1⃣ من که اصلا وقتش را ندارم
برای کسب یک مهارت، درس خواندن یا یک پروژه بزرگ، همیشه وقت نداشتن، بدترین بهانه ممکن است.
مشکل این است که خیلی وقتها ما نمیخواهیم «واقعا» کاری را انجام بدهیم
و در پس ذهنمان یا از آن بدمان میآید یا جسارت انجام دادنش را نداریم.
همیشه راهی برای سازماندهی زندگی و حذف کارهای بیهوده و وقت باز کردن برای کارهای ضروری وجود دارد.
اگر واقعاً میخواهید کاری را انجام دهید، راهی برای انجام آن خواهید یافت!
2⃣ شروع به سرزنش دیگران میکنید
دیگران را به خاطر اشتباهات خود یا آنچه بر سر شما آمده، سرزنش میکنید.
در واقع این طور وقتها نمیخواهیم بپذیریم که هیچ کس کامل نیست و اشتباه جزئی از زندگی است.
میزان توقعتان را از خودتان پایینتر بیاورید و روابط خودتان را با دیگران با سرزنش کردن آنها در آشکار و نهان خراب نکنید.
3⃣ غیر ممکن است
وقتی میگویید چیزی غیرممکن است، اساساً از همان ابتدا تواناییهای خود را انکار میکنید،
شما تصمیم میگیرید که توانایی آن را نداشته باشید.
گاهی اوقات به این دلیل این کار را انجام میدهیم که میترسیم باورهای خود را به چالش بکشیم و از «محدوده راحتی» خود خارج شویم.
باید خودتان را عملا درگیر پروژهای کنید و تواناییهای فعلی خودتان استفاده کنید، دشواریهایش را سادهسازی کنید و از کمک دیگران استفاده کنید.
4⃣ شما معتقدید که دیگران «درکتان نمیکنند»
شما گاهی اوقات از این باور به عنوان یک ابزار فرار استفاده میکنید تا از شنیدن آنچه واقعاً باید بشنوید؛ اجتناب کنید. در جالی که هیچ کس واقعا تنها نیست. بسیاری از آدمهای دیگر هم بر چالشهای مشابه شما غلبه کردهاند.
اطرافیان شما هر قدر هم بیتوجه باشند، به هر حال روبات نیستند و شما باید گامهای اول را برای تعامل و فهماندن سخنتان به آنها باید بردارید.
5⃣ تکیه کلام شما این شده: «گفتنش فقط آسان است، در عمل …»
با همین تکیه کلام خلاقیت را در خود میخشکانیم و به دنبال راههای مبتکرانه برای حل مشکلات برنمیآییم.
6⃣ هنوز کار را شروع نکردهاید و انتظار دارید «چگونهها» را بدانید یا یک راهنمای آسان و مشروح برای غلبه بر همه مشکلات به دست شما داده شود!
اگر میتوانستیم چند بار زندگی کنیم لابد یک حل المسائل زندگی مفصل میداشتیم که طبق آن میشد از همه مشکلات اجتناب کرد و چگونهها را دانست.
اما چون عملا یک بار زندگی میکنیم و شرایط هر کس یگانه است، برای انجام کارها و پیش بردن زندگی چارهای جز این نداریم که عملا وارد کارها شویم و با مشکلات مبارزه کنیم. آگاهی و راههای منحصر به فرد حل مشکلات در حین حرکت به سمت هدف و قله به دست میآیند نه در دامنه یک کوهستان!
✍علیرضا مجیدی، يک پزشک