لطفاً بوتیمار نباشید!
بوتیمار در افسانههای ایرانی پرندهای است که بر لب دریا مینشیند و از آب آن نمینوشد مبادا کم شود. بوتیمار مدام غصهٔ کمشدن آب دریا را میخورد و به همین دلیل نام دیگرش را غمخورک نهادهاند.
این روزها همهٔ مردم عصبی هستند، همه نگران و مضطرباند و توی صورت هم چنگ میاندازند و مدام غصهٔ این را میخورند که آب دریا کم میشود. من به شما میگویم خودتان را کمتر آزار بدهید، کتاب بخوانید، ورزش بکنید، با دوستانتان قدم بزنید و کمتر درگیر اخبار و فضاسازیهای رسانهای و رجزخوانیهای پوچ و توخالی بشوید. من به شما میگویم هیچ اتفاقی نمیافتد، در بر همان پاشنهٔ پیشین خواهد چرخید و اگر هم قرار باشد نچرخد، مثل همیشهٔ تاریخ ما نقشی در آن نداریم. حکومتها و توده تعیینکنندهٔ شرایطند، خودتان را اذیت نکنید و دیگران را هم. آرام باشید. این ماسماسکهایی را که دستتان است خاموش کنید، یک چایی دم کنید، یک کتاب تازه را برای خواندن انتخاب کنید. یک فیلم خوب ببینید. از زندگی لذت ببرید، از آنچه مانده است از زندگیتان، از همین تهماندههایش. حتی اگر چند ساعت باشد با بدترین شرایط. زندگی تنها چیزی است که ما دست به نقد داریم، بقیه نسیه است. لطفاً بوتیمار نباشید!