طبقه بندي سيستم ها
طبقه بندي سيستم ها
دانشمندان و متفكران، lمدل های گوناگوني را براي طبقه بندي سيستم ها قائل شده اند. در اين جا به نمونه هائي از آن ها اشارهمي شود.
سيستم هاي اصلي و فرعي :
طبقه بندي سيستم ها به دو دسته اصلي و فرعي
سيستم فرعي جزئي است كه بر خود نظارت دارد و ضمن انجام وظيفه خاص براي رسيدن به هدف معيني مي كوشد.
با ديد گسترده تري اين سيستم فرعي كه نقش ويژه اي را ايفا مي كند خود يكي از اجزاي تشكيل دهنده سيستم بزرگ تري است كه مي توان آن را «سيستم اصلي» نام نهاد.
بنابراين
سيستم اصلي از به هم پيوستن چند سيستم فرعي پديد مي آيد. بايد توجه داشت كه وابستگي سيستم فرعي به سيستم اصلي سبب تحليل سيستم فرعي در سيستم بزرگ تر نشده، بلكه سيستم فرعي در عين حال كه به انجام دادن وظائف خويش مشغول است در جهت تحقق هدف هاي سيستم بزرگ تر نيز فعاليت مي كند.
مثال
در سيستم اصلي بدن، سيستم هاي فرعي گوارش، اعصاب، تنفس و گردش خون، هر يك وظائف خويش را انجام مي دهند . در عين حال با يكديگر مربوطند و ارتباط آن ها با يكديگر در جهت كار سيستم اصلي بدن است.
به همين ترتيب در سيستم اصلي شبكه آموزشي كشور به عنوان نمونه هائي از سيستم هاي فرعي مي توان به آموزش ابتدائي، آموزش دبيرستاني، آموزش فني و حرفه اي و آموزش دانشگاهي كه البته هر يك از آن ها نيز براي سيستم هاي فرعي تر درون خود سيستم اصلي محسوب مي شوند اشاره كرد.
سيستم هاي باز و بسته :
سيستم بسته، سيستم ساده اي است كه با محيط خود ارتباطي برقرار نمي كند. سيستم باز، سيستمي است كه با محيط خود مرتبط است .
سيستم هاي بسته در برخورد با محيط، سازمان خود را از دست مي دهند يا جهت فعاليتشان تغيير مي كند.
مثال
چنانچه يك اتم را كه سيستمي بسته است بشكنيم و با محيطش ارتباط دهيم از صورت اوليه اش خارج شده و نظم سيستمي آن دچار اختلال مي شود. لازم به ذكر است كه به سختي مي توان سيستم كاملاً بسته را در ذهن متصور ساخت و سيستم بسته اصطلاحي نظري و مجرد است، زيرا سيستم ها در هر حال به نحوي با محيط خود مرتبط هستند.
طبقه بندي سيستم ها بر اساس ميزان پيچيدگي :
هزاران سال است كه آدمي در انديشه طبقه بندي پديده هاست. به طوري كه انسان هاي نخستين نيز گياهان و جانوران را به گروه هاي «مفيد يا مضر» و «قابل استفاده يا غيرقابل استفاده» طبقه بندي مي كردند.
رده بندي ارسطو
ارسطو با شناسائي تعداد هزار و چند حيوان و گياه آن ها را رده بندي كرد. طرح رده بندي ساده اي كه ارسطو ارائه داد، حيوانات را به سرخ خون (مهره داران) و غير سرخ خون (بي مهرگان) و گياهان را (بر اساس اندازه و ظاهر آن ها) به علف ها، گياهان بوته دار و درختان تقسيم مي كرد. اين طرح تا قرن هجدهم – يعني هنگام مطرح شدن انديشه لزوم و طبقه بندي اجزاء و عناصر پديده ها توسط لينائوس– مورد استفاده بود.
هر طرح طبقه بندي با يك هدف ذهني ويژه
هر طرح طبقه بندي، هر چند هم كه قراردادي باشد، با يك هدف ذهني ويژه تنظيم مي شود. دانش آموزان را مي توان بر مبناي ميزان توانائي آن ها،آب و هوا را مي توان بر اساس درجه گرما و ميزان بارندگي، و كتاب ها را مي توان بر مبناي تخيلي بودن و واقعي بودن طبقه بندي كرد. در همه اين طبقهبندي ها مبنائي براي طبقه بندي مدنظر قرار مي گيرد و نظمي در طرح طبقه بندي ايجاد مي شود كه به مطالعه پديده هاي مشابه نيز كمك مي كند. طبقه بندي سيستم ها را مي توان بر مبناي عوامل متعددي انجام داد. يكي از اين عوامل «ميزان پيچيدگي» است.
سلسله مراتب بولدينگ
بولدينگ سلسله مراتبي را براي طبقه بندي سيستم هاي گوناگون ارائه داده است. در اين سلسله مراتب ميزان پيچيدگي سيستم هاي هر سطح از سيستم هاي سطح پيشين بيشتر است و قوانين سطوح پيشين در سطوح بعدي نيز صدق مي كند در حالي كه سطوح بعدي هر يك خصوصيات خاصي دارند كه طبقات پيشين فاقد آن ها هستند (بولدينگ، ۱۹۷۱، ص ۲۰-۲۸) . اين سطوح عبارتند از :
- ۱) سطح ساختارهاي ايستا
اين سطح، سطح چهارچوب ها نيز ناميده مي شود مانند نقشه يك زمين يا يك نمودار سازماني.
- ۲) سطح سيستمهاي متحرك ساده
در اين سطح كه سطح ساعت گونه نيز ناميده مي شود، حركاتي از پيش تعيين شده مشاهده مي شود مانند حركت دوچرخه، حركت موتورهاي بخار و حركت منظومه شمسي. بيشتر نظريه هاي علوم فيزيك، شيمي و اقتصاد در اين سطح قرار مي گيرند.
- ۳) سطح سيستم هاي سايبرنتيكي
يا سطح سازوكارهاي كنترل خودكار و خودتنظيم كه مي توانند تعادل خود را حفظ كنند، مانند ترموستات و موشك هاي قاره پيما. در اين سطح رفتار، سيستم هدفجوست، ولي نميتواند تغيير هدف بدهد.
در اين سيستم ها، ارتباط و كنترل، لازمه حفظ تعادل سيستم و ادامه عمليات در مسير از پيش تنظيم شده است. نكته مهم اين است كه عمل ارتباط (مثل انتقال درجه حرارت در ترموستات) و كنترل (از طريق قطع و وصل جريان) توسط خود سيستم و بدون دخالت عوامل خارجي انجام ميگيرد.
- ۴) سطح سيستم هاي باز، سيستم هاي خودكفا و سيستم هاي قادر به توليد مثل
اين طبقه به سيستم هاي ياخته اي يا سلولي كه مرز جدائي موجود زنده از جماد هستند، اختصاص مي يابد.
- ۵) سطح سيستم هاي تكاملي رستني، نظير گياهان
در اين سطح شكل ساده اي از تقسيم كار بين سلول ها مشاهده مي شود. همچنين در دوره زندگي سيستم هاي موردنظر در اين سطح مراحل مشخصي به صورت تكويني برنامه ريزي شده اند.
- ۶) سطح سيستم هاي حيواني
سيستم هاي اين سطح از تحرك و خودآگاهي بيشتري برخوردارند و داراي گيرنده هاي اطلاعاتي مخصوصي نظير چشم و گوش بوده، از سيستم اعصاب و مغز نيز برخوردار هستند، بنابراين قادرند كه اطلاعات را گرفته، تعبير و تفسير كرده و نسبت به آن واكنش مناسب نشان دهند.
- ۷) سطح سيستم هاي انساني
اين سيستم ها خودآگاه هستند، در واقع سيستم هاي اين سطح مخلوقاتي هستند كه بر «توان كسب آگاهي خود» وقوف دارند، يعني «مي داند كه مي تواند بداند». انسان علاوه بر هدفجو بودن، كمال جو نيز هست، و به دنبال مطلوب هائي است كه رسيدن به آن ها مشكل و گاهي محال است
- ۸) سطح سيستم هاي اجتماعي
اين سطح شامل سيستم هاي سازماني مي شود. اين سيستم ها تحت تاثير عواملي نظير ارزش ها، نقش ها، تاريخچه، فرهنگ و آثار هنري قرار دارند. اين دسته از سيستم ها در شمار پيچيدهترين سيستم هاي شناخته شده قرار مي گيرند.
واحد تشكيل دهنده اين گونه سيستم ها انسان نيست بلكه نقشي است كه انسان در سيستم اجتماعي بازي مي كند.
مثال
براي مثال در يك اداره از ميان ۳ نفر كه كار معيني را انجام مي دهند يك نفر به خاطر دريافت حقوق، ديگري به خاطر علاقه به كار و شغل خود و سومي به خاطر خدمت به مردم كار مي كند. بدين ترتيب گرچه كار آن ها يكسان است، ولي هر يك نقش هاي متفاوتي را اجرا مي كنند. (باكلي، ۱۹۶۷، ص ۴۹۰-۵۱۳).
- ۹) سطح سيستم هاي ماوراء الطبيعه، نمادي و مجرد دنياي ناشناخته ها
اين سيستم ها در مرتبه اي قرار دارند كه گيرنده هاي اطلاعاتي بشر، قادر به گرفتن اطلاعات از آن ها نيست و انسان از طريق دانش نتوانسته است به آن ها راه يابد، از اين رو ماهيت پديده ها و حوادثي مانند مرگ براي او مبهم مانده است ( هر چند مكتب هاي توحيدي با اعتقاد به وحي و ارتباط انبياء با ماوراءالطبيعه و سراي ديگر، توانسته اند اطلاعاتي را فراتر از محدوده قدرت علم بشر در اختيار وي قرار دهند).
سه سطح اول
سه سطح اول كه مشتمل بر سيستم هاي فيزيكي و مكانيكي هستند با علوم «طبيعي- فيزيكي» سر و كار دارند.
سه سطح دوم
سه سطح بعدي از سيستم هاي بيولوژيكي تشكيل شده اند و قلمرو زيست شناسي، گياه شناسي،جانورشناسي و پزشكي محسوب مي شوند.
سه سطح آخر
سيستم هاي سه سطح آخر نيز با علوم انساني، اجتماعي، رفتاري، هنر و مذهب سرو كار دارند. شواهد تجربي و پيشرفت هاي نظري در نظريه سيستم ها حكايت از آن دارند كه سيستم هاي «طبيعي- فيزيكي»، «زيستي» و «اجتماعي- فرهنگي» رابطه اي به هم پيوسته دارند و به ترتيب پديدار شده اند (نيكولاس، ۱۹۹۲، ص ۵۴) . هر چند مديريت عمدتاً با سيستم هاي سطوح هفتم و هشتم ارتباط دارد ولي براي تحقق هدف ها، نتايج و تنظيم فراگردها از سيستم هاي سطوح ديگر نيز استفاده مي كند.