بایگانی برچسب: s

تربیت فرزندان

داستان آموزنده

داستان آموزنده

پیرمردی با مرد جوانی مواجه می شود
که می پرسد:
“شما مرا به یاد دارید؟”
پیرمرد می گوید نه. سپس مرد جوان به او می گوید که شاگرد اوست , معلم می پرسد:
“چه کار می کنی، در زندگی چه کار می کنی؟”
جوان پاسخ می دهد:
” من معلم هستم.”
آه، چقدر خوب، مثل من؟
” بله. در واقع، من معلم شدم زیرا تو به من الهام دادی که شبیه تو باشم.»
پیرمرد با کنجکاوی از مرد جوان می پرسد: که در چه زمانی تصمیم گرفتی، معلم شوی؟ – مرد جوان داستان زیر را برای او تعریف می کند:
«یک روز، یکی از دوستانم، که او هم متعلم بود، با یک ساعت جدید زیبا وارد شد و من تصمیم گرفتم آنرا از جیبش بدزدم.
مدت کوتاهی بعد همصنفم متوجه گم شدن ساعتش شد و بلافاصله به معلم ما که شما بودید شکایت کرد.
سپس شما خطاب به همه گفتید: «ساعت این دانشجو امروز در موقع درس دزدیدته شده. هر کس دزدیده، لطفاً آن را برگرداند.»


من ساعت را پس ندادم چون نخواستم.
در را بستی و گفتی همه بایستیم و دایره ای تشکیل دهیم.
قرار بود یکی یکی جیب های ما را بپالی تا ساعت پیدا شود.
با این حال تو به ما گفتی که چشمان را ببندیم، زیرا فقط در صورتی به دنبال ساعت او می گردی که همه ما چشمان را بسته باشیم.
جیب به جیب رفتی و وقتی در جیب من رسیدی،ساعت را پیدا کردی و گرفتی. بعدا” جیب دیگران را هم جست‌وجو کردی و وقتی کارت تمام شد گفتی چشمان تا نرا باز کنید. ما ساعت را پیدا کردیم.
تو به من هیچ نگفتی و هیچوقت اشاره هم نکردی. شما هرگز نگفتید چه کسی ساعت را دزدیده است. آن روز برای همیشه آبروی مرا حفظ کردی. آنروز شرم آور ترین روز زندگی من بود.
اما ان روزی بود که تصمیم گرفتم دزد، و آدم بد نشوم، تو هیچ وقت چیزی نگفتی، حتی مرا سرزنش هم و درس اخلاقی به من دادی.
پیام انسانی شما را به وضوح دریافت کردم و با تشکر از شما، متوجه شدم که یک مربی واقعی چه کاری باید انجام بدهد.
استاد این اپیسود را به خاطر دارید؟
پروفسور پیر پاسخ داد: بله، ساعت دزدیده شده را به یاد دارم که در جیب همه دنبالش می گشتم. من تو را به یاد نیاوردم، زیرا در حین پالیدن من نیز چشمانم را بسته بودم.»
-( اصول آموزش چنین است) …
《 اگر برای اصلاح کسی را تحقیر کنید. نمی دانید چگونه تدریس کنید.》
داستان آموزنده

چگونه در اکسل نمودار خطی بکشیم

چگونه احمق نباشیم؟!

چگونه احمق نباشیم؟!

🔸احتمالا شما هم در شبکه های اجتماعی خوانده‌اید که اگر سارقان شما را مجبور کردند که رمز کارت بانکی‌تان را وارد کنید، آن را برعکس وارد کنید آنگاه پلیس می‌فهمد و به کمک شما می‌آید؛ یا دیوار چین از ماه دیده می شود؛ یا نام کرم بستنی (و در نتیجه آیس کریم) از کریم باستانی که در شهر ری یخ‌فروشی می‌کرده گرفته شده است. وقتی با یک مطلب برخورد کردیم باید چه کار کنیم؟


در اینجا ۱۴ قاعده و سرنخ کاربردی برای تفکر انتقادی (موشکافانه) ارایه می‌شود:

◾ اولین تست؛ منبع (رفرنس):
آیا منبعِ معتبر دارد؟ این مطلب یا ادعا بر چه مبنایی است و از کجا چنین حرفی درآمده است؟

◾کل ماجرا یا یک قطعه فیلم و تکه عکس:
یک عکس همان‌قدر که به اندازه‌ هزار خط نوشته حرف دارد، می‌تواند هزار داستان تخیلی نیز درست کند. زاویه‌ خاص فیلمبرداری، مشخص نبودن اتفاقات قبل و بعد از آن، تکه‌ جدا شده از فیلم، ربط دادن عکس به مطلب نامرتبط، دستکاری عکس و فیلم (فتوشاپ) و … فرصت را برای داستان‌‌سازی تخیلی ایجاد می‌کند. بعضی‌ها اصلا از روی یک عکس مخدوش، شروع می‌کنند و یک خبر را می‌سازند!

◾اعلام زمان‌های نسبی به جای ذکر تاریخ مشخص:
یک‌ساعت پیش، دیشب، به تازگی، از فردا، آخرین دستاوردها و …، یا «آخرین تحقیقات دانشمندان ژاپنی…»

◾دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا!
عباراتی که نشان می‌دهد رازی مخوف یا سندی فوق‌محرمانه کشف شده: شرکت‌های دارویی برای کم نشدن سودشان نمی‌گذارند شما بدانید لیمو همه بیماریهای لاعلاج را درمان می‌کند! یا نامه‌ی فوق‌ محرمانه و مسقیم درباره‌ زلزله‌ تهران!

◾جملات خبریِ علمی‌طور اما مبهم:
دانشمندان (سریع بپرسید کدام دانشمندان؟) کشف کرده‌اند که خوردن کره در ساعت ۱۲ ظهر باعث …. کدام پژوهش؟ چه سالی؟ نتایج آن در کدام نشریه علمی کجا منتشر شده؟ نمونه آماری چند نفر بوده است؟

◾آدم‌های بدون نام:
هر جا شنیدید که گفته شد «کارشناسان معتقدند» یا «به گزارش شاهدان عینی» رد نکنید اما شک کنید.

◾ارجاع دروغین خبرهای ناشنیده به خبرگزاری‌های بسیار مشهور و معتبر برای اعتباربخشی به مطلب:
در اینگونه مطالب به صورت خیلی کلی نوشته می‌شود منبع: سی.ان.ان یا بی.بی.سی. یا پلیس فتا. یا ارجاع به منابع غیرواقعی با اسمهای عجیب و غریب و پر ابهت: شبکه‌ خبری Alien News  فرانسه، شبکه آزادنگاران بدون مرز، تیم تحقیقاتی دکتر چوانگ در مرکز توکیو!

◾تحریک شدید احساسات:
از طریق اغراق در داستان‌های غم‌انگیز، عکس‌های دلخراش، تحریک اعتقادات مذهبی و… نشانه اولیه برای دروغ بودن است.

◾عدم ارتباط منطقی و تخصصی منبع با متن:
مثلا رئیس مرکز «قلب» ژاپن گفته است سیگنال موبایل برای «مغز» مضر است!

◾اینترنت و گوگل منبع نیستند!
اینها ابزارهای جستجو هستند. هر چیزی در آن پیدا شود درست نیست، حتی اگر صد جا تکرار شده باشد. انگلیسی بودن یک مطلب هم به معنی معتبر بودنش نیست! انگلیسی زبان‌ها هم به اندازه ما استعداد گول خوردن دارند.

◾«آیا می‌دانید»ها!
نادانسته‌های کوچک و سطحی جهان آنقدر زیاد است که تشخیص راست بودنشان بسیار مشکل است. زیاد آن‌ها را باور نکنید حتی اگر هم راست باشند تغییری در زندگی شما ایجاد نمی‌کنند.

◾شاهدان غیبی!
همه ما افرادی را دیده‌ایم که در دفاع از یک ادعای عجیب می‌گویند: «یکی از دوستانم با چشم خودش دیده!». برای احترام به شعور خودمان هم که شده درخواست کنیم با آن شخص سوم گفتگو کنیم.

◾شیوه‌ نگارش و سطح علمی‌ بودن:
اشتباه املایی و نگارش شتاب‌زده و غیرحرفه‌ای هم نشانه خوبی است. 

◾زیبایی مساوی صحت نیست:
داشتن عکس‌ها و ظاهر گرافیکی زیبا یا تدوین یک ویدئوی حرفه‌ای دلیلی برای درست بودن آن نیست. بسیار دیده شده برای مطالب چرند تصاویر گرافیکی زیبا یا حتی ویدئو ساخته‌اند و افراد فریب ظاهر آن را خورده‌اند.

پرسشنامه استاندارد

◀ تجویز راهبردی

🔺برای وقت خود ارزش قائل باشیم و اصولا به هر چیزی گوش نکنیم و مطالبی را بخوانیم که فکر می کنیم هم درست باشد هم بدردبخور.

🔺برای شعور خود ارزش قائل باشیم و اجازه ندهیم دیگران هر ادعای غلطی را به ما بفروشند.

🔺برای زمان و شعور جمعی نیز ارزش قائل باشیم و سواد رسانه‌ای و تفکر انتقادی را توسعه دهیم تا در مقابل زودپذیری، تلقین‌پذیری، القاء‌پذیری، خرافه‌پرستی، فرمان‌برداری، شخصیت‌پرستی و تقلید و سلطه‌گری و سلطه‌پذیری بایستیم. این ۱۴ سرنخ، اولین گام است.

✍ دکتر مجتبی لشکربلوکی (با تلخیص)
 
💢آیا جعبه نارنجی شما کار می کند؟!

🔸همه ما نام جعبه سیاه را شنیده‌ایم. وقتی هواپیما یا کشتی اقیانوس‌پیمایی دچار سانحه می‌شود همه برای فهم ماجرا به دنبال جعبه سیاه می گردند. جعبه سیاه یا پروازنگار، ضبط‌کننده اطلاعات پرواز در هواپیما (و همچنین در کشتی، بالگرد و فضاپیما‌های سرنشین‌دار) ابزاری است که در طول پرواز جهت ذخیره پارامترهای خاصی به کار می‌رود.

🔸جالب است که بدانید که جعبه سیاه، سیاه نیست! بلکه نارنجی- فسفری است! داشتن چنین رنگ شاخصی بعد از وقوع سانحه در پیدا کردن جعبه سیاه به ويژه در هنگام سقوط هواپیما در آب، بسیار مؤثر است. جعبه سیاه پارامترهای پروازی متعددی را ضبط می‌کند. گفته می شود جعبه‌های سیاه معمولاً اطلاعات ۲۵ ساعت آخر پرواز را ضبط می‌کنند.

🔸آنالیز دقیق و بدون سوگیری اطلاعات ذخیره‌سازی شده و رمزگشایی از آنها باعث می‌شود نقائص و خطاهایی که باعث ایجاد سانحه شده را مشخص کرد و از تکرار آنها جلوگیری کرد. اما مساله اینجاست: آیا این سوانح فقط برای هواپیماها، کشتی ها و . . . . است یا برای افراد، سازمانها و کشورها هم بوجود می‌آید؟
این فقط هواپیماها نیستند که سقوط می‌کنند بلکه سیاست‌ها نیز سقوط می‌کنند. این فقط کشتی‌ها نیستند که غرق می‌شوند، بلکه افراد و دولت‌ها نیز غرق می‌شوند.

🔸فرض کنید در زندگی شخصی تصمیم گرفتید که هشتاد درصد از منابع مالی خود را روی یک دارایی، سرمایه گذاری شخصی کنید؛ یا فرض کنید که در سازمان تصمیم گرفته اید که یک محصول کاملا نوآورانه به بازار ارایه کنید یا در عرصه کشورداری، یک سیاست رفاهی اجتماعی را اتخاذ کرده اید که روی زندگی هشتاد میلیون نفر موثر است. در همه موارد فوق یک تصمیم استراتژیک اتخاذ شده است. این مانند این است که شما یک هواپیما را می‌خواهید از نقطه الف به نقطه ب برسانید.

🔸بر اساس تجربه محتمل است که تصمیم شما در حوزه سرمایه گذاری شخصی یا نوآوری سازمانی یا سیاست گذاری ملی به شکست (سقوط و غرق شدگی) بیانجامد. اینجاست که شما باید جعبه سیاه (نارنجی) خود را پیدا کنید و اطلاعات را آنالیز کنید و بفهمید که چه شد که شکست رخ داد؟

🔸به عنوان نمونه، اطلاعات زیر را باید بررسی کنیم تا بفهمیم کجا اشتباه کرده ایم:

▪آیا نشانه‌های کاهش ارزش دارایی‌مان را دریافت کرده بودیم؟
▪آیا به ارزش دیگر دارایی‌های جایگزین فکر کرده بودیم؟
▪چه سیگنال‌هایی از محیط دریافت کرده‌ایم اما آنها را جدی نگرفته‌ایم؟
▪چه پارامتری را اشتباه تفسیر کرده‌ایم؟ آیا تغییرات پارامترهای کلیدی را رصد و تحلیل کرده‌ایم؟

◀ کسانی که از تاریخ درس نگیرند، اشتباهات تاریخی را در آینده به صورتی احمقانه مجددا تکرار می‌کنند. جعبه نارنجی شما را باهوش‌تر می‌کند.

✍ دکتر مجتبی لشکربلوکی (با تلخیص) – کانال آموزه های سازمانی

پایان نامه نویسی مقاله نویسی

شیوه استناد و ارجاع در متن مقاله 

شیوه استناد و ارجاع در متن مقاله 

شیوه استناد و ارجاع در متن مقاله 

ساعد نیوز: هرگاه در متن مقاله مطلبی از یک کتاب یا مجله به صورت مستقیم یاغیر مستقیم نقل شود، باید پس از بیان مطلب، آن را مستند ساخت.

اگر نوشته شما نوشته ای غیر علمی می باشد، شاید چندان نیازی به ارجاع دهی نداشته باشید. اما در محیط دانشگاهی، اگر در نوشته یک پرفسور هم ارجاع و استنادی وجود نداشته باشد، نوشته اش بی اعتبار است.

از فواید اسناد کردن به آثار دیگران:

  1. نوشته ی شما معتبر می شود.
  2. نشان می دهد شما آدم شفافی هستید، و از اینکه بگویید از چه منابعی استفاده کردید واهمه ای ندارید.
  3. از دیگر محققانی که در این زمینه کار کردند، قدردانی می کنید
  4. خواننده ها از اثر شما راضی تر می شوند و آسان تر می توانند منابع شان را بیابند.

ارجاع، توصیف کتاب شناختی آثار منتشر شده یا منتشر نشده است. ارجاع باید اثر را منحصر به فرد توصیف کند و خواننده را از نوع نوشته اثر (برای مثال: مقالات تحقیقی، مقالات کنفرانس، کتاب و …) آگاه کند. اطلاعاتی که یک ارجاع باید بدهد وابسته به نوع اثر متفاوت است.

ارجاع دهی دو نوع می باشد:

  1. ارجاع درون متنی
  2. ارجاع کامل

ارجاع درون متنی لینکی به ارجاع کامل است و ارجاع کامل منبع را توصیف می کند.

ارجاع درون متنی به دو شکل بازگویی و نقل قول مستقیم است. بازگویی یعنی اینکه شما یک اثری را مطالعه می کنید و بعد به زبان خودتان آن را می نویسید و منبع را ذکر می کنید. نقل قول مستقیم یعنی اینکه دقیق عین عبارت اثر دیگر را در نوشته تان وارد می کنید، در این شیوه عبارت را در گیومه (« ») قرار می دهید، و منبع را همراه با شماره صفحه آن ذکر می کنید.

اگر با اثری مواجه شدید که چگونگی ارجاع دادن به آن را ندانستید، این نکته را به خاطر داشته باشید، ارجاعی که می دهید باید به خواننده اطلاعات کافی در مورد اثر و چگونه یافتنش بدهد.

یک ارجاع تا آنجا که ممکن است باید اطلاعات زیر را در خود داشته باشد.

  • صاحب این اثر چه کسی است، ترجیحا نام نویسنده یا سازمان
  • عنوان اثر
  • کی منتشر شده است؟
  • چه کسی اثر را منتشر کرده یا در دسترس ساخته است؟
  • کجا منتشر شده است؟
  • اگر اثر، اثری الکترونیکی است، نشانی وب یا شناساگر شی دیجیتالی (DOI) آن چیست؟

برای اینکه همه چیز منظم باشد، و کار محققان هم آسان تر شود، استاندار ها و شیوه هایی برای چگونگی ارجاع دادن پدید آمده است. از این استاندارد ها می توان شیوه ارجاع دهی انجمن روان شناسی آمریکا (APA)، انجمن زبان شناسی نوین آمریکا (MLA)، شیکاگو، ونکوور و هاروارد را نام برد.

از معروف ترین های این شیوه ها شیوه ارجاع دهی مؤلف-تاریخ (هاروارد) و شیوه ارجاع دهی شمارشی (ونکوور ) است.

  • در شیوه مؤلف تاریخ یا همان هاروارد، استناد درون متنی شامل نام مؤلف و تاریخ انتشار اثر است که درون پرانتز قرار می گیرند.
  • در شیوه شمارشی یا ونکوور،استناد درون متنی توسط یک شماره نشان داده می شود و فهرست منابع و ماخذ به ترتیب شماره هایی که در متن قرار گرفتند مرتب می شود.

اگر برای ژورنال یا سازمان خاصی می خواهید مقاله ای بفرستید، حتما توجه کافی به استاندارد های آن ها داشته باشید. اگرچه بسیاری سازمان ها از شیوه های ارجاع دهی در ژورنال هایشان مطابق با استاندارد های بین المللی است، اما بعضی سازمان ها ممکن است استاندارد های خودشان داشته باشند.

یادگیری از اشتباهات

یادگیری از اشتباهات

شاید این جمله رو بارها شنیده باشیم که “از اشتباهاتمون درس بگیریم”.

سوال اینه که درس گرفتن از اشتباهات صرفا یه جمله انگیزشیه یا واقعا یه اتفاق هایی توی بدنمون می افته؟

⭕️جو بولر*، در کتاب *ذهن نامحدود* به باورهایی که مانع یادگیری هستند اشاره می کنه.
یکی از باورهای آشنا، که در سیستم آموزشی بهش تاکید می شه اینه که؛
“کار درست، پاداش و تشویق داره و وای به حال کسی که اشتباه کنه.”

✅اما علم عصب شناسی نظر دیگه ای داره:
بهترین زمان برای رشد مغزی و ارتقای یادگیری، وقتی ست که در حال اشتباه کردن هستیم.

👌مغز ما، از طریق شبکه های بهم پیوسته سلول های عصبی و نورون ها فعالیت می کنه و نورون ها عایقی به نام میلین دارند که
منجر به تقویت قدرت، سرعت و دقت پیام های عصبی می شه.

فعالیت و تمرین بیشتر، غلاف های میلین رو ضخیم تر می کنه، هر چه تعداد لایه های میلین زیادتر بشه باعث تقویت مسیر های عصبی و در نتیجه یادگیری بهتر می شه.

💢وقتی اشتباه می کنیم و درصدد تصحیح آن بر می آییم، در نتیجه دست به فعالیت بیشتری می زنیم و عایق بندی میلینی نورون های عصبی رو تقویت می کنیم و این خودش باعث یادگیری بهتر می شه.

پس، نترسیم از اینکه سوالی رو اشتباه جواب دادیم یا کار اشتباهی انجام دادیم، اون زمان، مغز ما، فعالترین حالت خودش رو داره و یادگیرنده تره.

بیایید اشتباهاتمان را دوست داشته باشیم.

برگرفته از: ذهن نامحدود ـ ✒️ جو بولر

نسل z چه کسانی هستند و چه ویژگی‌هایی دارند؟

🔸نسل زد به جوان‌ترین نسل این دوران گفته می‌شود، یعنی کسانی که بعد از سال ۱۹۹۶ میلادی (۱۳۷۵ خورشیدی) به دنیا آمده باشند. به‌طور کلی می‌توان گفت متولدان دهه ۷۰ تا اوایل دهه ۸۰ خورشیدی، نسل z در ایران هستند.
همچنین کلیشه‌های گوناگونی برای توصیف نسل زد به کار می‌روند و ویژگی‌های هویتی این نسل تفاوت تأمل‌برانگیزی با نسل‌های پیشین دارند.

◀️ ویژگی های نسل z

▪️اولین نسلی هستند که در عصر دیجیتال متولد شده‌اند.

نسل z زمانی به دنیا آمدند که اینترنت و شبکه‌های اجتماعی سریع در حال گسترش بودند. دسترسی به حجم زیادی از انواع داده‌ها به این نسل امکان می‌دهد که دانش گسترده‌‌تری درباره همه‌چیز داشته باشد. از سوی دیگر، این دسترسی زیاد و وقت‌گذرانی بیش از حد در فضای مجازی، اضطراب‌ها و مشکلات خاصی را ایجاد کرده است. مثلا برخی می‌گویند نسل زد کمتر از نسل‌های پیشین خود مهارت‌های اجتماعی دارد.

▪️عملگرایی و مسائل مالی نقش بسزایی در تصمیم‌گیری این نسل دارند

اعضای نسل زد شاهد دشواری‌های مالی و فداکاری بسیار والدینشان بوده‌اند. به همین دلیل ترجیح می‌دهند دوره جوانی خود را صرف کسب ثروت و تأمین نیازهای معیشتی کنند. در نسل z از آرمان‌گرایی نسل‌های پیشین خبری نیست. این نسل سرمایه‌گذاری، مشاغل پایدار و کارآفرینی را ترجیح می‌دهد.

▪️با مشکلات و چالش‌های روحی متفاوتی مواجه هستند

صرف ساعت‌ها وقت در شبکه‌های اجتماعی و زل‌زدن به گوشی‌های تلفن همراه باعث شده است که برخی از روان‌شناسان نسل زد را تنها‌ترین نسل بشر بنامند. تنهایی و افسردگی از مشکلات شایع این نسل‌اند.
همچنین بحران‌های به‌ارث‌رسیده از نسل‌های پیشین نیز بر دوش نسل z سنگینی می‌کنند. بحران‌هایی مانند افراط‌گرایی سیاسی و تغییرات اقلیمی اضطراب این نسل را بیشتر هم کرده است.

▪️مصرف‌کنندگانی زیرک هستند

نسل‌های پیشین اغلب خرید‌های خود را حضوری و در مغازه‌های محلی انجام می‌دادند. به‌طبع تنوع کالا نیز محدود بود. اما نسل زد با دسترسی به دنیای دیجیتال، به انبوهی از محصولات متنوع دسترسی دارد و به‌خوبی آموخته است چطور از بین انواع محصولات، محصول دلخواهش را انتخاب کند. عادات و ترجیح‌های این نسل در جایگاه مصرف‌کننده، تفاوت‌های چشمگیری با نسل پیشین دارد.
حضور نسل زد در فضای مجازی به مشاغلی مثل دیجیتال مارکتینگ و سوشیال‌مدیا مارکتینگ رونق داده است. بسیاری از شاغلان این عرصه نیز خود از همین نسل‌اند.

▪️نسل z از نظر سیاسی پیشرو است

همان‌طور که این نسل به‌سرعت خودش را با پیشرفت‌های زمانه تطبیق می‌دهد، در عرصه مسائل سیاسی نیز کمتر تن به محافظه‌کاری می‌دهد. حتی جوانان محافظه‌کار این نسل نیز بیشتر از محافظه‌کاران نسل پیشین با تحولات پرشتاب سازگارند.

◀️ تفاوت نسل z با نسل هزاره چیست؟

🔸نسل زد بیشتر تفکرات اجتماعی و سیاسی نسل قبل از خود (هزاره) را دارد، با این تفاوت که خوشبینی نسل قبلی را ندارد. بیشتر نسل زد معتقدند که اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی نسل پیشین برای حل تمام مشکلات کارآمدی لازم را ندارد. همچنین نسل زد مصرف‌کننده عمده شبکه‌های اجتماعی است در حالی که نسل پیشین کمتر در آن فضا حضور دارد.

🔸این نسل خود را در مسائل سیاسی و اجتماعی منعطف‌تر می‌داند. مثلا بیشتر جنبش‌های اجتماعی، سیاسی و محیط‌زیستی را نسل زد راه‌اندازی و پشتیبانی می‌کنند.

✍کانال آموزه های سازمانی

پرسشنامه استاندارد

مونولوگ یا حرف زدن با خود طبیعی است؟

حرف زدن با خود طبیعی است یا نشانه بدی می باشد

حرف زدن با خود طبیعی است یا نشانه بدی می باشد؟ نام بیماری صحبت کردن با خود تا روش درمان و فواید آنرا می خوانید

حرف زدن با خود طبیعی است؟

دکتر روانشناس، Grace Tworek می‌گوید:

صحبت کردن با خود راهی سالم برای تقویت انگیزه، آرام کردن اعصاب، تجزیه و تحلیل موقعیت‌های دشوار و سازماندهی افکار و احساسات می‌باشد

صحبت کردن با خود، نام‌های زیادی دارد برخی به آن مونولوگ درونی می‌گویند و برخی دیگر از آن به عنوان گفتگوی درونی یا خود گفتاری یاد می‌کنند و علت اینکه برای صحبت کردن با خود اصطلاحات زیادی وجود دارد این است که این موضوع کاملاً عادی تلقی می‌شود

حرف زدن با خود نشانه بدی است ؟

فواید حرف زدن با خود نشانه بدی است

انواع صحبت با خود

سه نوع self-talk (صحبت با خود) وجود دارد که عبارت اند از:

خود گفتاری مثبت: داشتن باورهای مثبت در مورد خود، فرد را تشویق و انگیزه وی را تقویت می‌کند، این نوع خود گفتاری منجر به کاهش اضطراب و بهبود تمرکز می‌شود

خود گفتاری منفی: معمولاً شامل گفتگوهای انتقادی و دلسرد کننده است.

خود گفتاری خنثی: این نوع صحبت با خود هم می‌تواند اثرات مثبت هم منفی داشته باشد، افراد از خود گفتاری خنثی اغلب برای دستور دادن به خود در رابطه با یک باور یا احساس خاص استفاده می‌کنند

علل صحبت کردن با خود

(1) کنترل احساسات

خود گفتاری به تنظیم و پردازش احساسات کمک می‌کند به عنوان مثال، اگر شخصی عصبانی باشد، خود گفتاری می‌تواند از طریق موارد زیر به او کمک کند:

● هدایت خشم

● کنترل احساسات

● واکنش مناسب

(2) کاهش اضطراب

یک مطالعه در سال 2014 نشان داد که افراد دارای اضطراب اجتماعی، می‌توانند از صحبت با خود سود زیادی ببرند

محققان دریافتند افرادی که به صورت سوم شخص خود را مورد خطاب قرار می‌دهند، می‌توانند از احساسات ناراحت کننده خود فاصله گرفته و این احساسات را پردازش و تجزیه تحلیل کنند و از این طریق به کاهش اضطراب خود کمک کنند

همچنین درگیر شدن در صحبت با خود باعث کاهش اختلال اضطراب پس از سانحه (PSTD) نیز می‌شود

بیماری با خود حرف زدن چیست؟

بیماری با خود حرف زدن با علت و فواید

فواید صحبت کردن با خود

اگر بخواهیم به صورت کلی بگوییم که چه چیزی می‌توان از خود گفتاری بدست آورد، می‌توان به پنج مزیت بالقوه آن که در این قسمت مقاله آورده شده اند، اشاره نمود:

1- تفکر انتقادی

صحبت با خود می‌تواند به شما کمک کند تا موقعیتی که در آن قرار دارید را بسنجید و افکار خود را سازماندهی کنی

دکتر Tworek این روش را تحت عنوان حل مشکل درونی (internal problem solving) یا برنامه ریزی و حرکت رو به جلو بیان می‌کند

2- افزایش تمرکز

یک مکالمه درونی نواحی بیشتری از مغز را درگیر می‌کند و به شما امکان می‌دهد بهتر به آنچه در اطرافتان می‌گذرد توجه کنید، دکتر Tworek در این خصوص می‌گوید:

خود گفتاری می‌تواند ابزار قدرتمندی برای مواقعی باشد که شما به تمرکز بیشتری نیاز دارید.

3- کاهش استرس

هنگامی که شرایط شما در یک روز، سخت و غیر قابل تحمل می‌شود، می‌توان از یک مونولوگ درونی برای تنظیم احساسات استفاده کرد

گفتن جملاتی مانند “همه چیز درست خواهد شد” باعث ایجاد آرامش ذهنی شده و به شما کمک می‌کند تا همه چیز را تحت کنترل نگه دارید

4- تقویت انگیزه

همیشه کارهای دشوار می‌توانند دلهره آور باشند بنابراین کمی تشویق کردن خودتان قبل از انجام کارهای چالش برانگیز، می‌تواند اعتماد به نفس شما را بالا ببرد

مطالعات نیز ثابت کرده اند که خود گفتاری در ورزشکاران می‌تواند به افزایش عملکرد آنها هنگام حضور در یک رقابت ورزشی کمک کند.

5- کنترل شخصی

آیا تا به حال برای شما هم پیش آمده که با ذهنی درگیر و نا آرام در رختخواب دراز کشیده باشید و فکرتان تند تند کار کند؟

در این مواقع شما بهترین کسی هستید که می‌توانید وارد عمل شده و با خود گفتاری خودتان را آرام کنید

دکتر Tworek پیشنهاد می‌کند: به خود بگویید وقت آن است که استراحت کنی! یا برخیزید و برای چند دقیقه به انجام یک فعالیت مورد علاقه خود مشغول شوید سپس دوباره به اتاق برگشته و استراحت کنید

نکاتی برای صحبت سازنده خود

(1) با نام خود صحبت کنید

استفاده از نام خود به جای ضمیرهایی مانند من و… به شما امکان می‌دهد برای پردازش بهتر موقعیت، از خودتان فاصله نگیرید

(2) از جملات مثبت استفاده کنید

دکتر Tworek خاطرنشان می‌کند اگر با خودتان منفی صحبت کنید، عملکرد شما کاهش می‎یابد بنابراین سعی کنید همواره گفتگو با خود را نشاط آور و سازنده پیش ببرید

(3) بر نقاط قوت خود تاکید کنی

هر کسی می‌داند در زمینه انجام چه کاری بهتر عمل می‌کند، بنابراین هنگامی که با خود صحبت می‌کنید، یادآوری نقاط قوتتان، می‌تواند باعث ایجاد اعتماد به نفس در انجام سایر وظایفی ‌شود که می‌خواهید انجام دهید

خود گفتاری با صدای بلند خوب است یا بد؟

هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید گفتگوی شما با خودتان حتما باید در ذهن شما انجام شود بنابراین صحبت کردن با خود با صدای بلند نیز کاملا طبیعی محسوب می‌شود

در برخی موارد مانند زمانی که در تلاش برای افزایش تمرکز روی موضوعی هستید حتی ممکن است سودمندتر هم باشد با این حال باید مراقب باشید

صحبت کردن با خودتان با صدای بلند فقط زمانی ایده آل است که شما تنها باشید زیرا این کار در مکان‌های عمومی و جلوی دیگران چندان مناسب جلوه نمی‌دهد

آیا صحبت با خود می تواند نگران کننده باشد؟

اگر خود گفتاری شخص با علائمی مانند توهم همراه باشد، یعنی فرد تصور ‌کند با یک منبع خارجی یا فرد دیگری در حال مکالمه است باید حتما از یک متخصص مراقبت های بهداشتی یا روان‌پزشک کمک بگیرد زیرا خود گفتاری همراه با علائم توهم می‌تواند نشان دهنده یک بیماری روانی مانند اسکیزوفرنی (روان گسیختگی) باشد.

رد مبتلا به اسکیزوفرنی در رفتار و افکار خود توهم یا هذیان را تجربه می‌کند و توهمات باعث می‌شوند که آن فرد چیزهایی را ببیند، بشنود، ببوید یا حس کند که واقعی نیستند و فقط در ذهن او وجود دارند

شنیدن صدا و پاسخ دادن به آن یک توهم رایج در اسکیزوفرنی می‌باشد اما این صداها و احساسات از نظر فردی که آنها را تجربه می‌کند کاملا واقعی است

روانشناسان و ارائه دهندگان مراقبت‌های بهداشتی بیان می کنند که مغز این افراد به این صداها به همان شکلی واکنش نشان می‎دهد که گویی در حال مکالمه با یک شخص واقعی هستند

افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در اغلب اوقات از دنیای واقعی کناره گیری می‌کنند و علاقه خود را به تعاملات روزمره با دوستان و خانواده از دست می‌دهند و ابراز احساسات برایشان بسیار سخت است

خلاصه بحث

برای اکثر مردم، صحبت کردن با خود یک رفتار طبیعی محسوب می‌شود که به هیچ عنوان نشانه ای از یک بیماری روانی نیست و دارای فواید زیادی به ویژه در بهبود عملکرد در کارهای بصری، نیز می‌باشد

بنابراین صحبت کردن با خود مضر نیست و والدین کودکان یا مراقبان افرادی که اغلب با خودشان صحبت می‌کنند نباید نگران این موضوع باشند زیرا طبیعی است که انسان گاهی اوقات، جهت پردازش افکار و احساساتش، به یک خود گفتاری درونی نیاز پیدا کند

رفتارهایی که قاتل انگیزه کارکنان هستند

رفتارهایی که قاتل انگیزه کارکنان هستند

۱. تنبیه کارمندان و بی‌توجهی به تشویق آنها:
گاهی در سازمان تنبیه وجود دارد و کارمندان می‌دانند اگر کارشان را درست انجام ندهند توبیخ می‌شوند، اما خبری از برنامه‌های تشویقی نیست. برای مسئولان سازمان اهمیت ندارد که کارمندان چقدر کارشان را خوب انجام داده‌اند و هرچقدر هم که کارشان عالی باشد، نه بهشان پاداش می‌دهند و نه ازشان قدردانی می‌کنند. آنها معتقدند خوب انجام‌دادن کارها وظیفه کارمندان است. در این حالت، کارمندان به‌مرور انگیزه‌ خود را از دست می‌دهند و برای بهترشدن تلاش نمی‌کنند.

۲. محدودکردن کارمندان:
بعضی مدیران برای دستیابی به اهداف خودشان تلاش می‌کنند کارمندان را بی‌اطلاع نگه دارند. آنها معتقدند کارمندان فقط باید وظیفه‌ای را انجام بدهند که به آنها محول شده است و حق تصمیم‌گیری یا سؤال‌کردن ندارند. این دسته از مدیران معمولا اجازه نمی‌دهند کارمندان از وقایع داخل سازمان، سیاست‌ها و راهبردها باخبر شوند. ساده‌تر بگوییم، آنها سازمان را مثل دیکتاتورها مدیریت می‌کنند.

۳. ارائه‌نکردن دلیل کار:
برای اینکه کارمندان انگیزه داشته باشند، باید دلیل و اهمیت کارشان را بدانند. باید متوجه باشند که کارشان برای تیم و سازمان چه نتیجه‌ای دارد. زمانی که موفقیتی در سازمان به دست می‌آید، تمام کارمندانی که در رسیدن به این موفقیت نقش داشته‌اند، مثل وقتی خودشان به هدفی دست پیدا کرده‌ باشند، خوشحال خواهند شد.

۴. رفتارهای ضدونقیض و بی‌مسئولیتی مدیر:
مدیر الگوی کارمندان و اولین فردی است که می‌تواند به آنها انگیزه بدهد. وقتی مدیر سازمان حرفش با عملش یکی نباشد و رفتارهای نادرستی بکند، انگیزه کارمندان از بین می‌رود.

۵. تبعیض قائل‌شدن:
هیچ‌چیز به‌اندازه تبعیض در محل کار و مدیری که درگیر بازی تبعیض شده باشد انگیزه کارمندان را از بین نمی‌برد. احساس عدالت و امنیت جزو نیازهای اولیه کارمندان است.

۶. نادیده‌گرفتن کارمندان مشکل‌ساز:
برخی از کارمندان رفتارهایی می‌کنند که محیط کار را ناخوشایند می‌کند، مثلا ممکن است همیشه در حال انتقاد و شایعه‌پراکنی در محیط کار باشند و به هر دلیلی انرژی منفی به سایر کارمندان بدهند. اگر مدیر با این کارمندان برخورد نکند، آنها به رفتارشان ادامه می‌دهند و در نهایت سایر کارمندان هم انگیزه‌شان را از دست می‌دهند و مثل آنها می‌شوند.

۷. بی‌اعتمادی مدیر:
بر اساس آمار، وقتی مدیران به کارمندانشان اعتماد می‌کنند و این موضوع را نشان می‌دهند، استرس آنها ۷۴درصد کمتر می‌شود، بهره‌وری‌شان ۵۰درصد افزایش می‌یابد و فرسودگی‌شان تا ۴۰درصد کم می‌شود. در مقابل زمانی که مدیران به کارمندان بی‌اعتماد هستند، فضای سازمان ناامیدکننده می‌شود.

✍ برگرفته از: آکادمی مدیریت

مدیریت

عملکرد سبز

عملکرد سبز

عملکرد سبز

عملکرد سبز (Green Performance) شاخصی برای سنجش میزان پایبندی کسب‌وکارها به فعالیت‌های زیست‌محیطی و حفظ منابع برای نسل‌های آینده است. کوشش‌های سازمان در راستای تولید پاک و استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر در نهایت منجر به پایداری و توسعه پایدار می‌شود.

فعالیت‌های سازگار با محیط‌زیست حیاتی‌ترین مسئله در هر سازمانی است. سازمان‌ها می‌کوشند تا از زنجیره تامین سبز در فعالیت‌های خود استفاده کنند. همچنین با بازیافت محصولات و مدیریت ضایعات در زنجیره تامین حلقه بسته به محیط‌زیست احترام بگذارند. مدیریت منابع انسانی نیز برای هماهنگی با این نگرش به سوی مدیریت منابع انسانی سبز دگرگون گردیده است. کارکنان در چنین جو سازمانی می‌توانند با نوآوری سبز به هدف‌های زیست‌محیطی سازمان عینیت بخشند.

مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها امروز در فعالیت‌ها و فرایندهای سازمانی متجلی است. سازمان‌ها و کسب‌وکارها مجدانه می‌کوشند فعالیت‌های تولیدی خود را به سوی تولید سبز هدایت کنند. فعالیت‌های ترویجی و تبلیغی نیز در قالب بازاریابی سبز و آمیخته بازاریابی سبز ساماندهی می‌گردد. مدیریت مالی نیز با مفاهیمی مانند حسابداری سبز و مدیریت هزینه در زمینه مسائل اجتماعی ممزوج است. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله به مفهوم‌سازی و تعریف عملکرد سبز در سازمان پرداخته می‌شود.

مفهوم‌سازی مدیریت عملکرد سبز

در واقع موضوع عملکرد سبز ریشه در تحولات صنعتی و سازمانی در هزاره سوم دارد. بسیاری از مطالعات پژوهشگران صنعتی و سازمانی مربوط به شناسایی، ارزیابی یا ارتقای فعالیت‌های پایدار است. هر سازمان برای دست‌یابی به اهداف خود نیاز دارد که کارکنانش مشاغل خود را در سطح قابل قبولی از بهره‌وری انجام دهند. این موضوع هم در مورد سازمان‌های دولتی اهمیت دارد و هم در شرکت‌های خصوصی ضروری می‌باشد.

از دیدگاه اجتماعی، بهترین خواستۀ هر فرد برای سازمان‌ها، برخورداری از کارکنانی است که کار خود را خوب انجام دهند. عملکرد خوب، بهره‌وری سازمان را افزایش می‌دهد و این نیز مستقیماً باعث ارتقای اقتصاد ملی و همین‌طور ارتقای خدمات سازمان می‌شود. معمولاً عملکرد سبز از چشم‌انداز نظریه‌های مختلف، با تمرکز بر انگیزش‌ها به جای توانایی، مورد بحث قرار می‌گیرد. به‌علاوه هم عوامل محیطی و هم عوامل شخصی تأثیر مهمی بر عملکرد شغلی و عملکرد سازمانی دارند. توجه به مسائل زیست‌محیطی در کانون مدیریت عملکرد امروز قرار دارد.

عملکرد پیامدی از تأثیر متقابل توانایی و انگیزش است. افراد اگر صرفاً توانایی و انگیزش لازم را داشته باشند، کارهای خود را خوب انجام می‌دهند. عملیات سازمانی و شرایط شغلی می‌توانند این ویژگی‌های فردی را افزایش دهند و به رفع موانعی که در عملکرد سبز دخالت دارند، کمک کنند. توانایی و انگیزش می‌توانند به عملکرد منتهی شوند، اما موانع سازمانی می‌تواند آن‌ها را مهار کند. عملکرد سبز خوب به توانایی و انگیزه نیاز دارد . بازدارنده‌های سازمانی، مانند آموزش ضعیف می‌تواند در عملکرد سبز خوب مداخله کند. بنابراین توجه به این نکته ضروری است که داشتن توانایی و انگیزۀ بالا عملکرد سبز را تضمین نمی‌کند؛ و برای ارتقای عملکرد سبز کارکنان فراهم نمودن شرایط شغلی مناسب و از میان برداشتن موانع سازمانی از اهمیت فراوانی برخوردار می‌باشد.

تعریف مدیریت عملکرد سبز

مدیریت عملکرد سبز اصطلاح عامی‌برای آن دسته از فعالیت‌های سازمانی است که با فعالیت‌ها، فرایندها و مسئولیت‌های زیست‌محیطی سروکار دارد. مدیریت عملکرد سبز راهی برای تسهیل برقراری ارتباط و ایجاد تفاهم بین سازمان و محیط‌زیست است. این موضوع به پیدایش محیط مطلوب تر کاری و تعهد بیشتر نسبت به کیفیت خدمات منجر می‌شود. مدیریت زیست‌محیطی را می‌توان مجموعه‌ای از اقدامات و اطلاعات برای استفاده بهینه از منابع طبیعی در جهت دستیابی کارا و اثربخش به اهداف سازمانی تعریف کرد.

می‌توان مدیریت زیست‌محیطی را رویکردی دانست که با استفاده از ارتباطات دو جانبه بین سازمان و محیط‌زیست است. از یکسو جهت تفهیم خواست‌ها و انتظارات سازمان و کارکنان از سوی دیگر، جهت انتقال تقاضاها و خواست‌های کارکنان به سرپرستان و مدیریت سازمان، محیطی را جهت استفاده بهینه از کلیه امکانات و منابع درجهت تحقق اهداف سازمان پدید می‌آورد.

مدیریت زیست‌محیطی باعث می‌شود تا سرپرستان به آسانی عملکرد ضعیف کارکنان را تشخیص دهند و جهت بهبود آن اقدام نمایند. از سوی دیگر با دادن پاداش‌های مناسب به عملکرد مطلوب کارکنان، عملکردهای مطلوب را ترغیب و به تکرار آنها کمک نمایند. مدیریت زیست‌محیطی فرایندی است که هم ارزشیابی عملکرد و هم نظامهای انظباطی و خط‌مشی‌های رسیدگی به شکایات را بعنوان ابزار مدیریتی خود در بر می‌گیرد.

شاخص بهبود عملکرد سبز

عملکرد محیطی سازمان را می‌توان با شاخص عملکرد سبز بهبود بخشید. بهبود پیامدهای زیست‌محیطی باعث صرفه‌جویی در هزینه کسب‌وکار می‌شود. قبل از اینکه بیرون بروید و پول زیادی را برای ارتقاء ساختمان‌ها یا تجهیزات خود خرج کنید، این را در نظر بگیرید: “ارزان ترین راه برای بهبود عملکرد زیست محیطی یک سازمان، ایجاد تغییر در رفتار کارکنان است.” با این تشخیص ساده می‌دانید که چگونه مداخلات افراد خود را به بیشترین اثر متمرکز کنید.

شاخص عملکرد سبز، نظرسنجی سازمانی است که تصویر واضحی از نحوه تعامل و تحقق اهداف محیطی کارکنان سازمان ارائه می‌دهد. از این شاخص برای اندازه‌گیری با اطمینان استفاده کنید:

  • کارکنان چقدر از پایداری محیط‌زیست در سازمان آگاه هستند؟
  • کارکنان چقدر خوب درک می‌کنند که چرا پایداری برای سازمان اهمیت دارد؟
  • برنامه پایداری سازمان چگونه بر رفتار کارکنان تأثیر می گذارد؟
  • پایداری چقدر برای کارکنان مهم است؟
  • آیا هیچ گروهی نیاز به پشتیبانی ویژه‌ای دارد؟

ویژگی‌های شغل و عملکرد سبز

یکی از نظریه‌های بسیار تأثیرگذاری که به ماهیت عملکرد مشاغل مربوط می‌شود، نظریه پایداری عملکرد است. فرضیه زیربنایی نظریه مزبور این است که ماهیت درونی وظایف شغلی می‌تواند در افراد برای احترام به محیط‌زست انگیزه ایجاد کند. در صورتی که شغل جالب و لذت‌بخش باشد، افراد مشاغل خود را دوست خواهند داشت. انگیزش بالاتری دارند و کار بهتری انجام می‌دهند. بر اساس نظریه پایداری، مشخصه‌های شغل القا کنندۀ برخی از حالت‌های روانی است که به خشنودی، انگیزش و عملکرد سبز منتهی می‌شود.

مشخصه‌ها یا ویژگی‌های اصلی به سه حالت روانی منجر می‌شود. تنوع مهارت، هویت وظیفه و اهمیت وظیفه باعث احساس ارزشمند بودن کار می‌شوند؛ اختیار به احساس مسئولیت منجر می‌شود؛ و بازخورد باعث آگاه شدن از نتایج کار خواهد شد. این سه حالت برای ایجاد خشنودی و انگیزش در کارکنان، جنبه حیاتی دارند. در صورتی که شغل این سه حالت را القا کند، افراد دارای انگیزش خواهند بود، احساس خشنودی خواهند کرد و عملکرد بهتری خواهند داشت.

آخرین قسمت نظریه، تأثیر تعدیل‎کنندۀ نیروی نیاز به رشد است. یک متغیر شخصیتی و بیان‌گر نیاز فرد به محقق ساختن نیازهای درجه بالاتر است، مثل رشد فردی، اختیار، یا پیشرفت.رابطۀ ویژگی‌های شغل با حالت‌های روانی و با پیامدها عمدتاً در افرادی که نیروی نیاز به رشد بالا دارند، بیشتر است. این مفهوم مربوط به نظریه انطباق فرد با شغل است که بر اساس آن، فقط افراد خاصی به مشاغل دارای نیروی نیاز به رشد بالا، پاسخ خوبی می‌دهند. در مطالعاتی که از خود توصیفی کارکنان به عنوان مقیاس ویژگی‌های اصلی استفاده شده است، از رابطۀ انگیزش و عملکرد و نیز از تأثیر تعدیل‌کنندۀ نیروی نیاز به رشد حمایت شده است.

 عملکرد سبز کارکنان

مدیریت عملکرد سبز یکی از مباحث ویژه مدیریت منابع انسانی سبز است و ابزار مناسبی برای ارتقای بازده کارکنان و سازمان به‌حساب می‌آید. مدیریت عملکرد رویکردی است که با دادن آموزش‌های لازم به نیروی کار و هم‌چنین برقراری یک نظام منصفانه در ارزیابی عملکرد کارکنان و نیز برقراری نظام‌های حقوق و مزایا و پاداش‌های مبتنی بر عملکرد، سعی در ایجاد همدلی بین کارکنان و سرپرستان دارد تا از این طریق اهداف کارکنان را با اهداف سازمان هم‎سو نموده و بر بهره‌وری نیروی انسانی بیافزاید.

در صورتی که مدیریت زیست‌محیطی با ملزومات و پیش‌نیاز آن در سازمان طراحی و اجرا شود، می‌تواند بخشی از مسائل و مشکلات سازمان را شناسایی و در جهت حل آن‌ها راه‌کارهای عملی ارائه کند. مدیریت زیست‌محیطی، نگرش فراگیر به فعالیت‌های افراد و سازمان دارد و با سازوکارهایی مشخص بین عملکرد فردی و سازمانی هم‌افزایی ایجاد می‌کند. پیچیدگی محیط عرصه رقابتی کسب‌و‌کار و افزایش انتظارات مشتریان، ضرورت آگاهی از نقاط قوت و ضعف سازمان و بهبود مستمر بهره‌وری را بیش از پیش آشکار نموده است.

یکی از دغدغه‌های اساسی سازمان‌های امروز دستیابی به یک شیوه مدیریت زیست‌محیطی فراگیر، قابل اعتماد و انعطاف‌پذیر است. سازمان‌ها با توسل بر آن می‌توانند اطلاعات دقیق و کافی از جایگاه امروز خویش به‌دست آورند و با نگاه به آینده، از خطاهای گذشته درس بگیرند.

خلاصه و جمع‌بندی

بهبود مستمر عملکرد سبز سازمان‌ها، نیروی عظیم هم‌افزایی ایجاد می­کند که این نیروها می‌تواند پشتیبان برنامه رشد، توسعه و ایجاد فرصت‌های تعالی سازمانی شود. دولت‌ها و سازمان‌ها و مؤسسات همواره در جهت نیل به این هدف می‌کوشند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالش‌های پیش روی سازمان این بهبود میسر نمی‌شود. کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرای سیاست‌های موجود و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، اهمیت بسیاری دارد.

دستیابی به این اهداف بدون اندازه‌گیری و ارزیابی امکان‌پذیر نیست و علم مدیریت نیز مبین مطالب مذکور است. هر چه را که نتوانیم اندازه‌گیری کنیم نمی‌توانیم کنترل کنیم و هر چه را که نتوانیم کنترل کنیم مدیریت آن امکان‌پذیر نخواهد بود. موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیل‌های سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازه‌گیری است. برای این منظور می‌توان از پرسشنامه عملکرد سبز استفاده کرد. پژوهشگران می‌توانند دستاوردهای خود در این زمینه را با سایر کاربران پایگاه پارس‌مدیر به اشتراک بگذارند.

برگرفته از : پارس مدیر

پایان نامه

اصلاح نظام اداری

اصلاح نظام اداری

اصلاح نظام اداری

اصلاح نظام اداری به معنای شناسایی مسائل و ناکارمدی‌های اداره سازمان‌های بخش عمومی و کوشش پیوسته در راستای حل مشکلات موجود است. اصلاح و تقویت نظام اداری یک مساله مهم در همه کشورهای دنیا است. در گوشه و کنار گیتی، بهبود نظام اداری در دستور کار همه دولت‌ها است. در اصل سوم قانون اساسی، دولت موظف به ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیرضروری است.

این مقوله در ادبیات دانشگاهی و بین‌المللی با عنوان Administrative reform شناخته می‌شود. از آنجایی که بخش بزرگی از سازمان‌ها و نهادهای اداری ایران، دولتی هستند بنابراین تمرکز بر اصلاح نظام اداره سازمان‌های دولتی است. از سوی دیگر مدیریت دولتی شریان حیاتی حکومت است بنابراین تحول در مدیریت دولتی برای بهبود ظرفیت‌های اداری با هدف اجرای خط‌مشی‌ها و ارائه خدمات عمومی امری لازم و ضروری است.

به استناد این موارد، یکی از زیرساخت‌های اصلی برای دستیابی به توسعه کشور، اصلاح نظام اداری است. در این راستا، باید زیرساخت‌های  اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقلیمی برای چنین اصلاحاتی در نظر گرفته شود. دستیابی به این هدف آرمانی نیازمند داشتند نگاهی فرازمانی و فرامکانی برای دستیابی به پیشرفت است.

اهمیت مساله اصلاح نظام اداری

مساله مهم این است که اصلاح نظام اداری کشور، متناسب با تغییر پارادایم‌ها جهت اداره امور نیست. از طرفی دیگر هم میل مطالبه‌گری بشر از ابتدای خلقت و میل به توسعه یافتگی دولت‌ها از طرفی دیگر به تغییر پارادایم‌ها در زمینه حکمرانی خوب دامن زده است. ازاین‌رو، تغییر پارادایم‌ها موجب واکاوی مجدد خط‌مشی‌ها دولتی، باز تفکر نوع حکمرانی می‌شوند. در عصر حکومت دیجیتال، تازه‌ترین پارادایم با محوریت حکمرانی دولت است.

پارادایم نوظهور دولت باز مترادف با دولت الکترونیک یا دولت کارآفرین نیست. حکومت باز را افق شفافیت حاکمیت و صدای شهروندان در فراگردهای خط‌مشی عمومی توصیف می‌کنند. با این تفاسیر حکومت باز به منزله یک مدل حکمرانی، مبتنی بر شفافیت، مشارکت و همکاری است. در حکومت باز موضوع‌های گوناگون مدیریت دولتی مانند شفافیت، پاسخگویی، دسترسی به اطلاعات مطرح می‌شوند.

در یک نظام توسعه یافته اداری حق استفاده شهروندان از اطلاعات، حفظ داده‌های خصوصی و سازوکارهای شهروندی تضمین می‌شود. با وجود دیرینگی کاربست این مدل حکومتی، از ابتدای هزاره سوم بیشتر مورد توجه قرار دارد. استفاده از سازوکارهای حکومت باز در اصلاح نظام اداری کشور می‌تواند راهگشا باشد.

سابقه اصلاح نظام اداری کشور

بحث بهبود نظام‌های مدیریتی کشور از ابتدای حیات سیستم اداری نوین تا امروز در راس مشکلات دولت قرار دارد. در دوره‌های گوناگون تاریخی، کوشش‌های زیادی برای بهبود و اصلاح به روش‌های متفاوت صورت گرفته است. برخی از این اصلاحات در طول تاریخ عبارتند از:

  • اصلاحات عباس‌میرزا
  • اصلاحات امیرکبیر
  • تحولات اصلاح‌طلبانه مشیرالدوله
  • اصلاحات رضاشاه
  • انقلاب اداری و اصلاحات محمدرضاشاه

پس از انقلاب نیز اصلاح‌طلبی در دستور کار دولت‌ها قرار گرفت بطوریکه دوران ریاست جمهوری دوست‌محمد خاتمی را با عنوان دولت اصلاحات می‌شناسند. حتی بعد از به‌روی کار آمدن این دولت جنبشی به نام «اصلاح‌طلبی» در کشور صورت گرفت و حزبی با نام «اصلاح‌طلبان» شکل گرفت.

میرسپاسی این حکیم فرزانه مدیریت کشور معتقد است که اصلاحات انجام شده پس از انقلاب از جمله کوشش‌های انجام شده برای رفع مشکلات نظام اداری و تحقق خط‌مشی‌های کلان کشور است. با این وجود براساس گزارش‌ها در دوره‌های گوناگون مساله ناکارآمدی نظام اداری همچنان به قوت خود باقی مانده است. مساله بهبود سیستم اداره کشور مساله‌ای گسترده و فراگیر است که نیازمند نگاهی کلان و آینده‌نگر است.

عوامل موثر بر اصلاح نظام اداری

بسترها و عوامل تاثیرگذار بر فرایند اصلاح سیستم اداره سازمان‌ها عبارتند از:

  • حکمرانی دیجیتال
  • موانع ساختاری
  • زیرساخت‌های سیاسی
  • زیرساخت‌های اقتصادی
  • مسائل و مشکلات قانونی

ابعاد اصلاح نظام اداری

حکمرانی دیجیتال

در ابتدا به‌نظر می‌رسد برای بهبود سیستم اداره سازمان و کاربست واقعی خط‌مشی‌های اصلاح تنها عامل بوروکراسی و اداره امور عمومی مهم به‌نظر می‌رسد. با این وجود دیجیتالی شدن و حکمرانی دیجیتال جایگاه بسیار بلندی دارد. فناوری، الزامات، بسترها و پیشران‌های حکمرانی در عصر دیجیتال باید به شدت در دستور کار قرار گیرند. حکم‌فرمایی دیجیتال تاثیر به‌سزایی در پیاده‌سازی اصلاحات دارد و باید با نگاهی مبتنی بر اکوسیستم دیجیتال به این موضوع نگریست.

موانع ساختاری

نظام اداری کشور در بعد ساختاری با موانع بسیاری مواجه است. مهم‌ترین موانع موجود عبارتند از: ساختار بوروکراتیک ناکارآمد و غیار منعطف؛ تضاد میان ساختار نوین و ساختار سنتی؛ تضاد ساختار با فرهنگ سازمانی؛ همسو نبودن ساختارها با نظام منعطف، توقعات و و انتظارات. دوان‌سالاری آفت اصلی اداره‌های دولتی و خصوصی است و به شدت شهروندان را رنج می‌دهد.

خلاصه و نتیجه‌گیری

موضوع اصلاح نظام اداری در همه کشورها از اهمیت بالایی برخوردار است و کشورهای پیشرو به نتایج خوبی دست یافته‌اند. نظر به نارسائی‌های موجود، اصلاح نظام اداری کشور باید در دستور کار مدیران و تصمیم‌گیران کلان کشور قرار گیرد. پیامد نهایی اجرای این اصلاحات، دستیابی به دولتی توانمند، چابک و پاسخگو است. دولتی که فساد اداری در آن کمینه است و پاسخگویی و شفافیت در دستور کار قرار دارد.

چنانچه اصلاحات به‌درستی در بخش عمومی و اداره امور سازمان‌ها صورت گیرد، رضایت مردم و مسئولان همزنان حاصل می‌شود. در چارچوب یک حکمرانی خوب، تشکیلات و ماموریت‌های دولت در آن نقش حیاتی و اساسی دارد. وظایف دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی به عنوان سه بازیگر اصلی روند توسعه‌ای جوامع به خوبی باید تعریف شود. برقراری حاکمیت قانون، تنظیم استانداردهای اقتصادی و اجتماعی، توسعه زیرساخت‌های اجتماعی و فیزیکی و برقراری عدالت و تامین تور حمایت اجتماعی در این نوع حکمرانی از وظایف احصا شده برای دولت است.

برگرفته از : پارس مدیر – اقتباس از فاطمه ابوالمعالی

مدیریت دیجیتال منابع انسانی

مدیریت دیجیتال منابع انسانی

مدیریت دیجیتال منابع انسانی

مدیریت دیجیتال منابع انسانی فرایندی فنی-اجتماعی است که با استفاده از توانمندی‌های فناوری دستیابی به هدف‌های سنتی این رویکرد را تسهیل می‌کند. این مفهوم بازآفرینی رویکرد سنتی مدیریت کارکنان برای موفقیت در عصر دیجیتالی است.

مدیریت منابع انسانی در آستانه تحول بزرگی قرار دارد که محرک آن فناوری‌های دیجیتال هستند. فناوری‌های مانند هوش مصنوعی، کلان داده، شبکه‌های اجتماعی، رایانش ابری، بلاک‌چین و مواردی از این دست هستند که مدیریت منابع انسانی را متحول کرده‌اند. از هم‌آمیزی مدیریت منابع انسانی و تحول دیجیتال مفهوم جدیدی به‌نام مدیریت دیجیتال منابع انسانی شکل گرفته است.

دیجیتالی شدن تنها بوسیله آسان‌تر کردن اقدام‌های روزانه، بر مدیریت کارکنان اثر نمی‌گذارد بلکه چیزی فراتر از آن را در اختیار سازمان قرار می‌دهد. استفاده فناوری کمک می‌کند تا عملکرد کارکنان به صورت واقعی اثربخشی بیشتری پیدا کند و کارایی بهبود یابد. با این وجود برای اینکه یک سازمان بتواند منابع انسانی خود را به صورت دیجیتالی مدیریت کند لازم است تا سرمایه انسانی موجود در سازمان با نیازهای استراتژیک عصر دیجیتال همسو باشد.

مفهوم مدیریت دیجیتال منابع انسانی

درک بهتر مدیریت دیجیتال منابع انسانی نیازمند اندیشه در مفاهیم زیر است:

کار در عصر دیجیتال: در گذشته کار در چارچوب و مرز مشخص سازمانی از لحاظ فیزیکی اتفاق می‌افتاد. اما این روزها کار وابسته به مکان نیست بلکه در یک فضا اتفاق می‌افتد که این فضا می‌تواند محل فیزیکی سازمان نباشد. این روزها صحبت از جمع‌سپاری به میان آمده است که به معنای خرد کردن کار بسیار بزرگ و واگذاری بخش‌های کوچک آن بین تعداد زیادی از افراد جهت انجام دادن کار است.

ویژگی‌های نیروی کار در عصر دیجیتال: در حال حاضر صحبت از نسل Z و نسل Y است. آیا خواسته‌های این نسل‌ها با نسل گذشته مثل نسل ایکس X یکسان است؟ دو دهه قبل، «امنیت» و «میزان حقوق» جایگاه ویژه‎ای برای افراد داشت. اما این روزها «چالش کاری» و «یادگیری» جزو موارد اصلی جذابیت یک سازمان برای افراد محسوب می‌شود.

مهارت‌های لازم این عصر برای کار در سازمان: سواد دیجیتال به چه معناست و آیا امروز بدون سواد دیجیتال می‌توان به بقای سازمان امیدوار بود؟ مهارت‌های نرم حوزه سواد دیجیتال از اهمیت فراوانی برخوردار است. بدون آشنایی با سواد دیجیتال، منابع انسانی آماده و قبراقی نخواهیم داشت.

وظایف و نقش منابع انسانی: وظایف واحد منابع انسانی نیز به فراخور نیازهای عصر دیجیتال تغییر می‌کند. ماشین و فناوری به کمک انسان آمده است. فناوری می‌تواند اطلاعات را جمع ‌کند و تا حدی آن را تحلیل کند. این موضوع ما را در منابع انسانی یک درجه بالاتر فرستاده است. جایی که می‌توانیم از این بینش‌ها جهت تصمیمات بهتر بهره بگیریم.

اهمیت مدیریت دیجیتال منابع انسانی

دیجیتالی شدن و استفاده از ابزارهای دیجیتالی باعث تسریع رشد اقتصادی، افزایش بهره‌وری و بهبود کارایی فرآیندهای تجاری می‌شود. هوش مصنوعی این تحول دیجیتال را بیش از پیش افزایش می‌دهد. به این ترتیب، دیجیتالی شدن به طور یکسان مورد توجه شرکت‌ها و دولت‌ها است. فناوری‌های دیجیتال به‌ویژه در مدیریت منابع انسانی رایج هستند.

دیجیتالی‌سازی در مدیریت کارکنان دارای دومین نرخ دیجیتالی شدن برای نهادهای تجاری پس از امور مالی است. برای ارزیابی این روند باید گام‌های زیر طی شود:

  • ارزیابی سطوح دیجیتالی فعلی منابع انسانی
  • مستندسازی چگونگی حمایت ابزارهای دیجیتال از شرکت‌ها در جذب استعدادهای تازه
  • درک مزایا و کشف موانع بالقوه دیجیتالی‌سازی در مدیریت کارکنان

تمرکز دیجیتالی شدن در عملکرد کارکنان به دلیل اهمیت سرمایه انسانی بر موفقیت کلی اقتصاد یک شرکت است. ابزارهای دیجیتال و فناوری اطلاعات در مدیریت استعدادها بسیار موثر است. از فناوری‌های دیجیتالی می‌توان برای انتخاب، آموزش و حفظ استعداد استفاده کرد. همچنین از برنامه‌ریزی نیروی کار در سطوح عملیاتی و استراتژیک مدیریت کارکنان نیز پشتیبانی می‌کند. به دیگر سخن می‌توان گفت تمامی فرایندهای سنتی مدیریت منابع انسانی با رویکرد دیجیتال نیز قابل انجام است.

پیشران‌ها و پیامدهای مدیریت دیجیتال منابع انسانی

براساس دستاوردهای پژوهشی سازمان‌هایی که از رویکردهای دیجیتالی برای مدیریت کارکنان خود استفاده می‌کنند از کارایی بالاتری برخوردار هستند. همچنین اثربخشی فعالیت‌های کارکنان در چنین سازمان‌های بیشتر است با این وجود همه سازمان‌ها به این سو حرکت نمی‌کنند. مهم‌ترین پیشران‌های مدیریت دیجیتال منابع انسانی عبارتند از:

  • اقدامات متناسب با بلوغ دیجیتالی سازمان
  • ارتقای چابکی سازمان
  • لزوم ایجاد نقش‌های جدید منابع انسانی در تحول دیجیتال

پیامدهای اصلی استفاده از این رویکرد نیز عبارتند از:

  • بهبود تعادل بین کار و زندگی
  • ارتقای رقابت‌پذیری مبتنی بر توان دیجیتالی سازمان
  • خلق برند دیجیتالی کارفرما
  • تقویت التزام کارکنان در محیط کار دیجیتال

در این گذار، موانع و محدودیت‌هایی نیز وجود دارد. کمبود مدیران متخصص نیروی انسانی با مهارت‌های فناوری اطلاعات، هزینه‌های بالای ابزارهای دیجیتال و عدم اطمینان قانونی از جمله این محدودیت‌ها هستند. موانع داخلی شامل این نگرانی است که چگونه افزایش دیجیتالی شدن به طور بالقوه توسط کارکنان قابل درک است. همچنین آیا چنین تحولات دیجیتالی ممکن است درک نظارت را دشوار کند. شاید بتوان گفت رهبری دیجیتال یکی از مهارت‌های الزامی در این گذار است.

خلاصه و جمع‌بندی

اکنون سازمان‌ها می‌کوشند تا الگوی سنتی مدیریت منابع انسانی در بستر تحولات دیجیتال بازتعریف کنند. در مجموع یک نگرش مثبت کلی نسبت به افزایش پذیرش ابزارهای دیجیتال در مدیریت منابع انسانی وجود دارد. این نشان می‌دهد اگر قرار باشد موانع به درستی مورد توجه قرار گیرند، می‌توان انتظار تغییر در استفاده و کیفیت ابزارهای دیجیتال پیشرفته در منابع انسانی را داشت.

وقتی به سمت دیجیتالی شدن مدیریت کارکنان حرکت می‌شود نباید تمام فرایندهای نیروی انسانی را یکجا شروع نمود. بهتر است در ابتدا روی یک فرایند مانند استخدام تمرکز شود و به صورت گام‌به‌گام در سایر ارکان مدیریت کارکنان نیز نفوذ انجام شود. نکته دیگری که باید به آن توجه شود مسئله‌محوری است. نباید از نگاهی صرفاً تزئینی و جذاب استفاده شود بلکه باید از دیجیتالی شدن برای حل مسائل واقعی مدیریت کارکنان استفاده شود.

در نهایت باید در جستجوی توسعه اکوسیستم دیجیتالی کارکنان بودد. باید در نظر داشت بدون کمک این اکوسیستم و به تنهایی نمی‌توان همه کارها را انجام داد. در نگاه اکوسیستمی ‌باید سراغ آموزش و پژوهش حوزه منابع انسانی دیجیتال هم رفت. اگر چنین اکوسیستمی‌ شکل بگیرد می‌توان امیدوار بود کارکنان پیشرفت خوبی داشته باشند.

برگرفته از : پارس مدیر