...........................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
خوش آمدید این سایت دارای مجوز می باشد برای مشاهده مجوز ها پایین صفحه را مشاهده فرمائید.
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
از مجموعهای از سوالات استاندارد از پیش تعیین شده به ترتیب مشابه برای هر داوطلب استفاده میکند.
هدف آن به حداقل رساندن سوگیری و امکان مقایسه مستقیم بین داوطلبان است.
ممکن است انعطافناپذیر باشد و امکان کاوش در بینشهای غیرمنتظره را محدود کند.
مصاحبه غیرساختاریافته:
دارای فرمت گفتگو با سوالات باز است.
مصاحبه کننده سوالات را بر اساس پاسخ های داوطلب تطبیق می دهد که امکان کاوش عمیق تر در موضوعات را فراهم می کند.
می تواند تحت تأثیر سوگیری های مصاحبه کننده باشد و مقایسه بین داوطلبان را دشوارتر کند.
مصاحبه نیمه ساختاریافته:
عناصر رویکردهای ساختاریافته و غیرساختاریافته را ترکیب می کند.
شامل مجموعه ای از سوالات اصلی با انعطاف پذیری برای پیگیری خطوط مرتبط در صورت بروز آنها است.
تعادل خوبی بین انسجام و انطباق پذیری ارائه می دهد.
مصاحبه انفرادی:
رایج ترین فرمت، شامل یک تعامل یک به یک بین مصاحبه کننده و داوطلب است.
امکان ارزیابی متمرکز و ایجاد رابطه را فراهم می کند.
مصاحبه پانل:
داوطلب توسط گروهی از مصاحبه کنندگان مصاحبه می شود.
دیدگاه های متعددی از داوطلب ارائه می دهد و می تواند پاسخ آنها را تحت فشار ارزیابی کند.
ممکن است برای برخی از داوطلبان ترسناک باشد.
مصاحبه گروهی:
چندین داوطلب به طور همزمان مصاحبه می شوند.
مهارت های بین فردی و کار تیمی را در یک محیط پویا ارزیابی می کند.
ارزیابی عمیق داوطلبان به صورت جداگانه دشوار است.
علاوه بر این دسته بندی های کلی، مصاحبه ها را می توان بر اساس هدفشان طبقه بندی کرد:
مصاحبه های غربالگری: مصاحبه های کوتاه، اغلب تلفنی، برای فیلتر کردن داوطلبان و ارتقای افراد مناسب به مرحله بعدی.
مصاحبه های رفتاری: سوالاتی درباره نحوه برخورد داوطلب با موقعیت های گذشته می پرسند تا عملکرد آینده را پیش بینی کنند. (به عنوان مثال، “در مورد زمانی که در محل کار با یک درگیری روبرو بودید بگویید.”)
مصاحبه های موردی: یک مشکل یا سناریوی تجاری را ارائه می دهند که داوطلب باید آن را تجزیه و تحلیل کند و راه حل ارائه دهد (معمولاً در مصاحبه های مشاوره ای).
مصاحبه های استرسی: به طور عمدی یک محیط پرتنش ایجاد می کنند تا واکنش های داوطلب را تحت فشار مشاهده کنند.
انتخاب نوع مناسب:
بهترین نوع مصاحبه به موارد زیر بستگی دارد:
موقعیت شغلی: نقش های فنی ممکن است از مصاحبه های ساختاریافته بهره مند شوند. نقش هایی که به مهارت های بین فردی قوی نیاز دارند می توانند از مصاحبه های رفتاری یا گروهی استفاده کنند.
فرهنگ شرکت: شرکت های سنتی ممکن است به سمت مصاحبه های ساختاریافته متمایل شوند، در حالی که استارت آپ ها ممکن است فرمت های غیرساختاریافته را ترجیح دهند.
مرحله فرآیند استخدام: مصاحبه های غربالگری در مراحل اولیه رایج هستند و مصاحبه های رفتاری یا موردی در مراحل بعدی استفاده می شوند.
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
انتخاب روشهای تحقیق مناسب برای هر پروژه تحقیقاتی، گامی حیاتی و اساسی در مسیر موفقیت آن محسوب میشود. روشهای انتخابی به طور قابل توجهی بر کیفیت و اعتبار یافتههای شما تأثیر میگذارند و تضمین میکنند که به طور دقیق به سوال تحقیق شما پاسخ داده شود. در اینجا یک راهنمای جامع برای کمک به شما در انتخابی آگاهانه ارائه میشود:
1. همراستایی با سوال و اهداف تحقیق:
سوال تحقیق: چه سوال یا مشکل خاص را میخواهید از طریق تحقیق خود به آن پاسخ دهید یا حل کنید؟
اهداف: چه اهدافی را به طور خاص قصد دارید از طریق تحقیق خود به دست آورید؟
درک سوال و اهداف تحقیق شما اولین قدم اساسی است. پس از آنکه درک روشنی از آنها پیدا کردید، میتوانید نوع دادههای مورد نیاز و روشهای مناسب برای جمعآوری و تحلیل آنها را شناسایی کنید.
2. در نظر گرفتن پارادایم تحقیق:
رویکردهای کمی: بر دادههای عددی تمرکز دارند و برای تحلیل از تکنیکهای آماری استفاده میکنند. این روشها برای بررسی روابط علی و معلولی، آزمایش فرضیهها و تعمیم یافتهها به یک جمعیت بزرگتر مناسب هستند. نمونههایی از این روشها شامل نظرسنجیها، آزمایشها و مطالعات مشاهدهای هستند.
رویکردهای کیفی: تجربیات، معانی و پدیدهها را از طریق دادههای غیرعددی کاوش میکنند. هدف این روشها درک عمیق پدیدههای پیچیده و ارائه بینشهای غنی در مورد تجربیات فردی و گروهی است. نمونههایی از این روشها شامل مصاحبهها، گروههای متمرکز و مردمنگاری است.
روشهای ترکیبی: رویکردهای کمی و کیفی را با هم ترکیب میکنند و درک جامعی از یک پدیده را ارائه میدهند. این روش در مقایسه با استفاده از فقط یک نوع رویکرد، تصویر کلیتر و بینشهای عمیقتری را ارائه میدهد.
3. ارزیابی نقاط قوت و ضعف هر روش:
هر روش تحقیق نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد. این جنبهها را در نظر بگیرید تا مطمئن شوید که روش انتخابی به طور موثری به سوال و اهداف تحقیق شما پاسخ میدهد.
نقاط قوت: مزایای خاص هر روش در پاسخ به سوال تحقیق شما چیست؟
ضعفها: چه محدودیتها یا سوگیریهای بالقوهای با هر روش مرتبط است؟ آیا روشهای جایگزینی وجود دارد که ممکن است به طور موثرتری به این محدودیتها بپردازند؟
4. ملاحظات اخلاقی:
صرف نظر از روش انتخابی، مطمئن شوید که تحقیق شما به اصول اخلاقی پایبند است. این اصول شامل رضایت آگاهانه، گمنامی، محرمانگی و مدیریت مسئولانه دادهها میشود.
5. امکانسنجی و منابع:
محدودیتهای عملی مانند بودجه، زمانبندی و دسترسی به شرکتکنندگان یا منابع را در نظر بگیرید. روشهایی را انتخاب کنید که با توجه به منابع موجودتان قابل اجرا باشند.
6. مشورت با متخصصان:
اگر در مورد مناسبترین روشها برای تحقیق خود مطمئن نیستید، جستجوی راهنمایی از روششناسان تحقیق یا محققان باتجربه در زمینه شما میتواند ارزشمند باشد.
چه تعداد افراد نمونه را باید انتخاب کنم؟ تعیین تعداد افراد نمونه برای یک تحقیق بستگی به عوامل متعددی دارد و نمیتوان به طور قطعی یک عدد مشخص برای همه مطالعات تعیین کرد. اما در تعیین تعداد افراد نمونه، میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
قوانین نمونهبرداری: برخی تحقیقات در حوزههای مختلف روشهای خاصی برای تعیین تعداد افراد نمونه ارائه کردهاند. به عنوان مثال، در تحقیقات استنتاجی و آماری، از فرمولهای محاسبه نمونهبرداری استفاده میشود که بر اساس احتمال نمونهبرداری تصادفی و خطاهای مورد قبول تعیین میشوند.
قوانین سرانجامی: در تحقیقات کیفی، محققان معمولاً تا زمانی که دادهها تنوع کافی داشته باشد و اشباع نظریه را برآورد کنند، ادامه میدهند. به عبارت دیگر، تا زمانی که دادههای جدیدی اطلاعات جدیدی به تحقیق ندهند یا نظریه موجود را توسعه ندهند، تعداد افراد نمونه را افزایش میدهند.
استراتژی اشباع نمونه: در تحقیقات کیفی، معمولاً از استراتژی اشباع نمونه استفاده میشود. به این معنی که تا زمانی که دادههای جدیدی اضافه نکنند و تحلیل دادهها به تکرار و تکرار منجر شود، انتخاب افراد نمونه ادامه مییابد.
در نهایت، تعیین تعداد افراد نمونه باید با توجه به هدف تحقیق، نوع تحقیق، شرایط دسترسی به جامعه مورد نظر و تنوع جامعه انجام شود. همچنین، همیشه بهتر است با مشاوره اساتید و متخصصان در حوزه مورد نظر خود، تعداد افراد نمونه را تعیین کنید.
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
قبل از اینکه روش پژوهش گراندد تئوری را شرح دهیم، باید با عبارت تحقیق به خوبی آشنا شوید. عبارت تحقیق در دو جایگاه مختلف کاربرد دارد. کاربرد اول عبارت تحقیق در تولید گزاره علمی است که بر بیان انواع مختلف روشهای علمی دلالت دارد. روش پژوهش تاریخی، روش پژوهش تحلیل محتوا، روش پژوهش آزمایشی و … همگی نمونههایی از کاربرد اول عبارت تحقیق هستد.
اکثر دانشجویان با وجود اینکه نمرات مطلوبی در دروس روش تحقیق اخذ میکنند، حین نوشتن پایان نامه با مشکلاتی رو به رو میشوند. ضعف دانشجویان در این زمینه، نوع دیگر عبارت تحقیق است. در این نوع، فرد باید بتواند مراحل دقیقی را برای تولید یک پژوهش و مقاله طی کند. کسانی که به دنبال تولید یک اثر پژوهشی در قالب مقاله یا پایاننامه هستند، بهتر است از کاربرد دوم این عبارت استفاده کنند و با نوشتار کامل پایان نامه آشنا شوند.
روش پژوهش گراندد تئوری روشی کیفی است که بر پایه جمعآوری اطلاعات و دادهها شکل میگیرد. جمعآوری دادهها با استفاده از ابزارهای مختلفی انجام شده که هرکدام طبق نظر پژوهشگر انتخاب میشود. در ادامه با مفهوم اصلی روش پژوهش گراندد تئوری آشنا خواهیم شد.
پژوهش گراندد تئوری چیست؟
واژه گراندد تئوری در لغت، معناهای مختلفی را در بر میگیرد. این واژه معانی همچون نظریه بنیادی، نظریه زمینهای، نظریه مبنایی، نظریه دادهمحور، نظریهپردازی دادهبنیاد، نظریه مفهومسازی بنیادی، رویش نظریه، نظریه برخاسته از داده و… دارد. پژوهشگران تصمیم گرفتهاند که برای جلوگیری از ابهامهای گوناگون، کلمه گراندد تئوری را به کار ببرند.
روش پژوهش گراندد تئوری با دیگر روشهای پژوهش متفاوت است. در دیگر روشهای پژوهش، شروع پژوهش با اتکا به نظریههای موجود شکل میگیرد. اما در روش گراندد تئوری با تدوین نظریه و فرضیه کار را شروع میکنند. گراندد به این معنا است که هر نظریه یا گزاره جزء و زمینهای از دادههای واقعی هستند. این روش پژوهشی زمانی که اطلاعات جامعی نبوده و ضعف دانش و اطلاعات در زمینه پژوهش باشد، مورداستفاده قرار میگیرد. روش پژوهش گراندد بر اساس نظریه استدلال استقرایی انجام میشود. این نظریه با توجه به تجربههای زندگی روزمره، مراودات، مستندات و مشاهدات شکل میگیرد.
پژوهش گراندد تئوری به جمعآوری اطلاعات عمیق در مرحله کیفی و جهتدهی در مرحله کمی کمک بسیاری میکند. از زمانی که این نوع روش پژوهش ابداع شده، الگوهای ساماندهی مختلفی برای اجرای این مسیر ارائه شده است. الگوی اولیه روش پژوهشی گراندد ابتدا توسط گلیزر و اشتراوس ایجاد شده و با همکاری کوربین الگوی دیگری بنیانگذاری شده است. پس از گذشت چندین سال، هرکدام از پژوهشگران مسیر خود را پیش گرفتهاند و الگویی متفاوت از دیگری ارائه دادهاند. پس از اینکه دو رویکرد اولیه شکل گرفت، کارشناسان رویکردهای دیگری را هم معرفی کردند. در شکل زیر میتوانید فرایند تاریخی و تقسیمات روش گراندد تئوری را ببینید.
پس از اینکه گلیزر و اشتراوس همکاری خود را به پایان رسانند، در سال ۱۹۹۰ رویکرد نظاممند سیستماتیک روش پژوهشی گراندد تئوری معرفی شد. گلیزر بهتنهایی در سال ۱۹۹۵ رویکرد ظاهر شونده را برای این روش پژوهش ارائه داد. رویکرد نظاممند سیستماتیک و ظاهر شونده بسیار مورد استقبال قرار گرفت. چارمز در سال ۲۰۰۰ یک رویکرد ساختارگرایانه، شاتزمن در سال ۱۹۹۱ رویکرد ابعادی و کلارک در سال ۲۰۰۳ رویکرد تحلیل موقعیت را به جامعه پژوهشگران معرفی کردند. با گذشت زمان، این الگوها به انواع بیشتری تقسیمبندی شدهاند که در جدول زیر قرار گرفته است.
بهتر است برای آشنایی بیشتر با این رویکردها، به توصیف هرکدام بپردازیم.
رویکرد ظاهر شونده با نام کلاسیک گلیزر هم شناخته میشود.
در رویکرد ظاهر شونده با استفاده از دادهها، نظریهای در فرایند پژوهش شکل میگیرد.
نظریه پژوهش در رویکرد نظاممند اشتراوس و کوربین، به شکل یک مدل پارادایمی (از پیش تعیین شده) است.
در رویکرد ساختگرایانه چارمز، نظریه طبق جمعآوری دادهها از محیط پژوهشگر و تفسیر آن ساخته میشود.
نظریه رویکرد موقعیتی کلارک، بر اساس توجه مداوم به موقعیت سوژه و عنصرهای انسانی یا غیرانسانی که در سوژه تأثیرگذار هستند، شکل میگیرد.
در روش تحلیل ابعاد شاتزمن، نظریه پژوهش با در نظر گرفتن ابعاد مختلف اثرگذار بر پدیده اصلی پیادهسازی میشود.
رویکردهای روش گراندد تئوری
به طور کلی میتوان گفت که روش گراندد تئوری از سری روشهای کیفی در پژوهش است که از ابتدای پیدایش با تحولات زیادی روبهرو شده است. طبق نظر پژوهشگران احتمال وجود تحولات بیشتر در آینده هم وجود دارد. اکثر پژوهشگران، نظریههای خود را با استفاده از رویکرد پنجگانه میسازند؛ اما رویکردهای دیگری هم در روش گراندد تئوری مورد استفاده قرار میگیرد. لازم است برای آشنایی بیشتر، رویکردهای دیگر را توضیح دهیم.
رویکرد انتقادی الیور در روش گراندد تئوری
رویکرد انتقادی الیور تأکید بر ساخت نظریه با رویکرد اشتراوس و کوربین را دارد. این رویکرد با کاربرد رئالیست انتقادی شکل میگیرد. همچنین به بررسی و تحلیل واقعیتهای اجتماعی از ابعاد سهگانه ” واقعیت بهعنوان حوزه ساختار”، “مکانیزم واقعه بهعنوان حوزه رخدادها” و “تجربه بهعنوان حوزه ادراک و تجربیات” میپردازد.
رویکرد انعکاسی الوسون و اسکالبرگ در روش پژوهش گراندد تئوری
رویکرد انعکاسی الوسون و اسکالبرگ در راستای ساخت نظریه با در نظر گرفتن انعکاس نگرش پژوهشگر است. این نگرش بر جمعآوری داده، تحلیل، تفسیر و نتیجهگیری تأکید بسیاری دارد.
تعبیر دیگری هم برای این رویکرد وجود دارد. پژوهشگران میتوانند برای استفاده از این رویکرد، طوری پیش بروند که به نتیجه موردنظر خود برسند. برای مثال پژوهشگر میتواند جامعه آماری را طوری انتخاب کند که نگرشها در مصاحبه با افراد انعکاس پیدا کند. پژوهشگر میتواند مقولهبندی، سؤالات، کدگذاری یا معانی و مفاهیم را طوری با نگرش خود پیش ببرد تا نتیجه پژوهش حاصل اندیشههای خود باشد. البته ممکن است که این اتفاقها بدون قصد و ناخودآگاه برای پژوهشگر رخ دهد و قصد تأثیرگذاری بر پژوهش نداشته باشد.
رویکرد نظریه چندگانه گولدکوهل و کرانهولم
رویکرد نظریه چندگانه گولدکوهل و کرانهولم کمی با دیگر رویکردها متفاوت است. در مرحلههای از پیش تعیین شده، میتوانید از نظریههای موجود برای الهامبخشی و مقایسه دادهها استفاده کنید.
رویکرد فمینیستی ووست در روش گراندد تئوری
این رویکرد بر معرفتشناسی فمینیسم، شنیدهشدن صدای زنان تحت تبعیض جنسیتی و رفتارهای ناعادلانه تمرکز دارد. این رویکرد نشان میدهد که روش گراندد تئوری فمینیستی تنها یک روش پژوهش نیست. از نظر رویکرد فمینیستی، گراندد تئوری رویکردی اضافهتر از دیگر رویکردها است که آن را بازتاب تأکید بر رویکرد انسانی و اجتماعی میدانند.
رویکرد نظریه بصری کونکی
رویکرد نظریه بصری کونکی یکی از رویکردهای روش گراندد تئوری است که بر دادههای بصری و مدل تصویربرداری چندتایی تأکید دارد. محورهای اصلی این رویکرد، تلاش بر خلق تصویر، ایجاد ارتباط با تصاویر بصری، محصول بصری، پذیرش یک تصویر و ابعاد بصری نمایش و روش تحلیل اطلاعات بصری است.
رویکرد نظریه مطلع تورنبرگ
رویکرد نظریه مطلع تورنبرگ، سعی بر ایجاد نظریههایی در راستای ادبیات پژوهش و چارچوبهای نظری موجود دارد. این رویکرد، نظریههای پیشین را با دقت و حساسیت بالا مورد بررسی قرار میدهد و استفاده از این نظریه هارا منع نمیکند.
رویکرد کمی گراندد تئوری
رویکرد کمی گراندد تئوری در اجرای پژوهش، رویکردی جدید نیست و به پژوهشگران اجازه میدهد تا با کمک روش استقرایی در ایجاد نظریه از دادههای کمی کمک بگیرند. این رویکرد بر این مبنا است که در نظریه زمینهای، از دادههای کمی یا ترکیب روشهای تحلیل کیفی و کمی باید استفاده کرد.
رویکرد نظریههای نوظهور خنیفر
رویکرد نظریههای نوظهور تأکید بر استقلال اندیشههای مصاحبهشونده دارد. باید در ساخت نظریه از نظرات متفاوت مصاحبهشوندگان صحبت کرد و تمامیت اندیشه آنها را در نظریه نهایی استفاده کرد.
در چه پژوهشهایی میتوان از روش گراندد تئوری استفاده کرد؟
پژوهشهایی که نظریهای ندارند یا نیاز به گزاره و فرضیه دارند، از سری پژوهشهایی هستند که میتوان از روش گراندد تئوری استفاده کرد. در جدول زیر این موارد را بهصورت شفافتر بیان کردهایم.
همانطور که میدانید، فرضیه یک حدس هوشمندانه است که طبق مشاهدات و نظریههای مختلف بیان شده و قابلبررسی است. در نتیجه برای بیان فرضیه، باید با مبانی نظری پژوهش آشنا باشید. در صورتی که اطلاعات نظری لازم را برای تولید نظریه پژوهش ندارید، میتوانید با استفاده از روش گراندد تئوری فرضیه را بسازید.
یکی از ویژگیهای مثبت نظریه خوب، عام بودن آن است. عام بودن نظریه به این معناست که بتوان با آن، بسیاری از امور را تبیین کرد. البته این ویژگی ممکن است گاهی چالشبرانگیز هم باشد. بهتر است برای چالش برانگیز بودن این ویژگی مثالی بزنیم. یک تور ماهیگیری بزرگ را در نظر داشته باشید. بزرگی این تور ماهیگیری موجب فرار ماهیهای کوچک میشود. در این شرایط از روش پژوهش گراندد تئوری استفاده میکنیم. نظریهای که حاصل از این روش به دست میآید، تئوری محدود با رویکردی واقعی است.
این روش پژوهش از الگوهایی همچون اگر پس و آنگاه استفاده میکند تا موجبات علی رخداد فراهم شود و به پیامد یا نتیجهای برسیم. روش گراندد تمام اطلاعات، محتوا و دادهها را منبعی برای ایجاد نظریه و حل پژوهش میداند. پژوهشگران زمانی از روش گراندد تئوری استفاده میکنند که موضوع تحت مطالعه در پژوهشهای قبلی موردتوجه قرار نگرفته باشد؛ بنابراین این روش زمانی استفاده میشود که هدف از مطالعه تدوین، تعدیل یا اصلاح نظریه باشد.
فرایند اجرای پژوهش گراندد تئوری
مراحل اجرای فرایند پژوهشی گراندد تئوری به صورت خلاصه در جدول زیر قرار گرفته است. در ادامه به بررسی هرکدام از این موارد میپردازیم. مرحلههای اجرای فرایند گراندد به انتخاب الگو یا رویکرد آن وابسته است.
یکی از مهمترین ویژگیهای گراندد تئوری، همزمانی مرحله جمعآوری داده با تجزیه تحلیل و مقایسه مداوم دادهها است. گام اول اکثر رویکردها، بر جمعآوری داده و منابع مورداستفاده تمرکز دارد. مهمترین منبعی که در این روش برای جمعآوری دادهها استفاده میشود، مصاحبه است. برای تهیه مصاحبه، پژوهشگر باید یک نمونه (شرکتکننده یا مصاحبهشونده) انتخاب کند. سپس با توجه به هدف مدنظر پژوهش، دادههای مرتبط را جمعآوری کند.
رویکردهای اصلی گراندد تئوری
طراحی پژوهش باید برای هرکدام از پنج رویکرد اصلی گراندد تئوری انجام شود. این پنج رویکرد گراندد تئوری شامل رویکرد کلاسیک گلیزر، رویکرد نظاممند اشتراوس و کوربین، رویکرد ساختارگرای چارمز، تحلیل موقعیت کلارک و تحلیل ابعاد شاتزمن است. البته توجه داشته باشید که رویکردهای اصلی و اولیه گراندد تئوری متعلق به گلیزر و اشتراوس است. در ادامه به توصیف و بررسی هرکدام از این رویکردهای اصلی میپردازیم.
رویکرد گلیزر
رویکرد گلیزر نیاز به ذهنی سرشار از حساسیت نظری دارد تا به دنبال اطلاعات و دادههای خاص برود. خلاقیت در پیادهسازی نظریه، پایه استفاده از این رویکرد است. رویکرد گلیزر یک رویکرد ظاهر شونده است؛ زیرا با استفاده از مراحل سهگانه تحلیل داده از جمله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به نظریه میرسید. رویکرد گلیزر شامل انواع کدگذاری است که در جدول زیر قرار دادهایم.
در روش کدگذاری باز، دادهها به صورت آزاد کدگذاری میشود تا محور پژوهش مشخص شود. محور پژوهش یا مقوله محوری مشخص میکند که چگونه مشارکتکنندگان (مصاحبهشونده) مشکل اصلی خود را در راستای مسئله طرح شده، حل کنند. پس باید در ابتدای کار که تصمیم به استفاده از کدگذاری باز داشتید، به دنبال متغیر محوری یا اصلی باشید. کدهای نظری به ایجاد ارتباط میان کدهای واقعی کمک میکند. کدهای واقعی نتیجه کدگذاری باز و انتخابی است که مجدد بهصورت خودجوش متصل شدهاند. پس میتوان گفت که کدهای واقعی بدون کدهای نظری، تهی و بیارزش هستند.
رویکرد گلیزر برای تلفیق مقولهها به خانوادههای کدگذاری و مدلسازی اشاره میکند؛ اما رویکرد استراواس با استفاده از یک پارادایم کدگذاری شده است. گلیزر برای تلفیقکردن این کدهای واقعی، ۱۸ گروه یا خانواده از کدهای نظری را به عنوان الگو تلفیق کرد. این ۱۸ خانواده همپوشانی بسیار با یکدیگر داشتهاند. گلیزر پژوهشگرها را برای تعیین نحوه پیوند واژهها آزاد گذاشته است و تلفیق کدها هیچگونه محدودیتی ندارد. در جدول زیر چهار نمونه از خانوادههای کدگذاری شده گلیزر قرار دارد.
گلیزر در مطالعات بعدی خود، نمونههای دیگری را هم معرفی کرده است تا ذهن پژوهشگر را آزاد کند و دیدگاه وسیعتری به او ببخشد. باور اصلی گلیزر بر این مبنا است که نظریه باید بهصورت طبیعی و خلاقانه از دادهها بیرون آید. در مقابل آن، اشتراوس و کوربین بر این عقیده هستند که چارچوب باید یکسان و از پیش تعیین شده بوده تا خروجی دادهها و نظریه نهایی در این راستا باشد.
رویکرد اشتراوس و کوربین در گراندد تئوری
همانطور که پیشتر گفتیم، رویکرد نظاممند اشتراوس و کوربین بر مبنای یک چارچوب از پیش تعیین شده است. این رویکرد در مدل یک پارادایم مرتب و معین گام برمیدارد. از سری محبوبیتهایی که این رویکرد دارد، دستورالعمل و مسیر شفاف آن است. کدگذاری باز، فرایندی است که داده و مفاهیم در آن شناسایی شده و در نهایت ابعاد آن کشف میشود. در کدگذاری محوری، مرتبط کردن مقولههای فرعی صورت میگیرد. محوریت کدگذاری انتخابی بر پایه یکپارچگی نظریه است. یکی از اهداف مدنظر برای جمعآوری دادههای کیفی در این رویکرد، پیادهسازی مقولههایی در قالب یک مدل پارادایمی است.
هرکدام از مقولههایی که در مدل پارادایمی رویکرد اشتراوس و کوربین استفاده میشود، در جدول زیر بهصورت مختصر توصیف شدهاند.
رویکرد اشتراوس و کوربین بر این نظر است که قرارگرفتن این مقولهها در یک مدل، کمک میکند تا پژوهشگر بهصورت نظاممند داده هارا به هم مرتبط کرده و شیوهای مناسب به کار گیرد.
رویکرد چارمز
مبنای این رویکرد بر واقعیتهای چندگانه و تفسیری قرار دارد. رویکرد چارمز عقیده دارد که هر انسان از ادراک، فهم و تعبیر متفاوتی از جهان پیرامون خود میرسد. زیرا این موارد با منافع، ارزشها و علایق انسانها خو میگیرد. در رویکرد چارمز، پژوهشگر به دنبال این است که بداند در هر موقعیتی سوژه یا افراد چه میگویند. این رویکرد کمک میکند تا پدیده واقعی باشد و این امکان را دارد تا در زمینههای خاص خود را نشان دهد. ادراک، علایق، منافع همگی در نتیجه پژوهش اثرگذار است. پژوهش به صورت گسترده از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد. اگر پژوهشگر بخواهد برای حل پژوهش خود از این روش استفاده کند، باید مشاهدات خود را با مشارکت بیشتری انجام دهد و با تحلیل و دروننگری، اعمال گروههای مختلف را مورد آزمایش قرار دهد.
تعارض گروههای مختلف به پژوهش مدنظر میتواند راهی برای پیداکردن نظریه پژوهش باشد. پژوهشگر برای استفاده از این رویکرد نباید خود و مستندات را محدود کند. در این روش باید به آشکارسازی موارد جزئی و برداشتها، خواستهها و انتظارات پرداخت. شاید بتوان گفت که خانم چارمز با ارائه این رویکرد به مطالعه مردمنگارانه پرداخته است. مطالعه مردمنگارانه به این معناست که پژوهشگر از طریق مشاهده، سند، مصاحبه و دیگر راههای جمعآوری داده به مطالعهای عمیق و چندگانه دست یابد.
در رویکرد چارمز نیاز است که پژوهشگر علاوه بر ارتباط و تماس نزدیک با مردم، دادهها و شواهد را به خوبی مقایسه و تحلیل کند. پژوهشگر موظف است اطلاعات و حرفها را جزءبهجزء در پژوهش ثبت کند. رویکرد چارمز بر رویکرد گلیزر تأکید داشته و اشاره به نداشتن چارچوب حین پژوهش دارد. در این راستا، داشتن یادداشتهای تفسیری پژوهشگر بسیار قابل اهمیت و مهم است. پژوهشگر باید بداند که این دادهها تنها برای پژوهش کافی نیستند و باید معنا، تفسیر و موقعیت را هم تحلیل و یادداشتبرداری کند. به طور کلی میتوان گفت که تعامل عینی و ذهنی پژوهشگر، نظریه این رویکرد را میسازد.
تفاوت رویکرد چارمز با رویکردهای قبلی این است که پژوهشگر باید اجازه دهد تا روش موردنظر مسئله پژوهش، شکل بگیرد. برای اینکه از کافی بودن دادهها اطمینان حاصل کنید، بهتر است سؤالاتی که در جدول زیر قرار دارد را از خود بپرسید.
از سری نکات مهمی که حین پژوهش باید به آن توجه داشته باشید، احترام به نظر مصاحبهشونده یا شرکتکنندگان است. این مسئله بدین معنا نیست که پژوهشگر همه دیدگاه هارا بپذیرد. تنها باید نظر شرکتکننده را تفسیر و بدون تحمیل نظر خود، داده هارا جمعآوری و تحلیل کند. هر دادهای از جمله واژههای پیچیده، نمودار و نقشههای مفهومی که اطلاعات را مبهم کند از اعتبار نظریه میکاهد. پژوهشگر در این شرایط به جای استفاده از روش کدگذاری نظاممند، نظریه را از درون دادهها بیرون میکشد. تولید نظریه نیاز به خلاقیت فردی پژوهشگر دارد تا با قدرت نویسندگی و تخیل خود، نظریه را ایجاد کند. تولید نظریه با استفاده از جملات مفید و مختصر از دل مصاحبه شکل میگیرد.
رویکرد کلارک
روش ادل کلارک با نام گراندد تئوری موقعیتی شناخته میشود. این روش بر پایه رویکرد اشتراوس و کوربین بنیانگذاری شده و بر موقعیت تمرکز دارد. کلارک در استفاده از این روش تأکید کرده که پژوهشگر باید به طور دائم دنبال موقعیت سوژه موردمطالعه یا عناصر انسانی و غیرانسانی اطراف سوژه باشد. به عبارتی میتوان گفت که اثرگذاری اطراف سوژه یکی از موضوعات مهم در این رویکرد است. علاوه بر موارد ذکرشده، تمرکز بر سؤالات زیر هم خواهد بود.
چه کسی و چه چیزی در موقعیت سوژه موردمطالعه وجود دارد؟
اهمیت این موقعیت برای چه کسی است؟
عناصر تاثیرگذار بر موقعیت کنونی چیست؟
در رویکردی که ادل کلارک ارائه داده است، بهجای استفاده از ” زمینه ” مفهوم ” موقعیت ” خود را نمایان میکند. زیرا بر این باور است که موقعیت مدام در دگرگونی شرایط تأثیرگذار است. نقشه کردن یکی از وجههایی است که این روش را بر دیگر رویکردها متمایز کرده است. در رویکرد کلارک، نقشه شامل تمام اطلاعاتی است که پژوهشگر بهصورت تکوینی، رفت و برگشتی و پلکانی جمعآوری میکند. پروسه نقشه کردن به مصورسازی، تجسم بخشیدن به اندیشه و آشکارسازی کردارهای گفتمانی کمک میکند. نقشهای کردن موقعیت یک فرایند و عمل تکرارشونده است که در سهگام اساسی شامل موقعیت، عرصه و وضعیت پیادهسازی میشود. در جدول زیر این موارد به صورت دقیقتر قرار دارد.
برای شناسایی و تشخیص عناصر در این مرحله باید پرسشهای زیر را در پژوهش استفاده کنید.
عناصر تشکیلدهنده این موقعیت خاص چیست؟
در این موقعیت چه کسانی با چه آئینی وجود دارند؟
معانی نمادین و ساختارها چیست؟
موقعیت مدنظر شامل چه گروهها، قشرها، نهادها یا ساختارها میشود؟
چه تمایزهایی در موقعیت مشاهده میشود؟
گفتمانهای موجود در موقعیت چیست؟
چه تمایزهایی در موقعیت وجود دارد؟
حوزههای نفوذ یا قدرت در این موقعیت کداماند؟
در مرحله بعد باید به تهیه یک نقشه عرصه پرداخت. این مرحله به ایجاد پیوند بین مقولهها کمک میکند. سؤالاتی که در این مرحله به کمک شما میآیند، به شرح زیر است.
جهانهای اجتماعی مختلف، چگونه حول گفتمانها و علایق و منافع مشترک به وجود میآیند؟
این جهانها چگونه عمل یا اختلاف پیدا میکنند؟
در مرحله سوم پژوهشگر به تهیه نقشه وضعیت میپردازد. آمادهسازی این نقشه کمک میکند تا مقولههای مرتبط با هم نمایش داده شوند. سؤالات موردنیازی که در این بخش باید پرسیده شود، شامل موارد زیر است.
فعل و انفعالات در جریان کداماند؟
مسیر غیرخطی فرایندها و فعالیتها در میدان نیرو، چگونه پیش میرود؟
سناریوهای موجود چیست؟
چه اتفاقاتی منجر به چه آثار و نتایجی میشود؟
رویکرد شاتزمن در پژوهش گراندد تئوری
این رویکرد نیاز به چشمانداز دارد و داشتن چشمانداز از ضرورتهای این رویکرد است. استفاده از چشمانداز در این رویکرد برای تحلیل در فرایند و مقایسه دائمی دادهها است. پایه شکلگیری یک دانشنامه، مدخل نویسی است. دانشنامه باید به یک نوع ژانر خاص و مدیریت مدخلها بپردازد. در نهایت با مفهومسازی بین واحدهای قابل مدیریت، ارتباط برقرار خواهدشد. این ارتباط، واحدهای دانش را به صورت یک کلیت منسجم پیادهسازی کرده و دانشنامه جامع ایجاد میشود.
دانشنامه، نمایی از دانش را ارائه میدهد که پوشش موضوعی دانشنامه را در بر گیرد. در نتیجه میتوان گفت که با استفاده از رویکرد شاتزمن، هر پدیده در قالب دانشنامه است و تمام مدخلهای معنایی در این دانشنامه جمعآوری میشود. در رویکرد شاتزمن، پژوهشگر باید تمام دادهها و شواهد را تک به تک نامگذاری و نشانهگذاری کند و هیچ یک از تجربه هارا از قلم نیندازد. شاتزمن به مفهومسازی بسیار اهمیت داده و این موضوع را به رقص پردازی یا کوریو گراف تشبیه کرده است که به طراحی حرکات پیچیده پرداخته میشود. رویکرد شاتزمن در پژوهشهای گراندد تئوری به صورت چند گام غیرخطی توصیف شده است که در جدول زیر قرار گرفته است.
نکات نمونهگیری در روش گراندد تئوری
در استفاده از روش پژوهش گراندد تئوری باید به نکات مختلفی توجه داشته باشید، تا پژوهش شما به شیوهای درست به نظریه برسد. بهطورکلی روش گراندد تئوری به جامعه آماری بزرگ اهمیتی نمیدهد و مبنای این روش بر موقعیتهای خاص تمرکز دارد. دامنه کار در این روش را موضوع و مسئله پژوهش مشخص میکند. برای مثال اگر پژوهش در راستای وجود مشکل در سازمانهای خاص باشد، باید از افرادی باتجربههای مشترک کمک بگیریم. چارچوب انتخاب نمونه در روش گراندد باید بر حسب موضوع، مسئله و موقعیت باشد. این به معنای هدفمند بودن این روش است. نظری بودن یکی دیگر از چارچوبهای نمونهگیری است. نظری بودن در رویکرد به این معناست که کفایت لازم برای رسیدن به اکتشافات نظریه وجود داشته باشد. چارچوب نمونهگیری در این روش پژوهش با استفاده از دو معیار اندازهگیری میشود که در جدول زیر مورد بررسی قرار گرفته است.
تعیین مقدار نمونه و سؤالات پژوهش به موقعیت بستگی دارد. نمونهگیری پژوهشی که در مرحله صفر باشد نیاز به افراد با تجربه و مملو از اطلاعات دارد که از طبقههای اجتماعی مختلفی برخوردار باشند. برای مثال اگر پژوهشی در دانشگاه شکل گرفت باید بررسی کرد که چه گروههایی از افراد حاضر در دانشگاه (اساتید، کادر اجرایی، دانشجویان) درگیر این مسئله خواهند شد. سپس به دنبال انتخاب نمونه و جمعآوری اطلاعات میپردازیم. جمعآوری اطلاعات باید به حدی پیش برود که دادهها تکراری شوند. در این زمان میتوان گفت که دادهها به حد کافی گردآوری شدهاند. اگر به این مرحله نرسیدهاید، ممکن است در انتخاب نمونه یا فضای جمعآوری اطلاعات اشتباه کردهاید؛ بنابراین توجه داشته باشید که حجم نمونه در حین کار مشخص خواهد شد. همچنین علاوه بر افراد میتوان فضا و موقعیت را مورد بررسی قرار داد.
نکات مهم در جمعآوری اطلاعات
مسیرهای پژوهش در این روش با نظریهای خاص آغاز نمیشود. این رویکرد با تکیه بر داده موقعیتهای خاص شروع شده و به نظریه نهایی ختم خواهد شد. تعامل و بررسی دادهها در این رویکرد نیاز به ذهنی باز و نظریهپرداز دارد. حساسیت نظری یکی دیگر از مسائلی است که باید در جمعآوری دادهها و اطلاعات به آن توجه کنید. داشتن حساسیت نظری کمک میکند تا پژوهشگر به فعالیتهایی از جمله تماس ذهنی متفکرانه با موقعیت خاص، مشاهده عمیق و کاربردی، طرح سؤالهای مناسب برای مصاحبه، تحلیل و آنالیز درست و… بپردازد. به صورت کلی پژوهشگر باید با اشراف کامل نظری به پژوهش و آنالیز دادهها داشته باشد تا بتواند به نظریهای خلاقانه برسد. در این جدول اشاره شده که پژوهشگر در رویکردهای متفاوت به دیدگاههای مختلفی دست پیدا کرده است.
همانطور که گفته شد، جمعآوری اطلاعات و دادهها در روش گراندد تئوری به صورتهای مختلفی انجام میشود که این روشها شامل مشاهده، مصاحبه، بررسی مدارک، نظرات مشارکتکنندگان و تحلیل شخصی پژوهشگر است. مصاحبه بهصورت مستقیم با شرکتکننده انجام میشود و ارزیابی عمیقی بر روی ادراک، نگرش و علاقه فرد مقابل صورت میگیرد. مصاحبه در رویکرد گراندد تئوری به صورت باز یا نیمه ساختاریافته انجام خواهدشد. در مصاحبههای این روش، سؤالات به صورت استاندارد طرح شده و پاسخ پیش فرضی ندارند.
جمعآوری دادهها با توصیف موقعیت شروع شده و طوری پیش میرود که شناخت وضعیت تنها قابل اهمیت است. این مرحله با نام توصیف غنی شناخته میشود. توجه داشته باشید که در این مرحله دادههایی مانند مکانها، کنش و رخدادها جمع آوری شده و به دنبال الگوی از پیش تعیین شده نخواهیم بود.
نکات موردنیاز در تحلیل یافتهها
تحلیل یافتهها در این رویکرد با استفاده از خردکردن، مفهوم پردازی، نامگذاری و مقولهبندی دادهها شکل میگیرد. اکثر رویکردها حین جمعآوری داده به تحلیل آن هم میپردازند. البته ممکن است که پس از اتمام جمعآوری دادهها، مجدد به تحلیل آنها پرداخته شود. این تحلیل تا زمانی که پژوهشگر به اشباع نظری برسد، ادامه پیدا میکند. عناصر روش گراندد در جدول زیر است.
ابتدا جملات و دادههای جمعآوریشده در یک جدول قرار میگیرند. سپس به دادهها یک کد معین اختصاص میدهند. در نتیجه با شناسایی کدها یک عنوان مفهومی در نظر گرفته میشود. در مرحله بعد مفاهیم مشترک را شناسایی کرده و مقولههای فرعی را محدود میکنیم. درنهایت با تشخیص ویژگیهای مشترک این مقولههای فرعی، مقوله اصلی را سازماندهی میکنیم.
کوچکترین واحد دادهای که پژوهشگر به دست میآورد هم قابلتحلیل است، زیرا دارای یک کد معرف است که شامل ابزار، منبع داده و مشخصات مشارکتکننده خواهد بود. هرکدام از کدگذاریها در این رویکرد با علامت و کدهای مشخصی نشانهگذاری میشوند. برای مثال کد مصاحبه IN، پرسشنامه بازQN، مشاهده OB، اسنادDO، تأملات شخصی SE و …. است. به همین ترتیب بقیه ابزارها کدگذاری خواهندشد.
فرایند کدگذاری در رویکردهای گلیزری، اشتراوسی دارای شباهتهایی است؛ اما به طور کلی تفاوتهای آنها بر رویکرد غالب است. در رویکرد نظاممند اشتراوسی کدگذاری جزئیات و حساسیتهای بیشتری را شامل میشود؛ اما در رویکرد گلیزری قواعد کمتری در پیادهسازی کدگذاری به کار گرفته شده است.
انواع کدگذاری
کدگذاری در رویکرد دادهبنیاد به سه صورت باز، انتخابی و محوری صورت میگیرد که در این بخش با مفهوم این سه مورد آشنا خواهیم شد.
کدگذاری باز
در روش کدگذاری باز به کوچکترین داده و مفهوم هم کد اختصاصی داده میشود. به عبارتی هرچه واحدها کوچکتر شود، بهتر است. واحد معنادار میتواند یک جمله یا یک بند بزرگ باشد. نکته مهم این است که مفاهیم از دادههای مشخص باشد و از ذهن غیر استقرایی و نظریههای قبلی شکل نگرفته باشد. ملاحظات جدول زیر به توصیف کدگذاری باز پرداخته است.
سؤالهایی که در کدگذاری باز پرسیده میشود، در این جدول به صورت کامل قرار دارد.
کدگذاری محوری
پس از مطرحکردن کدگذاری باز توسط اشتراوس و کوربین، گلیزر مبحث کدگذاری انتخابی یا نظری را عنوان میکند. در کدگذاری نظری باید مقولهها و مفاهیم توسط پژوهشگر مقایسه شود و بر اساس روابط مدنظر ترکیب، ادغام یا خلاصه شوند. البته توجه داشته باشید که این مقایسه با نتایج کدگذاری باز انجام میشود. انجام پژوهش با استفاده از رویکرد کدگذاری اشتراوس و کوربین میتواند به پژوهشگر کمک کند تا گامی بزرگ در راستای الگوی پارادایمی بردارد. استفاده از رویکرد گلیزر و کدگذاری محوری به پژوهشگر این امکان را میدهد تا نظریهای حرفهای خلق کند. در نتیجه هیچ مرزی را نمیتوان برای استفاده از کدگذاری باز یا محوری انتخاب کرد.
در نظر داشته باشید که مهمترین اقدامات برای مرحله کدگذاری شامل مقایسه و شناسایی روابط، کشف مقوله اصلی و اطمینان از محورهای مقولهای است. شناسایی و کشف پدیده اصلی مهمترین مقوله هستهای است. نمونه مقولهای کردن چندسطحی را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
مقولههای هستهای، پژوهشگر را به کدگذاری محوری میرساند و شفافیت بیشتری در پژوهش ایجاد میکند. برای انتخاب مقوله محوری باید به ویژگیهای زیر توجه داشته باشید.
کدگذاری انتخابی
کدگذاری انتخابی در نظر اشتراوس و کوربین یا گلیزر بهعنوان یک پیدایش نظریه شناخته میشود. در نظر داشته باشید که کدگذاری انتخابی به صورت یک مرحله جدا در پایان پژوهش نیست و در طی کدگذاری باز اتفاق میافتد. نظریه برآمده از دادهها، نظریهای در حد میانی است که باید دارای ویژگیهایی باشد.
مهمترین فعالیتهای کدگذاری انتخابی در جدول زیر درج شده است.
کدگذاری انتخابی با یکپارچه سازی و بهبود مقولههای موجود، به آرایش خاصی از نظریهها میرسد. در این مرحله پژوهشگر باید همانند یک نویسنده مقولات، یادداشتها، نوشتههای کدگذاری و دیگر مستندات خود را به مقولات محوری ربط دهد.
زمانی که به عنوان یک پژوهشگر، نظریه شما با روش گراندد تئوری به دست آمد، باید به پارامترهای مختلفی توجه داشته باشید. اعتباربخشی، باورپذیری، انتقالپذیری، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری از سری مواردی است که باید نظریه شمارا در بر بگیرد. با استفاده از رویکردها، اعتبار نتیجه پژوهش و یافتههای خود را بسنجید تا اطمینان بیشتری از نتیجه کار خود داشته باشید.
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
روشهای نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی در تحقیقات کیفی، دو روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی معمولاً استفاده میشوند. در زیر به توضیح هر یک از این روشها میپردازم:
نمونهگیری هدفمند: در روش نمونهگیری هدفمند، محققان به صورت آگاهانه و با توجه به خصوصیات و معیارهای خاصی که با هدف تحقیق همخوانی دارند، افراد را برای شرکت در تحقیق انتخاب میکنند. این روش معمولاً در تحقیقات کیفی با هدف درک عمیق و جزئیات بیشتر از یک پدیده مورد استفاده قرار میگیرد. محققان ممکن است به صورت هدفمند افراد را بر اساس جنسیت، سن، تجربه، تحصیلات، موقعیت اجتماعی و سایر معیارهای مشخص انتخاب کنند. این روش به محققان امکان میدهد تا به صورت عمیقتری به نتایج و دادههایی که با افراد با خصوصیات خاص به دست میآیند، بپردازند.
نمونهگیری گلوله برفی: در روش نمونهگیری گلوله برفی، محققان با شروع از یک نقطه اولیه، به صورت تصادفی و بدون تعیین قبلی، افراد را برای مشارکت در تحقیق انتخاب میکنند. به طور معمول، نمونهگیری گلوله برفی در تحقیقات کیفی با هدف بررسی گستره و تنوع نظرات و تجارب افراد استفاده میشود. این روش به محققان اجازه میدهد تا نمونههای تنوع بخشی از جامعه مورد مطالعه را در بر بگیرند و نظرات و تجارب مختلف را در تحلیل دادهها در نظر بگیرند. با این روش، محققان میتوانند گستره و گوناگونی در نتایج و دادههای تحقیق را به دست آورند.
هر دو روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی، به محققان اجازه میدهند تا به صورت خصوصیات خاص افراد را برای شرکت در تحقیق انتخاب کنند و به دست آوردن دادههایی که با هدف تحقیق هماهنگ هستند، کمک کنند. البته، در انتخاب هریک از این روشها باید با دقت وتوجه به هدف تحقیق، محدودیتها و مشکلات ممکن در هر روش در نظر گرفته شود. همچنین، نحوه اجرا و انتخاب نمونهها در هر روش نیز ممکن است متفاوت باشد و به سلیقه و تجربه محقق بستگی داشته باشد.
روش نمونهگیری تصادفی ساده: در این روش، نمونهها به طور تصادفی از جمعیت انتخاب میشوند. حجم نمونه معمولاً براساس سطح اطمینان مورد نیاز، انحراف معیار و اندازه جمعیت تعیین میشود. به طور کلی، با افزایش سطح اطمینان و کاهش انحراف معیار، حجم نمونه بیشتر میشود.
روش نمونهگیری خوشهای: در این روش، جمعیت به خوشههای کوچکتر تقسیم میشود و سپس نمونهها از هر خوشه انتخاب میشوند. حجم نمونه معمولاً براساس تعداد خوشهها، اندازه هر خوشه، سطح اطمینان مورد نیاز و انحراف معیار تعیین میشود.
روش نمونهگیری سیستماتیک: در این روش، نمونهها با استفاده از یک الگو یا فرمول مشخص از جمعیت انتخاب میشوند. برای تعیین حجم نمونه، باید تعداد کل افراد جمعیت را و اندازه نمونه مورد نظر را در نظر گرفت و با استفاده از فرمول محاسباتی، فاصله بین نمونهها را مشخص کنید.
تعیین حجم نمونه در تحقیقات کیفی:
روش نمونهگیری اشباع نظری: در این روش، نمونهگیری تا زمانی ادامه مییابد که دادهها اشباع شوند و دیگر دادههای جدیدی برای تحلیل و تفسیر اضافه نشود. به عبارت دیگر، نمونهگیری تا زمانی ادامه مییابد که تنوع و غنای دادهها به اندازه کافی تامین شود.
روش نمونهگیری هدفمند: در این روش، نمونهها بر اساس معیارهای مشخصی انتخاب میشوند که با هدف تحقیق همخوانی دارند. محققان با توجه به هدف و سوالات تحقیق، نمونههایی را انتخاب میکنند که بتوانند به درتمامی ابعاد مورد نظر تحقیق پاسخ دهند.
روش نمونهگیری گلوله برفی: در این روش، ابتدا نمونه اول به صورت تصادفی انتخاب میشود و سپس افراد بعدی بر اساس معیارهای مشخصی که تحقیقگر تعیین میکند، انتخاب میشوند. این روش به محققان اجازه میدهد تا افرادی را انتخاب کنند که به نظر میرسد در بررسی مورد نظر مهم هستند.
در هر حالت، تعیین حجم نمونه باید با توجه به خصوصیات تحقیق، سطح اطمینان مورد نیاز و محدودیتهای موجود انجام شود. همچنین، در تحقیقات کمی، استفاده از نمونه بزرگتر معمولاً منجر به نتایج قابل اعتمادتری میشود.
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
تحقیقات کیفی پایه (Basic Qualitative Research): تحقیقات کیفی پایه یا تحقیقات کیفی سنتی، روشی است که برای بررسی و فهم عمیقتر پدیدهها، رویدادها و مسائل اجتماعی استفاده میشود. در این روش، محققان توصیف و تفسیر دادههای کیفی را انجام میدهند، به دنبال مفاهیم و الگوهای نهفته در دادهها میگردند و به دست آوردن درک عمیق از مسئله مورد نظر میباشند. در تحقیقات کیفی پایه، معمولاً از مصاحبهها، مشاهدهها و تجزیه و تحلیل محتوا برای جمعآوری و تحلیل دادهها استفاده میشود.
پدیدارشناسی (Phenomenology): پدیدارشناسی متمرکز بر بررسی و فهم تجربهها، معانی و مفاهیم فردی است. در این روش، تلاش میشود تا به نحوه تجربه و درک افراد از یک پدیده مشخص پی ببریم. پژوهشگران پدیدارشناسی در معرض تجربهها و داستانهای افراد قرار میگیرند و مفاهیم و ساختارهای ضمنی آنها را بررسی میکنند. معمولاً از مصاحبه عمیق و تحلیل محتوا برای جمعآوری و تحلیل دادهها در پدیدارشناسی استفاده میشود.
نظریه زمینهای (Grounded Theory): نظریه زمینهای یک روش تحقیقی است که برای ساختن نظریههای جدید از طریق تحلیل دادههای کیفی استفاده میشود. در این روش، محققان با توجه به دادههای جمعآوری شده، نظریهها یا مدلهایی را توسعه میدهند که توانایی تفسیر و توجیه این دادهها را داشته باشند. نظریه زمینهای به تحلیل محتوای دادهها، مصاحبهها و مشاهدات توجه میکند و مفاهیم و روابط میان آنها را استخراج میکند.
قوم نگاری (Ethnography): قوم نگاری یا انتروپولوژی، روشی است که برای بررسی و توصیف فرهنگ و رفتارهای اجتماعی گروهها و جوامع مختلف استفاده میشود. در قوم نگاری، محققان به طور مستقیم و مداوم با افراد در محیط طبیعی آنها تعامل میکنند و به بررسی خصوصیات فرهنگی، اعتقادات، ارزشها، عادات و رفتارهای آنها میپردازند. این روش شامل مشاهده میدانی، مصاحبه، جمعآوری اسناد و مواد مرجع، و شرکت در فعالیتها و رویدادهای مرتبط با جامعه میشود.
تحلیل روایت (Narrative Analysis): تحلیل روایت، روشی است که برای تفسیر و تحلیل داستانها، داستانهای زندگی و نوشتههای شخصی استفاده میشود. در این روش، محققان تلاش میکنند تا الگوها، مفاهیم و معانی درون داستانها را شناسایی کنند و به درک عمیقتری از تجربه فرد رسیده و مفاهیم عمومی را استخراج کنند. تحلیل روایت ممکن است شامل تحلیل محتوا، تحلیل شبکهای نقشهها و تحلیل شبکهای داستانها باشد.
مطالعه موردی کیفی (Qualitative Case Study): مطالعه موردی کیفی یک روش تحقیقی است که برای بررسی مفصل یک مورد یا یک گروه انتخاب شده استفاده میشود. در این روش، محققان به صورت جامع و دقیق اطلاعات مربوط به مورد مورد نظر را جمعآوری و تحلیل میکنند. مطالعه موردی کیفی میتواند از روشهای مختلفی مانند مصاحبه، مشاهده، تحلیل محتوا و مطالعه اسناد استفاده کند تا به درک عمیقتری از مورد مورد نظر برسد و نتایج قابلیت انتقال به موارد مشابه در بستر عمومی را داشته باشد.
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
روش تحقیق کیفی و تحقیق کمی در چند جنبه متفاوت هستند. در ادامه، تفاوتهای کلیدی بین این دو روش را بررسی خواهیم کرد:
هدف تحقیق: در تحقیق کمی، هدف اصلی تحقیق، اندازهگیری و توصیف روابط علّی و پیشبینی پدیدهها است. در حالی که در تحقیق کیفی، هدف اصلی تحلیل عمیق و درک فرآیندها، تجربیات، و معانی اجتماعی است.
طراحی تحقیق: در تحقیق کمی، طراحی تحقیق معمولاً شامل تعریف مشکل، فرضیهها، جمعآوری دادهها، تجزیه و تحلیل آماری و نتیجهگیری است. در حالی که در تحقیق کیفی، طراحی تحقیق معمولاً شامل انتخاب روشهای گردآوری دادهها مانند مصاحبه، مشاهده، گفتمانشناسی، تحلیل محتوا و تحلیل زمینهای است.
نوع دادهها: در تحقیق کمی، دادهها به صورت اعداد و مقادیر مشخص اندازهگیری میشوند و به روشهای آماری تحلیل میشوند. در حالی که در تحقیق کیفی، دادهها به صورت متنی، تصویری و صوتی جمعآوری میشوند و به روشهای تفسیری و تحلیل کیفی تجزیه و تحلیل میشوند.
نمونهگیری: در تحقیق کمی، نمونهگیری معمولاً به صورت تصادفی و با استفاده از روشهای آماری صورت میگیرد. در حالی که در تحقیق کیفی، نمونهگیری معمولاً به صورت هدفمند و با استفاده از تکنیکهایی مانند نمونهگیری گرهای و تکثیر نمونهها صورت میگیرد.
تحلیل دادهها: در تحقیق کمی، تحلیل دادهها اغلب با استفاده از روشهای آماری مانند آزمون فرضیهها و مدلسازی آماری صورت میگیرد. در حالی که در تحقیق کیفی، تحلیل دادهها به صورت تفسیری، تحلیل محتوا، تحلیل گفتمان و تحلیل نظریهبنیادی صورت میگیرد.
با این حال، ممکن است در برخی تحقیقات،روش تحقیق کیفی و تحقیق کمی با هم ترکیب شوند و به عنوان روش تحقیق مختلط استفاده شوند. در این صورت، تحقیقگران از مزایای هر دو روش استفاده میکنند تا به نتایجی گستردهتر و جامعتر برسند.
روش تحقیق کیفی یک روش تحقیقی است که در آن تمرکز بر فهم عمیق و توصیف جامع فرآیندها، تجربیات و مفاهیم اجتماعی قرار دارد. این روش برای بررسی مسائلی که قابلیت اندازهگیری کمی ندارند یا برای درک بهتر ظواهر اجتماعی و نحوه تفسیر آنها استفاده میشود.
توصیف مفصل: در روش تحقیق کیفی، توصیف جامع و مفصل از رویدادها، رفتارها و تجربیات افراد به وسیله مصاحبه، مشاهده و تحلیل محتوا ارائه میشود. تحقیقگران تلاش میکنند تا به درک عمیقی از مسائل و فرایندهای مورد مطالعه برسند.
انعطافپذیری: روش تحقیق کیفی اجازه میدهد تا تحقیقگران در حین تحقیق، سؤالات جدیدی مطرح کنند و به صورت انعطافپذیر با رویدادها و شرایط تعامل کنند. این روش اجازه میدهد تا جوانب مختلف مسئله را بررسی کرده و نتایجی کیفی و عمیق را بدست آورد.
تعامل با محیط طبیعی: در روش تحقیق کیفی، تحقیقگر با محیط طبیعی و مشارکت کنندگان در مطالعه به صورت مستقیم تعامل میکند. این امکان را فراهم میکند تا تحقیقگران به نحوه ارتباطات، محرکها و تعاملات مختلف در محیط واقعی پی ببرند.
تحلیل کیفی: در روش تحقیق کیفی، تحلیل دادهها بر اساس رویکردهای کیفی صورت میگیرد. این شامل نگارش گزارشها، تحلیل محتوا، تفسیر عمیق دادهها و شناسایی الگوها و مضامین اصلی است.
مفهومپردازی: در روش تحقیق کیفی، توجه به مفاهیم و نظریهها بسیار مهم است. تحقیقگران تلاش میکنند تا مفاهیم جدید را درک کنند و آنها را با مفاهیم قبلی و نظریات موجود مقایسه کنند.
در کل، روش تحقیق کیفی برای درک عمیق و جامع مسائل اجتماعی،فرهنگی و روانشناختی مناسب است. این روش معمولاً با استفاده از روشهایی مانند مصاحبه، مشاهده، تحلیل محتوا، تحلیل گفتمان و تحلیل نظریه بنیادی اجرا میشود.
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
ما در این سایت پرسشنامه های استاندارد (دارای روایی، پایایی، روش دقیق نمره گذاری ، منبع داخل و پایان متن ) ارائه می کنیم و همچنین تحلیل آماری کمی و کیفی رابا قیمت بسیار مناسب و کیفیت عالی و تجربه بیش از 17 سال انجام می دهیم. برای تماس به ما به شماره 09143444846 در شبکه های اجتماعی پیام بفرستید. ایمیلabazizi1392@gmail.com
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به لنسرسرا و محفوظ است.
این سایت دارای مجوز می باشد