بایگانی ماهیانه: نوامبر 2017
میلاد فخر آدم و آغاز هفته وحدت مبارک باد.
دماگوژی چیست؟
دماگوژی (Demagogue) که در زبان فارسی با معادلهایی همچون «عوامفریبی» یا «مردمفریبی» بکار میرود، معنا و مفهوم عمومی و مطلق فریفتن عوام یا دروغپردازی را ندارد، بلکه اصطلاحی است که بر یک مشرب سیاسی و سلطهگری و تبلیغاتی خاص که آنرا «دماگوژیسم» مینامند، دلالت میکند.
پیروان دماگوژیسم یا «مککارتیسم» (برگرفته از نام سناتور جوزف مککارتی، دماگوگ مشهور آمریکایی در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰) بر این باورند که اکثریت مردم را تودههایی ناآگاه و فاقد قوه تشخیص و ادارک تشکیل میدهند که از لحاظ فرهنگی در سطح پایینی هستند و به راحتی میتوان آنان را بدون نیاز به استدلال و اقامه دلیل، و صرفاً با اتکای به القائات رسانهها و دستگاههای تبلیغاتی متنوع داخلی و خارجی، با شیوههایی بسیار ساده و احساسی فریب داد و در راهی دلخواه با خود همراه کرد.
کاربرد دماگوژی بطور خلاصه عبارت است از: «بهرهگیری از حماقت در ترویج تجارت و شیوع خشونت». کشورهای همسایهای که زرادخانههای آنها آکنده از تسلیحات خریداری شده از قدرتهای استعماری شده، لازم است تا در فاصلههای معین و چرخههای مکرر تخریب و بازسازی، به بهانههای موهومی بجان یکدیگر بیفتند و جنگ افزارهای خریداری شده را به مصرف برسانند. کارخانهها و بنیانهای صنعتی یکدیگر را نابود کنند، و آنگاه به پرداخت هزینه هنگفت بازسازی و خرید مجدد و مکرر سلاح و تأسیسات زیربنایی از کشورهای استعماری روی بیاورند. کشورهایی که درآمد آنها از فروش تسلیحات و رونق اقتصادی حاصل از آن، بسیار بیشتر از درآمد کشورهای خاورمیانه از فروش نفت است.
مشهورترین و متداولترین روشهای دماگوژیستها که بخصوص در جوامع عقبافتاده و در میان تودههای سرخورده و تحقیرشده اجتماع بکار بسته میشوند، عبارتند از: نزاع و تفرقه میان ساکنان جوامع مجاور یکدیگر با روش تقسیم تودههای مردم به چند گروه قومی یا زبانی یا دینی یا تاریخی و القای حس خوشایند افتخارات دروغین و غرور کاذب و نژادپرستی و خودبزرگبینی میان هر یک از آنها و توأم با تحقیر و نفرتپراکنی به گروهها و اقوام دیگر. تحریک احساسات جوامع رشدنیافته با سخنرانیهای شورانگیز، موزیکها و سرودهای مهیج، تجمعاتی با برافراشتن پرچمها و انواع رفتارها و بروزهای احساسی و تحریکآمیز. تبدیل گردهماییهای اجتماعی و جلسات علمی یا کاربردی به محلی برای تظاهر و تفاخر و اعمال نمایشی و کلیبافیها و شعارگوییهای پوچ. خودداری از ارائه استدلال و اقامه برهان و نحوه تفکر علمی، و در صورت لزوم بیان ادعاهای بیاساس و خرافات در پوسته عالمنمایانه و عوامپسند. توسل به عواطف میهنی یا مذهبی مردم برای به دست آوردن حمایت آنان. ترکیب اندکی از حقیقت با انبوهی از موهومات. القای این نکته کلیشهای و مشهور که آنچه ما میگوییم، سخن پذیرفته شده و قطعی و بلاتردید همه دانشمندان و خردمندان جهان است و ندانستن شما از نادانی شماست و مخالفت با ما مخالفت و دشمنی با فرهنگ و تمدن و دین و ملیت است.
دماگوژی یکی از خطرناکترین و در عینحال متداولترین راهکارهای نفوذ سلطهگری و فاشیسم در میان ممالک استعمار زده، یکی از بنیادیترین عوامل ترویج خشونت و جنگ در کشورهای جهان سوم، و یکی از عوامل اصلی محرومیت و توسعهنیافتگی در جوامع عقبمانده است. جوامعی که مهمترین مشخصه آنها، آمار پایین کتابخوانی و آمار بالای بزهکاری و تجاوز به حقوق دیگران است. جوامعی با کتابخانههای خلوت و کلانتریهای شلوغ. جوامعی با خوی غارتگری.
۶ نکته طلایی از زبان پدر مدیریت مدرن :
عقاید پیتر دراکر اثر بسیار عمیقی روی ساختار و مدیریت شرکت های امروزی داشته است. او به عنوان پایه گذار مدیریت مدرن شناخته شده و ایده «مدیریت هدفگرا» را برای اولین بار مطرح کرد.
۱٫ کاری را انجام دهید که لازم است؛ نه کاری که دلتان می خواهد.
برای یک مدیر انجام کارها کافی نیست؛ او باید کارهای درست را انجام دهد. کارهایی را انجام دهید که بیشترین تاثیر را بر کسب و کارتان خواهد داشت.
۲٫ از فرصت ها بهترین استفاده را بکنید.
حل مسئله به نتایج موثر منجر نمی شود، فقط جلوی آسیب را می گیرد. برای کسب نتیجه باید از فرصت ها بهترین استفاده را کرد. حل مشکلات را به دیگران واگذار کنید و خود به دنبال فرصت ها باشید.
۳٫ بهره وری عادت است
برای داشتن بازده کاری بالا باید به طور مستمر و همیشگی رفتارهای کارآمد را تبدیل به عادت کرد. این بدان معناست که برای کارآمد بودن لازم نیست کارهای بزرگ انجام دهید بلکه باید کارهای کوچک اما صحیح روزمره را به طور منظم تکرار کنید. به قول معروف «شما همان چیزی هستید که همیشه تکرار می کنید».
۴٫ زمان خود را مدیریت کنید
مهمترین چیزی که شما مدیریت می کنید نه افراد هستند و نه بودجه بلکه زمان است. طرز استفاده شما از زمان تان میزان بهره وری شما را تعیین می کند.
۵٫ به دنبال تعالی باشید
برای بزرگ شدن باید آنقدر اعتماد به نفس داشته باشید که باور کنید جهان واقعا به شما و قدرت شما نیاز دارد. اگر به توانایی های خود باور نداشته باشید نمی توانید با اطمینان تصمیم بگیرید و با شجاعت اقدام کنید.
۶٫ زیاد تصمیم نگیرید
مدیری که تصمیمات زیادی می گیرد هم تنبل است و هم ناکارآمد. موسساتی که خوب اداره می شوند، بحران های اندکی دارند. اگر دائم در حال تصمیم گیری هستید بدانید که دستورالعمل های لازم و صحیح را ایجاد نکرده اید.
افراد باشور و اشتیاق را استخدام کنید.
سکون شغلی چیست؟
سکون شغلی یا همان فلات شغلی به موانع ارتقای فرد در مسیر پیشرفت شغلی در یک سازمان مربوط میشود.سکون شغلی به سه دسته سکون ساختاری، محتوایی و شخصی تقسیم میشود:
۱_سکون ساختاری:به عدم امکان ارتقای عمودی فرد در سازمان مربوط میشود.طبعا همه کارکنان سازمانی منتظر ارتقا به مشاغل بالاتر در سازمان هستند.اما گاهی این امکان وجود ندارد.مثلا شغل بالادستی عملا وجود ندارد.
۲ -سکون محتوایی:این نوع سکون به احساس خستگی کارکنان از مشاغل فعلی خود رخ می دهد که عموما بطور روحیه تکراری و دلزدگی از شغل دیده می شود.
۳-سکون شخصی: این نوع سکون به جهت مسایل شخصی غیر مرتبط با شغل و سازمان رخ می دهد.مانند تغییر سلایق فرد طی زمان.فردی قبلا شغلی را قبول کرده اما با گذشت زمان نسبت به آن شغل تمایلی نشان نمی دهد و فقط بخاطر تعهدی که قبلا به سازمان داده ،مانده است.
سکون شغلی میتواند منجر به کاهش تعهد ورضایت شغلی کارکنان و حتی خروج از خدمت شود.
تلاش کنیم از سکون بیرون بیاییم و بهترین دلسوز خود فرد است که تصمیم بگیرد محتوایی یا ساختاری و یا شخصی در خود تغییری ایجاد کند. بدیهی است هر گونه تغییر و خروج از سکون به نفع سازمان نیز خواهد بود.
مواظب راوبط خود باشید!
آزامش
آرامش شب نصیب ڪسانی ڪه⇩
✨❕دعا دارند ، ادعا ندارند
✨❕نیایش دارند ، نمایش ندارند
✨❕حیا دارند ، ریا ندارند
✨❕رسم دارند ، اسم ندارند