تربیت فرزندان

كتاب والدين سمي: والدین سلطه‌جو، چرا نمی‌گذارند مستقل شوم!

كتاب والدين سمي: والدین سلطه‌جو، چرا نمی‌گذارند مستقل شوم!

در اينجا اجازه بدهيد به گفتگويي تخيلي بين فردي بزرگسال و والدين سلطه‌جويش توجه كنيم.

با اينكه در واقعيت كمتر چنين گفتگويي صورت مي‌گيرد.
اگر رخ بدهد مي‌تواند بدينگونه باشد:

فرزند: چرا با من اينطوري رفتار ميكني؟

چرا من هر كاري مي‌كنم به نظرت غلط مي‌آيد؟

چرا با من مثل بچه‌ها رفتار مي‌كني؟

براي پدرم چه فرقي مي‌كند كه من حتما دكتر شوم؟

به شما چه ربطي دارد كه من با چه كسي ازدواج مي‌كنم؟
كي مي‌خواهيد اجازه بدهيد من براي خودم زندگي كنم؟

چرا هر تصميمي كه براي زندگي‌ام مي‌گيرم خيال مي‌كنيد خواستم با شما مقابله كنم؟
مادر سلطه‌جو: تو نمي‌تواني درك كني كه من چه رنجي مي‌كشم وقتي از من فاصله مي‌گيري.

من نياز دارم كه تو به من نياز داشته باشي.

اين باعث مي‌شود كه هميشه بخواهي كنار من بماني.

من می‌ترسم تو را از دست بدهم.

تو همه زندگي من هستي.

مي‌ترسم مبادا در تصميمات زندگي‌ات اشتباه كني.

اگر آسيبي به تو برسد قلب من هزار پاره مي‌شود.

من تو را طوري بزرگ كردم كه تصور كني بدون مشورت با من نمي‌تواني تصميم بگيري.

من ترجيح مي‌دهم بميرم ولي تو در تصميماتت اشتباه نكني.

من نگران تصميمات غلط توهستم.

مي‌خواهم تو هميشه به من وابسته باشي.

در اين صورت از من دور نخواهي شد.

ادعاي مرسوم والدين سلطه‌جو:
“من هرچه مي‌گويم به صلاح خودت است”

☑️ كنترل و هدايت اگر در شرايطي لازم و ضروري باشد به خودي خود بد نيست.

مادري كه فرزند دو ساله خود را كنترل مي‌كند كه وارد خيابان نشود،

به كودكش لطف مي‌كند و ما اين مادر را محتاط مي‌ناميم، نه‌ سلطه‌جو.
رفتار او در جهت تأمين سلامت كودك است كه مبتني بر اصول واقعي است.

اين امر زماني كنترل ناميده مي‌شود كه ده سال بعد هم زماني كه فرزند قوه تشخيص و توان عبور از خيابان را دارد،

هنوز مادر بخواهد دستش را بگيرد و او را از خيابان رد كند.

اين قبيل بچه‌ها كه از ابتدا به انجام وظايف و مسئوليت‌هاي مناسب سن و موقعيت‌شان تشویق نشده‌اند،

اشتباه را تجربه نكرده‌اند و از خطر كردن مي‌ترسند،

اغلب بعدها به بزرگسالاني بي‌كفايت و با اعتماد به نفس پايين تبديل مي‌شوند كه از شكست مي‌ترسند.

آنها معمولا به پختگي لازم نمي‌رسند

و در نوجواني احساس مي‌كنند كه بدون وجود والدين‌شان كاري از دست‌شان برنمي‌آيد

و اين نهايت خواسته پدر و مادرشان است كه فرزندشان به آنها وابسته باشد،

بنابراين از اين شرايط براي كنترل، تاخت و تاز و گاه به بازي گرفتن آنها استفاده مي‌كنند.

اين دسته از والدين به شدت مي‌ترسند كه فرزندانشان بزرگ شوند و خانه را ترك كنند.

مشكل در اينجاست كه بسياري از والدين سلطه‌جو اگر حس كنند كه فرزندانشان ديگر به آنها نياز ندارند،

احساس پوچي و طرد شدن مي‌كنند.

آنها براي اينكه هيچگاه كنترل فرزندان‌شان را از دست ندهند، بر دخالت‌هاي‌شان نقاب نگراني مي‌زنند.

يعني اظهار مي‌دارند كه قصد كنترل ندارند و تنها نگران فرزندان‌شان هستند.

عباراتي نظير
“من اين كار را فقط براي خاطر خودت مي‌كنم”
يا “فقط چون دوستت دارم اين كار را مي‌کنم”

در اصل همه يک مفهوم را مي‌رساند و آن اين است كه؛
“من سعي مي‌كنم تو را كنترل كنم چون می‌ترسم تو را از دست بدهم و احساس ضعف و پوچي كنم.

به همين دليل سعي كرده‌ام تو را جوري بار بياورم كه وابسته و ترسو باشي و هميشه احساس كني به من نياز داري”

برگرفته از كتاب والدين سمي

پرسشنامه استاندارد

مطالب مرتبط

از همین حالا شروع کنید! فردا هیچ وقت نمی آید!ژانویه 31, 2022

۶ دروغی که نباید به خودتان بگویید!ژانویه 31, 2022

تفاوت های مدیریت در کشورهای پیشرفته ؛ با کشورهای در حال…ژانویه 30, 2022

معنی ذهن در روانشناسی چیست؟ فلسفه ذهن چیست؟ژانویه 26, 2022

۶ کاری که آی کیوی شما را پایین می‌آورد! چه کار کنیم بهره…ژانویه 26, 2022

تفکر سبدی! برای موقعیتی که از جواب صحیح مطمئن نیستیژانویه 24, 2022

نرم افزار های کمی: SPSS- PLS – Amos

نرم افزار کیفی: Maxquda

مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.

تعیین حجم نمونه با:Spss samplepower

روش های تماس:

Mobile :  09143444846  واتساپ – تلگرام

Telegram: @abazizi

وبلاگ ما

برای تحلیل داده های آماری با کیفیت بالا و قیمت مناسب همین جا  کلیک

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *