پرسشنامه مهارتهای (تواناییهای) شناختی ( نجاتی ،1392)
مهارتهای شناختی (Cognitive Skills)، که در روانشناسی به عنوان تواناییهای ذهنی پایهای شناخته میشوند، به مجموعه فرآیندهای عصبی-روانی اشاره دارند که فرد را قادر به پردازش، تفسیر و استفاده از اطلاعات محیطی میسازند. بر اساس رویکرد شناختی در روانشناسی، که توسط اولریک نایسر در دهه ۱۹۶۰ پایهگذاری شد، این مهارتها شامل مراحل ورودی (حس و ادراک)، پردازش (تفکر و استدلال) و خروجی (تصمیمگیری و عمل) هستند. این تواناییها ریشه در ساختار مغز، به ویژه نواحی پیشانی و گیجگاهی، دارند و تحت تأثیر عوامل ژنتیکی، محیطی و آموزشی قرار میگیرند. از دیدگاه نظریه هوش چندگانه گاردنر، مهارتهای شناختی نه تنها هوش منطقی-ریاضی، بلکه جنبههای زبانی، فضایی و بینفردی را نیز پوشش میدهند.
انواع اصلی این مهارتها عبارتند از: توجه (تمرکز بر محرکهای خاص)، حافظه (کوتاهمدت و بلندمدت برای ذخیره و بازیابی اطلاعات)، حل مسئله (استفاده از الگوریتمها یا الهام برای غلبه بر چالشها)، عملکرد اجرایی (برنامهریزی، کنترل impulse و انعطافپذیری شناختی) و پردازش اطلاعات (سرعت و دقت در تحلیل دادهها). تحقیقات نشان میدهد که تقویت این مهارتها از طریق تمرینات شناختی مانند پازل، یادگیری زبان جدید یا ورزش، میتواند عملکرد مغزی را بهبود بخشد و ریسک اختلالاتی مانند آلزایمر را کاهش دهد. اهمیت این مهارتها در زندگی روزمره، آموزش و حرفه برجسته است؛ برای مثال، ضعف در توجه میتواند به اختلال ADHD منجر شود، در حالی که تقویت آن بهرهوری را افزایش میدهد. در نهایت، مهارتهای شناختی پایه موفقیت فردی و اجتماعی هستند و با افزایش سن، حفظ آنها از طریق سبک زندگی سالم ضروری است.
این پرسشنامه توسط ( نجاتی ،1392) طراحی و اعتبار سنجی شده است و دارای عبارت 30 هست و 7 بعد از مهارتهای (تواناییهای) شناختی شامل اندازه گیری می کند .