کدگذاری فرایندی نظاممند در روش تحقیق کیفی برای شناسایی مقولهها یا مضامین مستتر در نوشتار، گفتار یا مشاهدات است. بطور مرسوم وقتی صحبت از کدگذاری در تحقیق کیفی میشود ذهن به سوی کدگذاری انواع مصاحبه میرود. با این وجود باید دقت داشت در بسیاری موارد تحقیقات کیفی براساس مطالعات کتابخانهای و بررسی پیشینه پژوهش انجام میشود. همچنین در تحلیل محتوای کتاب درسی و تحلیل روایت نیز باید از کدگذاری استفاده کرد. نظر به اهمیت مصاحبه در پژوهش کیفی در این مقاله تمرکز بر در تحقیق کیفی براساس مصاحبه میباشد.
قرار دادن واحد تحلیل در یک طبقه را کدگزاری گویند. این بخش، زمان برترین و خسته کننده ترین بخش تحلیل محتوا است. به افرادی که کدگزاری را انجام می دهند کدگزار می گویند. تعداد کدگزاران به طور معمول باید حداقل ۲ نفر و حداکثر شش نفر باشد. در هر مطالعه تحلیل محتوا، آموزش دقیق کدگزاران امر بسیار مهمی است که معمولاً به افزایش پایایی نتایج کمک می کند. ممکن است پژوهشگر فهم روشنی از تعاریف عملیاتی، متغیرها و مقوله ها داشته باشد، اما کدگزاران دارای چنین فهم روشن و مشترکی نباشند. در نتیجه باید همه کدگزاران را در چندین جلسه مورد آموزش قرار داد تا ادراک و برداشت مشابهی از متغیرها و طبقه بندی پیدا کنند.
انواع کدگذاری در تحقیق کیفی
بسته به روش مورد استفاده شیوه و نامگذاری کدگذاری ممکن است متفاوت باشد. با این وجود باید توجه شود هدف انواع کدگذاری در تحقیق کیفی یکسان است. پژوهشگر در تحلیل کیفی در جستجوی شناسایی مقولههای بکر و نابی است که برای طراحی الگوی مطالعه یا کشف پدیده و خلق دانش تازه از آنها استفاده خواهد شد. کدگذاری کار پیچیده ای نیست و نیازی به نرم افزار خاصی ندارد با این وجود میتوانید از نرم افزار maxqda یا نرم افزار nvivo برای این منظور استفاده کرد.
کدگذاری در روش تحلیل محتوا
کدگذاری در تحلیل محتوا مشابه روش تحلیل مضمون است. کدگذاری در تحلیل محتوا بر اساس مفاهیم و معانی مورد نظر و عملیاتی نمودن متغیرها صورت میگیرد. در روش تحلیل محتوایی، کدگذار به دنبال شناخت مضامین و مقولههای زیربنایی است. مضمون ها پر ارزش ترین واحدهایی هستند که در تجزیه و تحلیل محتوا باید مدنظر قرار گیرند و منظور از مضامین معنای خاصی است که از یک کلمه یا جمله یا پاراگراف مستفاد میشود. این مضمون ها فضای خاص و مشخصی را اشغال نمیکنند، چون یک جمله ممکن است چند مضمون داشته باشد و یا چند پاراگراف متن، ممکن است فقط یک مضمون داشته باشد.
پروتکل تحلیل محتوا مدرک مستندی است که تحقیق را به طور کلی، و قواعد کدگذاری را به طور خاص تعریف می کند. در وهله اول، پروتکل حاوی قوانین کلی حاکم بر تحقیق و قواعدی است که پژوهشگر را مجبور می کند به طریق خاصی محتوای مورد نظر را تعریف و اندازه گیری کند . این قوانین در طول اجرای یک تحقیق قابل تغییرند. محتوا باید به همان شکلی که روز اول کدگذاری شده است، روز صدم هم کدگذاری شود. در وهله دوم، پروتکل سند قابل نگهداری از عملیات و تعاریف تحقیق است که نشان می دهد تحقیق چگونه سامان پذیرفته است. بنابراین وجود یک پروتکل به سایر پژوهشگران این امکان میدهد که نتایج را تفسیر یا تحقیق را تکرار کنند.
کدگذاری در روش پدیدارشناسی
کدگذاری و تحلیل دادههای تحقیق پدیدارشناسی نیز از طریق تقلیل گزارههای معنیدار به درون تِمها و سپس نگارش توصیفاتی متنی و ساختاری صورت میپذیرد. مواضع فلسفی و ارکان تحقیق پدیدارشناسی مبتنی بر اپوخه طراحی شده است. برپایه دادههای حاصل از سوالات تحقیق که درقالب مصاحبه مطرح شده است، به شناسایی گزارههای مهم، جملات و عبارات مبین چگونگی شکلگیری تجربه خبرگان در خصوص پدیده مورد مطالعه، پرداخته میشود. سپس گزارههای دارای ارزش برابر مشخص میشود و تِمهای اصلی شناسایی میشود. به این فرایند افقیسازی گویند. در نهایت با ادغام و یکپارچه نمودن تصیفلا متنی و ساختاری، پژوهشگر به نگارش توصیفی جامع از پدیده میپردازد.
انواع کدگذاری در تحقیق کیفی گراندد تئوری
در روش گراندد تئوری (نظریه دادهبنیاد) از سه روش کدگذاری باز محوری و انتخابی استفاده میشود.
کد گذاری باز: استراوس و کوربین کد گذاری باز را اینگونه توصیف می کنند “بخشی از تحلیل که مشخصاً به نامگذاری و دستهبندی پدیده از طریق بررسی دقیق دادهها مربوط میشود”. به عبارت بهتر در این نوع کدگذاری مفاهیم درون مصاحبه ها و اسناد و مدارک بر اساس ارتباط با موضوعات مشابه طبقه بندی میشوند.
کدگذاری محوری: هدف از کدگذاری محوری ایجاد رابطه بین مقولههای تولید شده (در مرحله کدگذاری باز) است. این عمل معمولا بر اساس الگوی پاردایمی انجام میشود و به نظریه پرداز کمک میکند تا فرایند نظریه پردازی را به سهولت انجام دهد. اساس ارتباط دهی در کدگذاری محوری بر بسط و گسترش یکی از مقوله ها قرار دارد. دسته بندی اصلی (مانند ایده یا رویداد محوری) بعنوان پدیده تعریف میشود و سایر دسته بندیها با این دستهبندی اصلی مرتبط میشوند. شرایط علّی موارد و رویدادهایی هستند که منجر به ایجاد و توسعه پدیده میگردند.
کدگذاری انتخابی: کدگذاری انتخابی عبارت است از فرآیند انتخاب دسته بندی اصلی، مرتبط کردن نظام مند آن با دیگر دسته بندی ها، تأیید اعتبار این روابط، و تکمیل دسته بندی هایی که نیاز به اصلاح و توسعه بیشتری دارند. کدگذاری انتخابی بر اساس نتایج کدگذاری باز و کدگذاری محوری، مرحله اصلی نظریه پردازی است. به این ترتیب که مقوله محوری را به شکل نظام مند به دیگر مقوله ها ربط داده و آن روابط را در چارچوب یک روایت ارائه کرده و مقوله هایی را که به بهبود و توسعه بیشتری نیاز دارند، اصلاح میکند. دانشجویان دوره دکتری مدیریت آموزش تحلیل کیفی را جدی بگیرید.
خلاصه و جمعبندی
تصمیم گیری درباره نوع تحلیل، تعیین خواهد کرد چه واژه ها یا مفاهیمی باید کدگذاری و مقوله بندی شود. برای مثال، اگر محقق قصد دارد بر اساس رویکرد استخراج اثر، توصیه های مثبت و منفی درباره مدیریت خدمات بهداشتی را رمزگذاری کند باید متن ها را به دقت مرور کرد و توصیه های ارائه شده را در دو دسته مثبت و منفی طبقه بندی نمود. در مثال ذکر شده، توصیه تغییر روند پرداخت دستمزد می تواند مفهومی منفی، و واگذاری مدیریت به بخش خصوصی مفهومی مثبت داشته باشد.
در این مرحله کشف روابط پژوهشگر با بررسی جای واژه ها و مفاهیم در متن، تعداد دفعاتی که به کار رفته اند، همراهی با مسئله اصلی یا مسائل موردنظر در پژوهش، پیوندها و روابط میان واژه ها و مفاهیم را نشان می دهد. در مرحله رمزگذاری روابط پژوهشگر با رمزهای ارتباطی – برای مثال رمزهای نشان دهنده ارتباط مثبت (اعداد مثبت) و رمزهای نشان دهنده ارتباط منفی (اعداد منفی) – متن موردنظر را رمزگذاری می کند. در این مرحله تحلیل روابط، تحلیل اطلاعات با استفاده از فنون آماری مثل ترسیم «ماتریس» و محاسبه ضریب همبستگی انجام می شود. برای مثال، در تحقیق مذکور، پژوهشگر می تواند تمام رمزهای مثبت یا منفی را شمارش کرده، با بررسی تعداد آنها، پیوندهایی میان مفاهیم و واژه ها پیدا کند یا به بررسی ارتباطهای مستقیم و غیر مستقیم آنها بپردازد، سپس روابط را به شکل نمودار ارائه دهد.
برگرفته از: آکادمی تجزیه و تحلیل