افراد زیادی مبتلا به سندرم بی انگیزگی هستند و نمی دانند دلیل این گرفتاری چیست. در این مطلب به بررسی همه جانبه دلایل بی انگیزگی در زندگی می پردازیم و راهکارهایی هم ارائه می کنیم.
داشتن انگیزه (Motivation) کلید انجام کارهای مورد نظرمان برای مدت طولانی می باشد.
اگر انگیزه نداشته باشیم به مرور زمان از کیفیت کاری که انجام می دهیم کاسته می شود تا در نهایت به شکست بر بخوریم. اما علت بی انگیزگی چیست؟ چرا بعد از مدتی بی انگیزه می شویم و دیگر تمایلی به ادامه مسیر نداریم؟ واقعا علت کاهش انگیزه به رفتارهای ما مربوط می شود؟
۱- نداشتن هدف مشخص مهم ترین علت کاهش انگیزه است
یکی از بزرگترین دلایل بی انگیزگی در حقیقت نداشتن هدف مشخص است.
باید به خاطر داشته باشید، اگر از چیزی که می خواهید به آن دست یابید تصویر روشنی در ذهن نداشته باشید، هنگامی که مشکلات فرا می رسند دیگر احساس می کنید تمایلی به ادامه آن ندارید.
آشنایی با راه های هدف گذاری می تواند بسیار کمک کننده باشد چون هدف شما را زنده نگه می دارد و مانند سوخت برای اتومبیل کار می کند. همیشه هدف و کاری برای رسیدن و انجام دادن داشته باشید تا بی انگیزگی در زندگی سراغ شما نیاید.
۲- برای پیشرفت چه کاری انجام می دهید؟
اگر جواب این سوال را نمی دانید، شما حقیقتا آن انگیزه را ندارید.
چیزی که شما “باید” بدانید، اینست که چه می خواهید بکنید، اما دلیل اصلی برای اینکه چرا باید این کار را انجام دهید، را ندارید.
اینکه بدانید چه می خواهید و هدف اصلی شما در زندگی چیست یکی از بهترین روش های حفظ کردن انگیزه درونی است که باید مدام انجام دهید و به آن فکر کنید.
۳- خودگویی مداوم علت بی انگیزگی است.
سومین علت پایین بودن سطح انگیزه، خودگویی منفی (افکار منفی) است.
اگر شما علی رغم رفتار همراه با نارضایتی و منفی، دائما خود را پایین می آورید، غلبه بر این امر و داشتن انگیزه برای ادامه بسیار دشوار است
برای مثال، اگر هر روز به آینه نگاه می کنید و با خودتان فکر می کنید که تمام تلاشهایی که کردید هیچ تفاوتی در شما به وجود نیاورده و شما همیشه دارای اضافه وزن خواهید بود، احساس می کنید چقدر تلاش کرده اید که به برنامه غذایی خود عمل کنید؟ تقریبا هیچ
اما از سوی دیگر، اگر شما به آینه نگاه کنید و تغییرات کوچک اما قابل توجهی که در حال رخ دادن هستند را شناسایی کنید، آن گاه به خودتان بگویید که چه خوب به نظر می رسید، این ده بار احتمال بیشتری دارد که شما را در مسیر درست و تلاش برای آن قرار دهد.
اگر دنبال مبارزه با سندم بی انگیزگی هستید به هیچ وقت نشخوارهای فکری را انجام ندهید و انرژی منفی را به سمت خود جذب نکنید این کار باعث می شود دیگر تمایلی به انجام کارها نداشته باشید.
۴- احساس تنهایی معمولا علت بی انگیزگی ما است
یکی دیگر از مشکلات بزرگی که در رابطه با انگیزه وجود دارد اینست که شما احساس می کنید تنها به این جدال رفته اید.
شاید حتی یک شریک ورزشی (حریف تمرینی) درست و حسابی هم نباید داشته باشید که با هم ورزش کنید.
اغلب این نکته را می دانیم که یکی از راه های با انگیزه بودن، ورزش کردن است، اما مهمتر از آن داشتن افرادی در اطرافتان است که از اهداف شما حمایت کنند.
اگر شما احساس می کنید که نمی توانید با کسی در مورد درگیری های خود و یا پیشرفت های خود صحبت کنید، به نظر می رسد مانند تمام افرادی که اطرافتان هستند، به تغییراتی که سعی می کنید ایجاد کنید کاملا بی توجه هستید
این می تواند انگیزه شما را برای ادامه از بین ببرد. پس اگر این شرایط در مورد شما صدق می کند به منظور درمان بی انگیزگی در زندگی باید افرادی را در مسیر خود همراه داشته باشید تا به شما انگیزه ادامه مسیر بدهند.
۵- خود کم بینی دیگر علت کاهش انگیزه مردم است.
دیگر علت بی انگیزگی در بسیاری از ما سطح پایین خودکفایی یا اعتقاد به خود است.
این به توانایی شما در انجام کارها اشاره دارد
این کاملا به موضوع خودگویی که در بالا اشاره شد شبیه است. فقط حالا به آنچه که با خود، درباره برنامه هایتان می گویید، اشاره دارد.
می پرسید دلیل بی انگیزگی چیست؟ خب، کسانی که سطح پایینی از خودکفایی و عزت نفس دارند، به این دلیل که اعتماد به نفس ندارند و یا به دلیل عدم کسب موفقیت در گذشته، اغلب متوجه می شوند که به سرعت بی انگیزه می شوند.
دلیل آن هم اینست که آنها این موضع را می گیرند که “کارهای من چه فایده ای دارد“.
آنها احساس می کنند که می دانند اینگونه داستان را چگونه به پایان برسانند بنابراین فشار برای ادامه حرکت برای چیست؟
۶-افسردگی یکی ازمهم ترین دلایل بی انگیزگی است.
بیماری افسردگی تمایل به ربودن انرژی و انگیزه شما دارد.
البته این در رابطه با افسردگی خفیف است.
هنگامی که شما در حال مبارزه با افسردگی هستید، انجام وظایف روزمره زندگی می تواند برایتان دشوار باشد
این به این معناست که کشمکشی بین تمیز کردن خانه و پرداخت صورتحساب وجود دارد، زیرا شما اهمیتی نمی دهید که این کارها را انجام دهید یا نه!
اگر فکر می کنید با افسردگی مواجه هستید، چند چیز وجود دارد که می توانید با انجام آنها کمبود انگیزه خود را بهبود بخشید، یکی از بهترین آنها صحبت کردن با یک مشاور روانشناس خوب برای درمان افسردگی برای بررسی علت بی انگیزگی است.
یک مشاور روانشناس خوب کمکتان می کند دلیل افسردگی را ریشه یابی و راه های کاربری برای درمان آن انجام دهید.
۷- دلیل بی انگیزگی چیست؟ : داشتن طرز فکر ثابت
دو نوع طرز فکر یا ذهنیت وجود دارد.
اگر فکر می کنید ذهنیت ثابتی دارید، یعنی مایل هستید باور کنید که بر آنچه که می تواند در زندگیتان اتفاق بیفتد، کنترل زیادی ندارید، در واقع شما با اعتقاد “همین که هست” زندگی می کنید.
اگر که معتقدید توانایی های شما محدود هستند و احساس نمی کنید که می توانید مهارت های جدیدی بیاموزید، اطلاعات خود را در طول مسیر افزایش دهید، باید این باور مخرب را تغییر دهید تا انگیزه شما کم نشود.
در واقع یک علت بی انگیزه گی داشتن افکار مداوم و ثابت هر روزه است، این افکار قدرت خلاقیت و زندگی لذت بخش را از ما می گیرند.
۸- در هم شکستن ذهنی (آشفتگی) دیگر علت بی انگیزگی است
گاهی اوقات شما کارهای زیادی برای انجام دارید و احساس می کنید بدتان آشفته شده و ذهن شما می خواهد خاموش شود.
به جای تلاش برای کشف همه جزئیات، به نظر می رسد یک ایده بهتر مثل انجام ندادن هیچ کاری را دوست دارد.
در بالا بحث کردیم که چگونه انجام ندادن هیچ کاری می تواند دلیل نداشتن انگیزه باشد، اما روش دیگری نیز وجود دارد.
نداشتن انگیزه می تواند نتیجه داشتن وظایف بسیار زیاد باشد
هنگامی که شما احساس می کنید کار زیادی دارید و نتوانید در زمان معین آنها را انجام دهید، ممکن است اصلا نخواهید حتی آنها را شروع کنید.
به همین خاطر است که در عین شلوغی به یک باره دست از کار کردن می کشیم. این موضوع با اعتیاد به کار کردن متفاوت است چون اعتیاد کاری بی انگیزگی نمی آورد.
۹- تلاش برای راضی کردن همه دیگر علت سندرم بی انگیزگی است.
اگر شما سعی دارید همه افراد را راضی کنید، به احتمال زیاد قبلا نداشتن انگیزه (سندرم بی انگیزگی) را تجربه کرده اید.
این مورد دیگر علت بی انگیزگی در زندگی ما است، چون سعی داریم همه از ما راضی باشند.
وقتی سخت مشغول خوشحال کردن دیگران هستید نمی دانید چه کاری را واقعا می خواهید انجام دهید
وقتی شما هیچ نظری ندارید که چه کاری می خواهید انجام دهید هیچ دلیلی هم برای داشتن انگیزه وجود ندارد. انگیزه داشتن برای راضی کردن افراد، فقط به شما خستگی ذهنی تحمیل می کند، سپس شما با فقدان انگیزه مواجه می شوید و نمی دانید که چطور به تنهایی از آن خارج شوید.
این یکی از انواع علت کاهش انگیزه در زندگی روزمره همه ما می باشد.
پس سعی کنید برای خودتان زندگی کنید.
۱۰- عدم تحریک جسمانی دیگر علت بی انگیزگی است
فردی که مدام تمایل به حالت سکون دارد، دیر به دیر از صندلی بلند می شود، هیچ برنامه ورزشی در طی روز و هفته ندارد در واقع شانس زیادی برای شاد بودن را از خود می گیرد.
چرا ورزش نکردن را علت بی انگیزه گی می نامیم؟
چون تحرک با برنامه جسمانی باعث ترشح هورمون هایی مانند هورمون اندروفین می شود که شادی آور هستند. عرق کردن و تحرک جسمانی باعث می شود شاداب تر شوید و انگیزه بالایی برای انجام امور کسب کنید.
۱۱- نداشتن رابطه جنسی منظم هم از دلیل بی انگیزگی در زندگی است
سکس علاوه بر برطرف کردن نیاز جنسی، باعث می شود احساس ارزشمند بودن کنید.
اگر ارتباط جنسی نداشته باشید یا تنها از طریق خودارضایی (استمنا) نیازهای خود را برطرف کنید به مرور بی انگیزه می شوید و کارهای خود را بی کیفیت پیش می برید.
پس یادتان باشد دیگر علت سندرم بی انگیزگی نداشتن رابطه جنسی منظم و با برنامه است!
برگرفته از : ویکی روان موفقیت