بایگانی ماهیانه: آوریل 2018

رک بودن یا بی ادبی!

رک بودن یا بی ادبی!

رک یا FRANK به معناى ابراز نظر شخصى در مورد مسائلى است که مربوط به خود ما میشود مثلا من بستنى دوست ندارم این موضوع رو به صراحت بازگو میکنم یا دوستى از من میپرسد میاى بریم بیرون؟ براحتى میگویم نه الان حوصله ندارم …این میشه نظر شخصى من در مورد خود من و اما رود یا RUDE به معناى گستاخى یا وقاحت است که نظرات ما در مورد دیگران است، مثلا من به دوستم میگویم چقدر چاق هستى! یا میگویم بینى تو شبیه بینى عقاب است! ببخشیدا من رک هستم!

فرق رک بودن و وقاحت را بدانیم و هرچه در ذهن مى آید در قالب رک بودن تحویل مردم ندهیم.

[contact-form][contact-field label=”نام” type=”name” required=”true” /][contact-field label=”رایانشانی” type=”email” required=”true” /][contact-field label=”وب‌گاه” type=”url” /][contact-field label=”پیام” type=”textarea” /][/contact-form]

راهزنان وقت خود را بشناسید

راهزنان وقت خود را بشناسید

زمان را نه می توان خرید ، نه می توان ذخیره کرد و نه می توان متوقف ساخت ، تنها می توانید در وقتتان صرفه جویی کنید. زمان همانند یک تیر از کمان رها شده است که هرگز باز نمی گردد. راهزنان زمان، قسمتی از زمانمان را به جبر از ما می ستانند و قسمتی دیگر را به نیرنگ ، اما آن چه باقی می ماند بی آنکه بدانیم ضایع می شود. در این دنیا ، هر چیزی که با ارزشتر باشد به همان اندازه به مراقبت بیشتری نیاز دارد. راهزنان وقت بسیارند و هر کدام با نیرنگی جهت ربودن گوهر وقت ما کمین کرده اند.

? سرشناس ترین راهزنان زمان :
– سلام و تعارفات بیش از حد با دیگران.
– بی برنامه بودن .
– درنظرنگرفتن اولویت ها.
– خودداری از تفویض اختیار.
– نداشتن قاطعیت در تصمیم گیری.
– شرکت در جلسات غیر ضروری .
– مدیریت در بحران.
– از این شاخه به آن شاخه پریدن.
– تاسف بر گذشته.
– خستگی و کسالت و غم.
– مطالعه بیهوده.
– فقدان انضباط شخصی.
– کار امروز را به فردا افکندن.
– مهمان ناخوانده.
– تلفن های مزاحم و طولانی.
– داده های بسیار زیاد و پردازش نشده.

میزان آسیب پذیری هر کس از راهزنان وقت یکسان نیست بلکه هر فردی باید خودش راهزنان وقتش را شناسایی و کنترل کند.

کوسه های مدیریت

کوسه های مدیریت

ژاپنی ها عاشق ماهی تازه هستند اما آبهای اطراف ژاپن سال هاست که ماهی تازه ندارد. بنابراین برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن قایق های ماهی گیری، بزرگتر شدند و مسافت های دورتری را پیمودند. ماهی گیران هر چه مسافت طولانی تری را طی می کردند به همان میزان برای بازگشت زمان بیشتری لازم بود .اگر بازگشت بیش از چند روز طول می کشید ماهی ها، دیگر تازه نبودند وژاپنی ها مزه این ماهی را نمی پسندیدند . برای حل این مسئله ، شرکتهای ماهی گیری فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه کردند. آنها ماهی ها را گرفته وروی دریا منجمد می کردند. فریزرها این امکان را برای قایقها و ماهی گیران ایجاد کردند که دورتر بروند و مدت زمان طولانی تری را روی آب بمانند. اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد را متوجه می شدند و مزه ماهی یخ زده را دوست نداشتند❗ بنابراین شرکتهای ماهیگیری مخزنهایی را در قایقها کارگذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری می کردند .ماهی ها پس از کمی تقلا آرام می شدند و حرکت نمی کردند. آنها خسته و بی رمق ، اما زنده بودند. متاسفانه ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. زیرا ماهیها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه را از دست داده بودند. پس شرکتهای ماهیگیری باید این مسئله را بگونه ای حل می کردند.
آنها چطور می توانستند ماهی تازه بگیرند؟!
اگر شما مشاور صنایع ماهیگیری بودید ، چه پیشنهادی می دادید؟!
رون هوبارد در اوایل سالهای ۱۹۵۰دریافت:
” بشر تنها در مواجهه با محیط چالش انگیز به صورت غریبی پیشرفت می کند ”
برای نگه داشتن ماهی تازه شرکتهای ماهیگیری ژاپن هنوز هم از مخازن نگهداری ماهی در قایقها استفاده می کنند اما حالا آنها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن می اندازند. کوسه چندتائی از ماهی ها را می خورد اما بیشتر ماهیها با وضعیتی بسیار سرزنده به مقصد می رسند، زیرا برای فرار از کوسه تلاش میکنند‼
☑منافع و مزیتهای رقابت:
شما هر چه با هوش تر ، مصرتر و با کفایت تر باشید از حل یک مسئله بیشتر لذت می برید .اگر به اندازه کافی مبارزه کنید و اگر به طور پیوسته در چالشها پیروز شوید ، خوشبخت و خوشحال خواهید بود. گاهی وقتها کوسه ها برای پیشرفت و توسعه لازمند . ‌
??تفاوت بین افراد موفق با دیگران در فقدان قدرت نیست، بلکه در فقدان خواستن است.

پاچه خواری

حکایت

براى سلطان شهرى سفره ای گسترانیده و کله پاچه ای بیاوردند.
سلطان فرمود:
در این کله پاچه اندرزها نهفته است؟
سپس لقمه نانی برداشت و یک راست مغز کله را تناول نمود، سپس گفت:
“اگر می خواهید حکومتی جاودان داشته باشید، سعی کنید جامعه را از “مغز” تهی کنید.”
سپس “زبان” کله پاچه را نوش جان و فرمود:
“اگر می خواهید بر مردم حکمرانی کنید “زبان جامعه را کوتاه و ساکت کنید.”
سپس چشم ها و بناگوش کله پاچه را همچون قبل برکشید و فرمود:
“برای این که ملتی را کنترل کنید، بر چشم ها و گوش ها مسلط شوید
و اجازه ندهید مردم زیاد ببینند و زیاد بشنوند.”
وزیر اعظم عرض کرد:
پادشاها! قربانت بروم حکمت ها بسیار حکیمانه بودند، اما جواب شکم ما را چه میدهید؟
ذات ملوکانه، در حالی که دست خود را بر سبیل های چرب خویش می کشیدند،
با ابروان خود اشاره ای به “پاچه” انداختند و فرمودند:
“شما “پاچه” را بخورید و “پاچه خواری”
را در جامعه رواج دهید تا حکومتمان مستدام بماند…

 

برای عضویت در کانال موفقیت روی لینک زیر کلیک فرمایید،

کانالی با مطالب متنوع و  آموزنده بدون حتی یک پیام تبلغاتی

کانال تلگرامی موفقیت

پنج گام به سوى یک باور ذهنى مثبت

پنج گام به سوى یک باور ذهنى مثبت

۱)حذف:
 هروقت دچار افکار منفى شدید، بلند بگویید      حـذف!

۲) جایگزینى:
 سپس باور مثبتى را به عنوان جایگزین آن برگزینید.

۳) تأکید:
حالا نوبت تقــــــــــویت باور جدید است، مثلاً آن را روى کارتهایى نوشته و در محل دید قرار دهید.

۴) تجسّم:
تصویرى خلاق از خود، در حالى که سرشــــــــــــار از باور جدید هستید بسازید و تا شش هفته هر روز  این برنامه را اجرا کنید.

۵) ممارست:
 آنقدر ممارست به خرج دهید
تا این تغییرات ماندگار  شود…

برای عضویت در کانال موفقیت روی لینک زیر کلیک فرمایید،

کانالی با مطالب متنوع و  آموزنده بدون حتی یک پیام تبلغاتی

کانال تلگرامی موفقیت

امروز با نهایتِ شوق زندگی را در آغوش می کشم

با_خودت_تکرار_کن :

‏《امروز با نهایتِ شوق زندگی را در آغوش می کشم. تمامِ احساساتِ خوبم را دوباره می رویانم، امیدوارم به فرداهای زیباتر هستم، و قدمهای استوارتری برمی دارم.》فکار انسان انسان ها را می سازد

نظریه بوروکراسی_قبیله ای

نظریه بوروکراسی_قبیله ای

?ماکس_وبر در تحلیل خود از سلطه و اقتدار، سه مبنا را برای سلطه و اقتدار مطرح می کند:

?سلطه سنتی، سلطه عقلایی- قانونی و سلطه کاریزماتیک.?

✍ از دیدگاه وبر، این ها انواع آرمانی یا الگوهای مفهومی ناب هستند اما در جهان واقعی هرگز به صورت ناب ظاهر نمی شوند، بلکه بیشتر در انواع گوناگون ترکیب ها پدیدار می شوند.

✍در برخی جوامع در حال توسعه، شکلی از ساختارهای شبه بوروکراتیک مشاهده می شود که روابط و ساختارهای قدرت سنتی در آنها مشهود است. به عبارت دیگر، ساختارهای قدرت سنتی در دل بوروکراسی های در حال تکامل، نفوذ کرده اند. زیرا آنها تا حدی فاقد مشخصات اصلی بوروکراسی یعنی رسمیت و برخورد غیرشخصی، حاکمیت قانون و عقلانیت هستند و تعصب و پیوند بین اعضای قبیله در این سازمانها تعیین کننده بسیاری از سیاست ها و اقدامات است.

?✍این ساختارها نه بوروکراتیک به معنای واقعی آن، بلکه تظاهری از چارچوب های بوروکراتیک هستند و قدرت و روابط سنتی و قبیله ای در درون آنها حاکم است.این ساختارها را بوروکراسی های قبیله ای می نامیم؛ ?

? بوروکراسی های قبیله ای ترکیبی از ساختارهای قدرت سنتی و ساختار بوروکراسی عقلایی و قانونی است. به همین دلیل، به طور همزمان برخی ویژگی های ساختارهای سنتی و بوروکراتیک را با هم دارند.?

✍بوروکراسی های قبیله ای عمدتاً در جوامع یا کشورهایی شکل می گیرند که برای مدتها دارای حکومت ها و ساختارهای قدرت سنتی بوده اند. برای مثال، از دیرباز تا پیش از دوران معاصر، شکل ساختاری حاکم بر حکومت های ایران حکومت سلطانی بوده که در آن قدرت در مرکز امپراتوری متمرکز بوده است.

✍ در جوامعی که سابقه تاریخی و تمدنی کمتری داشته اند و در قرون گذشته توسعه و تکامل یافته اند، هر نوع تغییر و توسعه ای با موانع و محدودیت های کمتری همراه است و این کشورها و ساختارهایشان انعطاف پذیری بیشتری برای تغییر دارند اما در جوامعی که نقش باورها و قواعد سنتی در اداره مشهود و برجسته است (نظیر ایران، مصر، یونان)، گذار یکباره به قدرت قانونی و عقلایی (بوروکراتیک) امکانپذیر نیست.

⭕در بوروکراسی های قبیله ای قدرت در درون شبکه ای از روابط سببی، نسبی و قبیله ای متمرکز است. جوهرۀ رفتار و منش اعضای قبیله، سیاست و منفعت است. «اعضای قبیله» برای تحقق منافع خود، بر قدرت سنتی و رفتارهای سیاسی متکی هستند و گاهی قوانین و مقررات بوروکراسی که در آن عضو هستند را دور می زنند. در بوروکراسی های قبیله ای نه قدرت قانونی و قدرت تخصص، بلکه «قدرت رابطه» بیشترین تأثیرگذاری را دارد.

✍ اعضای قبیله منافع خود را که در ساختارهای سنتی با اعمال قدرت سخت (عمدتاً پاداش و تنبیه) کسب می شد، در درون بوروکراسی های ظاهراً مشروع با اعمال قدرت نرم (عمدتاً قدرت رابطه و رانت اطلاعات) جستجو می کنند.

در این ساختارها، اعضای قبیله، افراد سازمان را شامل دو گروه «خودی» و «غیرخودی» می دانند.

? خودی ها همان اعضای قبیله هستند که غالباً پست های کلیدی یا کنترل منابع کلیدی سازمان را در اختیار دارند. بیشترین قدرت در شبکه سازمانی در دست «اعضای قبیله» متمرکز است. عضویت در «قبیله» مستلزم داشتن روابط نسبی، سببی یا وفاداری اثبات شده است. برخی از اعضای قبیله حتی اگر قدرت واقعی نداشته باشند، «قدرت درک شدۀ آن ها» که ناشی از تصور پیوند آن ها با اعضای کلیدی قبیله است، امکان مانور زیادی در سازمان به آنها می دهد.

دانشمند و چوپان

دانشمندی در بیابان به چوپانی رسید و به او گفت

چرا به جای تحصیل علم،چوپانی می کنی؟

چوپان در جواب گفت :
آنچه خلاصه دانشهاست یاد گرفته ام.

دانشمند گفت :خلاصه دانشها چیست ؟

چوپان گفت :پنج چیز است:

تا راست تمام نشده دروغ نگویم
تامال حلال تمام نشده، حرام نخورم
تا از عیب و گناه خود پاک نگردم، عیب مردم نگویم.
تا روزیِ خدا تمام نشده، به در خانهٔ دیگری نروم.
تا قدم به بهشت نگذاشته ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم

دانشمند گفت : حقاً که تمام علوم را دریافته ای ،هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب حقیقت علم و حکمت سیراب شده است