بایگانی ماهیانه: سپتامبر 2022

پایان نامه

۵ اشتباه در سیاست سازمانی!

🔸در علم مدیریت بارها اشاره شده است که سیاست‌ورزی در سازمان‌ها ناگزیر است، و نمی‌توان سازمانی را یافت که مدیران و کارکنان آن، درگیر بازی قدرت نشوند. اصطلاح سیاست‌ورزی سازمانی در توصیف ارتباط‌های سازمانی بسیار رایج است. البته اساس مهارت سیاسی شامل مذاکره، نفوذ، و متقاعد سازی است، و آن را نباید لزوما با “از پشت خنجر زدن” و “زیرآبی رفتن” یکی گرفت.

🔸جرالد فریس، استاد مدیریت و روانشناسی دانشگاه فلوریدا در مصاحبه با سی مدیرعامل، ۵ نشانه را ذکر کرده است که نشان دهنده مهارت پایین سیاسی است:

1⃣ پرت بودن:

پرت بودن یعنی خبر نداشتن از تعامل و رفتارهای دیگران و همچنین برداشت بقیه از رفتار خودتان، و آگاه نبودن از گروه‌بندی‌ها و بلوک‌های ذینفع. اگر از بده بستان های سازمان خبر ندارید، مهارت سیاسی شما تعریفی ندارد.

2⃣ تمرکز بیش از اندازه بر نتیجه:

اگر فقط به دستاورد و نتیجه پایانی فکر می‌کنید، بدون آنکه چگونگی رسیدن به آن را در نظر داشته باشید، یک جای کار می‌لنگد. افراد با میل توفیق‌طلبی بالا که فقط به نتیجه می‌پردازند، بدون آنکه دیگران را در نظر داشته باشند، باید مهارت سیاسی خود را بالا ببرند.

3⃣ خود را خوب نشان دادن:

دیگران باید شما را باورپذیر بدانند، باید نشان بدهید خودتان هستید و کارتان نمایشی نیست؛ در خودشیرینی هم احتیاط کنید.

4⃣ سیاست‌گریزی و انزوا:

مهارت سیاسی در خلا روی نمی‌دهد، بلکه باید با دیگران در ارتباط بود. اگر از قلعه خودتان بیرون نمی‌آیید و عافیت‌جویی می‌کنید، توفیقی نخواهید داشت. سیاست‌گریزی باعث انزوای بیشتر می‌شود.

5⃣ میل بیش از اندازه به محبوب ماندن:

چهره خوب نشان دادن شرط سیاست است، ولی اگر “دوست داشته شدن” به هدف اصلی بدل شود، یعنی باید رویکرد خودتان را تغییر دهید.

✍منبع: business insider

💢چرا چیزهایی که قرار است زمان بخرند، معمولا وقت را تلف می‌کنند؟

■اتومبیل بدون تردید در قیاس با پیاده‌روی یا کالسکه‌سواری، به لحاظ کارایی یک گام بلند رو به جلو به حساب می‌آمد. به جای سلانه سلانه پیاده رفتن با سرعت ۶.۵ کیلومتر در ساعت، امروزه می‌توانید به راحتی و بدون هیچ زحمتی با سرعت ۱۶۰ کیلومتر در ساعت، در اتوبان(کشور آلمان) حرکت کنید. حتی با در نظر گرفتن چراغ قرمزهایی که سر راه ظاهر می‌شوند، فکر می‌کنید میانگین سرعت اتومبیل‌تان چقدر است؟

□محاسبه را چگونه انجام دادید؟ از قرار معلوم کل کیلومترها سالانه رانندگی‌تان را بر تعداد ساعات راندن در جاده‌ها تقسیم کرده‌اید. اما این محاسبات اشتباه است. چند عامل دیگر را هم باید مدنظر قرار داد:

۱. ساعاتی که باید کار کنید تا این ماشین را بخرید.
۲. ساعاتی که باید کار کنید تا پول بیمه، نگهداری، بنزین و قبض جریمه پارک ممنوع را پرداخت کنید.
۳. زمانی که برای رفتن به سر کار و انجام موارد الف و ب صرف می‌کنید که این شامل گیر کردن در ترافیک هم می‌شود.

●ایوان ایلیچ چنین محاسبه‌ای را برای تمام‌خودروها در آمریکا انجام داد. نتیجه؟ یک اتومبیل آمریکایی میانگین سرعتی معادل ۶ کیلومتر در ساعت دارد. به عبارت دیگر همان سرعت پیاده روی. ایلیچ این را اثر معکوس نامید.

○عبارت اثر معکوس به این حقیقت اشاره دارد که شاید بسیاری از تکنولوژی‌ها در نگاه اول زمان و پول زیادی را برای ما پس انداز می‌کنند، ولی اگر تمام هزینه‌ها را بررسی کنید، این پس اندازها دود شده و به هوا می‌رود.

■اثر معکوس یک تله‌ی تصمیم‌گیری است و بهتر است از آن فاصله بگیرید. آن زمانی را که دوربین‌های دیجیتال وارد بازار شده بودند یادتان می‌آید؟ راحت شدیم. حداقل آن موقع چنین حسی داشتیم. دیگر نیازی به نگاتیوهای گران قیمت نبود، نیازی نبود صبر کنیم تا ظاهر شود و دیگر خبری از عکس‌های بی‌کیفیت نبود. اما اگر بازنگری کنیم معلوم می‌شود که نمونه بارز اثر معکوس است.

●امروزه با کوهی از عکس‌ها و ویدئوها مواجه‌ایم که ۹۹٪ آن‌ها زائد هستند، زمانی برای مرتب کردن آنها نداریم و مجبوریم همه آن‌ها را در درآمدهای پشتیبان و حافظه ابری ذخیره کنیم؛ محیط‌هایی که توسط شرکت‌های بزرگ اینترنتی قابل مشاهده و استخراج هستند.

○نتیجه نهایی: تکنولوژی که معمولا پدیده‌ای نویدبخش قلمداد می‌شود، اغلب اثر معکوس روی کیفیت زندگی‌تان دارد. یک قانون اصلی زندگی خوب به این شرح است: اگر چیزی واقعا به شما کمک نمی‌کند، بدون آن هم به مشکل نخواهید خورد. این نکته درباره تکنولوژی، به طور مضاعف صدق می‌کند. دفعه بعد به جای اینکه سراغ نزدیک‌ترین گجت بروید، سعی کنید مغزتان را به کار بیندازید.

✍ کتاب هنر خوب زندگی کردن، رولف دوبلی