...........................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
خوش آمدید این سایت دارای مجوز می باشد برای مشاهده مجوز ها پایین صفحه را مشاهده فرمائید.
درگیری تحصیلی : عوامل، تأثیرات و راهکارهای مدیریت آن
پایان نامه – مقاله نویسی
مقدمه: درگیری تحصیلی یک مفهوم روانشناختی است که به میزان علاقه، انگیزه و تمرکز دانشآموزان در فرآیند یادگیری و مشارکت فعال آنها در فعالیتهای تحصیلی اشاره دارد. درگیری تحصیلی میتواند تأثیر قابلتوجهی بر عملکرد تحصیلی، پیشرفت دانشآموزان و رشد شخصی آنها داشته باشد. در این مقاله، به بررسی عوامل، تأثیرات و راهکارهای مدیریت درگیری تحصیلی میپردازیم.
عوامل مؤثر در درگیری تحصیلی: الف. عوامل داخلی:
انگیزش: علاقه، خودکارآمدی و اعتقاد به اهمیت تحصیل در دانشآموزان. خصوصیات شناختی: تواناییهای شناختی و مغزی مانند تمرکز، حافظه و تفکر انتقادی. ب. عوامل خارجی:
محیط خانوادگی: حمایت و تحریک شدن از سوی والدین، انتظارات و فرهنگ تحصیلی خانواده. محیط مدرسه: روشهای آموزشی، ارتباطات معلم-دانشآموز، فضای آموزشی و منابع آموزشی. تأثیرات درگیری تحصیلی: الف. روانشناختی:
افزایش رضایت و خوشحالی دانشآموزان از تحصیلات. افزایش خوداحترام و اعتماد به نفس. ب. عملکرد تحصیلی:
بهبود عملکرد تحصیلی و پیشرفت دانشآموزان. افزایش تمرکز و حضور در کلاس. ج. رفتاری و اجتماعی:
کاهش رفتارهای مشکلساز و ناتوانی در تعامل با همتایان و معلمان. افزایش مشارکت در فعالیتهای گروهی و همکاری. راهکارهای مدیریت درگیری تحصیلی: الف. ایجاد محیط حمایتکننده:
بهبود رابطه معلم-دانشآموز و ایجاد فضای باز و صمیمی در کلاس. تشویق و حمایت از تلاش و پیشرفت فردی دانشآموزان. ب. ارتقاء انگیزش و خودکارآمدی:
ارائدنده اهداف و انتظارات واقعبینانه برای دانشآموزان. ارائه فیدبک سازنده و انگیزشی به دانشآموزان برای افزایش خودکارآمدی آنها. ج. تنوع و جذابیت در روشهای آموزشی:
استفاده از روشهای فعالیتمحور، بازیها و فعالیتهای کاربردی برای جذابیت بیشتر درسها. تنوع در استفاده از منابع آموزشی و فناوریهای نوین. د. توانمندسازی خانواده:
آموزش والدین درباره اهمیت حمایت و تحریک تحصیلی. همکاری با خانوادهها در جهت ایجاد محیط حاکم بر فرهنگ تحصیل در خانه. ه. ارائه خدمات حمایتی:
ارائه مشاوره تحصیلی و روانشناختی به دانشآموزان. ایجاد برنامههای پشتیبانی برای دانشآموزان با نیازهای خاص. نتیجهگیری: درگیری تحصیلی به عنوان یک عامل مؤثر در پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشآموزان بسیار حائز اهمیت است. در این مقاله، عوامل داخلی و خارجی مؤثر در درگیری تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت و تأثیرات مثبت آن بر روانشناختی، عملکرد تحصیلی و رفتاری دانشآموزان بیان شد. همچنین، راهکارهای مدیریتی برای افزایش درگیری تحصیلی ارائه شدند. با پیادهسازی این راهکارها، مدارس و سیستم آموزشی میتوانند بهبود قابلتوجهی در عملکرد و رشد تحصیلی دانشآموزان داشته باشند و به آنها فرصتی مناسب برای رشد شخصی و حرکت به سوی موفقیت بدهند.
پارادایم هایی برای ارزیابی کیفیت و سنجش روایی و اعتبار تحقیقا ت کیفی
پارادایم تفسیرگرایی و اثبات گرایی
روش شناسان كيفي معيارهاي بسيار متنوعي را براي ارزيابي داده ها و گزارشهاي كيفي پيشنهاد كرده اند كه ذكر همة آنها در اين نوشتار امكانپذير نيست. ازسال 1980 رویکردهای ارزیابی تحقیقات کیفی متفاوت شدند و به صورت الگوهای متفاوتی توسط برخی صاحب نظران ارائه شد.
تحلیل آماری
statistical analysis
نتیجه این کهﻣﺤﻘﻘﺎن ﻛﻴﻔﻲ در ﺑﺮاﺑﺮ رﻫﻴﺎﻓﺖ کمی رواﻳﻲ مقاومت می کنند ، ﭼﺮا ﻛﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ آن اﺑﺰاري ﺳﺮد، ﻣﻜﺎﻧﻴﻜﻲ، ﺻﻮري و ﺛﺎﺑﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺤﻘﻖ ﻣﻜﺮرا آن را به مواد ﺑﻲ ﺟﺎن و ﺳﺎﻛﻦ ﺗﺰرﻳﻖ ﻛﺮده و ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻲ ﺑﺮد .
هامرسلی روایی کیفی را چنین تعریف می کند: رواﻳﻲ کیفی ﺑﻪ ﻣﻴﺰاﻧﻲ از ﺳﺎزﮔﺎري اﻃﻼق ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ از ﻃﺮﻳﻖ آن، ﻣﻮارد ﺑﻪﻳﻚ ﻣﻘﻮﻟﻪ ي ﻣﺸﺎﺑﻪ، ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮔﺮان ﻣﺘﻔﺎوت ﻳﺎ ﻳﻚ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮔﺮ واﺣﺪ در ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﻫﺎ و ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻫﺎي ﻣﺘﻔﺎوت اﻟﺼﺎق می شود.( (Hammersley،1992)
در ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻴﻔﻲ، رواﻳﻲ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از اﻃﻤﻴﻨﺎن ﭘﺬﻳﺮي و ﻫﻤﺴﺎزي؛ ﺟﻬﺖ دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻫﺪف، ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻛﻴﻔﻲ ﻃﻴﻔﻲ از ﺗﻜﻨﻴﻚ ﻫﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ، ﻣﺸﺎﻫﺪه، ﺗﺼﺎوﻳﺮ، اﺳﻨﺎد و ﻣﺪارك و ﻏﻴﺮه را ﺟﻬﺖ ﺛﺒﺖ ﻣﺸﺎﻫﺪات ﺧﻮد ﺑﻪ طور هماهنگ به کار می گیرند.
در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﻔﻬﻮم رواﻳﻲ، ﻣﻔﻬﻮم اﻋﺘﺒﺎر ﻧﻴﺰ در ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻛﻴﻔﻲ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺑﻮده و ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﭘﻠﻲ ﺑﻴﻦ ﺳﺎزه و داده ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﺷﻮد .
ﻫﺎﻣﺮﺳﻠﻲ، اﻋﺘﺒﺎر ﻛﻴﻔﻲ را ﭼﻨﻴﻦ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮده اﺳﺖ: با ﻣﻔﻬﻮم اﻋﺘﺒﺎر ﻛﻴﻔـﻲ ، ﻣـﻦ ﺣﻘﻴﻘـﺖ را ﻣـﺪﻧﻈﺮ دارم، ﻳﻌﻨـﻲ ﺗﻔﺴـﻴﺮ ﻳـﻚ گزارش تا حدی به طور درﺳﺖ ﭘﺪﻳﺪه اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را ﺑﺮاي آﻧﭽﻪ ﺑﺪان ارﺟـﺎع می شود باز نمایی سازد .(Hammersley،1992)
همان طور که در جداول بالا می بینیم روش های زیادی توسط صاحب نظرا ن ارائه شده که در این جا به توضیح در رابطه با مرسوم ترین آن ها می پردازیم .
ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎي ﮔﻮﺑﺎ و ﻟﻴﻨﻜﻠﻦ
ﮔﻮﺑﺎ و ﻟﻴﻨﻜﻠﻦ (1985) به جای اﺳﺘﻔﺎده از واژﮔﺎن اﻋﺘﺒﺎر و رواﻳﻲ ﻛﻤﻲ از معیار اعتمادپذیری یا قابلیت اعتماد ﺟﻬﺖ ارجاع به ارزیابی کیفیت نتایج کیفی استفاده ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ . ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ اﻋﺘﻤﺎد، ﺑﻪ ﺑﻴﺎﻧﻲ ﺳﺎده، ﻣﻴﺰاﻧﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در آن ﻣﻲ ﺗﻮان ﺑﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎي ﻳﻚ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻴﻔﻲ ﻣﺘﻜﻲ ﺑﻮد و ﺑﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ آﻧﻬﺎ اﻋﺘﻤﺎد ﻛﺮد .ﮔﻮﺑﺎ و ﻟﻴﻨﻜﻠﻦ معتقدند که ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ اﻋﺘﻤﺎد درﺑﺮﮔﻴﺮﻧﺪة ﭼﻬﺎر ﻣﻌﻴﺎر ﺟﺪاﮔﺎﻧﻪ اﻣﺎ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ زﻳﺮ اﺳﺖ :
درﻳﻚ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺑﺎورﭘﺬﻳﺮ، داده ها ،هم ساز و هم بسته هستند ﻧﻪ ﭘﺮاﻛﻨﺪه و ﻣﺘﻨﺎﻗض. باور پذیری می تواند از ﻃﺮﻳﻖ ﺣﻔﻆ و ﮔﺴﺘﺮش ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﻳﺎن، ﻣﺸﺎﻫﺪة دﻳﺮﭘﺎ و ﻣﺼﺮاﻧﻪ، زاویه بندی (Royse, 2004) دﻗﺖ در اﺟﺮاي ﻓﻨﻮن ﻛﺎر ﻣﻴﺪاﻧﻲ ،ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ ﺣﺮﻓﻪ اي ﻣﺤﻘﻖ و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑنیان هایﻓﻠﺴﻔﻲ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻴﻔﻲ اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎﺑﺪ Patton, 2001)
2- اطمینان پذیری (اعتماد) ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺟﺎﻳﻲ ﻛﻪ داده ﻫﺎي ﻳﻚ ﻣﻄﺎﻟﻌﺔ ﻣﻌﻴﻦ از آﻧﺠﺎ آﻣﺪه، ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮔﺮدآوري ﺷﺪه و ﭼﻄﻮر ﺑﻪ ﻛﺎر رﻓﺘﻪ اﻧﺪ.
راﻫﺒﺮد ﻛﻠﻴﺪي ﺑﺮاي ﺗﺄﻣﻴﻦ اﻃﻤﻴﻨﺎن پذیری، آزمون تشخیص است .ﺑﺎ ﻳﻚ آزﻣﻮن ﺗﺸﺨﻴﺺ، ﻣﺴﻴﺮ روﺷﻦ و ﺛﺎﺑﺖ ﺑﻴﻦ داده ﻫﺎ و ﻛﺎرﺑﺮد آﻧﻬﺎ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲ ﺷﻮد .ﺑﻌﻼوه ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻛﻴﻔﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ اﻃﻤﻴﻨﺎن ﭘﺬﻳﺮي ﻧﺘﺎﻳﺞ را از ﻃﺮﻳﻖ ﻛﻨﺘﺮل اﻋﻀﺎء اﻓﺰاﻳﺶ دﻫﻨﺪ.
در این زمینه محقق باید نشان دهدکه یافته های آن آن ﻋﻤﻼ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ داده هاﻫﺴﺘﻨﺪ .ﺗﺄﻳﻴﺪﭘﺬﻳﺮي ﺑﺎ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﺳﺎزي روش ها تا حد امکان و نیز یادداشت کردن ﻫﻤﻪ ﺑﻴﻨﺶها،ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﻟﺠﺴﺘﻴﻜﻲ و ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻃﺮح کامل ﻣﻲ ﺷﻮد .ﺗﺄﻳﻴﺪﭘﺬﻳﺮي ﺑﺎ ﺟﺰﺋﻴﺎت روش ﺷﻨﺎﺳﻲ ﻫﺎي ﺑﻪ ﻛﺎر رﻓﺘﻪ در ﺗﺤﻘﻴﻖ ارﺗﺒﺎط دارد و ﺑﻪ اﻳﻦ ﺳﺆال ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ آﻳﺎ ﻣﺤﻘﻖ ﺑﻪ اﻧﺪازه ﻛﺎﻓﻲ ﺟﺰﺋﻴﺎﺗﻲ در اﺧﺘﻴﺎر ﻣﺎ ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻴﻢ ﮔﺮدآوري و ﺗﺤﻠﻴﻞ داده را ارزیابی کنیم .
تایید نتایج و یافته ها می تواند از طریق تکرار فرایند جمع اوری اطلاعات و داده ها ،رجوع مجدد به مشارکت کنندگان وکسب تایید از جانب آنان با تشکیل جلسه های گروهی یا انفرادی استفاده از ابزارها و روش های مکمل ،و مهم تر از همه استفاده از فرایند مثلث سازی انجام داد.(میرزایی ،1395،ص575)
ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﺑﻪ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺘﻌﺪد داده ها برای ترسیم نتایج وآن چه حقیقت را تشکیل می دهد ،اشاره دارد.
هدف مثلث سازی ، ﻏﻠﺒﻪ ﺑﻪ ﺳﻮ ﮔﯿﺮي های ذاتی اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺎﺷﯽ از ﺑﮑﺎر ﮔﺮﻓﺘﻦ ﯾﮏ روش، ﯾﮏ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮔﺮ و ﯾﺎ ﯾﮏ ﺗﺌﻮري در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ .ﺑﮑﺎر ﺑﺮدن روﯾﮑﺮدﻫﺎي ﻣﺘﻌﺪد در ﯾﮏ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﯽتواند ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ اﻋﺘﻤﺎد و اﻋﺘﺒﺎر اﻃﻼﻋﺎت ﮔﺮدد زﯾﺮاقدرت یک روش ضعف روش دیگر را پوشش می دهد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺤﻘﻘﯿﻦ از اﻧﻮاع روش ﻫﺎي ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺄﯾﯿﺪ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ و ﯾﺎ اﻃﻤﯿﻨﺎن از ﮐﺎﻣﻞ ﺑﻮدن آﻧﻬﺎ اﺳﺘﻔﺎده می کنند.
روش ﻫﺎي ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﺑﺮاي ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﮐﯿﻔﯽ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از:
اﻟﻒ-ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﻣﻨﺎﺑﻊ داده ﻫﺎ به استفاده از منابع متعدد داده ها در مطالعه ،مانند ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎ ﭘﺮﺳﺘﺎران وبیماران پیرامون یک موضوع یکسان اطلاق می شود.
ب- ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي ﻣﺤﻘﻖ به کار گرفتن بیش از یک پژوهشگر برای جمع آوری ،تجزیه تحلیل ﯾﺎ ﺗﻔﺴﯿﺮ داده ها ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
ج- مثلث سازی نظریه یا تئوری استفاده از دیدگاهﻫﺎي ﻣﺘﻌﺪد ﺑﺮاي ﺗﻔﺴﯿﺮ داده ﻫﺎﺳﺖ .
د- مثلث سازی روش اﺳﺘﻔﺎده از روش ﻫﺎي ﻣﺘﻌﺪد ﺑﺮاي ﺟﻤﻊ آوري داده ﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ و ﻣﺸﺎﻫﺪه اﺳﺖ.
ﻻزم ﺑﻪ ذکر است ﮐﻪ ﻫﺮﮐﺪام از روش ﻫﺎي ﻣﺜﻠﺚ ﺳﺎزي داراي ﻧﻘﺎط ﻗﻮت و ﺿﻌﻒ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﻘﻖ ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﻮﻧﺪ،ﻗﺒﻞ از اﺳﺘﻔﺎده از آﻧﻬﺎ توسط محقق بررسی شوند.
4- انتقال پذیری اﻳﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﺷﺒﻴﻪ ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮم اﻋﺘﺒﺎر ﺑﻴﺮوﻧﻲ اﺳﺖ .اﻧﺘﻘﺎل ﭘﺬﻳﺮي ﺑﺎ کاربردپذیری ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎي ﭘﮋوﻫﺶ ارﺗﺒﺎط دارد .در داﻧﺶ اﺛﺒﺎت ﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ، اﻋﺘﺒﺎر ﺑﻴﺮوﻧﻲ ﺑﺮ ﺗﻌﻤﻴﻢ ﭘﺬﻳﺮي ﻳﺎ ﺑﺎزﻧﻤﺎﻳﻲ ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﻣﺘﻜﻲ اﺳﺖ .ﻓﺮض ﻫﺴﺘﻲ شناختی ﭘﺸﺖ ﺳﺮ آن اﻳﻦ ﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻴﺰي ﻓﺮاﺳﻮي زﻧﺪﮔﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ وﺟﻮد دارد و ﻣﺤﻘﻖ ﻧﻴﺰ ﺗﺎ ﺣﺪي در ﻣﻮرد آن داراي داﻧﺶ ﭘﻴﺸﻴﻦ اﺳﺖ .ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻛﻴﻔﻲ، ﺑﺮ ﻋﻜﺲ ﺑﺮ ﺗﻌﺪد و ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ واﻗﻌﻴﺎت ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه ﺗﺄﻛﻴﺪ دارﻧﺪ .در ﻫﻤﻴﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﻴﺰي ﻛﻪ ﻣﺤﻘﻖ واﻗﻌﺎ می تواند بداند یافتهﻫﺎي ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه از ﻣﻴﺪان ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﺳﺖ. به عبارت دیگر ،انتقال پذیری درﺟﻪ اي اﺳﺖ ﻛﻪ در آن ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻳﻚ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻛﻴﻔﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻣﺤﻴﻂ ﻣﺘﻔﺎوت دﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪه و ﺑﺮاي ﻳﻚ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻪ ﻛﺎر رود.
ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﻧﺘﻘﺎل از ﻧﻈﺮ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ، ﺷﺒﯿﻪ ﺗﻌﻤﯿﻢ ﭘﺬﯾﺮي در تحقیقات کیفی ست.
اﺣﺘﻤﺎل اﯾﻨﮑﻪ داده ﻫﺎي ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ در وﺿﻌﯿﺖ ﻫﺎي ﻣﺸﺎﺑﻪ ، ﺑﺮاي دﯾﮕﺮان معنای مشابه ایجاد کنند.
1-اراﺋﻪ ﺟﺰﺋﯿﺎت ﺑﯿﺸﺘﺮ در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن و ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﻣﺤﯿﻂ،ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻨﺎﺳﺐ داده ﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺤﯿﻂ ﺗﺤﺖ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. برﺧﯽ از اﯾﻦ ﺟﺰﺋﯿﺎت ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺷﺎﻣﻞ اﻃﻼﻋﺎت ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻣﺜﻞ ﺳﻦ، ﺟﻨﺲ، ﺳﺎﺑﻘﻪ ﮐﺎر، ﻣﯿﺰان ﺗﺤﺼﯿﻼت، ﻣﺼﺎدﯾﻖ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﮔﺮوه و ﯾﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻮارد ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻮع ﺗﺤﻘﯿﻖ و ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن آن ﺑﺎﺷﺪ. اراﺋﻪ اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﮔﺰارش ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ کمک ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﺗﺎ در ذﻫﻦ ﺧﻮد ﺑﻪ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﺑﻬﺘﺮي از زﻣﯿﻨﻪ اي از آن ﺑﭙﺮدازد ﮐﻪ ﻧﻈﺮﯾﻪ و ﻃﺒﻘﺎت ﺣﺎﺻﻞ از ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ از آن مشتق شده اند.علاوه برتوصیف و زمینه ی مطالعه ﺟﺰﺋﯿﺎت ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﻧﻤﻮﻧﻪ و ﻋﺮﺻﻪ ﺗﺤﻘﯿﻖ، ﺑﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن ﮐﻤﮏ می کنند ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ از ﺗﻨﺎﺳﺐ داده ﻫﺎ ﺑﺎ ﻧﻈﺮﯾﻪ دﺳﺖ یابند. از طریق چنین اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ، ﻣﺤﻘﻘﯿﻦ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ آﯾﺎ ﯾﺎﻓﺘﻪ در ﺟﻤﻌﯿﺖ ﯾﺎ ﻣﮑﺎﻧﯽ دﯾﮕﺮ ﮐﺎرﺑﺮد دارد ﯾﺎ ﺧﯿﺮ؟
ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ، اﻋﺘﻤﺎدﭘﺬﻳﺮي ﻫﺮ ﭼﻬﺎر ﻣﻌﻴﺎر ﻳﺎد ﺷﺪه را در ﺑﺮ ﻣﻲ ﮔﻴﺮد و ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻴﺰاﻧﻲ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ در آن ﻳﻚ ﻣﺤﻘﻖ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن را ﻣﺘﻘﺎﻋﺪ ﺳﺎزد ﻛﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎي وي ارزش توجه کردن دارد.
موارد دیگری نیز در حاشیه ی ارزیابی تحقیقات کیفی وجود دارند که ذکر ان ها خالی از تعریف نمی باشد.
ﺟﺴﺘﺠﻮ ﺑﺮاي ﺷﻮاﻫﺪ ﻣﻐﺎﯾﺮ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ از ﻃﺮﯾﻖ جستجوی سیستماتیک داده ﻫﺎﯾﯽ را ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻔﻬﻮم ﺳﺎزي وﺗﺌﻮري ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه از داده ﻫﺎ، ﭼﺎﻟﺶ دارﻧﺪ؛ اﺳﺘﺨﺮاج ﻧﻤﻮده و از اﯾﻦ ﻃﺮﯾﻖ، دﻗﺖ ﻋﻠﻤﯽ داده ﻫﺎ را از ﻃﺮﯾﻖ ﻧﻤﻮﻧﻪ ، اﻓﺰاﯾﺶ دﻫﺪ .ﺟﺴﺘﺠﻮي ﺷﻮاﻫﺪ ﻣﻐﺎﯾﺮ از طریق نمونه ﮔﯿﺮي ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ اﻧﺠﺎم ﻣﯽ ﺷﻮد .ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﯿﺮي از اﻓﺮادي ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ دﯾﺪﮔﺎه ﻫﺎي ﻣﺘﻀﺎدي را ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﮐﻨﻨﺪ، می توانند ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺟﺎﻣﻊ ﯾﮏ ﭘﺪﯾﺪه ﺷﻮد .
اﻋﺘﺒﺎر ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﯿﻔﯽ، ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان اﺑﺰارﻫﺎي ﺟﻤﻊ آوري اﻃﻼﻋﺎت و اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪه ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ .ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ آﻣﻮزش ﻣﺤﻘﻘﯿﻦ، ﺻﻼﺣﯿﺖ ﻫﺎ و ﺗﺠﺎرب آﻧﻬﺎ ﺑﺮاي ﺗﻮﻟﯿﺪ داده ﻫﺎي ﻣﻌﺘﺒر بسیار مهم می باشد.
ﯾﮏ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ ﮐﯿﻔﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ اﻧﻌﮑﺎس ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺧﻮد را ، ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ و ﺑﻄﻮر ﺑﯽ ﻃﺮﻓﺎﻧﻪ و ﺑﺎ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ اﻋﺘﺒﺎر ﺧﻮد در پژوهش اﺑﺮاز ﻧﻤﺎﯾﺪ .اﯾﻦ روﻧﺪ گاه به نام بازتاب در ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻧﻬﺎﯾﯽ آورده شده است. و ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ اﻗﺪام برای ارزیابی عملکرد و دقت علمی در نظر گرفته شود.
کیفیت بالا، قیمت مناسب و خدماتی که به نیازهای شما پاسخ میدهند!
با ما همراه باشید و پروژهی خود را به یک تجربهی موفق تبدیل کنید.
درود بر شما کاربر محترم و بزرگوار، به عرض می رساند امروزه هزینه های نگهداری و ارتقای سایت بالا می باشد، لذا جهت ادامه فعالیت مجبور شدیم در بعضی از جاها تبلیغ بگذاریم.
لطفاً با کلیک بر روی لینک های زیر از ما حمایت کنید تا بتوانیم خدمات بهتری ارائه دهیم. مطمئن باشد هیچ مشکلی برای شما پیش نخواهد آمد.
با تشکر.
،
ملاحظات اخلاقی در پژوهش کیفی با تاکید بر دیدگاه اشتراوس و کوربین
بحث اخلاق مداری در پژوهش یکی از مقولات پرکاربرد در اخلاق کاربردی و اخلاق حرفهای است.
درتحقیق کیفی سه بخش عمده گردآوری داده ها، روشهای تحلیل و تفسیری و ارائه نتایج وجود دارد.
در اینت حقیق جایگاه اخلاق در پژوهش کیفی یا عبارت دیگر اخلاق پژوهش در این سه بخش و با استفاده از روش کتابخانه ای انجام شد.
نتایج تحقیق نشان می دهد که :
1- ناشناسی
2 محرمانگی
3 آسیب نرساندن
4رعایت حریم شخصی افراد
5 کسب رضایت آگاهانه
6 صداقت
7 رازداری
8- اصول اخلاقی مرحله گردآوری – داده ها در تحقیق و اصول امانتداری و قضاوت مستدل اصول اخلاقی پژوهش در مرحله تحلیل و تفسیر و اصول نقد پذیری، صداقت و رعایت حقوق تمام ذینفعان در تولید و نشر علم اصول اخلاق در مرحله ارائه نتایج می باشند.
محقق كيفي لازم است برخي مهارتها را در خود تقويت كند تا بتواند داده هاي خوب جمع اوري كرده و بخوبي تحليل كند و اعتبار نتايج كار پژوهشي خود را افزايش دهد.
با توجه به اينكه ابزار پژوهش در تحقيق كيفي، محقق است بنابراين مهارتهاي محقق در كيفيت پژوهش كيفي بسيار تاثيرگذار است. تحقيق كيفي در واقع يك هنر است كه پژوهشگر زماني ميتواند ادعا كند كه آن را فراگرفته كه درگير پزوهش شود دقيقا مانند فراگيري يكي از شاخه هاي هنر مانند نقاشي و موسيقي.از این رو روش شناسی مناسب ارائه است، تا محقق در درياي تحقيق شنا نكند، درك درستي از پژوهش كيفي نخواهد داشت.
برخي از مشخصات مهم پژوهشگر كيفي عبارتند از:
برخي از مشخصات مهم پژوهشگر كيفي عبارتند از:
1. قدرت تفكر انتزاعي (abstract Thinking) كه در آن فرد توانايي شناسايي عمق مفاهيم و تجربيات و تفاسير پاسخگويان را خواهد داشت.
در واقع محقق لازم است بتواند انتزاعي فكر كند و آنچه كه در پس پشت تفاسير و تجربيات افراد از پديده هاي گوناگون است شناسايي كند و آن ها را استخراج كند.
2. قدرت انعطاف پذيري: محقق لازم است به ابهام در نتايج واقف بوده و بعلت پيچيده بودن پديده هاي اجتماعي، در دريافت نقدهاي مفيد منعطف باشد.
طبق بیان نقل قول ها برای گزارش ما مهم هستند.
انتظار بدست آمدن نتايج بسيار شفاف و مشخص و با لبه هاي منظم را نداشته باشد بلكه پديده هاي اجتماعي در هم تنيده هستند و با هم در ارتباط نزديك بوده و لازم است محقق بتواند ابهام فوق را تحمل كند.
3. محقق كيفي لازم است با فرضيات قبلي خود و سوگيريهاي خود كه ممكن است بر جمع آوري داده و تحليل كيفي تاثير بگذارد كاملا آشنا باشد و در تمام طول تحقيق کیفی به آنها آگاه بوده و از آلوده كردن نتايج با آنها جلوگيري كند.
4. محقق لازم است نسبت به كلام و رفتار پاسخگو حساسيت لازم را داشته باشد و معناي آنها را درك كند.
برخی به ”حساسیت نظری” محقق اشاره دارند.بنابراین از این رو قابلیت اطمینان بین کدگذار مهم و خوب است.
حساسیت نظری بـرای ارزیابی مهارت و آمادگی محقق برای انجام یک تحقیق کیفی گاه كاربرد دارد.
حـساسیت نظری نشاندهنده آگاهی محقق از معانی دادهها، بینش و توانایی معنا بخشیدن به دادهها، ظرفیت درک و توانایی جدا كردن موارد مرتبط از نامرتبط است.
حساسیت نظری از طريق مرور ادبيات تجربي و نطري، تجارب حرفهای و شخصی ممكن است بدست آيد.
Discourse Analysis در زبان فارسی علاوه بر تحلیل گفتمان، به سخنکاوی، تحلیل کلام و تحلیل گفتار، گفتمانشناسی و … نیز ترجمه شده است.
تحلیل گفتمان (Discourse Analysis) این نوع تحلیل بین رشته ای است و دانشمندان زبان شناسی ، علوم اجتماعی، ارتباطات ،علوم سیاسی، روانشناسی، نقد ادبی و انسانشناسی و … از آن بهره می گیرند.
اما معمولا زیرشاخه علم زبانشناسی در نظر گرفته میشود .
تحلیل گفتمان (Discourse Analysis) در اواسط دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی در پی تحولات معرفتی در علوم اجتماعی و انسانی ظهور کرد.
گفتمان چیست؟
گفتمان ( Discourse ) شکلی از کاربرد گفتگو است، اما به صورتی کلیتر. بدین معنا که در گفتمان تنها معنای ظاهری مطرح شده در گفتگو نقش ندارد بلکه شرایط زمانی، مکانی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را به صورت پنهان با خود در بردارد. در نظر فوکو، گفتمانها درباره موضوعات صحبت نمیکنند و هویت موضوعات را تعیین نمیکنند بلکه سازنده موضوعاتاند و در فرایند این سازندگی مداخله خود را پنهان میکنند. گفتمان روشن میسازد چه کسی در چه زمانی و با چه آمریتی صحبت میکند.
موضوع این رشته مطالعاتی میتواند از تکجمله تا متن و حتی یک اثر ادبی کامل یا یک رویداد ارتباطی را در بر گیرد. لازم به ذکر است که زبانشناسها، تحلیلهای خود را به طور غالب به ساختار جمله محدود میکنند اما در تحلیل گفتمان، کاربرد طبیعی زبان در واحدهای بزرگتر از جمله نیز مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند. تفاوت دیگر تحلیل گفتمان با زبانشناسی این است که در این رشته تحلیلگران به جای پرداختن به ساختار متن، ویژگیهای روانشناختی و اجتماعی سخنگویان زبان که در تحلیل گفتمان حائز اهمیت است، مد نظر قرار میدهند.
کاربردهای تحلیل گفتمان تحلیل گفتمان از سطح گفتار فراتر رفته و شامل گفتار، نوشتار و همچنین شامل ناگفتهها و نانوشتههای یک متن نیز میشود و مضامین خاصی را با خود به همراه دارد. تحلیل گفتمان از لحاظ روش در زمره تحلیلهای کیفی قرار میگیرد. ادعای تحلیل گفتمان آن است که تحلیلگر در بررسی یک متن از خود متن فراتر میرود و وارد بافت یا زمینه متن میشود. یعنی از یک طرف به روابط درون متن و از طرف دیگر به بافتهای موقعیتی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی متن میپردازد. تحلیل گفتمان در رشتههایی چون زبانشناسی، نقد ادبی، قومنگاری، جامعهشناسی، روانشناسی ادراکی و اجتماعی، معنیشناسی، علوم سیاسی، علوم اجتماعی، ارتباطات و مطالعات فرهنگی کاربرد دارد. اهداف تحلیل گفتمان مهمترین اهداف تحلیل گفتمان را به این ترتیب خلاصه کرد : ۱ـ نشان دادن رابطه بین نویسنده، متن و خواننده ۲ـ روشن ساختن ساختار عمیق و پیچیده تولید متن یعنی “جریان تولید گفتمان” ۳ـ نشان دادن تاثیر بافت متن ( واحدهای زبانی ) و بافت موقعیتی ( عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخی و شناختی ) بر روی گفتمان ۴ـ نشان دادن موقعیت و شرایط خاص تولید کننده گفتمان ( شرایط تولید گفتمان ) ۵ـ نشان دادن بیثباتی معنا؛ یعنی معنا همیشه در حال تغییر است، هرگز کامل نیست و هیچ وقت بهطور کامل درک نمیشود. ۶ـ آشکار ساختن رابطه بین متن و ایدئولوژی. تحلیل گفتمان از بدو پیدایش همواره درصدد بوده است تا نشان دهد که هیچ متن یا گفتار و نوشتاری بیطرف نیست بلکه به موقعیتی خاص وابسته است. این امرممکن است کاملا غیرعمدی و ناآگاهانه باشد. ۷ـ و هدف عمده تحلیل گفتمان این است که تکنیک و روش جدیدی را در مطالعه متون، رسانهها، فرهنگها، علوم، سیاست، اجتماع و… بدست دهد. مبادی فکری این روش همان پیشفرضهای پسامدرن هستند. صاحب نظران تحلیل گفتمان مهمترین افرادی که تحلیل گفتمان را از بعد روش مدنظر قرار دادهاند و در سطوح متفاوتی از بررسیهای گفتمانی به آن توجه داشتهاند ون دایک ( Teun A. van Dijk ) و فرکلاف ( Norman Fairclough ) هستند. ـروش ون دایک ون دایک، بررسی مقولهها و مفاهیم زیر را برای تحلیل گفتمان پیشنهاد میکند : ۱ـ استدلال : که باید ارزیابی منفی از واقعیت را به دنبال داشته باشد. ۲ـ معانی بیان : برجسته کردن اغراقآمیز کنشهای منفی “دیگران” و کنشهای مثبت “ما” از قبیل حسن تعبیرها، تکذیبها، قصور در بیان کنش منفی “ما”. ۳ـ سبک واژگان : انتخاب کلماتی که مستلزم ارزیابیهای منفی یا مثبت است ( واژه هایی دارای بار معنایی خاص ) ۴ـ قصهگویی : گفتن رویدادهای منفی به گونهای که انگار فرد، خود آن را تجربه کرده است و نیز گفتن ویژگیهای منفی رویدادها به گونهای که پذیرفتنی باشد. ۵ـ تاکید ساختاری بر منشهای منفی “دیگران” در تیترها، لیدها، خلاصهها و دیگر قلمروهای طرح متن ( گزارشهای خبری ) و ساختارهای انتقالی نحو جمله ( اشاره به عوامل منفی در شاخصها و موقعیتهای موضعی ) ۶ـ نقل قول از شواهد، منابع و کارشناسان معتبر مثلا در گفتگوهای خبری ـروش نورمن فرکلاف نورمن فرکلاف، تحلیل گفتمان را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مدنظر قرار میدهد. او معتقد است : متن در درجه اول دارای کلیتی است که بدان وابسته است. در داخل متن مجموعهای از عناصر وجود دارند که نه تنها به یکدیگر مرتبط بوده بلکه کلیتی را میسازند که بدان گفتمان میگویند. متن یا گفتمان به مجموعهای از عوامل بیرونی متکی است .این عوامل هم در فرایند تولید متن موثرند و هم در فرآیند تفسیر متن. فرآیند تولید و تفسیر با همدیگر دارای تعامل و کنش متقابلند و درنتیجه همدیگر را متاثر میسازند. یک متن علاوه بر بافت متن و فرآیند و تفسیر متن به شدت متاثر از شرایط اجتماعی است که متن تولید و یا تفسیر میشود. بافت اجتماعی و فرهنگی، تاثیر بسیار بیشتری نسبت به بافت متن و فرآیند تولید و تفسیر آن دارد. با این مقدمه و پیشفرضها سطوح تحلیل گفتمان از منظر نورمن فرکلاف قابل هضمتر میشود. او سه سطح را به کار میگیرد : ـ سطح اول، گفتمان به مثابه متن ـ سطح دوم، گفتمان به مثابه تعامل بین فرآیند تولید و تفسیر متن ـ سطح سوم که سطح کلان است، گفتمان به مثابه زمینه است.
۱ـتوصیف مجموعه ویژگیهای صوریای که در یک متن یافت میشوند میتوانند بعنوان انتخابهای خاصی از میان گزینههای مربوط به واژگان و دستور موجود تلقی شوند که متن از آنها استفاده میکند. به منظور تفسیر ویژگیهایی که به صورت بالفعل در یک متن وجود دارند، معمولا توجه به دیگر انتخابهای ممکن نیز ضروری است؛ یعنی انتخاب از میان نظامهای گزینهای انواع گفتمانهایی که ویژگیهای موجود از آنها گرفته شدهاند. درنتیجه، در تحلیل متون، کانون توجه دائما بین آنچه در متن وجود دارد و انواع گفتمانهایی که متن از آنها استفاده میکند در نوسان است. مثلا به این سوالات در خصوص واژگان در متن باسخ میدهیم : ۱ـ کلمات واجد کدام ارزشهای تجربی هستند؟ چه نوع روابط معنایی به لحاظ ایدئولوژیک بین کلمات وجود دارد؟ ۲ـ کلمات واجد کدام ارزشهای رابطهای هستند؟ آیا عباراتی وجود دارند که دال برحسن تعبیر باشند؟ آیا کلماتی وجود دارند که رسمی یا محاورهای باشند؟ ۳ـ کلمات واجد کدام ارزشهای بیانی هستند؟ ۴ـ در کلمات از کدام استعارهها استفاده شده است؟ و از جهت دستوری : ۵ـ ویژگیهای دستوری واجد کدام ارزشهای تجربی هستند؟ جملات معلوم هستند یا مجهول؟ جملات مثبت هستند یا منفی؟ ۶ـ ویژگیهای دستوری واجد کدام ارزشهای رابطهای هستند؟ از کدام وجهها ( خبری، پرسشی دستوری، امری ) استفاده شده است؟ آیا ویژگیهای مهم وجهیت رابطهای وجود دارند؟ آیا از ضمیرهای ما و شما استفاده شده است و اگر پاسخ مثبت است، نحوه استفاده از آنها چگونه بوده است؟ ۷ـ ویژگیهای دستوری واجد کدام ارزشهای بیانی هستند؟ ۸ـ جملات ( ساده ) چگونه به یکدیگر متصل شدهاند؟ از کدام کلمات ربطی منطقی استفاده شده است؟ آیا جملات مرکب از مشخصههای همپایگی یا وابستگی برخوردارند؟ برای ارجاع به داخل و بیرون متن از چه ابزارهایی استفاده شده است؟ ۹ـ از کدام قراردادهای تعاملی استفاده شده است؟ آیا روشهایی وجود دارندکه به کمک آنها یک مشارک نوبت سخن گفتن دیگران را کنترل کند؟ ۱۰ـ متن واجد چه نوع ساختهای گستردهتری است. ۲ـتفسیر ـ بافت یا زمینه : تفسیرهای گفتمان از بافت موقعیتی و بینامتنی چیست؟ ـ انواع گفتمان : چه نوعی از گفتمان مورد استفاده خواهد بود ( و درنتیجه، کدامین قواعد، نظام و اصول در زمینه نظام آوایی، دستوری، انسجام جملهای، واژگان، نظامهای معنایی یا کاربردی به کار گرفته میشود؛ و نیز کدام چارچوبها؟ در واقع مرحله تفسیر روشن میسازد که فاعلان در گفتمان مستقل نیستند. این مرحله بهخودیخود بیانگر روابط قدرت و سلطه و ایدئولوژیهای نهفته در پیشفرضها، که کنشهای گفتمانی معمول را به صحنه مبارزه اجتماعی تبدیل میکند نخواهد بود. به منظور تحقق چنین هدفی مرحله تبیین هم ضروری است. ۳ـتبیین میتوان از مرحله تفسیر به تبیین با توجه به این نکته گذر کرد که با بهره گرفتن از جنبههای گوناگون دانش زمینهای بعنوان شیوههای تفسیری در تولید و تفسیر متون، دانش یاد شده بازتولید خواهد شد. این بازتولید برای گفتمان پیامدی جانبی، ناخواسته و ناخودآگاه است؛ این امر در واقع به نوعی در مورد تولید و تفسیر نیز صدق میکند. بازتولید مراحل گوناگون تفسیر و تبیین را به یکدیگر پیوند میدهد زیرا درحالیکه تفسیر چگونگی بهره جستن از دانش زمینهای در پردازش گفتمان را مورد توجه قرار میدهد، تبیین به شالوده اجتماعی و تغییرات دانش زمینهای و البته بازتولید آن در جریان کنش گفتمانی میپردازد. هدف از مرحله تبیین، توصیف گفتمان بعنوان بخشی از یک فرآیند اجتماعی است؛ تبیین گفتمان را بعنوان کنش اجتماعی توصیف میکند و نشان میدهد که چگونه ساختارهای اجتماعی، گفتمان را جهت میبخشند؛ همچنین تبیین نشان میدهد که گفتمانها چه تاثیرات بازتولید کنندهای میتوانند بر آن ساختارها بگذارند، تاثیراتی که منجر به حفظ یا تغییر آن ساختارها میشوند. دانش زمینهای واسطه تعین اجتماعی این تاثیرات است؛ به این معنا که ساختارهای اجتماعی به دانش زمینهای شکل میدهند و این یکی شکل دهنده گفتمانهاست و گفتمانها دانش زمینهای را حفظ میکنند یا آن را تغییر میدهند و این دومی باز به نوبه خود حافظ یا تغییر دهنده ساختارهاست. منظور از ساختارهای اجتماعی هم همان مناسبات قدرت است و هدف از فرآیندها و اعمال اجتماعی، فرآیندها و اعمال مربوط به مبارزه اجتماعی است. بنابراین، تبیین عبارت است از دیدن گفتمان بعنوان جزئی از روند مبارزه اجتماعی در ظرف مناسبات قدرت. آنچه را در مورد تبیین باید گفت در قالب سه پرسش زیر مطرح میکنیم : ۱ـ عوامل اجتماعی : چه نوعی از روابط قدرت در سطوح گوناگون نهادی، اجتماعی و موقعیتی در شکل دادن این گفتمان موثر است؟ ۲ـ ایدئولوژی : چه عناصری از دانش زمینهای که مورد استفاده واقع شدهاند دارای خصوصیات ایدئولوژیک هستند؟ ۳ـ تاثیرات : جایگاه این گفتمان نسبت به مبارزات در سطوح گوناگون نهادی، اجتماعی و موقعیتی چیست؟ آیا این مبارزات علنی است یا مخفی؟ آیا گفتمان یاد شده نسبت به دانش زمینهای هنجاری است یا خلاق؟ آیا در خدمت حفظ روابط موجود قدرت است یا در جهت دگرگون ساختن آن عمل میکند؟ پیشفرضها (انگاره) و مفروضات تحلیل گفتمان پیشفرضها و مفروضات تحلیل گفتمان که از برآیند قواعد تحلیل متن، هرمنوتیک، نشانهشناسی، مکتب انتقادی، روانکاوی مدرن و دیدگاه فوکو شکل گرفته، عبارت است از : ۱ـ متن یا گفتار واحد توسط انسانهای مختلف، متفاوت نگریسته میشود. یعنی انسانهای مختلف از متن واحد برداشت یکسان و واحدی ندارند. دالی متفاوت میتواند برای اشاره به مدلولی ظاهرا یکسان استفاده شود. ۲ـ خواندن ( برداشت و تفسیر از متن ) همیشه نادرست خواندن ( برداشت نادرست از متن ) است. ۳ـ متن را باید بعنوان یک کل معنادار نگریست و این معنا لزوما در خود متن نیست. ۴ـ هیچ متن خنثی یا بیطرفی وجود ندارد، متنها بار ایدئولوژیک دارند. ۵ـ حقیقت همیشه در خطر است. در هر گفتمانی حقیقت نهفته است اما هیچ گفتمانی دارای تمامی حقیقت نیست. ۶ـ نحوه Syntax متن نیز معنادار است، چون که نحو دارای معانی اجتماعی و ایدئولوژیک است و این معانی در جای خود به عواملی که دالها را میسازند ـ نظیر : رمزها، بافتها، مشارکتها و تاریخ مختلف ـ وابستهاند. ۷ـ معنا همان قدر که از متن Text ناشی میشود، از بافت یا زمینه اجتماعی و فرهنگی Context نیز تاثیر میپذیرد. معنا و پیام یک متن در بین نوشتههای آن متن قرار دارد. ۸ـ هر متنی در شرایط و موقعیت خاصی تولید میشود. از اینرو رنگ خالق خود را همیشه به خود دارد. ۹ـ هر متنی به یک منبع قدرت یا اقتدار ( نه لزوما سیاسی ) مرتبط است. ۱۰ـ گفتمان سطوح و ابعاد متعددی دارد. یک سطح گفتمانی وجود ندارد و یک نوع گفتمان هم وجود ندارد. تفاوت تحلیل محتوا با تحلیل گفتمان روش “تحلیل گفتمان” یک روش کیفی است که از اصلاح روشهای اولیه تحلیل رسانهها حاصل شده است، اصطلاحی که شالوده زبانشناسی دارد. درحالیکه تحلیل محتوا یک روش کمی است براساس اندازهگیری، مقدار چیزی، در یک نمونه سنجیده میشود. “تئو. ای. وان دایک” چهار جزء متمایز رویکرد به گفتمان را اینگونه برمیشمارد : اول، تحلیل گفتمان یک پیام رسانهای را بعنوان یک گفتمان تمام عیار مستقل بررسی میکند. تحلیل محتوا در پژوهش ارتباطات جمعی معمولا برای یافتن روابط ( یا همبستگیها ) میان این و یا آن ویژگی ـ اغلب محتوا و گاهی سبک ـ پیامها و ویژگیهای فرستنده/سخنگو یا خوانندگان انجام میگیرد. گفتمان رسانهای بعنوان شکلی از “عمل اجتماعی” کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است و آشکار کردن ساختارهای ذاتی در همه سطوح هدفی معقول محسوب میشود. دوم اینکه، هدف تحلیل گفتمان عمدتا تشریح دادههای کیفی است و نه دادههای کمی. البته معیارهای کمی را میتوان به خوبی بر تحلیلی، آشکار از نوع عمدتا بیشتر کیفی بنیان نهاد. سوم اینکه، درحالیکه تحلیل محتوا عمدتا بر مبنای دادههای قابل مشاهده و محاسبهپذیری چون واژهها، عبارات، جملهها مبتنی است، تحلیل گفتمان به ساختارهای معناشناختی توجه دارد و فرضها، ارتباطها، دلالتها و راهبردها را هم روشن میسازد. به دیگر سخن در تحلیل گفتمان به جای شمارش و مقادیر آماری با معناشناسی کاربردی متن سروکار داریم. فنون پیشرفتهتر تحلیل محتوا هم راجع به ساختارهای زبانیاست و با بحثهای زبانشناسی درآمیخته شده است. اما مطلقا به آن نمیتوان تحلیل گفتمان گفت چرا که تحلیل گفتمان افقهای بسیار دورتری را دنبال میکند. اصولا تحقیقات کیفی چنین است و تحلیل گفتمان هم بعنوان یکی از الگوهای تحلیل کیفی از این مشخصه بهرهمند است. بررسی نمونههای عملی تحلیل گفتمان ۱ـ در فصلنامه رسانه شماره ۵۴ تابستان ۱۳۸۲ تحقیقی از سوی دکتر محمد مهدی فرقانی با عنوان “تحول گفتمان توسعه سیاسی در ایران” ( از مشروطه تا خاتمی ) منتشر شده است که براساس روش “تحلیل گفتمان” صورت گرفته است. محقق برای بررسی گفتمان حاکم در زمینه توسعه سیاسی، یک روزنامه که نماینده گفتمان حاکمیت بوده است انتخاب و از میان سرمقالههای آن متن معرف، برگزیده شده و با استفاده از شیوه تحلیل گفتمان و الگوی ترکیبی فرکلاف و ون دایک، این متون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است تا یافتههای آن بر مبنای تحلیل شرایط و بسترهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی، تبیین شوند. این مقاله در پی آن است که گفتمان مسلط توسعه سیاسی را در سرمقالههای روزنامههای هشت دوره مزبور، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد تا از خلال آن عناصر و ساخت گفتمان حاکم در هر دوره و در نهایت سیر تحول گفتمان توسعه سیاسی در یکصد سال اخیر را بازشناسی و معرفی کند. ۲ـ پایان نامه آقای اردشیر زابلی زاده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی به تحلیل گفتمان هفته نامههای استان کردستان پرداخته است. در این تحقیق به بررسی عملی و محتوایی متون سرمقالههای سه نشریه استان پرداخته شده است. بنابراین “جامعه آماری” این تحقیق عبارت بودند از : نشریات استانی آبیدر، سیروان، ئاسو در سال ۱۳۸۲ به صورت روش” نمونهگیری تصادفی ساده” و از بین ۵۰٪ مطالب نشریات فوق در این تحقیق استفاده شده است. “واحد تحلیل” مضامین و معنای مقالات و سرمقاله نشریه بوده است. در “روش گردآوری اطلاعات”، دو روش تحلیل گفتمان مثل روش تحلیل محتوا، اطلاعات و دادهها موجودند و محقق صرفا سعی میکند براساس فرضیات و سوالات تحقیق، اطلاعات لازم را گردآوری نماید. در واقع نوعی ابزار غیر تصدیعی ( غیر مزاحم ) در اختیار محقق میباشد و محقق مجبور به گردآوری و جمعآوری اطلاعات نیست بلکه اطلاعات به صورت غیرمنسجم موجودند فقط نقش وی تنظیم و تنسیق اطلاعات براساس سوالات و فرضیات تحقیق بوده است. در روش تجزیه و تحلیل، سرمقالهها و مقالاتی که متناسب با فرضیات تحقیق بوده است. تحلیل گفتمان انتقادی گفتمان انتقادی، بحث تحلیل گفتمان را یک سطح ارتقا میدهد. تحلیل گفتمان از نظر شمول معنایی در گسترهای فراتر از زبانشناسی اجتماعی و زبانشناسی انتقادی به همت متفکرانی چون ژاک دریدا، میشل پشو و میشل فوکو و به ویژه توسط اندیشمندانی چون ون دایک و نورمن فرکلاف که بهطور مستقیم به این رشته اهتمام ورزیدند، وارد مطالعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شد و شکل انتقادی به خود گرفت. یعنی اگر تحلیل گفتمان را سطح توصیف بدانیم، آن را به سطح تفسیر و تبیین میرساند و ضمن توصیف و تفسیر متن، به این سوال پاسخ میدهد که چرا از میان گزینههای ممکن زبانی باید این متن را انتخاب کرد و در طی یک واقعه مشخص چرا اشخاص از عبارات زبانی و دستوری خاصی استفاده میکنند. تحلیل گفتمان انتقادی این چراها را کمتر به نویسنده مرتبط میکند. بلکه بنگاهها و مراکزی که این مجموعه را اداره میکنند و فرد هم جزئی از آن است، این متن را رقم میزند. در اصل میگوید تولید و فهم متن با عوامل بافتهای کلان یعنی تاریخ، ایدئولوژی، جامعه، فرهنگ و قدرت مرتبط است. از سوی دیگر نگاه انتقادی آن معطوف به سویهایاست که زبان را آینه شفافی میداند که مفاهیم و اندیشهها را منتقل میکند. تحلیل گفتمان انتقادی بر این باور است که زبان برخلاف این تعریف مثل آینه یا شیشه ماتی است که حقایق را در بسیاری موارد تحریف میکند. فوکو معتقد بود که زبانشناسان تاکنون از ابزارهای زبانشناختی تشکیل متن صحبت کردهاند اما به خدمت گرفتن این ابزارها بهطور کامل باعث میشود به لایههای معنایی دست یابیم اما لایههای معنایی دیگری هم در این متن هست که تاکنون از چشم آنها دور مانده است. این نظر فوکو به رویکردی در درون تحلیل گفتمان با عنوان CDA، زبانشناسی گفتمان انتقادی یا تحلیل گفتمان انتقادی مطرح شد. فوکو معتقد بود هیچ متنی عاری از القائات ارزشی، روابط قدرت و مولفههای فرهنگی نیست. اگر قرار است متنی تفسیر بشود ما باید درصدد یافتن این لایههای معنایی نیز باشیم. تحلیل گفتمان انتقادی معتقد است که رد پای تاریخ، جهانبینی، ارزشها، مولفههای اجتماعی ـ فرهنگی، در جایجای زبان مشهود است. کار تحلیلگر متن این است که ورای این معانی که تحلیل گفتمان متعارف میدهد، برود و این لایههای معنایی را نیز بگوید. یعنی کسی که در متون سیاسی و رسانهای کار میکند، باید به خواننده این آگاهی را بدهد که چه متنی را میخواند و لایههای معنایی آنچه میخواند را بر او آشکار میکند.
منابع ۱ـ وان دایک، تئون. ای ( ۱۳۸۲ )، مطالعاتی در تحلیل گفتمان : از دستور متن تا گفتمان کاوی انتقادی، گروه مترجمان، تهران : مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها. ۲ـ فرکلاف، نورمن ( ۱۳۷۹ )، ” تحلیل انتقادی گفتمان”. گروه مترجمان. تهران : مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها. بهرامپور، شعبانعلی ) ۳ـ بلیک رید و ادوین هارولدس ( ۱۳۷۸ )، طبقهبندی مفاهیم در ارتباطات، مترجم مسعود اوحدی، تهران : انتشارات سروش ۴ـ اختیار، منصور ( ۱۳۴۸ )، معنیشناسی، تهران : انتشارات دانشگاه تهران. ۵ـ یارمحمدی، لطف الله ( ۱۳۸۳ )، گفتمانشناسی رایج و انتقادی، تهران : هرمس. ۶ـ صفوی، کورش ( ۱۳۸۲ )، معنیشناسی کاربردی، تهران : انتشارات همشهری. ۷ـ وان دایک، تئون. ای ( ۱۳۷۸ )، “تحلیل گفتمان : پرورش و کاربست آن در ساختار خبر، مترجم : محمدرضا حسن زاده، تهران : پژوهش معاونت سیاسی صداوسیمای جمهوری اسلامی.” ۸ـ فرقانی، محمدمهدی. تحول گفتمان توسعه سیاسی در ایران ( از مشروطه تا خاتمی ). فصلنامه رسانه. شماره ۵۴ تابستان ۱۳۸۲. ۹ـ آقاگلزاده، فردوس ( ۱۳۸۵ )، تحلیل گفتمان انتقادی. ناشر : انتشـارات علمی فرهنگی ۱۰ـ یحیایی ایلهای، احمد. وب سایت ارتباطات اجتماعی. http://www.yahyaee.com ۱۱ـ پایان نامه اردشیر زابلی زاده ( ۸۴-۸۳ ) در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی : تحلیل گفتمان هفتهنامههای استان کردستان.
تحقیقات کیفی مبتنی بر رشتههای علوم اجتماعی مانند روانشناسی، جامعهشناسی و انسانشناسی است. بنابراین، روشهای تحقیق کیفی امکان کاوش و پرسش عمیق و بیشتر از پاسخدهندگان را بر اساس پاسخهایشان فراهم میکند. مصاحبه کننده/محقق همچنین سعی می کند انگیزه و احساسات آنها را درک کند. درک اینکه مخاطب شما چگونه تصمیم می گیرد می تواند به نتیجه گیری در تحقیقات بازار کمک کند.
تحقیق کیفی به عنوان یک روش تحقیق تعریف می شود که بر به دست آوردن داده ها از طریق ارتباط باز و محاوره ای تمرکز دارد .
این روش در مورد “آنچه” مردم فکر می کنند و “چرا” آنها چنین فکر می کنند است. به عنوان مثال، فروشگاهی را در نظر بگیرید که به دنبال بهبود حمایت خود است. یک مشاهده سیستماتیک نتیجه می گیرد که مردان بیشتری از این فروشگاه بازدید می کنند. یک روش خوب برای تعیین اینکه چرا زنان از فروشگاه بازدید نمی کنند، انجام یک روش مصاحبه عمیق با مشتریان بالقوه است.
به عنوان مثال، محققان پس از مصاحبه موفقیت آمیز با مشتریان زن و بازدید از فروشگاه ها و مراکز خرید اطراف، شرکت کنندگان را از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب کردند. در نتیجه، مشخص شد که فروشگاه کالاهای کافی برای زنان ندارد.
بنابراین زنان کمتری از فروشگاه بازدید میکردند، که تنها با تعامل شخصی با آنها و درک اینکه چرا آنها از فروشگاه بازدید نمیکردند، درک میشد، زیرا تعداد محصولات مردانه بیشتر از محصولات زنانه بود.
انواع روش تحقیق کیفی با مثال
روشهای تحقیق کیفی بهگونهای طراحی میشوند که به آشکار کردن رفتار و ادراک مخاطب هدف با اشاره به یک موضوع خاص کمک میکند. انواع مختلفی از روش های تحقیق کیفی مانند مصاحبه های عمیق، گروه های متمرکز، تحقیقات قوم نگاری، تحلیل محتوا و تحقیق موردی وجود دارد که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرند.
نتایج روش های کیفی بیشتر توصیفی است و به راحتی می توان از داده های به دست آمده استنباط کرد .
روش تحقیق کیفی در علوم اجتماعی و رفتاری نشات گرفته است . امروزه دنیای ما پیچیدهتر است و درک اینکه مردم چه فکری میکنند و درک میکنند دشوار است. روشهای تحقیق آنلاین درک آن را آسانتر میکنند، زیرا تحلیلی ارتباطی و توصیفیتر است .
در زیر روش های تحقیق کیفی که اغلب مورد استفاده قرار می گیرند، آورده شده است. همچنین، نمونههای تحقیق کیفی را بخوانید :
1. مصاحبه انفرادی
انجام مصاحبه های عمیق یکی از رایج ترین روش های تحقیق کیفی است. این یک مصاحبه شخصی است که در یک زمان با یک پاسخ دهنده انجام می شود. این روش صرفاً یک روش مکالمه است و فرصت هایی را برای دریافت جزئیات عمیق از پاسخ دهنده دعوت می کند.
یکی از مزایای این روش این است که فرصتی عالی برای جمع آوری داده های دقیق در مورد آنچه افراد باور دارند و انگیزه های آنها فراهم می کند . اگر محقق تجربه خوبی داشته باشد، پرسیدن سؤالات درست می تواند به او در جمع آوری داده های معنادار کمک کند. اگر به اطلاعات بیشتری نیاز دارند، محققان باید چنین سوالاتی را بپرسند که به جمع آوری اطلاعات بیشتر کمک می کند.
این مصاحبه ها می تواند حضوری یا تلفنی انجام شود و معمولا بین نیم ساعت تا دو ساعت یا حتی بیشتر طول می کشد. وقتی مصاحبه عمیق چهره به چهره انجام می شود، فرصت بهتری برای خواندن زبان بدن پاسخ دهندگان و مطابقت با پاسخ ها می دهد.
2. گروه های کانونی
گروه متمرکز نیز یک روش تحقیق کیفی متداول است که در جمع آوری داده ها استفاده می شود. یک گروه متمرکز معمولاً شامل تعداد محدودی از پاسخ دهندگان (6 تا 10) از داخل بازار هدف شما است.
هدف اصلی گروه تمرکز یافتن پاسخ به سؤالات «چرا»، «چی» و «چگونه» است. یکی از مزیت های گروه های متمرکز این است که لزوماً نیازی به تعامل شخصی با گروه ندارید. امروزه می توان یک نظرسنجی آنلاین در دستگاه های مختلف برای گروه های متمرکز ارسال کرد و با کلیک یک دکمه پاسخ ها را جمع آوری کرد.
گروه های کانونی در مقایسه با سایر روش های تحقیق کیفی آنلاین روشی پرهزینه هستند . به طور معمول، آنها برای توضیح فرآیندهای پیچیده استفاده می شوند. این روش برای تحقیقات بازار بر روی محصولات جدید و آزمایش مفاهیم جدید بسیار مفید است.
تحقیق قوم نگاری عمیق ترین روش تحقیق مشاهده ای است که افراد را در محیط طبیعی آنها مطالعه می کند.
این روش محققین را ملزم میکند تا با محیطهای مخاطبان هدف، که میتواند در هر جایی از یک سازمان گرفته تا یک شهر یا هر مکان دوردست باشد، سازگار شوند. در اینجا، محدودیت های جغرافیایی می تواند در هنگام جمع آوری داده ها مشکل ساز شود.
این طرح پژوهشی با هدف درک فرهنگها، چالشها، انگیزهها و تنظیماتی که رخ میدهند انجام میشود. به جای تکیه بر مصاحبه ها و بحث ها، تنظیمات طبیعی را از نزدیک تجربه می کنید.
این نوع روش تحقیق میتواند از چند روز تا چند سال طول بکشد، زیرا شامل مشاهده عمیق و جمعآوری دادهها در آن زمینهها است. این روشی چالش برانگیز و زمان بر است و صرفاً به تخصص محقق برای تجزیه و تحلیل، مشاهده و استنتاج داده ها بستگی دارد.
4. تحقیق موردی
روش مطالعه موردی در چند سال گذشته تکامل یافته و به یک روش تحقیق با کیفیت با ارزش تبدیل شده است. همانطور که از نام آن پیداست، برای توضیح یک سازمان یا یک موجودیت استفاده می شود.
این نوع روش تحقیق در حوزه های مختلفی مانند آموزش، علوم اجتماعی و موارد مشابه مورد استفاده قرار می گیرد. این روش ممکن است دشوار به نظر برسد. با این حال ، یکی از سادهترین راههای انجام تحقیق است، زیرا مستلزم بررسی عمیق و درک کامل روشهای جمعآوری دادهها و استنباط دادهها است.
5. نگهداری سوابق
این روش از اسناد قابل اعتماد موجود و منابع اطلاعاتی مشابه به عنوان منبع داده استفاده می کند. از این داده ها می توان در تحقیقات جدید استفاده کرد. این شبیه رفتن به کتابخانه است. در آنجا، میتوان کتابها و سایر منابع مرجع را برای جمعآوری دادههای مرتبط که احتمالاً میتواند در تحقیق مورد استفاده قرار گیرد، بررسی کرد.
6. فرآیند مشاهده
مشاهده کیفی فرآیندی از تحقیق است که از روش های ذهنی برای جمع آوری اطلاعات یا داده های سیستماتیک استفاده می کند. از آنجایی که تمرکز بر مشاهده کیفی، فرآیند تحقیق استفاده از روششناسی ذهنی برای جمعآوری اطلاعات یا دادهها است. مشاهده کیفی در درجه اول برای یکسان سازی تفاوت های کیفیت استفاده می شود.
مشاهده کیفی با 5 اندام حسی اصلی و عملکرد آنها – بینایی، بویایی، لامسه، چشایی و شنوایی سر و کار دارد. این شامل اندازه گیری یا اعداد نیست، بلکه ویژگی ها را شامل می شود.
تحقیق کیفی: جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها
الف- جمع آوری داده های کیفی
جمعآوری دادههای کیفی امکان جمعآوری دادههای غیر عددی را فراهم میکند و به ما کمک میکند تا چگونگی تصمیمگیری را بررسی کنیم و بینش دقیقی را در اختیار ما قرار دهد. برای رسیدن به چنین نتایجی، دادههای جمعآوریشده باید کلنگر، غنی و ظریف باشند و یافتههایی از طریق تحلیل دقیق به دست آیند.
هر روشی را که محقق برای جمعآوری دادههای کیفی انتخاب کند، یک جنبه بسیار واضح است که این فرآیند حجم زیادی از دادهها را تولید میکند. علاوه بر تنوع روش های موجود، روش های مختلفی نیز برای جمع آوری و ثبت داده ها وجود دارد.
به عنوان مثال، اگر دادههای کیفی از طریق یک گروه متمرکز یا بحث یک به یک جمعآوری شود، یادداشتهای دستنویس یا نوارهای ضبطشده ویدیویی وجود خواهد داشت. در صورت وجود ضبط، باید قبل از شروع فرآیند تجزیه و تحلیل داده ها، رونویسی شوند.
به عنوان یک راهنمای تقریبی، یک محقق با تجربه ۸ تا ۱۰ ساعت طول میکشد تا ضبطهای مصاحبه را رونویسی کند، که میتواند تقریباً ۲۰ تا ۳۰ صفحه دیالوگ ایجاد کند. بسیاری از محققان همچنین دوست دارند پوشه های جداگانه ای را برای نگهداری ضبط های جمع آوری شده از گروه های مختلف متمرکز نگه دارند. این به آنها کمک میکند تا دادههای جمعآوریشده را تقسیمبندی کنند.
در صورت وجود یادداشتهای در حال اجرا، که به عنوان یادداشتهای میدانی نیز شناخته میشوند، در حفظ نظرات، زمینههای محیطی، تجزیه و تحلیل محیطی ، نشانههای غیرکلامی و غیره مفید هستند. چنین یادداشتهایی معمولاً غیررسمی هستند، اما باید به شیوهای مشابه ضبطهای ویدیویی یا نوارهای صوتی ایمن شوند.
ب- تجزیه و تحلیل داده های کیفی
تجزیه و تحلیل داده های کیفی مانند یادداشت ها، فیلم ها، تصاویر ضبط شده صوتی و اسناد متنی. یکی از پرکاربردترین روش ها برای تحلیل داده های کیفی ، تحلیل متن است.
تجزیه و تحلیل متن یک روش تجزیه و تحلیل داده است که به طور مشخص با سایر روش های تحقیق کیفی متفاوت است، که در آن محققین زندگی اجتماعی شرکت کنندگان در مطالعه تحقیق را تجزیه و تحلیل می کنند و کلمات، اعمال و غیره را رمزگشایی می کنند.
تصاویری نیز وجود دارد که در این تحقیق مورد استفاده قرار میگیرد و پژوهشگران زمینه استفاده از تصاویر را تحلیل کرده و از آنها استنباط میکنند. در دهه گذشته، تجزیه و تحلیل متن از طریق آنچه در پلتفرم های رسانه های اجتماعی به اشتراک گذاشته می شود، محبوبیت بالایی به دست آورده است.
ویژگی های روش تحقیق کیفی
روشهای تحقیق کیفی معمولاً دادهها را در جایی که شرکتکنندگان در حال تجربه مسائل یا مشکلات تحقیقاتی هستند، جمعآوری میکنند . اینها داده های بلادرنگ هستند و به ندرت شرکت کنندگان را برای جمع آوری اطلاعات از مکان های جغرافیایی خارج می کند.
محققان کیفی معمولاً به جای تکیه بر یک منبع داده ، اشکال متعددی از دادهها مانند مصاحبه، مشاهدات و اسناد را جمعآوری میکنند .
این نوع روش تحقیق در جهت حل مسائل پیچیده از طریق تجزیه به استنتاج های معنادار، که به راحتی برای همه قابل خواندن و درک است، کار می کند.
از آنجایی که این یک روش ارتباطی تر است، افراد می توانند اعتماد خود را به محقق ایجاد کنند و اطلاعات به دست آمده از این طریق خام و بدون تقلب است.
روش تحقیق کیفی مطالعه موردی
بیایید صاحب کتابفروشی را مثال بزنیم که به دنبال راههایی برای بهبود فروش و ارتباط با مشتری است. با یک جامعه آنلاین از اعضای وفادار کتابفروشی مصاحبه شد و سؤالات مربوطه پرسیده شد و سؤالات توسط آنها پاسخ داده شد.
در پایان مصاحبه متوجه شد که بیشتر کتابهای موجود در فروشگاهها برای بزرگسالان مناسب بوده و گزینههای کافی برای کودکان و نوجوانان وجود ندارد.
با انجام این تحقیق کیفی صاحب کتابفروشی متوجه شد که کاستیها چیست و خوانندگان چه احساسی دارند. از طریق این تحقیق اکنون صاحب کتابفروشی می تواند کتاب هایی را برای رده های سنی مختلف نگهداری کند و فروش و دسترسی به مشتری خود را بهبود بخشد.
چنین نمونههایی از روش تحقیق کیفی میتواند به عنوان مبنایی برای انجام تحقیقات کمی بیشتر ، که راهحلهایی را ارائه میکند، باشد.
زمان استفاده از تحقیقات کیفی
محققان زمانی که نیاز به دریافت بینش دقیق و عمیق دارند از تکنیک های تحقیق کیفی استفاده می کنند. گرفتن “داده های واقعی” بسیار مفید است. در اینجا چند نمونه از زمان استفاده از تحقیقات کیفی آورده شده است.
توسعه یک محصول جدید یا ایجاد یک ایده.
مطالعه محصول/برند یا خدمات خود برای تقویت استراتژی بازاریابی خود.
برای درک نقاط قوت و ضعف خود.
درک رفتار خرید
برای مطالعه واکنش مخاطبان خود به کمپین های بازاریابی و سایر ارتباطات.
بررسی جمعیت شناسی بازار، بخش ها و گروه های مراقبت از مشتری .
جمع آوری داده های درک یک نام تجاری، شرکت یا محصول.
روشهای تحقیق کیفی در مقابل روشهای تحقیق کمی
تفاوت های اساسی بین روش های تحقیق کیفی و روش های تحقیق کمی ساده و سرراست است. آنها در موارد زیر متفاوت هستند:
اهداف تحلیلی آنها
انواع سوالات پرسیده شده
انواع ابزار گردآوری داده ها
اشکال داده ای که تولید می کنند
درجه انعطاف پذیری
ویژگی های
روش تحقیق کیفی
روشهای تحقیق کمی
اهداف تحلیلی
این روش تحقیق بر توصیف تجربیات و باورهای فردی متمرکز است.
روش تحقیق کمی بر توصیف ویژگی های یک جمعیت متمرکز است.
انواع سوالات پرسیده شده
تلاش های باز پایان
سوالات بسته
ابزار جمع آوری داده ها
استفاده از روش های نیمه ساختار یافته مانند مصاحبه های عمیق، گروه های متمرکز و مشاهده شرکت کنندگان
از روش های بسیار ساختارمند مانند مشاهده ساختاریافته با استفاده از پرسشنامه و نظرسنجی استفاده کنید
شکل داده های تولید شده
داده های توصیفی
داده های عددی
درجه انعطاف پذیری
پاسخهای شرکتکنندگان بر چگونگی و سؤالات بعدی که محققان میپرسند تأثیر میگذارد
پاسخهای شرکتکنندگان تأثیری نمیگذارد یا تعیین نمیکند که محققان چگونه و کدام سؤالات بعدی را میپرسند
نمونه سوالات مصاحبه در تحقیق کیفی لازم است در راستای پاسخگویی به اهداف پژوهش کیفی باشد، بعبارتی دیگر برای واکاوی و کاوش در تفاسیر و ادراکات خاص مشارکت کننده در تحقیق بوده و محققان باید بکوشند تا از تحمیل ساختارها و مفروضات خود به گفته های مشارکت کننده در پژوهش اجتناب کنند. لازمه این امر صراحت و انعطاف پذیری مصاحبه کننده است تا او بتواند امکان ظهور ایده های جدید را فراهم سازد و اجازه ندهد که مفروضات و ایده های قبلی خود، ماهیت مصاحبه را تعیین کنند. محقق باید آماده باشد تا به دنبال عمق امور سطحی به کاوش بپردازد، تا بتواند به صورت عمقی پدیده مورد نظر را بررسی کند و برای غافلگیر شدن از مسیر مصاحبه کیفی آمادگی داشته باشد. او باید معانی و تفاسیر را روشن کند و آنها را به مشارکت کنندگان تفهیم کند تا اطمینان حاصل کند که آنچه که ضبط میشود، صدا و باورهای آنها است و نه مفروضات و تفاسیر خود محقق. تفسیر داده ها پس از تحلیل دادهها و ظهور مضامین انجام خواهد گرفت.
شفاف سازی پاسخ های مشارکت کننده در تحقیق یا مصاحبه شونده، زمانی اهمیت پیدا می کند که محقق و مصاحبه شوندگان زبان را به نحوی متفاوت به کار میگیرند. برای مثال زمانی که متخصص بالینی با بیماری مصاحبه میکند، ممکن است که متخصص بالینی زبانی تخصصی را به کار گیرد که برای بیمار قابل درک نیست. شفاف سازی هنگامی که مصاحبه شونده و مصاحبه کننده زبان و واژگان مشترک نیز دارند، مثلاً هنگامی که یکی از محققین شاغل با شاغلین مشابه مصاحبه میکند، حتی از این هم مهمتر است. در اینجا فرض بر این است که تفاسیر نیز مشترک است ولی آنچه که بسیار مهم است این است که محقق معانی و مفروضات مشارکت کنندگان را روشن سازد تا اطمینان حاصل شود که واژگان و ایده های ذکر شده حاصل تفسیر افراطی مطالبی نیست که ممکن است عملاً ذکر نشده باشند.
سوالات مصاحبه کیفی و مشخصه های آن
پرسش های مصاحبه کیفی خوب باید تشریحی، بیطرفانه، حساس و شفاف باشند. شش نوع پرسش پیشنهاد می شود که لازم است منظور محقق در مورد ماهیت و هدف هر پرسش روشن باشد، در این صورت مشارکت کننده قادر خواهد بود تا به نحوی مناسب به پرسشها پاسخ دهد. این گونه پرسش ها عبارتند: · رفتاری/ تجربه · عقاید/ ارزشها · احساسات/ عواطف · دانش · احساسات · پیشینه
نحوه شروع مصاحبه
در اغلب موارد بهتر است که مصاحبه را با پرسش های مربوط به اطلاعات پیشینه آغاز کرد، که پاسخ دادن به آنها برای مشارکت کنندگان آسان است و آنگاه هم زمان با توسعه روابط مصاحبه به سراغ پرسش های پیچیده تر و حساس تر رفت.
راهنمای موضوعی در مصاحبه کیفی
محققان در مصاحبه های کیفی به ندرت دارای متن مصاحبه مشخص و انعطاف ناپذیرند. بلکه برنامه مصاحبه براساس مجموعه ای از مضامین و یادآورها یا راهنمای موضوعی شکل میگیرد. این مضامین و یادآور ها برای شروع مصاحبه حول پدیده مورد نظر به کار گرفته میشوند و نقش این راهنمای موضوعی، کمک به محقق برای بخاطر سپردن موضوعات است تا او بتواند موضوعات کلیدی را در مصاحبه سوال کند. به دلیل ماهیت مکالمه ای و کمی ساختارمندی در این فرآیند ، ممکن است محقق به دام برخی تله ها بیفتد که حقیقت کامل آنها تنها زمانی آشکار میشود که محقق در حال پیاده کردن مصاحبه و گوش دادن به نوار ضبط شده از گفتگو ست.
اشتباهات در سوالات مصاحبه کیفی
برخی از این تله ها و دام های متداول در پرسیدن سوالات در مصاحبه عبارتند از: · پرسش های دو پهلو یا متعدد، که مصاحبه کننده تعدادی سوال را مطرح میکند که همگی به موضوع مربوطند ولی همه آنها به پاسخ های هوشمندانه ای نیاز دارند. · پرسیدن سوال های تلقینی و القایی که فرد را به پاسخی مشخص سوق می دهد. · همراه داشتن متن مصاحبه انعطاف ناپذیر که غالباً دامی برای محققان تازه کار است که حس میکنند لازم است که دستورالعملی دقیق و ساختار یافته در اختیار داشته باشند تا بتوانند تا حدودی این رویداد ظاهرا غیر قابل کنترل را تحت کنترل درآورند. · استفاده از راهنما به عنوان متن مصاحبه، که چنانچه اظهارات مشارکت کنندگان بیشتر شفاف نشوند و یا پیگیری نشوند ممکن است منجر شود به نادیده گرفتن تغییر مسیر های جالب و مفید گردد. در واقع راهنمای مصاحبه نوعی برنامه مسافرت تقریبی به دست میدهد که با استفاده از آن میتوان مصاحبه را انجام داد. در این برنامه آنچه که در هر مرحله از سفر به طور دقیق رخ میدهد، مدت هر توقف، یا اینکه محقق در هر لحظه خاص در کجا خواهد بود به طور دقیق مشخص نمیشود ولی از مسیر مسافرت و سطحی که در نهایت پوشش داده خواهد شد، درکی آشکار به دست میدهد. · عدم اصلاح راهنمای مصاحبه متعاقب تجارب حاصله از مصاحبه های پیشین. · عدم پرسیدن سوال های اکتشافی یا پروب ها که فرصت کاوش بیشتر در موضوع را در اختیار پاسخ دهنده قرار میدهند.
سوال های اکتشافی در مصاحبه کیفی
چهار نوع سوال اکتشافی در هنگام مصاحبه کیفی می توان بکار برد که عبارتند از: o سوال های اکتشافی برای جزئیات بیشتر؛ یعنی پرسش های مربوط به چه کسی، کجا، چه چیزی و چگونه؛ o سوال های اکتشافی تفسیری، که غالباً نشانه های غیر کلامی اند که برای ترغیب پاسخ دهنده به ادامه صحبت به کار گرفته میشوند o سوال های اکتشافی توضیحی، شامل بیان مجدد پاسخ ها و تفکر دوباره در مورد آنچه که پاسخ دهنده گفته است؛ o سوال های اکتشافی مقابله ای، که چیزی برای «مخالفت» در اختیار پاسخ دهنده قرار میدهند. اکثر مصاحبه های کیفی به صورت چهره به چهره و رودررو انجام میشوند. اما نباید فراموش کرد که مصاحبه های کیفی را میتوان با استفاده از تلفن یا اینترنت هم انجام داد که هر دوی آنها این عیب را دارند که مصاحبه کننده نمیتواند به ارتباطات غیر کلامی پاسخ دهنده دسترسی داشته باشد و این امر میتواند به سردرگمی در مورد ماهیت مکث های صورت گرفته در روند مصاحبه منجر شود. مزایای این دو روش این است که میتوان به افرادی که به دلیل فاصله [از طریق تلفن] یا به دلیل نقص شنوایی غیر قابل دسترسی هستند ولی میتوانند [از طریق اینترنت] به راحتی گفتگو کنند، دسترسی پیدا کرد.
نمونه سوالات مصاحبه کیفی و راهنمای موضوعی
در اینجا نمونه ای از راهنمای موضوعی از بخشی از یک مطالعه کیفی در مورد رفتار های جنسی در جوانان ارائه شده است . مقاله اصلی در لینک زیر قابل دسترسی است . https://www.who.int/reproductivehealth/topics/adolescence/discussion_topics/en/ جدول زیر بخش کوچکی از راهنمای موضوعی مصاحبه عمیق با جوانان در مورد رفتار های پرخطر جنسی است که این بخش متمرکز بر موضوع منبع اطلاعات در مورد روابط جنسی است . موضوع 1 : · مهمترین منبع اطلاعات · منبعی که مکرر استفاده می شود و مهمترین منبع اطلاعات نمونه سوالات اصلی در مصاحبه کیفی: · چگونه از روابط، رابطه جنسی و پیشگیری از بارداری مطلع شده اید؟ · چقدر در مورد مسائل جنسی آگاهی دارید؟ · برای اطلاعات به چه کسی یا چه چیزی تکیه می کنید؟ · مهم ترین منابع برای شما چه کسانی یا چه کسانی هستند؟ هر منبع چقدر برای شما مهم است؟ · منابع: افراد و/یا رسانه ها نمونه سوالات فرعی و اضافی: · تغییرات بدن، قاعدگی، زیست شناسی جنسی/تولید مثل، بارداری، روابط، عشق، ازدواج، زمان داشتن رابطه جنسی، نحوه انجام آن، پیشگیری از بارداری، بیماری های مقاربتی، HIV و غیره. · آیا می توانید به یاد بیاورید که چه چیزی به شما گفته شد / چه چیزی فهمیدید؟ · چند سالتان بود؟ · چه احساسی داشتید/عمل کردید؟ · نظرتان درباره آن چه بود؟ پیشنهادات برای بسط بیشتر: · بازیگران اصلی؟ · مهمترین منبع تاثیر گذار
چند سوال رايج در پژوهش كيفی
سوال اول: آیا سوالات مصاحبه باید برای همه شرکت کنندگان (مصاحبه شوندگان) یکسان باشد یا هر کس به فراخور آگاهی-حوزه تخصصی-سازمانش فرق میکند؟ پاسخ : مسلما” با توجه به هدف مطالعه کیفی شما، باید یک راهنمای موضوعی در دست مصاحبه گر باشد که موضوعات مهم در پاسخ به سوال تحقیق خود را از مصاحبه شونده سوال کند . این موضوعات از این جهت بهتر است در قالب یک راهنمای موضوعی مشخص بیاید که موضوعی از قلم نیفتد و همچنین اگر به ترتیب پرسیده شود، در تحلیل کار شما راحت تر خواهد بود . بخصوص اگر رویکرد شما محتوایی موضوعی باشد. البته اگر شما از گروههای مختلف قرار است مصاحبه کنید، مثلا” والدین، نوجوانان، معلمین، مسلما” سوالات در مورد یک موضوع خاص متفاوت خواهد بود ، ولی در یک گروه خاص، مثلا” نوجوانان، با توجه به تجربیات متفاوت افراد و نگرش های متفاوت، ممکن است نحوه سوال کردن شما و سوالات کوتاه بعدی (پروب ها یا کاوشگرها) که برای دادن عمق بیشتر یا وسعت بیشتر به پاسخ ها می پرسید، متفاوت باشد مثلا” اگر کسی رفتار پرخطر داشت ، از او راجع به جزئیات آن سوال میشود ، اگر نداشت، ممکن است در مورد عوامل بازدارنده رفتار پرخطر از او بپرسید . به هر حال از قبل شما بر اساس هدف مطالعه کیفی، باید بدانید بدنبال چه نوع اطلاعاتی از افراد هستید . البته در تحقیق کیفی این انعطاف وجود دارد که در بین تحقیق شما صحبتهای متفاوتی با افراد متفاوت داشته باشید متناسب با نوع پاسخ آنها و تجربه ای که فرد مورد نظر دارد.
سوال دوم : آیا اگر مصاحبه شونده از محقق درخواست کند که قبل از وقت مصاحبه، لیست سوالات را ببیند، باید چکار کرد؟ پاسخ : این موضوع بخصوص در افراد متخصص و مسئول ممکن است اتفاق بیفتد که دلایل آن می تواند صرفه جویی در وقت و ارزیابی از نوع مصاحبه و شاید آمادگی باشد، ولی به نظر بنده، تا جایی که امکان دارد محقق ، کلیات موضوع مصاحبه را میتواند اطلاع دهد و سعی کند جزئیات بیشتر و یا لیست سوالات را در اختیار نگذارد زیرا هر چه سوالات در محیط طبیعی خود مطرح شود و عکس العمل و پاسخ های فرد در شرایط طبیعی داده شود، اعتبار داده ها بیشتر خواهد بود . هر نوع آمادگی قبل از مصاحبه، ممکن است ماهیت مصاحبه را از حالت طبیعی خود خارج نماید. ماهیت طبیعت گرایانه در تحقیق کیفی آنها را از تحقیق کمی با ابزار پرسشنامه و حتی سوالات باز متمایز می کند. البته در حالاتی که شما مجبور باشید با افراد خاصی از مسئولین حتما” مصاحبه انجام دهید و این شرط را برای شما قرار داده اند، ممکن است به ناچار این کار را انجام دهید و محور سوالات را ارسال نمایید ولی در زمان مصاحبه با استفاده از پروب ها یا سوالات تکمیلی سعی کنید به پاسخ آنها عمق و وسعت بیشتری بدهید . دقت نمانید انجام مصاحبه عمیق و تحقیق کیفی یک هنر است که به تجربه محقق و مهارت او بستگی زیاد دارد.
سوال سوم: آیا این درست است که در تحلیل چارچوب، کدها را بر اساس یک چارچوب از قبل تعیین شده تم بندی می کنیم. ولی در تحلیل محتوا چارچوب مشخص قبلی نداریم؟ پاسخ : در خصوص سوال شما باید بگویم تحلیل محتوا یک رویکرد تحلیلی است که شما از قبل یک سری موضوعات مشخص داشته و در قالب آن ها به دنبال داده های عمیق با انجام کار کیفی میگردید و از دل آن داده ها طبقات و مضامینی در پاسخ به سوال تحقیق خود، استخراج می کنید. حال این رویکرد تحلیلی را می توان به روش تحلیل چارچوب (framework) انجام داد میتوان با استفاده از نرم افزارهای تحلیل داده های کیفی مانند مکس کیو دا یا NVivo انجام داد. زمانی که نرم افزار در دسترس نبود .، روش چارچوب با استفاده از فایلهایی ورد و اکسل استفاده میشد ولی الآن به نظر بنده ، با در دست بودن نرم افزار برای مدیریت داده های کیف، نیازی به استفاده از روش چارچوب نیست . نرم افزار مکس کیو دا و سایر نرم افزارها بسیار کار تحلیل را با مدیریت داده کیفی آسان کرده است. (مطالعه کیفی)
تحقیق کمی فرآیند جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های عددی است. در واقع تحقیق کمی را می توان برای یافتن الگو ها و میانگین ها، پیش بینی، سنجش روابط علی و معلول و تعمیم نتایج به جمعیت های بزرگتر بکار برد.
تحقیق کمی، درست برعکس تحقیق کیفی است که به دنبال جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های غیر عددی مانند متن مصاحبه ها، ویدیو یا داده های صوتی است. تحقیق کمی به طور گسترده در علوم طبیعی و اجتماعی مانند زیست شناسی، شیمی، روانشناسی، اقتصاد، جامعه شناسی، بازاریابی و غیره استفاده می شود.
نمونه سوالات تحقیق کمی
· ترکیب جمعیتی کشور ژاپن در سال 2022 چگونه است؟ · میانگین افزایش دمای جهان در طول قرن گذشته چگونه تغییر کرده است؟ · آیا آلودگی محیط زیست بر شیوع نسل مشخصی از حیوانات تاثیر می گذارد؟ · آیا دورکاری باعث افزایش بهره وری برای افرادی با مسافت طولانی بین محل کار و منزل می شود؟
روش تحقیق کمی چیست؟
انواع روش های تحقیق کمی شامل روشهایی است که در تحقیقات توصیفی، همبستگی یا تجربی استفاده می شود. · در تحقیقات توصیفی، شما صرفاً به دنبال یک خلاصه کلی از متغیر های مطالعه خود هستید. · در تحقیقات همبستگی، شما روابط بین متغیر های مطالعه خود را بررسی می کنید. · در تحقیقات تجربی، شما به طور سیستماتیک بررسی می کنید که آیا رابطه علت و معلولی بین متغیرها وجود دارد یا خیر. تحقیقات همبستگی و تجربی هر دو می توانند برای آزمون رسمی فرضیه ها یا پیش بینی ها با استفاده از آمار استفاده شوند و نتایج ممکن است بر اساس روش نمونه گیری مورد استفاده به جمعیت های وسیع تری تعمیم داده شود.
در تحقیق کمی، برای جمع آوری داده ها، اغلب باید از تعاریف عملیاتی استفاده کنید که مفاهیم انتزاعی (مانند خلق و خو) را به معیار های قابل مشاهده و اندازه گیری (مثلا خود ارزیابی احساسات و سطوح انرژی) تبدیل می کنند.
انواع روش تحقیق کمی
روش تحقیق کمی شامل موارد زیر است: · روش تجربی: یک متغیر مستقل را کنترل یا دستکاری کنید تا اثر آن را بر روی یک متغیر وابسته اندازه گیری کنید. بعنوان مثال: برای بررسی اینکه آیا یک مداخله می تواند اهمال کاری را در دانشجویان کاهش دهد، مداخله ای را به به گروه های هم اندازه می دهید و سپس رفتارهای اهمال کاری را بین گروه ها پس از مداخله مقایسه می کنید. · روش پیمایش، از گروهی از افراد به صورت حضوری یا آنلاین سوالاتی می پرسید. مثلا”، شما پرسشنامه هایی را با مقیاس های رتبه بندی بین دانشجویان بین المللی توزیع کرده تا تجربیات آن ها را از شوک فرهنگی بررسی کنید.
· روش مشاهده سیستماتیک، یک رفتار مورد علاقه را شناسایی کنید و آن را در شرایط طبیعی خود کنترل کنید. بعنوان مثال، برای مطالعه مشارکت در کلاس، شما در کلاس ها می نشینید و مشاهده می کنید و شیوع رفتار های فعال و غیرفعال دانشجویان با پیشینه های مختلف را ثبت می کنید.
· تحقیق ثانویه، داده هایی که قبلا برای مقاصد دیگر جمع آوری شده اند، مانند پیمایشهای ملی یا سوابق تاریخی، را جمع آوری می کنید، مثلا”، برای بررسی تغییر نگرش نسبت به تغییرات آب و هوا از دهه 1980 ، داده های پرسشنامه مربوطه را از مطالعات طولی قبلی جمع آوری می کنید.
تجزیه و تحلیل داده ها در این روش تحقیق
در روش تحقیق کمی، پس از جمع آوری داده ها، ممکن است لازم باشد قبل از تجزیه و تحلیل، آن ها را پردازش کنید. به عنوان مثال، داده های نظرسنجی و آزمون ممکن است نیاز به تبدیل کلمات به اعداد را داشته باشند. سپس می توانید از تجزیه و تحلیل آماری برای پاسخ به سوالات تحقیق خود استفاده کنید.
آمار توصیفی خلاصه ای از داده های شما را در اختیارتان قرار می دهد و معیارهای میانگین و تغییر پذیری یا واریانس را در بر می گیرد. همچنین می توانید از نمودارها، نمودارهای پراکندگی و جداول فراوانی برای تجسم داده های خود و بررسی هر گونه روند یا داده های پرت استفاده کنید.
با استفاده از آمار استنباطی، می توانید بر اساس داده های خود، پیش بینی یا تعمیم انجام دهید. می توانید فرضیه خود را آزمایش کنید یا از داده های نمونه خود برای تخمین پارامتر جمعیت استفاده کنید.
مثال هایی از آمار توصیفی و استنباطی
شما فرض می کنید که دانشجویان سال اول بیش از دانشجویان سال چهارم اهمال کاری می کنند. شما با استفاده از مقیاس های رتبه بندی 7 درجه ای، داده های مربوط به سطوح اهمال کاری دو گروه را جمع آوری می کنید.
ابتدا از آمار توصیفی برای بدست آوردن خلاصه ای از داده ها استفاده می کنید. میانگین (متوسط) و مد (پرتکرارترین رتبه ) اهمال کاری دو گروه را پیدا می کنید و داده ها را رسم می کنید تا ببینید آیا موارد پرت وجود دارد یا خیر.
در مرحله بعد، شما آمار استنباطی را برای آزمایش فرضیه خود انجام می دهید. برای مقایسه میانگین رتبه بندی های دو گروه، تفاوت معنی داری و تایید فرضیه خود از آزمون t استفاده می کنید.
همچنین می توانید قابلیت اطمینان و اعتبار روش های جمع آوری داده های خود را ارزیابی کنید تا نشان دهید که روش های شما واقعاً چقدر سازگار و درست، آنچه را که می خواهید اندازه گیری کرده اند؟
روش داده بنیاد تحلیلی و راه های تحقیق آن یکی از رویکردهای روش شناسی کیفی است که در تولید نظریه های جدید کاربرد دارد. تحلیل داده بنیاد یا بعبارتی تحقیق داده بنیاد که گاه توسط محققین به جای هم بکار می روند، یک روش کیفی است که شما را قادر می سازد پدیده یا فرآیند خاصی را مطالعه کنید و نظریه های جدید بر اساس این روش کشف نمائید، بطوریکه این نظریه ها مبتنی بر تجزیه و تحلیل داده های دنیای واقعی باشند. تحقیق داده بنیاد دارای رویکرد استقرایی است که در آن از دل داده ها، نظریه های جدید استخراج می شوند. در این رویکرد، جمع آوری و تحلیل داده ها و توسعه نظریه در یک فرآیند رفت و برگشت اتفاق می افتد، این فرایند تا زمانی ادامه می یابد که در آن دادههای بیشتر به شما دید و بینش بیشتری برای تولید نظریه جدید اضافه نمیکنند (اشباع نظری).
چه زمانی بهتر است از تحلیل داده بنیاد استفاده کنید؟
وقتی هیچ نظریه ای برای توضیح پدیده مورد نظر وجود نداشته باشد، می توانید از روش داده بنیاد تحلیلی و راه های تحقیق با بروز ترین متد ها در آکادمی پژوهش کیفی توسط دکتر فریده خلج آبادی فراهانی مدرس و مشاور پژوهش کیفی و از تحلیل داده بنیاد یا نظریه زمینه ای استفاده کنید. حتی میتوانید از تحقیق داده بنیاد در صورتی که نظریه ای وجود دارد استفاده کنید، مشروط بر این که آن نظریه بر اساس داده های جوامع دیگر بوده و یا بطور بالقوه ناقص است چون دادههای مورد استفاده برای استخراج آن نظریه از افراد دیگری غیر از جامعه مورد نظر شما، جمعآوری شده است. زمانی که به دنبال کشف فرایند شکل گیری یک پدیده در قالب یک نظریه هستید میتوانید از تحلیل داده بنیاد استفاده کنید.
تحقیق داده بنیاد چه مزایایی دارد؟
تحقیق داده بنیاد یا همان تحلیل داده بنیاد مزایای بسیاری دارد که در ادامه به ۶ مزیت از آن پرداخته ایم. با ما همراه باشید تا با مزیت های این روش تحقیق بیشتر آشنا شوید.
یافته ها به طور دقیق زمینه و قوانین دنیای واقعی را نشان می دهند.
تئوری هایی که با استفاده از تحقیق داده بنیاد استخراج می شوند، مستقیماً از مشارکت کنندگان در دنیای واقعی در بافت دنیای واقعی با استفاده از روش هایی مانند مصاحبه های عمیق و مشاهده منتج شده اند، بنابراین این نتایج، با دقت بیشتری منطبق بر دنیای واقعی هستند. برخلاف سایر رویکردهای تحقیقاتی است که ممکن است در شرایط خاص و به دور از دنیای واقعی انجام شود و یا در محیطهای آزمایشگاهی رخ میدهند.
یافته های پژوهش ارتباط نزدیکی با داده ها دارند.
بعلت اینکه در تحقیق داده بنیاد تاکید اولیه بر جمع آوری داده است برای تعیین نتیجه نهایی، یافته های پژوهش به شدت با داده ها ارتباط دارند. این درست برخلاف رویکردهای تحقیقاتی دیگر است که در آنها تکیه بر چارچوبهای های نظری خارجی است که در آن بیشتر دادهها حذف میشوند.
تحقیق داده بنیاد برای مکاشفه جدید، بسیار عالی هستند.
تحقیق داده بنیاد یک روش تحقیق قوی با رویکرد استقرایی به منظور کشف نظریه های جدید است. در این روش، هیچ فرضیه از پیش تعیین شده ای هدایت داده ها را به عهده نمیگیرد و شما با فرضیه وارد جمع آوری داده نمی شوید و نگران اعتبار یا توصیف نیستید. درعوض، به دادههایی که جمعآوری میکنید اجازه می دهید در فرایند تجزیه و تحلیل، تولید نظریه را هدایت کرده و به کشف جدید بینجامد.
راهبردهایی برای تجزیه و تحلیل ارائه میدهد
فرآیند تحقیق داده بنیاد راهبردهای خاصی را برای تحلیل ارائه می کند که بسیار مفید هستند. در حالی که تحلیل داده بنیاد یک روش بسیار باز است، استراتژی های تجزیه و تحلیل شما را قادر می سازد در فرآیند کشف، ساختارمند و تحلیلی بمانید.
همزمانی و در هم تنیده بودن جمع آوری و تحلیل داده ها
جمع آوری داده ها و تحلیل داده ها همزمان و به شدت در هم تنیده هستند. با اولین جمع آوری داده ، آن ها را تجزیه و تحلیل می کنید، و آنچه که از تحلیل یاد می گیرید، به شما کمک می کند داده های مناسب تری جمع آوری کنید. این کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که داده هایی که جمع آوری می کنید برای توضیح یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل کافی است.
سپری در برابر سوگیری و خطای تایید ایجاد می کند
از آنجایی که جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها همزمان بوده و به شدت در هم تنیده شدهاند، شما آنچه را که از دل دادهها استخراج می شود، دنبال میکنید. این یک سپر و محافظ عالی در مقابل تأیید باورهای قبلی شما در مورد موضوع فراهم می کند.
فایل ویدیویی 9 ساعته وبینار گراندد تئوری با تحقیق داده بنیاد را میتوانید در اینجا تهیه کنید.
تحقیق داده بنیاد چه معایبی دارد؟
تحقیق داده بنیاد مانند تمامی تحقیق های دیگر معایبی دارد. حال که از مزایای تحقیق داده بنیاد مطلع شدید بهتر است با معایب این روش تحقیق نیز آشنا شوید.
مشکل در انتخاب مشارکت کننده در تحقیق
تحقیق داده بنیاد بر فرآیند انتخاب رفت و برگشتی به نام نمونهگیری نظری متکی است که در آن هنگام تجزیه و تحلیل دادهها، بهطور همزمان و پیوسته با انتخاب و مصاحبه با شرکتکنندگان جدید و مشارکت کنندگان قبلی انجام می گیرد. معیارهای انتخاب و ورود مشارکت کننده در تحقیق نیز بر اساس آموخته های شما تغییر می کند. از آنجایی که معیارهای انتخاب مشارکت کنندگان از پیش تعریف نشده است، یافتن مداوم شرکت کنندگان مناسب برای مطالعه میتواند کاری بس چالش برانگیز باشد.
زمان بر بودن جمع آوری داده ها
در حقیقت شما نمی دانید چه مقدار داده جمع آوری کنید یا چه تعداد مصاحبه باید انجام دهید بنابراین باید کاملا در زمان خود انعطاف پذیر باشید. با گراندد تئوری یا تحقیق داده بنیاد، شما به طور مداوم داده ها را جمع آوری و تجزیه و تحلیل می کنید تا زمانی که به اشباع نظری برسید، این مرحله ، نقطه ای است که در آن داده های جدید بینش جدیدی را به نظریه در حال تکامل شما اضافه نمی کند. این بدان معنی است که شما احتمالاً قبل از تکمیل نظریه خود، چند مرحله از جمع آوری داده ها را انجام می دهید.
چالش در تحلیل داده
تجزیه و تحلیل داده ها به صورت چرخشی انجام می شود و شامل مقایسه مداوم بین بخش های مختلف متن مصاحبه یا گزیده های داده ها است. نگه داشتن سوابق و ردپای مقایسه مداوم داده ها در حین پیشرفت تحلیل می تواند چالش برانگیز باشد. استفاده از یک نرم افزار تجزیه و تحلیل داده های کیفی مانند مکس کیودا MAXQDA میتواند مفید باشد تا به شما کمک کند در طول تجزیه و تحلیل سازماندهی خود را حفظ کنید.
فایل ویدیویی 9 ساعته ” وبینار تحلیل داده های کیفی با استفاده از نرم افزار مکس کیو دا 2020″ را در اینجا می توانید تهیه کنید.
تحقیق داده بنیاد و تاریخچه آن
تحقیق داده بنیاد یا نظریه زمینه ای، اولین بار توسط جامعه شناس بارنی گلیزر و آنسلم اشتراوس توسعه یافت. در این دوره، آنها رویکرد غالب به تحقیقات کیفی را مورد انتقاد قرار دادند که به نظر آنها بسیار محدود بود. مطالعات کیفی در این زمان از روشهای سنتی پیروی میکردند که اساساً شامل ارائه یک فرضیه و انجام تحقیقات برای تایید آن بود. گلیزر و اشتراوس با اتخاذ رویکردی استقرایی به تحقیقات کیفی، پیشگام روشی جدید برای کشف نظریه بودند. آنها به طور رسمی روش تحقیق جدیدی را با عنوان “کشف نظریه داده بنیاد” در سال 1967 ارائه کردند. از آن زمان، تحولات زیادی در نظریه بر پایه یا داده بنیاد پدید آمد، از جمله مبانی تحقیقات کیفی: رویهها و تکنیکهای نظریه پایه (1990) توسط اشتراوس و کوربین. این مفهوم از ظهور طبیعی نظریه با طراحی یک چارچوب کدگذاری تحلیلی برای تولید نظریه ها از داده ها به طور سیستماتیک تغییر کرد. در دهه 1990، کتی چارماز رویکرد جدیدی به نام نظریه زمینهای ساختگرا منتشر کرد و استدلال کرد که نه دادهها و نه نظریهها کشف نمیشوند، بلکه از طریق تجربیات گذشته و حال محققان برساخت یا ساخته میشوند.
روش تحقیق داده بنیاد
در اینجا یک مرور کلی انجام می دهیم در مورد اینکه چگونه می توانید تحلیل داده بنیاد یا تحقیق داده بنیاد را انجام دهید. لازم است توجه کنید که این فرایند تنها روش دنبال کردن تحقیق داده بنیاد یا گراندد تئوری نیست، بلکه تنها مجموعه ای از نکات به دست آمده از منابع مختلف تحقیق داده بنیاد است که می توانید استفاده کنید تا از آنها برای مطالعه نظریه زمینه ای یا تحقیق داده بنیاد خود الهام بگیرید.
مراحل انجام تحقیق داده بنیاد یا تئوری زمینه ای 1. تعیین سوالات تحقیق اولیه 2. جمع آوری داده ها (نمونه گیری نظری) 3. متون پیاده شده را بارها بخوانید 4. به کلمات ، جمله ها و پاراگراف ها برچسب یا کد بدهید (کدگذاری باز) 5. کدها را بر اساس اشتراکات مفهومی در قالب طبقات گروه بندی کنید (کدگذاری محوری) 6. مفاهیم بیشتری را در اسناد و متون پیاده شده تجزیه و تحلیل کنید و با کدها مقایسه کنید 7. مراحل 2-6 را تکرار کنید تا به اشباع نظری برسید 8. ایده مرکزی را تعریف کنید(کدگذاری انتخابی) 9. نظریه زمینه ای یا داده بنیاد خود را بنویسید نکته : تحقیق خود را به صورت رفت و برگشتی دنبال کنید.
تحقیق داده بنیاد یا گراندد تئوری یک فرآیند خطی نیست که در آن دادهها را جمعآوری کنید، آنها را تجزیه و تحلیل کنید و سپس کارتان را تمام کنید. این یک روش تحقیق رفت و برگشتی است که شامل گذر از مراحل به صورت تکراری است. بخشی از آنچه نظریه داده بنیاد یا گراندد تئوری را منحصر به فرد می کند، این است که جمع آوری داده ها را با تجزیه و تحلیل ترکیب می کند. حتی پس از انجام برخی تحلیل ها بر بازگشت به میدان و جمع آوری داده تاکید می کند. شما با تعدادی شرکت کننده مجدد مصاحبه می کنید و داده ها را جمع آوری کرده و آن ها را تجزیه و تحلیل خواهید کرد، و دوباره با استراتژی بکارگیری مشارکت کننده متفاوت و تمرکز تحقیق به میدان بازگردید. سپس آن یافته ها را در دورهای بعدی تجزیه و تحلیل قرار می دهید. گراندد تئوری یا تحقیق داده بنیاد در واقع ماهیت گردشی دارد.
سوالات اولیه تحقیق را تعیین کنید.
با سوالات اولیه تحقیق خود را شروع کنید. ایده ای داشته باشید که چه پدیده ای را می خواهید توضیح دهید. این سوالات اولیه به راهنمایی اولین گام های شما در بکارگیری و تحلیل داده ها کمک می کند، اما بدانید که سؤالات ممکن است با مشاهده و یادگیری بیشتر از داده هایی که جمع آوری می کنید، تکامل یابند.
داده های کیفی را با استفاده از نمونه گیری نظری جمع آوری کنید.
در تحقیق داده بنیاد، به جای اینکه از قبل معیارهای مشخصی برای انتخاب مشارکت کنندگان در تحقیق داشته باشید، انتخاب افراد را بصورت رفت و برگشتی انجام میدهید. در واقع نمونه گیری نظری انجام میدهید. با نمونهگیری نظری، شما با انتخاب گروه کوچکی از شرکتکنندگان بر اساس سؤالات تحقیق اولیه خود شروع میکنید. هنگامی که داده هایی مانند ضبط مصاحبه های عمیق در اختیار دارید، آن داده ها را پیاده کرده و برای تحلیل آماده می کنید. پس از انجام برخی تحلیلهای اولیه از آن دادهها، از آنچه از آن تحلیل آموختهاید استفاده میکنید تا مشخص کنید فرد بعدی برای مصاحبه باید چه خصوصیاتی داشته باشد.
متون پیاده شده را با استفاده از کدگذاری باز کد داده یا یا برچسب بزنید.
پس از جمعآوری برخی از دادهها، مانند پیاده کردن مصاحبهها، میتوانید کدگذاری باز را شروع کنید. کدگذاری باز زمانی است که متون پیاده شده را به گزیده ها (واحدهای معنایی یا عبارتهایی که حامل یک معنا هستند) جداگانه تقسیم می کنید. سپس گزیده ها (scripts) را به طور مداوم با گزیده های دیگر مقایسه کنید. این عمل مقایسه بخش مهمی از روش تحقیق داده بنیاد است به نام روش مقایسه ای مداوم، که در طول مراحل مختلف تحلیل خود از آن استفاده خواهید کرد. · به شباهت ها و تفاوت های بین گزیده متون و کدها توجه کنید. · کدهای مختلف از یک شخص را با هم مقایسه کنید · گزیده ها و کدهای مشابهی را که بین افراد مختلف اتفاق می افتد، مقایسه کنید · تجربیات افراد مختلف را در کدهای مشابه مقایسه کنید · کدها را با هم مقایسه کنید زیرا از یک روز به روز دیگر متفاوت است به عنوان مثال، در یک مطالعه در مورد قرنطینه کوید 19 یک شهر ، ممکن است کدی را بخوانید که فردی را که مشکل خواب دارد را توصیف می کند. شما باید آن کد را بردارید و آن را با سایر افرادی که مشکل خواب را تجربه کرده اند مقایسه کنید. به شباهت ها وتفاوت های بین آن تجربیات توجه کنید. *برای هدف این مقاله به دادههای جمعآوریشده بهعنوان «نسخه مصاحبه» و «کد متن» اشاره میکنیم، اما میتوانید از هر نوع داده کیفی مانند مشاهدات، یادداشتها و غیره استفاده کنید.
با نوشتن یادداشت ها در حین تجزیه و تحلیل، در مورد افکار و تضادها کمی تامل کنید.
در مورد افکار تحلیلی خود فکر کنید و آنها را در قالب یادداشت بنویسید. یادداشتها را بهعنوان «یادداشتهای تحلیلی خود» در نظر بگیرید تا رشته افکارتان را ثبت کنید و از تأملات خود یادداشت برداری کنید. عمل نوشتن یادداشت ها می تواند راهی عالی برای انعکاس هرگونه تناقضی باشد که در داده ها پیدا می کنید. یادداشت های شما ممکن است در نهایت به بلوک های سازنده نظریه شما تبدیل شوند.
گزیده های متن را با کدهای باز، کد بدهید.
همانطور که واحدهای معنایی و یا گزیده های مصاحبه یا اسناد را مقایسه میکنید، به دنبال مجموعههایی از گزیده هایی از متن باشید که ایده یا مفهوم اصلی یکسانی را نشان میدهند و آنها را با هم گروهبندی کنید. می توانید از یک “کد” برای کپسوله کردن این گروه از واحدهای معنایی یا گزیده ها استفاده کنید. کدها مانند برچسب هایی هستند که به گزیده ای از متن اختصاص داده می شوند. برای مثال، فرض کنید این گزیده ها را با هم مقایسه میکنید: “من فقط به تماشای اخبار ادامه دادم، حتی تا اواخر شب. و متوجه شدم که خوابم سختتر و سختتر میشود.” ” قطعاً برای مدتی بی خوابی را تجربه می کردم…” “من خیلی نگران بودم. افکار مدام در سرم می چرخیدند و ساعت ها با چشمان باز آنجا دراز می کشیدم.” همه اینها مفهوم “مشکل خواب” را نشان می دهد. بنابراین، اگر از نرمافزار تحلیل دادههای کیفی استفاده میکنید، میتوانید کدی به نام «مشکل خواب» ایجاد کنید و به همه این گزیدهها، کد «مشکل خواب» بدهید. زمانی که کدی به نام “مشکل خواب” دارید، تمام گزیده هایی را دارید که در آینده تجزیه و تحلیل می کنید نه تنها باید با گزیده های دیگر مقایسه شوند، بلکه باید با کد “مشکل خواب” و هر کدی که می خواهید مقایسه کنید.
کدها را با استفاده از کدگذاری محوری به طبقاتی گروه بندی کنید.
همانطور که به تدریج فهرستی از کدها را ایجاد می کنید که مجموعه ای از گزیده ها را گرد هم می آورد، باید شروع به مقایسه کدها با سایر کدها نیز کنید. هنگامی که بین چندین کد ارتباط پیدا کردید، می توانید آنها را با هم در یک “دسته یا طبقه” گروه بندی کنید. این مرحله از تحقیق داده بنیاد را «کدگذاری محوری» نامیده میشود، جایی که شما محورهایی را پیدا میکنید که کدهای مختلف را به یکدیگر متصل میکنند. اگر از نرمافزار تحلیل دادههای کیفی استفاده میکنید، این طبقات با یک سری «طبقات چند لایه همراه با طبقات فرعی» نشان داده میشوند که در یک سلسله مراتب روی هم چیده شدهاند. برای مثال در مرحله قبل کدی به نام مشکل در خواب داشتیم. فرض کنید کد دیگری نیز داشتید، “تجربه حملات پانیک”. ممکن است متوجه شوید که بین این ۲ کد رابطه وجود دارد و میتوان آنها را در دستهای به نام «واکنش منفی به بیماری همهگیر همراه با اضطراب» دستهبندی کرد. در نرم افزار تحلیل داده های کیفی، این سلسله مراتب به صورت زیر است: • واکنش منفی به همه گیری همراه با اضطراب – مشکل در خواب – تجربه حملات پانیک
گزیده ها یا عبارتهای بیشتری را با استفاده از روش مقایسه ای مداوم تجزیه و تحلیل کنید.
به یاد داشته باشید، تحلیل داده بنیاد یک فرآیند چرخه ای است! حتی پس از ایجاد لیستی از کدها و گروه بندی کدها در دسته بندی ها، باید به تجزیه و تحلیل مصاحبه های بیشتر ادامه دهید و گزیده ها و عبارتهای جدید را با دسته بندی کدهای موجود خود مقایسه کنید. چنانچه بین گزیدههای جدید خود با کدها و دستههای خود مقایسه میکنید، گزیدههای شما معمولاً یکی از سه کار را انجام میدهند: در تضاد، گسترش یا پشتیبانی از کدها و دستههای موجود شما قرار می گیرند. در اینجا چیزی است که باید در هر سناریو در نظر بگیرید: – تناقض: اگر کد جدید شما با یک کد مغایرت داشته باشد، ممکن است نشانه آن باشد که باید آن کد جدید را در نظر بگیرید یا آن را تغییر دهید. احتمالاً به این معنی است که باید به مرحله 2 برگردید و مراحل دیگری از جمع آوری داده ها را از طریق نمونه گیری نظری انجام دهید تا به توضیح تناقض کمک کنید. – بسط: اگر گزیده جدید یا کد جدید شما، کدهای شما را بسط دهد، چه با افزودن توضیحات بیشتر یا توضیح جنبه های بیشتر کد خود، این نشانه خوبی است که شما همچنان به یادگیری بیشتر ادامه می دهید و به این معنی است که باید به جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها ادامه دهید تا زمانی که کدهای جدید شما بهجای گسترش کدهای شما، به سادگی از کدهای شما پشتیبانی میکنند – پشتیبانی: اگر کدهای جدید شما به طور کلی از کد شما بدون افزودن اطلاعات اضافی پشتیبانی می کند، این بدان معنی است که ممکن است به اشباع نظری رسیده باشید، که در آن گزیده های بیشتر یا کد بیشتر هیچ بینش اضافی در کدهای شما ایجاد نمی کنند و می توانید به مرحله بعد تحقیق خود بروید. با تحلیل داده بنیاد، هدف شما کدگذاری یا پیگیری هر چیزی که در هر گزیده ای رخ می دهد نیست. به عنوان مثال، هنگامی که طبقه بندی را ایجاد میکنید که افراد تحت قرنطینه کوید 19 با اضطراب به اپیدمی واکنش منفی نشان میدهند، لازم نیست به عقب برگردید و تک تک گزیدههایی را که به آن طبقه دلالت میکند، کدگذاری کنید. با این حال، اگر به گزیدهای برخورد کردید که در آن شخصی به اضطراب همهگیری واکنش منفی نشان نداد، این ممکن است امیدی برای گسترش یا تغییر طبقه شما ایجاد کند.
جمع آوری و تحلیل داده ها را تا رسیدن به اشباع نظری ادامه دهید.
با تکرار این مراحل، چه زمانی میتوانید بفهمید که به اندازه کافی تحلیل کرده اید؟ چگونه می فهمید بهتر است نمونه گیری را متوقف کنید یا تجزیه و تحلیل داده های بیشتر را انجام ندهید؟ در تحقیق داده بنیاد یا تحلیل داده بنیاد، شما آنقدر ادامه دهید تا زمانی که به نقطهای برسید که گزیدههای متون پیاده شده مصاحبه ها چیز بیشتری به کدها و طبقات شما اضافه نکند. به عبارت دیگر، اگر شما بارها و بارها حتی با گزیدههای اضافی، چیز جدیدی را فرا نمی گیرید یا دستگیرتان نمی شود، به این معنی است که کدها و طبقات شما از نظر تئوری اشباع شدهاند. گزیدههایی که تاکنون جمعآوری کردهاید به تمام جنبههای مرتبط کدها و طبقات شما میپردازد و نیازی به پیگیری و نمونه گیری بیشتر یا تجزیه و تحلیل دادههای بیشتر برای کدها و طبقات خاص شما نیست.
طبقه هسته یا مرکزی را با استفاده از کدگذاری انتخابی تعریف کنید.
زمانیکه احساس کردید به اشباع نظری در کدها و طبقات خود رسیدید، زمان آن رسیده است که یافته های خود را با کدگذاری انتخابی جمع کنید. با کدگذاری انتخابی، همه کدها و طبقات خود را تحت لوای یک طبقه اصلی به هم متصل می کنید. این مقوله هسته، تز اصلی و مرکزی تحقیق شما را نشان می دهد و ایده اصلی پشت نظریه شما است. این مقوله اصلی می تواند یک دسته بندی موجود باشد که قبلاً به دست آورده اید، یا می تواند یک طبقه جدید باشد که از تمام یافته های موجود تاکنون بدست آورده اید. این مقوله هسته ، مبنایی برای نظریه پایه جدید شما خواهد بود.
به عنوان مثال، اگر فهرستی از طبقاتی زیر دارید مانند: • واکنش منفی به بیماری همه گیر همراه با اضطراب • احساس تنهایی در حین قرنطینه • ارتباط اجتماعی مجازی و حضوری • سلامت روان قبل از کوید 19 • مسکن فعلی نامناسب برای در خانه ماندن
میتوانید از کدگذاری انتخابی برای تعریف دسته اصلی و مرکزی به عنوان [دسترسی به مسکن مناسب برای در خانه ماندن ، کاهش اضطراب کوید 19 ناشی از در خانه ماندن] استفاده کنید تا همه طبقات موجود خود را به هم پیوند دهید.
نظریه بر پایه یا داده بنیاد خود را بنویسید.
هنگامی که طبقه هسته خود را از طریق کدگذاری انتخابی تعیین کردید، و مطمئن شدید که به اشباع نظری رسیده اید، زمان آن فرا رسیده است که نظریه جدید خود را بسازید. داده های کدگذاری شده و مجموعه ای از یادداشت های تحلیلی خود را جمع آوری کنید و از آنها برای توصیف نظریه جدید خود بهره ببرید. • نظریه جدید خود را فقط در چند کلمه یا جمله بیان کنید • حدود یا مرز نظریه خود را مشخص کنید • خلاصه و شرحی بر نظریه خود بنویسید • از داده های کدگذاری شده خود برای اعتباربخشی به نکاتی که در نظریه خود اشاره کرده اید، استفاده کنید • در مورد آنچه مورد مطالعه قرار گرفته است ، بدقت بنویسید و نظریه خود را به شکلی توسعه دهید که سایر محققان بتوانند از آن استفاده کنند.
منابع:
Glaser, B. G., & Strauss, A. L. (1967). The Discovery of Grounded Theory: Strategies for Qualitative Research. Corbin, J., & Strauss, A. (1990). Grounded theory research: Procedures, canons, and evaluative criteria. Qualitative Sociology, 13, 3-21. Charmaz, Kathy (2006). Constructing Grounded Theory: A practical guide through Qualitative Analysis. Thousand Oaks, California: Sage.
تحلیل محتوا یک روش تحقیقی است در روش تحلیل محتوا که برای شناسایی الگوها در ارتباطات ثبت شده یا ضبط شده استفاده می شود.
استفاده از یک نمونه تحلیل محتوا بسیار کمک کننده است. برای پاسخ به این سوال که محتوا چیست باید گفت محتوا از منظر رسانه، وب و ارتباطات به هر چیزی که پیام، خبر، احساس و نظایر آن را به دیگران منتقل کند تعریف میشود.
محتوا میتواند متن، تصویر، ویدیو و صدا باشد. هر کدام از ساختارهای چهارگانۀ فوق، دارای زیر مجموعههایی هستند.
برای انجام تجزیه و تحلیل محتوا، شما به طور سیستماتیک داده ها را از مجموعه ای از متون جمع آوری می کنید که می توانند نوشتاری، شفاهی یا تصویری باشند شامل: کتاب، روزنامه و مجلات، سخنرانی و مصاحبه، محتوای وب و پست های رسانه های اجتماعی، عکس و فیلم. تحلیل محتوا می تواند هم کمی باشد یعنی متمرکز بر شمارش و اندازه گیری مفاهیم باشد و هم کیفی باشد یعنی متمرکز بر تفسیر و درک باشد.
در هر دو نوع، شما کلمات، مضامین و مفاهیم را در متون «کد» میدهند و یا دسته بندی می کنید و سپس نتایج را تجزیه و تحلیل می کنید.
انجام پژوهش کیفی.jpg
یک نمونه مقاله تحلیل محتوا
تحلیل محتوا و نمونه های پژوهش تحلیل محتوا برای فهم بیشتر در این بخش ارائه شده است .
یک نمونه مقاله تحلیل محتوا به زبان فارسی و نمونه مقاله تحلیل محتوا به انگلیسی در زیر آمده است. یک نمونه مقاله تحلیل محتوا به فارسی : – خلج آبادی فراهانی، فریده، حسن سرایی، (1395) واکاوی شرایط زمینه ساز قصد و رفتار تک فرزندی در تهران، فصلنامه مطالعات راهبردی زنان، سال 18، شماره 71، صص 29-58.
– URL: https://qualitativestudies.com/only-child/ خلج آبادی فراهانی ، فریده، جلال حیدری (1392)” بررسی کیفی مشارکت مردان در بهداشت باروری ، مطالعه موردی در زنجان”، مجله علمی پژوهشی حکیم ، جلد 16، شماره 1، صص 50-57. URL: https://qualitativestudies.com/married-men-involvement/ نمونه مقاله روش تحلیل محتوا به انگلیسی: Abdi K, Arab M, Rashidian A, Kamali M, Khankeh HR, Farahani FK. Exploring Barriers of the Health System to Rehabilitation Services for People with Disabilities in Iran: A Qualitative Study. Electron Physician. 2015 Nov 20;7(7):1476-85. doi: 10.19082/1476. PMID: 26767101; PMCID: PMC4700893. URL: https://qualitativestudies.com/rehabilitation-services/
Motamedi, M., Shahbazi, M., Merghati-Khoei, E. ……..Khalajabadi Farahani, F., (2021) Correction to: Perceived Barriers to Implementing Sexual Health Programs from the Viewpoint of Health Policymakers in Iran: A Qualitative Study. Sexuality Research & Social Policy . https://doi.org/10.1007/s13178-021-00583-w URL: https://qualitativestudies.com/sexual-health-programs/
تعریف تحلیل محتوا
تحلیل محتوا به سه شکل مختلف تعریف میشود. تعریف 1: “هر تکنیکی برای استنتاج از طریق شناسایی منظم و عینی ویژگی های خاص پیام ها.” ( Holsti، 1968)، تعریف دوم: رویکردی تفسیری و طبیعت گرایانه. ماهیت آن هم مشاهدهای و هم روایتی است و کمتر بر عناصر تجربی که معمولاً با تحقیقات علمی مرتبط هستند (قابلیت اعتماد، اعتبار و تعمیمپذیری) متکی است (برگرفته از قومنگاری، تحقیقات مشاهدهای، و تحقیق روایی، 1994-2012).
تعریف 3: «تکنیک تحقیقی برای توصیف عینی، سیستماتیک و کمی محتوای آشکار ارتباطات». (از برلسون، 1952) روش تحلیل محتوا تحلیل محتوا می تواند بر اساس منابع داده ای متنوع انجام شود و شامل مصاحبهها، پرسشهای باز، یادداشتهای تحقیق میدانی، گفتگوها یا به معنای واقعی کلمه هر نوع زبان ارتباطی (مانند کتابها، مقالهها، بحثها، سرفصلهای روزنامهها، سخنرانیها، رسانهها، اسناد تاریخی) می باشد.
یک مطالعه واحد ممکن است اشکال مختلف متن را تحلیل کند. برای تجزیه و تحلیل متن با استفاده از تحلیل محتوا، متن باید کدگذاری شود، یا به دستههای کد قابل مدیریت برای تجزیه و تحلیل (برچسب یا کد) تقسیم شود.
هنگامی که متن در دستههای مختلف کدگذاری میشود، کدها میتوانند بیشتر به «دستههای کد» طبقه بندی شوند تا دادهها بیشتر خلاصه شوند.
تحلیل محتوا(content analysis) و تحلیل محتوای مضمونی یا موضوعی(thematic Content Analysis)
تحلیل محتوا یک اصطلاح کلی برای تعدادی مختلف استراتژی های مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل متن است.
در روش تحلیل محتوا حتما این سوال برای شما پیش بیاید که تحلیل موضوعی چیست که در ادامه به آن میپردازیم. در واقع یک نوعی از کاربرد کدگذاری و طبقه بندی سیستماتیک است برای کاوش در مقادیر زیادی از اطلاعات متنی به منظور تعیین روندها و الگوهای کلمات مورد استفاده، فراوانی آنها، روابط آنها، و ساختارها و گفتمان ها و ارتباطات. هدف تحلیل محتوا توصیف ویژگی های محتوای سند با بررسی اینکه چه کسی می گوید، چه چیزی، به چه کسی و با چه تأثیری. درحالیکه، تحلیل مضمون یا موضوعی اغلب کمتر به عنوان یک روش تحلیل مستقل دیده می شود.
نمونه تحلیل محتوا نیز بسیار در تحلیل کمک میکند. تحلیل مضمونی یا موضوعی به عنوان یک رویکرد توصیفی کیفی مستقل عمدتاً به عنوان «یک روش» برای شناسایی، تجزیه و تحلیل و گزارش الگوها (مضمون ها ) درون داده ها توصیف می شود.
تحلیل موضوعی به عنوان یک ابزار پژوهشی منعطف و مفید، یک پژوهش غنی و گزارش دقیق و در عین حال پیچیده داده ها محسوب می شود.
واضح است که تحلیل موضوعی شامل جستجوی و شناسایی مضامین مشترکی که در امتداد مصاحبه یا مجموعه ای از مصاحبه ها است.
لازم به ذکر است که هر دو رویکرد امکان تجزیه و تحلیل کیفی داده ها را فراهم می کنند. با استفاده از تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل کیفی داده ها و در عین حال کمی سازی داده ها ممکن است و تحلیل محتوا در واقع از روش توصیفی استفاده می کند هم در کدگذاری داده ها و هم در تفسیر آن و شمارش کمی کدها .
برعکس، تحلیل موضوعی گزارشی کاملاً کیفی، جزئی و ظریف از داده ها ارائه می کند.
تحلیل آماری
statistical analysis
تحقیق تحلیل محتوا و انواع آن
تحلیل محتوا به دو دسته کلی تقسیم می شود:
1. تحلیل محتوای مفهومی ، 2. تحلیل محتوای مضمونی یا رابطه ای (یا موضوعی) . تحلیل مفهومی وجود و فراوانی مفاهیم را در یک متن مشخص می کند.
تحلیل رابطه ای با بررسی روابط میان مفاهیم در یک متن، تحلیل مفهومی را بیشتر توسعه می دهد.
هر نوع تحلیل ممکن است به نتایج، نتایج، تفسیرها و معانی متفاوتی منجر شود. در روش تحلیل محتوا معمولاً افراد زمانی که به تحلیل محتوا فکر می کنند به تحلیل مفهومی فکر می کنند.
اما ممکن است این سوال پیش بیاید که تحلیل موضوعی چیست در تحلیل مفهومی، یک مفهوم برای بررسی انتخاب می شود و تجزیه و تحلیل شامل کمی کردن و شمارش حضور آن است.
هدف اصلی بررسی وقوع اصطلاحات انتخاب شده در داده ها است.
شرایط ممکن است صریح یا ضمنی باشد. عبارات صریح به راحتی قابل شناسایی هستند.
کدگذاری اصطلاحات ضمنی پیچیده تر است: شما باید سطح دلالت را تعیین کنید و قضاوت را بر اساس ذهنیت (مسئله ای برای اعتبار و اعتبار) قرار دهید.
بنابراین، کدگذاری اصطلاحات ضمنی شامل استفاده از فرهنگ لغت یا قوانین ترجمه متنی یا هر دو است.
تحلیل محتوای موضوعی یا رابطه ای مانند تحلیل مفهومی شروع می شود، جایی که یک مفهوم برای بررسی انتخاب می شود.
با این حال، تجزیه و تحلیل شامل بررسی روابط بین مفاهیم است. به مفاهيم انفرادي بدون معناي ذاتي تلقي مي شود و معني حاصل روابط ميان مفاهيم است.
در تحلیل محتوای مفهومی نتایج در قالب طبقات و زیر طبقات ارائه می شوند درحالیکه در تحلیل محتوای مضمونی، نتایج در قالب مضامین و موضوعات که چند طبقه مرتبط را در دل خود جای می دهند گزارش می شوند.
در واقع سطح انتزاع در تحلیل محتوای مضمونی یا رابطه ای بالاتر از تحلیل محتوای ساده یا مفهومی است.
تحلیل محتوای مفهومی
تحلیل محتوای مضمونی نوعی شایع از تحلیل محتوا است.
در تحلیل مفهومی، یک مفهوم برای بررسی انتخاب می شود و تجزیه و تحلیل شامل کمی کردن و شمارش حضور آن است.
در روش تحلیل محتوا هدف اصلی بررسی وقوع اصطلاحات انتخاب شده در داده ها است.
شرایط ممکن است صریح یا ضمنی باشد. عبارات صریح به راحتی قابل شناسایی هستند.
کدگذاری اصطلاحات ضمنی پیچیده تر است:
شما باید سطح دلالت را تعیین کنید و قضاوت را بر اساس ذهنیت (مسئله ای برای اعتبار و اعتبار) قرار دهید. بنابراین، کدگذاری اصطلاحات ضمنی شامل استفاده از فرهنگ لغت یا قوانین ترجمه متنی یا هر دو است.
مراحل تحلیل محتوا
تحلیل محتوای مفهومی شامل 5 مرحله عملیاتی می باشد : مرحله 1: بر اساس سوال پژوهشی خود، محتوا و متونی را که تحلیل خواهید کرد انتخاب کنید.
شما باید در مورد این موارد تصمیم بگیرید: رسانه ، نوع اطلاعات، معیارهای ورود، پارامترها از نظر محدوده تاریخ، مکان. مرحله 2: واحدها و طبقات تحلیل را مشخص کنید.
در این مرحله باید سطحی را که در آن متون انتخابی خود را تجزیه و تحلیل خواهید کرد، تعیین کنید.
این یعنی تشریح کردن: واحد(های) معنایی که کدگذاری خواهند شد.
به عنوان نمونه ، آیا قصد دارید فراوانی تک تک کلمات و عبارات، خصوصیات افرادی که در متون ظاهر میشوند، حضور و موقعیتیابی تصاویر یا پرداختن به مضامین و مفاهیم را ثبت کنید؟ مرحله 3: مجموعه ای از قوانین برای کدگذاری ایجاد کنید. کدگذاری شامل سازماندهی واحدهای معنا در مقوله های تعریف شده قبلی است.
مخصوصاً با مقولههای مفهومیتر، مهم است که قوانینی را بهروشنی تعریف کنیم که چه چیزی شامل میشود و چه چیزی شامل نمیشود تا اطمینان حاصل شود که همه متون بهطور پیوسته کدگذاری میشوند.
نمونه تحلیل محتوا در این مرحله بسیار کارآمد است. مرحله 4: متن را طبق قوانین کدگذاری کنید.
شما هر متن را مرور می کنید و تمام داده های مربوطه را در دسته بندی های مناسب ثبت می کنید.
این کار را می توان به صورت دستی یا با کمک برنامه های کامپیوتری مانند QSR NVivo، Atlas.ti و MAXQDA, Diction انجام داد. مرحله 5: نتایج را تجزیه و تحلیل کنید و نتیجه بگیرید.
پس از تکمیل کدگذاری، داده های جمع آوری شده برای یافتن الگوها و نتیجه گیری در پاسخ به سوال تحقیق شما مورد بررسی قرار می گیرند.
تفاوت گراندد تئوری و تحلیل محتوا چیست؟
اگرچه تحلیل محتوای کیفی با گراندد تئوری در برخی از موارد اشتراکاتی دارند، ولی در موارد مهمی دارای تفاوت های عمده هستند که کمتر در ادبیات تحقیق کیفی به این تفاوت گراندد تئوری و تحلیل محتوا پرداخته شده است که در ادامه ما تفاوت تحلیل محتوای کیفی (content analysis ) و گراندد تئوری (Grounded Theory) خدمت شما خواهیم گفت.
تحلیل محتوا و گراندد تئوری به عنوان دو رویکرد پژوهش کیفی، در برخی موارد، دارای اشتراکاتی هستند، ولی در موارد مهمی دارای تفاوت های عمده هستند که کمتر در ادبیات تحقیق کیفی به این تفاوت ها پرداخته شده است .
یکی از مهم ترین تفاوت گراندد تئوری و تحلیل محتوا در بنیان فلسفی است بطوریکه در گراندد تئوری یا تئوری زمینه ای ، مبانی فلسفی در مقابل اثبات گرایی قرار دارد و تعامل گرایی نمادین زیر بنای فلسفی آن است در حالیکه در تحلیل محتوای کیفی، اساس فلسفی در تقابل با تحلیل محتوای کمی است. تفاوت دیگر تحلیل محتوا و گراندد تئوری در ویژگی های روشی است بطوریکه در گراندد تئوری، روش تحلیل مقایسه مداوم و نمونه گیری نظری استفاده میگردد و درجات بالایی از تفسیر داده ای مورد نیاز است ، در حالیکه در روش تحلیل محتوای کیفی، استفاده از رویکرد استقرایی (inductive)و رویکرد قیاسی (deductive) در تحلیل داده ها انعطاف داشته و همچنین می تواند هم به معانی پنهانی و هم معانی ظاهری در تحلیل توجه نماید. تفاوت دیگر این دو رویکرد در هدف تحقیق است بطوریکه در گراندد تئوری، هدف تولید نظریه است ، در حالیکه در تحلیل محتوای کیفی، هدف توصیف معانی و توسعه و ایجاد طبقات و مضامین است.
یکی دیگر از تفاوت گراندد تئوری و تحلیل محتوا یا تئوری زمینه ای، فرآیند تحلیل داده ها است. در گراندد تئوری، تحلیل شامل سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و انتخابی ) است ، در حالیکه در تحلیل محتوای کیفی، بسته به رویکرد استقرایی یا قیاسی ، متفاوت است. در رویکرد استقرایی تحلیل، پس از انتخاب واحد تحلیل (مصاحبه عمقی، بحث گروهی و…)، کد گذاری باز صورت گرفته و طبقات تشکیل می گردد و داده های بعدی بر اساس آن طبقات کد گذاری می گردند و طبقات مرتب تغییر می کنند تا نهایی شوند ولی در رویکرد قیاسی، پس از انتخاب واحد تحلیل، طبقات بر اساس تئوری های موجود ابتدا مشخص شده و داده ها بر اساس آنها کدگذاری می شوند و سپس طبقات مرتب بازنگری می شوند تا نهایی گردند. نتایج در تئوری زمینه ای یا گراندد تئوری، یک تئوری قائم به ذات (substantive theory) است که به موقعیت و مکان خاصی متعلق است درحالیکه نتایج در تحلیل محتوا، شامل لیستی از طبقات و یا مضامین است و در واقع معانی مربوط به پدیده مورد مطالعه است. در آخر، روش ارزیابی در تحلیل محتوا و گراندد تئوری متفاوت است . در گراندد تئوری، ارزیابی با استفاده از حساسیت نظری و تمرکز مفهومی صورت می گیرد، ولی در تحلیل محتوا، هیچ روش خاص و ویژه برای ارزیابی روشی وجود ندارد و همان روشهای رایج اعتبارسنجی پژوهش کیفی دنبال می شود.
مزایای گراندد تئوری نسبت به تحلیل محتوا
گراندد تئوری دارای انعطاف و خلاقیت است ، پذیرا بودن برای ایجاد و خلق نظریه و فهم جامع موضوع و فرآیند کاملا” تعریف شده تحلیل از مزایای دیگر آن است . در حالیکه در تحلیل محتوا، فهم معانی پدیده اجتماعی از طریق محتوای کلامی و متنی ، قدرت مدیریت حجم زیادی از داده ها و اینکه طبقات برای کد گذاری میتواند از دل خود داده ها استخراج شود؛ یا از تئوری های پیشین استخراج گردد و یا از تحقیقات پیشین برداشت گردد. شما میتوانید یک نمونه مقاله تحلیل محتوا را به فارسی و انگلیسی تهیه کنید.
معایب گراندد تئوری نسبت به تحلیل محتوا
در گراندد تئوری، محقق نیازمند داشتن معلومات در مورد نسخه دقیق گراندد تئوری و فرآیند اشباع بوده و همواره خطر نرسیدن به تئوری مهم، علی رغم صرف وقت و انرژی زیاد وجود دارد. همچنین مشکل بودن پیش بینی زمان و چارچوب مطالعه قبل از انجام آن از معایب گراندد تئوری است، تحلیل بسیار پر زحمت و زمان بر هستند و فرآیند تحلیل آن ها کمتر شفاف و مشخص است.
موارد مشترک و متفاوت این دو رویکرد تحقیق کیفی کدامند؟
تشابهات هر دو رویکرد ، ماهیت طبیعتگرایانه دارند یعنی به جستجوی پدیده مورد نظر در بستر طبیعی خود می پردازند ، نگرش و رفتارهای انسانی را در زندگی واقعی در محیط واقعی بررسی میکنند. در هر دو رویکرد، میتوان از منابع متعدد دادهای استفاده کرد. در هر دو، مراحل منظمی در تحلیل داده ها دنبال میشود. هر دو، به دنبال مضامین از طریق فرایند کدگذاری هستند. در هر دو ، متون کد گذاری شده تا به طبقات و مضامین برسند. در هر دو، روشهای اعتبار سنجی در تحلیل کیفی را دنبال می کنند. تفاوتها این دو رویکرد مطالعه کیفی ، در حوزه های زیر با هم تفاوت دارند: بنیانهای فلسفی: در گراندد تئوری، مبانی فلسفی نوعی تقابل در برابر اثبات گرایی است و تعامل گرایی اجتماعی زیر بنای فلسفی آن است در حالیکه در تحلیل محتوای کیفی ، اساس فلسفی در تقابل با تحلیل محتوای کمی است. ویژگی های روشی: در گراندد تئوری ، روش تحلیل مقایسه مداوم و نمونه گیری نظری استفاده می گردد و درجات بالایی از تفسیر دادهای مورد نیاز است ، در حالیکه در تحلیل محتوای کیفی، در استفاده از رویکرد استقرایی (inductive)و رویکرد قیاسی (deductive) در تحلیل داده ها انعطاف داشته و همچنین میتواند هم به معانی پنهانی و هم معانی ظاهری در تحلیل توجه نماید.
هدف تحقیق
هدف تحقیق: در گراندد، هدف تولید نظریه است ، در حالیکه در تحلیل محتوای کیفی، هدف توصیف معانی و توسعه و ایجاد طبقات و مضامین است. فرآیند تحلیل داده ها: در گراندد تئوری، تحلیل شامل سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) است ، در حالیکه در تحلیل محتوای کیفی، بسته به رویکرد استقرایی یا قیاسی ، متفاوت است. در رویکرد استقرایی تحلیل، پس از انتخاب واحد تحلیل(مصاحبه، بحث گروهی و…)، کد گذاری باز صورت گرفته و طبقات تشکیل میگردد و داده های بعدی بر اساس آن طبقات کدگذاری می گردند و طبقات مرتب تغییر میکنند تا نهایی شوند ولی در رویکرد قیاسی، پس از انتخاب واحد تحلیل، طبقات بر اساس تئوری های موجود ابتدا مشخص شده و داده ها بر اساس آنها کد گذاری می شوند و سپس طبقات مرتب بازنگری میشوند تا نهایی گردند.
تفاوت گراندد تئوری (Grounded Theory) و تحلیل محتوا کیفی (content analysis) در نتایج
درتنیجه تفاوت گراندد تئوری و تحلیل محتوا، گراندد تئوری نتیجه یک تئوری Substantive (قائم به ذات) است که به موقعیت و مکان خاصی متعلق است ولی در تحلیل محتوا، نتایج لیستی از طبقات و یا مضامین است و در واقع معانی مربوط به پدیده مورد مطالعه است. همچنین ممکن است با این سوال مواجه شوید که تحلیل موضوعی چیست که در ادامه به آن پرداخته شده است.
روش ارزیابی
روش ارزیابی: در گراندد تئوری، با استفاده از حساسیت نظری و تمرکز مفهومی ارزیابی صورت می گیرد، در تحلیل محتوا، هیچ روش خاص و ویژه برای ارزیابی روشی وجود ندارد و همان روش های رایج اعتبارسنجی دنبال میشود. مزایا: در گراندد تئوری، انعطاف و خلاقیت یکی از مزایای مهم آن است ، پذیرا بودن برای ایجاد و خلق نظریه و فهم جامع موضوع و فرآیند کاملا” تعریف شده تحلیل از مزایای دیگر آن است . در حالیکه در تحلیل محتوا، فهم معانی پدیده اجتماعی از طریق مواد کلامی و متنی ، قدرت مدیریت حجم زیادی از داده ها و اینکه طبقات برای کد گذاری میتواند از دل خود داده ها استخراج شود؛ یا از تئوری های پیشین استخراج گردد و یا از تحقیقات پیشین برداشت گردد، از مزایای آن محسوب میشوند. معایب: در گراندد تئوری، محقق نیازمند داشتن معلومات در مورد نسخه دقیق گراندد تئوری و فرآیند اشباع بوده و همواره خطر نرسیدن به تئوری مهم، علی رغم صرف وقت و انرژی زیاد وجود دارد. همچنین مشکل بودن پیش بینی زمان و چارچوب مطالعه قبل از انجام آن از معایب گراندد تئوری است، در حالیکه تحلیل محتوای کیفی، بسیار پر زحمت و زمان بر هستند و فرآیند تحلیل آن ها کمتر شفاف و مشخص است.
تفاوت تحلیل محتوا و تحلیل محتوای موضوعی
در واقع می توان گفت دو رویکرد تحلیل محتوا و تحلیل محتوای موضوعی شباهت زیادی در فرایند تحلیل دارند ولی فرق مهم این دو این است که تحلیل محتوا سطح انتزاع کمتری داشته و بیشتر به توصیف پدیده می پردازد و در پاسخ به سوال تحقیق، به دنبال تولید طبقات و دسته بندی بر اساس اشتراکات مفهومی کدها است و بیشتر بر معانی ظاهری متن مصاحبه متمرکز است. نمونه تحلیل محتوا نیز بسیار کمک کننده است. درحالیکه در تحلیل محتوای موضوعی محقق به دنبال تفسیر با سطح انتزاع بالاتر بوده و طبقات استخراج شده را بر اساس معانی پنهانی و مکنون و در قالب مضامین تفسیری ارائه میکند؛ به طوریکه می توان گفت هر دو در تشکیل طبقه با هم تشابه دارند با این تفاوت که در تحلیل محتوا در همان مرحله طبقه محقق متوقف می شود ولی در تحلیل محتوای موضوعی محقق در یک سطح بالاتر انتزاعی تولید مضمون یا مضامینی میکند که چند طبقه را در دل خود جا دهد و بتواند تفسیری کلی از داستان تحقیق در قالب مضامین ارایه کند. مضامین در واقع طناب مفهومی هستند که چند طبقه را در خود جا میدهند و یک یا چند جمله هستند درحالیکه نام طبقات از دو یا سه کلمه تشکیل شده و یک واژه هستند.
ضرورت دانستن تفاوت این دو رویکرد
بنابراین دانستن فرق این دو رویکرد اهمیت دارد تا محققین از ابتدا بر اساس سوال تحقیق و هدف پژوهش نوع رویکرد مطالعه را انتخاب کنند. هرچند بسیاری به اشتباه این دو را بجای هم استفاده می کنند . پس اگر محققی تازه کار بوده و مهارت تفکر انتزاعی کمی دارید بیشتر به سراغ تحلیل محتوا بروید و اگر قدرت تحلیل و تفسیر و تفکر انتزاعی خوبی دارید می توانید از رویکرد تحلیل محتوای موضوعی استفاده کنید. البته در تحلیل محتوا بر اساس میزان تکرار شوندگی کد ها و مفاهیم، طبقات شکل می گیرند که در رویکرد مقابل این مسئله کمرنگ تر است.
کیفیت بالا، قیمت مناسب و خدماتی که به نیازهای شما پاسخ میدهند!
با ما همراه باشید و پروژهی خود را به یک تجربهی موفق تبدیل کنید.
ما در این سایت پرسشنامه های استاندارد (دارای روایی، پایایی، روش دقیق نمره گذاری ، منبع داخل و پایان متن ) ارائه می کنیم و همچنین تحلیل آماری کمی و کیفی رابا قیمت بسیار مناسب و کیفیت عالی و تجربه بیش از 17 سال انجام می دهیم. برای تماس به ما به شماره 09143444846 در شبکه های اجتماعی پیام بفرستید. ایمیلabazizi1392@gmail.com
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به لنسرسرا و محفوظ است.
این سایت دارای مجوز می باشد