چطور باید جنگید؟ چطور باید زندگی کرد؟
به پرسپولیس نگاه کن و ببین که هر رنسانسی نیاز به یک خالق دارد؛ یک انتخاب درست که سر بزنگاه باید انجام شود. بزنگاه پرسپولیس، انتخاب برانکو ایوانکوویچ در فروردین ۹۴ بود. مدیران وقت باشگاه در دوراهی انتخاب او یا افشین قطبی، تن به شرایط دشوارتر دادند و مربی کروات را جذب کردند.
به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «پنج قهرمانی پیاپی در لیگ برتر. شاید اگر اوایل دهه نود به هواداران پرسپولیس میگفتی چنین روزگاری در انتظار آنهاست، هیچکدامشان باور نمیکردند. پرسپولیس روزگار دشواری را پشت سر گذاشت؛ سالهای طولانی بدون جام و افتخار مهم. هر فصل سودای قهرمانی در لیگ برتر، از اواسط پاییز تمام میشد و همه تمرکزها میرفت روی جام حذفی، اغلب اوقات در حذفی هم آبی گرم نمیشد تا یک بغض و حسرت جدید به جا بماند. حالا اما سرخوشان با عبور از چنان روزگار سخت و تنگی، به یکهتاز بیرقیب فوتبال ایران تبدیل شدهاند. قهرمانی پشت قهرمانی. اما رازهای این موفقیت چیست؟ این تیم چطور از آنجا به اینجا رسید؟ و چطور این همه موفقیت، باعث سیری و بیانگیزگی قرمزها نمیشود؟ به نظر میرسد باید دقیقتر به سرنوشت پرسپولیس نگاه کرد. این تیم درس جنگیدن، درس زندگی کردن میدهد.
به پرسپولیس نگاه کن و ببین که هیچ شکستی ابدی نیست. حتی در سیاهترین روزگار هم میشود به «بازگشت» امیدوار بود. تیمی که پنج سال است آن بالا ایستاده، همان است که زمانی رقبا در تمسخرش شعار میدادند: «پرسپولیس قهرمان، تو لیگ برتر بمان!» مهم این است که وقتی روزگار به مرادت نبود، تاب و توانت را از دست ندهی، امیدوار بمانی و بدانی شرایط تغییر خواهد کرد.
به پرسپولیس نگاه کن و ببین که هر رنسانسی نیاز به یک خالق دارد؛ یک انتخاب درست که سر بزنگاه باید انجام شود. بزنگاه پرسپولیس، انتخاب برانکو ایوانکوویچ در فروردین ۹۴ بود. مدیران وقت باشگاه در دوراهی انتخاب او یا افشین قطبی، تن به شرایط دشوارتر دادند و مربی کروات را جذب کردند. برانکو که پیشتر یک تیم امید و یک تیم ملی بزرگسالان برای فوتبال ایران ساخته بود، این بار پرسپولیس موفقی ساخت که هنوز شخصیت و قدرتش را حفظ کرده است. افشین قطبی اما کجاست؟ در چین پشت سر هم میبازد.
به پرسپولیس نگاه کن و ببین که دشمن داشتن نعمت است. میشود از دشمنیها انگیزهای برای بقا در اوج ساخت. اگر دشمن نداشته باشی، اگر طعنه و کنایه نشنوی، اگر به سمت تو سنگ نزنند، لابد یعنی مسیر را درست نرفتهای، یعنی هیچ تحرک سازندهای نداشتهای. بزرگترین خسارت دنیا خنثیبودن است، بیخبری و بیاثری. از دشمنیها نباید دلسرد شد. باید انگیزه گرفت و بالاتر رفت. به پرسپولیس اتهام زدند که از حمایتهای جانبی بهره میبرد، هوایش را دارند و هزار و یک داستان دیگر. این تیم اما با پنج بار تکرار قهرمانی، چند جام حذفی و سوپرکاپ و دو بار صعود به فینال آسیا نشان داد خیلی از این تحلیلها درست و منصفانه نبوده است. دشمن داشتن خوب است؛ زندگی را گرم میکند. باید زاویه نگاهمان را درست کنیم. زاویه دید سرخها درست است، اگر نبود جمعهشب در دل جشن قهرمانی، یک به یک وعده نمیدادند که: «از امشب رفتیم برای قهرمانی ششم.»
به پرسپولیس نگاه کن و ببین یک گروه نباید قائم به فرد باشد. برانکو رفت، کالدرون رفت، بشار رفت، شجاع و محرمی و رضاییان و طارمی و علیپور و خیلیهای دیگر رفتند اما این تیم خودش را حفظ کرد. پرسپولیس در لیگ بیستم، نیمفصل بدون مهاجم بازی کرد اما قافیه را نباخت. جنگیدن و موفقشدن با ابزار ناکافی، گاهی شیرینتر هم هست. بدون تعصب و با احترام به همه رنگها و سلایق، باید به پرسپولیس نگاه کرد. این تیم دارد درس زندگی میدهد.»
همچنین به مناسبت پنجمین قهرمانی پشت سر هم پرسپولیس (گلات) فیلم جشن قهرمانی این تیم و منتخب گل های این تیم در فصل 140- 1399 تقدیم می گردد.