تحلیل آماری عوامل دموگرافیک (جمعیت شناسی)

روش پژوهش گراندد تئوری

روش پژوهش گراندد تئوری

قبل از اینکه روش پژوهش گراندد تئوری را شرح دهیم، باید با عبارت تحقیق به خوبی آشنا شوید. عبارت تحقیق در دو جایگاه مختلف کاربرد دارد. کاربرد اول عبارت تحقیق در تولید گزاره علمی است که بر بیان انواع مختلف روش‌های علمی دلالت دارد. روش پژوهش تاریخی، روش پژوهش تحلیل محتوا، روش پژوهش آزمایشی و … همگی نمونه‌هایی از کاربرد اول عبارت تحقیق هستد.

اکثر دانشجویان با وجود اینکه نمرات مطلوبی در دروس روش تحقیق اخذ می‌کنند، حین نوشتن پایان نامه با مشکلاتی رو به رو می‌شوند. ضعف دانشجویان در این زمینه، نوع دیگر عبارت تحقیق است. در این نوع، فرد باید بتواند مراحل دقیقی را برای تولید یک پژوهش و مقاله طی کند. کسانی که به دنبال تولید یک اثر پژوهشی در قالب مقاله یا پایان‌نامه هستند، بهتر است از کاربرد دوم این عبارت استفاده کنند و با نوشتار کامل پایان نامه آشنا شوند. 

روش پژوهش گراندد تئوری روشی کیفی است که بر پایه جمع‌آوری اطلاعات و داده‌ها شکل می‌گیرد. جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از ابزارهای مختلفی انجام شده که هرکدام طبق نظر پژوهشگر انتخاب می‌شود. در ادامه با مفهوم اصلی روش پژوهش گراندد تئوری آشنا خواهیم شد.

پژوهش گراندد تئوری چیست؟

واژه گراندد تئوری در لغت، معناهای مختلفی را در بر می‌گیرد. این واژه معانی همچون نظریه بنیادی، نظریه زمینه‌ای، نظریه مبنایی، نظریه داده‌محور، نظریه‌پردازی داده‌بنیاد، نظریه مفهوم‌سازی بنیادی، رویش  نظریه، نظریه برخاسته از داده و… دارد. پژوهشگران تصمیم گرفته‌اند که برای جلوگیری از ابهام‌های گوناگون، کلمه گراندد تئوری را به کار ببرند.

روش پژوهش گراندد تئوری با دیگر روش‌های پژوهش متفاوت است. در دیگر روش‌های پژوهش، شروع پژوهش با اتکا به نظریه‌های موجود شکل می‌گیرد. اما در روش گراندد تئوری با تدوین نظریه و فرضیه کار را شروع می‌کنند. گراندد به این معنا است که هر نظریه یا گزاره جزء و زمینه‌ای از داده‌های واقعی هستند. این روش پژوهشی زمانی که اطلاعات جامعی نبوده و ضعف دانش و اطلاعات در زمینه پژوهش باشد، مورداستفاده قرار می‌گیرد. روش پژوهش گراندد بر اساس نظریه استدلال استقرایی انجام می‌شود. این نظریه با توجه به تجربه‌های زندگی روزمره، مراودات، مستندات و مشاهدات شکل می‌گیرد.

پژوهش گراندد تئوری به جمع‌آوری اطلاعات عمیق در مرحله کیفی و جهت‌دهی در مرحله کمی کمک بسیاری می‌کند. از زمانی که این نوع روش پژوهش ابداع شده، الگوهای ساماندهی مختلفی برای اجرای این مسیر ارائه شده است. الگوی اولیه روش پژوهشی گراندد ابتدا توسط گلیزر و اشتراوس ایجاد شده و با همکاری کوربین الگوی دیگری بنیان‌گذاری شده است. پس از گذشت چندین سال، هرکدام از پژوهشگران مسیر خود را پیش گرفته‌اند و الگویی متفاوت از دیگری ارائه داده‌اند. پس از اینکه دو رویکرد اولیه شکل گرفت، کارشناسان رویکردهای دیگری را هم معرفی کردند. در شکل زیر می‌توانید فرایند تاریخی و تقسیمات روش گراندد تئوری را ببینید.

پس از اینکه گلیزر و اشتراوس همکاری خود را به پایان رسانند، در سال ۱۹۹۰ رویکرد نظام‌مند سیستماتیک روش پژوهشی گراندد تئوری معرفی شد. گلیزر به‌تنهایی در سال ۱۹۹۵ رویکرد ظاهر شونده را برای این روش پژوهش ارائه داد. رویکرد نظام‌مند سیستماتیک و ظاهر شونده بسیار مورد استقبال قرار گرفت. چارمز در سال ۲۰۰۰ یک رویکرد ساختارگرایانه، شاتزمن در سال ۱۹۹۱ رویکرد ابعادی و کلارک در سال ۲۰۰۳ رویکرد تحلیل موقعیت را به جامعه پژوهشگران معرفی کردند. با گذشت زمان، این الگوها به انواع بیشتری تقسیم‌بندی شده‌اند که در جدول زیر قرار گرفته است.

بهتر است برای آشنایی بیشتر با این رویکردها، به توصیف هرکدام بپردازیم.

  • رویکرد ظاهر شونده با نام کلاسیک گلیزر هم شناخته می‌شود.
  • در رویکرد ظاهر شونده با استفاده از داده‌ها، نظریه‌ای در فرایند پژوهش شکل می‌گیرد.
  • نظریه پژوهش در رویکرد نظام‌مند اشتراوس و کوربین، به شکل یک مدل پارادایمی (از پیش تعیین شده) است.
  • در رویکرد ساخت‌گرایانه چارمز، نظریه طبق جمع‌آوری داده‌ها از محیط پژوهشگر و تفسیر آن ساخته می‌شود.
  • نظریه رویکرد موقعیتی کلارک، بر اساس توجه مداوم به موقعیت سوژه و عنصرهای انسانی یا غیرانسانی که در سوژه تأثیرگذار هستند، شکل می‌گیرد.
  • در روش تحلیل ابعاد شاتزمن، نظریه پژوهش با در نظر گرفتن ابعاد مختلف اثرگذار بر پدیده اصلی پیاده‌سازی می‌شود.

رویکردهای روش گراندد تئوری

به طور کلی می‌توان گفت که روش گراندد تئوری از سری روش‌های کیفی در پژوهش است که از ابتدای پیدایش با تحولات زیادی روبه‌رو شده است. طبق نظر پژوهشگران احتمال وجود تحولات بیشتر در آینده هم وجود دارد. اکثر پژوهشگران، نظریه‌های خود را با استفاده از رویکرد پنج‌گانه می‌سازند؛ اما رویکردهای دیگری هم در روش گراندد تئوری مورد استفاده قرار می‌گیرد. لازم است برای آشنایی بیشتر، رویکردهای دیگر را توضیح دهیم.

رویکرد انتقادی الیور در روش گراندد تئوری

رویکرد انتقادی الیور تأکید بر ساخت نظریه با رویکرد اشتراوس و کوربین را دارد. این رویکرد با کاربرد رئالیست انتقادی شکل می‌گیرد. همچنین به بررسی و تحلیل واقعیت‌های اجتماعی از ابعاد سه‌گانه ” واقعیت به‌عنوان حوزه ساختار”، “مکانیزم واقعه به‌عنوان حوزه رخدادها” و “تجربه به‌عنوان حوزه ادراک و تجربیات” می‌پردازد.

رویکرد انعکاسی الوسون و اسکالبرگ در روش پژوهش گراندد تئوری

رویکرد انعکاسی الوسون و اسکالبرگ در راستای ساخت نظریه با در نظر گرفتن انعکاس نگرش پژوهشگر است. این نگرش بر جمع‌آوری داده، تحلیل، تفسیر و نتیجه‌گیری تأکید بسیاری دارد.

تعبیر دیگری هم برای این رویکرد وجود دارد. پژوهشگران می‌توانند برای استفاده از این رویکرد، طوری پیش بروند که به نتیجه موردنظر خود برسند. برای مثال پژوهشگر می‌تواند جامعه آماری را طوری انتخاب کند که نگرش‌ها در مصاحبه با افراد انعکاس پیدا کند. پژوهشگر می‌تواند مقوله‌بندی، سؤالات، کدگذاری یا معانی و مفاهیم را طوری با نگرش خود پیش ببرد تا نتیجه پژوهش حاصل اندیشه‌های خود باشد. البته ممکن است که این اتفاق‌ها بدون قصد و ناخودآگاه برای پژوهشگر رخ دهد و قصد تأثیرگذاری بر پژوهش نداشته باشد.

رویکرد نظریه چندگانه گولدکوهل و کرانهولم

رویکرد نظریه چندگانه گولدکوهل و کرانهولم کمی با دیگر رویکردها متفاوت است. در مرحله‌های از پیش تعیین شده، می‌توانید از نظریه‌های موجود برای الهام‌بخشی و مقایسه داده‌ها استفاده کنید.

رویکرد فمینیستی ووست در روش گراندد تئوری

این رویکرد بر معرفت‌شناسی فمینیسم، شنیده‌شدن صدای زنان تحت تبعیض جنسیتی و رفتارهای ناعادلانه تمرکز دارد. این رویکرد نشان می‌دهد که روش گراندد تئوری فمینیستی تنها یک روش پژوهش نیست. از نظر رویکرد فمینیستی، گراندد تئوری رویکردی اضافه‌تر از دیگر رویکردها است که آن را بازتاب تأکید بر رویکرد انسانی و اجتماعی می‌دانند.

رویکرد نظریه بصری کونکی

رویکرد نظریه بصری کونکی یکی از رویکردهای روش گراندد تئوری است که بر داده‌های بصری و مدل تصویربرداری چندتایی تأکید دارد. محورهای اصلی این رویکرد، تلاش بر خلق تصویر، ایجاد ارتباط با تصاویر بصری، محصول بصری، پذیرش یک تصویر و ابعاد بصری نمایش و روش تحلیل اطلاعات بصری است.

رویکرد نظریه مطلع تورنبرگ

رویکرد نظریه مطلع تورنبرگ، سعی بر ایجاد نظریه‌هایی در راستای ادبیات پژوهش و چارچوب‌های نظری موجود دارد. این رویکرد، نظریه‌های پیشین را با دقت و حساسیت بالا مورد بررسی قرار می‌دهد و استفاده از این نظریه هارا منع نمی‌کند.

رویکرد کمی گراندد تئوری

رویکرد کمی گراندد تئوری در اجرای پژوهش، رویکردی جدید نیست و به پژوهشگران اجازه می‌دهد تا با کمک روش استقرایی در ایجاد نظریه از داده‌های کمی کمک بگیرند. این رویکرد بر این مبنا است که  در نظریه زمینه‌ای، از داده‌های کمی یا ترکیب روش‌های تحلیل کیفی و کمی باید استفاده کرد.

رویکرد نظریه‌های نوظهور خنیفر

رویکرد نظریه‌های نوظهور تأکید بر استقلال اندیشه‌های مصاحبه‌شونده دارد. باید در ساخت نظریه از نظرات متفاوت مصاحبه‌شوندگان صحبت کرد و تمامیت اندیشه آنها را در نظریه نهایی استفاده کرد.

در چه پژوهش‌هایی می‌توان از روش گراندد تئوری استفاده کرد؟

پژوهش‌هایی که نظریه‌ای ندارند یا نیاز به گزاره و فرضیه دارند، از سری پژوهش‌هایی هستند که می‌توان از روش گراندد تئوری استفاده کرد. در جدول زیر این موارد را به‌صورت شفاف‌تر بیان کرده‌ایم.

همان‌طور که می‌دانید، فرضیه یک حدس هوشمندانه است که طبق مشاهدات و نظریه‌های مختلف بیان شده و قابل‌بررسی است. در نتیجه برای بیان فرضیه، باید با مبانی نظری پژوهش آشنا باشید. در صورتی که اطلاعات نظری لازم را برای تولید نظریه پژوهش ندارید، می‌توانید با استفاده از روش گراندد تئوری فرضیه را بسازید.

یکی از ویژگی‌های مثبت نظریه خوب، عام بودن آن است. عام بودن نظریه به این معناست که بتوان با آن، بسیاری از امور را تبیین کرد. البته این ویژگی ممکن است گاهی چالش‌برانگیز هم باشد. بهتر است برای چالش برانگیز بودن این ویژگی مثالی بزنیم. یک تور ماهیگیری بزرگ را در نظر داشته باشید. بزرگی این تور ماهیگیری موجب فرار ماهی‌های کوچک می‌شود. در این شرایط از روش پژوهش گراندد تئوری استفاده می‌کنیم. نظریه‌ای که حاصل از این روش به دست می‌آید، تئوری محدود با رویکردی واقعی است.

این روش پژوهش از الگوهایی همچون اگر پس و آنگاه استفاده می‌کند تا موجبات علی رخداد فراهم شود و به پیامد یا نتیجه‌ای برسیم. روش گراندد تمام اطلاعات، محتوا و داده‌ها را منبعی برای ایجاد نظریه و حل پژوهش می‌داند. پژوهشگران زمانی از روش گراندد تئوری استفاده می‌کنند که موضوع تحت مطالعه در پژوهش‌های قبلی موردتوجه قرار نگرفته باشد؛ بنابراین این روش زمانی استفاده می‌شود که هدف از مطالعه تدوین، تعدیل یا اصلاح نظریه باشد.

فرایند اجرای پژوهش گراندد تئوری

مراحل اجرای فرایند پژوهشی گراندد تئوری به صورت خلاصه در جدول زیر قرار گرفته است. در ادامه به بررسی هرکدام از این موارد می‌پردازیم. مرحله‌های اجرای فرایند گراندد به انتخاب الگو یا رویکرد آن وابسته است.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های گراندد تئوری، هم‌زمانی مرحله جمع‌آوری داده با تجزیه تحلیل و مقایسه مداوم داده‌ها است. گام اول اکثر رویکردها، بر جمع‌آوری داده و منابع مورداستفاده تمرکز دارد. مهم‌ترین منبعی که در این روش برای جمع‌آوری داده‌ها استفاده می‌شود، مصاحبه است. برای تهیه مصاحبه، پژوهشگر باید یک نمونه (شرکت‌کننده یا مصاحبه‌شونده) انتخاب کند. سپس با توجه ‌به هدف مدنظر پژوهش، داده‌های مرتبط را جمع‌آوری کند.

رویکردهای اصلی گراندد تئوری

طراحی پژوهش باید برای هرکدام از پنج رویکرد اصلی گراندد تئوری انجام شود. این پنج رویکرد گراندد تئوری شامل رویکرد کلاسیک گلیزر، رویکرد نظام‌مند اشتراوس و کوربین، رویکرد ساختارگرای چارمز، تحلیل موقعیت کلارک و تحلیل ابعاد شاتزمن است. البته توجه داشته باشید که رویکردهای اصلی و اولیه گراندد تئوری متعلق به گلیزر و اشتراوس است. در ادامه به توصیف و بررسی هرکدام از این رویکردهای اصلی می‌پردازیم.

رویکرد گلیزر

رویکرد گلیزر نیاز به ذهنی سرشار از حساسیت نظری دارد تا به دنبال اطلاعات و داده‌های خاص برود. خلاقیت در پیاده‌سازی نظریه، پایه استفاده از این رویکرد است. رویکرد گلیزر یک رویکرد ظاهر شونده است؛ زیرا با استفاده از مراحل سه‌گانه تحلیل داده از جمله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به نظریه می‌رسید. رویکرد گلیزر شامل انواع کدگذاری است که در جدول زیر قرار داده‌ایم.

در روش کدگذاری باز، داده‌ها به صورت آزاد کدگذاری می‌شود تا محور پژوهش مشخص شود. محور پژوهش یا مقوله محوری مشخص می‌کند که چگونه مشارکت‌کنندگان (مصاحبه‌شونده) مشکل اصلی خود را در راستای مسئله طرح شده، حل کنند. پس باید در ابتدای کار که تصمیم به استفاده از کدگذاری باز داشتید، به دنبال متغیر محوری یا اصلی باشید. کدهای نظری به ایجاد ارتباط میان کدهای واقعی کمک می‌کند. کدهای واقعی نتیجه کدگذاری باز و انتخابی است که مجدد به‌صورت خودجوش متصل شده‌اند. پس می‌توان گفت که کدهای واقعی بدون کدهای نظری، تهی و بی‌ارزش هستند.

رویکرد گلیزر برای تلفیق مقوله‌ها به خانواده‌های کدگذاری و مدل‌سازی اشاره می‌کند؛ اما رویکرد استراواس با استفاده از یک پارادایم کدگذاری شده است. گلیزر برای تلفیق‌کردن این کدهای واقعی، ۱۸ گروه یا خانواده از کدهای نظری را به عنوان الگو تلفیق کرد. این ۱۸ خانواده هم‌پوشانی بسیار با یکدیگر داشته‌اند. گلیزر پژوهشگرها را برای تعیین نحوه پیوند واژه‌ها آزاد گذاشته است و تلفیق کدها هیچ‌گونه محدودیتی ندارد. در جدول زیر چهار نمونه از خانواده‌های کدگذاری شده گلیزر قرار دارد.

گلیزر در مطالعات بعدی خود، نمونه‌های دیگری را هم معرفی کرده است تا ذهن پژوهشگر را آزاد کند و دیدگاه وسیع‌تری به او ببخشد. باور اصلی گلیزر بر این مبنا است که نظریه باید به‌صورت طبیعی و خلاقانه از داده‌ها بیرون آید. در مقابل آن، اشتراوس و کوربین بر این عقیده هستند که چارچوب باید یکسان و از پیش تعیین شده بوده تا خروجی داده‌ها و نظریه نهایی در این راستا باشد.

رویکرد اشتراوس و کوربین در گراندد تئوری

همان‌طور که پیش‌تر گفتیم، رویکرد نظام‌مند اشتراوس و کوربین بر مبنای یک چارچوب از پیش تعیین شده است. این رویکرد در مدل یک پارادایم مرتب و معین گام برمی‌دارد. از سری محبوبیت‌هایی که این رویکرد دارد، دستورالعمل و مسیر شفاف آن است. کدگذاری باز، فرایندی است که داده و مفاهیم در آن شناسایی شده و در نهایت ابعاد آن کشف می‌شود. در کدگذاری محوری، مرتبط کردن مقوله‌های فرعی صورت می‌گیرد. محوریت کدگذاری انتخابی بر پایه یکپارچگی نظریه است. یکی از اهداف مدنظر برای جمع‌آوری داده‌های کیفی در این رویکرد، پیاده‌سازی مقوله‌هایی در قالب یک مدل پارادایمی است.

هرکدام از مقوله‌هایی که در مدل پارادایمی رویکرد اشتراوس و کوربین استفاده می‌شود، در جدول زیر به‌صورت مختصر توصیف شده‌اند.

رویکرد اشتراوس و کوربین بر این نظر است که قرارگرفتن این مقوله‌ها در یک مدل، کمک می‌کند تا پژوهشگر به‌صورت نظام‌مند داده هارا به هم مرتبط کرده و شیوه‌ای مناسب به کار گیرد.

رویکرد چارمز

مبنای این رویکرد بر واقعیت‌های چندگانه و تفسیری قرار دارد. رویکرد چارمز عقیده دارد که هر انسان از ادراک، فهم و تعبیر متفاوتی از جهان پیرامون خود می‌رسد. زیرا این موارد با منافع، ارزش‌ها و علایق انسان‌ها خو می‌گیرد. در رویکرد چارمز، پژوهشگر به دنبال این است که بداند در هر موقعیتی سوژه یا افراد چه می‌گویند. این رویکرد کمک می‌کند تا پدیده واقعی باشد و این امکان را دارد تا در زمینه‌های خاص خود را نشان دهد. ادراک، علایق، منافع همگی در نتیجه پژوهش اثرگذار است. پژوهش به صورت گسترده از دیدگاه‌های مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد. اگر پژوهشگر بخواهد برای حل پژوهش خود از این روش استفاده کند، باید مشاهدات خود را با مشارکت بیشتری انجام دهد و با تحلیل و درون‌نگری، اعمال گروه‌های مختلف را مورد آزمایش قرار دهد.

تعارض گروه‌های مختلف به پژوهش مدنظر می‌تواند راهی برای پیداکردن نظریه پژوهش باشد. پژوهشگر برای استفاده از این رویکرد نباید خود و مستندات را محدود کند. در این روش باید به آشکارسازی موارد جزئی و برداشت‌ها، خواسته‌ها و انتظارات پرداخت. شاید بتوان گفت که خانم چارمز با ارائه این رویکرد به مطالعه مردم‌نگارانه پرداخته است. مطالعه مردم‌نگارانه به این معناست که پژوهشگر از طریق مشاهده، سند، مصاحبه و دیگر راه‌های جمع‌آوری داده به مطالعه‌ای عمیق و چندگانه دست یابد.

در رویکرد چارمز نیاز است که پژوهشگر علاوه بر ارتباط و تماس نزدیک با مردم، داده‌ها و شواهد را به خوبی مقایسه و تحلیل کند. پژوهشگر موظف است اطلاعات و حرف‌ها را جزءبه‌جزء در پژوهش ثبت کند. رویکرد چارمز بر رویکرد گلیزر تأکید داشته و اشاره به نداشتن چارچوب حین پژوهش دارد. در این راستا، داشتن یادداشت‌های تفسیری پژوهشگر بسیار قابل اهمیت و مهم است. پژوهشگر باید بداند که این داده‌ها تنها برای پژوهش کافی نیستند و باید معنا، تفسیر و موقعیت را هم تحلیل و یادداشت‌برداری کند. به طور کلی می‌توان گفت که تعامل عینی و ذهنی پژوهشگر، نظریه این رویکرد را می‌سازد.

تفاوت رویکرد چارمز با رویکردهای قبلی این است که پژوهشگر باید اجازه دهد تا روش موردنظر مسئله پژوهش، شکل بگیرد. برای اینکه از کافی بودن داده‌ها اطمینان حاصل کنید، بهتر است سؤالاتی که در جدول زیر قرار دارد را از خود بپرسید.

از سری نکات مهمی که حین پژوهش باید به آن توجه داشته باشید، احترام به نظر مصاحبه‌شونده یا شرکت‌کنندگان است. این مسئله بدین معنا نیست که پژوهشگر همه دیدگاه هارا بپذیرد. تنها باید نظر شرکت‌کننده را تفسیر و بدون تحمیل نظر خود، داده هارا جمع‌آوری و تحلیل کند. هر داده‌ای از جمله واژه‌های پیچیده، نمودار و نقشه‌های مفهومی که اطلاعات را مبهم کند از اعتبار نظریه می‌کاهد. پژوهشگر در این شرایط به جای استفاده از روش کدگذاری نظام‌مند، نظریه را از درون داده‌ها بیرون می‌کشد. تولید نظریه نیاز به خلاقیت فردی پژوهشگر دارد تا با قدرت نویسندگی و تخیل خود، نظریه را ایجاد کند. تولید نظریه با استفاده از جملات مفید و مختصر از دل مصاحبه شکل می‌گیرد.

رویکرد کلارک

روش ادل کلارک با نام گراندد تئوری موقعیتی شناخته می‌شود. این روش بر پایه رویکرد اشتراوس و کوربین بنیان‌گذاری شده و بر موقعیت تمرکز دارد. کلارک در استفاده از این روش تأکید کرده که پژوهشگر باید به طور دائم دنبال موقعیت سوژه موردمطالعه یا عناصر انسانی و غیرانسانی اطراف سوژه باشد. به عبارتی می‌توان گفت که اثرگذاری اطراف سوژه یکی از موضوعات مهم در این رویکرد است. علاوه بر موارد ذکرشده، تمرکز بر سؤالات زیر هم خواهد بود.

چه کسی و چه چیزی در موقعیت سوژه موردمطالعه وجود دارد؟

اهمیت این موقعیت برای چه کسی است؟

عناصر تاثیرگذار بر موقعیت کنونی چیست؟

در رویکردی که ادل کلارک ارائه داده است، به‌جای استفاده از ” زمینه ” مفهوم ” موقعیت ” خود را نمایان می‌کند. زیرا بر این باور است که موقعیت مدام در دگرگونی شرایط تأثیرگذار است. نقشه کردن یکی از وجه‌هایی است که این روش را بر دیگر رویکردها متمایز کرده است. در رویکرد کلارک، نقشه شامل تمام اطلاعاتی است که پژوهشگر به‌صورت تکوینی، رفت و برگشتی و پلکانی جمع‌آوری می‌کند. پروسه نقشه کردن به مصورسازی، تجسم بخشیدن به اندیشه و آشکارسازی کردارهای گفتمانی کمک می‌کند. نقشه‌ای کردن موقعیت یک فرایند و عمل تکرارشونده است که در سه‌گام اساسی شامل موقعیت، عرصه و وضعیت پیاده‌سازی می‌شود. در جدول زیر این موارد به صورت دقیق‌تر قرار دارد.

برای شناسایی و تشخیص عناصر در این مرحله باید پرسش‌های زیر را در پژوهش استفاده کنید.

  • عناصر تشکیل‌دهنده این موقعیت خاص چیست؟
  • در این موقعیت چه کسانی با چه آئینی وجود دارند؟
  • معانی نمادین و ساختارها چیست؟
  • موقعیت مدنظر شامل چه گروه‌ها، قشرها، نهادها یا ساختارها می‌شود؟
  • چه تمایزهایی در موقعیت مشاهده می‌شود؟
  • گفتمان‌های موجود در موقعیت چیست؟
  • چه تمایزهایی در موقعیت وجود دارد؟
  • حوزه‌های نفوذ یا قدرت در این موقعیت کدام‌اند؟

در مرحله بعد باید به تهیه یک نقشه عرصه پرداخت. این مرحله به ایجاد پیوند بین مقوله‌ها کمک می‌کند. سؤالاتی که در این مرحله به کمک شما می‌آیند، به شرح زیر است.

  • جهان‌های اجتماعی مختلف، چگونه حول گفتمان‌ها و علایق و منافع مشترک به وجود می‌آیند؟
  • این جهان‌ها چگونه عمل یا اختلاف پیدا می‌کنند؟

در مرحله سوم پژوهشگر به تهیه نقشه وضعیت می‌پردازد. آماده‌سازی این نقشه کمک می‌کند تا مقوله‌های مرتبط با هم نمایش داده شوند. سؤالات موردنیازی که در این بخش باید پرسیده شود، شامل موارد زیر است.

  • فعل و انفعالات در جریان کدام‌اند؟
  • مسیر غیرخطی فرایندها و فعالیت‌ها در میدان نیرو، چگونه پیش می‌رود؟
  • سناریوهای موجود چیست؟
  • چه اتفاقاتی منجر به چه آثار و نتایجی می‌شود؟

رویکرد شاتزمن در پژوهش گراندد تئوری

این رویکرد نیاز به چشم‌انداز دارد و داشتن چشم‌انداز از ضرورت‌های این رویکرد است. استفاده از چشم‌انداز در این رویکرد برای تحلیل در فرایند و مقایسه دائمی داده‌ها است. پایه شکل‌گیری یک دانشنامه، مدخل نویسی است. دانشنامه باید به یک نوع ژانر خاص و مدیریت مدخل‌ها بپردازد. در نهایت با مفهوم‌سازی بین واحدهای قابل مدیریت، ارتباط برقرار خواهدشد. این ارتباط، واحدهای دانش را به صورت یک کلیت منسجم پیاده‌سازی کرده و دانشنامه جامع ایجاد می‌شود.

دانشنامه، نمایی از دانش را ارائه می‌دهد که پوشش موضوعی دانشنامه را در بر گیرد. در نتیجه می‌توان گفت که با استفاده از رویکرد شاتزمن، هر پدیده در قالب دانشنامه است و تمام مدخل‌های معنایی در این دانشنامه جمع‌آوری می‌شود. در رویکرد شاتزمن، پژوهشگر باید تمام داده‌ها و شواهد را تک به تک نام‌گذاری و نشانه‌گذاری کند و هیچ یک از تجربه هارا از قلم نیندازد. شاتزمن به مفهوم‌سازی بسیار اهمیت داده و این موضوع را به رقص پردازی یا کوریو گراف تشبیه کرده است که به طراحی حرکات پیچیده پرداخته می‌شود. رویکرد شاتزمن در پژوهش‌های گراندد تئوری به صورت چند گام غیرخطی توصیف شده است که در جدول زیر قرار گرفته است.

نکات نمونه‌گیری در روش گراندد تئوری

در استفاده از روش پژوهش گراندد تئوری باید به نکات مختلفی توجه داشته باشید، تا پژوهش شما به شیوه‌ای درست به نظریه برسد. به‌طورکلی روش گراندد تئوری به جامعه آماری بزرگ اهمیتی نمی‌دهد و مبنای این روش بر موقعیت‌های خاص تمرکز دارد. دامنه کار در این روش را موضوع و مسئله پژوهش مشخص می‌کند. برای مثال اگر پژوهش در راستای وجود مشکل در سازمان‌های خاص باشد، باید از افرادی باتجربه‌های مشترک کمک بگیریم. چارچوب انتخاب نمونه در روش گراندد باید بر حسب موضوع، مسئله و موقعیت باشد. این به معنای هدف‌مند بودن این روش است. نظری بودن یکی دیگر از چارچوب‌های نمونه‌گیری است. نظری بودن در رویکرد به این معناست که کفایت لازم برای رسیدن به اکتشافات نظریه وجود داشته باشد. چارچوب نمونه‌گیری در این روش پژوهش با استفاده از دو معیار اندازه‌گیری می‌شود که در جدول زیر مورد بررسی قرار گرفته است.

تعیین مقدار نمونه و سؤالات پژوهش به موقعیت بستگی دارد. نمونه‌گیری پژوهشی که در مرحله صفر باشد نیاز به افراد با تجربه و مملو از اطلاعات دارد که از طبقه‌های اجتماعی مختلفی برخوردار باشند. برای مثال اگر پژوهشی در دانشگاه شکل گرفت باید بررسی کرد که چه گروه‌هایی از افراد حاضر در دانشگاه (اساتید، کادر اجرایی، دانشجویان)  درگیر این مسئله خواهند شد. سپس به دنبال انتخاب نمونه و جمع‌آوری اطلاعات می‌پردازیم. جمع‌آوری اطلاعات باید به حدی پیش برود که داده‌ها تکراری شوند. در این زمان می‌توان گفت که داده‌ها به حد کافی گردآوری شده‌اند. اگر به این مرحله نرسیده‌اید، ممکن است در انتخاب نمونه یا فضای جمع‌آوری اطلاعات اشتباه کرده‌اید؛ بنابراین توجه داشته باشید که حجم نمونه در حین کار مشخص خواهد شد. همچنین علاوه بر افراد می‌توان فضا و موقعیت را مورد بررسی قرار داد.

نکات مهم در جمع‌آوری اطلاعات

مسیرهای پژوهش در این روش با نظریه‌ای خاص آغاز نمی‌شود. این رویکرد با تکیه بر داده موقعیت‌های خاص شروع شده و به نظریه نهایی ختم خواهد شد. تعامل و بررسی داده‌ها در این رویکرد نیاز به ذهنی باز و نظریه‌پرداز دارد. حساسیت نظری یکی دیگر از مسائلی است که باید در جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات به آن توجه کنید. داشتن حساسیت نظری کمک می‌کند تا پژوهشگر به فعالیت‌هایی از جمله تماس ذهنی متفکرانه با موقعیت خاص، مشاهده عمیق و کاربردی، طرح سؤال‌های مناسب برای مصاحبه، تحلیل و آنالیز درست و… بپردازد. به صورت کلی پژوهشگر باید با اشراف کامل نظری به پژوهش و آنالیز داده‌ها داشته باشد تا بتواند به نظریه‌ای خلاقانه برسد. در این جدول اشاره شده که پژوهشگر در رویکردهای متفاوت به دیدگاه‌های مختلفی دست پیدا کرده است.

همان‌طور که گفته شد، جمع‌آوری اطلاعات و داده‌ها در روش گراندد تئوری به صورت‌های مختلفی انجام می‌شود که این روش‌ها شامل مشاهده، مصاحبه، بررسی مدارک، نظرات مشارکت‌کنندگان و تحلیل شخصی پژوهشگر است. مصاحبه به‌صورت مستقیم با شرکت‌کننده انجام می‌شود و ارزیابی عمیقی بر روی ادراک، نگرش و علاقه فرد مقابل صورت می‌گیرد. مصاحبه در رویکرد گراندد تئوری به صورت باز یا نیمه ساختاریافته انجام خواهدشد. در مصاحبه‌های این روش، سؤالات به صورت استاندارد طرح شده و پاسخ پیش فرضی ندارند.

جمع‌آوری داده‌ها با توصیف موقعیت شروع شده و طوری پیش می‌رود که شناخت وضعیت تنها قابل اهمیت است. این مرحله با نام توصیف غنی شناخته می‌شود. توجه داشته باشید که در این مرحله داده‌هایی مانند مکان‌ها، کنش و رخدادها جمع آوری شده و به دنبال الگوی از پیش تعیین شده نخواهیم بود.

نکات موردنیاز در تحلیل یافته‌ها

تحلیل یافته‌ها در این رویکرد با استفاده از خردکردن، مفهوم پردازی، نام‌گذاری و مقوله‌بندی داده‌ها شکل می‌گیرد. اکثر رویکردها حین جمع‌آوری داده به تحلیل آن هم می‌پردازند. البته ممکن است که پس از اتمام جمع‌آوری داده‌ها، مجدد به تحلیل آن‌ها پرداخته شود. این تحلیل تا زمانی که پژوهشگر به اشباع نظری برسد، ادامه پیدا می‌کند. عناصر روش گراندد در جدول زیر است.

ابتدا جملات و داده‌های جمع‌آوری‌شده در یک جدول قرار می‌گیرند. سپس به داده‌ها یک کد معین اختصاص می‌دهند. در نتیجه با شناسایی کدها یک عنوان مفهومی در نظر گرفته می‌شود. در مرحله بعد مفاهیم مشترک را شناسایی کرده و مقوله‌های فرعی را محدود می‌کنیم. درنهایت با تشخیص ویژگی‌های مشترک این مقوله‌های فرعی، مقوله اصلی را سازماندهی می‌کنیم.

کوچک‌ترین واحد داده‌ای که پژوهشگر به دست می‌آورد هم قابل‌تحلیل است، زیرا دارای یک کد معرف است که شامل ابزار، منبع داده و مشخصات مشارکت‌کننده خواهد بود. هرکدام از کدگذاری‌ها در این رویکرد با علامت و کدهای مشخصی نشانه‌گذاری می‌شوند. برای مثال کد مصاحبه IN، پرسش‌نامه بازQN، مشاهده OB، اسنادDO، تأملات شخصی SE و …. است. به همین ترتیب بقیه ابزارها کدگذاری خواهندشد.

فرایند کدگذاری در رویکردهای گلیزری، اشتراوسی دارای شباهت‌هایی است؛ اما به طور کلی تفاوت‌های آن‌ها بر رویکرد غالب است. در رویکرد نظام‌مند اشتراوسی کدگذاری جزئیات و حساسیت‌های بیشتری را شامل می‌شود؛ اما در رویکرد گلیزری قواعد کمتری در پیاده‌سازی کدگذاری به کار گرفته شده است.

انواع کدگذاری

کدگذاری در رویکرد داده‌بنیاد به سه صورت باز، انتخابی و محوری صورت می‌گیرد که در این بخش با مفهوم این سه مورد آشنا خواهیم شد.

کدگذاری باز

در روش کدگذاری باز به کوچک‌ترین داده و مفهوم هم کد اختصاصی داده می‌شود. به عبارتی هرچه واحدها کوچک‌تر شود، بهتر است. واحد معنادار می‌تواند یک جمله یا یک بند بزرگ باشد. نکته مهم این است که مفاهیم از داده‌های مشخص باشد و از ذهن غیر استقرایی و نظریه‌های قبلی شکل نگرفته باشد. ملاحظات جدول زیر به توصیف کدگذاری باز پرداخته است.

سؤال‌هایی که در کدگذاری باز پرسیده می‌شود، در این جدول به صورت کامل قرار دارد.

کدگذاری محوری

پس از مطرح‌کردن کدگذاری باز توسط اشتراوس و کوربین، گلیزر مبحث کدگذاری انتخابی یا نظری را عنوان می‌کند. در کدگذاری نظری باید مقوله‌ها و مفاهیم توسط پژوهشگر مقایسه شود و بر اساس روابط مدنظر ترکیب، ادغام یا خلاصه شوند. البته توجه داشته باشید که این مقایسه با نتایج کدگذاری باز انجام می‌شود. انجام پژوهش با استفاده از رویکرد کدگذاری اشتراوس و کوربین می‌تواند به پژوهشگر کمک کند تا گامی بزرگ در راستای الگوی پارادایمی بردارد. استفاده از رویکرد گلیزر و کدگذاری محوری به پژوهشگر این امکان را می‌دهد تا نظریه‌ای حرفه‌ای خلق کند. در نتیجه هیچ مرزی را نمی‌توان برای استفاده از کدگذاری باز یا محوری انتخاب کرد.

در نظر داشته باشید که مهم‌ترین اقدامات برای مرحله کدگذاری شامل مقایسه و شناسایی روابط، کشف مقوله اصلی و اطمینان از محورهای مقوله‌ای است. شناسایی و کشف پدیده اصلی مهم‌ترین مقوله هسته‌ای است. نمونه مقوله‌ای کردن چندسطحی را می‌توانید در جدول زیر مشاهده کنید.

مقوله‌های هسته‌ای، پژوهشگر را به کدگذاری محوری می‌رساند و شفافیت بیشتری در پژوهش ایجاد می‌کند. برای انتخاب مقوله محوری باید به ویژگی‌های زیر توجه داشته باشید.

کدگذاری انتخابی

کدگذاری انتخابی در نظر اشتراوس و کوربین یا گلیزر به‌عنوان یک پیدایش نظریه شناخته می‌شود. در نظر داشته باشید که کدگذاری انتخابی به صورت یک مرحله جدا در پایان پژوهش نیست و در طی کدگذاری باز اتفاق می‌افتد. نظریه برآمده از داده‌ها، نظریه‌ای در حد میانی است که باید دارای ویژگی‌هایی باشد.

مهم‌ترین فعالیت‌های کدگذاری انتخابی در جدول زیر درج شده است.

کدگذاری انتخابی با یکپارچه سازی و بهبود مقوله‌های موجود، به آرایش خاصی از نظریه‌ها می‌رسد. در این مرحله پژوهشگر باید همانند یک نویسنده مقولات، یادداشت‌ها، نوشته‌های کدگذاری و دیگر مستندات خود را به مقولات محوری ربط دهد.

زمانی که به عنوان یک پژوهشگر، نظریه شما با روش گراندد تئوری به دست آمد، باید به پارامترهای مختلفی توجه داشته باشید. اعتباربخشی، باورپذیری، انتقال‌پذیری، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری از سری مواردی است که باید نظریه شمارا در بر بگیرد. با استفاده از رویکردها، اعتبار نتیجه پژوهش و یافته‌های خود را بسنجید تا اطمینان بیشتری از نتیجه کار خود داشته باشید.

برگرفته از ” سایت پیدا

تعریف عملیاتی متغیر های پژوهش به چه صورت می باشد؟

نوشته

جامعه آماري در پژوهش چیست؟

نوشته

نشریات و مجلات معتبر بین المللی (ISI) در حوزه آموزش و پژوهش آموزشی

نوشته

چه مراحلی برای انجام یک اقدام پژوهی در نظر گرفته می‌شود؟

نوشته

مسئله پژوهش را چگونه بیان کنم؟

 تحلیل داده های آماری با مناسب‌ترین قیمت و کیفیت برتر!

تحلیل داده های آماری

🌟با تجربه‌ی بیش از 17 سال و ارائه‌ی بهترین خدمات

مشاوره : پایان نامه و مقاله نویسی تحلیل داده های آماری

📊تحلیل داده های آماری با نرم افزارهای کمی و کیفی

توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده،  استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها  قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد. 

مبانی نظری و پژوهشی متغیر ها

📞 تماس: 09143444846 (پیامک، ایتا، واتساپ، تلگرام) 🌐 کانال تلگرام: عضو شوید

(تا جای ممکن با ایتا پیام بفرستید، زودتر در جریان خواهیم بود!)

ایمیل :   abazizi1392@gmail.com

وبلاگ ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *