قانون1- هر عملی که به صورت عادت و تکرار درآید کنترل عصبی آن عمل از بالای مغز یعنی ضمیر خودآگاه به پایین یعنی ضمیر ناخودآگاه می رود. به عبارت دیگر با تکرار یک عمل ارادی، آن عمل تبدیل به یک عمل غیر ارادی میشود مثل تایپ کردن…
قانون 2- هر پیامی که به مغز خطور می کند یا گفته می شود در ضمیر ناخودآگاه تاثیر می گذارد و چنانچه تکرار شود، اثر آن چندین برابر خواهد بود. روزانه 5 هزار اندیشه از مغز ما عبور می کند و متاسفانه اکثر این اندیشه ها منفی است.
بنابراین باید بسیار مراقب واژه هایی که به کار می بریم، موسیقی هایی که گوش می دهیم، حرفهای اطرافیانمان و… باشیم، چرا که همه ی واژه ها از نظر ضمیر ناخودآگاه بار معنایی مثبت یا منفی دارند.
مثلا وقتی می گوییم: من بدبختم، ضمیر ناخودآگاه این ورودی را پذیرفته و تکرار می کند.
قانون 3- گاهی ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه در زمینه ای باهم در تعارض قرار می گیرند مثل زمانی که می خواهید از پلی معلق عبور کنید. ناخودآگاه به شما میگوید نرو دست و پا چلفتی و خودآگاه میگوید برو..!
- قانون 4- هرگاه ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه در انجام امری باهم به توافق برسند توانشان در هم ضرب میشود و توانایی فرد در انجام یک رفتار چندین برابر میشود…
وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.
👤 کاترین پاندر