...........................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
خوش آمدید این سایت دارای مجوز می باشد برای مشاهده مجوز ها پایین صفحه را مشاهده فرمائید.
یکی از ایرادات بزرگ کتابها و دورههای هوش مالی این است که یک نسخه یکسان برای همه ارائه میکنند. در صورتیکه باید ببینیم در چه سطحی هستیم و بر اساس شرایطی که داریم تصمیم بگیریم بهترین استراتژی چیست. برای همین منظور بهتر است با هرم سلسله مراتب مالی آشنا شویم.
۱.جریانهای نقدی و نیازهای اولیه اولین گام در تصمیمگیری مالیمان باید این باشید بتوانیم نیازهای ضروری را برطرف کنیم (نیازهایی مثل غذا، مسکن، حمل و نقل، مخارج روزانه و…)تا وقتی ما درآمدمان به این میزان نرسیده اجازه هیچگونه سرمایهگذاری و ریسکی را نداریم (طبق آمار جهانی روزی ۱.۹ دلار به ازای هر نفر) در این مرحله کوچکترین ریسک یا از دست دادن حتی بخش کوچکی از دارایی به راحتی ما را دچار چرخه فقر میکند که خارج شدن از آن تقریبا غیر ممکن است و بدبیاری پشت بدبیاری برایمان میاورد. اگر در این مرحله پولی اضافهتر بدست میآورید باید صرفا به دارایی با ریسک صفر تبدیل کنید مثل سپرده بانکی یا اوراق یا…
۲.امنیت مالی امنیت مالی یعنی اینکه اگر درآمد شما به هردلیلی همین فردا قطع شود تا چه زمانی میتوانید با همین کیفیتی که الان زندگی میکنید به زندگی ادامه دهید. مخارجتان را محاسبه کنید ببینید هر ماه به طور متوسط چقدر خرج دارید. از کجا بفهمیم کی به امنیت مالی رسیدیم؟ طبق یک قاعده کلی شما تا ۳۰ سالگی باید به اندازه یک سال مخارجتان، در چهل سالگی به اندازه ۳ سال، در پنجاه سالگی به اندازه ۶ سال و در شصت سالگی به اندازه ۱۰ سال باید دارایی نقدشوندهای داشته باشید که هم ارزشش حفظ شود هم در کمتر از ۲۴ ساعت به پول نقد تبدیل شود. (راحتترین گزینه خرید طلاست)
۳.انباشت ثروت وقتی به امنیت مالی رسیدید حالا اجازه ریسک کردن دارید باید در این دوران وام بگیرید، پرتفوی سرمایهگذاری تشکیل دهید و جریانهای نقدی بسازید که ماهانه درآمدتان بیشتر شود. در این دوران داراییهایی مثل سهام که پایینتر از ارزش واقعی هستند بخرید و نگهداری کنید و انباشت کنید و به نوسان گیری هم فکر نکنید(سعی کنید تعداد سهامتان بیشتر شود نه میزان پولتان)
۴.آزادی مالی آزادی مالی یعنی به جایی برسید که تصمیمهای زندگی شما دیگر به پول وابسته نباشد. ما عموما اکثر تصمیمهای زندگیمان را بر اساس پول میگیریم(رشته تحصیلی، انتخاب شغل، مسافرت و تفریح، محل زندگی و…) سعی کنید در این دوران سرمایهگذاریهای قبلی که داشتید را بزرگتر کنید.
باید در این دوران سعی کنید از پولتان حداکثر لذت را ببرید، شما به امینت مالی رسیدهاید به حد کافی برای روز مبادا پول و دارایی دارید، فقط حواستان باشد ولخرجی اضافی نکنید تا جایی اجازه دارید پول خرج کنید که امینت مالیتان به خطر نیوفتد.
۵.میراث در آخر باید بدانید که چه خوشتان بیاید، چه بدتان بیاید همه ما روزی از این دنیا میرویم و دارایی و بدهی که داریم به نسل بعد از ما به ارث خواهد رسید. پس چه بهتر که وقتی به آزادی و امنیت مالی رسیدیم خودمان ارث را تقسیم کنیم قبل از فوت کردن. با اینکار کار نسل بعدی خیلی زودتر به آزادی و امنیت مالی میرسند و ما را بیشتر دوست خواهند داشت.
🔸روباهی به داخل تاکستانی خزید. با اشتیاق به انگورهای درشت، بنفش و رسیده خیره شد. پاهای جلوی خود را به تنه درخت تکیه داد، گردنش را کش آورد و سعی کرد خودش را به میوهها برساند، اما خیلی دور بود. ناراحت شد و شانسش را یکبار دیگر امتحان کرد، ولی تنها چیزی که داخل دهانش شد هوا بود. بار سوم با تمام قدرت پرید و کمی بعد به شدت زمین خورد اما هنوز هیچ برگی از جایش تکان نخورده بود. روباه با نارضایتی گفت: “این انگورها اصلا رسیده نیستند. چرا باید انگور ترش بخورم؟” و با سربلندی به جنگل بازگشت.
🔸در واقع وقتی روباه خواست کاری انجام بدهد و ناکام ماند، یک ناسازگاری به وجود آمد. او میتواند این مشکل را به سه شیوه رفع کند:
▪️اینکه هر طور شده انگور را به دست بیاورد. ▪️اعتراف کند توانایی لازم را ندارد. ▪️بعداً هر طور میخواهد آنچه اتفاق افتاده را تعبیر کند. مورد آخر، نمونه یا تحلیلی از ناهماهنگی شناختی است.
🔸فرض کن ماشین تازهای خریده ای. اما بلافاصله از تصمیمت پشیمان شده ای. موتورش صدای جتِ در حالِ روشن شدن میدهد و توی صندلی راننده راحت نیستی. پسدادن ماشین به معنای اعتراف به اشتباه خواهد بود (وکه این را نمیخواهی!) البته فروشنده احتمالاً راضی به پس دادن کل پول تو نخواهد بود. پس خودت را متقاعد خواهی کرد صدای بلند موتور و ناراحت بودن صندلی، امکاناتی امنیتیاند که از خواب رفتن پشت فرمان جلوگیری خواهند کرد. فکر میکنی دیگر احمق به نظر نمی رسی و از حرفهای خودت خوشت میآید؛ خوب خریدی کردهای!
🔸فرض کن برای استخدام در شرکتی ثبتنام کردهای و متوجه میشوی از یک متقاضی دیگر شکست خوردهای. به جای اینکه اعتراف کنی طرف مقابل برای آن شغل مناسبتر بوده، خودت را متقاعد میکنی که از ابتدا اصلاً این شغل را نمیخواستهای؛ فقط میخواستی ارزش بازاری خود را بسنجی و ببینی آیا میتوانی برای یک مصاحبه دعوت بشوی یا خیر.
◀️ در واقع هر چقدر بخواهید میتوانید نقش روباه زیرک را بازی کنید، اما این طوری هرگز به انگورها دست نخواهید یافت!
زمانی که کلیهها نمیتوانند فشار خون را تنظیم کنند آسیب کلیه میتواند باعث ایجاد مشکلاتی در سیستم قلبی و تنفسی شود. فشار خون بالا میتواند تنفس را دشوار کند یا باعث شود قلب سختتر کار کند و منجر به تپش قلب یا ریتم نامنظم قلب شود.
سلامت کلیه اغلب نادیده گرفته میشود، اما برای سلامت کلی شما حیاتی است، زیرا عملکرد صحیح کلیهها به فیلتر کردن سموم و بازگرداندن ویتامینها به جریان خونتان کمک میکند.
به نقل از یاهونیوز، متاسفانه آسیب کلیوی شایع است و طبق گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ایالات متحده ۳۷ میلیون نفر با بیماری کلیوی زندگی میکنند که در صورتعدم درمان میتواند منجر به مشکلات جدی سلامتی مانند فشار خون بالا، بیماری قلبی، سکته مغزی و مرگ زودرس شود.
چرا آسیب کلیه خطرناک است؟ کلیهها به فیلتر کردن سموم و مواد زائد خون کمک میکنند. زمانی که کلیههای شما آسیب میبینند سطوح بالای محصولات جانبی خطرناک میتوانند خون را مسموم ساخته و بر بسیاری از اندامهای حساس دیگر تاثیر بگذارند. نارسایی کلیه میتواند به سرعت ایجاد شود و بدون مراقبتهای فوری و ویژه کشنده خواهد بود.
چه چیزی باعث آسیب کلیه میشود؟ نارسایی کلیه میتواند پس از آسیب فیزیکی ضربهای به کمر رخ دهد یا اگر شرایط پزشکی دیگری جریان کلیههای شما را مسدود کند وضعیت نامناسبی برای کلیه ایجاد میشود. اگر انسداد حالب (وظیفه انتقال ترشحات کلیهها یا همان ادرار را از کلیهها به مثانه بر عهده دارد؛ م.)های شما مانع از ادرار شوند این امر میتواند باعث تجمع خطرناک مواد سمی و زائد در کلیهها شود. لختههای خون و عفونتهای سیستم ایمنی مانند لوپوس از علل شایع آسیب کلیه هستند.
طبق گفته کلینیک مایو “بیماری مزمن کلیوی زمانی رخ میدهد که یک بیماری شرایط عملکرد کلیه را مختل کند و باعث بدتر شدن آسیب کلیه طی چند ماه یا چند سال شود.
بیماریها و شرایطی که باعث بیماری مزمن کلیوی میشوند عبارتند از: *دیابت نوع ۱ یا نوع ۲ *فشار خون بالا *گلومرولونفریت یا التهاب واحدهای فیلتر کننده کلیه (گلومرول) *نفریت بینابینی، التهاب لولههای کلیه و ساختارهای اطراف آن *بیماری کلیه پلی کیستیک یا سایر بیماریهای کلیوی ارثی *انسداد طولانی مدت مجاری ادراری، ناشی از شرایطی مانند بزرگی پروستات، سنگ کلیه و برخی سرطانها *ریفلاکس مجرای ادراری، وضعیتی که باعث برگشت ادرار به کلیهها میشود. *عفونت مکرر کلیه که اغلب پیلونفریت نامیده میشود.
چگونه به جلوگیری از آسیب کلیه کمک کنیم؟ شما میتوانید با پرهیز از مصرف مقادیر بالای داروهای بدون نسخه که به کلیهها آسیب میرسانند داروهایی مانند آسپرین، استامینوفن، ایبوپروفن و سایر داروهای ضد درد خطر آسیب کلیوی خود را کاهش دهید. هم چنین، شما باید به طور منظم تحت بررسی درباره دیابت و فشار خون قرار بگیرید. غربالگری توسط پزشک و حفظ یک سبک زندگی سالم نیز موثر هستند.
کاهش نیاز به ادرار کردن یا مشکل در دفع ادرار انسداد در دستگاه ادراری دردسرساز است. اگر مواد زائد ادراری دفع نشوند تجمع پیدا میکنند و سطوح بالایی از سموم را در کلیهها ایجاد کنند. سنگ کلیه، لخته شدن خون و بزرگ شدن پروستات از علائم شایع مشکل ادراری هستند.
احتباس مایعات در اندامها از آنجایی که کلیهها به دفع سموم از خون برای دفع مواد زائد کمک میکنند نشانه منظم آسیب کلیه احتباس مایعات است. شایعترین محل احتباس مایعات در پاها میباشد که به عنوان اِدِم شناخته میشود. همچنین ممکن است متوجه احتباس مایعات انگشتان، دستها یا شکم شده باشید. اگر علائم فشاری را مشاهده کردید که مدتی به طول میانجامد تا ناپدید شوند باید در مورد علائم احتمالی آسیب کلیه با پزشک خود صحبت کنید.
درد قفسه سینه، تنگی نفس یا ضربان قلب نامنظم زمانی که کلیهها نمیتوانند فشار خون را تنظیم کنند آسیب کلیه میتواند باعث ایجاد مشکلاتی در سیستم قلبی و تنفسی شود. فشار خون بالا میتواند تنفس را دشوار کند یا باعث شود قلب سختتر کار کند و منجر به تپش قلب یا ریتم نامنظم قلب شود.
همه ما برای انجام کارهایمان وقت زیادی نداریم و در برخی موارد و گاهی اکثر موارد دچار عدم تمرکز حواس می شویم. در این مقاله به بررسی دلایل عدم تمرکز حواس میپردازیم.
در این بخش مهمترین علل عدم تمرکز حواس(Attention) را به شما معرفی می کنیم. شما باید ببینید که کدام یکی از این موارد موجب عدم تمرکز شما می شود. بعد در صدد مبارزه با آن بر آیید.
استرس استرس و تمرکز، با هم رابطه مستقیمی دارند. وقتیکه ما چندین کار را همزمان با هم انجام میدهیم باعث استرس ما می شود. این استرس تمرکز ما را به شدت کم کرده و باعث می شود به درستی از عهده آن کار بر نیاییم. برای افزایش تمرکز در این موارد باید تکنیک های کاهش استرس مانند مدیتیشن را بیاموزید و بر استرس تان غلبه کنید.
کسالت از دلایل عدم تمرکز کارهایی که زیاد مورد علاقه تان نیست گاه می توانند سبب تحلیل انرژی و حواس پرتی شوند. خیلی از کارها برای شما کسل کننده است و اجازه نمی دهد شما در آن تمرکز داشته باشید. برای مقابله با این مساله برای خود جایزه تعیین کنید. مثلا بگویید بعد از هر نیم ساعت یا هر ده دقیقه استراحت میکنم یا میوه میخورم یا فلان کیک را می خورم یا مثلا آهنگ مورد علاقه ام را گوش میکنم و .. . . در این حال سعی کنید فقط در آن تایم کوتاه با کیفیت عالی کار کنید تا بعد به استراحت و تفریح تان برسید.
سبک زندگی سبک زندگی و نحوه ی زندگی افراد بر روی تمرکز آنها تاثیر می گذارد. مثلا شما باید همیشه غذای سالم و اندازه بخورید. سعی کنید کاری کنید که همیشه کربوهیدراتهای پیچیده، پروتئین و چربیهای سالم به اندازه کافی به بدن شما برسد. از مصرف غذاهای فست فودی خودداری کنید. همچنین ورزش روزانه را در زندگی خود بگنجانید.
افسردگی از دلایل عدم تمرکز موسسه ملی بهداشت روان می گوید مشکل در داشتن تمرکز یکی ازعلائم شایع افسردگی است. اگر شما در داشتن تمرکزمشکل دارید، و نیز احساس پوچی، ناامیدی، یا بی تفاوتی می کنید شما ممکن است دچار افسردگی شده باشید. در این موارد باید افسردگی تان را درمان کنید.
محیط بینظم و شلوغ محیط آرام و ساکت هم بر تمرکز شما تاثیر گذار است. مثلا اگر مکان کارتان جوری باشد که مدام خانواده یا همکاران سر میز شما بیایند و حواستان را پرت کنند، خب مسلما تمرکز کافی را ندارید و نمیتوانید کارتان را سریع و با کیفیت انجام دهید.
گرسنگی معده خالی و گرسنگی تمرکز افراد را کم می کند. ما نمی گوییم پرخوری کنید. ولی نباید معده تان خالی باشد و احساس ضعف کنید. مغز نمی تواند بدون سوخت تمرکز کند، بنابراین حذف وعده های غذایی به خصوص صبحانه یک عامل نداشتن تمرکز است. رساندن غذاها به مغز و داشتن یک منبع سوخت ثابت این مشکل را حل کنید. حتی میتوانید کمی آجیل و کشمش کنار خود بگذارید تا در موارد گرسنگی از آنها استفاده کنید.
کمبود خواب از دلایل عدم تمرکز یکی از مهمترین علل عدم تمرکز بیخوابی یا اختلالات خواب است. هر شخصی باید بین ۷-۹ ساعت در شبانه روز خواب کافی داشته باشد. پس برای افزایش تمرکز باید برنامه خواب خودتان را دوباره اولویتبندی کنید و سعی کنید در طول شب خوابی مفید و کافی داشته باشید.
تلفن همراه شما از دلایل عدم تمرکز زنگ تلفن همراه و اس ام اس های آن میتواند تمرکز شما را به هم بزند. مثلا ممکنست در حین کار دختر خاله تان به شما زنگ بزند و نیم ساعت هم با شما حرف بزند. برای مقابله با اینکار شماره هایی که حس میکنید کار واجبی را ندارند برندارید و آن را به پست صوتی منتقل کنید. یا مثلا از اس ام اس های خودکار استفاده کنید و بنویسید اکنون نمیتوانم پاسخگو باشم.
عدم اولویتبندی یکی دیگر از علل عدم تمرکز در افراد آنست که نمیدانند باید به کدامیک از کارهایتان بپردازید. خیلی از افراد در یک بازهی زمانی مشخص، وظایف مهم و مختلفی را باید انجام دهند. اما اگر آنها ندانند که کار بعدی شان چیست یا مدام از این شاخه به آن شاخه بروند یا مثلا وظایفشان را نیمه کاره رها کنند خب مسلما به هدف شان نمی رسند. این افراد باید همه کارهای روزانه هفتگی و حتی سالانه شان را در برگه ای بنویسند و آنها را اولویت بندی کنند.
داروها خیلی از داروها باعث کاهش تمرکز افراد می شود. مثلا داروهای خواب آور، داروهای ضد افسردگی و … . در این موارد با دکتر یا داروساز مشورت کرده و از او بخواهید دارو و یا مکملی را برای شما تجویز کند که تمرکزتان را افزایش دهد. با این کار میتوانید با مشکل عدم تمرکز تان مقابله کنید.
سندروم بیش فعالی یا ADHD یکی دیگر از عدد کمبود تمرکز در شما ممکنست اختلال کمتوجهی- بیش فعالی باشد. امروزه حدود پنج تا ۱۰ درصد کودکان و چهار درصد از بزرگسالان، از ADHD رنج میبرند. بااینحال کمتر از ۲۰ درصد از افراد مبتلا به ADHD، از مشکل خود آگاهی دارند و به فکر درمانش هستند. اگر اختلال حواس و کمبود تمرکز در شما خیلی زیاد است میتوانید با یک متخصص مشورت کنید.
افکار منفی از دلایل عدم تمرکز افکار منفی و فکر و خیال یکی دیگر از علل نداشتن تمرکز است. اگر شما دائم در مورد کارهایی که انجام داده اید یا می خواهید انجام دهید یا مثلا در مورد مکالمه دیروز خود با دوستتان و… فکر کنید خب مسلما به کارتان نمی رسید. برای مقابله با اینکار هر فکری که به ذهن تان آمد به صورت تیتر وار در برگه ای یادداشت کنید تا وقتی کارتان تمام شد به سراغ آن بروید.
رسانه های اجتماعی رسانه ها و شبکه های اجتماعی مثل تلگرام یکی دیگر از علل عدم تمرکز در شماست. گاهی وقتها در روز چندین بار کار خود را قطع می کنید تا با دوستان تان ارتباط برقرار کنید. با خودتان عهد ببندید که در ساعات کار اصلا سراغ رسانه های اجتماعی نروید. این محیط مخصوص زمان استراحت شماست.
انجام چند کار مختلف هم زمان هیچ وقت چند کار را با هم انجام ندهید. با اینکار کیفیت و کمیت همه کارهایتان آسیب می بیند. همیشه سعی کنید خیلی سریع و با کیفت کار اول را تمام کرده و بعد به سراغ کار بعدی بروید. در این حالت بهتر به کارهایتان خواهید رسید.
ایمیل های بیش از حد خیلی از شما طی روز ایمیل های زیادی دریافت میکنید و وسوسه می شوید که دائم آنها را چک کنید. اولا زمان چک کردن ایمیل را یک زمان خاص بگذارید و فقط در آن تایم ایمیل چک کنید. دوما ایمیل های تبلیغاتی و ایمیل هایی که مهم نیستند را بلاک کنید.
افسردگی بیماری ناتوانکنندهای است که هم جسم و هم روان فرد را درگیر میکند. علائم روانی آن بسیار متنوع است و طیف گستردهای از مشکلات فکری و روانی را در بر میگیرد.
افسردگی بیماری ناتوانکنندهای است که هم جسم و هم روان فرد را درگیر میکند. علائم جسمی بر اشتها، خواب، وزن، میزان انرژی و میل جنسی فرد تأثیر میگذارند. علائم روانی بسیار متنوع هستند و طیف گستردهای از مشکلات فکری و روانی را در برمیگیرند. فرد مبتلا از نظر ذهنی فلج میشود. تصور واقعی از خود را از دست میدهد و از انجامدادن فعالیتهای روزمره و شغلی باز میماند.
تحقیقات نشان داده است مجموعهای از عوامل ارثی، زیستی، محیطی و روانی بر شروع یا پیشرفت افسردگی تأثیر میگذارند. در این گزارش به برخی چیزهایی که باعث افسردگی میشود، اشاره میکنیم.
تعریف افسردگی از دیدگاه روانشناسان در روانشناسی افسردگی بیماری است که هم جسم و هم روان فرد را درگیر میکند. علائم جسمی بر اشتها، خواب، وزن، میزان انرژی و میل جنسی فرد تأثیر میگذارد.
علائم روانی بسیار متنوع است و طیف گستردهای از مشکلات فکری و روانی را دربر میگیرد. برای تشخیص افسردگی بالینی میتوان از معیارهای 9گانۀ که انجمن روانپزشکی آمریکا تعریف کرده است استفاده کرد. اگر فردی 5 معیار از 9 معیار تشخیصی را تقریباً هر روز و برای حداقل یک ماه داشته باشد و تجربه کند، به اختلال افسردگی اساسی یا به زبان ساده به بیماری افسردگی واقعی مبتلاست.
این معیارها که در واقع نشانه های افسردگی نیز هستند به شرح زیر است: 1-احساس غم عمیق، احساس خالیبودن، خلق تحریکپذیر، گریهکردن بدون دلیل خاصی و علائم مشابه که نشانگر خلق افسرده و اصلیترین علایم افسردگی هستند. 2-کاهش علاقه به انجامدادن اکثر فعالیتهای روزانه و لذتنبردن از تفریحات. مثلاً فرد هیچ تمایلی به رفتن به مهمانی، پارک، 2-سینما و غیره از خود نشان نمیدهد. فرد همچنین تمایل به رابطۀ جنسی را از دست میدهد؛ 3-کاهش وزن مشخص (در حدود ۵ درصد وزن قبلی یا بیشتر) و کاهش اشتها؛ 4-تغییر در عادات خواب شامل بیخوابی و پرخوابی؛ 5-تغییر در میزان فعالیت فیزیکی بهصورت کمتحرکی یا پرتحرکی؛ 6-احساس خستگی زیاد و کمبود انرژی نیز از علائم مهم افسردگی است؛ 7-احساس پوچی، بیهودگی، سرزنشکردن خود و احساس گناهکار بودن بیدلیل؛ 8-از دست دادن قدرت تمرکز و تفکر در مورد موضوعات مختلف؛ 9-فکر کردن به موضوع مرگ، خودکشی یا داشتن برنامهای برای خودکشی. البته کسانی که ۴ معیار از ۹ مورد معیارهای فوق را هم داشته باشند باید به فکر مشاوره روانشناسی و درمان باشند.
انواع افسردگی چیست؟ انواع حالت افسردگی با توجه به علائم و خصوصیات آن به شرح زیر است:
افسردگی شدید یا افسردگی اساسی: افراد مبتلا به این اختلال در بیشتر روزهای هفته دچار علایم افسردگی هستند و از معیارهای 9گانۀ بالا حداقل 5 مورد را به مدت 2 هفته یا بیشتر دارند. این اختلال در افراد مختلف ممکن است با علائم متفاوتی خود را نشان دهد.
اختلال افسردگی مداوم: اگر افسردگی بیشتر از 2 سال طول بکشد به آن مداوم گفته میشود.
اختلال دوقطبی: از میان انواع حالت افسردگی افراد مبتلابه اختلال دوقطبی دورههای افسردگی (خلق پایین) و دورههایی شیدایی (خلق بالا) دارند. داروها و روشهای درمانی در این اختلال متفاوت است. در میان انواع افسردگی در مردان به این مورد باید توجه ویژهای کرد؛ چراکه افراد مبتلا در دورههای شیدایی ممکن است دست به کارهای خطرناک بزنند.
اختلال عاطفی فصلی: این اختلالِ دورهای از افسردگی شدید است که اغلب در زمستان که روزها کوتاهتر هستند و نور خورشید کمتری وجود دارد ایجاد میشود.
افسردگی روانی: افراد مبتلابه این اختلال دارای علایم افسردگی همراه با علائم روانپریشی هستند.
افسردگی پس از زایمان: این اختلال پس از زایمان رخ میدهد و میتواند هفتهها و ماهها طول بکشد.
اختلال نارسایی پیش از قاعدگی: در افراد مبتلابه این اختلال، در ابتدای دورۀ قاعدگی، افسردگی و سایر علائم ایجاد میشود. این مورد از شایعترین موارد انواع افسردگی در زنان به شمار میرود.
افسردگی غیرمعمول : در این نوع علائم افراد متفاوتتر از علایم افسردگی رخ میدهد و معمولاً دیرتر تشخیص داده میشود.
افسردگی مقاوم به درمان: افسردگی مقاوم به درمان افسردگی است که با وجود بکارگیری داروها و روشهای درمانی مختلف فرد درمان نشود.
چرا باید افسردگی را جدی گرفت؟ افسردگی اساسی یک بیماری واقعاً ناتوانکننده است. فرد مبتلا ازنظر ذهنی فلج میشود. تصور واقعی از خود را از دست میدهد. هم از نظر جسمی و هم از لحاظ روانی از انجام فعالیتهای روزمره و شغلی باز میماند. فرد افسرده همچنین اعتماد به نفس خود را از دست میدهد و ارادهاش در انجام اهداف کوتاه مدت و دراز مدت به شدت تحلیل میرود. به همین دلیل فرد قدرت تصمیمگیری را هم از دست میدهد. به دلیل نداشتن علاقه به تفریحات از خانه بیرون نمیرود و این موضوع منجر به افزایش علائم بالینی و انزوای بیشتر فرد میشود. کمکم در اثر احساس غم شدید، پوچی، بیارزشی و گناهکاربودن افکار خودکشی به ذهن فرد میآید. آمار در این زمینه تکاندهنده است. افسردگی اساسی میتواند منجر به از دست دادن شغل، روابط زناشویی و روابط اجتماعی شود و فرد را به یک معلول ذهنی تبدیل کند و دست آخر هم به خودکشی منجر شود.
درمان افسردگی چیست؟ شناسایی فرد مبتلابه افسردگی توسط اطرافیان و شروع سریع درمانهای دارویی و درمانهای حمایتی بسیار مهم است. معمولاً فرد مبتلا خودش نمیتواند بیماری را تشخیص دهد و این اطرافیان هستند که این مشکل را تشخیص میدهند؛ چون فرد مبتلا قدرت قضاوت منطقی و صحیحی ندارد.
پس این وظیفۀ اطرافیان است که ابتدا به این بیماری فکر کنند. درمانهای دارویی بسیار مهم هستند و در اکثر موارد باید درمانهای دارویی از همان ابتدا آغاز شوند ولی نقش رفتاردرمانی و خانوادهدرمانی، که مجموعاً درمانهای حمایتی هستند، بسیار حائز اهمیت است.
عوامل افسردگی چیست؟ علاوه بر ژنتیک مهمترین عوامل موثر بر افسردگی عبارتاند از: اتفاقات مهم در زندگی که تنش و استرس زیادی را به فرد منتقل میکنند؛ مانند پایان رابطه زناشویی یا عشقی در اثر طلاق یا علل مشابه، مرگ فردی که بهشدت او را دوست دارید، دور شدن طولانی مدت از فرد یا افرادی که دوست دارید؛ مشاجره مداوم با همسر یا فردی که با او در رابطه هستید و داشتن شریک زندگی که خود دچار افسردگی است، کارکردن تحت فشار زیاد و در محیطهای پرتنش، بازنشستگی، از دست دادن شغل و درآمد یا شروع شغل جدید که از آن راضی نیستید.
حاملگی و به دنیا آوردن فرزند یا سقط جنین، مهاجرت به شهر یا کشور جدید با فرهنگ و زبان و آداب و رسوم متفاوت، داشتن مشکلات خواب، درد مداوم در اثر سایر بیماریها، بیماری اضطراب و بیشفعالی بزرگسالان؛اطلاعداشتن از ابتلا به بیماریهای مهم نظیر دیابت، سرطان، بیماری قلبی، پارکینسون و آلزایمر از جمله عوامل موثر در ابتلا به افسردگی است.
کمبود چه چیزی باعث افسردگی میشود؟ تغذیه در خلقو خوی ما بسیار نقش مهمی دارد. کمبود یا تنظیمنبودن موارد تغذیهای زیر ممکن است موجب ایجاد افسردگی شود یا وضعیت یک فرد افسرده را بدتر کند؛مانند اسیدهای چرب امگا3، منیزیوم، ویتامینهای ب و د،آهن، اسیدهای آمینه ضروری، روی و ید.
دانستن این عوامل چه اهمیتی دارد؟ از آن جا که افسردگی بیماری بسیار شایعی است، هیچکس نمیتواند مطمئن باشد که این بیماری به سراغ او نمیآید. دانستن عوامل مؤثر بر شروع بیماری و معیارهای تشخیصی افسردگی به ما کمک میکنند که در صورت شروع علائم برای خود و اطرافیان به بیماری افسردگی فکر کنیم و پیش از استقرار و تشدید بیماری به فکر درمان آن باشیم.
برای پیشگیری چه باید کرد؟ همان طور که ذکر شد، برای پیشگیری و جلوگیری از پیشرفت بیماری دانستن عوامل مؤثر بر شروع بیماری و معیارهای تشخیصی افسردگی بسیار مهم و کمککننده هستند. وقتی فردی با اتفاقات مهم و اساسی در زندگی نظیر سوگ عزیزان، طلاق، از دست دادن شغل یا مهاجرت مواجه میشود، نیاز به حمایت عاطفی و فکری بیشتری دارد و این وظیفۀ اطرافیان است که به او کمک کنند.
مثلاً افرادی که در معرض عوامل ذکر شده قرار میگیرند بهتر است از دیدن فیلمهای غمگینکننده، معاشرت با افراد منفینگر و کسانی که خود مبتلابه افسردگی هستند ولی تحت درمان قرار ندارند اجتناب کنند.
افرادی هم که سابقۀ قبلی افسردگی دارند باید مراقب عود آن در اثر عوامل ذکرشده باشند و در صورت شروع علائم به فکر درمان باشند.
درمان افسردگی چیست؟ درمان افسردگی شامل استفاده از داروها و رواندرمانی است. داروهای مختلفی برای افسردگی وجود دارد که با توجه به وضعیت فرد تجویز میشوند. رواندرمانی و رفتار درمانی نیز معمولاً به کمک روان درمانگر و اعضای خانواده انجام میشوند و شامل تغییر طرز تفکر و اصلاح رفتارهایی است که موجب بروز افسردگی میشوند.
رفع مشکلات رفتاری کودکان با “بازیدرمانی خانوادگی”
پژوهشگران کشور در یک تحقیق جدید در حوزه علوم رفتاری کودکان، به شیوهای مبتنی بر بازی اشاره کردهاند که میتواند نقشی مؤثر در کاهش مشکلات رفتاری کودکان داشته باشد.
مشکلات رفتاری مشتمل بر مشکلات بیرونی(مانند بیشفعالی،قانونشکنی و پرخاشگری) و مشکلات درونی(مانند اضطراب، کنارهگیری و افسردگی) از شایعترین مسائل مربوط به سلامت روان در دوران کودکی هستند.
بازیدرمانی از روشهایی است که به لحاظ تربیتی، درمانی، آموزشی و بهویژه کاهش مشکلات رفتاری و ارتباط دنیای درونی و بیرونی کودک ارزش زیادی دارد. جوهره اصلی در رویکرد خانواده محور این روش، آن است که خانواده را در تصمیم گیری دخیل کرده و ارتباط دوطرفه بین خانواده و درمانگر ایجاد کند.
به اعتقاد متخصصان، بازیدرمانی خانواده محور، با تکیه بر مسائل ارتباطی مثل لذت مشترک، ارتباط دوطرفه، صمیمی بودن، ایجاد حلقههای ارتباطی بین والد و فرزند و گسترش آن و همچنین مشاهده آن در رابطه والد و فرزند و اصلاح آن، میتواند باعث بروز پیامدهای مثبتی مانند کاهش مشکلات رفتاری شود. همچنین این روش میتواند باعث توجه والدین به تفاوتهای فردی کودک شود و زمینه را برای تحریک متناسب با نیاز کودک فراهم آورد. درنتیجه بازیدرمانی خانواده محور از طریق مکانیسمهای توضیح دادهشده میتوانند باعث کاهش مشکلات عاطفی- رفتاری شود.
در رابطه با این روش درمانی و به منظور آزمایش آن بر کودکان کشور، محققانی از دانشگاه اردکان و موسسه آموزش عالی نبی اکرم (ص) تبریز، پژوهشی را انجام دادهاند.
این پژوهش روی ۳۰ نفر از کودکان مبتلابه مشکلات رفتاری در دامنه سنی ۷ تا ۱۱ سال که در شهرستان اردکان مشغول به تحصیل بودند، انجام شده است. برای کودکان گروه آزمایش در این تحقیق، برنامه بازیدرمانی خانواده محور در طی نه جلسه اجرا شد و سپس نتایج به دست آمده آنها با گروه شاهد به صورت علمی مقایسه گردید.
یافتههای این پژوهش نشان داد که بازیدرمانی خانواده محور میتواند روش کارآمدی در بهبود مشکلات رفتاری در کودکان باشد.
عذرا محمد پناه اردکان، پژوهشگر گروه روانشناسی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه اردکان و سه همکار دیگرش در این تحقیق میگویند: «نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که برنامه آموزش بازیدرمانی خانواده محور باعث بهبود مشکلات رفتاری کودکان، پرخاشگری، قانونشکنی، گوشهگیری، اضطراب و افسردگی میشود. از نتایج حاصله چنین استنباط میشود که درمانگران کودک میتوانند در فرایند درمان مشکلات رفتاری کودکان از بازیدرمانی خانواده محور بهعنوان یکی از روشهای مؤثر در کاهش نشانهها استفاده کنند».
آنها افزودهاند: «در رویکرد خانواده محور با استفاده از بازی، تغییرات عمده ای در رفتارهای سازگارانه تر کودک ایجاد میشود و همچنین آگاهی خانواده از چگونگی برخورد با کودک افزایش مییابد و این امکان را به کودک میدهد تا نسبت به مشکلاتش همراه با خانواده، حل مسئله را بهعنوان جز لاینفک درمان بیاموزد و برگزیند و به کمک درمانگر دریچهای تازه از امکانات و ظرفیتهای شناختی، عاطفی و رفتاری پیش روی کودک و خانواده قرار میگیرد».
محققان فوق پیشنهاد کردهاند که این رویکرد در مورد سایر اختلالات دوران کودکی نیز استفاده شود تا اثربخشی آن مورد بررسی بیشتر قرار گیرد.
این یافتهها که در «مجله پزشکی» وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز منتشر شدهاند، میتوانند نقش موثری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان داشته باشند.
اگر به خودتان عادت بدهید که مرتب کتاب بخوانید، آدم باهوش و آگاهی میشوید؛ اما مهارتی که خیلی از ماها در پی آن نیستیم خودشناسی است.
۱- انتظار برای اینکه «وقت» کاری برسد، بیهوده است روزی از اینجا خواهم رفت، روزی این کار بیثمر و کمبازده را ترک خواهم کرد، روزی این ایدهام را پیگیری میکنم، وقت فراغتی اگر دست بدهد ورزش میکنم و هیکلم را متناسب میکنم، این رمان را در اولین فرصت خواهم خواند، این فیلمهای کلاسیک را خیلی با نظم و با دقت خواهم دید، به او خواهم گفت که چقدر دوستش دارم و …
اما تجربه نشان داده است که خیلی وقتها ما در واقع به انگیزه و بینش ضروری بودن پی گرفتن آنی و فوری این کارها نرسیدهایم. بنابراین ترجیح میدهیم به کارهای روزمره بیثمر برسیم، کارهایی که به اصطلاح آقا بالاسری برای آنها وجود دارد که انجام پیوسته آنها توسط ما را چک کند. بنابراین هر روز همه انرژی خود را صرف آنها میکنیم و نزدیک غروب، تهی از انرژی و برای تجدید قوای شروع روز ملالآوری دیگر به خانه برمیگردیم.
۲- زندگی گاهی جای دیگری میسر میشود! سبک زندگی خاصی میخواهید که حتی به صورت جزئی هم در محل زندگی کنونی شما قابل دسترسی نیست؟ از آنجا که بعید است در فرصت باقیمانده عمر، ناگهان شرایط فرق کنند، تنها چاره این است که به جای تحمل یک تلخی بیپایان یک دوره سختی جانفرسا برای یافتن جایی متناسبتر با روحیات خود را به جان بخرید!
۳- آنچه دیروز اتفاق افتاده ممکن است واقعا تقصیر شما نبوده باشد، اما آنچه فردا رخ میدهد، مستقیما مسئولیتاش به پای شماست.
۴- درسهای زندگی تکرار میشوند، تا زمانی که مطمئن شوند شما واقعا آنها را آموختهاید! منظور اینکه، فرمولها و ترفندهایی که چند بار آزمودهاید و پاسخ ندادهاند، بعید است در آینده پاسخگو بشوند. پس از گذشته زودتر بیاموزید و تکرارشان نکنید.
۵- اگر به خودتان عادت بدهید که مرتب کتاب بخوانید، آدم باهوش و آگاهی میشوید، این خیلی خوب است، اما مهارتی که خیلی از ماها در پیاش نیستیم خودشناسی است. یعنی فهم کامل از همه نقاط قوت و ضعف خودمان، همه آرمانخواهیها و همه تعللها و میلهایمان به بیهودگیها را. در پی این خودشناسی و رک و راست شدن با خود است که میتوانیم برنامهای منطقی برای خود در زندگی بچینیم.
۶- تغییر رفتار، تنها پوزشخواهی واقعی در دنیاست. آدمها ممکن است به هنگام اشتباه یا زمانی که به اصطلاح مچشان را هنگام یک خطا میگیرید، ماهرانه و با ادبیات خوب از شما پوزش بخواهند، اما شما باید تغییر رفتار بعدیشان را در نظر بگیرید تا ببینید واقعا تجدید نظر کردهاند یا خیر.
۷- دوست داشته شدن توسط دیگران را نسبت به عشقی که خودتان باید به خودتان روا دارید، اولویت ندهید! بسیاری از ما هر کاری میکنیم تا مورد توجه قرار بگیریم، به ما احترام گذاشته شود و از ما به نیکی یاد شود، اما کمی که تجربه کسب میکنیم که واقعا دردسرها یا ظاهرسازیها و تغییرات سبک زندگی که برای این کسب عشق و علاقه میکنیم، بسیار فراتر از چیزی است که باید باشد.
از یک سنی به بعد خواه ناخواه یاد میگیریم که خودمان را دوست داشته باشیم و به خاطر هیچ کس تلاش نکنیم که تبدیل که به شخص دیگری شویم.
🔸بیشتر ماها میدانیم که کار درست کدام است و با چه روندی میتوانیم به موفقیت کامل یا نسبی برسیم و یا دستکم وضعیت را برای خودمان بهتر کنیم، راه هم کمابیش مشخص است. مثلا بیشتر ما میدانیم که باید غذای سالم بخوریم و بیشتر ورزش کنیم و کمتر وقتمان را تلف کنیم و بیشتر مطالعه کنیم و میدانیم این مسیر اگر مستمر دنبال شود به نتیجه خواهد رسید. اما چیزی که ما اسمش را تنبلی میگذاریم، بیشتر اوقات باعث میشود که نتوانیم برنامه خوب خودمان را ادامه بدهیم.
🔸واقعا چرا تنبلی میکنیم و آیا میتوانیم راهکاری برای گریز از تنبلی داشته باشیم؟! جالب است که بیشتر تنبلیهای ما از این ۷ نوع هستند:
1⃣ گیج هستیم و نمیدانیم چه کنیم
برخی از تنبلیهای ما در واقع آشفتگی هستند و ما اصلا نمیدانیم که از کجا باید شروع کنیم. اتفاقا آدمهای کمالگرا خیلی اسیر این نوع آشفتگی میشوند و اصلا کارها را شروع نمیکنند و دستِ آخر اسمش را میگذارند: تنبلی! 👈 برای درمان، از تجارب قبلی درس بگیرید و به خودتان بقبولانید که موفقیتهای کوچک و تدریجی بهتر از آشفتگیهای دائمی هستند.
2⃣ یک ترس بیمارگونه بد: نمیتوانم!
این صدای درونی را بسیاری از ماها داریم: «من بیشتر از ده سال طول کشید که در زبان انگلیسی به حد درک مطلب مناسب برسم. چطور میخواهم زبان دشوار آلمانی یاد بگیرم؟!» 👈 راه درمان این تنبلی این است که از آدمهای موفق بپرسید که چطور شروع کردهاند. در کمال تعجب خواهید فهمید که شروع بسیاری از آنها، بسیار افتان و خیزان بوده است.
3⃣ یک دیدگاه ثابت منفی: میترسم نتوانم و مسخره خاص و عام شوم!
این نوع از «تنبلی» گریبان کسانی را میگیرد که نظر مردم خیلی برایشان مهم است و مدام با خودشان میگویند که مثلا: «اگر نتوانم در مسابقه برنده شوم، همه میگویند که فلانی شب و روز تمرین میکرد و نتوانست. پس بهتر است که خودم را درگیر این روند نافرجام نکنم.» 👈 راهش این است که به خودتان بگویید من برای خودم و شادی زندگیام کار میکنم. مسلما اشتباه و شکست، جزئی از مسیر است و حرف دیگران برایم مهم نیست.
4⃣ سندرم خستگی مزمن!
بعضیها هم یک صدای درونی دارند که مدام به آنها ندا میدهد: «ببین! تو امروز خیلی خستهای. از شش صبح بیدار بودی و اداره رفتی. جداً میخواهی امشب شش کیلومتر بدوی؟! پلانک، دراز و نشست؟ بیخیال! تو لایق استراحت هستی. تو خستهای!» 👈 راه گریز از این نوع تنبلی این است که به خودتان بگویید که امروز میخواهم به خودم ظلم کنم و خودم را خستهتر کنم. بعد که مثلا ورزش میکنید و به آن «حال» خوبِ بعد ورزش میرسید، این خاطره خوبی در پسزمینه مغزتان میشود.
5⃣ بیتفاوتی! آخه چی بشه!
مثلا این کتاب را بخوانم، بیشتر بدانم که بیشتر افسرده بشوم؟ فرض کن ۱۰ کیلو وزن کم کنم؛ به جایی میرسم؟ 👈 اینجا برای گریز از بیتفاوتی باید برای خود انگیزه بسازید. مثلا در مورد کتابی که میدانید جالب است، رشتهتوییت بنویسید یا نظرتان را در چند استوری بنویسید.
6⃣ پشیمانی! دیگر برای من دیر شده
«بله! این مسیر کسب و کار که الان یاد گرفتهام، خیلی خوبه. اما کاش این تجربه را ۲۰ سال پیش داشتم. الان دست زیاد شده. سر پیری که من نباید اینقدر بدوم!» 👈 باز هم یک نوع تنبلی دیگر. به یاد بیاورید که ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است و خیلیها در میانسالی یا حتی پیری به موفقیت رسیدهاند و علاوه بر این، دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
7⃣ هویت کاذب آدم تنبل، برچسب شما شده
در این نوع از تنبلی شما به زور برچسب تنبلی به خود زدهاید و بعد هر چیز بیربطی را تاییدکننده این هویت کاذب میکنید. مثلا اگر در پیادهروی از دیگران عقب بیفتید و این در واقع به خاطر مصدومیت زانوی اخیر باشد، به خودتان میگویید: ثابت شد واقعا تنبلم! 👈 برای گریز از این سوگیری، سعی کنید که منطقیتر فکر کنید و به همه جوانب و علتهای موفقیت یا شکست خود فکر کنید. سعی کنید که در مورد خودتان در ذهنتان منصفانه فکر کنید.
اگر کل کتاب های روانشناسی را بخوانید به این ۷۰ نکته می رسید
1- روز تولد دیگران را به خاطر داشته باش. 2- حداقل سالی یکبار طلوع آفتاب را تماشا کن. 3- برای فردایت برنامه ریزی کن. 4- از عبارت«متشکرم»زیاد استفاده کن. 5- بدان در چه وقت باید سکوت کنی. 6- زیر دوش آب برای خودت آواز بخوان. 7- احمقانه رفتار مکن. 8- برای هر مناسبت کوچکی جشن بگیر. 9- اجناسی که بچه ها می فروشند را بخر. 10- همیشه در حال آموختن باش. 11-آنچه می دانی به دیگران بیاموز. 12- روز تولدت یک درخت بکار. 13- دوستان جدید پیدا کن اما قدیمیها را از یاد مبر. 14- از مکانهای مختلف عکس بگیر. 15- راز دار باش. 16- فرصت لذت بردن از خوشی هایت را به بعد موکول نکن. 17- به دیگران متکی نباش. 18- هیچ وقت در مورد رژیم غذاییت با کسی صحبت نکن. 19- اشتباه هایت را بپذیر. 20- بدان که تمام اخباری که می شنوی درست نیست. 21- بعد از تنبیه بچه هایت , آنها را در آغوش بگیر و نوازش کن. 22- گاهی برای خودت سوت بزن. 23- شجاع باش , حتی اگر نیستی وانمود کن که هستی , هیچکس نمی تواند تفاوت بین این دو را تشخیص دهد. 24- هیچوقت سالگرد ازدواجت را فراموش نکن. 25- به کسی کنایه نزن. 26- از بین کتاب هایت آنهایی را امانت بده که بازگشتشان برایت مهم نباشد. 27- به بچه هایت بگو که آنها فوق العاده اند. 28- سحر خیز باش 29- سعی کن همیشه خیلی هوشیار باشی , شانس گاهی اوقات خیلی آرام در می زند. 30- همیشه ساعتت را پنج دقیقه جلو بکش. 31-کسی را که امیدوار است هیچگاه نا امید نکن شاید تنها داروی او باشد 32-وقتی با بچه ها بازی می کنی سعی کن آنها برنده شوند 33-هیچگاه در دستگاه پیغام گیر تلفن پیام بی معنی و نامفهوم نگذار 34-وقت شناس باش 35-از افراد ناشایست دوری کن 36-در پول دادن به بچه هایت خسیس نباش 37-اصالت داشته باش 38-هیچ وقت به رقیبت اعتماد نکن 39-از حدی که لازم است مهربانتر باش 40-وقتی عصبانی هستی به هیچ کاری دست نزن 41-بهترین دوست همسرت باش 42-تا وقتی شغل بهتری پیدا نکرده ایی شغل فعلیت را از دست مده 43-سعی کن مفید ترین و با احساس ترین آدم روی زمین باشی 44-از کسی کینه به دل نگیر 45-برای تمام موجودات زنده ارزش قائل شو 46-شکست را به راحتی بپذیر. 47- وقتی پیروز شدی فخر فروشی نکن. 48- خودت را در گیر مسائل بی اهمیت نکن. 49- هرگز به کسی نگو که خسته و افسرده به نظر می آید. 50- همیشه به قولت وفادار باش. 51- تا می توانی جدایی ها را به وصل تبدیل کن. 52- عادت کن که همیشه حتی زمانی که ناراحت هستی خودت را سرحال نشان دهی. 53- زندگی را سخت نگیر. 54- هیچ وقت قمار بازی نکن. 55- وقتی با کار سختی روبرو شدی به خودت تلقین کن که شکست غیر ممکن است. 56- از وسایلت به خوبی محافظت کن. 57- انتظار نداشته باش که پول برایت خوشبختی بیاورد. 58- برای تغییر دادن دیگران بیش از این تلاش نکن. 59- همیشه خوش ظاهر و شیک پوش باش. 60- پلها را از بین نبر شاید مجبور شوی بار دیگر از رودخانه عبور کنی. 61- خودت را دست کم نگیر. 62- متواضع و فروتن باش. 63- گاهی فراموش کن. 64- قدرت بخشندگی را از یاد مبر. 65- نسبت به مردمی که به تو می گویند خیلی صادق و بی ریا هستی محتاط باش. 66- دوستی های قدیم را دوباره تازه کن. 67- سعی کن زندگی همواره برایت پیام داشته باشد. 68- کتاب مورد علاقه ات را برای بار دوم بخوان. 69- طوری زندگی کن که روی سنگ قبرت بنویسند: شخصی که از هیچ چیز در زندگیش پشیمان نبود . 70-بدان در چه وقت باید سکوت کنی …
برای مشاهده لیست همه ی پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد کلیک فرمایید.
تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.
■هر کسی رسالتی در زندگی دارد که اگر آن را بفهمد، آرامش مییابد. هر کدام از ما گویا در پازل هستی یک خانه اختصاصی برای خودمان داریم. باید بگردیم و آن خانه را پیدا کنیم و در خانه خودمان قرار بگیریم. اگر در خانه خودمان قرار نگیریم و خودمان را در خانه دیگری جای دهیم باید دائماً چسب و قیچی دستمان باشد و جاهایی که انحنا داریم را گوشهدار کنیم، یک جاهایی را ببریم و جاهایی را اضافه کنیم تا در آن خانه جا بگیریم.
□اضطراب داریم و هر چقدر هم وصله کنیم در نهایت این قطعه در خانهای بهغیر از خانه خودش جا نمیافتد. به جای وصله کردن باید بگردیم خانه خودمان را پیدا کنیم. این چیزی است که به آن کالینگ میگویند.
●معمولاً در الهیات و در فلسفه باستان به آن رسالت یا mission میگفتند. هر کسی رسالتی در زندگی دارد که اگر آن را بفهمد، آرامش مییابد. کالینگ یک ندای درونی است که مشخص میکند چه روشی را باید در زندگی در پیش بگیریم. در انتخاب رشته تحصیلی، شغل و حرفه و حتی در انتخاب رایگانبخشیها.
○نیچه بزرگترین فیلسوفی بود که بر اینکه رسالت خود را بیابیم تأکید میکرد. دو آزمایش خیالی و فکری را برای یافتن رسالتمان نیچه پیشنهاد داده، یکی از آزمایشها این است که فرض کنید عزرائیل میخواهد شما را قبض روح کند ولی به شما فرصت میدهد که محتوای سنگ قبرتان را خودتان بنویسید؛ به این صورت که در اینجا کسی آرمیده است که میخواست ایکس(X) باشد اما ایگرگ(Y) شد، میخواست ای(A) باشد اما بی(B) شد. در یک ستون آرزوها و در ستون دیگر واقعیتها را بنویسید.
■آزمایش دیگر نیچه این است که وقتی یک فیلم سینمایی میسازند، بازیگرانی که خیلی قوی هستند به کارگردان و تهیه کننده میگویند آن صحنههایی که من در آنها بودهام به من نشان دهید، اینها را میبیند و مثلا میگوید اینجا در نقش یک معتاد فلان حرکتم سریع بود یا آهسته بود، اگر خیلی حرفشان برو داشته باشد از کارگردان میخواهند که برخی صحنهها را دوباره بازی کنند.
□نیچه میگوید فرض کنید کل زندگی شما را به شما نشان دهند، آیا صحنهای هست که بگویید این را اگر هزار بار میخواستم بازی کنم عیناً همینطور بازی میکردم و بدون عیب است، چه چیزی شما را در آن صحنه جذب کرده، آنها جزو مؤلفههای رویای زندگی شما هستند.
●وقتی از متفکران قدیم میپرسیدیم از کجا بفهمیم رسالتمان چیست، و کجا آرامش داریم میگفتند به درونت رجوع کن ببین مهر چه کاری در دلت افتاده است. به تعبیر مولانا، هرکسی را بهر کاری ساختهاند، مهر آن را در دلش انداختند. جاذبههای اجتماعی نگذاشته به دنبال آنچه علاقه دارید بروید. به شما گفته این کار درآمد ندارد و آتیه ندارد.
○به ما گفتهاند که شما نباید به گفته یونگیها به دنبال رویای خودتان بروید، چون گدا میشوید. باید به دنبال کاری بروید که آتیه شغلی و درآمد و پرستیژ و … دارد.
■با پشت کردن به رویای خودتان فقط برای خودتان یک مرکز اضطراب درست میکنید. حتی اگر به آن ثروت و شهرت و حیثیت برسم که به خاطرش به رویای خودم پشت کرده بودم اما باز در درون خودم اضطراب دارم.
□به دلیل اینکه به زبان حال به ثروت بهدستآمدهام میگویم تو خوبی ولی برای من گران تمام شدهای. چیزی که در ارزیابیهای شخصیتان پی ببرید برای شما گران تمام شده، از آن کام نمیگیرید.
●من زمانی به دوستان میگفتم که الگوهای روابط عاشقانهتان را از ادبیات قدیم ما نگیرید. در ادبیات قدیم دختر تا میتوانست ناز میکرد. میان عاشق و معشوق فرق بسیار است، چو یار ناز نماید شما نیاز کنید. این الگو را در پیش نگیرید. عاشق ناز شما را میکشد اما تا یک حدی. اگر احساس کند دارد برایش گران تمام میشود ول میکند و میرود.
○یونگیها[طرفداران دیدگاههای کارل گوستاو یونگ، روان پزشک و فیلسوف اهل سوئیس] میگویند هر کسی رویایی دارد و نباید به رویای خودش پشت کند. روانشناسان انسانگرا و فراشخصی تعبیر رویا را به کار نمیبرند، میگویند به خودت وفادار باش، به خودت خیانت نکن، ما معمولاً به خاطر جاذبههای اجتماعی به خودمان پشت میکنیم.
✍منبع: سخنرانی استاد مصطفی ملکیان تحت عنوان چاره جویی
ما در این سایت پرسشنامه های استاندارد (دارای روایی، پایایی، روش دقیق نمره گذاری ، منبع داخل و پایان متن ) ارائه می کنیم و همچنین تحلیل آماری کمی و کیفی رابا قیمت بسیار مناسب و کیفیت عالی و تجربه بیش از 17 سال انجام می دهیم. برای تماس به ما به شماره 09143444846 در شبکه های اجتماعی پیام بفرستید. ایمیلabazizi1392@gmail.com
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به لنسرسرا و محفوظ است.
این سایت دارای مجوز می باشد