بایگانی ماهیانه: آوریل 2020

مقیاس دشواریهای بین فردی 47 عبارتی – پیلکونیس، کیم، پروینی و بارخام (1996)

مقیاس دشواریهای بین فردی 47 عبارتی –  پیلکونیس، کیم، پروینی و بارخام (1996)

inventory of interpersonal problems-47

مشکلات بین‌فردی، مشکلاتی هستند که در رابطه با دیگران تجربه می‌شوند و آشفتگی روانی ایجاد می‌کنند ، یا با آشفتگی‌های روانی در ارتباط قرار می‌گیرند . افرادی که بنا به دلایلی قادر به ایجاد رابطه قابل قبول نیستند، اغلب دچار اضطراب، احساس بیهودگی و انزوای روزافزون می‌شوند. به همین دلیل برای دورماندن از رنج تنهایی و آثار زیا‌ن‌بار آن لزوم برقراری روابط انسانی با دیگران احساس می‌شود . مجموعه‌ای از مشکلات بین‌فردی شامل مشکلات افراد در زمینه قاطعیت، مردم‌آمیزی، اطاعت‌پذیری، صمیمیت، مسئولیت‌پذیری و مهارگری است . مشکلات بین‌فردی از مشکلاتی به شمار می‌آیند که در تعامل با دیگران تجربه می‌شود و پریشانی‌های روانی ایجاد می‌کنند . پریشانی روانی، افسردگی و اضطراب به عنوان شایع‌ترین اختلالات روانی در جمعیت عمومی مطرح هستند که در سطح فردی با افت کیفیت زندگی مرتبط هستند و به دلیل اثرات منفی آن‌ها بر سلامت، عملکرد و بهره‌­وری، به عنوان یک اولویت بهداشت عمومی مطرح هستند. به علاوه این اختلالات به عنوان پیشگویی‌کننده قوی برای مرگ ناشی از بیماری­‌های قلبی و سکته مغزی مطرح هستند .  

این پرسشنامه دارای  47 عبارت  است و طیف پاسخگویی آن از نوع لیکرت  5 درجه ای می باشد. و ابعاد حساسیت بین فردی، دوسوگرایی بین فردی، پرخاشگری، نیاز با تایید اجتماعی و عدم جامعه پذیری را می سنجد.

همراه با  5  مقاله پایه ای رایگان

 

برای مشاهده لیست همه ی  پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد  کلیک فرمایید.

انجام تحلیل آماری با نرم افزارهای  SPSS  – AMOS – PLS – و نرم افزار کیفی Maxquda 

 

 

سست ایمان ترین مردمان از نظر غزالی


سست ايمان ترين مردمان

غزالی يكي از بزرگترين دينداران تاريخ است ، ميگويد سست ايمان ترين مردمان ، متكلمانند كه اين همه دم از ايمان و يقين مي زنند. وي مي گويد كه اين نصيحت مجاني را از كسي بشنويد كه به اعلا درجه متكلمين رسيده است و خوب مي داند كه در علم كلام چه مي گذرد و مثال او اين است كه متكلمين به ظاهر چكش كاري مي كنند و ميخ ايمان را محكم تر كنند اما حقيقت آن است كه آن چكش را بر سر ميخ ايمان نمي كوبند بلكه آن را به ريشه درخت ايمان مي كوبند و به جاي آنكه درخت را راسخ تر و محكم ريشه تر كنند آن را سست ريشه تر مي كنند و چه كسي ديده است كه از كوفتن تيشه بر ريشه درخت، درخت محكم تر شود؟
بنابراين اگر ايمان و يقين هم يافت شود نه در ايمان هاي عاميانه است نه در يقين هاي متكلمانه و شايد در نزد عارفان يافت شود.
اين شعر بسيار زيبا از مولانا را به خاطر مي آورم كه:
اغلب الظنين في ترجيح ذا
لا تماري الشمس في توضيحها
مي گويد كه خورشيد در روشنگري خود دچار ترديد نمي شود چرا كه همين كه دچار ترديد شود از روشنگري خود مي افتد.
فقط خورشيد ضمير عارفان است كه مي تواند مولد يقين باشد.


عبدالکریم سروش

شکار شادی

” شكار شادى “

شادى كالايى نيست
كه بتوان در چارسوق جهان خريد
يا دانه اى گسترد
و آن را در دام انداخت
يا از جايى ربود و به سرقت برد
شادى غاز وحشى نيست
كه به دنبال آن بدوند
و آن را شكار كنند
همه چاره ها و تلاش ها
از كسب او باز مى مانند.
پرسيدند اى پير دانا پس چاره چيست
گفت چاره آن است كه
همه چاره ها را ترك كنى
و آن رسالت را كه در فطرت الهى
بر دوش توست بجاى آورى
و با خود گويى
مرا به شادى و خوشنودى چه نياز
من وظيفه انسانى خود را
با عشق و صداقت تمام بجاى مى آورم
و چون مستغرق كار خود شدى
اندك اندك صداى گام شادى را خواهى شنيد
كه با لبخند به سوى تو مى آيد.
شادى در نظام هستى
پاداش انجام وظيفه است
او پيش آن كس مى آيد كه
بى اعتنا به شادى
در كارى والا و شريف
كه خير و بركت آن به مردمان مى رسد
غرق شده باشد
آرى او خود نزد تو مى آيد
و آن معشوق كه
دلت مدام در تشويش او بود
بى نقاب بر تو هويدا مى شود
بلكه بر تو عاشق می گردد
و به گفته مولانا:
ليليت از صبر چون مجنون شود
@rava2020
آن پزشك بى قرين
و آن پرستار نازنين
كه خطر مى كنند
و در جبهه مقدم جنگ
با آن چنگيز تاج دار درمى آويزند
چگونه شاد نباشند
كه تاج كرامت و شرافت انسانى بر سر دارند
و تاج از سر آن چنگيز بر مى دارند
و آن كس كه در اين معركه
در سوداى سود خويش است
تا بر درهم و دينار بيفزايد
كدام شادى مى تواند داشت
كه نام ” آدمى ” را از پيش هستى خويش
برداشته است:

تو كز محنت ديگران بى غمى
نشايد كه نامت نهند آدمى
سعدى
@rava2020
به قلم حسين الهى قمشه اى

مقیاس دشواری در تنظیم هیجان DERSگرتز و روئمر مقياس  (2004 )

مقیاس دشواری در تنظیم هیجان DERSگرتز و روئمر مقياس  (2004 )

تجربه هیجان بدون تردید مهمترین جنبه از زندگی روزانه ماست، هیجان­ها تمایلات موقعیت- پاسخ شامل حالت­های احساسی، الگوی ادراک، پردازش اطلاعات و واکنش­های فیزیولوژیکی و تعاملی است که در پاسخ به چالش­های فیزیکی و اجتماعی ویژه رخ می­دهد (نح، گیلیان، اشتون و ویرجیل زیگلر[1]، 2016). امروزه بر مفید بودن هیجان­ها در رفتارها تأکید می­کنند و دیدگاه عمومی این است که هیجان­ها قبل از رفتار واقع می­شوند و سازگاری فرد را با ضروریات محیط فیزیکی و اجتماعی بهینه می­سازند. هیجان­ها با هماهنگ­کردن فرآیندهای ذهنی، زیستی و انگیرشی موجب می­شوند وضعیت فرد در ارتباط با محیط تثبیت شود و فرد را با پاسخ‌های ویژه و کارآمد مناسب با مسائل مجهز می­کند و در نهایت موجب بقای جسمانی و اجتماعی وی می­شود از طرفی هیجان­ها در ایجاد و حفظ و قطع روابط میان فردی نقش مهمی ایفا می­کنند و این کار را با تنظیم فاصله بین افراد انجام می­دهند زیرا هیجان­ها ما را به طرف هم می­کشانند و یا از هم دور می­کنند برای مثال خشم و شادمانی بر روابط اجتماعی تأثیر می­گذارند. خوشحالی باعث برقراری روابط می­شود و غم در مواقع جدایی روابط را حفظ می­کند. خشم اقدام لازم برای قطع کردن روابط زیانبار را برمی­انگیزد. (عبدی، باباپور خیرالدین و فتحی، 1389).

مقیاس اولیه دشواری در تنظیم هیجان یک ابزار سنجش 41 آیتمی خودگزارش دهی بود که برای ارزیابی دشواری در تنظیم هیجانی از لحاظ بالینی تدوین شد. سازنده گان این مقیاس اشاره کرده اند که آیتم های این مقیاس بر اساس گفتگوهای متعدد با همکاران آشنا با متون تنظیم هیجان تدوین انتخاب شد (گرتز و روئمر، 2004 ). مقیاس انتظار تعمیم یافته تنظیم هیجانی منفی [1] به عنوان الگویی در تدوین این مقیاس به کار گرفته شده است.

همراه با  3  مقاله پایه ای رایگان

 

 

برای مشاهده لیست همه ی  پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد  کلیک فرمایید.

انجام تحلیل آماری با نرم افزارهای  SPSS  – AMOS – PLS – و نرم افزار کیفی Maxquda 

[1] – Negative Mood Regulation expectancy questionnaire(NMR)

حجم مقاله ISI باید چقدر باشد؟


حجم مقاله ISI باید چقدر باشد؟

بیشتر از هر چیز، حجم مقاله تابع رشته‌ی شماست. در رشته‌هایی که مبتنی بر آزمایش و داده‌های آزمایشگاهی هستند، حجم مقالات بسیار محدود بوده و بسته به فرمت مجله دارای محدودیتهایی از ۳۵۰۰ واژه تا حداکثر ۵۰۰۰ واژه می‌باشند، چرا که داده‌ها خود با مخاطب سخن می‌گویند‌.
اما در رشته‌هایی همانند علوم انسانی، علوم اجتماعی و علوم مهندسی که نویسنده نقش فعالی در انتخاب روش، نمونه و موضوع دارد، محدودیت کمتری برای حجم مقالات وجود دارد. همچنین در این مقالات نویسنده به مهارت بیشتری در نویسندگی و نیز نوشتار انگلیسی نیاز دارد. در مجلاتی که دارای محدودیت هستند، حداکثر حجم‌های تعیین شده معمولا ۶۵۰۰ تا ۱۱۰۰۰ واژه هستند.

 

💢 یازده ترفند برای آنکه در جلسات کاری بدرخشید!

برخی افراد در محل کار می‌‌توانند تصویر خوب و تاثیرگذاری از خود به دیگران انتقال دهند. ظاهرا این خصلت در آنها ذاتی است. اما برای کسانی که نمی‌‌توانند به صورت ذاتی این کار را انجام دهند، راهکارهایی در رابطه با چگونگی شرکت در جلسات ارائه می‌دهیم که به کمک آنها بتوانند پیش رئیس و همکاران خود امتیازاتی کسب کنند.
مجله مادام فیگارو برای مدیران میانی شرکت‌ها، از میان صد راهکاری که تحقیقات آنها را موثرترین روش‌ها دانسته‌اند،
یازده راهکار را برگزیده است تا با استفاده از آنها در جلسات کاری، باهوش و زیرک به نظر برسید و تاثیرگذار باشید.

1. وقتی یکی از همکاران از شما می‌‌پرسد آیا برای جلسه‌ای وقت دارید یا خیر، هر چند که از پیش می‌‌دانید پاسختان مثبت است، نگاهی به سر رسید خود بیندازید تا ببینید چه زمان‌هایی وقت خالی دارید و پاسخ دهید: «باید ببینم احتمالا جای دیگری قرار نداشته باشم.» به این ترتیب خود را پرمشغله نشان می‌‌دهید.

2. زمانی که همکاری در حال صحبت و معرفی برنامه کاری خود است ابتدا صحبتش را قطع کنید، سپس به او اجازه دهید که حرفش را به پایان رساند. برای این کار، او را با اسم کوچک صدا کنید و بگویید با عرض معذرت حرفت را قطع می‌کنم. با این حرکت نشان می‌دهید سخنانی را که شما پس از او درباره موضوع جلسه مطرح خواهید کرد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

3. کنار رئیس جلسه بنشینید.
می‌پرسید «چرا؟»، با این کار خود را مهم نشان می‌دهید. زمانی که در حین صحبت در جلسه راه می‌روید از شخصی بخواهید به نشان دادن اسلاید با برنامه پاورپوینت بپردازد و آنها را با تمام جزئیاتش نشان دهد. گاهی نیز برای تاکید بر اهمیت سخنان‌تان به این شخص بگویید: «لطفا می‌تونی عکس قبلی را دوباره نشان دهی؟»

4. کاری کنید که مخاطبان با شما همدل باشند. بگویید تمام چیزهایی که شما از آن صحبت می‌کنید محرمانه‌اند. گفتن چنین جمله‌ای: «لطفا این حرف را برای خودت نگه دار، اما…» به شما این فرصت را می‌‌دهد که مهم جلوه کنید و همکار شما را بر آن خواهد داشت که در عوض مطالب محرمانه‌اش را برای شما بازگو کند. اعتراف می‌کنم چنین رفتاری شیطنت‌آمیز است!

5. وقتی از کاری صحبت می‌کنید حتی اگر در آن دخیل نیستید از ضمیر شخصی مقتدرانه «ما» استفاده کنید. این باعث می‌شود که مخاطبان احساس کنند شما نیز در آن کار سهیم بوده‌اید.

6. از برگزاری جلسه استقبال کنید. تشکیل بعضی جلسات از قبل پیش‌بینی نشده است و برخی افراد در ابتدای آن به صورت منظم آه می‌کشند.
شما بر خلاف آنها رفتار کنید. زمانی که همکارتان شما را به چنین جلسه‌ای دعوت می‌کند، روی خوش نشان دهید و در پاسخ بگویید: «هر چند زمان زیادی برای تصمیم‌گیری ندارم، ولی به خاطر تو وقتم را جور می‌کنم.»

7. زمانی که برای آوردن آب از جلسه خارج می‌شوید از دیگران نیز بپرسید آیا به چیزی احتیاج دارند. هرچند این کار بوی تملق می‌دهد؛ ولی حال و هوایتان عوض می‌شود، بادی به سرتان می‌خورد و امتیازی برایتان خواهد بود.

8. در اوج آرامش باشید.

9. تشکیل یک جلسه به شیوه استیو جابز را پیشنهاد دهید یعنی به جای نشستن در یک جا، راه بروید و درباره موضوع جلسه گفت‌وگو کنید. چنین جلساتی نه تنها برای سلامتی مفید هستند، بلکه به درازا نیز کشیده نمی‌شوند.

10. روی لبه میز یک وری بنشینید. با این کار نه تنها مهم جلوه می‌‌کنید بلکه آرامش بیشتری خواهید داشت.

11. حتی زمانی که مشغول تایپ کردن هستید با گفتن «بله بله» این احساس را به دیگران القا کنید که به سخنان آنها نیز گوش می‌دهید. استنباط آنها نیزاز این رفتار این خواهد بود که شما در انجام دادن همزمان چند کار با هم توانمند هستید.

✏️ منبع: Madame Figaro
دنیای اقتصاد

شعر یک معلم برای سامانه شاد

آمدی جانم به قربانت‌ولی حالا‌چرا؟
بی صفاتدریس را کردم تمام حالا چرا؟
نوش دارویی وبعد از درس وکرونا امدی
شاد دل این زودتر میخواستم فردا چرا؟
عمرمارا مهلت امروز وفردای تو نیست
من که یک تدریس مهمان توام غوغا چرا؟
نازنینا ما به جای تو کلیپها داده ایم
دیگر اکنون با وزیران ناز کن با ماچرا؟
شور تدریست به ما سامانه ای افکنده بود
ای لبانت شاد اموزش از این بالا چرا؟

از طرف یک معلم‌شاد😅

تقدیم به همه معلمان شاد سرزمینم💐

مقیاس درد مزمن ون کورف و همکارانVanKroff Graded Chronic Pain Scale

مقیاس درد مزمن ون کورف و همکاران

VanKroff Graded Chronic Pain Scale

درد از کلمه PU که معادل سانسکریت کلمه ی قربانی کردن است و Poen که کلم هی لاتین به معنای تنبیه می باشد مشتق شده است.  درد پدید ه ای است که توسط هر فرد در طول زندگی تجربه می شود. درد مزمن دردی است که بیشتر از زمان لازم برای بهبود یا آسیب ایجاد شده باقی بماند. بنابر معیارهای انجمن بین المللی

درد، این زمان برای اهداف پژوهشی، حداقل 3 ماه و برای اهداف بالینی، حداقل 6 ماه تعیین شده است.  درد یک پدیده ی پیچید ه ای است که عوامل زیستی، روان شناختی و اجتماعی روی آن اثر دارد ( شیرازی تهرانی، 1396).

هدف از این مقیاس  سنجش میزان درد مزمن می باشد و دارای 7 پرسش است. این پرسشنامه در سال 1992 توسط ون كورف [1] و همکاران برای اندازه گیری شدت درد مزمن ساخته شد )به نقل از اسمیت و همکاران، 1997 ) در این پرسشنامه سه محور ارزیابی می گردد . شدت درد، ثبات یا مدت درد و میزان ناتوانی حاصل از درد .پاسخ دهنده هر یك از هفت عبارت پرسشی مقیاس را روی یك مقیاس یازده نقطه ای  10 -0 درجه بندی می كند . نمره ی فرد در مقیاس در سه زیر مقیاس شدت درد، نمره ناتوانی و درجات یا سطوح ناتوانی محاسبه می شود .

همراه با  2  مقاله پایه ای رایگان

 

 

برای مشاهده لیست همه ی  پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد  کلیک فرمایید.

انجام تحلیل آماری با نرم افزارهای  SPSS  – AMOS – PLS – و نرم افزار کیفی Maxquda 

 

 

 

 

 

[1] – Vankorff

من تقی معمولی هستم!


💢 من نقی معمولی‌ام تو چطور؟
✍️دکتر مجتبی لشکربلوکی

سریال پایتخت در حال پخش شدن از تلویزیون است و من به «نقی» فکر می‌کنم. چقدر این نقی آشناست و چقدر فامیلی هوشمندانه‌ای دارد: «معمولی». او یک کاراکتر خاص نیست. معدل و میانگین جامعه ماست. نقی معمولی یعنی من و یعنی تو. چرا چنین چیزی می‌گویم؟ به نقاط شباهت نقی معمولی به میانگین جامعه ایرانی دقت کنید:

نقی معمولی راجع به همه چیز اظهار نظر می‌کند. تا حالا چنین دیالوگی از او نشنیده‌‌ایم: من نمی‌دانم باید فکر کنم. نقی معمولی جهان کوچکی دارد یعنی وقتی راننده نماینده مجلس می‌شود طوری رفتار می‌کند که نماینده مازندران در پارلمان است و نماینده پارلمان در مازندران! روی ماشینش پرچم ایران می‌گذارد مانند ماشین روسای جمهور و کلت و هفت تیر به کمر می‌بنندد.
نقی معمولی اعتماد بنفس دارد در سطح لالیگا. نقی پارتی بازی می‌کند؛ از همسرش می‌خواهد که خبر بازگشت وی را از حج در اخبار استانی بگوید! حالا اگر نمی‌تواند در مشروح اخبار دست کم در خلاصه اخبار!
نقی معمولی می‌خواهد همیشه بالا باشد: از اصرار بر هِد فامیل بودن تا سرگروه شدن در تمرین قبل از رفتن به حج.
نقی معمولی راحت دروغ می‌گوید! حتی برای رفتن به خانه خدا هم دروغ می‌گوید آن هم دقیقا شب قبل از رفتن! نقی معمولی کتاب نمی‌خواند! همین! خیلی ساده!
و از همه مهم‌تر؛ نقی معمولی خود تعمیم یافته ندارد. راجع به این بیشتر صحبت می‌کنم.

البته نقی معمولی ويژگی‌های مثبت نیز دارد:
🔹 خانواده دوست است.
🔹 به بزرگ‌ترها احترام می‌گذارد.
🔹 گاهی اوقات رفتار اخلاقی و جوانمردانه دارد.
🔹 زحمت‌کش و جنگنده است برای خانواده‌اش می‌جنگد.
🔹 روی خانواده اش تعصب خاصی دارد.

دیدید؟ نقی معمولی نماد جامعه ایرانی است. معدل و میانگین جامعه ماست. بسیار شبیه به من و تو.

☑️تجویز راهبردی:
از میان همه مختصات نقی معمولی، یا به عبارت بهتر از میان همه مختصات خودم و شما می‌خواهم به مساله عدم شکل‌گیری «خود تعمیم یافته» اشاره کنم.
مقصود فراستخواه، جامعه پژوه معاصر ما معتقد است: توسعه یافتگی محصول نوعی آگاهی میان فردی و فرافردی است. یا به تعبیر من توسعه حاصل وجود «خودِ تعمیم یافته» است. بگذارید مثالی بزنم: وقتی درک می‌کنم علاوه بر من و خانواده من، افراد دیگری نیز در این مجتمع آپارتمانی زندگی می‌کنند. از آن لحظه به بعد همانطور که حواسم به خودم و خانواده‌ام است، ملاحظه همه ساکنان آپارتمان را می‌کنم. اینجاست که به خود تعمیم یافته رسیده‌ام. نحوه رفت‌و‌آمد و صدا و استفاده از فضای مجتمع مسکونی، به نحوی خواهد بود که دیگران را هر لحظه در کنار خودم می‌بینیم.
در خود محدود، من به عنوان پدر فقط فرزندم را به خاطر نسبت خونی، مورد توجه قرار می‌دهم ولی در خود تعمیم یافته، همسایه و همشهری را صاحب حق وحقوق می‌دانم و دستیابی به خود تعمیم یافته حاصل تامل، تمرین و تجربه است.

پس سه پیشنهاد دارم:
✅ برای تامل: کتاب خودمداری ایرانیان را بخوانیم.

✅ برای تمرین: یک ماه تمرین کنیم که خانواده دیگران را خانواده خود بپنداریم. آنگاه آیا همان رفتاری را می‌کنیم که با وی می‌کنیم؟

✅ برای تجربه: به گونه‌ای رفتار کنیم که برای نسل بعدی یک الگوی متفاوت رفتاری باشیم. آدم‌ها بر اساس تجربه زیسته‌شان می‌آموزند که چه کاری خوب است و چه کاری بد. بحران کرونا زمان بسیار مناسبی است برای تجربه خود تعمیم یافته. یعنی درک کنم که هر رفتار ساده می‌تواند باعث مرگ دیگری شود.

فقط همین را بگویم که این خود تعمیم یافته بسیار مهم است: ما همیشه از خویشاوندگرایی و پارتی‌بازی می‌نالیم. همیشه می‌شنویم که در کشور امکان اجماع نظر وجود ندارد. از قبیله سالاری و قوم‌گرایی گله می‌کنیم. از اینکه دموکراسی در ایران شکل نمی‌گیرد ناراحتیم. یکی از مهم‌ترین بلوک‌های سازنده فرآیند توسعه یافتگی (اجماع نظر، دموکراسی، شایسته سالاری) دستیابی به این خود تعمیم یافته است. تا من تو را درک نکنم و تا تو من را نفهمی و تا به من تعمیم یافته نرسیم توسعه دشوار خواهد بود. البته توسعه یافتگی شروط دیگری نیز دارد و من منکر نقش نظام کشورداری و … نیستم.

در سریال پایتخت همای سعادت همنشین نقی معمولی است اما در دنیای واقعی همای سعادت (توسعه یافتگی) روی دوش نقی معمولی (من و تو) نخواهد نشست. باید از خودمداری به دیگرفهمی و دگرپذیری مهاجرت کنیم. همه ما یک خانواده بزرگ داریم به نام ایران و خانواده‌ای بزرگ‌تر به گستردگی جهان‌.

Ab Azizi:
💢 من نقی معمولی‌ام تو چطور؟
✍️دکتر مجتبی لشکربلوکی

سریال پایتخت در حال پخش شدن از تلویزیون است و من به «نقی» فکر می‌کنم. چقدر این نقی آشناست و چقدر فامیلی هوشمندانه‌ای دارد: «معمولی». او یک کاراکتر خاص نیست. معدل و میانگین جامعه ماست. نقی معمولی یعنی من و یعنی تو. چرا چنین چیزی می‌گویم؟ به نقاط شباهت نقی معمولی به میانگین جامعه ایرانی دقت کنید:

نقی معمولی راجع به همه چیز اظهار نظر می‌کند. تا حالا چنین دیالوگی از او نشنیده‌‌ایم: من نمی‌دانم باید فکر کنم. نقی معمولی جهان کوچکی دارد یعنی وقتی راننده نماینده مجلس می‌شود طوری رفتار می‌کند که نماینده مازندران در پارلمان است و نماینده پارلمان در مازندران! روی ماشینش پرچم ایران می‌گذارد مانند ماشین روسای جمهور و کلت و هفت تیر به کمر می‌بنندد.
نقی معمولی اعتماد بنفس دارد در سطح لالیگا. نقی پارتی بازی می‌کند؛ از همسرش می‌خواهد که خبر بازگشت وی را از حج در اخبار استانی بگوید! حالا اگر نمی‌تواند در مشروح اخبار دست کم در خلاصه اخبار!
نقی معمولی می‌خواهد همیشه بالا باشد: از اصرار بر هِد فامیل بودن تا سرگروه شدن در تمرین قبل از رفتن به حج.
نقی معمولی راحت دروغ می‌گوید! حتی برای رفتن به خانه خدا هم دروغ می‌گوید آن هم دقیقا شب قبل از رفتن! نقی معمولی کتاب نمی‌خواند! همین! خیلی ساده!
و از همه مهم‌تر؛ نقی معمولی خود تعمیم یافته ندارد. راجع به این بیشتر صحبت می‌کنم.

البته نقی معمولی ويژگی‌های مثبت نیز دارد:
🔹 خانواده دوست است.
🔹 به بزرگ‌ترها احترام می‌گذارد.
🔹 گاهی اوقات رفتار اخلاقی و جوانمردانه دارد.
🔹 زحمت‌کش و جنگنده است برای خانواده‌اش می‌جنگد.
🔹 روی خانواده اش تعصب خاصی دارد.

دیدید؟ نقی معمولی نماد جامعه ایرانی است. معدل و میانگین جامعه ماست. بسیار شبیه به من و تو.

☑️تجویز راهبردی:
از میان همه مختصات نقی معمولی، یا به عبارت بهتر از میان همه مختصات خودم و شما می‌خواهم به مساله عدم شکل‌گیری «خود تعمیم یافته» اشاره کنم.
مقصود فراستخواه، جامعه پژوه معاصر ما معتقد است: توسعه یافتگی محصول نوعی آگاهی میان فردی و فرافردی است. یا به تعبیر من توسعه حاصل وجود «خودِ تعمیم یافته» است. بگذارید مثالی بزنم: وقتی درک می‌کنم علاوه بر من و خانواده من، افراد دیگری نیز در این مجتمع آپارتمانی زندگی می‌کنند. از آن لحظه به بعد همانطور که حواسم به خودم و خانواده‌ام است، ملاحظه همه ساکنان آپارتمان را می‌کنم. اینجاست که به خود تعمیم یافته رسیده‌ام. نحوه رفت‌و‌آمد و صدا و استفاده از فضای مجتمع مسکونی، به نحوی خواهد بود که دیگران را هر لحظه در کنار خودم می‌بینیم.
در خود محدود، من به عنوان پدر فقط فرزندم را به خاطر نسبت خونی، مورد توجه قرار می‌دهم ولی در خود تعمیم یافته، همسایه و همشهری را صاحب حق وحقوق می‌دانم و دستیابی به خود تعمیم یافته حاصل تامل، تمرین و تجربه است.

پس سه پیشنهاد دارم:
✅ برای تامل: کتاب خودمداری ایرانیان را بخوانیم.

✅ برای تمرین: یک ماه تمرین کنیم که خانواده دیگران را خانواده خود بپنداریم. آنگاه آیا همان رفتاری را می‌کنیم که با وی می‌کنیم؟

✅ برای تجربه: به گونه‌ای رفتار کنیم که برای نسل بعدی یک الگوی متفاوت رفتاری باشیم. آدم‌ها بر اساس تجربه زیسته‌شان می‌آموزند که چه کاری خوب است و چه کاری بد. بحران کرونا زمان بسیار مناسبی است برای تجربه خود تعمیم یافته. یعنی درک کنم که هر رفتار ساده می‌تواند باعث مرگ دیگری شود.

فقط همین را بگویم که این خود تعمیم یافته بسیار مهم است: ما همیشه از خویشاوندگرایی و پارتی‌بازی می‌نالیم. همیشه می‌شنویم که در کشور امکان اجماع نظر وجود ندارد. از قبیله سالاری و قوم‌گرایی گله می‌کنیم. از اینکه دموکراسی در ایران شکل نمی‌گیرد ناراحتیم. یکی از مهم‌ترین بلوک‌های سازنده فرآیند توسعه یافتگی (اجماع نظر، دموکراسی، شایسته سالاری) دستیابی به این خود تعمیم یافته است. تا من تو را درک نکنم و تا تو من را نفهمی و تا به من تعمیم یافته نرسیم توسعه دشوار خواهد بود. البته توسعه یافتگی شروط دیگری نیز دارد و من منکر نقش نظام کشورداری و … نیستم.

در سریال پایتخت همای سعادت همنشین نقی معمولی است اما در دنیای واقعی همای سعادت (توسعه یافتگی) روی دوش نقی معمولی (من و تو) نخواهد نشست. باید از خودمداری به دیگرفهمی و دگرپذیری مهاجرت کنیم. همه ما یک خانواده بزرگ داریم به نام ایران و خانواده‌ای بزرگ‌تر به گستردگی جهان‌.