واحد تحلیل (unit of analysis)، واحدی است که اطلاعات از آن گردآوری می شود: واحدی که خصوصیات آن را توصیف می کنیم.
غالبا در تحقیق پیمایشی واحد تحلیل فرد است. ممکن است در پیمایشی از 2000 نفر سوال کنیم که آیا هرگز در اعتصابی شرکت کرده اند یا این که چه علتی موجب شرکت آن ها در اعتصاب می شود. با وجود این ، واحد تحلیل فقط به فرد محدود نمی شود. مثلا هر منطقه ای (مثلا کشور، ایالت، بخش) را می توان واحد تحلیل در نظر گرفت. یا می توان دوره های زمانی را به عنوان واحد تحلیل گرفت. مثلا می توان سال های مختلف را برحسب میزان اعتصاب مورد مقایسه قرار داد. وقایع را هم می توان واحد تحلیل در نظر گرفت. مثلا می توان درباره اعتصابات مختلف تحقیق کرد. چه بسا واحد تحلیل گروه یا سازمان (مثلا اتحادیه های خاصی) باشد. بر حسب موضوع تحقیق از بسیاری از واحدهای تحلیل دیگری هم می توان سود جست مانند اشعار، نقاشی ها، بناها، لطیفه ها، روزنامه ها، خانواده ها و امثالهم.
مشخص کردن واحد های تحلیل از دو لحاظ اهمیت دارد. نخست این که آگاهی از دامنه ممکن واحدهای تحلیل به تدوین مسائل تحقیقی جالب و سودمندتر و روشن ساختن دامنه انواع داده های مربوط کمک می کند. با محدود کردن خود به گردآوری داده ها از افراد و درباره ی افراد فقط می توان مسائل محدودی را برای تحقیق برگزید. دوم این که اگر در مورد واحد تحلیل خاصی نتوانیم اطلاعات گردآوری کنیم می توان با حفظ جهت کلی در مورد مسئله تحقیق، واحد تحلیل را چنان تغییر داد که داده هایی درباره آن وجود داشته باشد. به عنوان مثال می گیریم می خواهیم بدانیم رونق اوضاع اقتصادی به مناقشات صنعتی دامن می زند یا آن را کاهش می دهد. ای بسا بدواً در پی گردآوری داده ها از یک کشور در 10 سال گذشته برآییم اما اگر اطلاعات مقتضی در مورد آن کشور معین وجود نداشت می توان به مقایسه سطوح مناقشات در کشورهای مختلف و برحسب اوضاع اقتصادی مختلف روی آورد. بدین ترتیب با تغییر واحد تحلیل از سال به کشور با شیوه ی دیگری به مسئله می پردازیم.
آن جا که بتوان در یک تحقیق از چند واحد تحلیل سود جست، پذیرش نتایج با اطمینان بیشتری همراه بوده، آزمون نظریه از قوت بیشتری برخوردار خواهد شد. مثلا در مطالعه اثر اوضاع اقتصادی بر اعتصابات بهتر است هم سال و هم کشور را به عنوان واحد تحلیل برگزینیم چه این امر ما را قادر می سازد از زوایای مختلفی به مسئله بنگریم.
واحد سنجش، مشاهده و تحلیل
واحد سنجش(Unit of measurement):
بیکر(۱۳۹۰) می گوید: سنجش عبارت است از تعیین تعداد اشیاء یا رویدادها طبق قواعد خاصی که متغییرها پیرامون آنها مورد سنجش قرار می گیرند. به عنوان مثال، در بررسی مسائل اجتماعی شهر تهران، واحد سنجش مسائل اجتماعی شهر تهران است که راجع به آنها سوالاتی طرح شده و مورد سنجش قرار می گیرند. در واقع، در این جا، واحد مشاهده، فرد و واحد سنجش، مسائل شهر تهران است. واحد سنجش می تواند در سه سطح فردی(افراد)، میانی(خانوار،گروه ها، شرکت ها، موسسات و سازمان ها) و کلان(جوامع شهری و روستایی و کشورها) انتخاب شود.
واحد مشاهده(Unit of observation):
واحدی است که داده های تحقیق را از طریق آن جمع آوری می کنیم. واحد مشاهده یک تحقیق اغلب در سطح فردی است، با این وجود ممکن است واحد مشاهده یک تحقیق در سطح فرد باشد، اما واحد تحلیل آن در سطح میانی یا کلان باشد. به عنوان مثال، در بررسی مسائل اجتماعی شهر تهران، واحد مشاهده شهروندان تهران هستند که برای جمع آوری داده ها، باید به آن ها مراجعه کنیم اما واحد تحلیل شهر تهران است. در این مثال تمام نتیجه گیری های مربوط به مسائل اجتماعی شهر تهران(واحد تحلیل) بر اساس داده هایی که از شهروندان تهرانی(واحد مشاهده) جمع آوری شده، صورت می گیرد.
یادآوری:واحد مشاهده در اغلب موارد با واحد سنجش یکی می شود.
واحد تحلیل(Unit of analysis):
واحد اصلی است که مورد مطالعه و تحلیل قرار می گیرد. در واقع، واحد تحلیل، چیز یا کسی است که ما پیرامون آن مطالعه می کنیم. در علوم اجتماعی، اغلب فرد واحد تحلیل است اما بعض اوقات سطوح میانی و کلان(مثل خانواده، سازمان و شهر) و روابط متقابل آنها به وسیله جمع کردن و دست کاری توصیف های فردی تبیین می شود. واحد تحلیل نیز می تواند در سه سطح فردی(افراد و خانوارها)، میانی(گروه ها، شرکت ها، موسسات و سازمان ها) و کلان(جوامع شهری و روستایی و کشورها) انتخاب شود. به عنوان مثال در بررسی مسائل اجتماعی شهر تهران واحد تحلیل شهر تهران است.
همچنین در تحقیق با عنوان بررسی آثار تضاد خانواده در خشونت علیه کودکان، واحد تحلیل خانواده ولی واحد مشاهده فرد است که عبارتند از پدر، مادر و کودک(چلبی، رسول زاده،۱۳۸۱).
در مجموع، هر محققی باید واحد تحلیل خود را در تحقیق ذکر نموده و بر اساس آن به توصیف و تبیین بپردازد. مشخص کردن واحد تحلیل از دو لحاظ حائز اهمیت است. نخست این که، آگاهی از دامنه ممکن واحدهای تحلیل، به تدوین مسائل تحقیقی جالب و سودمندتر و همچنین روشن ساختن دامنه انواع داده های مربوط کمک می کند. دوم این که، اگر در مورد واحد تحلیل خاصی نتوانیم اطلاعات گردآوری کنیم می توانیم با حفظ جهت گیری کلی در مورد مساله تحقیق، واحد تحلیل را چنان تغییر دهیم که داده هایی درباره آن وجود داشته باشد. به عنوان مثال، می خواهیم بدانیم آیا رونق اقتصادی به مناقشات صنعتی دامن می زند و یا آن را کاهش می دهد؟ اگر بدوا در پی جمع آوری داده ها از یک کشور در ۵۰ سال گذشته برآییم، اما مشخص شود که اطلاعات مقتضی در مورد آن کشور معین وجود ندارد. در این صورت می توان به مقایسه مناقشات در کشورهای مختلف و برحسب اوضاع اقتصادی مختلف روآورد. بدین ترتیب، می توان با تغییر واحد تحلیل از سال به کشور، به شیوه دیگری به مساله پرداخت(دواس،۱۳۷۶).
یادآوری:در انجام تحقیق، همواره واحد سنجش بر واحد مشاهده و واحد تحلیل مقدم است یعنی معمولا ابتدا واحد سنجش، سپس واحد مشاهده و در نهایت واحد تحلیل را انتخاب می کنیم.
مثال:در تحقیق بررسی اعتماد اجتماعی در بین شهر قزوین، واحد سنجش اعتماد اجتماعی است. واحد مشاهده فرد و واحد تحلیل، شهر قزوین است.
هر یک از اعضای جامعه آماری را واحد آماری ( عضو یا عنصر ) می گوییم.
مثال:
اگر تحقیقی در مورد میزان درآمد خانوارهای تهرانی انجام دهیم کلیه خانوارهای تهرانی جامعه اماری و هر خانوار یک عنصر یا واحد آماری می باشد.
مثال:
اگر تحقیقی در مورد میزان محبوبیت یک کاندیدای مجلس شورای اسلامی در شهر تهران انجام دهیم؛ کلیه شهروندان تهرانی که حق رای دارند جامعه آماری و هر شهروند که حق رای دارد یک عنصر یا واحد اماری می باشد.
مثال:
اگر تحقیقی پیرامون میزان طول عمر لامپ های تولیدی شرکت آلفا انجام دهیم کلیه لامپ های تولیدی شرکت آلفا جامعه اماری و هر لامپ یک واحد آماری یا عنصر نامیده می شود.
منابع:
پیمایش در تحقیقات اجتماعی، دی. اِی. دواس، ترجمه ی هوشنگ نایبی، نشر نی.