پرسشنامه استاندارد تدریس اثربخش اسلامیان (1393)
تدریس اثربخش به عنوان یک تخصص، نیازمند ترکیبی از دانش علمی، مهارتهای عملی و رویکردهای روانشناختی است. در هسته این تخصص، اصل “یادگیری دانشآموزمحور” قرار دارد، که در آن معلم نه تنها انتقالدهنده اطلاعات، بلکه تسهیلگر فرایند یادگیری است. برای دستیابی به اثربخشی، ابتدا باید اهداف آموزشی را به طور واضح تعریف کرد؛ این اهداف باید SMART (مشخص، قابل اندازهگیری، دستیافتنی، مرتبط و زماندار) باشند تا جهتگیری کلاس را تعیین کنند.
یکی از جنبههای کلیدی، استفاده از روشهای متنوع تدریس است. برای مثال، ترکیب سخنرانی با فعالیتهای گروهی، شبیهسازیها و ابزارهای دیجیتال مانند پلتفرمهای آنلاین، میتواند توجه دانشآموزان را حفظ کند و یادگیری عمیقتری ایجاد نماید. تحقیقات آموزشی مانند مدل بلوم (Bloom’s Taxonomy) نشان میدهد که تمرکز بر سطوح بالاتر تفکر، مانند تحلیل و خلاقیت، اثربخشی را افزایش میدهد.
علاوه بر این، ارزیابی مستمر و ارائه بازخورد سازنده ضروری است. معلمان متخصص از ابزارهایی مانند آزمونهای فرمتدهنده (formative assessments) استفاده میکنند تا پیشرفت را ردیابی کنند و برنامهها را تنظیم نمایند. ایجاد محیطی حمایتگر، با توجه به تفاوتهای فردی (مانند سبکهای یادگیری گاردنر) و مدیریت کلاس، نیز نقش حیاتی دارد.
در نهایت، تدریس اثربخش یک فرایند پویا است که نیازمند توسعه حرفهای مداوم، مانند شرکت در کارگاهها و مطالعه مقالات آموزشی، میباشد. با این رویکرد، معلمان میتوانند نه تنها دانش را منتقل کنند، بلکه الهامبخش و تحولآفرین باشند، که این امر منجر به نتایج پایدار در یادگیری دانشآموزان میشود.
این مقیاس دارای 30 گویه و 6 مولفه است با یک مقیاس لیکرت پنج درجهای (هرگز تا همیشه) و هر ماده دارای ارزشی بین 0 تا 4 است. با سؤالاتی مانند: (استفاده از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و رسانه هاي ديگر در فرايند تدریس و یادگیری) تدریس اثربخش را میسنجد.

