...........................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
خوش آمدید این سایت دارای مجوز می باشد برای مشاهده مجوز ها پایین صفحه را مشاهده فرمائید.
رفع مشکلات رفتاری کودکان با “بازیدرمانی خانوادگی”
پژوهشگران کشور در یک تحقیق جدید در حوزه علوم رفتاری کودکان، به شیوهای مبتنی بر بازی اشاره کردهاند که میتواند نقشی مؤثر در کاهش مشکلات رفتاری کودکان داشته باشد.
مشکلات رفتاری مشتمل بر مشکلات بیرونی(مانند بیشفعالی،قانونشکنی و پرخاشگری) و مشکلات درونی(مانند اضطراب، کنارهگیری و افسردگی) از شایعترین مسائل مربوط به سلامت روان در دوران کودکی هستند.
بازیدرمانی از روشهایی است که به لحاظ تربیتی، درمانی، آموزشی و بهویژه کاهش مشکلات رفتاری و ارتباط دنیای درونی و بیرونی کودک ارزش زیادی دارد. جوهره اصلی در رویکرد خانواده محور این روش، آن است که خانواده را در تصمیم گیری دخیل کرده و ارتباط دوطرفه بین خانواده و درمانگر ایجاد کند.
به اعتقاد متخصصان، بازیدرمانی خانواده محور، با تکیه بر مسائل ارتباطی مثل لذت مشترک، ارتباط دوطرفه، صمیمی بودن، ایجاد حلقههای ارتباطی بین والد و فرزند و گسترش آن و همچنین مشاهده آن در رابطه والد و فرزند و اصلاح آن، میتواند باعث بروز پیامدهای مثبتی مانند کاهش مشکلات رفتاری شود. همچنین این روش میتواند باعث توجه والدین به تفاوتهای فردی کودک شود و زمینه را برای تحریک متناسب با نیاز کودک فراهم آورد. درنتیجه بازیدرمانی خانواده محور از طریق مکانیسمهای توضیح دادهشده میتوانند باعث کاهش مشکلات عاطفی- رفتاری شود.
در رابطه با این روش درمانی و به منظور آزمایش آن بر کودکان کشور، محققانی از دانشگاه اردکان و موسسه آموزش عالی نبی اکرم (ص) تبریز، پژوهشی را انجام دادهاند.
این پژوهش روی ۳۰ نفر از کودکان مبتلابه مشکلات رفتاری در دامنه سنی ۷ تا ۱۱ سال که در شهرستان اردکان مشغول به تحصیل بودند، انجام شده است. برای کودکان گروه آزمایش در این تحقیق، برنامه بازیدرمانی خانواده محور در طی نه جلسه اجرا شد و سپس نتایج به دست آمده آنها با گروه شاهد به صورت علمی مقایسه گردید.
یافتههای این پژوهش نشان داد که بازیدرمانی خانواده محور میتواند روش کارآمدی در بهبود مشکلات رفتاری در کودکان باشد.
عذرا محمد پناه اردکان، پژوهشگر گروه روانشناسی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه اردکان و سه همکار دیگرش در این تحقیق میگویند: «نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که برنامه آموزش بازیدرمانی خانواده محور باعث بهبود مشکلات رفتاری کودکان، پرخاشگری، قانونشکنی، گوشهگیری، اضطراب و افسردگی میشود. از نتایج حاصله چنین استنباط میشود که درمانگران کودک میتوانند در فرایند درمان مشکلات رفتاری کودکان از بازیدرمانی خانواده محور بهعنوان یکی از روشهای مؤثر در کاهش نشانهها استفاده کنند».
آنها افزودهاند: «در رویکرد خانواده محور با استفاده از بازی، تغییرات عمده ای در رفتارهای سازگارانه تر کودک ایجاد میشود و همچنین آگاهی خانواده از چگونگی برخورد با کودک افزایش مییابد و این امکان را به کودک میدهد تا نسبت به مشکلاتش همراه با خانواده، حل مسئله را بهعنوان جز لاینفک درمان بیاموزد و برگزیند و به کمک درمانگر دریچهای تازه از امکانات و ظرفیتهای شناختی، عاطفی و رفتاری پیش روی کودک و خانواده قرار میگیرد».
محققان فوق پیشنهاد کردهاند که این رویکرد در مورد سایر اختلالات دوران کودکی نیز استفاده شود تا اثربخشی آن مورد بررسی بیشتر قرار گیرد.
این یافتهها که در «مجله پزشکی» وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز منتشر شدهاند، میتوانند نقش موثری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان داشته باشند.
🔸بیشتر ماها میدانیم که کار درست کدام است و با چه روندی میتوانیم به موفقیت کامل یا نسبی برسیم و یا دستکم وضعیت را برای خودمان بهتر کنیم، راه هم کمابیش مشخص است. مثلا بیشتر ما میدانیم که باید غذای سالم بخوریم و بیشتر ورزش کنیم و کمتر وقتمان را تلف کنیم و بیشتر مطالعه کنیم و میدانیم این مسیر اگر مستمر دنبال شود به نتیجه خواهد رسید. اما چیزی که ما اسمش را تنبلی میگذاریم، بیشتر اوقات باعث میشود که نتوانیم برنامه خوب خودمان را ادامه بدهیم.
🔸واقعا چرا تنبلی میکنیم و آیا میتوانیم راهکاری برای گریز از تنبلی داشته باشیم؟! جالب است که بیشتر تنبلیهای ما از این ۷ نوع هستند:
1⃣ گیج هستیم و نمیدانیم چه کنیم
برخی از تنبلیهای ما در واقع آشفتگی هستند و ما اصلا نمیدانیم که از کجا باید شروع کنیم. اتفاقا آدمهای کمالگرا خیلی اسیر این نوع آشفتگی میشوند و اصلا کارها را شروع نمیکنند و دستِ آخر اسمش را میگذارند: تنبلی! 👈 برای درمان، از تجارب قبلی درس بگیرید و به خودتان بقبولانید که موفقیتهای کوچک و تدریجی بهتر از آشفتگیهای دائمی هستند.
2⃣ یک ترس بیمارگونه بد: نمیتوانم!
این صدای درونی را بسیاری از ماها داریم: «من بیشتر از ده سال طول کشید که در زبان انگلیسی به حد درک مطلب مناسب برسم. چطور میخواهم زبان دشوار آلمانی یاد بگیرم؟!» 👈 راه درمان این تنبلی این است که از آدمهای موفق بپرسید که چطور شروع کردهاند. در کمال تعجب خواهید فهمید که شروع بسیاری از آنها، بسیار افتان و خیزان بوده است.
3⃣ یک دیدگاه ثابت منفی: میترسم نتوانم و مسخره خاص و عام شوم!
این نوع از «تنبلی» گریبان کسانی را میگیرد که نظر مردم خیلی برایشان مهم است و مدام با خودشان میگویند که مثلا: «اگر نتوانم در مسابقه برنده شوم، همه میگویند که فلانی شب و روز تمرین میکرد و نتوانست. پس بهتر است که خودم را درگیر این روند نافرجام نکنم.» 👈 راهش این است که به خودتان بگویید من برای خودم و شادی زندگیام کار میکنم. مسلما اشتباه و شکست، جزئی از مسیر است و حرف دیگران برایم مهم نیست.
4⃣ سندرم خستگی مزمن!
بعضیها هم یک صدای درونی دارند که مدام به آنها ندا میدهد: «ببین! تو امروز خیلی خستهای. از شش صبح بیدار بودی و اداره رفتی. جداً میخواهی امشب شش کیلومتر بدوی؟! پلانک، دراز و نشست؟ بیخیال! تو لایق استراحت هستی. تو خستهای!» 👈 راه گریز از این نوع تنبلی این است که به خودتان بگویید که امروز میخواهم به خودم ظلم کنم و خودم را خستهتر کنم. بعد که مثلا ورزش میکنید و به آن «حال» خوبِ بعد ورزش میرسید، این خاطره خوبی در پسزمینه مغزتان میشود.
5⃣ بیتفاوتی! آخه چی بشه!
مثلا این کتاب را بخوانم، بیشتر بدانم که بیشتر افسرده بشوم؟ فرض کن ۱۰ کیلو وزن کم کنم؛ به جایی میرسم؟ 👈 اینجا برای گریز از بیتفاوتی باید برای خود انگیزه بسازید. مثلا در مورد کتابی که میدانید جالب است، رشتهتوییت بنویسید یا نظرتان را در چند استوری بنویسید.
6⃣ پشیمانی! دیگر برای من دیر شده
«بله! این مسیر کسب و کار که الان یاد گرفتهام، خیلی خوبه. اما کاش این تجربه را ۲۰ سال پیش داشتم. الان دست زیاد شده. سر پیری که من نباید اینقدر بدوم!» 👈 باز هم یک نوع تنبلی دیگر. به یاد بیاورید که ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است و خیلیها در میانسالی یا حتی پیری به موفقیت رسیدهاند و علاوه بر این، دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
7⃣ هویت کاذب آدم تنبل، برچسب شما شده
در این نوع از تنبلی شما به زور برچسب تنبلی به خود زدهاید و بعد هر چیز بیربطی را تاییدکننده این هویت کاذب میکنید. مثلا اگر در پیادهروی از دیگران عقب بیفتید و این در واقع به خاطر مصدومیت زانوی اخیر باشد، به خودتان میگویید: ثابت شد واقعا تنبلم! 👈 برای گریز از این سوگیری، سعی کنید که منطقیتر فکر کنید و به همه جوانب و علتهای موفقیت یا شکست خود فکر کنید. سعی کنید که در مورد خودتان در ذهنتان منصفانه فکر کنید.
اگر کل کتاب های روانشناسی را بخوانید به این ۷۰ نکته می رسید
1- روز تولد دیگران را به خاطر داشته باش. 2- حداقل سالی یکبار طلوع آفتاب را تماشا کن. 3- برای فردایت برنامه ریزی کن. 4- از عبارت«متشکرم»زیاد استفاده کن. 5- بدان در چه وقت باید سکوت کنی. 6- زیر دوش آب برای خودت آواز بخوان. 7- احمقانه رفتار مکن. 8- برای هر مناسبت کوچکی جشن بگیر. 9- اجناسی که بچه ها می فروشند را بخر. 10- همیشه در حال آموختن باش. 11-آنچه می دانی به دیگران بیاموز. 12- روز تولدت یک درخت بکار. 13- دوستان جدید پیدا کن اما قدیمیها را از یاد مبر. 14- از مکانهای مختلف عکس بگیر. 15- راز دار باش. 16- فرصت لذت بردن از خوشی هایت را به بعد موکول نکن. 17- به دیگران متکی نباش. 18- هیچ وقت در مورد رژیم غذاییت با کسی صحبت نکن. 19- اشتباه هایت را بپذیر. 20- بدان که تمام اخباری که می شنوی درست نیست. 21- بعد از تنبیه بچه هایت , آنها را در آغوش بگیر و نوازش کن. 22- گاهی برای خودت سوت بزن. 23- شجاع باش , حتی اگر نیستی وانمود کن که هستی , هیچکس نمی تواند تفاوت بین این دو را تشخیص دهد. 24- هیچوقت سالگرد ازدواجت را فراموش نکن. 25- به کسی کنایه نزن. 26- از بین کتاب هایت آنهایی را امانت بده که بازگشتشان برایت مهم نباشد. 27- به بچه هایت بگو که آنها فوق العاده اند. 28- سحر خیز باش 29- سعی کن همیشه خیلی هوشیار باشی , شانس گاهی اوقات خیلی آرام در می زند. 30- همیشه ساعتت را پنج دقیقه جلو بکش. 31-کسی را که امیدوار است هیچگاه نا امید نکن شاید تنها داروی او باشد 32-وقتی با بچه ها بازی می کنی سعی کن آنها برنده شوند 33-هیچگاه در دستگاه پیغام گیر تلفن پیام بی معنی و نامفهوم نگذار 34-وقت شناس باش 35-از افراد ناشایست دوری کن 36-در پول دادن به بچه هایت خسیس نباش 37-اصالت داشته باش 38-هیچ وقت به رقیبت اعتماد نکن 39-از حدی که لازم است مهربانتر باش 40-وقتی عصبانی هستی به هیچ کاری دست نزن 41-بهترین دوست همسرت باش 42-تا وقتی شغل بهتری پیدا نکرده ایی شغل فعلیت را از دست مده 43-سعی کن مفید ترین و با احساس ترین آدم روی زمین باشی 44-از کسی کینه به دل نگیر 45-برای تمام موجودات زنده ارزش قائل شو 46-شکست را به راحتی بپذیر. 47- وقتی پیروز شدی فخر فروشی نکن. 48- خودت را در گیر مسائل بی اهمیت نکن. 49- هرگز به کسی نگو که خسته و افسرده به نظر می آید. 50- همیشه به قولت وفادار باش. 51- تا می توانی جدایی ها را به وصل تبدیل کن. 52- عادت کن که همیشه حتی زمانی که ناراحت هستی خودت را سرحال نشان دهی. 53- زندگی را سخت نگیر. 54- هیچ وقت قمار بازی نکن. 55- وقتی با کار سختی روبرو شدی به خودت تلقین کن که شکست غیر ممکن است. 56- از وسایلت به خوبی محافظت کن. 57- انتظار نداشته باش که پول برایت خوشبختی بیاورد. 58- برای تغییر دادن دیگران بیش از این تلاش نکن. 59- همیشه خوش ظاهر و شیک پوش باش. 60- پلها را از بین نبر شاید مجبور شوی بار دیگر از رودخانه عبور کنی. 61- خودت را دست کم نگیر. 62- متواضع و فروتن باش. 63- گاهی فراموش کن. 64- قدرت بخشندگی را از یاد مبر. 65- نسبت به مردمی که به تو می گویند خیلی صادق و بی ریا هستی محتاط باش. 66- دوستی های قدیم را دوباره تازه کن. 67- سعی کن زندگی همواره برایت پیام داشته باشد. 68- کتاب مورد علاقه ات را برای بار دوم بخوان. 69- طوری زندگی کن که روی سنگ قبرت بنویسند: شخصی که از هیچ چیز در زندگیش پشیمان نبود . 70-بدان در چه وقت باید سکوت کنی …
برای مشاهده لیست همه ی پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد کلیک فرمایید.
تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.
■هر کسی رسالتی در زندگی دارد که اگر آن را بفهمد، آرامش مییابد. هر کدام از ما گویا در پازل هستی یک خانه اختصاصی برای خودمان داریم. باید بگردیم و آن خانه را پیدا کنیم و در خانه خودمان قرار بگیریم. اگر در خانه خودمان قرار نگیریم و خودمان را در خانه دیگری جای دهیم باید دائماً چسب و قیچی دستمان باشد و جاهایی که انحنا داریم را گوشهدار کنیم، یک جاهایی را ببریم و جاهایی را اضافه کنیم تا در آن خانه جا بگیریم.
□اضطراب داریم و هر چقدر هم وصله کنیم در نهایت این قطعه در خانهای بهغیر از خانه خودش جا نمیافتد. به جای وصله کردن باید بگردیم خانه خودمان را پیدا کنیم. این چیزی است که به آن کالینگ میگویند.
●معمولاً در الهیات و در فلسفه باستان به آن رسالت یا mission میگفتند. هر کسی رسالتی در زندگی دارد که اگر آن را بفهمد، آرامش مییابد. کالینگ یک ندای درونی است که مشخص میکند چه روشی را باید در زندگی در پیش بگیریم. در انتخاب رشته تحصیلی، شغل و حرفه و حتی در انتخاب رایگانبخشیها.
○نیچه بزرگترین فیلسوفی بود که بر اینکه رسالت خود را بیابیم تأکید میکرد. دو آزمایش خیالی و فکری را برای یافتن رسالتمان نیچه پیشنهاد داده، یکی از آزمایشها این است که فرض کنید عزرائیل میخواهد شما را قبض روح کند ولی به شما فرصت میدهد که محتوای سنگ قبرتان را خودتان بنویسید؛ به این صورت که در اینجا کسی آرمیده است که میخواست ایکس(X) باشد اما ایگرگ(Y) شد، میخواست ای(A) باشد اما بی(B) شد. در یک ستون آرزوها و در ستون دیگر واقعیتها را بنویسید.
■آزمایش دیگر نیچه این است که وقتی یک فیلم سینمایی میسازند، بازیگرانی که خیلی قوی هستند به کارگردان و تهیه کننده میگویند آن صحنههایی که من در آنها بودهام به من نشان دهید، اینها را میبیند و مثلا میگوید اینجا در نقش یک معتاد فلان حرکتم سریع بود یا آهسته بود، اگر خیلی حرفشان برو داشته باشد از کارگردان میخواهند که برخی صحنهها را دوباره بازی کنند.
□نیچه میگوید فرض کنید کل زندگی شما را به شما نشان دهند، آیا صحنهای هست که بگویید این را اگر هزار بار میخواستم بازی کنم عیناً همینطور بازی میکردم و بدون عیب است، چه چیزی شما را در آن صحنه جذب کرده، آنها جزو مؤلفههای رویای زندگی شما هستند.
●وقتی از متفکران قدیم میپرسیدیم از کجا بفهمیم رسالتمان چیست، و کجا آرامش داریم میگفتند به درونت رجوع کن ببین مهر چه کاری در دلت افتاده است. به تعبیر مولانا، هرکسی را بهر کاری ساختهاند، مهر آن را در دلش انداختند. جاذبههای اجتماعی نگذاشته به دنبال آنچه علاقه دارید بروید. به شما گفته این کار درآمد ندارد و آتیه ندارد.
○به ما گفتهاند که شما نباید به گفته یونگیها به دنبال رویای خودتان بروید، چون گدا میشوید. باید به دنبال کاری بروید که آتیه شغلی و درآمد و پرستیژ و … دارد.
■با پشت کردن به رویای خودتان فقط برای خودتان یک مرکز اضطراب درست میکنید. حتی اگر به آن ثروت و شهرت و حیثیت برسم که به خاطرش به رویای خودم پشت کرده بودم اما باز در درون خودم اضطراب دارم.
□به دلیل اینکه به زبان حال به ثروت بهدستآمدهام میگویم تو خوبی ولی برای من گران تمام شدهای. چیزی که در ارزیابیهای شخصیتان پی ببرید برای شما گران تمام شده، از آن کام نمیگیرید.
●من زمانی به دوستان میگفتم که الگوهای روابط عاشقانهتان را از ادبیات قدیم ما نگیرید. در ادبیات قدیم دختر تا میتوانست ناز میکرد. میان عاشق و معشوق فرق بسیار است، چو یار ناز نماید شما نیاز کنید. این الگو را در پیش نگیرید. عاشق ناز شما را میکشد اما تا یک حدی. اگر احساس کند دارد برایش گران تمام میشود ول میکند و میرود.
○یونگیها[طرفداران دیدگاههای کارل گوستاو یونگ، روان پزشک و فیلسوف اهل سوئیس] میگویند هر کسی رویایی دارد و نباید به رویای خودش پشت کند. روانشناسان انسانگرا و فراشخصی تعبیر رویا را به کار نمیبرند، میگویند به خودت وفادار باش، به خودت خیانت نکن، ما معمولاً به خاطر جاذبههای اجتماعی به خودمان پشت میکنیم.
✍منبع: سخنرانی استاد مصطفی ملکیان تحت عنوان چاره جویی
معده درد یکی از مشکلاتی است که هر فردی در طول زندگی حداقل یک بار آن را تجربه کرده است، مشکلات گوارشی و درد معده یا سوزش معده یا ترش کردن و… با استفاده از برخی روش های خانگی قابل درمان است.
برترینها: معده درد یکی از مشکلاتی است که هر فردی در طول زندگی حداقل یک بار آن را تجربه کرده است، مشکلات گوارشی و درد معده یا سوزش معده یا ترش کردن و… با استفاده از برخی روش های خانگی قابل درمان است.
۱۴ راه اثبات شده برای از بین بردن معده درد ، دل درد و اسپاسم
تقریبا هر کسی دل درد رو حداقل یکبار تجربه کرده و برای بعضی از ادمها دل درد چیزی است که زیاد اتفاق می افتد. اگر شما دل درد دارید احتمالا دلتون میخواد که هر چه سریعتر از شرش خلاص بشید. حتی دل دردهای کوچک هم ازار دهنده هستند و میتوانند تمرکز کردن شما را دچار مشکل کنند، اینکه از شر دل درد خلاص بشید کار سختی نیست. با چند تا راهکار در خانه میتوان این کار را انجام داد به خواندن این بخش از سلامت نمناک ادامه بدهید تا یاد بگیرید که چگونه میتوان این کار را انجام داد.
علت درد معده
مشکلات شکمی خیلی مرسوم هستند پس دل درد شما میتونه ناشی از چند تا دلیل مختلف باشد. اینجا تعدادی از دلایل مرسوم هر نوع دل دردی بیان شده؛ ورم معده، اسید معده، عدم تحمل لاکتوز و استرس.
ورم معده:
که میتونه ناشی از هر چیزی باشه،که شامل مسمومیت های باکتریایی،استفاده از داروهای مشخص، سن و سال،تنباکو و یا استفاده از الکل باشه. ورم معده میتونه باعث ایجاد درد در قسمت های بالایی شکم باشد.و حس پر بودن در شکم.
اسید معده:
به عنوان بیماری معده و رودوی هم شناخته میشود، موقعی اتفاق میافتد که اسید معده به مری برمیگرده.که باعث درد یا احساس سوزش توی شکم و پشت قفسه سینه میشود، همچنین خوردن غذاهای چرب و تند هم تاثیر گذار هستند.
عدم تحمل لاکتوز :
تا حالا این حس درد بعد از نوشیدن یه لیوان شیر یا خوردن پنیر داشتین؟ افرادی با این خصوصیت چیزهایی را که لاکتوز داره نمیتوانند هضم کنند ودل درد میگیرند، استرس و فشارهای روانی میتونه باعث اسپاسم های فیزیکی هم باشه.
آیا شما باید دل دردتون رو توی خونه معالجه کنید؟؟
اکثر مواقع دردهای شکمی مسئله مهمی نیستند که شما میتونید در ابتدا اون رو در خانه و بدون مشورت با دکترتون انجام دهید گر چه شما باید در صورت دیدن این نوع علائم شکم درد خیلی سریع با دکترتون تماس بگیرید:
دردی که در عرض چند ساعت بهتر نمیشد دردی که خیلی شدید و حالت بیمارگونه داره.یا بالا اوردن مداوم در طول یکی دو روز. و بزاق خونی یا سیاه طوری داشته باشید، اگر شما این نشانه ها را ندارید میتوانید درمان خودتون رو در خونه داشته باشید و اینکه شما در اسرع وقت و کوتاه ترین زمان حس بهتری خواهید داشت.
درمان خانگی معده درد
نعناع یک مسکن قوی برای معده درد
*چند تا برگ تازه نعناع را بجوید یا از شیرینی های فلفل نعناع بخورید( هر چه تندتر و نعناعی تر بهتر) میتوانید آب سرد رو با نعناع تازه طعم دار کنید یا چای نعنا درست کنید.
*یک فنجان چای گرم میتونه برای حس درد شما خیلی تسکین دهنده باشد.
*یک مشت برگ نعنای خشک شده برای 10 دقیقه درون آب داغ بریزید و بنوشید.
درمان درد معده با کیسه آب گرم
*گرما یک راه ساده ولی خیلی موثر در درمان شکم درد است.
*از یک پتوی الکتریکی یا پد گرم و سرد شو یا همان کیسه آب گرم استفاده کنید.
*شما چیزی رو میخواین که خیلی گرم باشه و اونقدر داغ نباشه که شما رو بسوزونه. پد گرم و سردتون رو جایی قرار بدین که احساس درد میکنید؛ ممکن که 10 الی 15 دقیقه طول بکشه تا شما احساس آرومتری به خاطر اون گرما بهتون دست بده. اگر پد ندارین میتونین که خیلی ساده با چند تا برنج خشک و یه لنگ جوراب که داخلش از مواد غیر طبیعی استفاده نشده باشه برای خودتان درست کنید و سرش رو گره بزنید و برای ا یا 2 دقیقه داخل مایکروویو بگذارید و دوباره هر موقع که داره سرد میشه به راحتی میتونید گرمش کنید.
*شما میتونید به جای همه اینها از پتوهای(FIR) استفاده کنید که مزایای خیلی زیادی نسبت به این پدهای معمولی دارند.
درمان معده درد با چای لیمو
*چای لیمو علاوه بر طعم خوب، به خلاصی از درد دل هم کمک میکند.
*اسیدی که در درون آب لیمو هست شکم شما رو برای تولید اسید بیشتر تقویت و تحریک میکنه که باعث میشه هضمتون سریعتر اتفاق بیفته.
*چند قاشق غذا خوری آب لیمو را به آبگرم اضافه کنید و آنرا به آرامی بنوشید.
درمان سریع معده درد با چای بابونه
چای بابونه باعث میشه التهاب شکم بخوابد و دل درد کاهش میابد.
تسکین شکم درد با رازیانه
*رازیانه شکم درد را تسکین داده و هضم را آسان می کند.
*گاز معده و ورم معده و دل درد را کاهش میدهد.
*اگر بتونی رازیانه تازه و خام رو پیدا کنید که فوق العاده و سالم برای درمان شکم می باشد که هم میتوانی برش بدهید و با چای بنوشید و هم میتوانید بجوید و اگر خام آن را پیدا نکردید، دانه آنرا تهیه کنید که برای درمان خوب عمل میکند و سو هاضمه را بهبود میبخشد.
زنجبیل مسکن قوی برای معده درد
مقداری زنجبیل هم امتحان کنید بعنوان یک درمان طبیعی موثر برای درد شکم و معده و حالت تهوع می باشد، پر از ترکیبات کاملا طبیعی است و برای کاهش التهاب و اسید معده و تحریک و هضم غذا موثر است.
درمان معده درد با آب برنج
عجیب و غریب به نظر میرسد، چرا؟؟چون وقتی برنج با آب پخته میشود و جوش میاید ترکیباتی رو می سازند و آزاد میکنند که داخل معده قرار میگیرند و باعث کاهش درد شکم و یا حتی زخم معده میشوند.
سرکه سیب برای درمان شکم درد
یه نوشیدنی با سرکه سیب درست کنید.
وقتی شکم شما درد میگیرد، اخرین راه انتخابی شما میتواند سرکه سیب باشد که میتونه در واقع احساس بهتری در شما ایجاد کند.
دو دلیل برای این موضوع وجود دارد:
اولی: سرکه سیب باکتری را میکشد و عفونت باکتریایی معده را میتواند پاک کند.
دومی: اسید معده را متعادل میکند که به مشکلات اسید معده کمک میکند.
توجه کنید که هرگز سرکه سیب را خالی ننوشید چون خیلی سنگین و میتونه به دندونهاتون صدمه بزنه. درعوض با چیزهای دیگه مثل آب گرم یا آب میوه مخلوط کنید، اگر نتوانستید بخورید کمی عسل به آن اضافه کنید.
تسکین معده درد با ماست
ماست ممکن است که به عنوان درمان مشکلات معده نباشد،اما اگر شما میخواهید بدونید که چطوری میشه از شر این کرم ها، خلاص شد از ماست استفاده کنید، چون سرشار از پرو بیوتیک میباشد که برای باکتری ها خوب هستند و میتونن متعادل سازی کنند و شرایط هضم را اسان و فراهم کنند.
درمان شکم درد با نوشابه شیرین
*هنگامی که شکم یا معده شما درد میکند برخی از حباب ها میتوانند به شما کمک کنند.
*خوردن نوشابه قند دار ایده خوبی برای درمان درد شکم شما نمی باشد.
*گر چه میتوانید به جای آن از نوشابه ساده بدون قند استفاده کنید.
تاثیر نان تست برشته برای تسکین معده درد
وقتی که شما ناراحتی شکم دارید خوردن نان تست چیز خوبی است.حتی اگر برشته شود،تاثیر بیشتر و بهتری دارد،ممکن که عجیب به نظر برسه اما حقیقت دارد.
درمان شکم درد با آب نمک گرم
ممکن است که قبلا از آب گرم نمک برای درمان گلو درد استفاده کرده باشید، اما از این به بعد بدانید که برای شکم درد هم مفید میباشد.
یک قاشق چای خوری نمک را با یک فنجان اب گرم مخلوط کنید و هم بزنید و سپس بنوشید.
چای دارچین مسکن معده درد
*دارچین هم مانند بقیه برای هضم غذا و کاهش درد شکم موثر است.
*هم میتوانید به صورت مخلوط در چای استفاده کنید و هم حتی در غذا ریخته شود.
*در صورتی که طعم آنرا دوست ندارید،میتوانید با کمی عسل و یا زنجبیل مخلوط کنید.
حرکات ملایم و کششی یوگا برای درمان معده درد
*بیشتر این حرکت ها و پیشنهادات بر روی راه حل های درد داخلی شکم تمرکز کرده است، اما شما میتونید این حرکات کششی رو برای سلامتی و به صورت روزانه هم انجام بدهید.
*بسیاری از این حرکات و ژست های یوگا برای کمک به هضم غذا و از بین رفتن طراحی شده اند که باید در صحیح انجام دادن آن دقت کرد تا احساس خوب را بدست بیاریم.
*برای تسکین سریعتر، امتحان کنید و زانوها را در شکم جمع کنید و هر جایی که راحتید و احساس ارامش میکنید به پشت دراز بکشید.
*زانوهایتان را به طرف قفسه سینه بکشید و با دست هایمان نگهش دارید این حرکت را یک دقیقه ادامه دهید و سپس دستهایتان را رها کنید و این کار را اینقدر تکرار کنید تا احساس بهتری به دست بیاورید. مطمئن شوید که کمرتان بر روی زمین صاف قرار داشته باشد.
پدر یا مادر باشید یا نه حتما میپذیرید تربیت فرزند یک امرِ سخت و غیر قطعی است و یکی از دلایل مهمِ آن منحصربفرد بودن هر کودک از نظر جسمی، روانی و شخصیتی است. در این مقاله پای صحبت پدر و مادرهایی نشستیم که قرار است تجربه گران بهایشان در تربیت فرزند را مفت و مجانی در اختیار ما قرار دهند.
حتما شما مخاطبان محترم برترینها هم تجربیات گران قدرتان در این زمینه را با ما و دیگر مخاطبان برترینها درمیان بگذارید.
بدیهی و مهم؛ شما فرزندتان را انتخاب نمیکنید
شاید یکی از مهمترین مسائل در انتخاب شیوه تربیتی، توجه به خصوصیات، نقاط قوت و ضعف و ویژگیهای کودکتان باشد. فراموش نکنید شما قرار است کودکی که در اختیار دارید را به بهترین شکل تربیت کنید و نه کودکی که دوست داشتید داشته باشید.
نبردهایتان را هوشمندانه انتخاب کنید
نکته بااهمیت دیگر، انتخاب هوشمندانه مواردی است که لازم میدانید رفتار اشتباه کودکتان را تصحیح کنید. آیا واقعا در طولانی مدت اهمیتی دارد که کودک شما در 4 سالگی جورابهای لنگه به لنگه به پا کرده یا در یکی از روزها با لباس مورد علاقهاش که از قضا مورد پسند شما نیست به مهد کودک یا مدرسه رفته است؟
بهتر است هم برای داشتن تمرکز و انرژی بیشتر برای تصحیحِ رفتارهای واقعا اشتباهِ کودکتان و هم برای راحتتر شدن زندگی برای هر دویتان، نبردهایتان را هوشمندانه انتخاب کنید.
یک کودک فقط وقتی زندگی شما را سخت میکند که دچار مشکلی باشد
حتما دوروبرتان پدر و مادرهایی را دیدهاید که از شیطنت، لجبازی و عدم فرمانبریِ کودکانشان مرتبا در حال شکایت هستند. بد نیست به این والدین یادآوری کنید یک کودک لجباز، کودکِ شادی نیست و وظیفه تغییر شرایط بر عهده والدین است و نه خود کودک.
پیش از بچهدار شدن تکلیف دردها و تراماهایتان را مشخص کنید وگرنه کودکتان هم در کنار شما درد خواهد کشید
هرگز این نکته را فراموش نکنید اگر شما به عنوان مادر یا پدر هنوز مشغول حمل دردها و مسائل حل نشدهای از گذشتهتان هستید، چه بخواهید و چه نخواهید کودک شما این دردها را حس خواهد کرد و به خاطر آن مسائل حل نشده پا به پای شما درد خواهد کشید.
فراموش نکنید وظیفه شما راهنمایی است و نه کنترل
شما به عنوان کسی که عاشق فرزندتان هستید و همواره خیر او را میخواهید و البته به عنوان کسی که تجربه خیلی بیشتری از روند زندگی روی کره زمین دارید، باید راهنمای کودکتان باشید. راهنما به کودک عشق میورزد و فرد کنترلگر کودک را به زور به مسیر دلخواه میفرستد.
احترام را فراموش نکنید
البته احترام در رابطه کودک و والدین کاملا مسیری دوطرفه است. همواره و در تکتک قدمها به کودکتان و شخصیت او احترام بگذارید و فراموش نکنید او هم مانند شما یک انسان است.
در طرف مقابل نباید از کودکتان توقع احترام داشته باشید تنها به این دلیل که او را به این دنیا آوردهاید و شرایط زندگی مانند مسکن و خوراک و پوشاک را برای او تهیه کردهاید. اگر یک احترام واقعی از فرزندتان میخواهید باید تلاش کنید و ذره ذره این احترامِ ارزشمند را به دست بیاورید.
این جمله را ۱۰ بار تکرار کنید؛ فرزندِ من با من فرق دارد
اگر پیش از پدر یا مادر شدن به معنی واقعی کلمه این جمله را درک نکرده باشید متاسفانه باید بگویم دوران سختی در پیش دارید. باور کنید هیچ حجمی از اجبار، تنبیه، فریاد و التماس نمیتواند فرزند شما را به کاری وادار کند که برای آن ساخته نشده است.
متاسفانه بیشتر ما با یک پیشزمینه ذهنی سراغ تربیت فرزندمان میرویم، پیشزمینهای که عمدتا با مشاهده نقصها و کاستیهای دوران کودکی خودمان ساخته شده است و این روند یک اشکال بزرگ دارد. کودک شما با کودکیِ شما از زمین تا آسمان تفاوت دارد و بهتر است برای قطع کردنِ این سیکلِ معیوب، کاستیها و عقدههای گذشته را فراموش کنید.
هیچوقت فرزندتان را به خاطر داشتن احساسات تنبیه نکنید
کودک شما گاه بیدلیل عصبانی میشود، غمگین میشود و میگرید و یا هیجانزده میشود و همه اینها نشانه سلامت اوست. وظیفه شما به عنوان والدینِ او آموزشِ نحوه کنترل این احساسات و کمک به او برای شناخت آنهاست. اگر کودکتان را به خاطر گریستن یا عصبانی شدن تنبیه میکنید، هیچگاه نباید از او توقع مدیریت احساساتش در بزرگسالی را داشته باشید.
قرار نیست شما همیشه دوست و رفیق کودکتان باشید
شاید این توصیه بیشتر به درد والدینِ جوانتر بخورد که بر عکسِ نسلهای قبلی بسیار تلاش میکنند نقش یک دوست را برای کودکشان بازی کنند. البته این موضوع به خودی خود اشکالی ندارد تا زمانیکه یادتان باشد شما به عنوان پدر یا مادر وظیفه دارید گاهی رفاقت را کنار بگذارید و برای صلاحِ خود او روی موضوعاتی مرتبط با سلامتی جسمی و روحیاش اصرار بورزید.
فراموش نکنید رفتار والدینی که همیشه تلاش میکنند رضایت کودکشان را جلب کنند همانقدر اشتباه است که رفتار والدینی که همیشه تلاش میکردند کودکشان از آنها بترسد و حساب ببرد.
یادتان باشد کودک شما باید اشتباه کند
همه ما به عنوان انسان کم و بیش از این موضوع آگاه هستیم که بخش بزرگی از یادگیری ما از طریق اشتباه کردن است و این موضوع در زمان کودکی حتی پررنگتر هم میشود. از اشتباه کردن کودکتان شرمگین یا عصبانی نشوید و به او این حس را منتقل نکنید که بیعرضه است و از پس سادهترین کارها برنمیآید.
در عوض به کودکتان اجازه دهید به خصوص در مواردی که اشتباه کردن هزینهای برای او در پی نخواهد داشت با خیال راحت اشتباه کند و از این اشتباهات درسهایی فراموش نشدنی بگیرد.
مهمترین آموزش شما به فرزندتان، رفتارتان است
اگر به تازگی پدر یا مادر شدهاید همواره این مسئله را به یاد داشته باشید که عمده یادگیری فرزندتان از روی تماشای رفتار و گفتار شماست. باعث تعجبتان خواهد شد اگر بدانید مشاهده رفتار والدین چه بخش بزرگی از شخصیت کودک را میسازد و فراموش نکنید وقتی روزی 100 بار به فرزندتان میگویید دروغ گفتن بد است و بعد مقابل چشمهای او دروغ میگویید نباید توقع یک فرزند راستگو را داشته باشید.
به جای تغییرِ مسیر برای راحتی فرزندتان، او را برای پیمودن مسیر آماده کنید
وقتی تقریبا تمام مشکلات زندگی فرزندتان تا نوجوانی را برطرف کردهاید در حقیقت او را برای همیشه به خودتان وابسته ساختهاید. بهتر است به جای دخالت بیدلیل و سادهسازیِ زندگی او، به کودکتان راهِ مواجهه با مشکلات مختلف و محافظت از خود را آموزش دهید. اینگونه همیشه خاطرجمع خواهید بود که او با شما یا بدون شما توانایی برآمدن از پس مشکلاتش را خواهد داشت.
همه کودکان دروغ میگویند و این واقعا اشکالی ندارد
همه کودکان دروغ میگویند و این مسئله بخشی از روندِ رشدِ احساسی و فکری آنهاست. از دروغ کودکتان یک جنجال نسازید و آن را شخصی قلمداد نکنید در عوض مسئله را برای او توضیح دهید و روشن کنید چه حسی به پنهان شدن حقیقت دارید.
و در نهایت آدم بزرگهای مستقل تربیت کنید
به فرزندتان استقلال و تکیه به خود را بیاموزید. جلوی زمین خوردنش را نگیرید و اجازه دهید گاهی زانویش زخم شود. اجازه دهید زمین بخورد و مهمتر از آن اجازه دهید خودش بلند شود. هرگز فراموش نکنید شما درحقیقت در حال تربیت آدم بزرگهایی هستید که قرار است مانند شما در این جامعه زندگی کنند. جامعهای که متاسفانه همه آدمهایش خیرخواه و مهربان نیستند و تنها راه اطمینان از آسایشِ آینده فرزندتان این است که همین حالا او را مستقل بار بیاورید و کاری کنید همیشه به خودش اعتماد و اطمینان داشته باشد.
شکار استعداد (Headhunting) یکی از مؤثرترین استراتژیهایی است که در فرایند جذب و استخدام بهکار گرفته میشود و امکان هدفقراردادن متقاضیانی با پتانسیل بالا را به مدیران استخدام میدهد. شکارچیان استعداد یا هدهانترها، از این نظر که به شرکتها کمک میکنند تا افراد فوقالعاده ماهری را پیدا کنند و موقعیتهای شغلیشان را پر کنند، شبیه به متخصصان استخدام هستند. آنها داوطلبانی را که هم اکنون در شرکتهای دیگر کار میکنند، اما فرصتهای جدید را نیز با آغوش باز میپذیرند، هدف میگیرند. اما تعریف هدهانتر کمی متفاوت است. هدهانترها استخدامکنندگان شخص ثالثی هستند که به نمایندگی از یک سازمان یا به عنوان فریلنسر کار میکنند. آنها معمولا وقتی فرد مستعد موردنظرشان پیشنهاد شغلی را دریافت میکند، حق کمیسیون دریافت میکنند. آنها معمولا در مراحل اولیهی استخدام درگیر هستند و به محض اینکه فرد استخدامشده موقعیت شغلی را میپذیرد، از فرایند جذب و استخدام خارج میشوند.
🎯 برای شکار استعداد باید به چه نکاتی توجه کنید؟ ۱. درباره هدف بالقوه خود جستجو کنید شکار استعداد، یکی از مهمترین وظایف یک استخدامکنندهی خارجی یا مسئول جذب و استخدام است. انتظارات از این روش زیاد است. شما باید توانایی تحویل لیستی از متقاضیان مورد تأیید را به کارفرما داشته باشید و باید متخصصانی را شناسایی کنید که نهتنها ماهر، بلکه استثنایی هم باشند.
۲. شرکت خود را در معرض دید قرار دهید زمانی که داوطلبان میخواهند شغل خود را تغییر دهند، به سراغ شرکتی میروند که آن را میشناسند. برای جلب توجه آنها باید شرکت خود را بیشتر در معرض دید قرار دهید تا در صورت تماس با آنها، از قبل نام شما را شنیده باشند و تمایل بیشتری نشان دهند.
۳. ارتباط دوستانه برقرار کنید از دیدگاه متقاضی، اگر روند شکار استعداد با سرعت پیش نرود، غیرعادی است. باید یک رویکرد هوشمندانه در نظر بگیرید و با معرفی خود و شرکت شروع کنید و درباره شرکت و دستاوردهای اخیر آن صحبت کنید.
۴. پیگیری کنید هنگامی که متقاضی، پیشنهاد شما را رد میکند، تاسف خود را ابراز کرده و از او اجازه بگیرید تا برای فرصتهای دیگر با آنها در تماس باشید. شکار استعداد از این نظر نسبتا زمانبر اما در آینده سودآور است.
۵. بین اشتیاق و احترام تعادل برقرار کنید اگرچه اشتیاق ضروری است، اما فشارآوردن به متقاضی نیز میتواند نتیجهی برعکس دهد. احترامگذاشتن به یک داوطلب و اجازهدادن به او برای رد این پیشنهاد، از اهمیت زیادی برخوردار است. به یاد داشته باشید که در برخورد با هر فرد، شما نماینده فرهنگ شرکت هستید.
۶. دربارهی جایگاه شغلی مورد نظر اطلاعات داشتهباشید تا جایی که میتوانید، درباره نقشی که برای استخدام در نظر دارید آگاهی کسب کنید. بسیاری از استخدامکنندگان تنها روی الزامات مربوط به نقش تمرکز میکنند؛ اما این در حالی است که باید بتوانید متقاضیان بالقوه را برای شکار استعداد شناسایی کنید.
۷. همه موارد را در رزومهی داوطلب بررسی کنید یکی دیگر از نکات مهم درباره شکار استعداد که میتواند شما را از سردرگمی زیاد رها کند، اطمینان از درستبودن همه موارد در رزومه داوطلب است. گاهی داوطلبان، دربارهی مدتزمانی که در یک موقعیت بودهاند یا سایر جزئیات رزومه خود دروغ میگویند.
دانشمندان علوم اعصاب میگویند که برای تغییر مسیر یک مکالمه احساسی فقط ۲۰دقیقه مهلت دارید؛ بعد از این مدت، شما و طرف مقابل در یک الگوی عصبی گیر میکنید که تغییر مسیر گفتگو را فقط بعد از یک دوره جدایی، امکانپذیر میکند. قدری فاصله بگیرید و سپس، اگر باز هم تمایل داشتید، دوباره با طرف مقابل دیدار و گفتگو کنید.
آرتور، دانشجوی دوره تحصیلات تکمیلی و باهوش، اندیشنده و بهطور کلی دوستداشتنی است، برای همین وقتی که یکی از استادانش در پاسخ به پرسشی که او در یکی از سمینارها مطرح کرد، او را یک احمق تمامعیار نامید، درجا خشکش زد.
او میگوید: «صورتم به رنگِ قرمزِ شعلهور درآمد؛ و برای نخستینبار در زندگیام نتوانستم یک کلمه حرف بزنم یا حتی افکارم را در ذهنم منسجم کنم. انگار که مغزم یکباره و بهطور کامل از کار افتاد.»
ترزا که یک پرستار است نیز وقتیکه سرپرستار به دلیل یک اشتباه کوچک در برگه برنامهریزیِ زمانیاش سر او فریاد زد، واکنشی مشابه داشت.
ترزا میگوید: «من خطایم را انکار نکردم، اما آن اشتباه درباره زمانِ کاری من بود نه درباره یک بیمار. من به جز خودم به کسِ دیگری صدمه نزده بودم، اما شیوهای که او واکنش نشان داد مثل این بود که من وحشتناکترین، احمقترین و نادانترین فرد روی زمینم؛ و من نتوانستم در مقابل او واکنشی نشان بدهم. تمام کاری که کردم این بود که همانجا بیحرکت بایستم. مدام به خودم میگفتم که نباید گریه کنی. به تنها چیزی که فکر میکردم همین بود. اما بالاخره گریهام گرفت و بعد به دلیل گریه کردن از خودم عصبانی شدم.»
تحقیقات نشان میدهند درحالیکه شرم و احساس گناه برخی اوقات به هم مرتبط هستند، اما دو احساسِ بسیار متفاوتاند. در بهترین شرایط، احساس گناه یا وقوف به عمل اشتباه، میتواند منجر به تغییرات مثبت در رفتار افراد شود. اما شرم روشی برای درهمشکستنِ افراد است؛ تحقیقات نشان میدهند که شرم، تحقیر کردن و آزار جسمی و عاطفی با هم پیوندِ نزدیکی دارند.
یک تحقیق میگوید افرادی که احساس شرمنده شدن را تجربه کردهاند آن را به شکلِ احساسِ «آب شدن، استیصال، گیجی، دلبههمخوردگی، فلجی یا سرشار شدن از خشم» توصیف کردهاند. آنها احساس کرده بودند که خوار شدهاند، کسی به قلبشان چاقو زده یا ضربه محکمی به شکمشان وارد کرده است.
افراد در چنین موقعیتهایی معمولاً احساس میکنند که سرخ شدهاند و آرزو میکنند کهای کاش آب بشوند در زمین فرو بروند. مهم نیست که چند سال بگذرد، تجربههای آنها از آن موقعیت واضح و تازه میماند (کلین، ۱۹۹۱).
بیمارانی که در رابطه پزشک-بیمار تحقیر شده بودند، این حس را با اصطلاحاتی مثل، حسِ بیپناهی، برچسبخوردن، تحلیلرفتن، احساس ناکافی و ناتوان بودن یا خوار شدن توصیف میکردند.
یکی از واکنشهای رایج به احساس تحقیرشدن آن است که فرد میخواهد خودش را پنهان کند، در زمین فرو برود یا ناپدید بشود؛ و اغلب وقتی احساس شرمساری پیدا میکنیم، توانایی اقدام کردن را از دست میدهیم.
اگر تاکنون چنین چیزی برایتان رخ داده باشد پس این احساسات برایتان آشناست؛ و ممکن است حتی هنوز فکر میکنید که در آن موقع یا بعد از آن چه کاری میتوانستید بکنید تا از خودتان محافظت کنید.
بازگشت به گذشته و ترمیم کردنِ یک زخم قدیمی کار دشواری است، اما برخی اوقات میتوان آن را انجام داد. اما ایده بدی نیست که بدانید در چنین مواقعی چه استراتژیهایی میتوان به کار برد تا درصورتیکه چنین موقعیتی دوباره تکرار شد، برای آن آمادگی داشته باشید.
اینجا بر اساس پژوهشهای خودم به عنوان یک روانشناس ۷ پیشنهاد برایتان دارم:
۱. برای پاسخ دادن تأمل کنید چنین کاری در زمانی که مغزتان از ترس خشک شده و فقط میخواهید صحنه را ترک کنید و ناپدید شوید، ساده نیست. اما اگر بتوانید مغزتان را به فعالیت مجدد وادار کنید، میتوانید راههایی برای پاسخ دادن پیدا کنید.
مجبور نیستید عذرخواهی کنید؛ قصور خودتان را بپذیرید یا حمله متقابل انجام دهید، چون همه این موارد جواب معکوس میدهد و اوضاع را بدتر میکند. بِلا دیپائولو، روانشناس، پستی جالب درباره این موضوع دارد که در آن خطرات مقابله با فردی که شما را تحقیر کرده است، را چنین شرخ میدهد: «قربانیان خیلی راحت میتوانند به بدترین روشهای ممکن دوباره قربانی شوند ـ حتی وقتیکه حق کاملاً با آنها و شکایتهایشان بجا باشد.»
۲. موضوع را شخصی نکنید یا به خودتان نگیرید نخست، ذهنتان را از خودتان بردارید و در سکوت تلاش کنید دریابید که چه چیزی باعث شده که فرد مقابل شما را تا این حد تحقیر کند. تا هر وقت که خواستید به خودتان برای فهمیدن این موضوع وقت بدهید. حتی اگر نیاز دارید با دهان باز به طرف مقابل خیره شوید. این کار ممکن است شدت تحقیرهای طرف مقابل را بیشتر کند، اما این واکنش، بیشتر از هر واژهای میتواند به طرف مقابل نشان دهد که شما روحتان هم خبر ندارد چه شده و چرا او باید چنین واکنش سهمگینی نشان دهد.
برخی اوقات اشخاصی که شما را تحقیر میکنند این کار را هدفمند انجان نمیدهند و وقتیکه واکنش شما را میبینند، وحشتزده و عذرخواه میشوند، البته ممکن است نخواهند که شما این را بدانید (علتش هم ممکن است این باشد که از رفتار خودشان شرمنده هستند.)
اگر فکر میکنید که برای مثال، رئیستان نمیخواست شما را در مقابل تیم خجالتزده کند، شاید اگر در مکانی خصوصی خیلی ساده و مستقیم به او بگویید که کارش را نپسندیدهاید، مفید باشد.
میتوانید به او بگویید: «میتوانم چند دقیقه وقتتان را بگیرم؟» و بعد که ملاقات کردید به او چیزی شبیه این را بگویید: «میدانم که منظوری نداشتید، اما وقتی از من در مقابل دیگران انتقاد میکنید، من حس بدی پیدا میکنم. میخواهم انتقادهای شما را بشنونم. شما همیشه دیدگاه خوبی درباره مسائل دارد. اما واقعاً سپاسگزار خواهم بود اگر لطف کنید و این انتقادها را خصوصی به خودم بگویید.»
ممکن است از شما یک معذرتخواهی واقعی به عمل بیاید، اما به یاد داشته باشید که «هیچکسی دوست ندارد به او گفته شود که کار اشتباهی کرده است»، بنابراین حتی ممکن است در این شرایط غرهای بیشتری بشنوید و یکبار دیگر از شما انتقاد شود. این انتقادها را به خودتان نگیرید. اگر مطمئن هستید که رئیستان قصد نداشته در مقابل جمع شما را تحقیر کند، مطمئن باشید که توصیه شما را به گوش به گوش میگیرد.
اگر مطمئن شدهاید که فردی به عمد و قصد میخواسته شما را تحقیر و شرمنده کند، خیلی روشن و واضح باشید. یادتان باشد که اصلاً مهم نیست که خطای شما بوده یا نه، شما مستحق تحقیر شدن نیستید. مطمئن باشید که مسئولیت خطاهای خودتان را برعهده میگیرید، اما نپذیرید که خطا کردنتان به معنای این باشد که فردی بیارزش هستید و شخصِ دیگری میتواند شما را تحقیر کند.
محققان میگویند مهم است بدانیم که وقتی شخصی تلاش میکند شما نسبت به خودتان حسِ بدی پیدا کنید، عموماً به این دلیل است که خودش مشکل دارد نه به این دلیل که شما اشتباه وحشتناکی مرتکب شدهاید.
۳. از موقعیت خارج شوید دانشمندان علوم اعصاب میگویند که برای تغییر مسیر یک مکالمه احساسی فقط ۲۰دقیقه مهلت دارید؛ بعد از این مدت، شما و طرف مقابل در یک الگوی عصبی گیر میکنید که تغییر مسیر گفتگو را فقط بعد از یک دوره جدایی، امکانپذیر میکند.
قدری فاصله بگیرید و سپس، اگر باز هم تمایل داشتید، دوباره با طرف مقابل دیدار و گفتگو کنید. در بحبوحه بحث میتوانید از عباراتی نظیر اینکه «الان برای این بحث آمادگی لازم را ندارم» یا «متأسفم که ناراحت شدی» استفاده کنید یا خیلی ساده فقط سکوت کنید. فقط خیلی سریع مکان را ترک کنید.
۴. بفهمید انگیزه طرف مقابل چه بوده است خارج شدن از مکانی که در آن احساس خطر یا معذببودن میکنید، کمکتان میکند که به آنچه در جریان است فکر کنید. این روش ابزاری مفید است که به شما کمک میکند ترکشهای رفتار آنها به شما اصابت نکند. اینکار همچنین به شما کمک میکند تا رفتار آنها را به خودتان نگیرید و شخصیسازی نکنید، و نهایتاً با وضوح بیشتری به این نتیجه برسید که رفتار آنها نسبتی با شما ندارد، بلکه ناشی از مشکلات خودِ آنهاست.
ممکن است شما اصلاً ندانید که علتِ رفتار آنها چیست، اما اگر در ذهنتان جستجو کنید ممکن است به این نتیجه برسید که علتِ رفتار آنها یکی از کارهای اخیر شما بوده که از نظرتان بسیار ناچیز بوده است؛ اما باعث شده که آنها حسِ تحقیر شدن و شرمساری پیدا کنند؛ و حالا با اینکه شما آن کار را عمداً انجام ندادهاید، و رفتار آنها نیز تناسبی با آنچه شما انجام دادهاید، ندارد، آنها میخواهند تلافی و شما را وادار به عذرخواهی کنند.
یک احتمال دیگر آن است که آنها حس میکنند قدرتشان از جانبِ فرد یا افرادی تهدید شده است و حالا میخواهند با صدمه زدن به یک نفر، مثل شما، به آن فرد، یا حتی به خودِ شما، ثابت کنند که قدرتمند هستند. این مورد اغلب در روابط عاطفی رخ میدهد که در آن یک فرد قربانی آزار و خشونت جسمی و جنسی میشود. افرادی که حس میکنند شریک زندگیشان به آنها بها نمیدهد یا حس میکنند برای شریک زندگیشان جذاب نیستند، ممکن است رفتارهای خشنی از خود نشان دهند تا قدرتنمایی کنند؛ البته این به این معنی نیست که لزوماً از کار خود آگاه هستند.
۵. فکر نکنید تنها هستید دیپائولو مینویسد: «تردید دارم فردی باشد که هیچوقت در طول زندگی حسِ تحقیر شدن پیدا نکرده باشد.» او خوانندگان را تشویق میکند تا با سایر افرادی که تجربههای مشابه داشتهاند صحبت کنند و از شبکه حمایتی این افراد برای فائق آمدن بر حس حقارت استفاده کنند.
به یاد داشته باشید که افراد آزارگر این کارها را فقط در قبالِ شما انجام ندادهاند و احتمال اینکه تعداد بیشتری از افراد مانند شما قربانی رفتارهای خشن و ناپسند آنها شده باشند، وجود دارد. ممکن است برای برخی سخت باشد که درباره موقعیتهای آزاردهندهشان با دیگران صحبت کنند یا این موقعیتها را با دیگران به اشتراک بگذارند. اما برای آنکه رفتار این افراد را شخصی تلقی نکنید و به خودتان نگیرید، لازم است که بدانید شما قربانی رفتار این افراد بودهاید نه مقصر و عاملِ مشکلی که ایجاد شده است.
۶. در مورد تلافیجویی محتاط باشید برطبق تحقیقات، حسِ تحقیر شدن، تلفیقی از خشم و شرمندگی است، برای همین ممکن است انتقامجویی راه خوبی برای بازگرداندنِ عزتنفس به نظر برسد. اما، باز هم این خطر وجود دارد که فردی که دیگران را به منظور قدرتنمایی تحقیر میکند، با دیدنِ میلِ تلافیجوییتان نحستر شود و ضربه دیگری را به شما وارد کند.
بدانید که انتقام نگرفتن به معنای ضعیف بودنِ شما نیست. گاهی میشود با حمایت کردن از دیگرانی که در موقعیتِ مشابه شما قرار گرفتهاند، حسِ قدرت پیدا کرد. اما مهم است که از خودتان، صرفاً به این دلیل که آماده برخورد کردن با شخصی که به شما آسیب زده نبودهاید، انتقاد نکنید.
۷. راهی برای عبور کردن از مسئله پیدا کنید ممکن است نتوانید مستقیم به حمله این افراد واکنش نشان دهید، اما همین که به او اجازه ندهید به اثرگذاری بر شما ادامه دهد، خود نوعی انتقام است. شما کسی که آنها میخواهند باشید، یا کسی که آنها میانگارند هستید، نیستید. شما قدرت و ظرفیت دارید که بدونِ آنها هم یک زندگی کامل داشته باشید؛ این یعنی میتوانید یک رابطه ناسالم، یک شغل با آدمهای آزادهنده یا یک سوپروایزر آزاردهنده را عوض کنید یا خیلی ساده دیگر هیچکاری با کسی که شما را آزار میدهد، نداشته باشید.
آرتور خوششانس بود. استادی که جلوی همه او را تحقیر کرده بود، مرد خوبی بود و وقتی واکنشِ آرتور را دید، جلوی همه کلاس از او عذرخواهی کرد.
اما این چیزی نیست که همیشه رخ دهد. ازآنجایی که فرد تحقیرکننده اغلب بر فرد تحقیرشونده قدرت دارد، ممکن است، فردی که تحقیر میشود هرگز نتواند به این حس قطعی برسد که همه چیز بین او و فرد تحقیرکننده حل شده است. رئیسِ ترزا را همه به عنوان فردی میشناختند که خشمش را سر دیگران خالی میکند. ترزا مجبور بود که از حمایت همکارانش برای حل این مسئله کم بگیرد.
ترزا میگوید: «ما همگی با هم متحد شدیم و با بازخوردهای مثبتی که به هم میدهیم در مقابل این آدم میایستیم. این بهترین کاری است که میتوانیم انجام بدهیم.»
کار واقعیای که در این موارد باید انجام دهید آن است که اجازه ندهید آن فرد به عزت نفستان آسیب بزند. حمایت گرفتن از دیگران، مثل همکاران، دوستان، معلمان و مربیان بسیار ضروری است.
همچنین نوشتن درباره چیزهایی که رخ داده است میتواند کمککننده باشد. البته اگر دوباره خواندن آنچه رخ داده است، حالتان را بدتر میکند، میتوانید ننویسید. اما بعضی اوقات نوشتن درباره چیزی که رخ داده است میتواند به شما کمک کند که آن چیز را از سرتان بیرون کنید؛ و بعضی اوقات میتوانید از همین نوشتهها استفاده کنید و صدایتان را به گوش بقیه برسانید.
7 Ways to Respond When Someone Shames You منبع: Psychology Today ترجمه: سایت فرادید
برای مشاهده لیست همه ی پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد کلیک فرمایید.
تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.
نه شنیدن به ویژه در روابط صمیمی، حس طرد شدن به ما می دهد این حس که تو به اندازه کافی خوب و دوست داشتنی نیستی
تا به حال به نه شنیدن و علل آن اندیشیده اید ؟ آخرین باری که کسی پاسخ نه به درخواست شما داده را به خاطر دارید؟
حسی را که به شما دست داد چه ؟ به نظرتان نه شنیدن اصلا فایده ای هم می تواند داشته باشد؟
شاید برایتان جالب باشد بگویم به همان اندازه که مهارت جرأتمندی و نه گفتن اهمیت بسیاری در زندگی ما انسان ها دارد توانایی نه شنیدن هم اهمیت زیادی دارد.
بعضی افراد هستند که نه شنیدن آن ها را برآشفته و عصبانی می کند به گونه ای که حتی به طرف مقابل توهین می کنند یا از او کینه به دل می گیرند و تا سال های سال آن پاسخ نه را فراموش نمی کنند.
اول اجازه دهید ببینیم در چه موقعیت هایی ممکن است نه بشنویم:
روابط عاطفی ما از اوایل کودکی در معرض نه شنیدن از کسانی هستیم که رابطه ی عاطفی با آن ها داریم. از کسی که درخواست دوستی ما را در کودکی رد می کند تا کسی که به درخواست ازدواج ما در جوانی نه می گوید.
روابط خانوادگی و فامیلی این روابط مهد پاسخ های نه هستند. احتمالاً همگی ما انسان ها اولین پاسخ های نه را از والدین ، اعضای خانواده و فامیل شنیده ایم در پاسخ به درخواست نیازهای اولیه گرفته تا مساعدت در شرایط بحرانی زندگی.
روابط کاری زمانی که انسان ها به سن ورود به دنیای کسب و کار می رسند مسیر جدیدی رو به رویشان گشوده می شود که ممکن است پر از پاسخ نه باشد و این “نه” ها می تواند به درخواست کار در محل های کار باشد یا درخواست مرخصی یا اضافه حقوق و یا تغییر موقعیت شغلی در محل کار.
روابط اجتماعی همه ما مدام در معرض تعاملات اجتماعی قرار داریم و هر چه میزان این تعاملات بیشتر باشد احتمال شنیدن پاسخ نه نیز بیشتر می شود از صف نانوایی گرفته تا درخواست کمک موقع سوانح. چرا نه می شنویم؟
تفکرات ما با شخص مقابل همسو نیست: در اغلب موارد می تواند در محیط های کاری اتفاق بیفتد به ویژه در مورد درخواست کار و به این معناست که توانمندی های ما با آن چه محیط کار می خواهد همخوانی ندارد.
درخواست ما غیرمنطقی است: گاهی درخواستی که ما ازدیگران داریم اصلا با منطق سازگار نیست برای مثال اینکه هر روز از خواهر خود بخواهیم مراقب فرزند ما باشد تا ما در منزل خود استراحت کنیم یا اینکه به همسایه ی خود بگوییم در منزل خود راه نرود تا صدای قدمهایش را در طبقه پایین نشنویم.
قبول درخواست ما ممکن است به دیگران آسیب برساند: در این جا مثال جالبی به ذهنم می رسد روزی کودکی در مهد گریه می کرده وقتی علتش را جویا می شوند می گوید دوستم اجازه نمی دهد او را بزنم!. شرایط همیشه به این میزان روشن و ساده نیست ولی گاهی اوقات قبول درخواست ما عواقب ناخوشایندی برای طرف مقابل به دنبال دارد.
درخواست ما با منافع دیگران در تضاد است: تصور کنید من از دوستی درخواست دارم مرا با نفر سومی آشنا کند جهت برقراری ارتباط کاری ولی او مدام این کار را به تأخیر می اندازد. احتمال اینکه با این کار منافع خودش در ارتباط با آن شخص به خطر بیفتد وجود دارد.
پذیرش درخواست ما باب میل طرف مقابل نیست: گاهی هیچ کدام از موارد بالا در مورد ما صدق نمی کند ولی به هر دلیلی طرف مقابل ما دوست ندارد درخواستمان را قبول کند.
حال می خواهم به راهکارهایی بپردازم که توانایی نه شنیدن در شما را تقویت کند:
پاسخ نه را حق بدیهی دیگران بدانید: افراد میتوانند دیدگاههای متفاوتی داشته باشند؛ خانوادهتان، همکارتان و دوستانتان حق این را دارند که به درخواست شما نه بگویند و این موضوع ارتباطی با ارزشمندی شما ندارد. از سویی باید به این فکر کنید که آیا واقعاً مسئلهای که بر آن پافشاری میکنید، اهمیت زیادی دارد؟ چه پیامی پشت جواب منفی که به شما داده شده، نهفته است؟ آیا پیام این است که شما در مسیر اشتباهی هستید؟ آیا مسئله این است که شما درک درستی از موقعیت ندارید؟ رسیدن به پاسخ این سوالات میتواند در بلوغ و رشد شخصیتتان تاثیر زیادی داشته باشد و شما را در سطح بالاتری قرار دهد.
پاسخ نه را شکست تلقی نکنید: شکست ، بیشتر به معنای نرسیدن به اهداف و ناکامی است درحالی که نه شنیدن بخشی از مسیر دستیابی به اهداف است. پس باید طرز فکرتان را در این خصوص تغییر دهید.
نه شنیدن را فرصتی برای تغییر استراتژی ببینید: ممکن است شما دارای یک کسبوکاری باشید که در تماسهای تلفنی بازاریابی بیش از حد طبیعی پاسخ نه از مشتری میشنوید. در این حالت شما فرصت این را دارید که استراتژی خود را برای کلماتی که به کار میبرید و یا خدماتی که ارائه میدهید تغییر دهید. گاهی اوقات نیز پاسخ نه شنیدن میتواند منجر به این شود که شما روش خود را تغییر دهید. با بررسی خدمات خود و پیشنهادهایی که ارائه میدهید متوجه میشوید که چرا پاسخ نه دریافت میکنید.
نه شنیدن را فرصتی برای شناخت نقاط ضعف خود تلقی کنید: زمانی که شما بارها و بارها برای درخواستی واحد ، پاسخ نه می شنوید بهتر است برگردید و به خودتان و درخواستتان دقیقتر نگاه کنید شاید مساله ای در شما و یا درخواست شما وجود دارد و اصرار شما در شنیدن پاسخ مثبت به دلیل لجاجت شماست.
نه شنیدن را روشی برای افزایش خلاقیت خود در نظر بگیرید: زمانی که شما از یک روش خاص به جواب نرسید میتوانید برای رسیدن به هدفتان راههای مختلف را امتحان کنید و خلاقیت خود را به کار بیندازید. بسیاری از نوآوریها بعد از شکستهای پی در پی به وقوع پیوستهاند. البته این موضوع در سطح دیگری نیز قابل بررسی است. به طور مثال اگر شخص نزدیک به شما حرفهایتان را نمیپذیرد، میتوانید از راههای دیگر و با خلاقیت و کسب مهارت او را متوجه نقطه نظر خود بکنید.
پاسخ نه را در اصطلاح ” به خود نگیرید“: اکثر داستانهای جذاب معمولا با یک نه شروع میشوند، البته بدترین خاطرات نیز همینطور. گاهی لازم است تا ما پاسخ نه بشنویم تا توانمندی ها و استعدادهایمان شکوفا شود . حتما شنیده اید که محرومیت ها باعث شکوفایی استعداد انسان هاست و پاسخ نه آغازی است برای محرومیت ها و بستگی دارد نگرش شما چگونه باشد.
بر ترس خود از نه شنیدن فائق بیایید: ترس میتواند ما را مجبور به اجتناب از موقعیتهای مختلف کند. درست است که اجتناب میتواند ما را از رنجهای احتمالی مصون نگه دارد اما ما نباید فراموش کنیم که این اجتناب به معنی از دسترفتن فرصتهای مختلف نیز هست. ما برای ادامه زندگی و بقای خود نیازمند رابطههای مختلف هستیم. از رابطههای کاری و تحصیلی گرفته تا رابطههای نزدیکتر و صمیمیتر. نه شنیدن به ویژه در روابط صمیمی، حس طرد شدن به ما می دهد این حس که تو به اندازه کافی خوب و دوست داشتنی نیستی.در واقع این مکالمات درونی خودویرانگرند که نه شنیدن را تا این حد برای ما سخت میکنند.
هنگامی که ما از دیگران نه میشنویم به عوامل خارجی تاثیرگذار بر آن نه نمیاندیشیم و فوراً آن نه را به بیارزشی خود ربط میدهیم اما باید بدانیم که دیگران به دلایل زیادی ممکن است به ما نه بگویند و لزوماً قصدی برای تحقیر و بیتوجهی به ما را ندارند.
برای مثال ممکن است که یک دوست دعوت ما به یک شام را رد کند، این رد کردن میتواند دلایل زیادی از جمله مشغلهها و درگیریهای شخصی وی داشته باشد و لزوماً به بیارزشی و یا دوستداشتنی نبودن ما ربطی ندارد.
اجازه ندهید که تصویر ایده آلی که از دیگران دارید شما را سرخورده کند. ما معمولاً با نگاهی تند و انتقادی به خود مینگریم اما تصویر ایده آلی از دیگران را در ذهن داریم. اما ما باید بدانیم که دیگران نیز مانند ما خلأها و مشکلات و نقصهای خود را دارند و ما نباید اجازه دهیم که نه شنیدن از آنها ما را سرخورده کند.
در واقع مهمترین اصل در این باره این است که ما تصویر واقعبینانهای از دیگران را در ذهن داشته باشیم و بدانیم که آنها نیز مثل ما پر از تاریکیها و ضعفهای مختلفاند.
از سویی دیگر زمانی که ما بدانیم کسانی که به ما نه می گویند، خودشان نیز پر از ضعف و خلأ هستند می توانیم کمی مهربانانهتر با خود برخورد کنیم و از خود تخریبی و خودسرزنش گری دست برداریم.
🔸یکی از سوالات کلیدی برای غلبه بر حواسپرتی، به دست آوردن دوباره تمرکز، و کار هوشمندانهتر در طور روز، این است که چطور از ذهن خود در حرفهمان استفاده میکنیم.
🔸بخشی از مشکل ما، بمباران ما با اطلاعات مختلف در طول روز است. نوشتهها، تصاویر متحرک، موسیقی، و داده های مصرفی مردم در زمان حاضر، نسبت به ۲۰ یا ۳۰ سال گذشته به طرز وحشتناکی افزایش یافته است. گرچه اطلاعات به طور کلی مفید است، اما هر کدام از ما به فضایی شخصی برای فکر کردن نیاز داریم. زیرا تفکر بر روی چیزهای مفید، بیش از آنکه مرهون تمرکز باشد، به این بستگی دارد که چگونه مانع از ورود چیزهای غیرمفید به دایره تمرکز خود میشوید.
🔸این مهارت جادویی که برای فکر کردن شفاف در دنیای انباشته از اطلاعات، ضروری است، چه نام دارد؟ قابلیت گفتنِ نه. با در نظر گرفتن اینکه انرژی و وقت ما محدود است، مسلط شدن به توانایی “نه گفتن” به چیزهایی که به سمتتان می آیند، باعث حداکثر شدن این منابع با ارزش میشود تا آنها را به فعالیتهایی اختصاص دهید که شما را جلو میاندازند.
◀️ به قدرت “نه” مثبتتر فکر کنید، زیرا میتواند زندگی شما را عاقلانهتر کند، وقت آزاد بیشتر در اختیارتان قرار دهد و انرژی شما را به مقاصد واقعا مهم اختصاص دهد.
✍منبع: forbes
ما در این سایت پرسشنامه های استاندارد (دارای روایی، پایایی، روش دقیق نمره گذاری ، منبع داخل و پایان متن ) ارائه می کنیم و همچنین تحلیل آماری کمی و کیفی رابا قیمت بسیار مناسب و کیفیت عالی و تجربه بیش از 17 سال انجام می دهیم. برای تماس به ما به شماره 09143444846 در شبکه های اجتماعی پیام بفرستید. ایمیلabazizi1392@gmail.com
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به لنسرسرا و محفوظ است.
این سایت دارای مجوز می باشد