴﺮوﻧﻲ اﺳﺖ .اﻧﺘﻘﺎل ﭘﺬﻳﺮي ﺑﺎ کاربردپذیری ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎي ﭘﮋوﻫﺶ ارﺗﺒﺎط دارد .در داﻧﺶ اﺛﺒﺎت ﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ، اﻋﺘﺒﺎر ﺑﻴﺮوﻧﻲ ﺑﺮ ﺗﻌﻤﻴﻢ ﭘﺬﻳﺮي ﻳﺎ ﺑﺎزﻧﻤﺎﻳﻲ ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﻣﺘﻜﻲ اﺳﺖ .ﻓﺮض ﻫﺴﺘﻲ شناختی ﭘﺸﺖ ﺳﺮ آن اﻳﻦ ﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻴﺰي ﻓﺮاﺳﻮي زﻧﺪﮔﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ وﺟﻮد دارد و ﻣﺤﻘﻖ ﻧﻴﺰ ﺗﺎ ﺣﺪي در ﻣﻮرد آن داراي داﻧﺶ ﭘﻴﺸﻴﻦ اﺳﺖ .ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻛﻴﻔﻲ، ﺑﺮ ﻋﻜﺲ ﺑﺮ ﺗﻌﺪد و ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ واﻗﻌﻴﺎت ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه ﺗﺄﻛﻴﺪ دارﻧﺪ .در ﻫﻤﻴﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﻴﺰي ﻛﻪ ﻣﺤﻘﻖ واﻗﻌﺎ می تواند بداند یافتهﻫﺎي ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه از ﻣﻴﺪان ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﺳﺖ. به عبارت دیگر ،انتقال پذیری درﺟﻪ اي اﺳﺖ ﻛﻪ در آن ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻳﻚ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻛﻴﻔﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻣﺤﻴﻂ ﻣﺘﻔﺎوت دﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪه و ﺑﺮاي ﻳﻚ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻪ ﻛﺎر رود.
ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﻧﺘﻘﺎل از ﻧﻈﺮ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ، ﺷﺒﯿﻪ ﺗﻌﻤﯿﻢ ﭘﺬﯾﺮي در تحقیقات کیفی ست.
اﺣﺘﻤﺎل اﯾﻨﮑﻪ داده ﻫﺎي ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ در وﺿﻌﯿﺖ ﻫﺎي ﻣﺸﺎﺑﻪ ، ﺑﺮاي دﯾﮕﺮان معنای مشابه ایجاد کنند.
1-اراﺋﻪ ﺟﺰﺋﯿﺎت ﺑﯿﺸﺘﺮ در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن و ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﻣﺤﯿﻂ،ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻨﺎﺳﺐ داده ﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺤﯿﻂ ﺗﺤﺖ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. برﺧﯽ از اﯾﻦ ﺟﺰﺋﯿﺎت ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺷﺎﻣﻞ اﻃﻼﻋﺎت ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻣﺜﻞ ﺳﻦ، ﺟﻨﺲ، ﺳﺎﺑﻘﻪ ﮐﺎر، ﻣﯿﺰان ﺗﺤﺼﯿﻼت، ﻣﺼﺎدﯾﻖ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﮔﺮوه و ﯾﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻮارد ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻮع ﺗﺤﻘﯿﻖ و ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن آن ﺑﺎﺷﺪ. اراﺋﻪ اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﮔﺰارش ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ کمک ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﺗﺎ در ذﻫﻦ ﺧﻮد ﺑﻪ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﺑﻬﺘﺮي از زﻣﯿﻨﻪ اي از آن ﺑﭙﺮدازد ﮐﻪ ﻧﻈﺮﯾﻪ و ﻃﺒﻘﺎت ﺣﺎﺻﻞ از ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ از آن مشتق شده اند.علاوه برتوصیف و زمینه ی مطالعه ﺟﺰﺋﯿﺎت ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﻧﻤﻮﻧﻪ و ﻋﺮﺻﻪ ﺗﺤﻘﯿﻖ، ﺑﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن ﮐﻤﮏ می کنند ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ از ﺗﻨﺎﺳﺐ داده ﻫﺎ ﺑﺎ ﻧﻈﺮﯾﻪ دﺳﺖ یابند. از طریق چنین اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ، ﻣﺤﻘﻘﯿﻦ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ آﯾﺎ ﯾﺎﻓﺘﻪ در ﺟﻤﻌﯿﺖ ﯾﺎ ﻣﮑﺎﻧﯽ دﯾﮕﺮ ﮐﺎرﺑﺮد دارد ﯾﺎ ﺧﯿﺮ؟
ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ، اﻋﺘﻤﺎدﭘﺬﻳﺮي ﻫﺮ ﭼﻬﺎر ﻣﻌﻴﺎر ﻳﺎد ﺷﺪه را در ﺑﺮ ﻣﻲ ﮔﻴﺮد و ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻴﺰاﻧﻲ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ در آن ﻳﻚ ﻣﺤﻘﻖ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن را ﻣﺘﻘﺎﻋﺪ ﺳﺎزد ﻛﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎي وي ارزش توجه کردن دارد.
موارد دیگری نیز در حاشیه ی ارزیابی تحقیقات کیفی وجود دارند که ذکر ان ها خالی از تعریف نمی باشد.
ﺟﺴﺘﺠﻮ ﺑﺮاي ﺷﻮاﻫﺪ ﻣﻐﺎﯾﺮ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ از ﻃﺮﯾﻖ جستجوی سیستماتیک داده ﻫﺎﯾﯽ را ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻔﻬﻮم ﺳﺎزي وﺗﺌﻮري ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه از داده ﻫﺎ، ﭼﺎﻟﺶ دارﻧﺪ؛ اﺳﺘﺨﺮاج ﻧﻤﻮده و از اﯾﻦ ﻃﺮﯾﻖ، دﻗﺖ ﻋﻠﻤﯽ داده ﻫﺎ را از ﻃﺮﯾﻖ ﻧﻤﻮﻧﻪ ، اﻓﺰاﯾﺶ دﻫﺪ .ﺟﺴﺘﺠﻮي ﺷﻮاﻫﺪ ﻣﻐﺎﯾﺮ از طریق نمونه ﮔﯿﺮي ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ اﻧﺠﺎم ﻣﯽ ﺷﻮد .ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﯿﺮي از اﻓﺮادي ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ دﯾﺪﮔﺎه ﻫﺎي ﻣﺘﻀﺎدي را ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﮐﻨﻨﺪ، می توانند ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺟﺎﻣﻊ ﯾﮏ ﭘﺪﯾﺪه ﺷﻮد .
اﻋﺘﺒﺎر ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﯿﻔﯽ، ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان اﺑﺰارﻫﺎي ﺟﻤﻊ آوري اﻃﻼﻋﺎت و اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪه ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ .ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ آﻣﻮزش ﻣﺤﻘﻘﯿﻦ، ﺻﻼﺣﯿﺖ ﻫﺎ و ﺗﺠﺎرب آﻧﻬﺎ ﺑﺮاي ﺗﻮﻟﯿﺪ داده ﻫﺎي ﻣﻌﺘﺒر بسیار مهم می باشد.
ﯾﮏ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ ﮐﯿﻔﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ اﻧﻌﮑﺎس ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺧﻮد را ، ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ و ﺑﻄﻮر ﺑﯽ ﻃﺮﻓﺎﻧﻪ و ﺑﺎ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ اﻋﺘﺒﺎر ﺧﻮد در پژوهش اﺑﺮاز ﻧﻤﺎﯾﺪ .اﯾﻦ روﻧﺪ گاه به نام بازتاب در ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻧﻬﺎﯾﯽ آورده شده است. و ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ اﻗﺪام برای ارزیابی عملکرد و دقت علمی در نظر گرفته شود.
کیفیت بالا، قیمت مناسب و خدماتی که به نیازهای شما پاسخ میدهند!
با ما همراه باشید و پروژهی خود را به یک تجربهی موفق تبدیل کنید.
درود بر شما کاربر محترم و بزرگوار، به عرض می رساند امروزه هزینه های نگهداری و ارتقای سایت بالا می باشد، لذا جهت ادامه فعالیت مجبور شدیم در بعضی از جاها تبلیغ بگذاریم.
لطفاً با کلیک بر روی لینک های زیر از ما حمایت کنید تا بتوانیم خدمات بهتری ارائه دهیم. مطمئن باشد هیچ مشکلی برای شما پیش نخواهد آمد.
با تشکر.
،
ملاحظات اخلاقی در پژوهش کیفی با تاکید بر دیدگاه اشتراوس و کوربین
بحث اخلاق مداری در پژوهش یکی از مقولات پرکاربرد در اخلاق کاربردی و اخلاق حرفهای است.
درتحقیق کیفی سه بخش عمده گردآوری داده ها، روشهای تحلیل و تفسیری و ارائه نتایج وجود دارد.
در اینت حقیق جایگاه اخلاق در پژوهش کیفی یا عبارت دیگر اخلاق پژوهش در این سه بخش و با استفاده از روش کتابخانه ای انجام شد.
نتایج تحقیق نشان می دهد که :
1- ناشناسی
2 محرمانگی
3 آسیب نرساندن
4رعایت حریم شخصی افراد
5 کسب رضایت آگاهانه
6 صداقت
7 رازداری
8- اصول اخلاقی مرحله گردآوری – داده ها در تحقیق و اصول امانتداری و قضاوت مستدل اصول اخلاقی پژوهش در مرحله تحلیل و تفسیر و اصول نقد پذیری، صداقت و رعایت حقوق تمام ذینفعان در تولید و نشر علم اصول اخلاق در مرحله ارائه نتایج می باشند.
محقق كيفي لازم است برخي مهارتها را در خود تقويت كند تا بتواند داده هاي خوب جمع اوري كرده و بخوبي تحليل كند و اعتبار نتايج كار پژوهشي خود را افزايش دهد.
با توجه به اينكه ابزار پژوهش در تحقيق كيفي، محقق است بنابراين مهارتهاي محقق در كيفيت پژوهش كيفي بسيار تاثيرگذار است. تحقيق كيفي در واقع يك هنر است كه پژوهشگر زماني ميتواند ادعا كند كه آن را فراگرفته كه درگير پزوهش شود دقيقا مانند فراگيري يكي از شاخه هاي هنر مانند نقاشي و موسيقي.از این رو روش شناسی مناسب ارائه است، تا محقق در درياي تحقيق شنا نكند، درك درستي از پژوهش كيفي نخواهد داشت.
برخي از مشخصات مهم پژوهشگر كيفي عبارتند از:
برخي از مشخصات مهم پژوهشگر كيفي عبارتند از:
1. قدرت تفكر انتزاعي (abstract Thinking) كه در آن فرد توانايي شناسايي عمق مفاهيم و تجربيات و تفاسير پاسخگويان را خواهد داشت.
در واقع محقق لازم است بتواند انتزاعي فكر كند و آنچه كه در پس پشت تفاسير و تجربيات افراد از پديده هاي گوناگون است شناسايي كند و آن ها را استخراج كند.
2. قدرت انعطاف پذيري: محقق لازم است به ابهام در نتايج واقف بوده و بعلت پيچيده بودن پديده هاي اجتماعي، در دريافت نقدهاي مفيد منعطف باشد.
طبق بیان نقل قول ها برای گزارش ما مهم هستند.
انتظار بدست آمدن نتايج بسيار شفاف و مشخص و با لبه هاي منظم را نداشته باشد بلكه پديده هاي اجتماعي در هم تنيده هستند و با هم در ارتباط نزديك بوده و لازم است محقق بتواند ابهام فوق را تحمل كند.
3. محقق كيفي لازم است با فرضيات قبلي خود و سوگيريهاي خود كه ممكن است بر جمع آوري داده و تحليل كيفي تاثير بگذارد كاملا آشنا باشد و در تمام طول تحقيق کیفی به آنها آگاه بوده و از آلوده كردن نتايج با آنها جلوگيري كند.
4. محقق لازم است نسبت به كلام و رفتار پاسخگو حساسيت لازم را داشته باشد و معناي آنها را درك كند.
برخی به ”حساسیت نظری” محقق اشاره دارند.بنابراین از این رو قابلیت اطمینان بین کدگذار مهم و خوب است.
حساسیت نظری بـرای ارزیابی مهارت و آمادگی محقق برای انجام یک تحقیق کیفی گاه كاربرد دارد.
حـساسیت نظری نشاندهنده آگاهی محقق از معانی دادهها، بینش و توانایی معنا بخشیدن به دادهها، ظرفیت درک و توانایی جدا كردن موارد مرتبط از نامرتبط است.
حساسیت نظری از طريق مرور ادبيات تجربي و نطري، تجارب حرفهای و شخصی ممكن است بدست آيد.
Discourse Analysis در زبان فارسی علاوه بر تحلیل گفتمان، به سخنکاوی، تحلیل کلام و تحلیل گفتار، گفتمانشناسی و … نیز ترجمه شده است.
تحلیل گفتمان (Discourse Analysis) این نوع تحلیل بین رشته ای است و دانشمندان زبان شناسی ، علوم اجتماعی، ارتباطات ،علوم سیاسی، روانشناسی، نقد ادبی و انسانشناسی و … از آن بهره می گیرند.
اما معمولا زیرشاخه علم زبانشناسی در نظر گرفته میشود .
تحلیل گفتمان (Discourse Analysis) در اواسط دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی در پی تحولات معرفتی در علوم اجتماعی و انسانی ظهور کرد.
گفتمان چیست؟
گفتمان ( Discourse ) شکلی از کاربرد گفتگو است، اما به صورتی کلیتر. بدین معنا که در گفتمان تنها معنای ظاهری مطرح شده در گفتگو نقش ندارد بلکه شرایط زمانی، مکانی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را به صورت پنهان با خود در بردارد. در نظر فوکو، گفتمانها درباره موضوعات صحبت نمیکنند و هویت موضوعات را تعیین نمیکنند بلکه سازنده موضوعاتاند و در فرایند این سازندگی مداخله خود را پنهان میکنند. گفتمان روشن میسازد چه کسی در چه زمانی و با چه آمریتی صحبت میکند.
موضوع این رشته مطالعاتی میتواند از تکجمله تا متن و حتی یک اثر ادبی کامل یا یک رویداد ارتباطی را در بر گیرد. لازم به ذکر است که زبانشناسها، تحلیلهای خود را به طور غالب به ساختار جمله محدود میکنند اما در تحلیل گفتمان، کاربرد طبیعی زبان در واحدهای بزرگتر از جمله نیز مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند. تفاوت دیگر تحلیل گفتمان با زبانشناسی این است که در این رشته تحلیلگران به جای پرداختن به ساختار متن، ویژگیهای روانشناختی و اجتماعی سخنگویان زبان که در تحلیل گفتمان حائز اهمیت است، مد نظر قرار میدهند.
کاربردهای تحلیل گفتمان تحلیل گفتمان از سطح گفتار فراتر رفته و شامل گفتار، نوشتار و همچنین شامل ناگفتهها و نانوشتههای یک متن نیز میشود و مضامین خاصی را با خود به همراه دارد. تحلیل گفتمان از لحاظ روش در زمره تحلیلهای کیفی قرار میگیرد. ادعای تحلیل گفتمان آن است که تحلیلگر در بررسی یک متن از خود متن فراتر میرود و وارد بافت یا زمینه متن میشود. یعنی از یک طرف به روابط درون متن و از طرف دیگر به بافتهای موقعیتی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی متن میپردازد. تحلیل گفتمان در رشتههایی چون زبانشناسی، نقد ادبی، قومنگاری، جامعهشناسی، روانشناسی ادراکی و اجتماعی، معنیشناسی، علوم سیاسی، علوم اجتماعی، ارتباطات و مطالعات فرهنگی کاربرد دارد. اهداف تحلیل گفتمان مهمترین اهداف تحلیل گفتمان را به این ترتیب خلاصه کرد : ۱ـ نشان دادن رابطه بین نویسنده، متن و خواننده ۲ـ روشن ساختن ساختار عمیق و پیچیده تولید متن یعنی “جریان تولید گفتمان” ۳ـ نشان دادن تاثیر بافت متن ( واحدهای زبانی ) و بافت موقعیتی ( عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخی و شناختی ) بر روی گفتمان ۴ـ نشان دادن موقعیت و شرایط خاص تولید کننده گفتمان ( شرایط تولید گفتمان ) ۵ـ نشان دادن بیثباتی معنا؛ یعنی معنا همیشه در حال تغییر است، هرگز کامل نیست و هیچ وقت بهطور کامل درک نمیشود. ۶ـ آشکار ساختن رابطه بین متن و ایدئولوژی. تحلیل گفتمان از بدو پیدایش همواره درصدد بوده است تا نشان دهد که هیچ متن یا گفتار و نوشتاری بیطرف نیست بلکه به موقعیتی خاص وابسته است. این امرممکن است کاملا غیرعمدی و ناآگاهانه باشد. ۷ـ و هدف عمده تحلیل گفتمان این است که تکنیک و روش جدیدی را در مطالعه متون، رسانهها، فرهنگها، علوم، سیاست، اجتماع و… بدست دهد. مبادی فکری این روش همان پیشفرضهای پسامدرن هستند. صاحب نظران تحلیل گفتمان مهمترین افرادی که تحلیل گفتمان را از بعد روش مدنظر قرار دادهاند و در سطوح متفاوتی از بررسیهای گفتمانی به آن توجه داشتهاند ون دایک ( Teun A. van Dijk ) و فرکلاف ( Norman Fairclough ) هستند. ـروش ون دایک ون دایک، بررسی مقولهها و مفاهیم زیر را برای تحلیل گفتمان پیشنهاد میکند : ۱ـ استدلال : که باید ارزیابی منفی از واقعیت را به دنبال داشته باشد. ۲ـ معانی بیان : برجسته کردن اغراقآمیز کنشهای منفی “دیگران” و کنشهای مثبت “ما” از قبیل حسن تعبیرها، تکذیبها، قصور در بیان کنش منفی “ما”. ۳ـ سبک واژگان : انتخاب کلماتی که مستلزم ارزیابیهای منفی یا مثبت است ( واژه هایی دارای بار معنایی خاص ) ۴ـ قصهگویی : گفتن رویدادهای منفی به گونهای که انگار فرد، خود آن را تجربه کرده است و نیز گفتن ویژگیهای منفی رویدادها به گونهای که پذیرفتنی باشد. ۵ـ تاکید ساختاری بر منشهای منفی “دیگران” در تیترها، لیدها، خلاصهها و دیگر قلمروهای طرح متن ( گزارشهای خبری ) و ساختارهای انتقالی نحو جمله ( اشاره به عوامل منفی در شاخصها و موقعیتهای موضعی ) ۶ـ نقل قول از شواهد، منابع و کارشناسان معتبر مثلا در گفتگوهای خبری ـروش نورمن فرکلاف نورمن فرکلاف، تحلیل گفتمان را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مدنظر قرار میدهد. او معتقد است : متن در درجه اول دارای کلیتی است که بدان وابسته است. در داخل متن مجموعهای از عناصر وجود دارند که نه تنها به یکدیگر مرتبط بوده بلکه کلیتی را میسازند که بدان گفتمان میگویند. متن یا گفتمان به مجموعهای از عوامل بیرونی متکی است .این عوامل هم در فرایند تولید متن موثرند و هم در فرآیند تفسیر متن. فرآیند تولید و تفسیر با همدیگر دارای تعامل و کنش متقابلند و درنتیجه همدیگر را متاثر میسازند. یک متن علاوه بر بافت متن و فرآیند و تفسیر متن به شدت متاثر از شرایط اجتماعی است که متن تولید و یا تفسیر میشود. بافت اجتماعی و فرهنگی، تاثیر بسیار بیشتری نسبت به بافت متن و فرآیند تولید و تفسیر آن دارد. با این مقدمه و پیشفرضها سطوح تحلیل گفتمان از منظر نورمن فرکلاف قابل هضمتر میشود. او سه سطح را به کار میگیرد : ـ سطح اول، گفتمان به مثابه متن ـ سطح دوم، گفتمان به مثابه تعامل بین فرآیند تولید و تفسیر متن ـ سطح سوم که سطح کلان است، گفتمان به مثابه زمینه است.
۱ـتوصیف مجموعه ویژگیهای صوریای که در یک متن یافت میشوند میتوانند بعنوان انتخابهای خاصی از میان گزینههای مربوط به واژگان و دستور موجود تلقی شوند که متن از آنها استفاده میکند. به منظور تفسیر ویژگیهایی که به صورت بالفعل در یک متن وجود دارند، معمولا توجه به دیگر انتخابهای ممکن نیز ضروری است؛ یعنی انتخاب از میان نظامهای گزینهای انواع گفتمانهایی که ویژگیهای موجود از آنها گرفته شدهاند. درنتیجه، در تحلیل متون، کانون توجه دائما بین آنچه در متن وجود دارد و انواع گفتمانهایی که متن از آنها استفاده میکند در نوسان است. مثلا به این سوالات در خصوص واژگان در متن باسخ میدهیم : ۱ـ کلمات واجد کدام ارزشهای تجربی هستند؟ چه نوع روابط معنایی به لحاظ ایدئولوژیک بین کلمات وجود دارد؟ ۲ـ کلمات واجد کدام ارزشهای رابطهای هستند؟ آیا عباراتی وجود دارند که دال برحسن تعبیر باشند؟ آیا کلماتی وجود دارند که رسمی یا محاورهای باشند؟ ۳ـ کلمات واجد کدام ارزشهای بیانی هستند؟ ۴ـ در کلمات از کدام استعارهها استفاده شده است؟ و از جهت دستوری : ۵ـ ویژگیهای دستوری واجد کدام ارزشهای تجربی هستند؟ جملات معلوم هستند یا مجهول؟ جملات مثبت هستند یا منفی؟ ۶ـ ویژگیهای دستوری واجد کدام ارزشهای رابطهای هستند؟ از کدام وجهها ( خبری، پرسشی دستوری، امری ) استفاده شده است؟ آیا ویژگیهای مهم وجهیت رابطهای وجود دارند؟ آیا از ضمیرهای ما و شما استفاده شده است و اگر پاسخ مثبت است، نحوه استفاده از آنها چگونه بوده است؟ ۷ـ ویژگیهای دستوری واجد کدام ارزشهای بیانی هستند؟ ۸ـ جملات ( ساده ) چگونه به یکدیگر متصل شدهاند؟ از کدام کلمات ربطی منطقی استفاده شده است؟ آیا جملات مرکب از مشخصههای همپایگی یا وابستگی برخوردارند؟ برای ارجاع به داخل و بیرون متن از چه ابزارهایی استفاده شده است؟ ۹ـ از کدام قراردادهای تعاملی استفاده شده است؟ آیا روشهایی وجود دارندکه به کمک آنها یک مشارک نوبت سخن گفتن دیگران را کنترل کند؟ ۱۰ـ متن واجد چه نوع ساختهای گستردهتری است. ۲ـتفسیر ـ بافت یا زمینه : تفسیرهای گفتمان از بافت موقعیتی و بینامتنی چیست؟ ـ انواع گفتمان : چه نوعی از گفتمان مورد استفاده خواهد بود ( و درنتیجه، کدامین قواعد، نظام و اصول در زمینه نظام آوایی، دستوری، انسجام جملهای، واژگان، نظامهای معنایی یا کاربردی به کار گرفته میشود؛ و نیز کدام چارچوبها؟ در واقع مرحله تفسیر روشن میسازد که فاعلان در گفتمان مستقل نیستند. این مرحله بهخودیخود بیانگر روابط قدرت و سلطه و ایدئولوژیهای نهفته در پیشفرضها، که کنشهای گفتمانی معمول را به صحنه مبارزه اجتماعی تبدیل میکند نخواهد بود. به منظور تحقق چنین هدفی مرحله تبیین هم ضروری است. ۳ـتبیین میتوان از مرحله تفسیر به تبیین با توجه به این نکته گذر کرد که با بهره گرفتن از جنبههای گوناگون دانش زمینهای بعنوان شیوههای تفسیری در تولید و تفسیر متون، دانش یاد شده بازتولید خواهد شد. این بازتولید برای گفتمان پیامدی جانبی، ناخواسته و ناخودآگاه است؛ این امر در واقع به نوعی در مورد تولید و تفسیر نیز صدق میکند. بازتولید مراحل گوناگون تفسیر و تبیین را به یکدیگر پیوند میدهد زیرا درحالیکه تفسیر چگونگی بهره جستن از دانش زمینهای در پردازش گفتمان را مورد توجه قرار میدهد، تبیین به شالوده اجتماعی و تغییرات دانش زمینهای و البته بازتولید آن در جریان کنش گفتمانی میپردازد. هدف از مرحله تبیین، توصیف گفتمان بعنوان بخشی از یک فرآیند اجتماعی است؛ تبیین گفتمان را بعنوان کنش اجتماعی توصیف میکند و نشان میدهد که چگونه ساختارهای اجتماعی، گفتمان را جهت میبخشند؛ همچنین تبیین نشان میدهد که گفتمانها چه تاثیرات بازتولید کنندهای میتوانند بر آن ساختارها بگذارند، تاثیراتی که منجر به حفظ یا تغییر آن ساختارها میشوند. دانش زمینهای واسطه تعین اجتماعی این تاثیرات است؛ به این معنا که ساختارهای اجتماعی به دانش زمینهای شکل میدهند و این یکی شکل دهنده گفتمانهاست و گفتمانها دانش زمینهای را حفظ میکنند یا آن را تغییر میدهند و این دومی باز به نوبه خود حافظ یا تغییر دهنده ساختارهاست. منظور از ساختارهای اجتماعی هم همان مناسبات قدرت است و هدف از فرآیندها و اعمال اجتماعی، فرآیندها و اعمال مربوط به مبارزه اجتماعی است. بنابراین، تبیین عبارت است از دیدن گفتمان بعنوان جزئی از روند مبارزه اجتماعی در ظرف مناسبات قدرت. آنچه را در مورد تبیین باید گفت در قالب سه پرسش زیر مطرح میکنیم : ۱ـ عوامل اجتماعی : چه نوعی از روابط قدرت در سطوح گوناگون نهادی، اجتماعی و موقعیتی در شکل دادن این گفتمان موثر است؟ ۲ـ ایدئولوژی : چه عناصری از دانش زمینهای که مورد استفاده واقع شدهاند دارای خصوصیات ایدئولوژیک هستند؟ ۳ـ تاثیرات : جایگاه این گفتمان نسبت به مبارزات در سطوح گوناگون نهادی، اجتماعی و موقعیتی چیست؟ آیا این مبارزات علنی است یا مخفی؟ آیا گفتمان یاد شده نسبت به دانش زمینهای هنجاری است یا خلاق؟ آیا در خدمت حفظ روابط موجود قدرت است یا در جهت دگرگون ساختن آن عمل میکند؟ پیشفرضها (انگاره) و مفروضات تحلیل گفتمان پیشفرضها و مفروضات تحلیل گفتمان که از برآیند قواعد تحلیل متن، هرمنوتیک، نشانهشناسی، مکتب انتقادی، روانکاوی مدرن و دیدگاه فوکو شکل گرفته، عبارت است از : ۱ـ متن یا گفتار واحد توسط انسانهای مختلف، متفاوت نگریسته میشود. یعنی انسانهای مختلف از متن واحد برداشت یکسان و واحدی ندارند. دالی متفاوت میتواند برای اشاره به مدلولی ظاهرا یکسان استفاده شود. ۲ـ خواندن ( برداشت و تفسیر از متن ) همیشه نادرست خواندن ( برداشت نادرست از متن ) است. ۳ـ متن را باید بعنوان یک کل معنادار نگریست و این معنا لزوما در خود متن نیست. ۴ـ هیچ متن خنثی یا بیطرفی وجود ندارد، متنها بار ایدئولوژیک دارند. ۵ـ حقیقت همیشه در خطر است. در هر گفتمانی حقیقت نهفته است اما هیچ گفتمانی دارای تمامی حقیقت نیست. ۶ـ نحوه Syntax متن نیز معنادار است، چون که نحو دارای معانی اجتماعی و ایدئولوژیک است و این معانی در جای خود به عواملی که دالها را میسازند ـ نظیر : رمزها، بافتها، مشارکتها و تاریخ مختلف ـ وابستهاند. ۷ـ معنا همان قدر که از متن Text ناشی میشود، از بافت یا زمینه اجتماعی و فرهنگی Context نیز تاثیر میپذیرد. معنا و پیام یک متن در بین نوشتههای آن متن قرار دارد. ۸ـ هر متنی در شرایط و موقعیت خاصی تولید میشود. از اینرو رنگ خالق خود را همیشه به خود دارد. ۹ـ هر متنی به یک منبع قدرت یا اقتدار ( نه لزوما سیاسی ) مرتبط است. ۱۰ـ گفتمان سطوح و ابعاد متعددی دارد. یک سطح گفتمانی وجود ندارد و یک نوع گفتمان هم وجود ندارد. تفاوت تحلیل محتوا با تحلیل گفتمان روش “تحلیل گفتمان” یک روش کیفی است که از اصلاح روشهای اولیه تحلیل رسانهها حاصل شده است، اصطلاحی که شالوده زبانشناسی دارد. درحالیکه تحلیل محتوا یک روش کمی است براساس اندازهگیری، مقدار چیزی، در یک نمونه سنجیده میشود. “تئو. ای. وان دایک” چهار جزء متمایز رویکرد به گفتمان را اینگونه برمیشمارد : اول، تحلیل گفتمان یک پیام رسانهای را بعنوان یک گفتمان تمام عیار مستقل بررسی میکند. تحلیل محتوا در پژوهش ارتباطات جمعی معمولا برای یافتن روابط ( یا همبستگیها ) میان این و یا آن ویژگی ـ اغلب محتوا و گاهی سبک ـ پیامها و ویژگیهای فرستنده/سخنگو یا خوانندگان انجام میگیرد. گفتمان رسانهای بعنوان شکلی از “عمل اجتماعی” کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است و آشکار کردن ساختارهای ذاتی در همه سطوح هدفی معقول محسوب میشود. دوم اینکه، هدف تحلیل گفتمان عمدتا تشریح دادههای کیفی است و نه دادههای کمی. البته معیارهای کمی را میتوان به خوبی بر تحلیلی، آشکار از نوع عمدتا بیشتر کیفی بنیان نهاد. سوم اینکه، درحالیکه تحلیل محتوا عمدتا بر مبنای دادههای قابل مشاهده و محاسبهپذیری چون واژهها، عبارات، جملهها مبتنی است، تحلیل گفتمان به ساختارهای معناشناختی توجه دارد و فرضها، ارتباطها، دلالتها و راهبردها را هم روشن میسازد. به دیگر سخن در تحلیل گفتمان به جای شمارش و مقادیر آماری با معناشناسی کاربردی متن سروکار داریم. فنون پیشرفتهتر تحلیل محتوا هم راجع به ساختارهای زبانیاست و با بحثهای زبانشناسی درآمیخته شده است. اما مطلقا به آن نمیتوان تحلیل گفتمان گفت چرا که تحلیل گفتمان افقهای بسیار دورتری را دنبال میکند. اصولا تحقیقات کیفی چنین است و تحلیل گفتمان هم بعنوان یکی از الگوهای تحلیل کیفی از این مشخصه بهرهمند است. بررسی نمونههای عملی تحلیل گفتمان ۱ـ در فصلنامه رسانه شماره ۵۴ تابستان ۱۳۸۲ تحقیقی از سوی دکتر محمد مهدی فرقانی با عنوان “تحول گفتمان توسعه سیاسی در ایران” ( از مشروطه تا خاتمی ) منتشر شده است که براساس روش “تحلیل گفتمان” صورت گرفته است. محقق برای بررسی گفتمان حاکم در زمینه توسعه سیاسی، یک روزنامه که نماینده گفتمان حاکمیت بوده است انتخاب و از میان سرمقالههای آن متن معرف، برگزیده شده و با استفاده از شیوه تحلیل گفتمان و الگوی ترکیبی فرکلاف و ون دایک، این متون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است تا یافتههای آن بر مبنای تحلیل شرایط و بسترهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی، تبیین شوند. این مقاله در پی آن است که گفتمان مسلط توسعه سیاسی را در سرمقالههای روزنامههای هشت دوره مزبور، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد تا از خلال آن عناصر و ساخت گفتمان حاکم در هر دوره و در نهایت سیر تحول گفتمان توسعه سیاسی در یکصد سال اخیر را بازشناسی و معرفی کند. ۲ـ پایان نامه آقای اردشیر زابلی زاده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی به تحلیل گفتمان هفته نامههای استان کردستان پرداخته است. در این تحقیق به بررسی عملی و محتوایی متون سرمقالههای سه نشریه استان پرداخته شده است. بنابراین “جامعه آماری” این تحقیق عبارت بودند از : نشریات استانی آبیدر، سیروان، ئاسو در سال ۱۳۸۲ به صورت روش” نمونهگیری تصادفی ساده” و از بین ۵۰٪ مطالب نشریات فوق در این تحقیق استفاده شده است. “واحد تحلیل” مضامین و معنای مقالات و سرمقاله نشریه بوده است. در “روش گردآوری اطلاعات”، دو روش تحلیل گفتمان مثل روش تحلیل محتوا، اطلاعات و دادهها موجودند و محقق صرفا سعی میکند براساس فرضیات و سوالات تحقیق، اطلاعات لازم را گردآوری نماید. در واقع نوعی ابزار غیر تصدیعی ( غیر مزاحم ) در اختیار محقق میباشد و محقق مجبور به گردآوری و جمعآوری اطلاعات نیست بلکه اطلاعات به صورت غیرمنسجم موجودند فقط نقش وی تنظیم و تنسیق اطلاعات براساس سوالات و فرضیات تحقیق بوده است. در روش تجزیه و تحلیل، سرمقالهها و مقالاتی که متناسب با فرضیات تحقیق بوده است. تحلیل گفتمان انتقادی گفتمان انتقادی، بحث تحلیل گفتمان را یک سطح ارتقا میدهد. تحلیل گفتمان از نظر شمول معنایی در گسترهای فراتر از زبانشناسی اجتماعی و زبانشناسی انتقادی به همت متفکرانی چون ژاک دریدا، میشل پشو و میشل فوکو و به ویژه توسط اندیشمندانی چون ون دایک و نورمن فرکلاف که بهطور مستقیم به این رشته اهتمام ورزیدند، وارد مطالعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شد و شکل انتقادی به خود گرفت. یعنی اگر تحلیل گفتمان را سطح توصیف بدانیم، آن را به سطح تفسیر و تبیین میرساند و ضمن توصیف و تفسیر متن، به این سوال پاسخ میدهد که چرا از میان گزینههای ممکن زبانی باید این متن را انتخاب کرد و در طی یک واقعه مشخص چرا اشخاص از عبارات زبانی و دستوری خاصی استفاده میکنند. تحلیل گفتمان انتقادی این چراها را کمتر به نویسنده مرتبط میکند. بلکه بنگاهها و مراکزی که این مجموعه را اداره میکنند و فرد هم جزئی از آن است، این متن را رقم میزند. در اصل میگوید تولید و فهم متن با عوامل بافتهای کلان یعنی تاریخ، ایدئولوژی، جامعه، فرهنگ و قدرت مرتبط است. از سوی دیگر نگاه انتقادی آن معطوف به سویهایاست که زبان را آینه شفافی میداند که مفاهیم و اندیشهها را منتقل میکند. تحلیل گفتمان انتقادی بر این باور است که زبان برخلاف این تعریف مثل آینه یا شیشه ماتی است که حقایق را در بسیاری موارد تحریف میکند. فوکو معتقد بود که زبانشناسان تاکنون از ابزارهای زبانشناختی تشکیل متن صحبت کردهاند اما به خدمت گرفتن این ابزارها بهطور کامل باعث میشود به لایههای معنایی دست یابیم اما لایههای معنایی دیگری هم در این متن هست که تاکنون از چشم آنها دور مانده است. این نظر فوکو به رویکردی در درون تحلیل گفتمان با عنوان CDA، زبانشناسی گفتمان انتقادی یا تحلیل گفتمان انتقادی مطرح شد. فوکو معتقد بود هیچ متنی عاری از القائات ارزشی، روابط قدرت و مولفههای فرهنگی نیست. اگر قرار است متنی تفسیر بشود ما باید درصدد یافتن این لایههای معنایی نیز باشیم. تحلیل گفتمان انتقادی معتقد است که رد پای تاریخ، جهانبینی، ارزشها، مولفههای اجتماعی ـ فرهنگی، در جایجای زبان مشهود است. کار تحلیلگر متن این است که ورای این معانی که تحلیل گفتمان متعارف میدهد، برود و این لایههای معنایی را نیز بگوید. یعنی کسی که در متون سیاسی و رسانهای کار میکند، باید به خواننده این آگاهی را بدهد که چه متنی را میخواند و لایههای معنایی آنچه میخواند را بر او آشکار میکند.
منابع ۱ـ وان دایک، تئون. ای ( ۱۳۸۲ )، مطالعاتی در تحلیل گفتمان : از دستور متن تا گفتمان کاوی انتقادی، گروه مترجمان، تهران : مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها. ۲ـ فرکلاف، نورمن ( ۱۳۷۹ )، ” تحلیل انتقادی گفتمان”. گروه مترجمان. تهران : مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها. بهرامپور، شعبانعلی ) ۳ـ بلیک رید و ادوین هارولدس ( ۱۳۷۸ )، طبقهبندی مفاهیم در ارتباطات، مترجم مسعود اوحدی، تهران : انتشارات سروش ۴ـ اختیار، منصور ( ۱۳۴۸ )، معنیشناسی، تهران : انتشارات دانشگاه تهران. ۵ـ یارمحمدی، لطف الله ( ۱۳۸۳ )، گفتمانشناسی رایج و انتقادی، تهران : هرمس. ۶ـ صفوی، کورش ( ۱۳۸۲ )، معنیشناسی کاربردی، تهران : انتشارات همشهری. ۷ـ وان دایک، تئون. ای ( ۱۳۷۸ )، “تحلیل گفتمان : پرورش و کاربست آن در ساختار خبر، مترجم : محمدرضا حسن زاده، تهران : پژوهش معاونت سیاسی صداوسیمای جمهوری اسلامی.” ۸ـ فرقانی، محمدمهدی. تحول گفتمان توسعه سیاسی در ایران ( از مشروطه تا خاتمی ). فصلنامه رسانه. شماره ۵۴ تابستان ۱۳۸۲. ۹ـ آقاگلزاده، فردوس ( ۱۳۸۵ )، تحلیل گفتمان انتقادی. ناشر : انتشـارات علمی فرهنگی ۱۰ـ یحیایی ایلهای، احمد. وب سایت ارتباطات اجتماعی. http://www.yahyaee.com ۱۱ـ پایان نامه اردشیر زابلی زاده ( ۸۴-۸۳ ) در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی : تحلیل گفتمان هفتهنامههای استان کردستان.
تحقیقات کیفی مبتنی بر رشتههای علوم اجتماعی مانند روانشناسی، جامعهشناسی و انسانشناسی است. بنابراین، روشهای تحقیق کیفی امکان کاوش و پرسش عمیق و بیشتر از پاسخدهندگان را بر اساس پاسخهایشان فراهم میکند. مصاحبه کننده/محقق همچنین سعی می کند انگیزه و احساسات آنها را درک کند. درک اینکه مخاطب شما چگونه تصمیم می گیرد می تواند به نتیجه گیری در تحقیقات بازار کمک کند.
تحقیق کیفی به عنوان یک روش تحقیق تعریف می شود که بر به دست آوردن داده ها از طریق ارتباط باز و محاوره ای تمرکز دارد .
این روش در مورد “آنچه” مردم فکر می کنند و “چرا” آنها چنین فکر می کنند است. به عنوان مثال، فروشگاهی را در نظر بگیرید که به دنبال بهبود حمایت خود است. یک مشاهده سیستماتیک نتیجه می گیرد که مردان بیشتری از این فروشگاه بازدید می کنند. یک روش خوب برای تعیین اینکه چرا زنان از فروشگاه بازدید نمی کنند، انجام یک روش مصاحبه عمیق با مشتریان بالقوه است.
به عنوان مثال، محققان پس از مصاحبه موفقیت آمیز با مشتریان زن و بازدید از فروشگاه ها و مراکز خرید اطراف، شرکت کنندگان را از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب کردند. در نتیجه، مشخص شد که فروشگاه کالاهای کافی برای زنان ندارد.
بنابراین زنان کمتری از فروشگاه بازدید میکردند، که تنها با تعامل شخصی با آنها و درک اینکه چرا آنها از فروشگاه بازدید نمیکردند، درک میشد، زیرا تعداد محصولات مردانه بیشتر از محصولات زنانه بود.
انواع روش تحقیق کیفی با مثال
روشهای تحقیق کیفی بهگونهای طراحی میشوند که به آشکار کردن رفتار و ادراک مخاطب هدف با اشاره به یک موضوع خاص کمک میکند. انواع مختلفی از روش های تحقیق کیفی مانند مصاحبه های عمیق، گروه های متمرکز، تحقیقات قوم نگاری، تحلیل محتوا و تحقیق موردی وجود دارد که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرند.
نتایج روش های کیفی بیشتر توصیفی است و به راحتی می توان از داده های به دست آمده استنباط کرد .
روش تحقیق کیفی در علوم اجتماعی و رفتاری نشات گرفته است . امروزه دنیای ما پیچیدهتر است و درک اینکه مردم چه فکری میکنند و درک میکنند دشوار است. روشهای تحقیق آنلاین درک آن را آسانتر میکنند، زیرا تحلیلی ارتباطی و توصیفیتر است .
در زیر روش های تحقیق کیفی که اغلب مورد استفاده قرار می گیرند، آورده شده است. همچنین، نمونههای تحقیق کیفی را بخوانید :
1. مصاحبه انفرادی
انجام مصاحبه های عمیق یکی از رایج ترین روش های تحقیق کیفی است. این یک مصاحبه شخصی است که در یک زمان با یک پاسخ دهنده انجام می شود. این روش صرفاً یک روش مکالمه است و فرصت هایی را برای دریافت جزئیات عمیق از پاسخ دهنده دعوت می کند.
یکی از مزایای این روش این است که فرصتی عالی برای جمع آوری داده های دقیق در مورد آنچه افراد باور دارند و انگیزه های آنها فراهم می کند . اگر محقق تجربه خوبی داشته باشد، پرسیدن سؤالات درست می تواند به او در جمع آوری داده های معنادار کمک کند. اگر به اطلاعات بیشتری نیاز دارند، محققان باید چنین سوالاتی را بپرسند که به جمع آوری اطلاعات بیشتر کمک می کند.
این مصاحبه ها می تواند حضوری یا تلفنی انجام شود و معمولا بین نیم ساعت تا دو ساعت یا حتی بیشتر طول می کشد. وقتی مصاحبه عمیق چهره به چهره انجام می شود، فرصت بهتری برای خواندن زبان بدن پاسخ دهندگان و مطابقت با پاسخ ها می دهد.
2. گروه های کانونی
گروه متمرکز نیز یک روش تحقیق کیفی متداول است که در جمع آوری داده ها استفاده می شود. یک گروه متمرکز معمولاً شامل تعداد محدودی از پاسخ دهندگان (6 تا 10) از داخل بازار هدف شما است.
هدف اصلی گروه تمرکز یافتن پاسخ به سؤالات «چرا»، «چی» و «چگونه» است. یکی از مزیت های گروه های متمرکز این است که لزوماً نیازی به تعامل شخصی با گروه ندارید. امروزه می توان یک نظرسنجی آنلاین در دستگاه های مختلف برای گروه های متمرکز ارسال کرد و با کلیک یک دکمه پاسخ ها را جمع آوری کرد.
گروه های کانونی در مقایسه با سایر روش های تحقیق کیفی آنلاین روشی پرهزینه هستند . به طور معمول، آنها برای توضیح فرآیندهای پیچیده استفاده می شوند. این روش برای تحقیقات بازار بر روی محصولات جدید و آزمایش مفاهیم جدید بسیار مفید است.
تحقیق قوم نگاری عمیق ترین روش تحقیق مشاهده ای است که افراد را در محیط طبیعی آنها مطالعه می کند.
این روش محققین را ملزم میکند تا با محیطهای مخاطبان هدف، که میتواند در هر جایی از یک سازمان گرفته تا یک شهر یا هر مکان دوردست باشد، سازگار شوند. در اینجا، محدودیت های جغرافیایی می تواند در هنگام جمع آوری داده ها مشکل ساز شود.
این طرح پژوهشی با هدف درک فرهنگها، چالشها، انگیزهها و تنظیماتی که رخ میدهند انجام میشود. به جای تکیه بر مصاحبه ها و بحث ها، تنظیمات طبیعی را از نزدیک تجربه می کنید.
این نوع روش تحقیق میتواند از چند روز تا چند سال طول بکشد، زیرا شامل مشاهده عمیق و جمعآوری دادهها در آن زمینهها است. این روشی چالش برانگیز و زمان بر است و صرفاً به تخصص محقق برای تجزیه و تحلیل، مشاهده و استنتاج داده ها بستگی دارد.
4. تحقیق موردی
روش مطالعه موردی در چند سال گذشته تکامل یافته و به یک روش تحقیق با کیفیت با ارزش تبدیل شده است. همانطور که از نام آن پیداست، برای توضیح یک سازمان یا یک موجودیت استفاده می شود.
این نوع روش تحقیق در حوزه های مختلفی مانند آموزش، علوم اجتماعی و موارد مشابه مورد استفاده قرار می گیرد. این روش ممکن است دشوار به نظر برسد. با این حال ، یکی از سادهترین راههای انجام تحقیق است، زیرا مستلزم بررسی عمیق و درک کامل روشهای جمعآوری دادهها و استنباط دادهها است.
5. نگهداری سوابق
این روش از اسناد قابل اعتماد موجود و منابع اطلاعاتی مشابه به عنوان منبع داده استفاده می کند. از این داده ها می توان در تحقیقات جدید استفاده کرد. این شبیه رفتن به کتابخانه است. در آنجا، میتوان کتابها و سایر منابع مرجع را برای جمعآوری دادههای مرتبط که احتمالاً میتواند در تحقیق مورد استفاده قرار گیرد، بررسی کرد.
6. فرآیند مشاهده
مشاهده کیفی فرآیندی از تحقیق است که از روش های ذهنی برای جمع آوری اطلاعات یا داده های سیستماتیک استفاده می کند. از آنجایی که تمرکز بر مشاهده کیفی، فرآیند تحقیق استفاده از روششناسی ذهنی برای جمعآوری اطلاعات یا دادهها است. مشاهده کیفی در درجه اول برای یکسان سازی تفاوت های کیفیت استفاده می شود.
مشاهده کیفی با 5 اندام حسی اصلی و عملکرد آنها – بینایی، بویایی، لامسه، چشایی و شنوایی سر و کار دارد. این شامل اندازه گیری یا اعداد نیست، بلکه ویژگی ها را شامل می شود.
تحقیق کیفی: جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها
الف- جمع آوری داده های کیفی
جمعآوری دادههای کیفی امکان جمعآوری دادههای غیر عددی را فراهم میکند و به ما کمک میکند تا چگونگی تصمیمگیری را بررسی کنیم و بینش دقیقی را در اختیار ما قرار دهد. برای رسیدن به چنین نتایجی، دادههای جمعآوریشده باید کلنگر، غنی و ظریف باشند و یافتههایی از طریق تحلیل دقیق به دست آیند.
هر روشی را که محقق برای جمعآوری دادههای کیفی انتخاب کند، یک جنبه بسیار واضح است که این فرآیند حجم زیادی از دادهها را تولید میکند. علاوه بر تنوع روش های موجود، روش های مختلفی نیز برای جمع آوری و ثبت داده ها وجود دارد.
به عنوان مثال، اگر دادههای کیفی از طریق یک گروه متمرکز یا بحث یک به یک جمعآوری شود، یادداشتهای دستنویس یا نوارهای ضبطشده ویدیویی وجود خواهد داشت. در صورت وجود ضبط، باید قبل از شروع فرآیند تجزیه و تحلیل داده ها، رونویسی شوند.
به عنوان یک راهنمای تقریبی، یک محقق با تجربه ۸ تا ۱۰ ساعت طول میکشد تا ضبطهای مصاحبه را رونویسی کند، که میتواند تقریباً ۲۰ تا ۳۰ صفحه دیالوگ ایجاد کند. بسیاری از محققان همچنین دوست دارند پوشه های جداگانه ای را برای نگهداری ضبط های جمع آوری شده از گروه های مختلف متمرکز نگه دارند. این به آنها کمک میکند تا دادههای جمعآوریشده را تقسیمبندی کنند.
در صورت وجود یادداشتهای در حال اجرا، که به عنوان یادداشتهای میدانی نیز شناخته میشوند، در حفظ نظرات، زمینههای محیطی، تجزیه و تحلیل محیطی ، نشانههای غیرکلامی و غیره مفید هستند. چنین یادداشتهایی معمولاً غیررسمی هستند، اما باید به شیوهای مشابه ضبطهای ویدیویی یا نوارهای صوتی ایمن شوند.
ب- تجزیه و تحلیل داده های کیفی
تجزیه و تحلیل داده های کیفی مانند یادداشت ها، فیلم ها، تصاویر ضبط شده صوتی و اسناد متنی. یکی از پرکاربردترین روش ها برای تحلیل داده های کیفی ، تحلیل متن است.
تجزیه و تحلیل متن یک روش تجزیه و تحلیل داده است که به طور مشخص با سایر روش های تحقیق کیفی متفاوت است، که در آن محققین زندگی اجتماعی شرکت کنندگان در مطالعه تحقیق را تجزیه و تحلیل می کنند و کلمات، اعمال و غیره را رمزگشایی می کنند.
تصاویری نیز وجود دارد که در این تحقیق مورد استفاده قرار میگیرد و پژوهشگران زمینه استفاده از تصاویر را تحلیل کرده و از آنها استنباط میکنند. در دهه گذشته، تجزیه و تحلیل متن از طریق آنچه در پلتفرم های رسانه های اجتماعی به اشتراک گذاشته می شود، محبوبیت بالایی به دست آورده است.
ویژگی های روش تحقیق کیفی
روشهای تحقیق کیفی معمولاً دادهها را در جایی که شرکتکنندگان در حال تجربه مسائل یا مشکلات تحقیقاتی هستند، جمعآوری میکنند . اینها داده های بلادرنگ هستند و به ندرت شرکت کنندگان را برای جمع آوری اطلاعات از مکان های جغرافیایی خارج می کند.
محققان کیفی معمولاً به جای تکیه بر یک منبع داده ، اشکال متعددی از دادهها مانند مصاحبه، مشاهدات و اسناد را جمعآوری میکنند .
این نوع روش تحقیق در جهت حل مسائل پیچیده از طریق تجزیه به استنتاج های معنادار، که به راحتی برای همه قابل خواندن و درک است، کار می کند.
از آنجایی که این یک روش ارتباطی تر است، افراد می توانند اعتماد خود را به محقق ایجاد کنند و اطلاعات به دست آمده از این طریق خام و بدون تقلب است.
روش تحقیق کیفی مطالعه موردی
بیایید صاحب کتابفروشی را مثال بزنیم که به دنبال راههایی برای بهبود فروش و ارتباط با مشتری است. با یک جامعه آنلاین از اعضای وفادار کتابفروشی مصاحبه شد و سؤالات مربوطه پرسیده شد و سؤالات توسط آنها پاسخ داده شد.
در پایان مصاحبه متوجه شد که بیشتر کتابهای موجود در فروشگاهها برای بزرگسالان مناسب بوده و گزینههای کافی برای کودکان و نوجوانان وجود ندارد.
با انجام این تحقیق کیفی صاحب کتابفروشی متوجه شد که کاستیها چیست و خوانندگان چه احساسی دارند. از طریق این تحقیق اکنون صاحب کتابفروشی می تواند کتاب هایی را برای رده های سنی مختلف نگهداری کند و فروش و دسترسی به مشتری خود را بهبود بخشد.
چنین نمونههایی از روش تحقیق کیفی میتواند به عنوان مبنایی برای انجام تحقیقات کمی بیشتر ، که راهحلهایی را ارائه میکند، باشد.
زمان استفاده از تحقیقات کیفی
محققان زمانی که نیاز به دریافت بینش دقیق و عمیق دارند از تکنیک های تحقیق کیفی استفاده می کنند. گرفتن “داده های واقعی” بسیار مفید است. در اینجا چند نمونه از زمان استفاده از تحقیقات کیفی آورده شده است.
توسعه یک محصول جدید یا ایجاد یک ایده.
مطالعه محصول/برند یا خدمات خود برای تقویت استراتژی بازاریابی خود.
برای درک نقاط قوت و ضعف خود.
درک رفتار خرید
برای مطالعه واکنش مخاطبان خود به کمپین های بازاریابی و سایر ارتباطات.
بررسی جمعیت شناسی بازار، بخش ها و گروه های مراقبت از مشتری .
جمع آوری داده های درک یک نام تجاری، شرکت یا محصول.
روشهای تحقیق کیفی در مقابل روشهای تحقیق کمی
تفاوت های اساسی بین روش های تحقیق کیفی و روش های تحقیق کمی ساده و سرراست است. آنها در موارد زیر متفاوت هستند:
اهداف تحلیلی آنها
انواع سوالات پرسیده شده
انواع ابزار گردآوری داده ها
اشکال داده ای که تولید می کنند
درجه انعطاف پذیری
ویژگی های
روش تحقیق کیفی
روشهای تحقیق کمی
اهداف تحلیلی
این روش تحقیق بر توصیف تجربیات و باورهای فردی متمرکز است.
روش تحقیق کمی بر توصیف ویژگی های یک جمعیت متمرکز است.
انواع سوالات پرسیده شده
تلاش های باز پایان
سوالات بسته
ابزار جمع آوری داده ها
استفاده از روش های نیمه ساختار یافته مانند مصاحبه های عمیق، گروه های متمرکز و مشاهده شرکت کنندگان
از روش های بسیار ساختارمند مانند مشاهده ساختاریافته با استفاده از پرسشنامه و نظرسنجی استفاده کنید
شکل داده های تولید شده
داده های توصیفی
داده های عددی
درجه انعطاف پذیری
پاسخهای شرکتکنندگان بر چگونگی و سؤالات بعدی که محققان میپرسند تأثیر میگذارد
پاسخهای شرکتکنندگان تأثیری نمیگذارد یا تعیین نمیکند که محققان چگونه و کدام سؤالات بعدی را میپرسند
تحلیل محتوای کیفی فرآیندی است برای جمع آوری، ساختاردهی و تفسیر داده های کیفی برای درک آنچه نشان دهنده آن است. داده های کیفی غیر عددی و بدون ساختار هستند. داده های کیفی عموماً به متن اشاره دارد، مانند پاسخ های باز به سؤالات نظرسنجی یا مصاحبه های کاربر، اما گاهی شامل صوت، عکس و ویدیو نیز می شود. داده های کیفی به طور کلی به داده های متنی کلمه به کلمه از منابعی مانند مصاحبه ها، بحث های گروهی، بررسی ها، شکایات، پیام های چت، تعاملات مرکز پشتیبانی، مصاحبه با مشتری، یادداشت های موردی یا نظرات رسانه های اجتماعی اشاره دارد. در مقایسه با داده های کمی که اطلاعات ساختاریافته را جمع آوری می کنند، داده های کیفی معمولا ساختاری ندارند و عمق و وسعت بیشتری دارند و می تواند به سوالات ما پاسخ دهند و به فرموله کردن فرضیه ها و ایجاد درک بیشتر ما از پدیده ها کمک کند.
روش تحلیل محتوای کیفی چیست؟
تحلیل محتوای کیفی دارای پنج مرحله اساسی است که عبارتند از : 1. جمع آوری داده های کیفی، 2. سازماندهی و اتصال به داده های کیفی، 3. کدگذاری داده های کیفی، 4. تجزیه و تحلیل داده های کیفی برای بینش، 5. گزارش در مورد بینش های به دست آمده از تحلیل داده ها.
مرحله اول، داده های کیفی را جمع آوری کنید.
تحلیل محتوای کیفی با جمع آوری داده کیفی آغاز می شود .اولین گام تحقیق کیفی، جمع آوری داده هاست. به زبان ساده، جمع آوری داده ها، جمع آوری تمام داده های شما برای تجزیه و تحلیل است. یک موقعیت رایج زمانی است که داده های کیفی در منابع مختلف پخش می شوند.
مرحله دوم، داده های کیفی را سازماندهی و منسجم کنید.
اکنون شما همه این داده های کیفی را دارید، اما یک مشکل وجود دارد، داده ها بدون ساختار هستند. قبل از اینکه بتوان بازخورد را تجزیه و تحلیل کرد و ارزشی به آن اختصاص داد، باید در یک مکان واحد سازماندهی شود. چرا این مهم است؟ داشتن ثبات! اگر همه داده ها به راحتی در یک مکان قابل دسترسی باشند و به روشی ثابت تجزیه و تحلیل شوند، زمان ساده تری برای جمع بندی و تصمیم گیری بر اساس این داده ها خواهید داشت. رویکرد دستی برای سازماندهی داده های شما: روش کلاسیک ساختار دادن به داده های کیفی این است که تمام داده هایی را که جمع آوری کرده اید در یک صفحه گسترده (spreadsheet) رسم کنید.
کدگذاری در تحلیل محتوای کیفی
سومین مرحله تحلیل محتوای کیفی، کدگذاری داده کیفی است که یکی از مهمترین مراحل تحلیل است. کدگذاری در تحلیل محتوای کیفی فرآیند برچسب گذاری و سازماندهی داده های شماست به گونه ای که بتوانید مضامین موجود در داده ها و روابط بین این مضامین را شناسایی کنید. برای ساده سازی فرآیند کدگذاری، نمونه های کوچکی از داده های کیفی را می گیرید، مجموعه ای از کدها یا دسته بندی ها را ارائه می کنید و هر بخش از بازخورد را به طور سیستماتیک برای الگوها و معنا برچسب گذاری می کنید. سپس نمونه بزرگتری از داده ها را می گیرید، کدها را برای دقت و سازگاری بیشتر اصلاح و اصلاح می کنید. کد کردن به معنای شناسایی کلمات یا عبارات کلیدی و اختصاص دادن آنها به دسته ای از معنا است. بعنوان مثال در کدگذاری در تحلیل محتوای کیفی، “من واقعا از خدمات مشتری این شرکت نرم افزاری متنفرم” به عنوان “خدمات ضعیف به مشتریان” کدگذاری می شود.
کدگذاری در تحلیل محتوای کیفی به روش دستی
1.ابتدا کدگذاری در تحلیل محتوای کیفی باید تصمیم بگیرید که آیا از کدگذاری قیاسی یا استقرایی استفاده خواهید کرد. کدگذاری قیاسی زمانی است که فهرستی از کدهای از پیش تعریف شده ایجاد می کنید و سپس آنها را به داده های کیفی اختصاص می دهید. کدگذاری استقرایی برعکس این است، شما کدهایی را بر اساس خود داده ها ایجاد می کنید. کدها مستقیماً از داده ها به وجود می آیند و در حین حرکت آنها را برچسب گذاری می کنید. شما باید مزایا و معایب هر روش کدگذاری را بسنجید و مناسب ترین روش را انتخاب کنید.
2. داده های بازخورد را بخوانید تا درک گسترده ای از آنچه نشان می دهد به دست آورید. اکنون زمان آن رسیده است که اولین مجموعه کدهای خود را به عبارات و بخش های متن اختصاص دهید.
3. مرحله 2 را تکرار کنید، کدهای جدید اضافه کنید و توضیحات کد را هر چند وقت یکبار که لازم است بازبینی کنید. پس از کدگذاری همه چیز، دوباره همه چیز را مرور کنید تا مطمئن شوید که هیچ تناقضی وجود ندارد و هیچ چیز نادیده گرفته نشده است.
4.در کدگذاری در تحلیل محتوای کیفی یک چارچوب کد برای گروه بندی کدهای خود ایجاد کنید. چارچوب کدگذاری ساختار سازمانی همه کدهای شماست. و دو نوع قاب کدگذاری متداول وجود دارد، مسطح یا سلسله مراتبی. یک چارچوب کد سلسله مراتبی، به دست آوردن بینش از تجزیه و تحلیل خود را برای شما آسان تر می کند.
5. بر اساس تعداد دفعاتی که یک کد خاص رخ می دهد، اکنون می توانید موضوعات رایج را در داده های بازخورد خود مشاهده کنید. این بصیرت است! اگر «خدمات بد به مشتری» یک کد رایج است، وقت آن است که اقدام کنید.
تحلیل محتوای کیفی با استفاده از نرم افزار و به کمک کامپیوتر (CAQDAS)
به طور سنتی در رویکرد تحلیل دستی (اما نه همیشه)، داده های کیفی برای کدگذاری به نرم افزار CAQDAS وارد می شوند. در اوایل دهه 2000، نرم افزار CAQDAS توسط توسعه دهندگانی مانند ATLAS.ti، NVivo و MAXQDA رایج شد و مشتاقانه توسط محققان برای کمک به سازماندهی و کدگذاری داده ها استفاده شد.
مزایای استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی به کمک کامپیوتر:
• به سازماندهی داده های شما کمک می کند • به شما این امکان را میدهد که به کاوش تفاسیر مختلف از تجزیه و تحلیل داده های خود بپردازید • به شما امکان می دهد داده های خود را آسان تر به اشتراک بگذارید و امکان همکاری گروهی را فراهم می کند (تجزیه و تحلیل ثانویه را امکان پذیر می کند) با این حال، هنوز باید داده ها را کدگذاری کنید، موضوعات را کشف کنید و خودتان تحلیل را انجام دهید. بنابراین هنوز میتواند یک رویکرد دستی تلقی شود.
مرحله چهارم، داده ها را برای تولید بینش های معنادار تجزیه و تحلیل کنید.
اکنون می خواهیم داده های خود را برای یافتن بینش تجزیه و تحلیل کنیم. اینجاست که ما شروع به پاسخ به سوالات تحقیق خود می کنیم. به خاطر داشته باشید که مرحله 4 و مرحله 5 دارای همپوشانی هستند. این به این دلیل است که ایجاد تجسم بخشی از تجزیه و تحلیل و گزارش است. وظیفه کشف بینش ها، جستجوی کدهایی است که از داده ها بیرون می آیند و همبستگی های معناداری را از آنها استخراج می کنند. همچنین در مورد اطمینان از متمایز بودن هر بینش و داشتن داده های کافی برای پشتیبانی از آن است. بخشی از تجزیه و تحلیل، تعیین میزان ارتباط هر کد با مشخصات جمعیتی و مشخصات مشارکت کنندگان در تحقیق است و مشخص کردن اینکه آیا رابطه ای بین این نقاط داده وجود دارد یا خیر. برای بهبود کیفیت اطلاعات بینش، کدهای فرعی را به صورت دستی ایجاد کنید. اگر چارچوب کد شما فقط یک سطح داشته باشد، ممکن است متوجه شوید که کدهای شما بسیار گسترده هستند و قادر به استخراج بینش معنادار نیستند. اینجاست که ایجاد کدهای فرعی برای کدهای اصلی شما ارزشمند است.
مرحله پنجم، نتایج و داستان داده های خود را گزارش کنید.
آخرین مرحله از تجزیه و تحلیل داده های کیفی، گزارش دادن به آن، گفتن داستان است. در این مرحله، کدها به طور کامل توسعه یافته و تمرکز بر انتقال روایت به مخاطب است. یک طرح کلی منسجم از تحقیقات کیفی، یافته ها و بینش ها برای ذینفعان برای بحث و مناظره حیاتی است، قبل از اینکه بتوانند یک اقدام معنادار را طراحی کنند.
نمونه تحلیل محتوای کیفی
یکی از روش های بسیار خوب برای یادگیری تحلیل محتوای کیفی و نحوه گزارش کردن نتایج آن، خواندن مقالات منتشر شده با این رویکرد می باشد. گرچه تحلیل در مطالعات کیفی مختلف از نظر سطح انتزاع و دقت با یکدیگر متفاوت می باشد، ولی محققین با مطالعه انواع مختلف مقالات کیفی که منتشر شده است و مراحل داوری همتایان را پشت سر گذاشته اند، می توانند تا حدود زیادی الگو بگیرند و مسیر پژوهش خود را به راحتی دنبال کنند. در زیر سه نمونه از مقالات کیفی منتشر شده، جهت مطالعه آورده شده است که میتواند راهگشا باشد. مقاله اول به دنبال کشف موانع برنامه های سلامت جنسی از دیدگاه سیاست گذاران حوزه سلامت بوده که بر اساس پایان نامه دکترا با همین مضمون منتشر شده است. مقاله دوم با هدف کشف و واکاوی شرایط زمینه ساز تک فرزندی در زنان و مردان ساکن تهران که دارای یک فرزند بودند انجام شده است و منتج از یک طرح پژوهشی در تهران بوده و مقاله سوم با هدف واکاوی جامعه پذیری جنسی در ایران می باشد که بر اساس یک پایان نامه دکترا می باشد.
سه نمونه از مقالات تحلیل محتوای موضوعی را در زیر مطالعه کنید:
کیفیت بالا، قیمت مناسب و خدماتی که به نیازهای شما پاسخ میدهند!
با ما همراه باشید و پروژهی خود را به یک تجربهی موفق تبدیل کنید.
ما در این سایت پرسشنامه های استاندارد (دارای روایی، پایایی، روش دقیق نمره گذاری ، منبع داخل و پایان متن ) ارائه می کنیم و همچنین تحلیل آماری کمی و کیفی رابا قیمت بسیار مناسب و کیفیت عالی و تجربه بیش از 17 سال انجام می دهیم. برای تماس به ما به شماره 09143444846 در شبکه های اجتماعی پیام بفرستید. ایمیلabazizi1392@gmail.com
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به لنسرسرا و محفوظ است.
این سایت دارای مجوز می باشد