نظریه پنجره شکسته

این نظریه در حوزه علم جامعه شناسى مطرح شده است و یک واقعیت اجتماعى را با استعاره از “پنجره شکسته” تشریح مى نماید.
هنگامى که شیشه پنجره خانه اى شکسته شده باشد، در صورتى که پس از مدتى پنجره شکسته ترمیم نشود، به تدریج رهگذران با تصور اینکه ساختمان خالى از سکنه است، اقدام به شکستن شیشه هاى پنجره هاى دیگر خواهند کرد و به مرور زمان بر سرعت شکستن پنجره ها نیز افزوده خواهد شد!!

کاربست نظریه پنجره شکسته در علم مدیریت:

۱. در صورت بروز کوچک ترین مشکل و نقطه ضعف توسط مدیر (بالاخص ضعف شخصى) در یک سازمان، آن مى بایست سریعا رفع شود.

۲. در صورت عدم بهبود نقطه ضعف توسط مدیر، برخى از کارکنان و ارباب رجوع ممکن است از ضعف موجود حداکثر سوء استفاده را کرده و اقدام به زدن ضربه هاى بیشتر به مدیر و سازمان کنند.

۳. نتیجه این کار افزوده شدن ضعف ها و به عبارتى افزایش تعداد پنجره هاى شکسته است.

۴. بنابراین پنجره شکسته اول مى تواند در صورت عدم ترمیم نهایتا منجر به فروپاشى و اضمحلال مدیریت شود!