بایگانی برچسب: s

پایان نامه

70 نکته مهم : خلاصه کل کتاب های روانشناسی

اگر کل کتاب های روانشناسی را بخوانید به این ۷۰ نکته می رسید

1- روز تولد دیگران را به خاطر داشته باش.
2- حداقل سالی یکبار طلوع آفتاب را تماشا کن.
3- برای فردایت برنامه ریزی کن.
4- از عبارت«متشکرم»زیاد استفاده کن.
5- بدان در چه وقت باید سکوت کنی.
6- زیر دوش آب برای خودت آواز بخوان.
7- احمقانه رفتار مکن.
8- برای هر مناسبت کوچکی جشن بگیر.
9- اجناسی که بچه ها می فروشند را بخر.
10- همیشه در حال آموختن باش.
11-آنچه می دانی به دیگران بیاموز.
12- روز تولدت یک درخت بکار.
13- دوستان جدید پیدا کن اما قدیمیها را از یاد مبر.
14- از مکانهای مختلف عکس بگیر.
15- راز دار باش.
16- فرصت لذت بردن از خوشی هایت را به بعد موکول نکن.
17- به دیگران متکی نباش.
18- هیچ وقت در مورد رژیم غذاییت با کسی صحبت نکن.
19- اشتباه هایت را بپذیر.
20- بدان که تمام اخباری که می شنوی درست نیست.
21- بعد از تنبیه بچه هایت , آنها را در آغوش بگیر و نوازش کن.
22- گاهی برای خودت سوت بزن.
23- شجاع باش , حتی اگر نیستی وانمود کن که هستی , هیچکس نمی تواند تفاوت بین این دو را تشخیص دهد.
24- هیچوقت سالگرد ازدواجت را فراموش نکن.
25- به کسی کنایه نزن.
26- از بین کتاب هایت آنهایی را امانت بده که بازگشتشان برایت مهم نباشد.
27- به بچه هایت بگو که آنها فوق العاده اند.
28- سحر خیز باش
29- سعی کن همیشه خیلی هوشیار باشی , شانس گاهی اوقات خیلی آرام در می زند.
30- همیشه ساعتت را پنج دقیقه جلو بکش.
31-کسی را که امیدوار است هیچگاه نا امید نکن شاید تنها داروی او باشد
32-وقتی با بچه ها بازی می کنی سعی کن آنها برنده شوند
33-هیچگاه در دستگاه پیغام گیر تلفن پیام بی معنی و نامفهوم نگذار
34-وقت شناس باش
35-از افراد ناشایست دوری کن
36-در پول دادن به بچه هایت خسیس نباش
37-اصالت داشته باش
38-هیچ وقت به رقیبت اعتماد نکن
39-از حدی که لازم است مهربانتر باش
40-وقتی عصبانی هستی به هیچ کاری دست نزن
41-بهترین دوست همسرت باش
42-تا وقتی شغل بهتری پیدا نکرده ایی شغل فعلیت را از دست مده
43-سعی کن مفید ترین و با احساس ترین آدم روی زمین باشی
44-از کسی کینه به دل نگیر
45-برای تمام موجودات زنده ارزش قائل شو
46-شکست را به راحتی بپذیر.
47- وقتی پیروز شدی فخر فروشی نکن.
48- خودت را در گیر مسائل بی اهمیت نکن.
49- هرگز به کسی نگو که خسته و افسرده به نظر می آید.
50- همیشه به قولت وفادار باش.
51- تا می توانی جدایی ها را به وصل تبدیل کن.
52- عادت کن که همیشه حتی زمانی که ناراحت هستی خودت را سرحال نشان دهی.
53- زندگی را سخت نگیر.
54- هیچ وقت قمار بازی نکن.
55- وقتی با کار سختی روبرو شدی به خودت تلقین کن که شکست غیر ممکن است.
56- از وسایلت به خوبی محافظت کن.
57- انتظار نداشته باش که پول برایت خوشبختی بیاورد.
58- برای تغییر دادن دیگران بیش از این تلاش نکن.
59- همیشه خوش ظاهر و شیک پوش باش.
60- پلها را از بین نبر شاید مجبور شوی بار دیگر از رودخانه عبور کنی.
61- خودت را دست کم نگیر.
62- متواضع و فروتن باش.
63- گاهی فراموش کن.
64- قدرت بخشندگی را از یاد مبر.
65- نسبت به مردمی که به تو می گویند خیلی صادق و بی ریا هستی محتاط باش.
66- دوستی های قدیم را دوباره تازه کن.
67- سعی کن زندگی همواره برایت پیام داشته باشد.
68- کتاب مورد علاقه ات را برای بار دوم بخوان.
69- طوری زندگی کن که روی سنگ قبرت بنویسند: شخصی که از هیچ چیز در ز‌ندگیش پشیمان نبود .
70-بدان در چه وقت باید سکوت کنی …

برای مشاهده لیست همه ی  پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد  کلیک فرمایید.

تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.

نرم افزار های کمی: SPSS- PLS – Amos

نرم افزار کیفی: Maxquda

تعیین حجم نمونه با:Spss samplepower

روش های تماس:

Mobile :  09143444846  واتساپ – تلگرام

Telegram: @abazizi

وبلاگ ما

پرسشنامه استاندارد

۱۴ روش برای درمان معده‌ درد در منزل

۱۴ روش برای درمان معده‌ درد در منزل

معده درد یکی از مشکلاتی است که هر فردی در طول زندگی حداقل یک بار آن را تجربه کرده است، مشکلات گوارشی و درد معده یا سوزش معده یا ترش کردن و… با استفاده از برخی روش های خانگی قابل درمان است.

برترین‌ها: معده درد یکی از مشکلاتی است که هر فردی در طول زندگی حداقل یک بار آن را تجربه کرده است، مشکلات گوارشی و درد معده یا سوزش معده یا ترش کردن و… با استفاده از برخی روش های خانگی قابل درمان است.

۱۴ راه اثبات شده برای از بین بردن معده درد ، دل درد و اسپاسم

تقریبا هر کسی دل درد رو حداقل یکبار تجربه کرده و برای بعضی از ادمها دل درد چیزی است که زیاد اتفاق می افتد. اگر شما دل درد دارید احتمالا دلتون میخواد که هر چه سریعتر از شرش خلاص بشید. حتی دل دردهای کوچک هم ازار دهنده هستند و میتوانند تمرکز کردن شما را دچار مشکل کنند، اینکه از شر دل درد خلاص بشید کار سختی نیست. با چند تا راهکار در خانه میتوان این کار را انجام داد به خواندن این بخش از سلامت نمناک ادامه بدهید تا یاد بگیرید که چگونه میتوان این کار را انجام داد.

14 روش برای درمان معده‌ درد در منزل

علت درد معده

مشکلات شکمی خیلی مرسوم هستند پس دل درد شما میتونه ناشی از چند تا دلیل مختلف باشد. اینجا تعدادی از دلایل مرسوم هر نوع دل دردی بیان شده؛ ورم معده، اسید معده، عدم تحمل لاکتوز و استرس.

ورم معده:

که میتونه ناشی از هر چیزی باشه،که شامل مسمومیت های باکتریایی،استفاده از داروهای مشخص، سن و سال،تنباکو و یا استفاده از الکل باشه. ورم معده میتونه باعث ایجاد درد در قسمت های بالایی شکم باشد.و حس پر بودن در شکم.

اسید معده:

به عنوان بیماری معده و رودوی هم شناخته میشود، موقعی اتفاق میافتد که اسید معده به مری برمیگرده.که باعث درد یا احساس سوزش توی شکم و پشت قفسه سینه میشود، همچنین خوردن غذاهای چرب و تند هم تاثیر گذار هستند.

عدم تحمل لاکتوز :

تا حالا این حس درد بعد از نوشیدن یه لیوان شیر یا خوردن پنیر داشتین؟ افرادی با این خصوصیت چیزهایی را که لاکتوز داره نمیتوانند هضم کنند ودل درد میگیرند، استرس و فشارهای روانی میتونه باعث اسپاسم های فیزیکی هم باشه.

آیا شما باید دل دردتون رو توی خونه معالجه کنید؟؟

اکثر مواقع دردهای شکمی مسئله مهمی نیستند که شما میتونید در ابتدا اون رو در خانه و بدون مشورت با دکترتون انجام دهید گر چه شما باید در صورت دیدن این نوع علائم شکم درد خیلی سریع با دکترتون تماس بگیرید:

دردی که در عرض چند ساعت بهتر نمیشد دردی که خیلی شدید و حالت بیمارگونه داره.یا بالا اوردن مداوم در طول یکی دو روز. و بزاق خونی یا سیاه طوری داشته باشید، اگر شما این نشانه ها را ندارید میتوانید درمان خودتون رو در خونه داشته باشید و اینکه شما در اسرع وقت و کوتاه ترین زمان حس بهتری خواهید داشت.

14 روش برای درمان معده‌ درد در منزل

درمان خانگی معده درد

نعناع یک مسکن قوی برای معده درد

*چند تا برگ تازه نعناع را بجوید یا از شیرینی های فلفل نعناع بخورید( هر چه تندتر و نعناعی تر بهتر) میتوانید آب سرد رو با نعناع تازه طعم دار کنید یا چای نعنا درست کنید.

*یک فنجان چای گرم میتونه برای حس درد شما خیلی تسکین دهنده باشد.

*یک مشت برگ نعنای خشک شده برای 10 دقیقه درون آب داغ بریزید و بنوشید.

14 روش برای درمان معده‌ درد در منزل

درمان درد معده با کیسه آب گرم

*گرما یک راه ساده ولی خیلی موثر در درمان شکم درد است.

*از یک پتوی الکتریکی یا پد گرم و سرد شو یا همان کیسه آب گرم استفاده کنید.

*شما چیزی رو میخواین که خیلی گرم باشه و اونقدر داغ نباشه که شما رو بسوزونه. پد گرم و سردتون رو جایی قرار بدین که احساس درد میکنید؛ ممکن که 10 الی 15 دقیقه طول بکشه تا شما احساس آرومتری به خاطر اون گرما بهتون دست بده. اگر پد ندارین میتونین که خیلی ساده با چند تا برنج خشک و یه لنگ جوراب که داخلش از مواد غیر طبیعی استفاده نشده باشه برای خودتان درست کنید و سرش رو گره بزنید و برای ا یا 2 دقیقه داخل مایکروویو بگذارید و دوباره هر موقع که داره سرد میشه به راحتی میتونید گرمش کنید.

*شما میتونید به جای همه اینها از پتوهای(FIR) استفاده کنید که مزایای خیلی زیادی نسبت به این پدهای معمولی دارند.

درمان معده درد با چای لیمو

*چای لیمو علاوه بر طعم خوب، به خلاصی از درد دل هم کمک میکند.

*اسیدی که در درون آب لیمو هست شکم شما رو برای تولید اسید بیشتر تقویت و تحریک میکنه که باعث میشه هضمتون سریعتر اتفاق بیفته.

*چند قاشق غذا خوری آب لیمو را به آبگرم اضافه کنید و آنرا به آرامی بنوشید.

14 روش برای درمان معده‌ درد در منزل

درمان سریع معده درد با چای بابونه

چای بابونه باعث میشه التهاب شکم بخوابد و دل درد کاهش میابد.

تسکین شکم درد با رازیانه

*رازیانه شکم درد را تسکین داده و هضم را آسان می کند.

*گاز معده و ورم معده و دل درد را کاهش میدهد.

*اگر بتونی رازیانه تازه و خام رو پیدا کنید که فوق العاده و سالم برای درمان شکم می باشد که هم میتوانی برش بدهید و با چای بنوشید و هم میتوانید بجوید و اگر خام آن را پیدا نکردید، دانه آنرا تهیه کنید که برای درمان خوب عمل میکند و سو هاضمه را بهبود میبخشد.

14 روش برای درمان معده‌ درد در منزل

زنجبیل مسکن قوی برای معده درد 

مقداری زنجبیل هم امتحان کنید بعنوان یک درمان طبیعی موثر برای درد شکم و معده و حالت تهوع می باشد، پر از ترکیبات کاملا طبیعی است و برای کاهش التهاب و اسید معده و تحریک و هضم غذا موثر است.

درمان معده درد با آب برنج

عجیب و غریب به نظر میرسد، چرا؟؟چون وقتی برنج با آب پخته میشود و جوش میاید ترکیباتی رو می سازند و آزاد میکنند که داخل معده قرار میگیرند و باعث کاهش درد شکم و یا حتی زخم معده میشوند.

سرکه سیب برای درمان شکم درد

یه نوشیدنی با سرکه سیب درست کنید.

وقتی شکم شما درد میگیرد، اخرین راه انتخابی شما میتواند سرکه سیب باشد که میتونه در واقع احساس بهتری در شما ایجاد کند.

14 روش برای درمان معده‌ درد در منزل

دو دلیل برای این موضوع وجود دارد:

اولی: سرکه سیب باکتری را میکشد و عفونت باکتریایی معده را میتواند پاک کند.

دومی: اسید معده را متعادل میکند که به مشکلات اسید معده کمک میکند.

توجه کنید که هرگز سرکه سیب را خالی ننوشید چون خیلی سنگین و میتونه به دندونهاتون صدمه بزنه. درعوض با چیزهای دیگه مثل آب گرم یا آب میوه مخلوط کنید، اگر نتوانستید بخورید کمی عسل به آن اضافه کنید.

تسکین معده درد با ماست

ماست ممکن است که به عنوان درمان مشکلات معده نباشد،اما اگر شما میخواهید بدونید که چطوری میشه از شر این کرم ها، خلاص شد از ماست استفاده کنید، چون سرشار از پرو بیوتیک میباشد که برای باکتری ها خوب هستند و میتونن متعادل سازی کنند و شرایط هضم را اسان و فراهم کنند.

14 روش برای درمان معده‌ درد در منزل

درمان شکم درد با نوشابه شیرین

*هنگامی که شکم یا معده شما درد میکند برخی از حباب ها میتوانند به شما کمک کنند.

*خوردن نوشابه قند دار ایده خوبی برای درمان درد شکم شما نمی باشد.

*گر چه میتوانید به جای آن از نوشابه ساده بدون قند استفاده کنید.

تاثیر نان تست برشته برای تسکین معده درد

وقتی که شما ناراحتی شکم دارید خوردن نان تست چیز خوبی است.حتی اگر برشته شود،تاثیر بیشتر و بهتری دارد،ممکن که عجیب به نظر برسه اما حقیقت دارد.

14 روش برای درمان معده‌ درد در منزل

درمان شکم درد با آب نمک گرم

ممکن است که قبلا از آب گرم نمک برای درمان گلو درد استفاده کرده باشید، اما از این به بعد بدانید که برای شکم درد هم مفید میباشد.

یک قاشق چای خوری نمک را با یک فنجان اب گرم مخلوط کنید و هم بزنید و سپس بنوشید.

چای دارچین مسکن معده درد

*دارچین هم مانند بقیه برای هضم غذا و کاهش درد شکم موثر است.

*هم میتوانید به صورت مخلوط در چای استفاده کنید و هم حتی در غذا ریخته شود.

*در صورتی که طعم آنرا دوست ندارید،میتوانید با کمی عسل و یا زنجبیل مخلوط کنید.

حرکات ملایم و کششی یوگا برای درمان معده درد

*بیشتر این حرکت ها و پیشنهادات بر روی راه حل های درد داخلی شکم تمرکز کرده است، اما شما میتونید این حرکات کششی رو برای سلامتی و به صورت روزانه هم انجام بدهید.

*بسیاری از این حرکات و ژست های یوگا برای کمک به هضم غذا و از بین رفتن طراحی شده اند که باید در صحیح انجام دادن آن دقت کرد تا احساس خوب را بدست بیاریم.

*برای تسکین سریعتر، امتحان کنید و زانوها را در شکم جمع کنید و هر جایی که راحتید و احساس ارامش میکنید به پشت دراز بکشید.

*زانوهایتان را به طرف قفسه سینه بکشید و با دست هایمان نگهش دارید این حرکت را یک دقیقه ادامه دهید و سپس دستهایتان را رها کنید و این کار را اینقدر تکرار کنید تا احساس بهتری به دست بیاورید. مطمئن شوید که کمرتان بر روی زمین صاف قرار داشته باشد.

برگرفته از: برترین ها

برای مشاهده لیست همه ی  پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد  کلیک فرمایید.

تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.

نرم افزار های کمی: SPSS- PLS – Amos

نرم افزار کیفی: Maxquda

تعیین حجم نمونه با:Spss samplepower

روش های تماس:

Mobile :  09143444846  واتساپ – تلگرام

Telegram: @abazizi

وبلاگ ما

پرسشنامه استاندارد

۷ روش پاسخ‌گویی به اشخاصی که تحقیرتان می‌کنند

۷ روش پاسخ‌گویی به اشخاصی که تحقیرتان می‌کنند

دانشمندان علوم اعصاب می‌گویند که برای تغییر مسیر یک مکالمه احساسی فقط ۲۰‌دقیقه مهلت دارید؛ بعد از این مدت، شما و طرف مقابل در یک الگوی عصبی گیر می‌کنید که تغییر مسیر گفتگو را فقط بعد از یک دوره جدایی، امکان‌پذیر می‌کند. قدری فاصله بگیرید و سپس، اگر باز هم تمایل داشتید، دوباره با طرف مقابل دیدار و گفتگو کنید.

۷ روش پاسخ‌گویی به اشخاصی که تحقیرتان می‌کنند
۷ روش پاسخ‌گویی به اشخاصی که تحقیرتان می‌کنند

آرتور، دانشجوی دوره تحصیلات تکمیلی و باهوش، اندیشنده و به‌طور کلی دوست‌داشتنی است، برای همین وقتی که یکی از استادانش در پاسخ به پرسشی که او در یکی از سمینار‌ها مطرح کرد، او را یک احمق تمام‌عیار نامید، درجا خشکش زد.

او می‌گوید: «صورتم به رنگِ قرمزِ شعله‌ور درآمد؛ و برای نخستین‌بار در زندگی‌ام نتوانستم یک کلمه حرف بزنم یا حتی افکارم را در ذهنم منسجم کنم. انگار که مغزم یک‌باره و به‌طور کامل از کار افتاد.»

ترزا که یک پرستار است نیز وقتی‌که سرپرستار به دلیل یک اشتباه کوچک در برگه برنامه‌ریزیِ زمانی‌اش سر او فریاد زد، واکنشی مشابه داشت.

ترزا می‌گوید: «من خطایم را انکار نکردم، اما آن اشتباه درباره زمانِ کاری من بود نه درباره یک بیمار. من به جز خودم به کسِ دیگری صدمه نزده بودم، اما شیوه‌ای که او واکنش نشان داد مثل این بود که من وحشتناک‌ترین، احمق‌ترین و نادان‌ترین فرد روی زمینم؛ و من نتوانستم در مقابل او واکنشی نشان بدهم. تمام کاری که کردم این بود که همان‌جا بی‌حرکت بایستم. مدام به خودم می‌گفتم که نباید گریه کنی. به تنها چیزی که فکر می‌کردم همین بود. اما بالاخره گریه‌ام گرفت و بعد به دلیل گریه کردن از خودم عصبانی شدم.»

تحقیقات نشان می‌دهند درحالیکه شرم و احساس گناه برخی اوقات به هم مرتبط هستند، اما دو احساسِ بسیار متفاوت‌اند. در بهترین شرایط، احساس گناه یا وقوف به عمل اشتباه، می‌تواند منجر به تغییرات مثبت در رفتار افراد شود. اما شرم روشی برای درهم‌شکستنِ افراد است؛ تحقیقات نشان می‌دهند که شرم، تحقیر کردن و آزار جسمی و عاطفی با هم پیوندِ نزدیکی دارند.

یک تحقیق می‌گوید افرادی که احساس شرمنده شدن را تجربه کرده‌اند آن را به شکلِ احساسِ «آب شدن، استیصال، گیجی، دل‌به‌هم‌خوردگی، فلجی یا سرشار شدن از خشم» توصیف کرده‌اند. آن‌ها احساس کرده بودند که خوار شده‌اند، کسی به قلب‌شان چاقو زده یا ضربه محکمی به شکم‌شان وارد کرده است.

افراد در چنین موقعیت‌هایی معمولاً احساس می‌کنند که سرخ شده‌اند و آرزو می‌کنند که‌ای کاش آب بشوند در زمین فرو بروند. مهم نیست که چند سال بگذرد، تجربه‌های آن‌ها از آن موقعیت واضح و تازه می‌ماند (کلین، ۱۹۹۱).

بیمارانی که در رابطه پزشک-بیمار تحقیر شده بودند، این حس را با اصطلاحاتی مثل، حسِ بی‌پناهی، برچسب‌خوردن، تحلیل‌رفتن، احساس ناکافی و ناتوان بودن یا خوار شدن توصیف می‌کردند.

یکی از واکنش‌های رایج به احساس تحقیرشدن آن است که فرد می‌خواهد خودش را پنهان کند، در زمین فرو برود یا ناپدید بشود؛ و اغلب وقتی احساس شرمساری پیدا می‌کنیم، توانایی اقدام کردن را از دست می‌دهیم.

اگر تاکنون چنین چیزی برای‌تان رخ داده باشد پس این احساسات برای‌تان آشناست؛ و ممکن است حتی هنوز فکر می‌کنید که در آن موقع یا بعد از آن چه کاری می‌توانستید بکنید تا از خودتان محافظت کنید.

بازگشت به گذشته و ترمیم کردنِ یک زخم قدیمی کار دشواری است، اما برخی اوقات می‌توان آن را انجام داد. اما ایده بدی نیست که بدانید در چنین مواقعی چه استراتژی‌هایی می‌توان به کار برد تا درصورتیکه چنین موقعیتی دوباره تکرار شد، برای آن آمادگی داشته باشید.

اینجا بر اساس پژوهش‌های خودم به عنوان یک روان‌شناس ۷ پیشنهاد برای‌تان دارم:

۱. برای پاسخ دادن تأمل کنید
چنین کاری در زمانی که مغزتان از ترس خشک شده و فقط می‌خواهید صحنه را ترک کنید و ناپدید شوید، ساده نیست. اما اگر بتوانید مغزتان را به فعالیت مجدد وادار کنید، می‌توانید راه‌هایی برای پاسخ دادن پیدا کنید.

مجبور نیستید عذرخواهی کنید؛ قصور خودتان را بپذیرید یا حمله متقابل انجام دهید، چون همه این موارد جواب معکوس می‌دهد و اوضاع را بدتر می‌کند. بِلا دی‌پائولو، روان‌شناس، پستی جالب درباره این موضوع دارد که در آن خطرات مقابله با فردی که شما را تحقیر کرده است، را چنین شرخ می‌دهد: «قربانیان خیلی راحت می‌توانند به بدترین روش‌های ممکن دوباره قربانی شوند ـ حتی وقتیکه حق کاملاً با آن‌ها و شکایت‌های‌شان بجا باشد.»

۲. موضوع را شخصی نکنید یا به خودتان نگیرید
نخست، ذهن‌تان را از خودتان بردارید و در سکوت تلاش کنید دریابید که چه چیزی باعث شده که فرد مقابل شما را تا این حد تحقیر کند. تا هر وقت که خواستید به خودتان برای فهمیدن این موضوع وقت بدهید. حتی اگر نیاز دارید با دهان باز به طرف مقابل خیره شوید. این کار ممکن است شدت تحقیر‌های طرف مقابل را بیش‌تر کند، اما این واکنش، بیش‌تر از هر واژه‌ای می‌تواند به طرف مقابل نشان دهد که شما روح‌تان هم خبر ندارد چه شده و چرا او باید چنین واکنش سهمگینی نشان دهد.

برخی اوقات اشخاصی که شما را تحقیر می‌کنند این کار را هدفمند انجان نمی‌دهند و وقتیکه واکنش شما را می‌بینند، وحشت‌زده و عذرخواه می‌شوند، البته ممکن است نخواهند که شما این را بدانید (علتش هم ممکن است این باشد که از رفتار خودشان شرمنده هستند.)

اگر فکر می‌کنید که برای مثال، رئیس‌تان نمی‌خواست شما را در مقابل تیم خجالت‌زده کند، شاید اگر در مکانی خصوصی خیلی ساده و مستقیم به او بگویید که کارش را نپسندیده‌اید، مفید باشد.

می‌توانید به او بگویید: «می‌توانم چند دقیقه وقت‌تان را بگیرم؟» و بعد که ملاقات کردید به او چیزی شبیه این را بگویید: «می‌دانم که منظوری نداشتید، اما وقتی از من در مقابل دیگران انتقاد می‌کنید، من حس بدی پیدا می‌کنم. می‌خواهم انتقاد‌های شما را بشنونم. شما همیشه دیدگاه خوبی درباره مسائل دارد. اما واقعاً سپاس‌گزار خواهم بود اگر لطف کنید و این انتقاد‌ها را خصوصی به خودم بگویید.»

ممکن است از شما یک معذرت‌خواهی واقعی به عمل بیاید، اما به یاد داشته باشید که «هیچ‌کسی دوست ندارد به او گفته شود که کار اشتباهی کرده است»، بنابراین حتی ممکن است در این شرایط غر‌های بیش‌تری بشنوید و یک‌بار دیگر از شما انتقاد شود. این انتقاد‌ها را به خودتان نگیرید. اگر مطمئن هستید که رئیس‌تان قصد نداشته در مقابل جمع شما را تحقیر کند، مطمئن باشید که توصیه شما را به گوش به گوش می‌گیرد.

اگر مطمئن شده‌اید که فردی به عمد و قصد می‌خواسته شما را تحقیر و شرمنده کند، خیلی روشن و واضح باشید. یادتان باشد که اصلاً مهم نیست که خطای شما بوده یا نه، شما مستحق تحقیر شدن نیستید. مطمئن باشید که مسئولیت خطا‌های خودتان را برعهده می‌گیرید، اما نپذیرید که خطا کردن‌تان به معنای این باشد که فردی بی‌ارزش هستید و شخصِ دیگری می‌تواند شما را تحقیر کند.

محققان می‌گویند مهم است بدانیم که وقتی شخصی تلاش می‌کند شما نسبت به خودتان حسِ بدی پیدا کنید، عموماً به این دلیل است که خودش مشکل دارد نه به این دلیل که شما اشتباه وحشتناکی مرتکب شده‌اید.

۳. از موقعیت خارج شوید
دانشمندان علوم اعصاب می‌گویند که برای تغییر مسیر یک مکالمه احساسی فقط ۲۰‌دقیقه مهلت دارید؛ بعد از این مدت، شما و طرف مقابل در یک الگوی عصبی گیر می‌کنید که تغییر مسیر گفتگو را فقط بعد از یک دوره جدایی، امکان‌پذیر می‌کند.

قدری فاصله بگیرید و سپس، اگر باز هم تمایل داشتید، دوباره با طرف مقابل دیدار و گفتگو کنید. در بحبوحه بحث می‌توانید از عباراتی نظیر اینکه «الان برای این بحث آمادگی لازم را ندارم» یا «متأسفم که ناراحت شدی» استفاده کنید یا خیلی ساده فقط سکوت کنید.
فقط خیلی سریع مکان را ترک کنید.

۴. بفهمید انگیزه طرف مقابل چه بوده است
خارج شدن از مکانی که در آن احساس خطر یا معذب‌بودن می‌کنید، کمک‌تان می‌کند که به آنچه در جریان است فکر کنید. این روش ابزاری مفید است که به شما کمک می‌کند ترکش‌های رفتار آن‌ها به شما اصابت نکند. این‌کار هم‌چنین به شما کمک می‌کند تا رفتار آن‌ها را به خودتان نگیرید و شخصی‌سازی نکنید، و نهایتاً با وضوح بیش‌تری به این نتیجه برسید که رفتار آن‌ها نسبتی با شما ندارد، بلکه ناشی از مشکلات خودِ آن‌هاست.

ممکن است شما اصلاً ندانید که علتِ رفتار آن‌ها چیست، اما اگر در ذهن‌تان جستجو کنید ممکن است به این نتیجه برسید که علتِ رفتار آن‌ها یکی از کار‌های اخیر شما بوده که از نظرتان بسیار ناچیز بوده است؛ اما باعث شده که آن‌ها حسِ تحقیر شدن و شرمساری پیدا کنند؛ و حالا با اینکه شما آن کار را عمداً انجام نداده‌اید، و رفتار آن‌ها نیز تناسبی با آنچه شما انجام داده‌اید، ندارد، آن‌ها می‌خواهند تلافی و شما را وادار به عذرخواهی کنند.

یک احتمال دیگر آن است که آن‌ها حس می‌کنند قدرت‌شان از جانبِ فرد یا افرادی تهدید شده است و حالا می‌خواهند با صدمه زدن به یک نفر، مثل شما، به آن فرد، یا حتی به خودِ شما، ثابت کنند که قدرتمند هستند. این مورد اغلب در روابط عاطفی رخ می‌دهد که در آن یک فرد قربانی آزار و خشونت جسمی و جنسی می‌شود. افرادی که حس می‌کنند شریک زندگی‌شان به آن‌ها بها نمی‌دهد یا حس می‌کنند برای شریک زندگی‌شان جذاب نیستند، ممکن است رفتار‌های خشنی از خود نشان دهند تا قدرت‌نمایی کنند؛ البته این به این معنی نیست که لزوماً از کار خود آگاه هستند.

۵. فکر نکنید تنها هستید
دی‌پائولو می‌نویسد: «تردید دارم فردی باشد که هیچ‌وقت در طول زندگی حسِ تحقیر شدن پیدا نکرده باشد.» او خوانندگان را تشویق می‌کند تا با سایر افرادی که تجربه‌های مشابه داشته‌اند صحبت کنند و از شبکه حمایتی این افراد برای فائق آمدن بر حس حقارت استفاده کنند.

به یاد داشته باشید که افراد آزارگر این کار‌ها را فقط در قبالِ شما انجام نداده‌اند و احتمال اینکه تعداد بیش‌تری از افراد مانند شما قربانی رفتار‌های خشن و ناپسند آن‌ها شده باشند، وجود دارد. ممکن است برای برخی سخت باشد که درباره موقعیت‌های آزاردهنده‌شان با دیگران صحبت کنند یا این موقعیت‌ها را با دیگران به اشتراک بگذارند. اما برای آنکه رفتار این افراد را شخصی تلقی نکنید و به خودتان نگیرید، لازم است که بدانید شما قربانی رفتار این افراد بوده‌اید نه مقصر و عاملِ مشکلی که ایجاد شده است.

۶. در مورد تلافی‌جویی محتاط باشید
برطبق تحقیقات، حسِ تحقیر شدن، تلفیقی از خشم و شرمندگی است، برای همین ممکن است انتقا‌م‌جویی راه خوبی برای بازگرداندنِ عزت‌نفس به نظر برسد. اما، باز هم این خطر وجود دارد که فردی که دیگران را به منظور قدرت‌نمایی تحقیر می‌کند، با دیدنِ میلِ تلافی‌جویی‌تان نحس‌تر شود و ضربه دیگری را به شما وارد کند.

بدانید که انتقام نگرفتن به معنای ضعیف بودنِ شما نیست. گاهی می‌شود با حمایت کردن از دیگرانی که در موقعیتِ مشابه شما قرار گرفته‌اند، حسِ قدرت پیدا کرد. اما مهم است که از خودتان، صرفاً به این دلیل که آماده برخورد کردن با شخصی که به شما آسیب زده نبوده‌اید، انتقاد نکنید.

۷. راهی برای عبور کردن از مسئله پیدا کنید
ممکن است نتوانید مستقیم به حمله این افراد واکنش نشان دهید، اما همین که به او اجازه ندهید به اثرگذاری بر شما ادامه دهد، خود نوعی انتقام است. شما کسی که آن‌ها می‌خواهند باشید، یا کسی که آن‌ها می‌انگارند هستید، نیستید. شما قدرت و ظرفیت دارید که بدونِ آن‌ها هم یک زندگی کامل داشته باشید؛ این یعنی می‌توانید یک رابطه ناسالم، یک شغل با آدم‌های آزادهنده یا یک سوپروایزر آزاردهنده را عوض کنید یا خیلی ساده دیگر هیچ‌کاری با کسی که شما را آزار می‌دهد، نداشته باشید.

آرتور خوش‌شانس بود. استادی که جلوی همه او را تحقیر کرده بود، مرد خوبی بود و وقتی واکنشِ آرتور را دید، جلوی همه کلاس از او عذرخواهی کرد.

اما این چیزی نیست که همیشه رخ دهد. ازآنجایی که فرد تحقیرکننده اغلب بر فرد تحقیر‌شونده قدرت دارد، ممکن است، فردی که تحقیر می‌شود هرگز نتواند به این حس قطعی برسد که همه چیز بین او و فرد تحقیرکننده حل شده است. رئیسِ ترزا را همه به عنوان فردی می‌شناختند که خشمش را سر دیگران خالی می‌کند. ترزا مجبور بود که از حمایت همکارانش برای حل این مسئله کم بگیرد.

ترزا می‌گوید: «ما همگی با هم متحد شدیم و با بازخورد‌های مثبتی که به هم می‌دهیم در مقابل این آدم می‌ایستیم. این بهترین کاری است که می‌توانیم انجام بدهیم.»

کار واقعی‌ای که در این موارد باید انجام دهید آن است که اجازه ندهید آن فرد به عزت نفس‌تان آسیب بزند. حمایت گرفتن از دیگران، مثل همکاران، دوستان، معلمان و مربیان بسیار ضروری است.

هم‌چنین نوشتن درباره چیز‌هایی که رخ داده است می‌تواند کمک‌کننده باشد. البته اگر دوباره خواندن آنچه رخ داده است، حالتان را بدتر می‌کند، می‌توانید ننویسید. اما بعضی اوقات نوشتن درباره چیزی که رخ داده است می‌تواند به شما کمک کند که آن چیز را از سرتان بیرون کنید؛ و بعضی اوقات می‌توانید از همین نوشته‌ها استفاده کنید و صدای‌تان را به گوش بقیه برسانید.

7 Ways to Respond When Someone Shames You
منبع: Psychology Today
ترجمه: سایت فرادید

برای مشاهده لیست همه ی  پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد  کلیک فرمایید.

تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.

نرم افزار های کمی: SPSS- PLS – Amos

نرم افزار کیفی: Maxquda

تعیین حجم نمونه با:Spss samplepower

روش های تماس:

Mobile :  09143444846  واتساپ – تلگرام

Telegram: @abazizi

وبلاگ ما

موفقیت

توانایی نه شنیدن

توانایی نه شنیدن

نه شنیدن به ویژه در روابط صمیمی، حس طرد شدن به ما می دهد این حس که تو به اندازه کافی خوب و دوست داشتنی نیستی

توانایی نه شنیدن
توانایی نه شنیدن

تا به حال به نه شنیدن و علل آن اندیشیده اید ؟ آخرین باری که کسی پاسخ نه به درخواست شما داده را به خاطر دارید؟

حسی را که به شما دست داد چه ؟ به نظرتان نه شنیدن اصلا فایده ای هم می تواند داشته باشد؟

شاید برایتان جالب باشد بگویم به همان اندازه که مهارت جرأتمندی و نه گفتن اهمیت بسیاری در زندگی ما انسان ها دارد توانایی نه شنیدن هم اهمیت زیادی دارد.

بعضی افراد هستند که نه شنیدن آن ها را برآشفته و عصبانی می کند به گونه ای که حتی به طرف مقابل توهین می کنند یا از او کینه به دل می گیرند و تا سال های سال آن پاسخ نه را فراموش نمی کنند.

اول اجازه دهید ببینیم در چه موقعیت هایی ممکن است نه بشنویم:

روابط عاطفی
ما از اوایل کودکی در معرض نه شنیدن از کسانی هستیم که رابطه ی عاطفی با آن ها داریم. از کسی که درخواست دوستی ما را در کودکی رد می کند تا کسی که به درخواست ازدواج ما در جوانی نه می گوید.

روابط خانوادگی و فامیلی
این روابط مهد پاسخ های نه هستند. احتمالاً همگی ما انسان ها اولین پاسخ های نه را از والدین ، اعضای خانواده و فامیل شنیده ایم در پاسخ به درخواست نیازهای اولیه گرفته تا مساعدت در شرایط بحرانی زندگی.

روابط کاری
زمانی که انسان ها به سن ورود به دنیای کسب و کار می رسند مسیر جدیدی رو به رویشان گشوده می شود که ممکن است پر از پاسخ نه باشد و این “نه” ها می تواند به درخواست کار در محل های کار باشد یا درخواست مرخصی یا اضافه حقوق و یا تغییر موقعیت شغلی در محل کار.

روابط اجتماعی
همه ما مدام در معرض تعاملات اجتماعی قرار داریم و هر چه میزان این تعاملات بیشتر باشد احتمال شنیدن پاسخ نه نیز بیشتر می شود از صف نانوایی گرفته تا درخواست کمک موقع سوانح. چرا نه می شنویم؟

تفکرات ما با شخص مقابل همسو نیست: در اغلب موارد می تواند در محیط های کاری اتفاق بیفتد به ویژه در مورد درخواست کار و به این معناست که توانمندی های ما با آن چه محیط کار می خواهد همخوانی ندارد.

درخواست ما غیرمنطقی است: گاهی درخواستی که ما ازدیگران داریم اصلا با منطق سازگار نیست برای مثال اینکه هر روز از خواهر خود بخواهیم مراقب فرزند ما باشد تا ما در منزل خود استراحت کنیم یا اینکه به همسایه ی خود بگوییم در منزل خود راه نرود تا صدای قدمهایش را در طبقه پایین نشنویم.

قبول درخواست ما ممکن است به دیگران آسیب برساند: در این جا مثال جالبی به ذهنم می رسد روزی کودکی در مهد گریه می کرده وقتی علتش را جویا می شوند می گوید دوستم اجازه نمی دهد او را بزنم!. شرایط همیشه به این میزان روشن و ساده نیست ولی گاهی اوقات قبول درخواست ما عواقب ناخوشایندی برای طرف مقابل به دنبال دارد.

درخواست ما با منافع دیگران در تضاد است: تصور کنید من از دوستی درخواست دارم مرا با نفر سومی آشنا کند جهت برقراری ارتباط کاری ولی او مدام این کار را به تأخیر می اندازد. احتمال اینکه با این کار منافع خودش در ارتباط با آن شخص به خطر بیفتد وجود دارد.

 پذیرش درخواست ما باب میل طرف مقابل نیست: گاهی هیچ کدام از موارد بالا در مورد ما صدق نمی کند ولی به هر دلیلی طرف مقابل ما دوست ندارد درخواستمان را قبول کند.

حال می خواهم به راهکارهایی بپردازم که توانایی نه شنیدن در شما را تقویت کند:

پاسخ نه را حق بدیهی دیگران بدانید: افراد می‌توانند دیدگاه‌های متفاوتی داشته باشند؛ خانواده‌تان، همکارتان و دوستانتان حق این را دارند که به درخواست شما نه بگویند و این موضوع ارتباطی با ارزشمندی شما ندارد. از سویی باید به این فکر کنید که آیا واقعاً مسئله‌ای که بر آن پافشاری می‌کنید، اهمیت زیادی دارد؟ چه پیامی پشت جواب منفی که به شما داده شده، نهفته است؟ آیا پیام این است که شما در مسیر اشتباهی هستید؟ آیا مسئله این است که شما درک درستی از موقعیت ندارید؟ رسیدن به پاسخ این سوالات می‌تواند در بلوغ و رشد شخصیتتان تاثیر زیادی داشته باشد و شما را در سطح بالاتری قرار دهد.

پاسخ نه را شکست تلقی نکنید: شکست ، بیشتر به معنای نرسیدن به اهداف و ناکامی است درحالی که نه شنیدن بخشی از مسیر دستیابی به اهداف است. پس باید طرز فکرتان را در این خصوص تغییر دهید.

 نه شنیدن را فرصتی برای تغییر استراتژی ببینید: ممکن است شما دارای یک کسب‌وکاری باشید که در تماس‌های تلفنی بازاریابی بیش از حد طبیعی پاسخ نه از مشتری می‌شنوید. در این حالت شما فرصت این را دارید که استراتژی خود را برای کلماتی که به کار می‌برید و یا خدماتی که ارائه می‌دهید تغییر دهید. گاهی اوقات نیز پاسخ نه شنیدن می‌تواند منجر به این شود که شما روش خود را تغییر دهید. با بررسی خدمات خود و پیشنهادهایی که ارائه می‌دهید متوجه می‌شوید که چرا پاسخ نه دریافت می‌کنید.

   نه شنیدن را فرصتی برای شناخت نقاط ضعف خود تلقی کنید: زمانی که شما بارها و بارها برای درخواستی واحد ، پاسخ نه می شنوید بهتر است برگردید و به خودتان و درخواستتان دقیقتر نگاه کنید شاید مساله ای در شما و یا درخواست شما وجود دارد و اصرار شما در شنیدن پاسخ مثبت به دلیل لجاجت شماست.

نه شنیدن را روشی برای افزایش خلاقیت  خود در نظر بگیرید:  زمانی که شما از یک روش خاص به جواب نرسید می‌توانید برای رسیدن به هدفتان راه‌های مختلف را امتحان کنید و خلاقیت خود را به کار بیندازید. بسیاری از نوآوری‌ها بعد از شکست‌های پی در پی به وقوع پیوسته‌اند. البته این موضوع در سطح دیگری نیز قابل بررسی است. به طور مثال اگر شخص نزدیک به شما حرف‌هایتان را نمی‌پذیرد، می‌توانید از راه‌های دیگر و با خلاقیت و کسب مهارت او را متوجه نقطه نظر خود بکنید.

پاسخ نه را در اصطلاح ” به خود نگیرید“: اکثر داستان‌های جذاب معمولا با یک نه شروع می‌شوند، البته بدترین خاطرات نیز همین‌طور. گاهی لازم است تا ما پاسخ نه بشنویم تا توانمندی ها و استعدادهایمان شکوفا شود . حتما شنیده اید که محرومیت ها باعث شکوفایی استعداد انسان هاست و پاسخ نه آغازی است برای محرومیت ها و بستگی دارد نگرش شما چگونه باشد.

بر ترس خود از نه شنیدن فائق بیایید: ترس می‌تواند ما را مجبور به اجتناب از موقعیت‌های مختلف کند. درست است که اجتناب می‌تواند ما را از رنج‌های احتمالی مصون نگه دارد اما ما نباید فراموش کنیم که این اجتناب به معنی از دست‌رفتن فرصت‌های مختلف نیز هست. ما برای ادامه زندگی‌ و بقای خود نیازمند رابطه‌های مختلف هستیم. از رابطه‌های کاری و تحصیلی گرفته تا رابطه‌های نزدیک‌تر و صمیمی‌تر. نه شنیدن به ویژه در روابط صمیمی، حس طرد شدن به ما می دهد این حس که تو به اندازه کافی خوب و دوست داشتنی نیستی.در واقع این مکالمات درونی خودویرانگرند که نه شنیدن را تا این حد برای ما سخت‌ می‌کنند.

هنگامی که ما از دیگران نه می‌شنویم به عوامل خارجی تاثیر‌گذار بر آن نه نمی‌اندیشیم و فوراً آن نه را به بی‌ارزشی خود ربط می‌دهیم اما باید بدانیم که دیگران به دلایل زیادی ممکن است به ما نه بگویند و لزوماً قصدی برای تحقیر و بی‌توجهی به ما را ندارند.

برای مثال ممکن است که یک دوست دعوت ما به یک شام را رد کند، این رد کردن می‌تواند دلایل زیادی از جمله مشغله‌ها و درگیری‌های شخصی وی داشته باشد و لزوماً به بی‌ارزشی و یا دوست‌داشتنی‌ نبودن ما ربطی ندارد.

اجازه ندهید که تصویر ایده آلی که از دیگران دارید شما را سرخورده کند. ما معمولاً با نگاهی تند و انتقادی به خود می‌نگریم اما تصویر ایده آلی از دیگران را در ذهن داریم. اما ما باید بدانیم که دیگران نیز مانند ما خلأها و مشکلات و نقص‌های خود را دارند و ما نباید اجازه دهیم که نه شنیدن از آن‌ها ما را سرخورده کند.

در واقع مهم‌ترین اصل در این باره این است که ما تصویر واقع‌بینانه‌ای از دیگران را در ذهن داشته باشیم و بدانیم که آن‌ها نیز مثل ما پر از تاریکی‌ها و ضعف‌های مختلف‌اند.

 از سویی دیگر زمانی که ما بدانیم کسانی که به ما نه می گویند، خودشان نیز پر از ضعف و خلأ  هستند می توانیم کمی مهربانانه‌تر با خود برخورد کنیم و از خود تخریبی و خودسرزنش گری دست برداریم.

برگرفته از: میگنا – نوشته رحیمه سعیدی

برای مشاهده لیست همه ی  پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد  کلیک فرمایید.

تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.

نرم افزار های کمی: SPSS- PLS – Amos

نرم افزار کیفی: Maxquda

تعیین حجم نمونه با:Spss samplepower

روش های تماس:

Mobile :  09143444846  واتساپ – تلگرام

Telegram: @abazizi

وبلاگ ما

تاثیر باغبانی در بهبود سلامت روان

بسیاری از باغبانان با سابقه به شما خواهند گفت که باغ مکانی است که در آن احساس شادی می‌کنند و اکنون تحقیقات جدید نشان می‌دهد که کار با گیاهان می‌تواند برای بسیاری از مردم با فواید روحی و روانی همراه باشد، حتی اگر تا پیش از این هرگز باغبانی نکرده باشند.

تاثیر باغبانی در بهبود سلامت روان

به گزارش ساینس‌دیلی، در مطالعه‌ای که در مجله “PLOS ONE” منتشر شده است، دانشمندان دانشگاه فلوریدا دریافتند که باغبانی باعث کاهش استرس، اضطراب و افسردگی در زنان سالمی که دو بار در هفته در کلاس‌های باغبانی شرکت می‌کردند، شده است. هیچ یک از شرکت کنندگان این مطالعه پیش از این باغبانی را تجربه نکرده بودند.

چارلز گای (Charles Guy)، محقق اصلی این مطالعه می‌گوید: مطالعات گذشته نشان داده است که باغبانی می‌تواند به بهبود سلامت روان افرادی که دچار بیماری هستند، کمک کند.

مطالعه ما نشان می‌دهد که افراد سالم نیز می‌توانند از طریق باغبانی بهبود سلامت روان را تجربه کنند.

این مطالعه توسط یک تیم بین‌رشته‌ای از محققان با همکاری بخش باغبانی محیطی کالج پزشکی دانشگاه فلوریدا، مرکز هنرهای پزشکی دانشگاه فلوریدا و باغ‌های گیاه‌شناسی این دانشگاه که میزبان تمام جلسات درمانی مطالعه بود، صورت گرفت.

۳۲ زن بین ۲۶ تا ۴۹ ساله در مطالعه شرکت داشتند. همه‌ آن‌ها از سلامت جسمی خوبی برخوردار بودند و برای این آزمایش عواملی مانند بیماری‌های مزمن، مصرف دخانیات، سوء مصرف مواد مخدر و مصرف داروهای ضد اضطراب یا افسردگی در آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. نیمی از شرکت کنندگان در جلسات باغبانی و نیمی دیگر در جلسات هنر شرکت داده شدند. هر دو گروه دو بار در هفته و در مجموع هشت بار با هم‌گروهی‌هایشان ملاقات کردند. گروه هنر به عنوان گروه شاهد برای گروه باغبانی در نظر گرفته شد.

گای توضیح می‌دهد: هم باغبانی و هم فعالیت‌های هنری شامل یادگیری، برنامه‌ریزی، خلاقیت و حرکت بدنی هستند و هر دو به صورت درمانی در محیط های پزشکی مورد استفاده قرار می‌گیرند. این باعث می‌شود که از نظر علمی هنر را نسبت به سایر فعالیت‌ها بهتر بتوان با باغبانی مقایسه کرد.

در جلسات باغبانی، شرکت کنندگان نحوه مقایسه و کاشت بذر، پیوند انواع مختلف گیاهان و برداشت و چشیدن گیاهان خوراکی را آموختند. کسانی که در جلسات هنر حضور داشتند، تکنیک‌هایی مانند کاغذسازی، چاپ طرح روی کاغذ، طراحی و کلاژ را آموختند.

شرکت‌کنندگان سپس تحت مجموعه‌ای از ارزیابی‌ها برای اندازه‌گیری سطح اضطراب، افسردگی، استرس و خلق و خو قرار گرفتند. محققان دریافتند که هر دو گروه از نظر سلامت روان در طول زمان بهبود یافته‌اند، اما آن دسته که به باغبانی پرداخته بودند، نسبت به گروه هنری مقادیر کمتری از اضطراب را تجربه می‌کنند.

اگرچه که تعداد شرکت‌کنندگان و طول مطالعه نسبتاً کم بود، با این حال محققان توانستند شواهدی از آنچه پزشکان “دوز مؤثر باغبانی” می‌نامند را نمایش دهند. دوز مؤثر به معنای میزان زمانی است که فرد برای دستیابی به نتیجه مطلوب باید صرف باغبانی کند.

گای توضیح می‌دهد: انجام مطالعه در مقیاس بزرگتر ممکن است اطلاعات بیشتری در مورد ارتباط باغبانی با تغییر در سلامت روان نشان دهد.

ایده استفاده از باغبانی برای ارتقای سلامت با عنوان باغبانی درمانی از قرن نوزدهم وجود داشته است.

اما چرا در کنار گیاهان بودن به ما احساس خوبی می‌دهد؟
نویسندگان این مطالعه توضیح می‌دهند که پاسخ این سوال ممکن است در نقش مهم گیاهان در تکامل انسان و ظهور تمدن نهفته باشد. شاید ما به عنوان یک گونه، ذاتاً جذب گیاهان می‌شویم؛ چون برای غذا، سرپناه و سایر موارد مربوط به بقا به آنها وابسته هستیم.

محققان خاطرنشان کردند که دلیل آن هر چه که باشد، بسیاری از شرکت‌کنندگان، این مطالعه را با اشتیاقی تازه ترک کردند.

گای می‌گوید: در پایان آزمایش، بسیاری از شرکت‌کنندگان نه‌تنها می‌گفتند که چقدر از جلسات لذت می‌برند، بلکه می‌گفتند که برای ادامه باغبانی برنامه‌ریزی کرده‌اند.

مرجع : خبرگزاری ایسنا

برای مشاهده لیست همه ی  پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد  کلیک فرمایید.

تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.

نرم افزار های کمی: SPSS- PLS – Amos

نرم افزار کیفی: Maxquda

تعیین حجم نمونه با:Spss samplepower

روش های تماس:

Mobile :  09143444846  واتساپ – تلگرام

Telegram: @abazizi

وبلاگ ما

برای تحلیل داده های آماری با کیفیت بالا و قیمت مناسب همین جا  کلیک کن.

پایان نامه

با فرد مبتلا به افسردگی چگونه همدردی کنیم؟

گر می خواهید به فرد مبتلا به افسردگی کمک کنید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که در مورد این بیماری بیشتر بدانید. اگر تا به حال افسردگی را تجربه نکرده‌اید، همدردی با فردی که این بیماری را دارد کمی برایتان دشوار خواهد بود.

با فرد مبتلا به افسردگی چگونه همدردی کنیم؟
افسردگی

اختلال افسردگی می‌تواند برای هر کسی اتفاق بیفتد؛ با این حال، هنوز بسیاری از افراد درک درستی از آن ندارند. اگر در زندگی با شخصی در ارتباط هستید که از افسردگی رنج می‌برد، بهتر است راه‌های کمک به این افراد را بدانید:

۱. سعی کنید شنونده خوبی باشید
وقتی افراد افسرده می‌شوند، اغلب احساس تنهایی کرده و حس می‌کنند کسی را ندارند تا در مورد مشکلاتشان با او صحبت کنند. معمولاً برای افراد افسرده دشوار است که در مورد احساس خود صحبت کنند. سعی کنید در کنار دوست خود باشید و اجازه دهید تا او راحت صحبت کند. فرد افسرده را تشویق کنید تا در مورد بیماری خود صحبت کنند، اما سعی نکنید راه‌حل‌های فوری ارائه دهید. حمایت شما مهمترین چیزی است که بیمار به آن نیاز دارد.

۲. سعی کنید فرد افسرده را در حلقه‌های اجتماعی نگه دارید
یک فرد افسرده احتمالاً از حضور در اجتماع کناره‌گیری می‌کند یا ممکن است اصلاً تمایلی به معاشرت نداشته باشد. شما به عنوان یک دوست می‌توانید آنها را به رویدادهای اجتماعی دعوت کنید، اما برای حضور آنها خیلی اصرار نکنید که شخص در معذوریت قرار بگیرد. این قبیل دعوت‌ها به فرد مبتلا اطمینان می‌دهد که فراموش نشده است و به او یادآوری می‌کند که انسانی ارزشمند است و دوستانش هنوز هم به یاد او هستند.

۳. پزشک نباشید!
مهمترین احساسی که افراد افسرده دارند این است که هیچکس آنها را درک نمی‌کند. بنابراین، سعی نکنید به دوست خود بگویید چگونه بیماری خود را درمان کند. چیزهایی مانند رژیم غذایی سالم و ورزش می‌تواند به برخی از افراد مبتلا به افسردگی کمک کند. حتی دارو برای بعضی‌ها جواب می‌دهد و برای بعضی‌ها نه. درمان بیماری را به متخصصان بسپارید.
مهمترین کاری که می‌توانید برای یک دوست افسرده انجام دهید این است که در کنار او باشید.

۴. برای اقدام در شرایط اضطراری آماده باشید
اگر نگرانی دارید که دوستتان ممکن است به خودش آسیب برساند، باید مراقب او باشید. اگر فکر می‌کنید که این خطر وجود دارد که دوست شما اقدام به خودکشی کند، با اورژانس تماس بگیرید. اگر دوستتان اصرار دارد که کمک نمی‌خواهد، تحت هیچ شرایطی او را تنها نگذارید و از دور مراقبش باشید؛ ممکن است در کوتاه‌مدت به خاطر مداخلاتتان از شما متنفر شود اما با گذشت زمان، هنگامی که احساس بهتری کرد و بهبود یافت، از شما بخاطر اینکه در شرایط سخت تنهایش نگذاشتید، تشکر خواهد کرد.

۵. صبور باشید
ارتباط با دوستی که افسردگی دارد می‌تواند بسیار خسته‌کننده باشد. ممکن است مواقعی پیش بیاید که ترجیح ‌دهید با او قطع ارتباط کنید و به زندگی خود ادامه دهید. با این حال، سعی کنید صبور باشید و زمانی که شخص افسرده بیشتر از همیشه به کمکتان نیاز دارد، او را ترک نکنید.

مقابله با افسردگی کار آسانی نیست؛ هم برای فرد مبتلا به این بیماری و هم برای دوستان و خانواده او سختی‌هایی به همراه دارد. مهمترین کاری که می‌توانید برای یک فرد افسرده انجام دهید این است که در کنار او باشید.

دوست خود را تشویق کنید تا در مواقع لزوم از دیگران کمک بخواهد و زمانی که حس کردید دوستتان به همراهی نیاز دارد، کمک خود را ارائه دهید.

منبع: intrepidmentalhealth /
مترجم: الهه جعفرزاده- خبرآنلاین

برگرفته از: میگنا

برای مشاهده لیست همه ی  پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد  کلیک فرمایید.

تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.

نرم افزار های کمی: SPSS- PLS – Amos

نرم افزار کیفی: Maxquda

تعیین حجم نمونه با:Spss samplepower

روش های تماس:

Mobile :  09143444846  واتساپ – تلگرام

Telegram: @abazizi

وبلاگ ما

مدیریت

تقویت مثبت و تقویت منفی چیست؟

تقویت مثبت و تقویت منفی چیست؟

در روانشناسی رفتاری یک تقویت، معرفی یک وضعیت مطلوب است که باعث می شود رفتار مورد نظر بیشتر در آینده رخ دهد، ادامه یابد یا تقویت شود. از آنجا که شرایط مطلوب به عنوان پاداش عمل می کند، تقویت یک وعده مبتنی بر پاداش است در اینجا تقویت مثبت و منفی وجود دارد.

تقویت مثبت و تقویت منفی چیست؟

تقویت کننده چیست؟
هر عاملی که باعث رشد یا پیشرفت دانش آموز ( انسان ) در زمینه علمی، اخلاقی، رفتاری، فرهنگی، اجتماعی و …بشود تقویت کننده نامیده می شود.

تقویت مثبت چیست؟
آیا این مفهوم با مثبت اندیشی مرتبط است؟ آیا تقویت مثبت همان تشویق است؟ علاوه بر مفهوم تقویت مثبت، مفهومی به نام تقویت منفی هم داریم؟ وقتی از تقویت مثبت حرف می زنیم دقیقاً از چه حرف می زنیم؟

می توانیم تقویت مثبت را با یک مثال بهتر نشان دهیم. همه ما گاهی در زندگی تشویق شده ایم. و احتمالاً مزه تشویق ها آنقدر شیرین بودند که به خاطرمان مانده اند. مثلاً شاید در مدرسه به علت سخت کوشی یا یک نمره خوب تشویق شده باشیم. آن تشویق ها در حقیقت نوعی تقویت مثبت بودند. معلم ها دانش آموزان را تشویق می کنند تا آن ها برای انجام رفتاری مثل درس خواندن یا منضبط بودن انگیزه بیشتری پیدا کنند.

  تقویت مثبت و منفی اسکینر
تقویت مثبت و منفی اسکینر یکی از مفاهیم بسیار مهم روانشناسی در حوزه رفتار درمانی است. اگر نخواهیم خیلی تخصصی صحبت کنیم می توانیم به بیانی ساده بگوییم که هر نوع پاداش یا نتیجه ای که باعث شود رفتاری به دفعات تکرار شود یک تقویت کننده مثبت است. تقویت مثبت رفتاری است که در دیگری انگیزه ایجاد می کند و به او انرژی تکرار رفتاری را می دهد. اسکینر اعتقاد دارد که تقویت هر اتفاقی احتمال وقوع آن اتفاق را بالا می برد. به عنوان مثال اگر در یک آزمایش روانشناختی، یک موش اهرمی را فشار بدهد و غذا به او برسد کم کم درک می کند که فشار دادن آن اهرم با یک پیامد مثبت همراه است و این رفتار را تکرار می کند. اما اگر موش اهرم را فشار بدهد و شوک الکتریکی به او وارد شود، دیگر این کار را نمی کند چون می داند که این رفتار با درد همراه است.

تفاوت تقویت مثبت رفتار و تقویت رفتار مثبت
یک نکته بسیار مهم در مبحث تقویت مثبت این است که نباید تصور کنیم تقویت مثبت صرفاً منجر به تکرار یک رفتار با ارزش، درست و مثبت می شود. با تقویت مثبت می توان موجب تکرار یک رفتار اشتباه هم شد. تصور کنید که کسی بعد از یک بار دزدی کردن یک کودک یا انجام یک رفتار بزهکارانه به او جایزه بدهد. در این صورت ممکن است آن کودک که هنوز تصوری از ارزش های اخلاقی ندارد، دوباره آن را تکرار کند.

 تقویت مثبت برای کودکان
اصل تقویت مثبت یکی از مهم ترین و تأثیر گذارترین اصول در سبک های فرزند پروری است. حتماً بارها دیده ایم که وقتی کودکی رفتار مناسبی انجام می دهد پدر یا مادر به او جایزه می دهند. آن ها ممکن است هیچ آگاهی ای از روانشناسی رفتارگرا نداشته باشند، اما به این نتیجه رسیده اند که اگر کودک را بابت رفتاری مناسب تشویق کنند، احتمال تکرار این رفتار بالا می رود. این درست است که تقویت مثبت می تواند احتمال تکرار عمل یا رفتاری را بالا ببرد. اما نباید فراموش کنیم که انسان موجود بسیار پیچیده ای است و رفتارهای او به عوامل بسیار و متنوعی بستگی دارند، در نتیجه اگرچه تقویت مثبت عمل بسیار تأثیر گذاری است اما الزاماً در هر شرایطی موفقیت آمیز نیست.

تقویت منفی
روانشناسی رفتارگرا اعتقاد دارد که در تحلیل انسان ها باید بیشتر از هر چیز به رفتارهای آن ها توجه کرد، نه آنچه در ذهنشان می گذرد. در واقع روانشناسان رفتار گرا بر این باورند برای درمان یک مراجع یا کمک به تغییر او باید رفتارش را تغییر داد. تقویت منفی هم یکی از اصول و ابعاد مهم رفتارگرایی است.

تقویت منفی یعنی انجام عملی یا فراهم کردن شرایطی که موجب کاهش یا افزایش یک رفتار خاص شود.

به بیان ساده تر می توان گفت هر چیزی که در ما احساس بیزاری ایجاد کند و باعث شود که برای اجتناب از آن رفتاری را تکرار کنیم یک تقویت کننده منفی است. به عنوان مثال اگر کسی از ترس نمره پایین در امتحان و احساس سرافندگی در برابر معلم و همکلاسی ها بیشتر درس بخواند، در واقع او برای فرار از یک تقویت کننده منفی، رفتاری را تکرار کرده است.

تقویت منفی مانند تقویت مثبت از پدیده‌های معمولی زندگی روزانه است. کودکی که تازه راه رفتن را آموخته است اگر هنگام راه رفتن قدم اشتباهی بردارد زمین خواهد خورد و بخصوص از بدنش درد خواهد گرفت و بعد برای احتراز از زمین خوردن خواهد کوشید تا از انجام حرکت غلط جلوگیری به عمل آورد.

در کلاس درس معلم ممکن است با تهدید کردن دانش آموز به گرفتن نمره کم و مردود شدن در امتحان آنها را به درس خواندن وا دارد و رفتار درس خواندن را در آنها تقویت کند.

تفاوت تقویت مثبت و تقویت منفی
در تقویت مثبت وجود یک محرک مطلوب موجب تکرار یک رفتار می شود، اما در تقویت منفی یک محرک بیزار کننده نقش اصلی را دارد. مثلاً موشی را در آزمایشگاه در نظر بگیرید که وقتی اهرمی را فشار می دهید یک خوراکی خوشمزه در دسترسش قرار می گیرد. در این حالت او این رفتار را تکرار می کند تا دوباره و چند باره خوراکی را دریافت کند. اما اگر موش بعد از فشار دادن اهرم یک شوک الکتریکی دریافت کند، از ترس تجربه دوباره آن درد شدید، دیگر اهرم را فشار نمی دهد و این همان تقویت منفی است.

تقویت منفى یعنى خارج کردن محرک از موقعیت، به منظور افزایش رفتار مطلوب. تقویت منفى همچون تقویت مثبت، احتمال بروز رفتار را افزایش مى‌دهد. تنها تفاوت بین این دو در این است که در تقویت مثبت، یک محرک مطلوب به ارگانیسم معرفى یا به موقعیت اضافه مى‌شود، در حالى که در تقویت منفی، یک محرک بیزارکننده از موقعیت خارج مى‌گردد یا تقلیل داده مى‌شود؛ مثلاً اگر پنجره کلاس باز باشد و سر و صداى خیابان موجب عدم توجه به درس یا یادگیرى شاگردان شود، مى‌توان با بستن پنجره، احتمال بروز پاسخ مطلوب، یعنى توجه به معلم و یادگیرى شاگردان را افزایش داد.

توجّه
تقویت منفی نیز سبب افزایش رفتار می‌شود. تفاوت این روش با تقویت مثبت در آن است که در تقویت مثبت ارائه یک تقویت کننده مثبت مثل یک جایزه ، یک آفرین و … رفتار مطلوب را نیرومند می‌سازد. در حالی که در تقویت منفی حذف یک عامل منفی یا فرار از آن منجر به نیرومندی رفتار می‌شود. نام دیگر تقویت کننده منفی محرک آزارنده است زیرا حضور آن در موقعیت موجب آزار فرد می‌شود و لذا حذف آن از موقعیت یا به تعویق افتادن آن سبب تقویت رفتاری از فرد می‌شود که به حذف یا به تعویق افتادن آن منجر شده است.

 نمونه هایی از تقویت کننده های منفی 
-تنبیه بدنی
-قرار دادن نمره منفی
– گرفتن تعهّد
-دعوت از اولیا به دلیل ناهنجاری فرزندشان به مدرسه
-اخراج موقّت از کلاس یا مدرسه
-و ….

چند اصل برای استفاده از تقویت کننده های مثبت
اصل اول
از تقویت کننده مناسب استفاده کنید. تقویت کننده‌های مختلف بر افراد مختلف تاثیرات متفاوتی دارند. همچنین تاثیر یک تقویت کننده واحد بر یک فرد معین در شرایط مختلف متفاوت است. بنابراین لازم است در استفاده از تقویت کننده‌ها در شرایط گوناگون و با افراد مختلف این نکته به خوبی مورد توجه قرار گیرد.

اصل دوم
فوریت تقویت یک عامل مهم است. تقویت فوری اثر بخشی بیشتری از تقویت همراه با تاخیر دارد و گاه تقویتی که با تاخیر انجام شده هیچ فایده‌ای ندارد. معلم باید بلافاصله پس از انجام رفتار مطلب از سوی دانش آموزان آن رفتار را تقویت کند و فاصله بین تقویت و رفتار را به حداقل برساند.

اصل سوم
مقدار تقویت را توصیه می‌کند. دانش آموزان اگر ببینند معلمی همیشه و در هر مورد با دلیل و بی‌دلیل همه را مورد تشویق و تمجید قرار می‌دهد رفتار تقویت کننده او نسبت به دانش آموزان اثر تقویتی‌اش را از دست می‌دهد بنابراین لازم است مقدار و میزان مناسب تقویت رعایت گردد.

اصل چهارم
توصیه می‌کند که از موقعیتها و تقویت کننده‌های تازه‌تر استفاده شود. افراد موقعیتهای جدید یادگیری و انجام فعالیتهای تازه را به موقعیتها و فعالیتهای تکراری ترجیح می‌دهند. بنابراین معلمان باید بکوشند تا در آموزش و افزایش رفتارهای مطلوب روشها و فنون گوناگون را بکار برند تا دانش آموزان مرتبا خود را در شرایط تقویتی حس کنند. همچنین بهتر است معلمان سعی کنند تا از روشهای تقویتی متنوع استفاده کنند و برای مدتی طولانی از یک تقویت کننده بطور تکراری استفاده نمایند.

تقویت منفی در فرزند پروری
همان طور که تقویت مثبت نقش بسیار مهمی در فرزند پروری دارد و موجب تکرار یک رفتار می شود، تقویت منفی هم می تواند مانع انجام یک رفتار نادرست شود. پدرها و مادرها بچه ها را تشویق می کنند یا گاهی به آن ها جایزه می دهند تا آن ها یک رفتار مطلوب را تکرار کنند. از سویی دیگر یک رفتار تنبیهی می تواند موجب شود که کودک برای فرار از تنبیه رفتار نادرست و نامناسبی را تکرار نکند. البته بعضی والدین به اشتباه تصور می کنند که تقویت منفی باید به شکل تنبیه بدنی اتفاق بی افتد. آن ها بر این باورند که ترس از تنبیه بدنی باعث می شود که کودک دیگر رفتار اشتباه را انجام ندهد. این تصور کاملاً اشتباه است.

نتایج پژوهش ها نشان می دهند که تنبیه بدنی کودک نه تنها باعث درونی شدن رفتارهای مناسب نمی شود بلکه تبعات منفی زیادی دارد. بسیاری از کودکانی که در محیط خانه مورد خشونت قرار می گیرند بعداً این خشونت را در محیط مدرسه نسبت به هم سالانشان تکرار می کنند. بعضی از آن ها در غیبت والدین همچنان به رفتارشان ادامه می دهند و معمولاً کودکانی که تنبیه بدنی می شوند در آینده فرزندشان را به صورت فیزیکی تنبیه می کنند.

تقویت منفی می تواند به این شکل باشد که در صورت مشاهده رفتاری منفی از یک کودک، او را از چیزی که دلخواهش است مثلاً اسباب بازی مورد علاقه یا تماشای برنامه تلویزیونی مورد علاقه اش محروم کنیم تا برای اجتناب از این محرومیت دوباره، رفتار اشتباه را تکرار نکند.

برگرفته از: سایت میگنا

برای مشاهده لیست همه ی  پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد  کلیک فرمایید.

تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.

نرم افزار های کمی: SPSS- PLS – Amos

نرم افزار کیفی: Maxquda

تعیین حجم نمونه با:Spss samplepower

روش های تماس:

Mobile :  09143444846  واتساپ – تلگرام

Telegram: @abazizi

وبلاگ ما

مدیریت و انگیزشی

چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟

چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟

■اسپنسر جانسون در کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟

اما مسئله را برای خود سخت نکند.

□دکتر جانسون هنگامی که با یک تغییر سخت و دشوار در زندگی‌اش مواجه شد داستان چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟ را برای خود خلق کرد تا بتواند بر دکتر جانسون آن موقعیت غلبه کند. زمانی‌که دوستان او متوجه بهبود زندگی او شدند، از او علت را پرسیدند و دکتر جانسون داستان پنیرش را برای آن‌ها تعریف کرد.



●در سالیان بعد دوستان او اذعان کردند که شنیدن داستان پنیر باعث شد که در سخت‌ترین شرایط هم روحیه‌ی خود را حفظ کنند و با روحیه‌ی خوب خود به دستاوردهای بیشتری دست یابند. پس از آن بود که «بلانچارد»، دوست و همکار او پیشنهاد کرد که دکتر جانسون داستان خود را به صورت کتابی منتشر کند تا دیگران هم بتوانند از این داستان در زندگی خود بهره ببرند. بیست سال بعد از خلق داستان کتاب چه کسی پنیرم را جابجا کرد؟ منتشر شد و در دو سال اول پس از انتشار، ۱۰ میلیون نسخه از آن به چاپ رسید.

●داستان ماجرای دو موش به نام‌های اسنیف و اسکِری و دو آدم کوچولو به نام‌های هِم و ها است که همگی در دالانی پر پیچ و خم زندگی می‌کنند و به دنبال پنیر برای پر کردن شکم خود و رسیدن به سعادت و خوشبختی هستند.

■در این داستان، پنیر استعاره‌ای است از آنچه انسان می‌خواهد و آرزویش را دارد. مثل آرزوی شاگرد اول شدن یا نمرات خوب گرفتن، عضو تیمی شدن، به دست آوردن شغلی خوب و مناسب، داشتن رابطه‌ای خوب و دوستانه و در نهایت داشتن احساسی خوب از خود.

□دالان، نماد جایی است که می‌توان در آن برای آرزوی خود تلاش کرد مثل خانواده، جامعه، مدرسه، محل کار و یا جایی که در آن بازی می‌کنید.

●چهار شخصیت داستان با تغییری غیرمنتظره مواجه می‌شوند ولی تنها یکی از آن‌ها به خوبی به تغییر واکنش مناسب می‌دهد و سپس آن‌چه را که آموخته است را بر روی دیوار‌های دالان ‌می‌نویسد. زمانی‌که خواننده دست‌نوشته‌های روی دیوار را می‌خواند متوجه می‌شود که چگونه بر ترس‌هایش غلبه کند و از تغییر پیش آمده به عنوان راهی برای رسیدن به موقعیت بهتر استفاده کند. شخصیت‌های خیالی کتاب موش‌ها و آدم کوچولوها بدون در نظر گرفتن جنس، سن و ملیت نماینده بخش‌های ساده و پیچیده‌ی شخصیت ما هستند و هرکدام از ما در بخش‌هایی از زندگی احتمالا شبیه به یکی از شخصیت‌های داستان عمل کرده‌ایم.
• اسنیف به خوبی تغییرات را درک می‌کند.
• اسکری به سرعت وارد عمل می‌شود.
• هم از تغییر می‌ترسد چون فکر می‌کند تغییرات منجر به خراب شدن اوضاع می‌شود، در برابر تغییرات مقاومت می‌کند و آن‌ را انکار می‌کند.
• ها وقتی متوجه می‌شود تغییرات می‌تواند منجر به اوضاع و شرایط بهتری شود، می‌آموزد که چگونه خود را با تغییرات به بهترین شکل وفق دهد تا به نتیجه دلخواه خود برسد.

■این گروه یک منبع بزرگ از خوراکی مطلوب شان یعنی پنیر پیدا کرده اند. همه چیز خوب پیش می رود. هم و هاو حتی به آن نزدیکی ها کوچ می کنند تا به منبع پنیر نزدیک باشند و همین منبع محور زندگی آنها می شود. اما آنها متوجه نیستند که ذخیره پنیر درحال تمام شدن است. یک روز صبح وقتی به محلی می روند که پنیر ها در آن انبار شده بود متوجه می شوند که هیچ پنیری در آنجا وجود ندارد و بسیار ناراحت می شوند.

□در اینجاست که داستان دو جریان جداگانه را پی می گیرد. اسکری و اسنیف خیلی زود تمام شدن منبع پنیر را می پذیرند و برای پیدا کردن یک منبع جدید در هزارتو جستجو می کنند ولی آدم کوچولوها از آنجایی که زندگی شان را حول آن منبع سازمان داده بودند، احساس می کنند که قربانی یک توطئه یا دزدی شده اند. اما این برخورد آنها با قضیه باعث می شود که روز به روز گرسنه تر شوند و مشکل شان پیچیده تر شود. در همین زمان موش هایی که از آنجا رفته اند منبع پنیر دیگری پیدا می کنند.

●منابع پنیر دیگری هم وجود دارد. این حکایت به خوبی توصیف می کند که در لحظه از دست دادن یک شغل یا شکست خوردن در یک رابطه چه احساسی دارید و چطور به این نتیجه می رسید که دنیا به آخر رسیده است. در چنین لحظه ای، از نظر شما همه مسائل خوب مربوط به گذشته می شود و تنها چیزی که در آینده وجود دارد ترس است. ولی پیام جانسون این است که به جای اینکه تغییر را پایان چیزی بدانید، باید یاد بگیرید که آن را یک آغاز بدانید. این حرف را همه ما شنیده ایم ولی گاهی اوقات انگیزه زیادی نداریم.

■هاو برای پذیرش این واقعیت، این جمله را روی دیوار هزارتو می نویسد: «اگر تغییر را نپذیری نابود می شوی.»

✍ گاهنامه مدیر

برای مشاهده لیست همه ی  پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد  کلیک فرمایید.

تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.

نرم افزار های کمی: SPSS- PLS – Amos

نرم افزار کیفی: Maxquda

تعیین حجم نمونه با:Spss samplepower

روش های تماس:

Mobile :  09143444846  واتساپ – تلگرام

Telegram: @abazizi

وبلاگ ما

تفاوت بیماری و اختلال چیست؟!

تفاوت بیماری و اختلال چیست؟!

درست است در برخی حالات می‌تواند بیماری و اختلال را به صورت کلی یکسان و مترادف دید ولی از نظر تخصصی کاربردها و جایگاه‌های مختلفی دارند.

تفاوت بیماری و اختلال چیست؟!
تفاوت بیماری و اختلال چیست؟!

 اختلال (Disorder) در لغتنامه دهخدا، بی نظمی و آشفتگی و در فرهنگ عمید، به هم خوردگی و آشفتگی نامیده شده‌ است. اختلال ممکن است به الگوهای تصادفی، غیر منظم و آشفته اشاره کند.

بیماری (Illness) به ناهنجاری در بدن یا مغز می‌گویند که به علت ناراحتی، اختلال عملکرد یا تنش در بیمار یا سایر افراد مرتبط با او ایجاد می‌گردد. البته باید میان بیماری و سایر حالت‌ها پزشکی مانند خستگی، ضعف، کسالت و اندوه تفاوت قائل شد.

مفهوم بیماری، با مشکلات سلامت و پزشکی ارتباط دارد. عامل ایجاد بیماری می‌تواند بیرونی (مانند باکتری، انگل، تغذیه ناکافی و…) یا درونی (مانند پرکاری تیروئید، دیابت و …) باشد. همچنین بیماری می‌تواند مادرزادی (مانند سندرم ترنر یا لب شکری) یا ژنتیکی مانند آلبینیسم باشد. بیماری تند (حاد) یا کهنه (مزمن)، واگیر دار یا ناواگیر نیز می‌تواند باشد. هر بیماری با تعدادی علائم و نشانه‌های ویژه تشخیص داده می‌شود.

بیماری‌ها را به روش‌های مختلف می‌توان طبقه‌بندی کرد:
1. عامل ایجادکننده بیماری مانند بیماری‌های عفونی، بیماری‌های ژنتیکی، بیماری‌های شغلی، بیماری‌های روانی.
2. زمان بیماری مانند بیماری حاد، تحت حاد و مزمن.
3. عضو درگیر شده مانند بیماری‌های قلبی، بیماری‌های گوارشی و ریوی.

اما اختلال بیشتر در روانشناسی کاربرد دارد. هرگاه عملکرد طبیعی بدن به لحاظ رفتاری،شناختی و کلا روانی دچار بی‌نظمی یا توقف شود، از واژه‌ اختلال استفاده می‌کنیم. اختلال ممکن است متعاقب یک بیماری و تروما هم رخ دهد. اختلال‌ها به دسته‌های ذهنی، فیزیکی، ژنتیکی، عاطفی، رفتاری و ساختاری تقسیم می‌شوند. اگر علت اختلال تشخیص داده نشود، پزشک و درمانگر به علامت درمانی و رفع علائم می‌پردازند. اوتیسم و بیش فعالی-نقص توجه(ADHD) مثال‌هایی از اختلالات ذهنی با منشأ ناشناخته هستند.

گاهی اختلال به تنهایی استفاده میشود که میتواند شامل هر نوع آشفتگی و بی نظمی باشد و هم می‌تواند موارد زیر را شامل شود:

انواع اختلال

  1. اختلال دارویی: ناهنجاری یا اختلال عملکردی چند دارو با هم
    اختلال روانی: یک الگوی روانشناختی همراه با پریشانی یا ناتوانی است که در یک فرد رخ می‌دهد و جزئی از پیشرفت یا فرهنگ طبیعی نیست:
  • اختلال اضطراب: اشکال مختلف ترس و اضطراب غیرطبیعی و آسیب شناختی
    اختلال عصبی: علائم عصبی مانند: بی‌حسی، نابینایی، فلج یا متناسب بودن، جایی که هیچ توضیحی عصبی ممکن نیست؛
    اختلال وسواس-اجباری: اختلال اضطرابی است که با رفتارهای تکراری با هدف کاهش اضطراب مشخص می‌شود؛
    اختلال شخصیت وسواسی جبری: وسواس در کمال، قوانین و سازماندهی؛
    اختلال شخصیت: الگوی ماندگار از تجربه و رفتار درونی است که به‌طور قابل توجهی از انتظارات فرهنگ فردی که آن را به نمایش می‌گذارد منحرف می‌شود.
    اختلال افسردگی: به حالت پریشانی و غم است که در تغذیه، تفریح، الگوی خواب و رفتار تأثیر می‌گذارد.
    اختلال دوقطبی
    اختلال جنسی
    اختلال فوبیا یا ترس: نوعی اختلال اضطرابی بوده که توسط وحشت زدگی یا ترس غیرمعمولی و ناگهانی ایجاد می‌شود.

     

تفاوت بیماری و اختلال
در حالی که اختلال (Disorder) به بی نظمی، به هم خوردگی و آشفتگی گفته می‌شود که به صورت تخصصی از کلمه بیماری (Sickness و Illness) که نوعی ناخوشی بدنی و ذهنی است، متمایز می‌شود.

بیماری به ناهنجاری در بدن گفته می‌شود که به علت ناراحتی، اختلال عملکردی یا تنش دربیمار یا سایر افراد مرتبط با او ایجاد می‌گردد. البته باید میان بیماری و سایر حالت‌ها پزشکی مانند خستگی، ضعف، کسالت و اندوه تفاوت گذاشت. عامل ایجاد بیماری می‌تواند بیرونی (مانند باکتری، انگل، تغذیه ناکافی و…) یا درونی (مانند پرکاری تیروئید، دیابت و …) باشد.

مفهوم اختلال صرفاً برای توصیف علائم وضعیت غیر طبیعی و تغییر یافته سلامت است که در آن فرد پیدا می شود، در حالی که بیماری نشان دهنده یک رابطه علت و معلولی دارد و با یک آزمایش و سی تی اسکن قابل تشخیص است.

از اختلال به عنوان یک روش شل تر در مراجعه به بیماری در مواردی استفاده می شود که علل آن چندان روشن نیست و تغییرات احتمالی آناتومیک که با آن همراه است هم می تواند علت و هم پیامد آن باشد. در مورد اختلالات روانی، این کار بسیار زیاد انجام می شود، زیرا بسیاری از اوقات مشخص نیست که آیا تغییرات بیوشیمیایی مغز مرتبط با برخی از اختلالات، علائمی را ایجاد می کند یا محصول یک اشکال در تعامل بین فرد و محیط او است. 

اصطلاح اختلال بیشتر در روانشناسی به کار گرفته می شود تا از نظر روانی در ذهن مراجع انگ زدایی از بیمار بودن اتفاق بیفتد و مراجع امیدوار به رفع مشکلش در طی جلسات آینده رواندرمانی با روانشناس باشد.

حتی می توان به این شکل گفت: بیماری یک مشکل ثابت است و اختلال یک اشکال موقت.

بیشتر اختلالات بعلت ناسازگاری، استرس، اتخاذ سبک زندگی غلط، سبک فرزندپروری غیرمنطقی، تعارضات دوران کودکی، ازدواج بد، فشارهای مالی و اجتماعی مداوم، عوامل محیطی ناسالم، تاثیرات دوستان ناباب، مصرف مواد و الکل و…. به وجود می آیند. اما بیشتر بیماری های پزشکی زمینه های ارثی و ژنتیکی دارند.

هر بیماری با تعدادی علائم و نشانه‌های ویژه تشخیص داده می‌شود. علائم بیماری بیشتر جسمی و فیزیولوزیک است اما اختلالات بیشتر جنبه روانی و ذهنی دارند. یک ورزشکار با بدن سالم می تواند یک کیس اختلال شخصیتی باشد.

اختلال در نتیجه یک پویایی از تعامل است
یک اختلال در واقع می تواند نتیجه درگیر شدن در مجموعه ای از شرایط مرتبط با زمینه زندگی ما و مشکلات ارتباطی باشد و باعث شود ما به یک پویایی از رفتارهایی که به سلامتی ما آسیب می رسانند وارد شویم. بنابراین ، لازم نیست علت این اختلال به یک قسمت خاص از مغز که عملکرد غیرطبیعی دارد تقلیل یابد ، بلکه می تواند در تمام عملکردهایی که یک چرخه را تشکیل می دهند توزیع شود.

تشخیص و درمان بیماری بر عهده پزشک است. اما تشخیص و درمان اختلال بر عهده روانپزشک و روانشناس است.

معمولا اختلال منجر به مرگ فرد نمی شود اما در صورت عدم توجه به برخی بیماریهای پیش رونده مثل سرطان، مرگ اتفاق می افتد. 

به نظر می رسد اکثر اختلالات یک موقعیت گذرا و موقت در زندگی فرد می باشد اما برخی بیماری ها مادام العمر با فرد هستند. 

برخی بیماری ها با عمل جراحی درمان می شوند اما معمولا در اختلال نیاز به عمل جراحی نیست.

نکته: نمی‌توان به اختلال دارویی، بیماری دارویی و به اختلال روانی، بیماری روانی اطلاق کرد.

برگرفته از: میگنا

برای مشاهده لیست همه ی  پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد  کلیک فرمایید.

تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.

نرم افزار های کمی: SPSS- PLS – Amos

نرم افزار کیفی: Maxquda

تعیین حجم نمونه با:Spss samplepower

روش های تماس:

Mobile :  09143444846  واتساپ – تلگرام

Telegram: @abazizi

وبلاگ ما

موفقیت

۶ عادت نادرستی که اعتبار و وجه شغلی شما را نابود می‌کند

۶ عادت نادرستی که اعتبار و وجه شغلی شما را نابود می‌کند

هرقدر هم که از نظر تخصص و مهارت در سطح بالایی قرار داشته باشید، برخی اشتباهات رفتاری کوچک می‌تواند به قیمت نابودی اعتبار شغلی‌تان تمام شود.
برای پیشرفت در زمینه شغلی باید دو بال مهارت فنی و مهارت‌های نرم را در کنار هم داشته باشید. در ادامه به ۶ اشتباهی پرداخته‌ایم که ممکن است با نابودی یکی از این بال‌ها، شما را زمین‌گیر کند.

🔺تصویری منفی از خودتان می سازید

بسیاری از ما تصوراتی منفی از خودمان در پس ذهنمان داریم اما نیاز نیست آنرا در محل کار جار بزنیم. به جای اینکه به همکارتان بگویید «می‌دانم خیلی باهوش نیستم اما….» یا «می‌دانم تازه فارغ‌التحصیل شده‌ام و تجربه کافی ندارم» به دیگران اجازه دهید خودشان از شما شناخت پیدا کنند.

🔺محل کار را با خانه اشتباه گرفته‌اید

هرچند محیط‌های کاری این روزها نسبت به گذشته فضای بازتری پیدا کرده و اتاق‌های مجزا جای خود را به سالن‌هایی داده است که همه کنار هم می‌نشینند، اما این بدان معنا نیست که محیط کار را با خانه اشتباه گرفت.
شاید انجام برخی کارها در خانه مشکل نداشته باشد اما محل کار جای آنها نیست؛ برای مثال پوشیدن لباس نامناسب، خوردن غذاهای بودار، تبلیغ عقاید شخصی، سرقت غذای دیگران، قلدری کردن و … بجز لطمه به اعتبارتان سود دیگری نخواهد داشت.

🔺فقط با بالادستی‌ها رابطه دارید

اگر به خاطر اینکه فکر می‌کنید بالاسری‌ها مهم‌تر هستند، پس فقط باید برای آنها وقت بگذارید، بدانید که در اشتباهید و با اینکار اعتبارتان را زیر سوال خواهید برد.
شما به هیچکس به اندازه افرادی که با شما در یک سطح قرار دارند، طی روز سرو کار ندارید و این افراد بهتر از هر کس دیگری شرح وظایف شما را درک می‌کنند و می‌توانند در کارها به شما کمک کند. پس خود را محدود به روسا نکنید.

🔺روی کمک بقیه حساب نمی‌کنید

داشتن همکاران و دوستان، و البته ارتباطی خوب با کسانی که برای نسل‌های دیگر هستند مفید به نظر می‌رسد. شما می‌توانید به تیم همکاران و افرادی که در کنار شما هستند اتکا کنید و یا برعکس آنها به شما اتکا کنند.
از این فرصت استفاده کرده و از آنها سوال بپرسید و توصیه‌های آنها را در رابطه با پروژه‌ای که مشغول آن هستید، دریافت کنید.

🔺به جای سوال کردن تصور می‌کنید

بسیاری از قوانین سازمان‌ها نانوشته هستند. پرسیدن چنین مسائلی بدون شک خیلی بهتر از این است که بعد از یک روز کامل کاری متوجه اشتباهات‌تان شوید.

🔺بیش از حد مسئولیت به عهده می‌گیرید

در حالی که کمک رساندن به دیگران در پروژه‌های مختلف کاری شایسته تقدیر است، ریختن بار زیاد روی دوش خودتان ممکن است باعث شود هیچ کدام از امورتان به درستی انجام نشوند. در عوض سعی کنید روی آنچه از همه مهمتر است تمرکز کرده و فعالیت‌های خودتان را تمام و کمال به سرانجام برسانید. معمولا سعی کنید اولویت‌های مدیرتان را بدانید.

✍منبع: business insider

برای مشاهده لیست همه ی  پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد  کلیک فرمایید.

تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.

نرم افزار های کمی: SPSS- PLS – Amos

نرم افزار کیفی: Maxquda

تعیین حجم نمونه با:Spss samplepower

روش های تماس:

Mobile :  09143444846  واتساپ – تلگرام

Telegram: @abazizi

وبلاگ ما