مدیریت بوفالویی یا غازی؟
« جينن بلاسكو » یکی از مشاورين برتر مديريت، در تحقیقاتی که بین سازمانهای موفق جهان انجام داد رمز موفقیت و بقا آنها را در چند اصل مهم مشاهده کرد از جمله این که:
1- سازمانها و مدیران موفق براي كار زندگي نميكنند، بلكه آنها براي زندگي كار ميكنند. آنها به همه امور زندگي اهميت داده و همه چيز را با هم و با تعادل به پيش ميبرند. امور خانواده، امور شخصي، امور سلامت، امور تفريحي، امور معاشرتي، ورزش و سرانجام كسب و كار.
2- موفقيت و كاميابي امروز، دشمن و گمراه كننده مديران و سازمانها است. چیزی که امروز باعث موفقیت سازمان شده، الزاما تضمین کننده موفقیت فردا نخواهد بود. چرا که موفقیت فردا در گرو همگامی با تغییرات و تحولات جهانی می باشد.
3- سازمانها و رهبران موفق، هیچگاه مشکلات و تقصیرها را به گردن دیگران نمی اندازند. بلکه علت مشکلات را در خودشان جستجو نموده و به رفع آنها می پردازند.
4- رهبران سازمان به جای تغییر دادن دیگران، ابتدا به دنبال تغییر خود بوده و تغییر را از خود شروع می کنند. چرا که تغییر با من ( تک تک افراد ) شروع می شود و به دیگران نیز انتقال می یابد.
بر این اساس وی در کتاب خود تحت عنوان « پرواز بوفالوها » 2 شیوه مدیریتی به نام « مدیریت بوفالویی و مدیریت غازی » را در سازمانها معرفی می کند.
مدیریت بوفالویی:
در شیوه مدیریت بوفالویی، افراد سازمان، همچون بوفالوها که اصولا حیواناتی بی مسئولیت، وفادار، مطیع و تابع دستورات رهبر خود هستند، رفتار می کنند. آنها بدون هیچ چون و چرایی، دقیقا همان کاری را انجام می دهند که رهبر به آنها دستور داده و بدون داشتن هیچگونه خلاقیت و حس مشارکتی، تا زمانی که دستوری از مافوق خود دریافت نکرده باشند، کاری انجام نمی دهند.
مطالب مرتبط