مفهومی به نام «آلودگی اطلاعاتی» یا (information pollution) یکی دیگر از چالشهایی است که جوامع در عصر ارتباطات با آن درگیرند. این مسئله از آنجا آغاز میشود که اطلاعات به وفور و بیش از حد نیاز دنیای پیرامون ما را احاطه کرده و سبب شده است که نتوانیم اطلاعات مفید و مورد نیاز خود را از اطلاعات زائد و نادرست باز شناخته و تحت فشار تکنیکهای انتقال و القاء پیام، به مصرف کنندهی صرف دادههای سرازیر شده از خروجی رسانهها تبدیل شویم.
چنین مفهومی را حتماً میتوان با مثالی سادهتر نیز تشریح نمود. فرض کنید که شما برای خریدن یک بسته شکر به یک فروشگاه بزرگ مراجعه میکنید، طبیعتاً انتظار دارید که با دریافت اطلاعاتی همچون نوع، کارخانهی سازنده، تاریخ تولید و انقضاء، مواد افزودنی، علائم استاندارد و البته قیمت، یکی از بستههای موجود را که مناسب میدانید انتخاب کنید، اما مشکل از آنجا شروع میشود که فروشنده به جای دادن این اطلاعات به شما یک کامیون شکر روی سرتان خالی کند و شما را در زیر انبوه شکرهایی که هیچ اطلاعی از سلامت و خلوص آن ندارید دفن کند.
اما در فضای رسانه، مسئله به اینجا همینجا ختم نمیشود. شرایط به وجود آمده در دنیای ارتباطات تحت تأثیر رسانههای نوین سبب شده است که شما نیز بتوانید شکرهای خریداری شده را مجدداً در چرخهی توزیع قرار داده و احتمالاً با افزودن مواد ناخالص دیگری، آن را در بین دیگر متقاضیان توزیع نمایید و این به معنای رشد تصاعدی کمیت و نزول کیفیت، تحت تأثیر این تولید قرار گیرد
نیوتن مینو، پژوهشگر معروف میگوید در سال ۱۹۸۱ نگران بودم که فرزندانم نخواهند توانست از تلویزیون منفعتی ببرند. ۳۰ سال بعد نگرانیم از این بابت بود آیا نوههایم از صدمات تلویزیون در امان خواهند بود؟ و مالکوم ایکس میگوید: اگر مراقب نباشید روزنامهها با شما کاری خواهند کرد تا از کسانی که به آنها ظلم میشود متنفر باشید و به کسانی که به آنها ظلم میکنند عشق بورزید. و این دو جمله شاید بتوانند بهترین توصیف از عواقب آلودگی اطلاعاتی باشند.