بایگانی دسته: آموزش و پرورش

تعلیم و تربیت آموزش و پرورش درس خواندن

فیلم آموزشی نحوه ثبت و خرید کتب درسی دانش آموزان تمام مقاطع تحصیلی

سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش در راستای بهبود عملکرد و افزایش نظارت خود بر روند توزیع کتاب های درسی، نسبت به راه اندازی سامانه توزیع و فروش مواد آموزشی اقدام نموده است. از جمله دیگر اهداف این امر، تسهیل دسترسی دانش آموزان به کتاب های درسی می باشد که مدیران مدارس، دانش آموزان و اولیای آن ها می توانند به دو روش فردی و گروهی نسبت به ثبت سفارش کتاب های درسی خود اقدام کرده و هزینه آن را نیز به صورت اینترنتی پرداخت نمایند.

با توجه به این که زمان زیادی از راه اندازی این سامانه نمی گذرد، ممکن است متقاضیان با سوالات مختلفی پیرامون نحوه ورود و ثبت سفارش کتاب های درسی خود در این سامانه مواجه شوند. در فیلم زیر قدم به قدم نحوه ی ثبت نام کتب درسی آموزش داده شده است.

فیلم آموزشی نحوه ثبت و خرید کتب درسی دانش آموزان تمام مقاطع تحصیلی

جهت خرید کتب درسی اینجا کلیک کنید.

زمان سفارش کتاب های درسی 1400 – 1401

سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش بازه های زمانی مشخصی را برای ثبت سفارش کتاب های درسی مقاطع مختلف در نظر گرفته و اطلاعیه مربوط به آن را هر ساله از طریق سامانه irtextbook.com و irtextbook.ir در اختیار دانش آموزان و اولیای آن ها قرار می دهد.

از همین رو، متقاضیان می بایست در مدت زمان مقرر به یکی از آدرس های اینترنتی فوق مراجعه نموده و مراحل ثبت سفارش خود را به انجام برسانند. توجه داشته باشید که در صورت عدم موفقیت و قبولی دانش آموز در پایه تحصیلی فعلی، امکان تغییر مقطع در زمان اصلاح سفارش فراهم خواهد شد.

لازم به ذکر است که تقویم زمانی مربوط به ثبت نام کتب درسی هرکدام از پایه ها در جدول زیر ذکر شده است که پس از اتمام بازه های زمانی مشخص شده، مهلت نام نویسی برای متقاضیانی که در موعد مقرر موفق به انجام مراحل مربوطه نشده اند، پیش بینی می شود.

عنوان فعالیتدوره تحصیلیتاریخ شروعتاریخ پایان
ثبت سفارش گروهی و انفرادیپایه های تحصیلی دوم تا ششم، هشتم و نهم، یازدهم و دوازدهم22 فروردین ماه 140022 خرداد ماه 1400
ثبت سفارش گروهی و انفرادیپایه اول ابتدایی6 تیر ماه 14009 شهریور ماه 1400
ثبت سفارش گروهی و انفرادیپایه هاى تحصیلى هفتم و دهم6 تیر ماه 140015 شهریور ماه 99
اصلاح سفارشتمامی دوره های تحصیلی12 تیر ماه 140031 شهریور ماه 1400
اصلاح سفارشدوره ابتدایی1 شهریور ماه 140016 شهریور ماه 1400
اصلاح سفارشدوره اول متوسطه30 مرداد ماه 140015 شهریور ماه 1400
توزیع منطقه به مدرسهدوره دوم متوسطه نظری1 شهریور ماه 140018 شهریور ماه 1400
توزیع منطقه به مدرسهدوره دوم متوسطه فنی و حرفه ای و کاردانش1 شهریور ماه 140025 شهریور ماه 1400
توزیع منطقه به مدرسهتمامى دوره هاى تحصیلى استثنایى30 مرداد ماه 14007 شهریور ماه 1400
توزیع مدرسه به دانش‌آموزتمامی دوره های تحصیلی10 شهریور ماه 14001 مهر ماه 1400

با توجه به الکترونیکی بودن فرآیند فروش و توزیع کتاب های درسی، کنترل و پیگیری سفارش کتاب های درسی دانش آموزان از سامانه فروش و توزیع مواد آموزشی قابل انجام می باشد. لازم به ذکر است که چنانچه کد ملی و شماره سریال شناسنامه خود را به درستی وارد می کنید اما موفق به ورود به سامانه نمی شوید، ممکن است یکی از موارد زیر دلیل بروز چنین مشکلی باشد:

  • شماره سریال شناسنامه دانش آموز به درسی در سامانه ثبت نشده باشد که در این صورت می بایست به منظور اصلاح آن، به مدرسه محل تحصیل خود مراجعه نمایید.
  • دانش آموز برای سال تحصیلی جاری در سامانه سناد ثبت نام نکرده باشد که در این شرایط نیز، می بایست به مدرسه محل تحصیل مراجعه کرده و فرآیند ثبت نام خود را به انجام برسانید.

تعلیم و تربیت آموزش و پرورش درس خواندن

کارگروهی درمدارس ابتدایی

جایگاه و راهکارهای کارگروهی درمدارس ابتدایی

یادگیری مشارکتی یک روش تدریس موفق در گروه های کوچک است در این روش، در هریک از گروه ها، دانش آموزان با توانایی های متفاوت و با استفاده از فعالیت های یادگیری گوناگون درک خود را نسبت به موضوع درسی بالا می برند.

مقدمه

یادگیری یک فرایند اجتماعی است و فعالیت های یادگیری برای رسیدن به مرحله تولید اندیشه و اطلاعات حیاتی است. این فکر راژان پیاژه، که از محققان پیشگام در زمینه تعیین تحول فکر به شمار می رود، تایید می کند. 

پیاژه نشان داده است که بیشتر آموخته های مهم ما حاصل تعامل با دیگران است. اگر دانش آموزان در مورد یک کتاب، یک تکلیف و با یک مسئله  فقط نظرات، واکنش ها و پرسش های خود راداشته باشند، یادگیری آنان به اندازه ی زمانی که به نظرات دیگران نیز دسترسی داشته باشند، پربار نخواهد بود. عمده ترین هدف این روش کوشش برای دستیابی به فعالیت های عالی ذهنی است.

معلمان در مدارس با سه موقعیت آموزشی روبه رو هستند که در بیشتر موارد یکی از آن ها را انتخاب می کنند. ممکن است در هر کلاس معلمان دروس را به نحوی سازماندهی کنند که دانش آموزان وادار شوند برای برنده شدن تلاش کنند. همچنین، آنان به دانش آموزان اجازه می دهند که برابر با میل خود به یادگیری بپردازند و در برخی موارد، معلمان دانش آموزان را به صورت سازماندهی می کنند که در قالب گروه هایی با یاری یک دیگر مطالب درسی را فرا می گیرند. ولی در بیشتر موارد دیده می شود که در کلاس ها دانش آموزبه تنهایی کار می کند. به هر کدام از دانش آموزان گفته می شود که سرت به کار خودت باشد. با بغل دستی صحبت نکن و.. 

امروز می بینم که بیشتر فعالیت های یادگیری از طریق همیاری ترغیب می شود زمینه ی دانشی و عاطفی و اجتماعی به هم پیوند می خورند و جنبه های گوناگون شخصیت فراگیرندگان مورد تایید قرار می گیرند. روش های آموزشی فردی و رقابتی در برنامه ی آموزشی جایگاه خاصی دارند ولی باید به وسیله یادگیری مشارکتی متعادل گردند. هر یک از اعضای گروه، نه تنها مسئول یادگیری آن چیزی است که تدریس شده است بلکه مسئول کمک به یادگیری سایر اعضای گروه خود نیز هست تا بدین ترتیب فضای از پیشرفت تحصیلی ایجاد شود. موفقیت این روش در طول ۵۰ سال، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته و تاثیر البته در زمینه هایی از قبیل بهتر شدن رفتار دانش آموزان و حضور آن ها در مدرسه، افزایش اعتماد به نفس و انگیزه، دوست داشتن مدرسه  تحقیقات نشان می دهد که وقتی دو عنصر کلیدی یعنی یعنی اهداف گروهی و مسئولیت فردی با هم مورد استفاده قرار گیرند. نتایج پیشرفت تحصیلی کاملا مثبت و محرز می شود و دانش آموزانی که با هم کار می کنند یک دیگر را دوست خواهند داشت و بیشتر دانش آموزان کلاس که دارای ناتوانایی های یادگیری هستند، در اثر استفاده از این راهبرد با سایر هم کلاسی های خود در کلاس روابط بهتری پیدا می کنند.

به باور  ویگو تسکی، فرآیندهای عالی ذهنی در انسان از راه تعامل اجتماعی شکل می گیرد. پیروان نظریه ی سازندگی نیز بر همین باورند، بنابرین مشارکت اجتماعی را یکی از شرایط مهم یادگیری به شمار می روند. طبق این باور، بسیاری از مسائل را که هیچ یادگیرنده ای به تنهایی نمی تواند آن ها را حل کند، از طریق تبادل اندیشه و مشارکت گروهی یادگیرندگان حل می شوند. درگذشته این گونه تصور می شد که کلاس درسی ساکت که دانش آموزان تنها به سخنان معلمان گوش می دهند، بهترین فضا و شرایط رابرای یادگیری دانش آموزن فراهم می آورد. 

به منظور داشتن یک کار گروهی موفق مهم ترین عامل، آموزش کار به دانش آموزان می باشد که باید هدف مشترک در کار گروه را بدانند و با تقسیم کار و وظایف اختیارات آشنا شوند. 

بحث گروهی

بحث گروهی، فرصتی برای ابراز عقاید و تجربیات دانش‌آموزان

یکی از پیامدهای کلیدی فعالیت گروهی بحث گروهی است. حسن این روش آن است که شاگردان در فعالیت یاددهی- یادگیری فعالانه شرکت می کنند و مسئولیت یادگیری را خود برعهده می گیرد. آن ها در جریان بحث با افراد گروه خود و با گروه های دیگر، یاد می گیرند که چگونه تفکرات و بینش ها و نظرات خود را به دیگران ابراز کنند، چگونه از آن ها دفاع کنند و یا چگونه مودبانه نظرات دیگران را بپذیرند. این روش در امر تقویت توانش ارتباطی دانش آموزان بسیار موثراست. 

آن ها با این روش یاد می گیرند که:

– عقاید خود را در قالب بیانات شفاهی سازماندهی و ابراز کنند.

– اندیشه های دیگران را با گوش دادن دقیق به صحبت هایشان دریافت و ارزیابی کنند.

– تفکر انتقادی و بالعکس انتقادپذیری را در خود پرورش دهند.

– روش های ایجاد رابطه ی مطلوب اجتماعی از راه زبان شفاهی را درست به کار ببرند.

در واقع بحث گروهی، دانش آموزان را برای مشارکت مفید در فعالیت های اجتماعی آماده می کند و به آن ها می آموزد که به دقت گوش کنند و با دقت صحبت می کنند.

ضرورت فعالیت های گروهی

جانسون و همکارانش ادعا می کنند که بهره گیری از روش های یادگیری مشارکتی دست کم دو دشواری ممکن را از بین می برد: افت پیشرفت تحصیلی و افزوده شدن گوشه گیری، از خود بیگانگی، بی هدف و ناراحت بودن در فعالیت های جمعی و این روشی است بر نگرش مثبت به مدرسه می افزاید، سبب بالا رفتن اعتماد به نفس شده و روابط فردی بین دانش آموزان را بهبود می بخشد.

برای گریز از گوشه گیری گروه های یادگیری، الزامی است گروه ها با یکدیگر ارتباط داشته باشند، کارهایشان را به هم نشان دهند و در صورت نیاز از کارهای یک دیگر دیدن کنند و الگو بگیرند.

فعالیت های گروهی باعث می شود که بیش از حد انتظار بیاموزند زیرا یاد دادن به دیگران به فرد کمک می کند تا آموخته های خود را بهتر بفهمد. افراد دارای مسئولیت متقابل نسبت به یک دیگر می شوند و مهارت های اجتماعی به صورت مستقیم آموخته می شود

از آن جا که در این نوع همکاری، موفق ترها به ناموفق ها کمک می کنند بنابراین کمک رسانی و یاری دادن ترویج می شود .

یادتان باشد که گروه غیر همگن معمولا بهتر کار می کنند. تفاوت های افراد گروه باعث کار آمد شدن یادگیری از طریق همیاری می شود. فکر نکنید که باید دانش آموزانی را که مایل اند با هم کار کنند در این گروه قرار دهید. توجه کنید که یکی از هدف های یادگیری از طریق همیاری این است که دانش آموزان یاد بگیرند با هر کسی کار کنند. 

مزایای فعالیت های گروهی 

  • پیشرفت تحصیلی
  • شرکت فعال تر فراگیران در جریان یادگیری
  • انگیزش بیش تر برای یادگیری 
  • مسئولیت پذیری بیش تر برای آموختن و یادگیری خویش
  • پرورش مهارت های همکاری و برقراری ارتباط
  • علاقه مندی بیش تر به درس و مدرسه 
  • تدارک فرصت های بیش تر برای مشاهده و ارزیابی معلم از یادگیری های دانش آموزان
  • کسب توانایی ابراز نقاط قوت خود
  • فراگیری پیوند زدن چند فکر با هم دیگر
  • افزایش عزت نفس
  • پرورش مهارت های خود مدیریتی
  • پرورش تفکر نقاد 
  • توجه به تفاوت سبک های یادگیری 
  • از طریق آموزش جمعی توان خود را برای کار با یک دیگر افزایش می دهند.
  • احساس لذت دانش آموزان از بخش های یادگیری
  • اعضای گروه ها از یکدیگر می آموزند.

مزیت اصلی کار در گروه مشارکت و همکاری است که در کار گروهی تشویق و ترغیب می شوند که به رشد مهارت های اجتماعی دانش آموز نیز کمک می کند.

مشکلات فعالیت های گروهی 

با دانش آموزانی که نمی پذیرند درفعالیت های گروه شرکت کنند. چه باید کرد؟۱- با دانش آموزان ناراضی یا سرکش از پیش صحبت کنید و همان کاری را که در گروه از وی انتظار می رود به او بیاموزید. در این کار به شیوه مثبت و تشویق کننده عمل کنید چنان که گویی مطمئن هستید او مشارکت خواهد کرد، هرچند امکان دارد مطمئن نباشید.۲- از اعضای گروه های یادگیری برای حل مشکل کمک بگیرید و به راه حل های آن ها توجه نشان دهید.

اگر راه حل های فوق، اثرگذار واقع نشد به دانش آموزان مشکل دار اجازه دهید به تنهایی کار کند. از آنجا که مسائل درس در گروه بهتر حل می شوند، این امر عامل ترغیبی برای مشارکت دانش آموز سرکش در فعالیت های گروهی است.

اگر دانش آموزان بسیار خوب در گروه نخواهند با دانش آموزان نیازمند به تلاش کار کنند. چه باید کرد؟۱- پیش از گروه بندی اهمیت یادگیری گروهی را به آنان توضیح دهیم که مهارت هایی را فرا خواهند گرفت که همیشه به آنان کمک خواهند کرد.۲- یاد دادن به دیگران به فرد کمک می کند تا آموخته های خود را بهتر بفهمند. دانش آموزانی که نمی خواهند به صورت گروهی کار کنند ابتدا به صورت انفرادی درس بخوانند ولی بعد تشویق می شوند در بحث های گروهی شرکت کنند چون می بینند که بدون گروه انجام فعالیت ها برایشان مشکل است.

مسئولیت فردی 

مدیریت کلاس درس، موانع و راهبردها (2)

در کارهای گروهی یکی از بیش ترین نگرانی ها این است که یکی دو عضو گروه سعی کنند با بهره گیری از هم گروهی های سخت کوش خود کمترین کاری را که در توان دارند انجام دهند. این گونه افراد سربار، نه تنها فرصت های یادگیری خود را محدود می کنند، بلکه با محروم کردن هم گروهی ها از اندیشه ها و نیروی بیشتر و هم چنین صدمه زدن به روحیه ی گروهی سبب محدود شدن موفقیت گروه می شوند. مسئولیت فردی به این معناست که هر عضو برای یادگیری و موفقیت گروه و نمایش شایستگی آن، مسئول است. هر دانش آموز در کمک به گروه برای یادگیری و نشان دادن شایستگی گروه به همگان احساس مسئولیت می کند.

مشارکت برابر

هنگامی که دانش آموزان در قالب گروه، کار و تلاش می کنند، معمول است که برخی اعضاء کنترل امور را در دست گرفته و بر جریان کارها و گفتگو مسلط شوند، و برخی از دایره مشارکت بیرون بمانند. 

انتظارات از نقش دانش آموز

دانش آموزان، با توجه به نقشی که بازی می کنند، انتظار می رود با سایر دانش آموزان به تعامل بپردازند، اشتراک فکر و مواد آموزشی داشته باشند، به پیشرفت و اشتیاق تحصیلی یکدیگر کمک کنند و یکدیگر را در برابر یادگیری سایرین مسئول بدانند. انتظار هر دانش آموزان است که دیگر دانش آموزان نیز نهایت تلاش خود را به کار گیرند تا موفقیت گروه محرز شود. 

چگونه می توان دانش آموزان را به کار در گروه تشویق کرد تا خلاقیت با شواهد دیگری از تفکر سطح بالاتر از خود بروز دهند؟

۱-  دانش آموزان در هنگام ورود به مدرسه، این مهارت ها را ندارند. در خلال تدریس این مهارت ها و مخصوصا مهارت هایی همچون بارش مغزی، تجزیه و تحلیل به دانش آموزان آموخته می شود.

۲-    در آموختن از مهارت های تفکر استفاده شود.

۳-    باید سوال هایی پرسید که بیش از یک پاسخ مناسب داشته باشد تا دانش آموزان بفهمند برای سوال فقط یک جواب درس وجود ندارد.

۴-  بهتر است پاسخ های غیرمنتظره اما معقول دانش آموزان را پذیرفت.

۵-    باید فرصت و زمان کافی برای پاسخگویی داد. 

نتیجه گیری:

زندگی انسان بدون همکاری و همیاری بسیار بی معنی است. انسان از تنهایی می گریزد و خود را در جمع می یابد. همکاری کردن، به دانش آموزان راه و رسم دوستی کردن و کار با افراد گوناگون را می آموزد. همیاری کردن یادگیری را بسیار خوشایندتر می کند.

پژوهشگران از پاسخ سوالات طرح شده برای دانش آموزان سه فرهنگ متفاوت (آلمان، کانادا، ایران) دریافتند که از میان انواع روش های تدریس و یادگیری، دانش آموزان روش یادگیری مشارکتی را ترجیح می دهند.

یادگیری مشارکتی یک روش تدریس موفق در گروه های کوچک است در این روش، در هریک از گروه ها، دانش آموزان با توانایی های متفاوت و با استفاده از فعالیت های یادگیری گوناگون درک خود را نسبت به موضوع درسی بالا می برند. 

در فعالیت های گروهی بر پشتیبانی، تشویق، تقویت و یاری همه ی افراد گروه اهمیت زیادی داده می شود. چنین باور و اعتمادی، عامل محرک فعالیت گروه و مشوق فعالیت فردی در گروه می باشد. دانش آموزان با یکدیگر به تعامل می پردازند، به تشریک مساعی اقدام می کنند، پیشرفت تحصیلی را هم حمایت و پشتیبانی کرده و مسئولیت یادگیری یکدیگر را به عهده می گیرند. 

  به دانش آموزان فرهنگ با هم بودن، هم فکری، همکاری و گروهی بودن را بیاموزیم.

   تشویق و ترغیب دانش آموزان موفق در کارهای گروهی، تا هم خودشان جدی تر کار کنند و هم باعث به کار آمدن و تشویق دیگران شوند.

  ارتباط اعضای گروه صمیمانه باشد و همه را در انجام آن سهیم بدانند.

  آموزش کارگروهی و بیان هدف مشترک آن

  دادن نقش به اعضای گروه

  ارتباط داشتن گروه ها با یک دیگر و نشان دادن کارها به گروه

  کمک گروه ها به گروه هایی که کارشان تکمیل نشده

   اعضای گروه ها در طول سال تحصیلی می تواند تغییر کنند تا هم گروه شدن با سایرین را نیز تجربه کنند می توانند به طور انفرادی درس بخوانند ولی تشویق می شوند در بحث های گروهی شرکت کنند و به عنوان دستیار معلم احساس کنند در کلاس مشارکت دارند.

برگرفته از: نابو

تعلیم و تربیت آموزش و پرورش درس خواندن

چهره های جهانی تعلیم و تربیت

بسیاری از صاحبنظران بزرگ، در طول تاریخ تعلیم و تربیت، با ارائه نظرات و دیدگاه های ارزشمند خود، تعلیم و تربیت جهانی را تحت تاثیر قرار داده و منشا تحولات بزرگ در آن شده اند؛ از این رو آشنایی معلمان و مربیان ما با دیدگاه ها و نظرات آنان ضروری است. در این مقاله، زندگی نامه و عقاید و افکار ده تن از صاحبنظران بزرگ تعلیم و تربیت شامل کمینیوس، روسو، پستالوزی، هربارت، فروبل، ماکارنکو، دیویی، مونتسوری، پیاژه و بلوم به طور مختصر آمده است. اینان کسانی اند، که افکارشان در شکل گیری تعلیم و تربیت جدید در نقاط مختلف جهان موثر بوده است.

کمینیوس

کمینیوس (1670 – 1592، Comenius)

کمینیوس، یکی از مربیان بزرگ تعلیم و تربیت اروپا در قرن هفدهم میلادی و یکی از بنیان گذاران تعلیم و تربیت جدید مغرب زمین است. او که زندگانی خود را در میان آشوب و جنگ های مذهبی و چه بسا دور از سرزمین خویش در آوارگی گذراند، از دوران مدرسه خود تجارب تلخی اندوخت، از این جهت با فراهم آوردن محتوایی نو برای تدریس در مدارس و ابداع روش های تازه تدریس، اصلاحاتی در زمینه تعلیم و تربیت به عمل آورد. از سوی دیگر، حوادث دلخراش و مصیبت بار جنگ های سی ساله اروپا، او را به این فکر انداخت که ریشه تمام دردها، مفاسد اجتماعی و حتی بین المللی در نبود تعلیم و تربیت کافی و صحیح است. لذا برای تسکین آلام و درمان بیماری های اجتماعی، پیشنهاد کرد که همگان بایستی از تعلیم و تربیتی همه جانبه برخوردار شوند. نظرات وی از جمله: برابری انسان ها در برخورداری از تعلیم و تربیت، مساوات دختران و پسران و بازبودن مرزها برای تبادلات فکری برای مردم آن زمان بسیار تازگی داشت. اولین کتاب درسی مصور در سال 1658 م توسط کمینیوس تهیه شد. او درباره روش آموزش شش اصل زیر را بیان کرده است:

1. طبیعت ،هر کاری را، در زمانی مناسب انجام می دهد.

2. در طبیعت، نخست ماده و سپس صورت است؛ چنان که نخست تخم یا جنین است که بی شکل و بسان ماده است و پس از آن، موجودی با شکل معین می شود.

3. طبیعت راه خود را گام به گام می پیماید.

4. تحول طبیعی همواره از درون صورت می گیرد.

5. طبیعت، در پدید آوردن چیزها از حالت کلی آغاز می کند و به سوی حالت جزئی می رود.

6. طبیعت، هر چیزی را برای مقصودی پدید می آورد.

کمینیوس، با توجه به اصول فوق، نتیجه می گیرد: ” بهترین دوره تربیت، دوره کودکی است. موضوعات درسی باید متناسب با سن دانش آموزان انتخاب شود. در آموزش هم باید ابتدا به خود اشیا و سپس به واژه ها و مفاهیم پرداخت. در آموزش زبان هم، خواندن متن، باید پیش از بیان قاعده کلی و دستور زبان باشد. در هر گونه آموزش باید ابتدا با نمونه ها آشنا شد و پس از آن با قاعده ها و قانون ها.

روسو

روسو (1778 – 1712،Rousseu )

ژان ژاک روسو در سال 1712م در ژنو متولد شد. او زندگی پر حادثه ای داشت و بخشی از عمر خود را در سرگردانی گذراند. کتاب هایش را چندین بار سوزاندند. اما او همه را دوباره نوشت و به هر ترتیب بود عقاید و نظرات خود را منتشر کرد. دو کتاب “امیل” و “قرار داد اجتماعی” از آثار مشهور روسو، به زبان های مختلف ترجمه شده است. روسو اغلب عمر خود را در شهرهای مختلف گذراند. دیدگاه ها و نظرات مهم او به شرح زیر است: روسو در کتاب “امیل” و سایر آثارش به عالم طبیعی اعتقاد فراوانی دارد و معتقد است، هر چیزی به همان صورتی که پرورده قدرت آفریدگار جهان است خوب است. ولی متاسفانه هر چیزی در دست انسان، تغییر ماهیت می دهد. انسان در طبیعت نیک است، ولی جامعه او را بد می کند. انسان در حالت طبیعی آزاد است، ولی جامعه او را به بردگی می کشاند. از نظر وی، تعلیم و تربیت چنانچه بخواهد با طبیعت همنوا شود، باید به کودک احترام بگذارد. از آنجا که کودکان از نظر طبیعی با یکدیگر متفاوت هستند، آموزش و پرورش باید فردیت کودک را مورد توجه قرار دهد. وی توصیه می کرد: ” کار تعلیم و تربیت را با شناخت دانش آموزان آغاز کنید! ” به عقیده وی، قبل از اینکه کودک توانایی فهمیدن به دست آورد، نباید به او چیزی آموخت. آموزش و پرورش کودک باید کم تر گفتاری و بیش تر حسی و تجربی باشد. به عبارت دیگر، به جای این که کودک مطلبی را به طور مستقیم از کتاب بیاموزد، می تواند آن را از طریق تجربه مستقیم فرا گیرد. پاها، دست ها و چشم ها، نخستین معلمان کودک هستند و جایگزین کردن کتاب به جای آنها، به منزله آن است که کاربرد عقل و خرد را از دیگران بیاموزد.

روسو

روسو می گوید: ” انسان به وسیله سه استاد تربیت می شود: طبیعت، اشیا و انسان های دیگر. تربیت آن گاه بدرستی صورت می گیرد که این تاثیرهای گوناگون با هم هماهنگ باشند. ” روسو معتقد است: ” آموزگار خوب کسی نیست که در کم ترین زمان، بیش ترین چیزها را آموزش می دهد؛ بلکه کسی است که شوق به آموختن و فهمیدن را در شاگرد بر می انگیزد؛ زیرا هدف آموزش و پرورش گردآوری و انباشتن اطلاعات نیست، بلکه به کار بردن توانایی اندیشیدن و فهمیدن است. انسان در اثر تربیت باید چنان بار آید که بتواند در کارهای گوناگون وظیفه خود را همچون یک انسان انجام دهد، در شرایط گوناگون درست رفتار کند و برای خوب زندگی کردن آگاه شود. ” افکار روسو در آن زمان مورد پذیرش بسیاری از افراد قرار نگرفت و پارلمان پاریس کتاب “امیل” را مغایر با مذهب و مصلحت کشور دانست و دستور سوزاندن آن را صادر کرد.

پستالوزی

پستالوزی (1827 – 1746، Pestalozzi)

پستالوزی از مربیانی است که آثار متعددی تالیف و آرای خود را از طریق این آثار نشر کرده است. او به کودکان بی سرپرست و محروم خدمات فراوانی ارائه کرد؛ حتی بخشی از مزرعه خود را به مدرسه تبدیل کرد و در آن به تعلیم و تربیت کودکان مستمند پرداخت. دیدگاه ها و نظرات مهم تربیتی وی به شرح زیر است: پستالوزی تعلیم و تربیت را رشدی طبیعی، فزاینده و هماهنگ می دانست که شامل تمام توانایی ها و استعدادهای کودک می شد. به نظر وی، جسم، ذهن و عاطفه باید به طور توامان پرورش می یافتند.

مبنای روش پستالوزی بر این اعتقاد پایه گذاری شده بود که می گفت: ” حواس ما، مخازن دانش ما هستند. ” این عقیده موجب شد که اشیای واقعی در درس گنجانده شوند. در این روش، کودک مشاهدات و تجارت عملی خود را به شیوه ای تحلیل و مطابق با آنچه که در گنجینه حواس داشت، می فهمید. به علاوه هدف، تنها آشنایی با مجموعه ای از حقایق نبود بلکه کاربرد آن ها نیز مورد توجه بود. از این رو در آموزشگاه های پستالوزی، کارهای عملی و آموزش های حرفه ای، هم به عنوان منبعی برای زندگانی اقتصادی کودکان و هم به عنوان پایه آموزش های نظری اهمیت و نقش داشتند. آموزش های دینی و اخلاقی نیز مورد توجه پستالوزی بودند. او در این زمینه چنین بیان کرده است: ” انسان، آن گاه خدا را می شناسد، که خود را بشناسد. هیچ کس نمی تواند تنها از راه گفتار، کسی را به سوی دین هدایت کند. این کار با کردار ممکن است. چه سودی دارد به کودک یتیم بگوییم که پدری در آسمان ها دارد. اگر کودک یتیمی را مانند فرزند خود بزرگ کنید، آموخته اید که پدری در آسمان ها دارد؛ همان خدایی که شما را چنان آفریده است که کودک یتیم را همچون فرزند خود بنگرید. “

پستالوزی در آموزش، محبت را اساس کار خود قرار می داد و انظباط خشک و توام با خشونت که در آن زمان رایج بود، در روش او به کار گرفته نمی شد، پستالوزی بخش عمده ای از فعالیت های خود را به تربیت معلمان پرداخت و همواره معلمانی برای آموزش روش وی از نقاط مختلف جهان به نزد او می آمدند.

هربارت

هربارت ( 1841 – 1776،Herbart )

هربارت، مربی آلمانی بود که مطالعات عمیقی در فلسفه آموزش و پررش داشت و مدت ها به تدریس آن پرداخت. وی از شخصیت هایی بود که می خواست تعلیم و تربیت را بر پایه های استوارتری قرار دهد. به این منظور آن را به صورت رشته ای علمی و دانشگاهی درآورد. حتی یک مدرسه تجربی تاسیس کرد و عقاید و افکار خود را در آن به آزمایش گذاشت. افکار و اندیشه های تربیتی هربارت به شرح زیر است: هربارت بر این عقیده بود که: ” آموزش درست، آن است که با علائق کودکان همراه باشد؛ زیرا علاقه و توجه با یکدیگر ارتباط نزدیک دارند.” او توجه را دو نوع می دانست؛ یکی توجه خود به خودی، که کودک آزادانه و به میل خویش بروز می دهد و دیگری توجه اجباری که کودک به سوی آن برانگیخته می شود. هربارت حفظ کردن حقایق مجزا از یکدیگر را غلط می پنداشت و آن دسته از حقایق را برای آموختن انتخاب می کرد که با هدف های مورد نظر خود ارتباط داشتند. او برای آموزش مراحل زیر را قائل بود:

1. آمادگی: کودک برای یادگیری و شناخت باید به موضوع مورد یادگیری علاقه داشته باشد و در این مرحله، ذهن او باید برای آموختن آماده شود.

2. ارائه مطالب: در این مرحله، مطالب تشریح و درس ارائه می شود.

3. ربط یا تداعی: در این مرحله، کودک مطالب جدید را با آموخته های قبلی خود ارتباط می دهد و تشابهات و تفاوت های دانستنی های قبلی با درس جدید مشخص می شود.

4. تعمیم: این مرحله، شامل تدوین قواعد، اصول و تعریف ها است.

5. کاربرد: در این مرحله، دانش آموز استنباط خود را از اصول کلی که در مرحله چهارم به دست آورده است، به آزمایش می گذارد و عملا آن را به کار می گیرد.

طبق نظر هربارت، آموزش به معنی دقیق آن، فراهم آوردن زمینه پدید آمدن اندیشه های تازه و پیوند آن ها با اندیشه های پیشین است. به عقیده وی، آموزش پایه پرورش است؛ زیرا با سازمان دادن به اندیشه ها، دلبستگی و انگیزه پدید می آید و در چگونگی رفتار و منش تاثیر می گذارد و دامنه این تاثیر به جنبه های ذوقی و اخلاقی گسترش می یابد.

فروبل

فروبل ( 1852 – 1782،Frobel )

فروبل، مربی بزرگ آلمانی در سال 1782م در آلمان متولد شد. وی دوران کودکی را با سختی گذراند و چون والدینش از او استنباط درستی نداشتند، به صورت مردی کمرو و درونگرا درآمد. فروبل سال ها از شغلی به شغلی دیگر می پرداخت تا این که در مدرسه کوچکی، واقع در فرانکفورت به تدریس پرداخت و به شغل معلمی علاقه مند شد. او برای مطالعه در روش آموزش پستالوزی که در آن زمان معروف بود، به سویس سفر کرد و پس از مطالعه به آلمان بازگشت. و در سال 1816م، مدرسه کوچکی بر اساس روش آموزش پستالوزی دایر کرد.

و به تدریج به شرح دیدگاه ها و نظرات تربیتی خود و تالیف کتاب و مقاله پرداخت. فروبل اولین بنیانگذار مهد کودک (به نام باغ کودکان) بود. نظرات تربیتی مهم وی به شرح زیر است: فروبل معتقد بود که: ” تعلیم و تربیت باید شخصیت کودک را پرورش دهد و اساسا این رشد باید خودجوش باشد. ” فروبل برنامه های کودکستان خود را طوری سازمان داد که کودک را به طور خود جوش به فعالیت وامی داشت. حرکت، بازی، شعر، شناخت رنگها، داستان و انواع فعالیتهای مختلف، اساس کار کودکستان وی بود. وی سه نوع مواد ویژه در آموزش به کار می گرفت: شعرهای کودکانه، اسباب بازی و سرگرمی. اسباب بازی و سرگرمی، فعالیت های جسمی کودکان را به کار می گرفتند. اسباب بازی ها در آن زمان به شکل های مختلف ساخته می شدند. سرگرمی ها هم از موادی بودند که قابلیت شکل پذیری داشته باشد؛ مانند گل رس، شن و مقوا. فروبل روی داستان هم بسیار تاکید داشت. پس از این که معلم داستان را نقل می کرد، اثر آن در بیان کودک، در شعرهایش و در بازی های او نمایان می شد. فعالیت های مختلف عملی فروبل در آموزش، موجب توجه فراوان به آموزش عملی شد. به عقیده فروبل، کار و نقش مربی تنها راهنمایی و هدایت شاگردان بود. وی عقیده داشت که در ذات هر موجودی، غایتی نهفته که با او آفریده شده است؛ ولی این مقصود، با تعلیم و تربیت تحقق می یابد.تربیت نیز یک مقصد دارد و آن پروردن طبیعت حقیقی و خدایی انسان و نمایان کردن جنبه های ابدی و بی پایان او است.

ماکارنکو

ماکارنکو (1939 – 1888،Makarenko )

ماکارنکو در روستایی واقع در اوکراین روسیه متولد شد. او پس از طی دوره تعلیمات عمومی، یک دوره تربیت معلم یکساله گذراند و در مدرسه ای مشغول تدریس شد. در نخستین سال تدریس، شاهد انقلاب 1905م در روسیه شد و برای پی بردن به علل انقلاب، به مطالعه کتب مارکسیستی پرداخت. در سال 1914م وارد موسسه معلمان شد و در سال 1917م با دریافت نشان طلا از آن جا فارغ التحصیل شد و به عنوان دانشجوی ممتاز و معلم طراز اول روسیه شهرت یافت. آن گاه مدیریت یک مدرسه ابتدایی را بر عهده گرفت و توانست کار مدرسه را با فعالیت های کشاورزی درهم آمیزد. سپس مسوولیت تربیت کودکان آواره بر اثر جنگ جهانی اول و جنگ های داخلی سال های 21- 1918 به وی واگذار شدو ماکارنکو با کوشش فراوان و با تشکیل موسسه تربیتی جمعی، به تربیت آنان پرداخت و شیوه تربیتی او به عنوان الگو در آموزش و پرورش مطرح شد. ماکارنکو با تربیت کردن شاگردان فراوان، پذیرش مسوولیت چندین موسسه بزرگ تربیتی و تالیف آثار ارزشمند، خدمات فراوانی ارائه کرده است.

نظرات و دیدگاه های مهم او به شرح زیر است: از دیدگاه ماکارنکو، مربیان باید هدف های خود را از مطالعه نیازهای جامعه به دست آورند. تعلیم و تربیت باید متوجه رشد عقلانی، آموزش حرفه ای، سیاسی و اخلاقی باشد. انسان تربیت یافته باید سواد و اطلاعات سیاسی داشته و فعال باشد. از نظر شخصی هم منضبط ، متعادل، مصمم، آینده نگر و به اهداف و رفتار جمعی پایبند باشد.

ماکارنکو مروج تربیت جمعی بود و ویژگی های این نوع تربیت را چنین برشمرده است: ” موسسه تربیتی جمعی، محلی برای گردهمایی یک عده شاگرد در یک محل نسیت، بلکه یک سازو کار اجتماعی و زنده است که توانایی ها و مسوولیت هایی دارد و برای روابط درونی و متقابل دارای الگوی خاص خود است. ” از ماکارنکو مقالات و کتب فراوانی به چاپ رسیده که او در آن ها، افکار و اندیشه های خود را بویژه درباره تربیت جمعی مطرح کرده است. برخی از کتاب های وی، از جمله کتاب ” شکوفایی تن و جان ” به فارسی نیز ترجمه شده است.

جان دیویی

جان دیویی (1952 – 1859،john Dewey )

جان دیویی از مربیان بزرگ به شمار می رود. او در سال 1859م در برلینگتون آمریکا متولد شد. دیویی فوق العاده کمرو و کم حرف توصیف شده است. در آغاز جوانی، دوره دبیرستان و سال های نخست دانشگاه، هوش و استعدادی قوی از خود نشان نداد؛ به گونه ای که در هنگام تحصیل در دبیرستان در حد متوسط بود و احتمال داده نمی شد بتواند برای تحصیلات عالی وارد دانشگاه شود؛ اما به هر حال به دانشگاه راه یافت و سال هال آخر تحصیل در دانشگاه، نقطه عطفی در افکار او بود؛ چنان که نشانه های خلاقیت فکری و فعالیت فلسفی از خود بروز داد.

دیویی پس از اتمام تحصیلات در دانشگاه، آرا و نظرات تربیتی خود را مطرح کرد. او در دانشگاه شیکاگو مدرسه ای تاسیس کرد که حکم آزمایشگاه را داشت. سپس به دانشگاه کلمبیا رفت و در تالیفاتش، اندیشه های تربیتی خود را منتشر کرد. از آن پس افکار و نظرات وی در تحولات آموزش و پرورش در سطح جهان موثر واقع شد. مقالات و کتب فراوانی از دیویی به چاپ رسیده که تعدادی از آن ها به سایر زبان ها و از جمله به زبان فارسی ترجمه شده است. بخشی از دیدگاه ها و نظرات تربیتی مهم دیویی به شرح زیر است: از نظر دیویی، تجربه و تفکر، در تربیت بسیار مهم تلقی شده است. انباشتن اطلاعات بی معنی در ذهن، یادگیری و فهم واقعی نیست. یادگیری واقعی از طریق تجربه، یعنی تاثیر و تاثر متقابل فرد با محیط صورت می گیرد، تفکر و تحقیق علمی را دیویی شامل پنج مرحله دانسته است. در مرحله اول، انسان به عمل و تجربه می پردازد. در مرحله دوم، به مساله ای برخورد می کند. در مرحله سوم، اطلاعاتی درباره آن مساله گردآوری می کند. در مرحله چهارم، به کمک آن اطلاعات راه حل می جوید. در مرحله پنجم، پس از انتخاب راه حل دوباره به عمل و تجربه روی می آورد. وی معتقد است: ” هدف تربیت نباید ثابت باشد، بلکه باید آمیخته با عمل باشد. هدف عمده تربیت رشد و توسعه است که فرایندی مستمر می باشد. ” دیویی پنج اصل زیر را در تربیت بیان کرده است:

1. اصل استمرار و پیوستگی: تعلیم و تربیت که بر اساس تجربه است، استمرار و پیوستگی دارد.

2. اصل رابطه متقابل: در تجربه بین فرد و محیط ، رابطه متقابل وجود دارد.

3. اصل کنترل اجتماعی: هر فردی به طور گسترده تحت کنترل اجتماعی است. این کنترل احساس آزادی فرد را از بین نمی برد. مربی نیز از تحمیل و کنترل فردی باید جلوگیری کند و کنترل جمعیت را بر محیط حاکم کند.

4. اصل آزادی: مربی باید رغبت ها و گرایش های کودک را در نظر بگیرد و با هدایت آن ها از اجبار و تحمیل خودداری کند.

5. اصل هدف: آموزش و پرورش صحیح باید هدف هایی قابل انعطاف و قابل تطبیق با شرایط و مقتضیات جدید و غیر تحمیلی و متناسب با رغبت های کودکان داشته باشد.

مونتسوری

مونتسوری ( 1952 – 1870،Montessori )

خانم ماریا مونتسوری، نخستین زنی بود که در سال 1896م از دانشگاه رم به دریافت درجه دکترای پزشکی نائل آمد و سپس عهده دار تدریس درباره تعلیم و تربیت کودکان استثنایی به معلمان در رم شد و خود نیز به تحصیل در زمینه های کودکان استثنایی، فلسفه و روان شناسی تجربی پرداخت. او در رم ” خانه کودکان ” را تاسیس کرد و با انتشار کتاب ” روش تعلیم و تربیت و فعالیت های گسترده در خانه های کودکان ” آرا و نظریات خود را منتشر کرد. وی با تاسیس مرکز تحقیقات تربیتی کلیسای اطفال و فعالیت در یونسکو، بر دامنه فعالیت هایش افزود و به برخی کشورهای امریکای شمالی، اروپایی و آسیایی سفر کرد. مقالات و کتاب های وی به اغلب زبان ها ترجمه و منتشر شده است.

دیدگاهها و نظریات تربیتی مهم وی به شرح زیر است:

مونتسوری، کودک را کاملا آزاد می داند و لازمه آزادی را عدم مداخله در کارهای او بیان می کند. او عقیده دارد که فرد آزاد باید استقلال داشته باشد. لازمه داشتن استقلال این است که کودک شخصا و بدون کمک گرفتن از دیگران، کار انجام دهد.فایده  تعلیم و تربیت در خودجوش بودن آن است؛ به این معنی که وقتی کودک با وضعیت کلی وظیفه اش آشنا می شود، می تواند خود به تنهایی آن را ادامه دهد. چنانچه کودک اشتباه کند، فرصت خواهد داشت تا خطای خود راکشف و برطرف سازد. در مدرسه مونتسوری، کودک فعالیت مورد علاقه خود را برمی گزید و آن را بدون دخالت دیگران انجام می داد، مگر این که آن فعالیت باعث مزاحمت سایر کودکان می شد. او به تربیب حسی و عضلانی توجه داشت. هدف او این بود که از طریق تمرین هایی مانند: دقت کردن، مقایسه کردن و تمیز دادن، حواس کودک را تقویت کند. مونتسوری آموزش  خواندن و نوشتن به کودکان را تا قبل از شش سالگی، مفید نمی دانست. وی در آموزش خواندن و نوشتن روش دقیقی به کار می برد و در آن سعی می کرد تا هر نوع آموزش مستقیم و تقلیدی را حذف کند. او همواره از نوشتن آغاز می کرد و معتقد بود که کودک در نوشتن، از وجود درونی خویش، از آنچه می شناسد، از آنچه فکر می کند، کلمه ای که در ذهنش هست و باید بیان شود، شروع می کند؛ در حالی که خواندن، کلمه به عنوان چیزی خارجی است که باید فراگرفته شود.

ژان پیاژه

ژان پیاژه ( 1980 – 1896، j. piajet )

ژان پیاژه در سال 1896م در شهر نوشاتل سویس به دنیا آمد. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی به تحصیل در زیست شناسی و فلسفه پرداخت و درجه دکترای خود را در رشته جانور شناسی دریافت کرد. با توجه به علاقه خود، به تحقیق و تفکر در علوم انسانی و بویژه در روان شناسی کودک پرداخت و با ادواردکلاپر که از روان شناسان و محققان معروف به شمار می رفت و رئیس موسسه علوم تربیتی معروف به موسسه ژان ژاک روسو بود، همکاری کرد. در سال 1940 م پس از وفات کلاپارد، جانشین وی شد و علاوه بر آن، به تدریس در دانشگاه های ژنو و پاریس پرداخت. مدتی هم در دفتر بین المللی تعلیم و تربیت اشتغال داشت. وی آثار علمی، مقالات و کتب فراوانی تالیف کرد که تعدادی از آن ها به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. دیدگاه ها و نظریات مهم پیاژه به شرح زیر است: پیاژه با مطالعه روی هوش و مراحل رشد انسان، می گوید که اساسی ترین کارکردهای هوش، فهم و ابداع است. این دو از هم تفکیک ناپذیرند. وی مراحل رشد ذهنی را چهار مرحله زیر دانسته است: مرحله اول: حسی و حرکتی که از تولد تا دوسالگی را شامل می شود. مرحله دوم: هوش نمادی یا نشانه ای که دو تا هفت سالگی را شامل می شود. مرحله سوم: مرحله هوش عینی یا انضمامی است که از هفت تا یازده سالگی را شامل می شود. مرحله چهارم، هوش نظری یا صوری است که یازده سالگی به بعد را در بر می گیرد. پیاژه هر یک از مراحل فوق را به اجزای کوچک تر نیز تقسیم کرده است.

به طور کلی در مرحله اول، کودک تنها از ادراک حسی و حرکتی به عنوان ابزار استفاده می کند و قادر به تفکر و تصور نیست. در مرحله دوم، کودک می تواند اشیا یا رویدادهایی را که در زمان حال قابل ادراک نیستند، به وسیله علائم یا نشانه های متفاوت و از طریق یادآوری تصور کند. سخن گفتن و نقاشی کردن از آثار این مرحله است. در مرحله سوم کودکان توانایی عملیات منطقی گوناگون را – البته تنها در مورد پدیده های عینی – به دست می آورند. در مرحله چهارم فرد قادر می شود تا درباره واقعیت های انتزاعی تفکر و امور را تجزیه و تحلیل کند. مراحل رشد ذهنی پیاژه، در برنامه ریزی درسی و تهیه و تدوین مواد آموزشی و فعالیت های یادگیری برای کودکان کاربردهای فراوانی دارد. به عقیده پیاژه، نظام آموزش و پرورش باید از یک سو روش های علمی، نیازها و ارزش های اجتماعی را تشخیص دهد و در برنامه ها و رشته های تحصیلی بگنجاند و از سوی دیگر، کودکان و نوجوانان را از لحاظ قدرت یادگیری بشناسد و با روش های مناسب، آنان را به هدف های تعیین شده نزدیک کند، پیاژه روی فعال بودن کودکان در امر آموزش تاکید می کند و به توصیه روش فعال در تدریس می پردازد. در آموزش کودکان، بویژه در سنین پایین هم آموزش های عملی و هم آموزش به کمک حواس را مورد تاکید قرار می دهد.

بنجامین بلوم

بنجامین بلوم (1999 – 1913 Benjamin Bloom )

بنجامین بلوم در سال 1913 م، در لنسفورد واقع در پنسیلوانیا متولد شد و در سال 1999م وفات یافت. او دوره لیسانس و فوق لیسانس را در سال 1935م در دانشگاه پنسیلوانیا گذراند و دوره دکترای تعلیم و تربیت را در سال 1942م در دانشگاه شیکاگو به پایان رساند. سپس به عضویت ستاد آزمون های دانشگاه شیکاگو درآمد.

تا مدت ها مسوولان تعلیم و تربیت کشورهای مختلف از وی برای مشاوره های تربیتی دعوت به عمل می آوردند. وی به عنوان معلم، محقق و استاد، خدمات فراوانی ارائه کرد. از وی هیجده عنوان کتاب به چاپ رسیده که تعدادی از آن ها به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.

دیدگاه ها و نظریات اساسی او به شرح زیر است:

” طبقه بندی هدف های تربیتی”:

بلوم با همکاری تعدادی از همکاران خود، هدف های آموزشی را (هدف هایی که دانش آموزان پس از طی کردن یک دوره آموزشی می توانند به آن ها دست یابند) طبقه بندی کرد. طبقه بندی آن ها بسیار مشهور است. در این طبقه بندی، هدف های آموزشی در سه حیطه یا حوزه شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی تقسیم بندی شده است. در حوزه شناختی، دانش، معلومات و مهارت های ذهنی قرار گرفته اند. در حوزه عاطفی، علائق، انگیزش و نگرش ها قرار گرفته اند و در حوزه روانی وحرکتی هم فعالیت هایی مطرح شده اند که هم جنبه جسمانی و هم روانی دارند؛ مانند نوشتن یا تایپ کردن. طبق طبقه بندی بلوم، هدف ها در حوزه شناختی شش نوع و عبارتند از:

1. دانش؛

2. فهمیدن؛

3. کاربستن؛

4. تحلیل؛

5. ترکیب و

6. ارزشیابی.

این شش نوع هدف از ساده به مشکل هستند،  هدف ها در حوزه عاطفی نیز پنج مرحله زیر را دارد:

1. دریافت کردن (توجه کردن)؛

2. پاسخ دادن؛

3. ارزش گذاری؛

4. سازمان دادن ارزش ها؛

5. تشخیص دادن به وسیله یک ارزش یا مجموعه ای از ارزش ها.

حوزه روانی – حرکتی را بلوم و همکارانش در اجزای کوچک تر طبقه نکرده اند؛ ولی در هر صورت، این حیطه شامل فعالیت هایی مانند نوشتن، تایپ کردن، نواختن آلات موسیقی، ورزش کردن، انجام دادن مشاغل و حرفه های گوناگون است.

یادگیری در حد تسلط :

از دیگر نظرات مهم بلوم، ” یادگیری در حد تسلط ” است. طبق این نظریه، اگر روش تدریس، هشیارانه و با نظم باشد، اگر در هنگام برخورد با مشکلات، بموقع به کمک دانش آموزان بشتابیم، اگر وقت لازم را برای یادگیری مطالب فراهم کنیم و اگر ملاک روشنی برای سنجش مطالب یادگیری تعیین کنیم، اکثر دانش آموزان به سطح بالایی از یادگیری نائل می شوند. بلوم و همکارانش در این باره تحقیقات فراوانی انجام داده اند و موفقیت آن را آزموده اند.

منابع

1. بلوم؛ بنجامین، ویژگی های آدمی و یادگیری آموزشگاهی، ترجمه علی اکبر سیف، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1363.2. بلوم؛ بنجامین و دیگران، طبقه بندی هدف های پرورشی کتاب اول حوزه شناختی، ترجمه علی اکبر سیف و خدیجه علی آبادی، تهران، انتشارات رشد، 1368.3. پژوهشکده حوزه و دانشگاه، فلسفه تعلیم و تربیت، تهران، سازمان سمت، 13.4. سیف؛ علی اکبر، روان شناسی پرورشی، تهران، انتشارات آگاه، چاپ نهم، چاپ نهم، 1372.5. شاتو؛ ژان، مربیان بزرگ، ترجمه غلامحسین شکوهی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.6. صفوی؛ امان الله ، روند تکوینی و تطبیقی تعلیم و تربیت جهانی در قرن بیستم، تهران، انتشارات رشد، 1366.7. نقیب زاده، میر عبدالحسین، نگاهی به فلسفه آموزش و پرورش، تهران، ظهوری، چاپ

دوم، 1365.8. Elliot W. Eisner, Benjamin bloom. Prospects vol xxx No3, sep 2000.

برگرفته از مجله رشد

راهنمای دانلود رایگان از روا20

دانلود رایگان نرم افزار فیلمبرداری از صفحه نمایش ZD Soft Screen Recorder

دانلود رایگان نرم افزار فیلمبرداری از صفحه نمایش ZD Soft Screen Recorder

نرم افزاری جهت ضبط صفحه نمایش با کارایی بالا می باشد که همانند یک دوربین فیلم برداری واقعی تمامی رخداد های صورت گرفته بر روی صفحه نمایش را ثبت می کند. دوربین های واقعی قادر هستند تا موضوعات بسیار زیادی را در جهان پیرامون ثبت کنند همچنین اتفاقات صورت گرفته در صفحه نمایش کامپیوتر را ،اما ZD Soft Screen Recorder تنها قادر است تا اتفاقات رخ داده در صفحه نمایش کامپیوتر را ثبت کند اما بسیار بهتر از دوربین های فیلم برداری واقعی است.

دانلود نرم افزار

فردا دیر است! هر چه زودتر روی آموزش خود خود در مورد  بورس سرمایه گذاری کنید؟

فردا دیر است! هر چه زودتر روی آموزش خود خود در مورد  بورس سرمایه گذاری کنید؟

وضعیت اقتصاد ما خوب نیست و آن چنان که از  نشانه ها پیداست هر روز بدتر می شود و فشار اقتصادی بیشتر بر ما وارد می شود، امید است که مسئولین به جای این همه حرف زدن حرکتی از خود نشان دهند! علاوه بر مسئولین تک تک ما هم باید حرکتی از خود نشان دهیم / امروزه   همه نیاز داریم علاوه بر درآمدروزانه ای  که داریم درآمد برای درآمد دیگری تلاش کنیم. یکی از راه هایی که در صورت حرفه ای شدن ما در و دیدن آموزش های خود می توانیم از طریق آن به آزادی مالی و در پی آن به آزادی شخصی برسیم بورس است. ما از طریق بورس در خانه ی خود و به دور از چشم دیگران و هیاهوی روزگار و البته این  کرونای لعنتی  می توانیم به درآمد خوبی بررسیم ، البته برای رسیدن به این درآمد اول باید روی خودمان سرمایه گذاری کنیم.  برای بسیاری از ما سرمایه‌گذاری روی خودمان، مفهومی بیگانه به شمار می‌رود. چون ما فقط یاد گرفتیم که روی دیگران سرمایه‌گذاری کنیم. مثلا روی پول‌‌ تو ‌جیبی که از خانواده می‌گیریم، حقوقی که رئیسمان به ما می‌دهد یا کمکی که انتظار داریم دوستمان در حق ما روا دارد. اما دنبال کردن هیچ‌کدام از این روش‌ها باعث رسیدن به آزادی مالی نمی‌شود. تنها گزینه موجود، سرمایه‌گذاری روی خودمان خواهد بود و بورس، یکی از بهترین راه‌ها برای آغاز این سرمایه‌گذاری است.

این نکته را به خاطر داشته باشید اگر می خواهید در بورس سرمایه گذاری کنید هیچ کس جای خود شما را نخواهد گرفته حتماً و حتما باید معاملات را خودتان البته با دانشو آگاهی انجام دهید، چون در بازار معاملات هر کس به فکر خودِ خودش است و در فکر شما نخواهد بود، پس اول روی خودتان سرمایه گذاری کنید.

ما آموزش های زیر را برای یادگیری بورس پیشنهاد می دهیم.

به امید روزی که هیچ ایرانی ای مشکل مالی نداشته باشد.

 

فواید فوق العاده کتاب خواندن بر بهبود زندگی و مغز انسان

فواید مطالعه و کتاب خواندن

خواندن کتاب تاثیرات باور نکردنی روی ذهن و عملکرد انسان در زندگی فردی و اجتماعی می گذارد فواید فوق العاده ای دارد،به زندگی انگیزه می دهد و تخیلات را بهبود می بخشد.

 

فواید کتاب خواندن و خواص منحصر به فرد کتابخوانی

کتاب خواندن مغز را طوری تحریک میکند که تماشای تلویزیون یا گوش دادن به رادیو نمیتونه اینکارو انجام بدهد چون مغز درگیر شده و اصطلاحا ورزش میکند.

فواید کتاب خواندن

اگر چه کتاب خواندن فوایدی بیش از آنچه ما در اینجا بدان اشاره می کنیم دارد ولی موارد نام برده شده مهمترین فواید آن می باشند. اگر شما هم می خواهید که با فواید بیشتر کتاب خواندن آشنا شوید، با ما همراه باشید. 

29 مورد از مهم ترین فواید کتاب خواندن

فایده کتاب خواندن

مطالعه و فواید و اهمیت خواندن کتاب در زندگی

1- کسب علم و دانش:

یکی از بزرگترین دلایل کتاب خواندن، کسب دانش است. کتاب ها یک منبع غنی از اطلاعات هستند. خواندن کتاب با موضوعات متنوع اطلاعات و عمق دانش را افزایش میدهد.

2- کتاب خواندن مغز شما را بهبود می بخشد:

مطالعات نشان داده اند که خواندن اثرات مثبت قوی بر مغز دارد. با تحرک ذهنی، شما می توانید از بیماری زوال عقل و بیماری آلزایمر جلوگیری کنید. این به این دلیل است که فعالیت مغز شما مانع از از دست دادن قدرت می شود. مغز یک عضله و مانند دیگر عضلات بدن است، ورزش آن را قوی و سالم نگه می دارد. حل پازل، خواندن کتاب ها یک راه عالی برای تمرین مغز شما است و آن را سالم نگه میدارد.

3- کاهش استرس:

خواندن ،اثر مثبت بر بدن نیز دارد. خواندن یک کتاب ،می تواند استرس را بهتر از پیاده روی یا گوش دادن به موسیقی از بین ببرد.

4- کتاب خواندن حافظه را بهبود می بخشد:

هر بار که یک کتاب را میخوانید، باید تنظیمات کتاب، شخصیت ها، زمینه ها، تاریخ ، زیرمجموعه ها و خیلی چیزهای دیگر را به خاطر داشته باشید. همانطور که مغز شما یاد می گیرد تمام اینها را به خاطر بسپارد، حافظه شما بهتر می شود.

5- بهبود تخیل:

هرچه بیشتر بخوانید، تخیل بیشتری خواهید داشت. هر زمان که یک کتاب تخیلی بخوانید، دنیای دیگری به شما می دهد. در دنیای جدید، تخیل شما به بهترین نحو کار می کند، زیرا شما سعی می کنید همه چیز را در ذهن خود ببینید.

فواید کتاب خواندن روی ذهن

تاثیرات مثبت کتاب خواندن بر استرس و فوایدش برای تخیلات

فواید کتاب خواندن برای مغز و بهبود زندگی

6- مهارت های تفکر انتقادی را توسعه می دهد:

یکی از مزایای اصلی خواندن کتاب توانایی آن در ایجاد مهارت تفکر انتقادی است. به عنوان مثال، خواندن یک رمان رمز و راز ذهن شما را باز می کند. مهارت های تفکر انتقادی هنگامی که به تصمیم گیری های روزمره می رسد، بسیار مهم است. خواندن نیاز فردی به پردازش اطلاعات را بهبود می بخشد. هرچه بیشتر بخوانید، درک شما عمیق تر خواهد شد.

7- واژگانی را می سازد:

خواندن، واژگان و دستور زبان شما را بهبود می بخشد. همانطور که مطالعه میکنید، با کلمات جدید، اصطلاحات، عبارات و سبک نوشتن جدید آشنا می شوید.

8- مهارت های نوشتن را بهبود می بخشد:

خواندن یک کتاب خوب می تواند بر مهارت نویسندگی تاثیر گذار باشد. بسیاری از نویسندگان موفق، با خواندن آثار دیگران، تخصص خود را به دست آوردند. بنابراین، اگر می خواهید یک نویسنده بهتر شوید، با یادگیری از استادان قبلی شروع کنید.

9- مهارت های ارتباطی را بهبود می بخشد:

بهبود واژگان و مهارت های نوشتاری و مهارت های ارتباطی را بهبود میبخشد. هرچه بیشتر بخوانید و بنویسید، بهتر ارتباط برقرار می کنید.

10- کتاب خواندن تمرکز را بهبود می بخشد:

در شیوه زندگی پر مشغله، ذهن درگیر چندین مسئله است. یک سرگرمی پربار مانند کتاب خواندن، ما را مشغول می کند. همچنین منجر به استفاده پر بار از زمان می شود. این نه تنها به ما کمک می کند از نگرانی خلاص شویم، بلکه ذهن ما را از یکنواختی دور می کند. کتاب ها ،منابع عالی تفریحی هستند. کسی که علاقه مند مطالعه است هرگز خسته نمیشود، زیرا این یک راه عالی برای خلاص شدن از خستگی است.

فواید کتاب خواندن روی تخیلات

 

11- سرگرمی ارزان:

در مقایسه با سایر انواع سرگرمی، کتاب ها بسیار ارزان هستند. با مقدار کمی پول، شما می توانید کتاب خود را بخرید و برای چند ساعت سرگرم شوید.

12-انگیزه:

زندگی پر از چالش هاست.مطالعه می تواند الهام بخش زندگی شما باشد و آن را تغییر بدهد. خواندن یک کتاب خوب، از جمله بیوگرافی افراد شما را تشویق می کند و همچنین راهنمایی هایی را برای کمک به دستیابی به اهداف شخصی خود خواهید آموخت. اساسا، الهام بخش شما خواهد بود تا به یک شوهر، زن، دختر، پسر، مادر، پدر یا حتی کارمند بهتر تبدیل شوید.

13- کتاب خواندن سلامت را بهبود می بخشد:

هزاران، و میلیون ها، از کتاب های خودآموز عالی وجود دارد. بسیاری از این کتاب ها واقعا می توانند به بهبود سلامت شما کمک کنند. خواندن چنین کتاب هایی موجب کاهش افسردگی می شود. افراد مبتلا به افسردگی شدید می توانند از خواندن کتاب های خودآموز بهره مند شوند. به غیر از این، این کتاب ها راهنمایی های مهم در مورد تمرینات، رژیم غذایی و سایر نکات زندگی سالم را ارائه می دهند. این همه منجر به بهبود سلامت روحی و جسمی می شود.

14- باعث می شود که مودب تر باشید:

بر طبق مطالعات، محو شدن در داستان ، به ویژه داستان تخیلی، ممکن است همدلی شما را افزایش دهد.

مودب شدن با کتاب

 

15- فواید کتاب خواندن بر بهبود مهارتها:

خواندن ،یک سازنده اساسی است.کتاب ها اطلاعات مهمی در مورد موضوعات مختلف ارائه می دهند.با مطالعه شما می توانید انواع مهارت های آموزشی را تقویت کنید. مثل:آشپزی، رقص یا هر چیز دیگر.

16- ساختن اعتماد به نفس:

با خواندن کتابهای بسیار، شما بهتر ارتباط برقرار می کنید و زمینه های مختلف زندگی را می آموزید ؛ همه اینها به ایجاد یک اعتماد به نفس بالا کمک میکند.

17- سرگرمی قابل حمل:

کتاب ها قابل حمل و سبک وزن هستند. آنها مانند رایانه های بزرگ و بازی هایی هستند که فضای زیادی دارند. با یک کتاب، می توانید آن را در کیف دستی خود قرار دهید و به راحتی آن را در همه جا حمل کنید. شما می توانید هر جا، در یک هواپیما در هنگام مسافرت، در رختخواب خود بخوانید، قبل از اینکه بخوابید، زیر سایه ای که در آن استراحت می کنید و یا حتی در طول تعطیلات خود.

18- کمک می کند تا بهتر خواب ببینی:

خواب بد منجر به بهره وری کم می شود. به همین دلیل است که بسیاری از کارشناسان توصیه می کنند که قبل از اینکه بخوابید برای کمک به آرامش ذهن خود کتاب بخوانید.

آرامش با کتاب

خوابی بهتر با مطالعه و خواندن کتاب قبل از خواب

19- درباره دنیای دیگر یاد بگیرید؛

دنیای داستان به شما اجازه می دهد به جهان دیگری سفر کنید، جایی که همه چیز متفاوت است. با خواندن کتاب ها، نگاهی اجمالی به فرهنگ ها و مکان های دیگر خواهید داشت. کتاب ها افق های دید را گسترش می دهد، به شما اجازه می دهد کشورهای دیگر، افراد دیگر و بسیاری از چیزهای دیگر که هرگز دیده یا تصور نکردید را ببینید. این راه عالی برای بازدید از یک کشور عجیب و غریب در ذهن شماست.

20- خلاقیت را بهبود می بخشد:

بزرگترین تفاوت بین خواندن و تماشای تلویزیون این است که خواندن به شما امکان می دهد خلاقیت خود را آزاد کنید. هرچه بیشتر بخوانید، بیشتر چیزهای جدید یاد خواهید گرفت. افکار جدید همیشه ذهن ما را به کشف زندگی در راه های جدید و بهتر هدایت میکند. ما شروع به دیدن جهان به شیوه ای متفاوت می کنیم و به این ترتیب راه حل خلاق جدیدی پیدا می کنیم.

فواید کتاب خواندن بر روند بهتر زندگی

21- با سرعت خود یاد بگیرید:

یکی دیگر از مزایای خواندن کتاب این است که شما با سرعت خود یاد می گیرید. از آنجا که کتاب را همیشه در دست دارید ، می توانید به بخش هایی که متوجه نشدید برگردید و دوباره مطالعه کنید.شما می توانید یک فصل را هر چند بار که بخواهید بخوانید بدون اینکه نگران باشید که بخش دیگر را از دست خواهید داد.

22- گزینه های انتخاب بسیاری ایجاد میکند :

کتابهای بسیار زیادی برای خواندن وجود دارد، که شما هرگز آنها را در طول عمر به پایان نخواهید رساند. کتاب ها برای قرن ها نوشته شده است، در حال حاضر کسی کتابی را می نویسد و در آینده کتاب ها هنوز نوشته می شوند. آیا شما به دنبال چیزی برای الهام بخشیدن هستید، برای هر موضوعی هزاران کتاب وجود دارد.

اهمیت کتاب خواندن

کتاب خواندن و فواید مطالعه برای زندگی

23- اخلاق را بهبود می بخشد:

کتاب ها به ما کمک می کنند تا ایده های خوب را از ایده های بد، بهتر تشخیص دهیم. خواندن یک کتاب به ما اجازه می دهد که با رویکردهای مختلف زندگی و مشکلات آشنا شویم. اساسا، شما یاد می گیرید تصمیمات بهتر در زندگی بگیرید.

24- درباره تاریخ خود اطلاعات کسب کنید:

تاریخ، نقش مهمی در هستی ما بازی می کند . با خواندن کتاب، ما درک درستی از گذشته و نحوه ادامه آن بر زندگی خواهیم داشت.

25- صرفه جویی در هزینه:

به غیر از ارزان بودن، شما نیز با خواندن کتاب ها، پول زیادی را صرفه جویی خواهید کرد. کتاب ها نیازی به برق ندارند و نیازی به هیچ نوع نگهداری ندارند. هنگامی که شما یک کتاب را در مورد یک مهارت مشخص مانند پخت و پز، چوب، و یا وظایف ساده می خوانید، پول خود را ذخیره میکنید. شما نه تنها مهارت های جدید را یاد می گیرید، بلکه هزینه های زیادی را نیز صرفه جویی می کنید.

بهترین فواید مطالعه و کتاب خواندن برای مغز

26- عوارض جانبی دنیای دیجیتال:

صرف وقت زیاد برای تماشای تلویزیون و یا بازی کردن بازی های ویدئویی می تواند سلامت چشم شما را در بلند مدت تحت تأثیر قرار دهد. از سوی دیگر، کتاب ها امن و آسان هستند. هیچ کس تاکنون با خواندن کتابهای بیشمار کور نشده است. هیچ اثر جانبی یا خطری ندارد.

27- شما را باهوش تر می کند:

افرادی که به طور منظم مطالعه می کنند، دقیق تر از کسانی هستند که مطالعه نمیکنند. آنها ذهن باز دارند و بیشتر تمایل دارند از محیط اطراف خود آگاه باشند.

تمرکز با کتاب

 

28- کتاب ها بهتر از فیلم ها هستند:

فیلم های بسیاری از کتاب ها اقتباس شده اند. اما اگر یک کتاب بخوانید و سپس فیلم آن را تماشا کنید، موافقت خواهید کرد که این کتاب 100 بار بهتر از فیلم است. همیشه این بخش منحصر به فرد وجود دارد.

29- فواید و تاثیر کتاب خواندن بر اجتماعی شدن:

ما همیشه می توانیم آنچه را که با خانواده، دوستان و همکارانمان خوانده ایم به اشتراک بگذاریم این ،توانایی ما را برای اجتماعی شدن افزایش می دهد.

بر گرفته از نمناک

در زیر بهترین کتاب هایی که می توانند زندگی شما را تغییر دهند مشاهده می فرمائید، برای خرید و دریفت آن ها درب منزلتان روی آن ها کلیک نمائید.

هر کودک به یک قهرمان نیاز دارد

هر کودک به یک قهرمان نیاز دارد

 

من تمام زندگيم را یا در مدرسه بودم یا در راه مدرسه و یا در حال صحبت کردن درباره ی اتفاقات مدرسه بودم. هر دوی والدین من معلم بودند، مادربزرگ و پدربزرگ مادری من هم معلم بودند و در طی چهل سال گذشته، من هم همین شغل را داشتم بنابرین بدون اینکه لازم به گفتن باشد در طی این سال ها من این شانس را داشتم که شاهد سیر تحولات آموزشی باشم. از زوایای مختلف بعضی از این تحولات مثبت بوده اند و بعضی زیاد مفید نبودند و ما میدونیم چرا بچه ها اخراج می شوند. ما میدونیم چرا بچه ها درس یاد نمی گیرن. فقر، فرار از مدرسه تاثیر رفیق ناباب و… ما میدونیم چرا. ولی درباره یک چیز هیچ وقت بحث نمی کنیم یا خیلی خیلی کم بحث می کنیم، و اون اهمیت ارتباط انسانی، و مُراودات آنهاست. “جیمز کامر » میگه هیچ یادگیری معنا داری بدون روابط درست و معنی‌داری اتفاق نمی افته. یا مثلا«جورج واشنگتن کارور » میگه یادگیری درک روابط است. همه حاضران در این اتاق در طول عمرشان حداقل تحت تاثیر یک معلم یا یک بزرگتر قرار گرفته اند برای سال های طولانی من مردم را هنگام تدریس تحت نظر داشتم. من بهترین ها رو دیدم و بعضی از بد ترین ها رو یکبار یک همکار به من گفت اونا به من حقوق نمی دن که بچه ها رو دوست بدارم. اونا به من حقوق می دن که درس بدم. بچه ها هم باید یاد بگیرن. من درس میدم اونا هم باید یاد بگیرن والسلام. خب من به اون گفتم، می دونی بچه ها از اونایی که متنفرهستند چیزی یاد نمی گیرن. (خنده)(تشویق) گفت،«تو داری یه سری مزخرفات بلغور می کنی.” و من گفتم، “خب تو سال طولانی و همین طور مشقت باری را در پیش خواهی داشت، عزیزم “! بدون اینکه لازم باشه بگم همه می دونیم که بعضی مردم فکر میکنن یا تو می تونی ارتباط سالم برقرار کنی یا نمی تونی. من فکر می کنم ذهنیت “استفان کوی ” درست تر بود. اون گفت شما باید یه سری چیزای ساده رو یاد بگیرید، مثلا باید اول سعی کنید دیگران را بفهمید، نه اینکه منتظر باشید دیگران شما را بفهمند. چیزای ساده ای مثل معذرت خواستن تا حالا بهش فکر کرده بودین؟ اگه از یه کودک عذر خواهی کنید مطمئنا شوکه می شه. یه بار داشتم نسبت ها رو درس می دادم. راستش بخواین من ریاضیم زیاد خوب نیست ولی دارم روش کار می کنم. و وقتی برگشتم و نوشته های معلم دیگه رو دیدم فهیمیدم که کل موضوع را اشتباه درس دادم (خنده) بنابرین فردا که به کلاس اومدم گفتم، “ببینین بچه ها من باید از شما عذر خواهی کنم. من کل درس را اشتباه به شما یاد دادم ببخشید ” اونها هم گفتن، “اشکالی نداره خانم “پیرسون ” شما اونقدر هیجان زده بودید که ما چیزی نگفتیم ” (خنده)(تشویق) من کلاس های خیلی سطح پایین هم داشتم، اونقدر از لحاظ علمی ضعیف بودن که من به گریه افتادم و از خودم می پرسیدم چطوری قراره من در طول نه ماه این گروه رو از چیزی که هستن به اون چیزی که باید باشن برسونم؟ و این کار سخت بود بینهایت سخت بود من چطوری باید عزت نفس یک بچه رو بالا ببرم و همین طور وضعیت تحصیلیش رو؟ یک سال یک ایده عالی به ذهنم رسید من به همه دانش آموزانم گفتم شما برای شرکت در کلاس من ارزیابی شدید چون من بهترین معلم شهرم و شما هم بهترین دانش آموزان هستید، اون ها از عمد شما رو در کلاس من قرار دادند بنابرین بیاین به همه نشون بدیم کی هستیم! یکی از دانش آموزان پرسید، واقعا؟! (خنده) منم گفتم،” بله واقعا، بنابرین بیاین به بقیه کلاس ها نشون بدیم بنابرین وقتی از راهرو های مدرسه رد می شیننباید سر و صدا کنین چون بقیه حسودیشون می شه. شما فقط باید راه خودتونو برید.” و من یه جمله به اونا دادم که با خودشون تکرار کنن، من آدم مهمی هستم. وقتی آمدم فرد مهمی بودم. وقتی می روم فرد بهتری هستم. من قدرتمند هستم من قوی هستم من لایق درسی هستم که اینجا می خوانم. من کارهایی برای انجام دادن دارم من مردمی برای تحت تاثیر قرار دادن دارم، و من جاهایی برای رفتن دارم ” و اونا گفتن “بله ” و من گفتم اگه این رو زیاد بگین، تبدیل به بخشی از شما میشه. بنابرین…(تشویق) من یه امتحان گرفتم، با بیست سوال. یک دانش آموز هجده سوال اشتباه داشت. من روی ورقه او نوشتم 2+ و یک صورت خندان کشیدم. او پیش من آمد و گفت: خانم “پیرسون ” این نمره دو هست؟! من گفتم بله! او گفت، “پس این صورت خندان برای چیست؟!” و من گفتم، “چون تو در راه درست قرار گرفتی. تو دو سوال را درست جواب دادی! تو همه را اشتباه جواب ندادی.” و ادامه دادم: “و وقتی این را مرور کنیم امتحان بعدی بهتر خواهد بود مگر نه؟” او گفت: “بله خانم من می تونم بهتر از این امتحان بدم.” می بینید نمره 18- همه زندگی آدم را می مکد. در حالی که 2+ یعنی همش رو بد جواب ندادم. (خنده)(تشویق) برای سالیان طولانی من مادرم را می دیدم که زنگ تفریح را به مرور درس می گذروند، عصر ها برای بچه های ضعیف کلاس خصوصی می گذاشت، شونه و کره بادوم زمینی و بیسکویت می خرید، تا زیر میزش بذازه برای بچه هایی که گرسنه بودن، و لیف و صابون بخره برای بچه هایی که بوی خوب نمی دادند. ببینین سخته به بچه ها درس داد کی بو می ده. و بچه ها می تونن بی رحم باشن. بنابرین مادرم این چیز ها رو زیر میزش داشت، و سال های بعد وقتی که بازنشسته شد، من بعضی از همون بچه ها رو می دیدم که می اومدن و به مادرم می گفتن: “میدونین خانم “واکر ” شما زندگی منو تغییر دادید. شما کاری کردین که اون برای منم کار کنه. شما کاری کردین که من حس کنم کسی هستم، در حالی که در ته قلبم می دونستم نیستم. و من می خوام شما ببینین من به کجا رسیدم.” و وقتی مادر من در سن نود و دو سالگی درگذشت. در مراسم تشعیع او آنقدر از دانش آموزان گذشته او آمده بودند که باعث شد من به گریه بیفتم، نه بخاطر این که او از میان ما رفته بود، بلکه به خاطر اینکه او میراثی از روابط انسانی به جا گذاشته بود که این میراث هیچ وقت نابود نمی شود. آیا ما می تونیم روابط بیشتری را تحمل کنیم؟ البته! آیا شما همه دانش آموزان خود را دوست خواهید داشت؟ البته که نه! و شما می دانید که لجبازترین دانش آموزانتان هیچوقت غائب نیست. (خنده) هیچوقت. شما همه آن ها را دوست نخواهید داشت، و لجباز ها به دلیلی همیشه حاضر هستند. و آن ارتباط است، آن روابط انسانی است. و در حالی که شما همه آنها را دوست ندارید، مهم آنست که آن ها هیچوقت این را نمی فهمند. بنابرین هر معلمی یک بازیگر حرفه ای نیز هست، و ما مجبوریم وقت هایی که حس کار کردن نداریم کار کنیم، و ما از سیاستهایی پیروی میکنیم که معقول به نظر نمیرسند، ولی بهرحال آنها را تدریس می کنیم. بهرحال تدریس می کنیم چون این شغل ماست. تعلیم و تعلم باید لذت بخش باشد. چقدر دنیای ما مقتدر خواهد شداگر ما کودکانی داشتیم که از ریسک کردن نمی ترسیدند کسانی که از فکر کردن نمی ترسیدند، و هرکدام یک قهرمان داشتند؟ هر کودکی لیاقت یک قهرمان را دارد، یک بزرگسال که هیچ وقت از آنها نا امید نمی شود، کسی که قدرت ارتباط را درک می کند، و اصرار می کند که آن ها بهترین باشند، اصرار می کند که آن ها می توانند بهترین باشند. آیا این شغل سختی است؟ اوه البته! اوه خدا کاملا! ولی غیر ممکن نیست. ما می تونیم این کارو انجام بدیم، ما معلمیم. ما برای ایجاد تفاوت زاده شدیم. بسیار ممنونم. (تشویق)

ریتا پیرسون