...........................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
خوش آمدید این سایت دارای مجوز می باشد برای مشاهده مجوز ها پایین صفحه را مشاهده فرمائید.
پرسشنامه مادی گرایی و فرا مادی گرایی توسط اینگلهارت (1981) ساخته شده است که از 12 گویه و 2 خرده مقیاس مادی گرایی (6 سوال) و فرا مادی گرایی (6 سوال) تشکیل شده است و به منظور تعیین میزان مادی گرا و فرامادی گرایی مصرف کنندگان بکار می رود.
پایایی و روایی دارد.
تعریف عملیاتی متغیر دارد.
روش نمره گذاری کلی و برای ابعاد دارد.
هیچ گونه تبلیغی در فایل نیست.
پرسشنامه ویژه عوامل دموگرافیک دارد.
برای مشاهده لیست همه ی پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد کلیک فرمایید.
تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.
چگونه میتوانم به نوجوان کمک کنم تا مهارتهای ارتباطی موثرتری را یاد بگیرد؟
برای کمک به نوجوان در یادگیری مهارتهای ارتباطی موثر، میتوانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:
نمونه بودن: شما به عنوان والد یا مربی، نمونهای برای نوجوان هستید. سعی کنید مهارتهای ارتباطی موثر را در برخورد خود با دیگران نشان دهید. این شامل گوش دادن فعال، احترام نشان دادن به دیگران، بیان احساسات به صورت سازنده، استفاده از صحبت کردن به جای برخورد فیزیکی و حل و فصل مشکلات به صورت مدنظر میشود.
تشویق به بیان: تشویق کنید تا نوجوان احساسات، نیازها و دغدغههایش را بیان کند. گوش دادن به او و به احساساتش احترام گذاشتن، او را ترغیب میکند تا مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کند. نشان دادن اهمیت به بیان دیدگاه و نظراتش نیز از این جمله است.
آموزش مهارتهای گفتگو: به نوجوان آموزش دهید چگونه یک گفتگوی سازنده و موثر را پیش ببرد. این شامل مواردی مانند گوش دادن فعال، صحبت کردن به صورت روشن و واضح، استفاده از زبان بدن متناسب، انتقال احساسات به صورت مناسب و قرار دادن خود در جایگاه دیگران است.
نقشآفرینی: از نوجوان خواسته شود که در نقشهای ارتباطی مختلف شرکت کند. میتوانید او را تشویق کنید که در جلسات خانوادگی، تیمهای ورزشی یا فعالیتهای اجتماعی شرکت کند. این تجربهها به او کمک میکنند تا مهارتهای ارتباطی خود را تمرین کند و درک بهتری از دیگران پیدا کند.
تمرین و بازخورد: به نوجوان فرصتهای تمرین مهارتهای ارتباطی را بدهید. او را تشویق کنید تا در موقعیتهای مختلفی مانند مکالمات خانوادگی، مذاکرات با همکلاسیها یا مشارکت در نقشآفرینی شرکت کند. سپس با ارائه بازخورد سازنده، او را در بهبود مهارتهایش راهنمایی کنید.
آموزش مدیریت احساسات: به نوجوان مهارتهای مدیریت احساسات نیز کمک کنید. آموزش راهحلهای سازنده برای مقابله با استرس، خشم و اضطراب به او کمک میکند تا در مواجهه با مشکلات ارتباطی بهتر عمل کند.
مهارتهای نوشتاری: ترغیب کنید تا نوجوان بیشتر به خواندن و نوشتن علاقهمند شود. خواندن کتابها، مقالات و داستانها به وی کمک میکند تا دایره واژگان و فهمش را بهبود بخشد. همچنین، از او بخواهید تا نوشتن را تمرین کند و از راهنمایی شما برای بهبود مهارتهای نوشتاری استفاده کند.
کارگاهها و دورهها: از نوجوان بخواهید که در کارگاهها و دورههایی که به مهارتهای ارتباطی موثر مرتبط هستند شرکت کند. این کارگاهها میتوانند شامل موضوعاتی مانند مذاکره، گوش دادن فعال، ارائه عمومی و مهارتهای اجتماعی باشند. این فرصت به نوجوان کمک میکند تا با افراد دیگری که به همین موضوع علاقهمند هستند در ارتباط باشد و از تجربیات آنها بیاموزد.
تشویق به تیمورزی: تیمورزی و فعالیتهای گروهی میتوانند به نوجوان کمک کنند تا مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کند. شرکت در تیمهای ورزشی، گروههای هنری یا پروژههای گروهی در مدرسه یا جامعه، نوجوان را با فرصتهای بیشتری برای تعامل با دیگران مواجه میکند.
ارائه بازخورد و تشویق: همراهی و تشویق مداوم با نوجوان بسیار مهم است. به وی بازخورد سازنده و مثبت دهید و او را تشویق به بهبود مهارتهای ارتباطی خود کنید. نشان دادن اعتماد به نفس و ارزش قائل شدن به تلاشهایش، نوجوان را ترغیب به پیشرفت و بهبود مهارتهایش میکند.
مهمترین نکته این است که در این فرآیند، صبور و توجه کننده باشید و برای نوجوان مثالهای عملی فراهم کنید.
همچنین، همیشه به او نشان دهید که شما برای حمایت از بهبود مهارتهای ارتباطی او در کنارش هستید. در طول این مسیر، ممکن است نوجوان با چالشها و موقعیتهایی روبرو شود که نیازمند راهنمایی بیشتر است. به او آموزش دهید که با قبول این چالشها و تلاش برای بهبود، میتواند مهارتهای خود را تقویت کند.
همچنین، مهم است که با نوجوان در مورد مهارتهای ارتباطی گفتگو کنید و او را به بحث و بررسی ایدههای جدید و مفید تشویق کنید. این گفتگوها میتوانند به او کمک کنند تا نگاهی عمیقتر به روابط انسانی و فرایندهای ارتباطی داشته باشد.
در نهایت، به خاطر داشته باشید که هر نوجوان فردی منحصر به فرد است و ممکن است نیازها و روشهای یادگیری او با دیگران متفاوت باشد. بنابراین، تلاش کنید با توجه به شخصیت و نیازهای نوجوان، روشهایی را انتخاب کنید که برای او موثرتر باشد.
در نهایت، مهارتهای ارتباطی موثر نیازمند تمرین و تجربه است، بنابراین به نوجوان فرصتهای کافی برای تمرین و پیشرفت در این زمینه را بدهید. با استمرار و توجه به این موارد، نوجوان قادر خواهد بود مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشد و در روابطش با دیگران موثرتر عمل کند.
پیشنهاد می شود برای سنجش درست و علمی میزان استرس نوجوانان از یکی از پرسشنامه های استاندارد زیر استفاده کنید.
Q89استرس شغلی بیمارستانی(۳۵ سوال – ۳ صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری -3 مقاله رایگان )
Q89-2 -پرسشنامه استرس شغلی پارکر و دکوتیس ( ۱۲عبارت – به همراه ۱۶ مقاله رایگان- ۳صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-۳- مقیاس تنش درک شده PSS-4 کوهن و همکاران (۱۹۹۸) ( ۴عبارت – به همراه۴ مقاله رایگان- ۳صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-۴- مقیاس تنش درک شده PSS-10 کوهن و همکاران (۱۹۹۸) ( ۱۰عبارت – به همراه۴ مقاله رایگان- ۳صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-۵- مقیاس تنش درک شده PSS-14 کوهن و همکاران (۱۹۹۸) ( 14 عبارت – به همراه۴ مقاله رایگان- ۳صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-6- مقیاس استرس شغلی مدیران و تصمیم گیرندگان (مقیاس استرس کودرون ) ( 32عبارت – به همراه9 مقاله رایگان- 5صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-7- Q- پرسشنامه استرس شغلی اسیپو ( فرم بلند ) OSI- R نسخه تجدید نظر شده ( 140 عبارت – 33 صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری )
q89-8- مقیاس فشارزاهای شغلی واحد صنعتی (IUJSI ) صفارزاده و شکر کن (1377) – (34سوال – 8 صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – 1 مقاله پایه رایگان )
q89-9- پرسشنامه استرس شغلی کامکاری و همکاران (1381) – – (27سوال – 8 صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری )
q89-10- پرسشنامه استرس شغلی فیلیپ رایس(1992) – (57سوال – 9صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری )
Q90شرایط پراسترس اندلر(۴۸سوال – ۳ صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
q90-2- آزمون رویدادهای استرس زای زندگی CIEI پیکل و همکاران(۱۹۷۱) اصلاحیه مهاجرانی (۶۹سوال – ۱۶ صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – به همراه ۱۰ مقاله رایگان )
q90-3- پرسشنامه استرس ناباروری نیوتن و همکاران(1999) – (46 سوال – 10 صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – به همراه 6 مقاله رایگان )
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
روش های علمی برخورد با نوجوانی که پرخاشگری می کند، چگونه است؟
در سات روا 20 در یک سری مقالات به علت چرایی و همچنین درمان این پدیده روانی در نوجوانان باشیم.
پس با ما همراه باشید و این مقاله و چند مقاله دیگر را در این خصوص مطالعه نمایید.
برخورد با نوجوانان پرخاشگر بهتر است به شکلی علمی و متعادل صورت بگیرد. در زیر روشهایی علمی برای برخورد با نوجوانان پرخاشگر را بررسی میکنیم:
حفظ آرامش خود: از آرامش خود در برابر رفتارهای پرخاشگرانه نوجوان حفاظت کنید. تا حد امکان آرام باشید و به جای واکنشهای عصبانی و خشمگین، با حوصله و صبورانه عمل کنید. این کمک میکند تا رفتار شما نیز به عنوان یک الگوی مثبت برای نوجوان عمل کند.
فرصت به بیان احساسات: ایجاد فضای باز برای نوجوان برای بیان احساسات و نیازهایش بسیار مهم است. گوش کنید و توجه کنید که درک کنید که چه ممکن است باعث ایجاد این رفتار پرخاشگرانه شده است. نوجوانان نیاز دارند تا احساساتشان شنیده شود و به آنها احترام گذاشته شود.
ارائه محدودیتها و قوانین: تنظیم محدودیتها و قوانین مشخص در خانه و مدرسه میتواند به نوجوان کمک کند تا مرزها و مراحل مناسب رفتار را درک کند. این محدودیتها باید متعادل و منصفانه باشند و به نوجوان کمک کنند تا مسئولیتپذیری و خودکنترل را یاد بگیرد.
آموزش مهارتهای ارتباطی: به نوجوان کمک کنید تا مهارتهای ارتباطی موثر را یاد بگیرد. این شامل بیان احساسات به صورت سازنده، گوش دادن به دیگران، حل و فصل اختلافات و مشکلات به صورت مدنظر و قراردادن خود در جایگاه دیگران است.
ایجاد فضای امن: فضای خانه یا محیط اجتماعی را به گونهای تدارک دهید که نوجوان احساس امنیت کند. این شامل ایجاد روابط قوی و حمایتکننده در خانه و مدرسه است. نوجوانان نیاز دارند تا احساس کنند که در مواجهه با مشکلات و نگرانیها با پشتیبانی والدین و محیط اطرافشان قرار دارند.
مدیریت استرس: به نوجوان کمک کنید تا راههای موثری برای مدیریت استرس یاد بگیرد. این میتواند شامل تمرینهی روابطی مانند روشهای تنفس عمیق، مدیتیشن، ورزش و مهارتهای مدیریت استرس باشد. استرس میتواند عاملی باشد که باعث رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان شود، بنابراین یادگیری مهارتهای مدیریت استرس میتواند به کنترل رفتارهای آنها کمک کند.
همکاری با مشاور یا متخصص: در صورتی که رفتار پرخاشگرانه نوجوان به طور مداوم و یا با شدت بالا ادامه دارد، ممکن است نیاز به کمک حرفهای باشد. مشاوره یا راهنمایی از یک متخصص روانشناسی یا روانپزشک میتواند به شما و نوجوان کمک کند تا راهحلهای مناسب را برای مدیریت رفتارهای پرخاشگرانه پیدا کنید.
اهمیت توجه به روشهای علمی در برخورد با نوجوانان پرخاشگر این است که به جای برخورد تصادفی و عاطفی، از روشهای مبتنی بر شواهد علمی استفاده میکنید که ممکن است بهبود وضعیت نوجوان و محیط اطرافش کمک کند. همچنین، برخورد علمی و متعادل میتواند رابطهای احترامآمیز و قابل اعتماد بین شما و نوجوان را تقویت کند.
پیشنهاد می شود برای سنجش درست و علمی میزان استرس نوجوانان از یکی از پرسشنامه های استاندارد زیر استفاده کنید.
Q89استرس شغلی بیمارستانی(۳۵ سوال – ۳ صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری -3 مقاله رایگان )
Q89-2 -پرسشنامه استرس شغلی پارکر و دکوتیس ( ۱۲عبارت – به همراه ۱۶ مقاله رایگان- ۳صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-۳- مقیاس تنش درک شده PSS-4 کوهن و همکاران (۱۹۹۸) ( ۴عبارت – به همراه۴ مقاله رایگان- ۳صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-۴- مقیاس تنش درک شده PSS-10 کوهن و همکاران (۱۹۹۸) ( ۱۰عبارت – به همراه۴ مقاله رایگان- ۳صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-۵- مقیاس تنش درک شده PSS-14 کوهن و همکاران (۱۹۹۸) ( 14 عبارت – به همراه۴ مقاله رایگان- ۳صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-6- مقیاس استرس شغلی مدیران و تصمیم گیرندگان (مقیاس استرس کودرون ) ( 32عبارت – به همراه9 مقاله رایگان- 5صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-7- Q- پرسشنامه استرس شغلی اسیپو ( فرم بلند ) OSI- R نسخه تجدید نظر شده ( 140 عبارت – 33 صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری )
q89-8- مقیاس فشارزاهای شغلی واحد صنعتی (IUJSI ) صفارزاده و شکر کن (1377) – (34سوال – 8 صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – 1 مقاله پایه رایگان )
q89-9- پرسشنامه استرس شغلی کامکاری و همکاران (1381) – – (27سوال – 8 صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری )
q89-10- پرسشنامه استرس شغلی فیلیپ رایس(1992) – (57سوال – 9صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری )
Q90شرایط پراسترس اندلر(۴۸سوال – ۳ صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
q90-2- آزمون رویدادهای استرس زای زندگی CIEI پیکل و همکاران(۱۹۷۱) اصلاحیه مهاجرانی (۶۹سوال – ۱۶ صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – به همراه ۱۰ مقاله رایگان )
q90-3- پرسشنامه استرس ناباروری نیوتن و همکاران(1999) – (46 سوال – 10 صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – به همراه 6 مقاله رایگان )
تحلیل داده های آماری با مناسبترین قیمت و کیفیت برتر!
🌟با تجربهی بیش از 17 سال و ارائهی بهترین خدمات
مشاوره : پایان نامه و مقاله نویسی تحلیل داده های آماری
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
یکی از مشکلات والدین دارای نوجوان پرخشگری فرزندشان هست!
این مورد در سال های اخیر افزایش یافته است.
در سات روا 20 در یک سری مقالات به علت چرایی و همچنین درمان این پدیده روانی در نوجوانان باشیم.
پس با ما همراه باشید و این مقاله و چند مقاله بعدی را در این خصوص مطالعه نمایید.
ممکن است داد زدن و پرخاشگری فرزند نوجوان شما ناشی از عوامل مختلفی باشد. درک دقیق دلایل این رفتارها نیازمند بررسی و تحلیل وضعیت خاص خانواده و محیط اطراف فرزند شما است. اما در زیر چند عامل رایج برای داد زدن و پرخاشگری نوجوانان را بررسی میکنیم:
تغییرات هورمونی: در دوران نوجوانی، تغییرات شدیدی در هورمونها و سیستم عصبی رخ میدهد که میتواند به تغییرات مزاجی، افزایش تحریکپذیری و رفتارهای پرخاشگری منجر شود.
استرس و فشارهای روانی: فرزندان نوجوان ممکن است با استرسها و فشارهای روانی مختلفی روبرو شوند، مانند مشکلات در مدرسه، فشار همسالان، مشکلات خانوادگی، اضطراب یا افسردگی. این مسائل میتوانند رفتارهای ناپسند و پرخاشگری را تحریک کنند.
مدل رفتاری: فرزندان به والدین و افراد مهم در زندگیشان نگاه میکنند و رفتار آنها را الگو میگیرند. اگر در خانواده محیطی پرخاشگرانه و دادزننده وجود داشته باشد، فرزند نیز ممکن است این الگو را برای خود به ارمغان بیاورد.
محدودیتها و عدم استقلال: نوجوانان برای ابراز استقلال و هویت خود تمایل دارند. اگر احساس کنند که محدودیتهای زیادی در زندگی خود دارند، ممکن است به صورت دادزننده و پرخاشگر واکنش نشان دهند.
نقص در مهارتهای ارتباطی: ممکن است فرزند شما مهارتهای ارتباطی موثر را به طور کامل یاد نگرفته باشد و برای بیان نیازها و احساساتش به صورت مناسب از دادزدن و پرخاشگری استفاده کند.
توصیه میکنم با فرزند خود به صورت صادقانه و صبورانه صحبت کنید. به او اطمینان دهید که شما برای حل مشکلات و پشتیبانی از او در کنارش هستید. در صورتی که نگرانی شما در مورد رفتار فرزندتان بیشتر شود، مراجعه به یک متخصص روانشناسی میتواند به شمدر علاوه بر عواملی که قبلاً ذکر شد، چندین عامل دیگر نیز ممکن است در رفتار دادزدن و پرخاشگری فرزند نوجوان تأثیرگذار باشند:
تأثیر همسالان: رفتار همسالان نوجوان شما میتواند روی رفتارشان تأثیر بگذارد. اگر دوستان یا همکلاسیهای او دادزننده و پرخاشگر هستند، او ممکن است این رفتارها را تقلید کند.
محدودیتهای اجتماعی: محدودیتهای اجتماعی میتوانند نوجوان را به داد زدن و پرخاشگری سوق دهند. عدم توانایی در برقراری روابط اجتماعی مؤثر و احساس عدم پذیرش توسط همسالان میتواند این رفتارها را تشدید کند.
محیط خانه: محیط خانه و دینامیک خانوادگی نیز میتواند نقشی در رفتار فرزند نوجوان داشته باشد. نحوه برخورد والدین با یکدیگر و با فرزند، سطح تعامل و حمایت خانواده، نحوه حل و فصل اختلافات و مسائل خانوادگی ممکن است بر رفتار نوجوان تأثیر بگذارد.
در هر صورت، بهتر است با فرزند خود درباره این رفتارها صحبت کنید و به او اجازه دهید احساسات و نیازهایش را بیان کند. همچنین، ممکن است مشاوره روانشناسی برای شما و فرزندتان مفید باشد تا به شما کمک کند روشهای موثر برای مدیریت و بهبود رفتارهای دادزدن و پرخاشگری را بیاموزید.
پیشنهاد می شود برای سنجش درست و علمی میزان استرس نوجوانان از یکی از پرسشنامه های استاندارد زیر استفاده کنید.
Q89استرس شغلی بیمارستانی(۳۵ سوال – ۳ صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری -3 مقاله رایگان )
Q89-2 -پرسشنامه استرس شغلی پارکر و دکوتیس ( ۱۲عبارت – به همراه ۱۶ مقاله رایگان- ۳صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-۳- مقیاس تنش درک شده PSS-4 کوهن و همکاران (۱۹۹۸) ( ۴عبارت – به همراه۴ مقاله رایگان- ۳صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-۴- مقیاس تنش درک شده PSS-10 کوهن و همکاران (۱۹۹۸) ( ۱۰عبارت – به همراه۴ مقاله رایگان- ۳صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-۵- مقیاس تنش درک شده PSS-14 کوهن و همکاران (۱۹۹۸) ( 14 عبارت – به همراه۴ مقاله رایگان- ۳صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-6- مقیاس استرس شغلی مدیران و تصمیم گیرندگان (مقیاس استرس کودرون ) ( 32عبارت – به همراه9 مقاله رایگان- 5صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
۸۹-7- Q- پرسشنامه استرس شغلی اسیپو ( فرم بلند ) OSI- R نسخه تجدید نظر شده ( 140 عبارت – 33 صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری )
q89-8- مقیاس فشارزاهای شغلی واحد صنعتی (IUJSI ) صفارزاده و شکر کن (1377) – (34سوال – 8 صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – 1 مقاله پایه رایگان )
q89-9- پرسشنامه استرس شغلی کامکاری و همکاران (1381) – – (27سوال – 8 صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری )
q89-10- پرسشنامه استرس شغلی فیلیپ رایس(1992) – (57سوال – 9صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری )
Q90شرایط پراسترس اندلر(۴۸سوال – ۳ صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – )
q90-2- آزمون رویدادهای استرس زای زندگی CIEI پیکل و همکاران(۱۹۷۱) اصلاحیه مهاجرانی (۶۹سوال – ۱۶ صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – به همراه ۱۰ مقاله رایگان )
q90-3- پرسشنامه استرس ناباروری نیوتن و همکاران(1999) – (46 سوال – 10 صفحه – دارای روایی، پایایی و روش نمره گذاری – به همراه 6 مقاله رایگان )
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
پرسشنامه طیف لیکرت مجموعهای از گویهها یا سنجهها است که پاسخدهنده با ملاحظه آنها و براساس یک مقیاس پنج یا هفت درجه پاسخ لازم را ارائه میدهد. پرسشنامه پژوهش یکی از پرکاربردترین ابزارهای گردآوری اطلاعات در روش پژوهش است که بهطور مرسوم با طیف لیکرت طراحی میشود.
در واقع یکی از ابزارهای رایج تحقیق و روش مستقیم برای گردآوری دادههای تحقیق است. تهیه پرسشنامه و سایر ابزارهای سنجش، نقش مهمی در پژوهشهای علوم اجتماعی، مدیریت و علوم رفتاری ایفا مینمایند. در این مقاله، مقیاسی که توسط لیکرت در سال ۱۹۳۲ طراحی شد مورد تحلیل قرار میگیرد. همچنین تازهترین یافتههای پژوهشی مرتبط با اصول و مراحل ساخت آن تشریح میگردد. در ادامه روشهای آماری مناسب برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از اجرای این مقیاس ارائه شده است. در نهایت نیز به بررسی مزایا و محدویتهای آن میپردازد.
مقیاس و پرسشنامه
از طیف لیکرت میتوان برای ساخت پرسشنامه (Questionnaire) و مقیاس (Scale) گردآوری دیدگاهها، استفاده کرد. مقایس و پرسشنامه از جمله ابزارهای سنجش هستند که گاه مترادف و یکسان در نظر گرفته می شوند. اگرچه اصطلاحات «مقیاس» و «پرسشنامه» قابل تبدیل به یکدیگر هستند، اما تفاوتهای قابل ملاحظهای بین شیوههای ساخت و کار آنها وجود دارد.
پرسشنامه مجموعهای از سوالات (گویهها) است که پاسخ دهنده با ملاحظه آنها پاسخ لازم را ارائه میدهد. این پاسخ، داده مورد نیاز پژوهشگر را تشکیل میدهد. از طریق سوالات پرسشنامه میتوان دانش و نگرش فرد را مورد ارزیابی قرار داد. برای بالا بردن دقت دادههای گردآوری شده از طریق پرسشنامه، پیشنهاد میشود از این ابزار در کنار ابزارهای دیگر گردآوری اطلاعات استفاده کرد. در غیر این صورت باید دادههای حاصل را با قید احتیاط به کار برد.
مراحل ساخت مقیاس با طیف لیکرت
شناسایی سازهها : دقت کنید پرسشنامه یک ابزار است بنابراین باید در خدمت هدف باشد. براساس هدف تحقیق باید سازههای سنجش هدف اصلی را شناسایی کنید.
ارائه تعریف عملیاتی از سازهها: وقتی سازهها شناسایی شدند باید تعریف مفهومی و عملیاتی شوند. تعریف عملیاتی Operational definition یعنی اندازهپذیر کردن مفاهیم مورد مطالعه.
برای مثال تعریف علمیاتی متغیر انگیزش (گویههای سنجش انگیزش) اینگونه است: حضور به موقع در محل کار، شادی و نشاط در محل کار، احساس افتخار به شغل، انجام پارهای از امور در منزل و …
تبدیل تعریف عملیاتی به پرسشنامه: پس از آنکه پژوهشگر تعاریف عملیاتی هر متغیر را ارائه کرد برای سنجش هر متغیر چندین گویه بدست میآید. اکنون کافی است این گویهها به صورت سوالی مطرح شوند بطوریکه بتوان با طیف لیکرت به آنها پاسخ داد.
به تعریف عملیاتی مثال انگیزش توجه کنید. سوالات پرسشنامه انگیزش به صورت زیر خواهد بود:
– چه میزان در محل کار به موقع حاضر میشوید؟ (خیلی کم تا خیلی زیاد)
– چه میزان در محل کار خود احساس شادی و نشاط دارید؟
– چقدر از اینکه در این شغل فعالیت دارید احساس افتخار میکنید؟
– آیا تمایل دارید پارهای از امور کاری را در منزل خود انجام دهید؟
دقت کنید پرسشنامه به همین سادگی قابل طراحی است.
پس از آن از طیف لیکرت مناسب ۵ درجه، هفت درجه یا نه درجه استفاده کنید.
طیف لیکرت ۵ درجه برای سنجش میران موافقت با سوالات
پس از طراحی و تدوین گویهها، بهتر است آن را به صورت کاملا تصادفی و نامنظم در پرسشنامه نگرشسنجی بیاوریم تا احیانا از خطاهای ادراکی نظیر«خطاهای کلیشهای»، «ارائه پاسخهای رسمی و محافظهکارانه»، «خطای توزیع» (گرایش زیاد به موافقت،مخالفت،مخالفت یا حد وسط) و «القای فرضیهها به پاسخگو» اجتناب کرد.
اصول طراحی گویههای پرسشنامه طیف لیکرت
اجتناب از گویههای سوقدهنده و جهتدار
پرهیز از پرسشهای حساسیت برانگیز
پرهیز از گویههای شرم آور
اجتناب از گویههایی که باعث پاسخهای کلیشهای میشوند
پرسش آنچه را بدنبالش هستیم
طراحی گویههای کوتاه و ساده
طراحی سوالات تکموضوعی
اجتناب از پرسشهای مبهم یا پیچیده
استفاده از زبان مناسب
پرسشهای مشخق و دقیق باشد
اجتناب از«منفی مضاعف»
پرهیز از درجهبندی اعدادی (۱،۲،۳،۴،۵) در پاسخنامه
اجتناب از از طرح ضرب المثل برای سنجش نگرشها
اجرای مقدماتی گویهها در یک نمونه تصادفی از پاسخدهندگان
بررسی اریبی (تورش) بلی گفتن یا نه گفتن
به منظور تعین گویههای مناسب و پایدار باید ضوابطی یافت، منظور از گویههای مناسب و پایدار گویههایی است که
فقط موضوع و مساله مورد مطالعه را میسنجند و نه مساله دیگر و بیربط
گرایش کموبیش مثبت و کموبیش منفی را بیان میدارند و نه گرایش بیتفاوت
خصوصا ابهامآور نیستند.
این ضوابط در مقیاس ترستون بیرونی بودند، بدین معنی که گویههای مناسب بوسیلهء داوران تشخیص داده میشد. با توجه به نواقص این روش در طیف لیکرت سعی شده است که از ضوابط درونی برای تشخیص پایداری و یا مناسب بودن گویهها استفاده شود،بدینمعنی که هریک از گویهها را با مجموع گویههای دیگر در رابطه گذاشته میشود و از روی میزان هماهنگی و همبستگی آن با سایر گویهها،پایداری و مناسب بودن آنها تشخیص داده شود.به همین دلیل این روش را نیز پایداری درونی مینامند.
تحلیل سوالات معکوس در پرسشنامه طیف لیکرت
گاهی در پرسشنامهها از سوالاتی استفاده میشود که بار معنایی منفی دارند و به آنها سوال معکوس Reverse questions گفته میشود. برای پاسخدهی به این سوالات نیازی نیست که طیف پاسخگویی را تغییر دهید. تنها برای نمرهگذاری به پاسخها به صورت معکوس عمل کنید.
روش تحلیل سوالات معکوس در پرسشنامه طیف لیکرت
به مثال زیر توجه کنید یک پرسش به حالت طبیعی و معکوس مطرح شده است.
در محیط کاری خود احساس آرامش دارم.
خیلی زیاد ۵ زیاد ۴ متوسط ۳ کم۲ خیلی کم ۱
در محیط کاری خود احساس آرامش ندارم. {این سوال معکوس است.}
خیلی زیاد ۱ زیاد ۲ متوسط ۳ کم ۲ خیلی کم ۱
پاسخدهندگان با همان طیف به همه پرسشها پاسخ میدهند. تنها برای وارد کردن دادهها به نرمافزار جهت تحلیل باید به صورت معکوس نمرات را وارد کنید. در این صورت نتایج حاصل از همه گویههای یک مقوله خاص باهم همجهت و همراستا شده و میتوان به تحلیل مقولههای مختلف پرداخت.
دقت کنید گاهی سوالات مربوط به یک مقوله خاص همه حالت منفی دارند. برای مثال «ریسک ادراکشده» یا «بدبینی سازمانی» دو مقوله ذاتاً منفی هستند. روشن است تمامی گویههای مربوط به سنجش این مقولهها نیز منفی است بنابراین نباید چنین سوالاتی را به صورت معکوس نمرهگذاری کنید. سوالات معکوس فقط به سوالاتی گفته میشود که در میان سوالات مثبت قرار گرفتهاند.
روایی و پایایی پرسشنامه طیف لیکرت
یکی از مهمترین مسائل در پرسشنامه طیف لیکرت، تعیین میزان روایی و پایایی آن است. مفهوم روایی Validity به این سوال پاسخ میدهد که ابزار اندازهگیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را میسنجد. پایایی Reliability با این امر سروکار دارد که ابزار اندازهگیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی را به دست میدهد.
اعتباریابی (روایی) پرسشنامه
پس از محاسبهء مجموع نمرات پاسخگویا،نوبت به آن میرسد که گویههای نامناسب و ناهماهنگ با سایر گویهها حذف شودند. برای اعتباریابی پرسشنامه طیف لیکرت میتوان از روشهای زیر بهره جست:
اعتباریابی محتوایی (دیدگاه داوران)
محاسبه ضرب همبستگی
محاسبهء توان افتراقی،ضریب تمییز
تحلیل عاملی
تعیین ضریب پایایی پرسشنامه
با استفاده از روش هماهنگی درونی(آلفای کرونباخ)میتوان پایایی پرسشنامه طیف لیکرت را به دست آورد،پایایی مقیاس لیکرت با ضریبی در حدود ۸۵% توسط پژوهشگران قابل قبول دانسته شده است.
تقریبا تمامی پژوهشگران مقیاس لیکرت را از نوع مقیاس رتبهای(ترتیبی) میدانند. اما پژوهشگران بر روشهای تجزیهوتحلیل دادههایی که از مقیاس لیکرت ناشی میشود توافق زیادی ندارند. اگرچه در برخی از این روشها هم، بحث و مجادلههای زیادی است، اما روشهای زیر، روشهایی هستند که اکثرا بر آن توافق دارند.
در صورتی که تحلیلکننده از ماهیت فاصلهای نبودن دادهها اطلاع داشته باشد،سؤالها را بر اساس پاسخهایی که به آنها داده میشود با استفاده از فراوانی و درصد خلاصه و طبقهبندی میکند. بهکارگیری نما یا میان ه(و نه میانگین)، بهکارگیری مد مناسبتر است. با استفاده از مد بهتر میتوان دادههای ترتیبی را توصیف کرد. بیان کردن شاخصههای پراکندگی با استفاده از انحراف چارکی و نه انحراف معیار؛نمایش توزیع مشاهدات در یک نمودار میلهای و نه بقیه نمودارها.
روشهای تجزیه وتحلیل مقیاس لیکرت
برای بررسی روشهای آمار استنباطی در مقیاس لیکرت، باید از روشهای آمار ناپارا متریک استفاده کرد. برای مقایسه دو نمونه مستقل از آزمون یومن( u من)ویتنی استفاده میشود.برای مقایسهء نمونههای وابسته(اندازهگیری مکرر،زوجهای متشابه)از آرمون رتبههای علامتدار ویلکاکسون استفاده میشود.اگر بخواهیم بدانیم که زیر جامعهء یک زیر جامعهء دو اختلاف معناداری دارند،از آزمون خی دو استفاده میشود.(یعنی جایی که دادهها به صورت فراوانی،نسبت،درصد یا احتمال باشد).
گاهی هم سؤال پژوهشی لیکرت به ارتباط بین دو متغیر مربوط میشود که در اینجا هم باید از شاخصهای ارتباطی مناسب استفاده کرد و در شرایطی که مقیاس اندازهگیری هردو متغیر در سطح ترتیبی است،مناسبترین روش ضریب همبستگی کندال است.البته روش همبستگی رتبهای اسپیر من میتواند جانشین مناسبی برای روش کندال است.البته از روش مذکور میتوان از ضرایب گاما و D سومو نیز استفاده کرد).
معایب پرسشنامه طیف لیکرت
-این مقیاس از سطح یک مقیاس ترتیبی تجاوز نمیکند و نمیتوان آن را هنوز در سطح مقیاسهای فاصلهای دانست.مثلا نمیتوان ادعا نمود که اگر دو پاسخگو دارای مجموع نمرات مساوی هستند،گرایش آنها به موضوع مورد مطالعه دقیقا یکسان است،زیرا ممکن است که اجزا این مجموع نمرات،با هم متفاوت باشند.همچنین اگر مجموع نمرات پاسخگویی،دو برابر پاسخگویی دیگر باشد،نمیتوان ادعا کرد که گرایش او نسبت به مساله مورد بررسی دوبرابر مثبتتر یا دو برابر منفیتر است.
-احتمال بسیار ضعیفی وجود دارد که پاسخدهنده بتواند نسبت به یک بیان کوتاه در فرم چایی و در غیاب یک موقعیت واقعی زندگی واکنشی توام با روایی(اعتبار)بالا از خود نشان دهد و این احتمال وجود دارد که پاسخهای رسمی،محافظه کرانه،سرد و بیروح و نه چندان واقعی در کنار بسیاری از متغیرهای غیر قابل کنترل بر نحوه توزیع پاسخها تاثیر گذارند.
-هیچ دلیلی در دست نیست که نشان دهد،پنج یا هفت موضعی که در مقیاس نشان داده شده است،دارای فواصل یکسان باشد.قضاوت بین(خیلی موافقم)و(موافقم)ممکن است با قضاوت بین(موافقم)و(نظری ندارم)متفاوت باشد و فواصل بین آنها برابر نباشد.ضمنا ممکن است برابری ارزش احکام یا پرسشها از نظر موافقت یا مخالفت برابر نباشد.
مزایای پرسشنامه طیف لیکرت
-در این طیف به تعداد زیادی گویهها نیاز است و نه به قضاوت داوران درعینحال نتایج حاصل از دقت،اعتبار بیشتر و قابل توجهتری برخوردار است. لذا این طیف برای بسیاری از تحقیقات میدانی وسیع،در علوم اجتماعی و خصوصا جامعهشناسی، مدیریت و مطالعات سازمانی مناسب و کاربرد وسیع دارد و میتوان به وسیله آن انواع مسایل(گرایشهای سیاسی،مذهبی،نژدای،شغلی)را سنجید،چه رضایت دانشجو از معلم مطرح باشد،چه قابلیت اعتماد سربازانی که برای ارتش انتخاب میشوند و…این طیف میتواند تا حدود زیادی،پاسخگوی این مسایل باشد.
-از طیف لیکرت میتوان برای تقسیم کلی و قابل قبولی از نگرشهای مردم و طرح عباراتی که ارتباط معنای ظاهری آن با نگرش مورد بررسی به وضوح روشن نباشد، استفاده کرد.به این ترتیب میتوان انشعابات دقیقتر و عمیقتر یک نگرش را کشف کرد.
جمع بندی و نتیجه گیری
اندازهگیری نگرشها دارای اصولی است که هرچه بیشتر این اصول رعایت شود، اندازهگیری دقیقتر انجام میشود،این اصول را به طور خلاصه میتوان به پنج قسمت تقسیم کرد: تجانس یا دارای یک بعد بودن، حالت خطی یا قواصل برابر، پایایی، روایی و تکثیر مرحلهای یا انباشتهای.
پژوهشگران مختلف مقیاسهای گوناگون ایجاد کردهاند،که در هریک از آنها به یکی یا حداکثر دو تا از پنج شرط مذکور توجه خاص مبذول شده است و به دیگر شروط توجه کمتری شده. یک روش برروی تجانس تمرکز کرده است، دیگری یرروی یافتن واحدهای برابر،سومی در مورد تکثیر مرحلهای و از این قبیل.به نظر نمیرسد که بتوان روش واحدی یافت که واجد همهء این امتیازات باشد.از اینرو شناخت هدف هرکدام از این مقیاسها و تفاوت موجود بین آنها حائز اهمیت بسیار است.به هرحال،نسنجیده نمیتوان گفت کدام روش بهتر است.هرکدام دارای وجوه مهم و لازمی است،در عین حال بر هریک انتقادی وارد است.بهترین روش،همیشه آن روشی است که برای موضوع مورد بررسی از سایرین مناسبتر است.
اگر خواهان مطالعهء الگوی شکلگیری یا کشف تئوریهای نگرشی هستید و به تجانس و تکبعدی بودن اهمیت میدهید،احتمالا روش لیکرت مناسبتر است.اگر علاقمند به مطالعهء تغییرات نگرش یا سلسله ساخت یک نگرش هستید و به تکثیر مرحلهای و تکبعدی بودن اهمیت میدهید روش گاتمن ارحج میباشد. اگر هدف مطالعهء تفاوتهای گروهی است،و به فاصله برابر توجه دارید احتمالا باید روش ترستون را انتخاب کنید.اگر هدف مطالعهء فاصلههای اجتماعی باشد و تکثیر مرحلهای هم برایتان مهم است از طیف بو گاردوس استفاده کنید.هریک از این مقیاسها یک کار را به نسبت،خوب انجام میدهند،در نتیجه با توجه به نیازهای تحقیقی،مقیاسی را که مناسب است باید انتخاب کرد.
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
در طراحی و تدوین پرسشنامه رعایت چه نکاتی ضروری است.
قبل از طرح سوال و پرسشنامه، باید به دنبال اهداف تحقیق و شناسایی اقلام اطلاعاتی مورد نیاز پروژه تحقیقاتی رفته شود. سپس بر مبنای آن به طرح سوال پرداخت. لذا لازم است که طراحی پرسشنامه، مسئله و موضوع مورد مطالعه، بررسی و حل آن را در نظر بگیرد. بنابراین، بدون داشتن آگاهی دقیق درباره تمایلات و نیازهای خود، پرسشنامه مطلوب و موفقی طراحی نخواهد شد. در نتیجه، بیان هدف تحقیق به صورت واضح و صریح میتواند فرآیند تنظیم پرسشنامه را سادهتر کند.
هدف تحقیق همواره باید در پرسشنامه مد نظر قرار گیرد. به این معنا که بر اساس هدف تحقیق، متغیرهایی که باید اندازهگیری شوند، مشخص شده و سوالاتی که با این متغیرها مرتبط هستند، طراحی و پیشبینی شوند.
حتماً پرسشنامه خود را برای چند نفر از نزدیکان ارسال کنید تا با تکمیل و امتحان آن، سوالات بهتر و روانتر شوند. بنابراین، صرف زمان برای تصحیح و بهبود پرسشنامه (قبل از اجرای عملیات میدانی) بسیار مهم است و نباید آن را به عنوان کار بیهوده و اتلاف وقت در نظر گرفت. زیرا پس از شروع عملیات میدانی، تصحیح پرسشنامه دیگر امکان پذیر نیست (اگرچه در پرسشنامههای آنلاین امکان تصحیح در هر مرحله وجود دارد، اما این ممکن است به همراه ابهاماتی در پاسخها همراه شود و برای پژوهشگر ابهاماتی را به همراه داشته باشد).
معمولاً بخش اول پرسشنامه شامل سوالات شناسنامهای یا زمینهای مانند سن، جنسیت، شغل، تحصیلات، مذهب، نژاد، وضعیت نظام وظیفه و وضعیت تاهل است. حتی در امکانات ممکن باید تلاش کرد تا تعداد سوالات در این قسمت کمتر باشد. زیرا اولاً این موجب افزایش طول پرسشنامه میشود و ثانیاً ممکن است پاسخدهنده احساس کند که سوالاتنیاز به بخش همچنین، بخشی برای جمعآوری اطلاعات در مورد موضوع تحقیق را در نظر بگیرید. در این بخش، سوالات باید به طور کامل و جامع موضوع مورد نظر را پوشش دهند و با هدف تحقیق هماهنگ باشند. همچنین، باید سوالاتی را طراحی کنید که به شما اجازه دهند تا اطلاعات مورد نیاز خود را جمع آوری کنید و به تحلیل دادهها بپردازید. در نهایت، یک بخش برای نظرات و پیشنهادات از پاسخدهندگان نیز مفید خواهد بود تا بازخورد خود را اعمال کنید و بهبودهای لازم را انجام دهید.
سفارش تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی
تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.
نرم افزار های کمی: SPSS- PLS – Amos
نرم افزارهای کیفی: Maxquda- NVivo
تعیین حجم نمونه با:Spss samplepower
Mobile : 09143444846 09143444846
Telegram: https://t.me/RAVA2020
E-mail: abazizi1392@gmail.com
در طراحی سوالات، به برخی اصول و روشهای رایج توجه کنید. به عنوان مثال، سوالات باید واضح و قابل فهم باشند، از اصطلاحات پیچیده و تخصصی خودداری کنید و از ساختار ساده و مستقیم استفاده کنید. همچنین، سوالات باید بدون هرگونه تعبیر یا تاثیری از جانب پژوهشگر، بیان شوند تا پاسخدهندگان بتوانند به طور صادقانه و بدون تحریف پاسخ دهند.
نیز، به تنوع در نوع سوالات توجه کنید. از سوالات بسته و باز، سوالات ترتیبی، سوالات ماتریسی و سوالات مقیاسی استفاده کنید تا اطلاعات متنوعی را جمع آوری کنید و تنوعی در پاسخها داشته باشید.
به طور کلی، طراحی یک پرسشنامه موثر و موفق نیازمند توجه به جزئیات و توجه به نیازهای پژوهش هست. با این حال، بررسی همیشه میتواند بهبود یابد و ممکن است نیاز به تغییراتی داشته باشد.
حداکثر تعداد سوالات پرسشنامه باید به گونهای انتخاب شود که پاسخگو قادر به ادامه پاسخدهی و حوصله لازم را داشته باشد و همچنین پرسشگر نیز حوصله برای پرسیدن آن تعداد سوالات را نداشته باشد.
هر پرسشنامه باید در حداقل ممکن، محدود به موضوع و هدف مطالعه باشد. این به این معنی است که پرسشنامه نباید سوالاتی را در مورد موضوعات دیگری به جز موضوع اصلی مطرح کند و زمان لازم برای تکمیل آن نباید طولانی باشد.
بهتر است از پرسشنامههای بی نام و نشان برای پاسخگو استفاده شود تا بهترین حفظ محرمانیت و دریافت پاسخهای عینی و دقیقتر امکان پذیر شود. درخواست امضای پرسشنامه از پاسخگوها باید به حداقل ممکن محدود شود و در صورت لزوم باید به آنها تضمین شود که اطلاعات آنها کاملاً محرمانه خواهد ماند و هیچ تهدیدی برای موقعیت اجتماعی، شغلی و امنیتی آنها به وجود نخواهد آمد.
ظاهر پرسشنامه باید زیبا، آراسته و جذاب باشد. استفاده از حاشیههای مناسب و منظم بین سوالات میتواند جذابیت و زیبایی پرسشنامه را افزایش دهد. همچنین، استفاده از تم و تغییرات رنگبندی در پرسشنامههای آنلاین میتواند ظاهر آن را زیباتر کند.
برای افزایش همکاری و تعداد پاسخها، مناسب است پروژه تحقیقاتی را به تایید یک سازمان یا موسسه رسمی ذیصلاح برسانید و نام آن سازمان یا موسسه در بالای پرسشنامه ذکر شود.
پرسشنامه را با یک سوال باز ختم کنید تا فرصتی برای پاسخ دادن در مورد موضوعات ناگفته و مطالب جالب مربوطه به پاسخگوها داده شود. این سوال امکان میدهد تا افرادی که احساس میکنند نکات اصلی پرسشنامه در آن جا مفقود است، نظرات و ایدههای خود را با محققان و اجراکنندگان تحقیقات به اشتراک بگذارند. این پاسخها میتعداد سوالات پرسشنامه نیز باید با در نظر گرفتن شرایط علمی، حداقل ممکن باشد تا پاسخگو حوصله و توانایی ادامه پاسخگویی را از دست ندهد و پرسشگر نیز حوصله پرسیدن آنها را از دست ندهد. بنابراین، با توجه به دستیابی به اطلاعات مورد نیاز تحقیق، تعداد سوالات پرسشنامه باید حداقل ممکن باشد.
هر پرسشنامه باید از نظر بزرگی و میدان عمل محدود به موضوع و هدف مطالعه باشد. از این رو، زیرا نباید از موضوعات دیگری غیر از موضوع اصلی سوال بپرسد، زمان تکمیل آن هم نباید طولانی شود.
ماهیت پرسشنامهها باید محرمانه باشد و بهتر است از پرسشنامههای بی نام و نشان (برای پاسخگو) استفاده شود تا حفظ محرمانیت را تضمین کند و پاسخهای دقیقتر و عینیتری ارائه شود. درخواست امضای پرسشنامه نباید از پاسخگو خواسته شود، و در صورت لزوم، باید به وی تضمین داده شود که این پرسشنامه به طور کامل محرمانه باقی خواهد ماند و به هیچ نحوی موقعیت اجتماعی، شغلی و امنیتی پاسخگو را تهدید نخواهد کرد.
پرسشنامه باید ظاهری زیبا، جذاب و منظم داشته باشد. در نظر گرفتن حاشیههای کافی و مناسب بین سوالات میتواند زیبایی و جذابیت پرسشنامه را افزایش دهد. همچنین، استفاده از طرح و تغییرات رنگبندی در پرسشنامههای آنلاین میتواند ظاهر پرسشنامه را زیباتر کند.
برای افزایش همکاری و تعداد پاسخها، ضروری است پروژه تحقیقاتی را توسط یک سازمان یا موسسه رسمی ذیصلاح تأیید کرده و عنوان آن سازمان یا موسسه در بالای پرسشنامه قرار داده شود.
پرسشنامه را حتماً با یک سوال باز به پایان برسانید. مثلاً، “آیا موضوع ناگفتهای دیگر وجود دارد که مایل باشید درباره آن مطلبی بنویسید؟” این سوال به افرادی که احساس میکنند نکات
منبع: فنون تحقیق: پرسشنامه. تالیف سید حسن صانعی. انتشارات اندیشمند.
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی یا دی اس ام (انگلیسی: Diagnostic and Statistical Manual of Psychiatric Disorders, و به اختصار DSM) یک زبان مشترک و استاندارد برای طبقهبندی اختلالات روانی ارائه میکند و توسط انجمن روانپزشکی آمریکا تهیه شدهاست.
مشخصههای اصلی DSM چیست؟
به طور کلی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ارائه دهندهی یک استاندارد در خصوص طبقه بندی اختلالهای روانی است. حروف اختصاری DSM حاکی از اصطلاح Diagnostic and Statistical Manual of Psychiatric دارد.
DSM یک راهنما کاربردی برای روانپزشکها و روانشناسها به شمار میرود که در راستای تشخیص اختلالهای روانی کاربرد دارد. به عبارتی دیگر راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی یک راهنمای تشخیصی است که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) تهیه و منتشر شده است. این کتاب شامل فهرستی از اختلالات روانی مانند افسردگی، اختلالات اضطراب، اختلالات خوردن، اختلالات رفتاری و اختلالات وسواسی-اجباری است. هر یک از این اختلالات با علائم خاص خود شناخته میشوند.
در واقع DSM به عنوان یک راهنمای تشخیصی برای پزشکان، روانپزشکان و متخصصین سلامت روان استفاده میشود تا به آنها در تشخیص اختلالات روانی کمک کند و زمینه را برای ارائه بهترین و مناسبترین درمان مهیا نماید. همچنین، DSM به عنوان یک راهنمای آماری هم مورد استفاده قرار میگیرد. به طوری که تحقیقات روانشناسی و روانپزشکی با استفاده از DSM، میتوانند اطلاعات آماری جامعی از شیوع اختلالات روانی در جامعه را جمعآوری و تحلیل کنند.
DSM در حال حاضر در نسخه پنجم خود (DSM-5) منتشر شده است و شامل فهرستی جامع از اختلالات روانی است که با استفاده از علائم و علائم خاص تشخیص داده میشوند. هر اختلال در DSM-5 با یک کد منحصر به فرد شناخته میشود و در بسیاری از موارد، یک مجموعه از معیارهای تشخیصی نیز وجود دارد تا پزشکان و متخصصین به درستی تشخیص دهند که یک فرد با یک اختلال خاص مبتلا است یا نه.
DSM-5 در بخشهای مختلفی به اختلالات روانی میپردازد.بخش اول شامل اختلالات اضطرابی است که شامل اختلال اضطراب عمومی، اختلال ترس از جایگاه عمومی، اختلال فوبیای اجتماعی و اختلال ترس از بیماری است.
بخش دوم دربردارنده اختلالات روانپزشکی شناختی است که شامل اختلالات اسکیزوفرنی و اختلالات علائمی میشود.
بخش سوم شامل اختلالات مزاجی است که اشاره به اختلال افسردگی، اختلال بیپولار و اختلالات وسواسی-اجباری دارد. بخش چهارم مختص اختلالات خوردنی است که شامل اختلال بلیمیا، اختلال انسدادی و اختلال اضطراب خوردن است.
علاوه بر این، DSM-5 به اختلالات خواب، اختلالات جنسی، اختلالات رفتاری و اختلالات مرتبط با مواد مخدر نیز میپردازد. DSM-5 به عنوان یکی از پراستفادهترین و مهمترین ابزارهای تشخیصی در حوزه سلامت روان، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
ملاک هایی وجود دارند که تعیین کننده ابتلا به یک بیماری روانی هستند. این ملاک ها بر اساس یک استاندارد بین المللی تحت عنوان DSM ترویج یافته اند.
به جرئت می توان گفت DSM دربردارنده ی کلیه گروه های اختلالات روانی در کودکان و بزرگسالان است. راهنمای اختلالات روانی بر اساس مجموعه ای از نظریه های پژوهشگران، بنگاه های بیمه، سازمان بهداشت جهانی، پزشکان، دارو های روان پزشکی و صنایع دارو سازی طراحی شده است. در ایالات متحده آمریکا DSM مورد استفاده شرکت های بیمه سلامت، پزشکان، محققان، آژانس های تنظیم دارو های روان پزشکی، شرکت های دارویی و سیاست گذاران قرار دارد.
مجموعه DSM حاوی توضیحات، معیارها و علائم مورد نیاز در خصوص تشخیص اختلالات روانی است. علاوه بر این گزارشهایی را درباره سن رایج، رویکردهای درمانی، نتیجه های درمان، جنسیت و مستعدان به بیماریهای روانی را ارائه میدهد.
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی dsm؛ از گذشته تا کنون
DSM- I
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی به وسیلهی انجمن روان پزشکی آمریکا (APA) در سال 1952 منتشر شده است. نسخه اول راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی شامل 106 مورد بیماری تشخیصی بوده است.
DSM-II
دومین نسخه ی DSM در سال 1968 شکل گرفت. این نسخه با عنوان DSM-II و با 182 مورد تشخیصی منتشر شد.
DSM- III
نسخه سوم DSM حدود 12 سال پس از انتشار DSM-II طراحی شد. این راهنمای تشخصی بالغ بر 265 بیماری روانی را تحت پوشش قرار داده بود.
DSM-IV
در سال 1994 سیستم چند محوری DSM-IV انتشار یافت. این سیستم بالغ بر 292 اختلال روانی را فهرست کرد. حدود 6 سال بعد نسخه ی بروز شده ی DSM با عنوان DSM-IV-TR ارائه شد.
نسخه DSM-IV-TR با بهره گیری از رویکرد چند محوری به شناسایی اختلالهای روانی میپرداخت.
از آنجایی که بیماریهای روانی حوزههای مختلف زندگی را تحت تاثیر قرار میدهند، در خصوص کمک به پزشکان و روانپزشکان در رویکر چند محوری طراحی شد.
محور اول؛ سندرمهای بالینی
اولین محور DSM-IV-TR دربردارندهی سلامت روان و اختلالات مصرف بود. اختلالات در دستههای مختلفی نظیر اختلالات خوردن، اضطرابی و خلقی تقسیم بندی میشدند.
محور دوم؛ اختلالات شخصیت و عقب ماندگی ذهنی
محور دوم ویژه اختلالات شخصیتی نظیر هیستریونیک و شخصیت ضد اجتماعی، عقب ماندگی ذهنی تعبیه شده است.
در عقب ماندگی ذهنی به موجب نقص فکری و عملکردی در مهارتهای فردی و مراقبت از خود مشکلاتی بروز پیدا میکند.
این در حالی است که اختلالات شخصیت زمینه ساز بروز مشکلات در نحوه ارتباط فرد با جهان هستند.
محور سوم؛ شرایط عمومی پزشکی
محور سوم با عنوان شرایط پزشک شناخته میشود و در خصوص اختلالاتی کاربرد دارد که سبب تاثیرگذاری در محور اول و دوم میشوند. به طور مثال آسیب مغزی میتواند شرایط پزشکی را در محور I و II تحت تاثیر قرار دهد.
محور چهارم؛ مشکلات روانی- اجتماعی
کلیه مشکلات اجتماعی و زیست محیطی که قادر هستند اختلالات محور I و II را تحت تاثیر قرار دهند، در محور مشکلات روانی- اجتماعی جای میگیرند.
مشکلات روانی- اجتماعی شامل طلاق، بیکاری، نقل مکان و مرگ یکی از عزیزان میشود.
محور پنجم؛ ارزیابی جهانی عملکرد
پزشک در محور پنجم تصور خود را از سطح کلی عملکرد بیمار نشان می دهد. در این محور پزشکان قادر هستند نحوه تعامل چهار محور مذکور و تاثیر آن ها در زندگی را بهتر درک نمایند.
DSM- 5
در ماه مه 2013 میلادی ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی شکل گرفته است. در حقیقت آخرین نسخه راهنمای تشخصی با عنوان DSM- 5 انتشار یافت.
در سالهای نخست نشر نسخه پنجم DSM اختلاف نظرهای گستردهای درباره اعتبار راهنما شکل گرفت. بنابراین موسسه ملی سلامت روان معیارهایی را برای ایجاد پایه و اساس یک سیستم طبقه بندی جدید طراحی کرد.
زین پس مدیر NIMH و رئیس انجمن روان پزشکی آمریکا به نامهای توماس اسنیل و جفری لیبرمن در قالب یک بیانیه مشترک اطلاعات نسخه پنجم DSM را به عنوان کامل ترین و جامع ترین اطلاعات برشمردند.
جالب است بدانید که DSM از بیمارستانهای روان پزشکی، سیستمهای جمع آوری آمار سرشماری و کتابچه راهنمای ارتش ایالات متحده آمریکا تکمیل شده است.
علاوه بر این، نسخههای جدید DSM به موجب استاندارد سازی تشخیص روانپزشکی مبنی بر شواهد تجربی و برخلاف نوزولوژی مورد تحسین واقع شده است.
محورهای مورد بحث در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی
ماهیت و روشهای تشخیص اختلال
نکات مورد توجه بر اساس فرهنگ
سیر بیماری
میزان فراگیری
تشخیص افتراقی در خصوص تفکیک اختلالها با بیماری های مشابه
گونههای مختلف اختلالات روانپزشکی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی dsm
اختلالهای روان پزشکی در نسخه پنجم DSM شامل طیف گستردهای از بیماریهای روانی میشوند.
یکی از اختلالهایی که در راهنمای تشخیصی DSM- 5 وجود دارد، اختلال خلقی است. اختلالات خلقی دربردارندهی دو ردهی اصلی افسردگی تک قطبی و اختلال دو قطبی میشوند.
یکی دیگر از اختلالهای روان پزشکی بر اساس DSM- 5، اوتیسم است. اوتیسم به عنوان یک اختلال رشدی به موجب تضعیف یکی از حواس شکل میگیرد.
جالب است بدانید که اختلال اوتیسم در روان پزشکی با عنوان در خود ماندگی نیز شناخته میشود.
از سری اختلالهای روان پزشکی در DSM- 5 می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
اختلال پرخوری
اختلال افسردگی ماژور
اختلال کم توجهی- بیش فعالی بزرگسالان
اختلال اضطراب فراگیر
اعتیاد رفتاری
اختلال عصب شناختی ضعیف
اولین تجربه ی مواد مخدر
اختلال استرسی پس از آسیب روانی
نارسایی جنسیتی
طبق نسخهی پنجم راهنمای تشخیصی و آماری، اختلالات روانی به شرح ذیل هستند:
اختلال عصب شناختی ضعیف
اختلال پرخوری
اوتیسم یا در خود ماندگی
نارسایی جنسیتی
اختلال اضطراب فراگیر
اختلال افسردگی ماژور
اختلال خلقی
اختلال استرسی پس از آسیب روانی
درمان اختلالات شخصیتی
در مقایسه با اختلالات خلقی مانند افسردگی بالینی و اختلال دوقطبی ، در طول تاریخ مطالعات نسبتاً کمی در مورد چگونگی درمان موثر اختلالات شخصیت انجام شده است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که درمان اختلالات شخصیتی دشوار است ، زیرا بر اساس تعریف آنها الگوهای دیرینه ای از شخصیت هستند. با این حال ، تعداد فزاینده ای از درمان های مبتنی بر شواهد وجود دارد که برای اختلالات شخصیت موثر هستند.
به طور کلی ، هدف از درمان اختلال شخصیت شامل موارد زیر است:
کاهش ناراحتی ذهنی و علائمی مانند اضطراب و افسردگی
کمک به افراد برای درک جنبه ای از مشکلات خود که برای خودشان درونی است
تغییر رفتارهای ناسازگار و نامطلوب اجتماعی ، از جمله بی پروایی ، انزوای اجتماعی ، عدم قاطعیت و طغیان خلق و خو
اصلاح ویژگی های شخصیتی مشکل دار مانند وابستگی ، بی اعتمادی ، غرور و دستکاری
روان درمانی
اتحاد ملی بیماری های روانی (NAMI) چندین نوع روان درمانی را که ممکن است در درمان اختلالات شخصیت مفید باشد ، فهرست می کند:
– رفتار درمانی دیالکتیک (DBT) ، که مهارت های مقابله و راهبردهای مقابله با انگیزه های مربوط به خودآزاری و خودکشی ، تنظیم احساسات و بهبود روابط را آموزش می دهد.
– درمان شناختی رفتاری (CBT) ، که هدف آن همانطور که NAMI بیان کرده است “شناخت افکار منفی و یادگیری استراتژی های مقابله موثر” است.
– درمان مبتنی بر ذهنیت (MBT) ، که به افراد می آموزد که به حالات روحی و روانی درونی خود و دیگران توجه کرده و در مورد آنها تأمل کنند.
– درمان سایکودینامیکی ، که بر ضمیر ناخودآگاه تأکید زیادی دارد ، جایی که احساسات ، انگیزه ها و افکار ناراحت کننده ای که برای ما بسیار دردناک است، در خود جای داده است.
خانواده درمانی، طی آن اعضای خانواده یاد می گیرند که واکنش های ناسالم را نسبت به یکدیگر تغییر دهند و مهارت های ارتباطی موثر را بیاموزند.
داروها
داروها می توانند برای درمان افسردگی یا اضطراب مرتبط یا همزمان مفید باشند. بسته به علائم شما ، ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی شما ممکن است یک یا چند مورد از موارد زیر را تجویز کند:
داروهای ضد اضطراب
ضد افسردگی
ضد روان پریشی
تثبیت کننده خلق و خو
جمع بندی مطالب
همان طور که بیان کردیم DSM مخفف عبارت راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی است. DSM یک ابزار برای متخصصان در حوزه سلامت روان است که برای تشخیص، شناسایی و طبقه بندی سلامت روان کاربرد دارد.
آخرین نسخه ی DSM در ماه مه 2013 انتشار یافته است. نسخهی DSM- 5 به وسیله ی رئیس انجمن روان پزشکی آمریکا به نام جفری لیبرمن تحت عنوان کامل ترین راهنمای تشخیصی معرفی شده است.
مجموعه DSM دربردارندهی توضیحات، معیار ها و علائم مورد نیاز در خصوص تشخیص اختلالات روانی میباشد.
علاوه بر این گزارشهایی را درباره سن رایج، رویکرد های درمانی، نتیجه های درمان، جنسیت و مستعدان به بیماریهای روانی را در اختیار روان پزشکان قرار میدهد.
تست شخصیت شناسی | بگو تو کلاس درس رو کدوم میز صندلی میشستی تا بگم الان کاروبارت چیه
روی کدام میز مینشینید، جواب چیزهای زیادی در مورد شما به شما میگوید
در زندگی، مطلقاً هر انتخابی که میکنیم، تا حدودی معنایی دارد و به ندرت این انتخاب ما فقط نوعی تصادف است. امروز مدرسه را به یاد می آوریم، پشت کدام میز می نشینید؟ این تست شخصیت شناسی را انجام دهید و جواب چیزهای زیادی در مورد شما به شما خواهد گفت.
میز شماره 1 این انتخاب فرض می کند که این افراد کاملا هدفمند و جاه طلب هستند. به عنوان یک قاعده، دانش آموزان سخت کوش پشت این میز می نشینند. اینها عمدتاً دانش آموزانی با توانایی متوسط هستند. شما در زندگی خوشبین هستید، رویکرد بسیار مثبتی به زندگی دارید، همیشه سعی می کنید به موفقیت خود ایمان داشته باشید. دوست ندارید بی جهت عصبی باشید. اطرافیان شما را دوست دارند زیرا شما فردی سختکوش و خوبی هستید.
میز شماره 2 پارتا دلالت بر فردی معقول و متعادل دارد. قادر به افراط نشوید و معیار و تعادل خاصی را در زندگی حفظ کنید. در مدرسه همیشه زمان خود را به درستی مدیریت می کردید، می دانستید چه زمانی به مطالعه نیاز دارید و چه زمانی می توانید استراحت کنید. شما همیشه روابط خوبی با معلمان خود داشته اید. شما به خوبی می دانید که جهان چگونه کار می کند، و می دانید که چگونه با این قوانین سازگار شوید. شما یک فرد نسبتاً شایسته هستید و می دانید چگونه به درستی کار کنید و استراحت کنید.
میز شماره 3 میز شماره سه متعلق به افرادی است که در ابرها شناور هستند، افراد شاد. شما رویاهای زیادی دارید و در دنیای خودتان زندگی می کنید. شما مردم را دوست دارید، شما فردی باز هستید و همه شما را دوست دارند. شما زندگی را سبک می گیرید و همیشه حس شوخ طبعی دارید.
در طول دوران تحصیل، مدام در کلاسها دیر میآمدید، کتابهای درسی و کتابها را فراموش میکردید و از معلمان انتقاد میکردید. او اغلب اهداف جدیدی را برای خود تعیین می کند، اما آن را دنبال نمی کند.
میز شماره 4 افراد کمال گرا اغلب روی میز چهارم می نشینند. شما عاشق رقابت هستید و همیشه فکر می کنید که بهتر از دیگران هستید. در گذشته، یعنی در مدرسه، شما اغلب نیاز به انجام نوعی پروژه در شب داشتید تا به نوعی همه دانش آموزان را شکست دهید. شما فردی جاه طلب هستید که به سمت اهداف خود می روید و برای این کار آماده انجام هر کاری هستید. شما از مردم و از خودتان مطالبات زیادی دارید. شما فردی مسئولیت پذیر هستید.
توجه: همه ی پرسشنامه هااز منابع معتبر تهیه شده، استاندارد ، دارای روایی و پایایی و منابع داخل و پایان متن می باشند . همه ی پرسشنامه ها قابل ویرایش در قالب نرم افزار ورد Word می باشد.
رهبری اضطراری به مهارتها و ویژگیهای خاصی اشاره دارد که برای هدایت مؤثر افراد و گروهها در شرایط اضطراری مانند بلایای طبیعی، حوادث یا بحرانهای بهداشت عمومی مورد نیاز است [۱].
رهبری مؤثر در شرایط اضطراری چندبعدی است و شامل ابعاد کلیدی زیر میشود:
چشم انداز و تصمیم گیری: رهبران اضطراری نیاز به چشم انداز روشنی برای واکنش و بازیابی و همچنین توانایی تصمیم گیری سریع و قاطع تحت فشار دارند [۱].
ارتباطات و همکاری: برقراری ارتباط مؤثر با مردم، امدادگران اولیه و سایر ذینفعان ضروری است. رهبران همچنین باید همکاری و هماهنگی بین تیمهای مختلف را تقویت کنند [۳].
سازگاری و حل مسئله: شرایط اضطراری اغلب سیال و غیرقابل پیش بینی هستند و از رهبران انتظار می رود تا با شرایط در حال تغییر سازگار شوند و به طور خلاقانه مشکلات را حل کنند [۴].
انعطاف پذیری و همدلی: رهبران اضطراری باید از نظر عاطفی مقاوم باشند تا بتوانند در شرایط فشار، استرس را مدیریت کرده و قضاوت های درستی داشته باشند، در عین حال باید همدلی و دلسوزی نسبت به افراد آسیب دیده نشان دهند [۲، ۵، ۶].
این پرسشنامه توسط عزیزی مقدم (1402) طراحی شده است.
این پرسشنامه دارای 20 سوال است و 4 بعد شامل رهبری اضطراری چشمانداز و تصمیمگیری، ارتباطات و همکاری، سازگاری و حل مسئله، انعطافپذیری و همدلی را اندازه گیری می کند.
توجه: حق صاحب اثر محفوظ است. هر گونه تکثیر و فروش این پرسشنامه در فضای مجازی و همچنین در فضای واقعی ممنون و پیگرد قانونی دارد.
پایایی و روایی دارد.
تعریف عملیاتی متغیر دارد.
روش نمره گذاری کلی و برای ابعاد دارد.
هیچ گونه تبلیغی در فایل نیست.
پرسشنامه ویژه عوامل دموگرافیک دارد.
برای مشاهده لیست همه ی پرسشنامه های استاندارد لطفا همین جا روی پرسشنامه استاندارد کلیک فرمایید.
تحلیل داده های آماری برای پایان نامه و مقاله نویسی ،تحلیل داده های آماری شما با نرم افزارهای کمی و کیفی ،مناسب ترین قیمت و کیفیت عالی انجام می گیرد.
برگرفته از: تن، روان و فرهنگ برگردان: محبوبه فرزانگان
شفافسازی بعضی مفاهیم گیجکننده
«استعارهها کار میکنند»، این ادعای استفان لنکتن Stephan Lankton است، «چون که ذهن استعاری است» (لنکتن 2002). او توضیح میدهد که «یک سری مطالب دربارۀ داستانها و استعارهها وجود دارند که اثر عمیقی روی شنونده دارند: آنها یاد میدهند، الهامبخشاند، راهنما هستند، ارتباط برقرار میکنند، به یاد آورده میشوند و بیش از همه، هرجا هستند. در حقیقت، من مدام بهوسیله راههایی که مراجعین برای توصیف و حل مشکلاتشان پیدا میکنند متحیر میشوم.»
وِنسا یک مادر 33 ساله مطلقه با سه بچه کوچک است که توانست خشونت وحشتناکی را که به او وارد شده بود تحت کنترل خویش درآورد. او بهطور شفاف نشان داد که چطور استعارهها ممکن است در مکانهای غیرمحتمل کشف شوند. پیشزمینۀ داستانش این بود که یک روز موقع خرید بیرون مردی جوان او را دنبال کرده و سپس در اطراف خانهاش تا بعد از تاریکی کمین کرده بود. وقتیکه بچههایش به رختخواب رفته بودند و او در حال مطالعه بود، مرد جوان وارد خانهاش شده بود و به او حمله کرده بود و با یک توپ بیسبال به او ضربه زده بود و این ضربه باعث شده بود قبل از اینکه به او تجاوز کند، نیمههوشیار شود.
شانزده روز بعد وقتیکه من او را ملاقات کردم، هنوز زخمهای روی بدنش دیده میشد و همینطور بینی شکستۀ باندپیچیشده، چشمهای قرمز ورمکرده، یک صورت زخمی کبودشده نیز مشاهده میشد. زخمهای هیجانی در شروع آشکار نبودند. در ادامۀ درمان، او بهصورت مثبت گفت که اهدافش، آزاد شدن از احساس وحشتِ غلبهیافته بر وی، متوقف شدن ترس و کم شدن فشار خودتردیدی Self- doubt میباشد.
در طی جلسۀ دوم، ونسا نیاز به «رها شدن»، گذراندن زمان بیشتر، تفکر کردن در محیطی آرامبخش و «دوباره متمرکز شدن» ــ یک میل من موفق میشومــ را بیان کرد. بعد از سپردن بچهها به والدینش به مدت پنج روز برای خلوتگزینی به مزرعۀ ساحلی رفت. این استراحت فرصتی برای تجربۀ استعاری فراهم کرد. قبل از اینکه راهی سفر شود، من حدس میزدم که او قدم زدن در یک محیط امن و خوشایند را تجربه میکند و من به او دربارۀ «استعارۀ نتیجهگرا» گفتم و اینکه چهطور دیگر مراجعان از چنین تجربیاتی سود بردهاند و از او به روشهای معمول سؤالاتی کردم تا تجربیات سودمندی که داشته را ببیند.
هفتۀ بعد که برای سومین جلسه استعاریاش برگشت، یک علامت قوی نهتنها در ترمیم جسمانیاش بلکه در سطح ذهنی و هیجانیاش بهوجود آمده بود. او به من گفت که چگونه زمانش را با قدم زدن در کنار ساحل دریا، ساحل رودخانه و جنگل مجاور گذرانده است. دو تجربۀ منحصربهفرد عالی.
یک روز درحالیکه کنار رودخانه قدم میزده، جایی کنار آب مینشیند و به آب آرام نگاه میکند. او شروع میکند به اندیشیدن در مورد اینکه چهطور یک تصویر واقعی و تصویر دیگر یک وهم بود. او فکر میکرد و به این تفسیر اندیشید که چگونه واقعیت و وهم یکسان بهنظر میرسند و اینکه چهقدر تفاوت قائل شدن بین آنها میتواند سخت باشد. او شگفتزده شد و متوجه شد که اگر یک عکس بگیرد، میفهمد کدام واقعیت و کدامیک وهم است. یک سنگ برداشت و به آب پرتاب کرد و تماشا کرد که چهطور آن وهم درهم شکسته شد؛ و بعد از اینکه اینها را به من گفت چشمانش پر از اشک شد. او شروع به تجربۀ حسی از صلح کرد همچنان که در آن لحظه امواج دوباره «به سمت یکدیگر برگشتند» [و آب آرام شد].
دومین تجربۀ استعاری وقتی اتفاق افتاد که ونسا در حال قدم زدن در یک جنگل پانصد مترمربعی بود. غرق در افکارش شده بود که ناگهان متوجه شد گم شده است. دیروقت بود و از اینکه شب در جنگل تنها بماند ترسیده بود و از اینکه در یک موقعیت غیربرنامهریزیشده و غیرقابلانتظار قرار گرفته بود مضطرب شده بود. همانطور که داشت موقعیتش را توصیف میکرد، متوجه شد که احساسات این تجربه بهطور موازی احساسات تجاوز را در او بیدار میکند. پس به آنچه باید انجام میداد اندیشید و به این نتیجه رسید که باید به حس ششم خودش و همینطور به حس مستقیم خودش برای ساختن انتخابهای درست اعتماد کند. او راه برگشت را در حالی پیدا کرد که آخرین تشعشعات خورشید در افق ناپدید میشد. استعارۀ موازی که بین این تجربه و تجربۀ آسیبزای قبلیاش دید به او کمک کرد تا حس اعتمادبهنفسش دوباره برگردد و متوجه شد که او به دنبال تجاوز «گم» شده بود. ونسا از تجربۀ اول (تماشای بازتاب در آب) به چیزهای دیگری (آزاد شدن از انسدادهای گذشته) رسیده بود.
او معنایی را که از پیدا کردن راهش پس از گمشدن در جنگل پیدا کرده بود به دوباره اطمینان یافتن به خودش بعد از تروما منتقل کرد.
استعاره چیست؟ Metaphor
در یونان باستان، واژۀ استعاره به معنی «منتقل کردن چیزی از این سو به آن سو» To carry something across یا «انتقال دادن» Transfer بوده است. در ارتباط، استعاره به منتقل کردن یک تصویر یا مفهوم به تصویر یا مفهوم دیگر ارجاع داده میشود، دقیقاً همانطور که ونسا آن را انجام داد. بیشتر لغت نامهها یا کتابهای درسی استعاره را بهعنوان مقایسۀ میان دو چیز، بر اساس همانندی یا تشابه تعریف میکنند. از نظر ارسطو استعاره به معنی دادن نامی که متعلق به چیز دیگری است به یک چیز است، مثلاً با گفتن «چشمان کرکسگوناش هر حرکتشان را دنبال میکرد». اگر داریم دربارۀ انسان دیگری سخن میگوییم آنگاه این کرکس تصویری است و نه یک لفظ. اگر ما به سادگی میگفتیم او با چشمانش حرکت او را دنبال میکرد کیفیات و تصویرها و مفاهیمی که در جملۀ قبل بود در این جمله نبود. به این دلیل دیوندس Dionedes زبانشناس لاتین قرن چهارم میلادی استعاره را بهعنوان انتقال چیزها و واژهها از مفهوم مناسب به یک تمثیل نامناسب توصیف میکند. بعضی چیزهایی که در زبان و ادبیات به منظور زیبایی، ضرورت و جلا دادن یا تأکید به کار رفته و میرود.
بنابراین استعاره نوعی از زبان، روشی برای برقرار کردن ارتباط، است که بیانی، خلاق و شاید چالشبرانگیز و قدرتمند باشد. چنانکه درمان یک فرایند زبانمبنای شفابخشی و عمیقاً متکی بر ارتباط مؤثر بین مراجع و درمانگر است، فرض بر این است که درمانگر با ساختارهای زبان مانند استعاره – که فرآیند تغییر مراجع را تسهیل میکند- آشنا باشد.
چرا از استعاره استفاده میکنیم؟
کریستین پری Christine Perry ، توجه ما را به یک مطالعه که میانگین سه استعاره در صد واژه در یک ساعت درمان پیدا کرده است جلب میکند (فرارا Ferara 1994). استعارههایی که در گفتگوی روزانۀ ما به کار میروند بسیار پیش پا افتادهاند. آنها حیاتبخش زبان رایج هستند. آنها رنگها را به گفتگوی روزانۀ ما اضافه میکنند. چشمان ما را به امکانات و ایدههای جدید باز میکنند؛ مانند واژههای نوشته شدۀ ایرانیک (با حروف خوابیده) در جملات قبلی، استعارهها به زبان ما میلغزند چنانکه عامۀ مردم بهطور مکرر و بدون توجه از آنها استفاده میکنند و اگر مراجعین ما دائماً بهطور تلویحی در زبان از این استعارهها برای بیان تجربیاتشان استفاده میکنند، پس بهنظر میرسد که مناسب، منطقی و کاربردی است که درمانگر البته در قالب و شیوۀ خاص ارتباطی مراجع از آنها استفاده کند، این شیوه، فرآیند تغییر را بهطور عملی و تلویحی تسهیل میکند.
استعارهها تعاملیاند
بر خلاف دیگر شکلهای ارتباط، مثل یک سخنرانی، جاییکه ارائهکننده فعال است و شنونده ممکن است حواسپرت، منفعل یا غیردرگیر در بحث باشد یا حتی گوش نکند، استعاره نیاز به مشارکت فعال شنونده دارد. اگر شما به شخصی گوش میکنید که میگوید «بیرون گرم است» یا «من احساس فشار میکنم»، شما کار بیشتری بهجز شنونده بودن نمیتوانید بکنید. آن را شنیدهاید و تأیید کردهاید، همین! لیکن اگر شخصی میگوید «من با یک اِوِرست مواجه هستم» یا «من دارم کورکورانه میدوم» شما ناگهان با یک تصویر جدید مواجه میشوید. نیاز به فکر کردن دربارۀ این موضوع دارید و از بین معناهای احتمالی زیاد معنای اصلی موجود در استعاره را انتخاب میکنید، پیوندهای مبهم توجه را میطلبید. شنونده باید با گوینده درگیر شود و شکلی از ارتباط تعاملی بین گوینده و شنونده پایهریزی میشود.
استعارهها با جذابیت میآموزند
هر انسانی یک داستان خوب را دوست دارد. به روشی که بچهها مینشینند و با چشمان باز به یک معلم که کتاب داستان میخواند گوش میدهند یا به التماسشان برای افسانۀ موقع خواب نگاه کنید. بنگرید بالغین را که چهطور گرد هم برای یک فیلم جمع میشوند، حریصانه یک رمان را میخوانند یا از داستانهایی که دور میز شام تعریف میکنند لذت میبرند. توجه کنید به اینکه وقتی شروع به گفتن یک استعارۀ درمانی برای مراجعان میکنید چه اتفاقی میافتد. چه تغییراتی در فهرست توجهشان وجود دارد. چه اتفاقی در تماس چشمشان با شما میافتد، چه تغییری در تعداد تنفسشان و مقدار حرکات بدنشان ایجاد میشود؟
استعارهها و داستانها با نتیجهای که شنونده دریافت میکند هم از خود افسانه و هم پیام یا نکتۀ آموزندهای که در افسانه است، مخاطب را مجذوب میسازد.
استعارهها مقاومت را دور میزند
خیلی از مراجعانی که برای درمان مراجعه میکنند، اغلب پیشنهادهای خوب و مفیدی را از دیگران شنیدهاند. پذیرفته نشدن این پیشنهادها به این معنی است که هر رویکرد مشابهی در درمان ممکن است با مقاومت روبرو شود. استعارهها میتواند در دور زدن این مقاومت کمککننده باشد بهخصوص وقتیکه استعارههای درمانی بهوسیلۀ مراجعان خلقشده باشد، استعاره از داستان خود مراجع برآمده باشد، یا با همکاری او ساخته شده باشد. اگر ایده، استعاره، تمثیل، یا داستان از مراجع برآمده باشد، چیزی برای مقاومت وی وجود ندارد.
استعارهها تخیل را درگیر میکنند و میپرورانند.
میکائیل هیلدبرنت Mikaela Hildebrandt ، لیندسی بی. فلچر Lindcy B. Fletcher و استیون سی هیز Steven C. Hayes استعاره را بهعنوان «یک پل بین دنیای خلقشده، بهوسیله زبان و تجربۀ دنیایی ورای زبان» توصیف میکنند. «استعارهها هدفمندانه مراجعان را گیج میکند بهطوری که آنها باید بر اساس تجربیاتشان کشف کنند که نسبت به قوانین لفظی و خطی کدام [استعاره] کار میکند و کدام کار نمیکند». در پروردن و درگیر کردن فرآیندهای تخیل و اندیشۀ تلویحی، استعارهها در جاییکه مراجع ممکن است در طی ستیز برای حل یک موضوع یا مسئله گیر افتاده باشد نیاز به سطحی از پردازش دارند که گرایش به دور زدن اثر خطی، منطقی و شناختی دارد.
استعارهها فرایند جستجو را برمیانگیزد
وقتیکه روانپزشک سوئیسی، هرمن رورشاخ Herman Rorschach لکۀ جوهر معروفش را ابداع کرد، ممکن است که او یک آزمون معتبر عینی را خلق نکرده باشد اما به چیزی مهم اشاره کرده بود و آن اینکه ما بهعنوان یک نوع (گونه) در تحمل ابهام خوب نیستیم و میل شدیدی به جستجو برای معنا حتی در چیزهای انتزاعی بهاندازۀ لکۀ جوهر داریم. شبیه یک آزمون تصویری، استعارهها به شنونده تا حدی یک محرک مبهم ارائه میکنند گرچه گوینده تعمداً استعاره را برای یک هدف معین ساخت داده باشد. وقتی داستانی برای مراجع گفته میشود او درگیر یک جستجو است: چرا اینها به من گفته میشود؟ اینها چه ارتباطی با من دارد؟ هدف درمانگر من از این داستانها چیست؟
این جستجو برای معنی در ارزشدرمانی استعارهها بسیار اساسی است. به همین دلیل راه صحیح و درستی برای تفسیر یک داستان استعاری برای یک مراجع وجود ندارد. معمولاً معنادارترین تفسیر را یک مراجع به داستانِ درمانی، نسبت میدهد. افراد مختلف احتمالاً معنای متفاوتی در همان داستان میبینند. هنر یک درمانگر خوب این است که برای هر مراجع به اندازۀ کافی منعطف باشد تا از درک مراجع و ساخت مفاهیمش در جهتی سودمند که حرکت او را به سمت هدفدرمانی تسهیل کند استفاده کند.
استعارهها مهارتهای حل مسئله را ارتقا میدهند
همۀ ما با مشکلاتی در طول زندگیمان مواجه هستیم. آموختن اینکه چگونه آنها را بهطور مؤثر حل کنیم یکی از مهارتهای ضروری زندگیمان است که ما را از لغزش به سمت سطوح ناتوانکنندۀ اضطراب یا افسردگی بازمیدارد تا بتوانیم بهگونهای در زندگیمان مشارکت کنیم که وجودی خرسند و شاد داشته باشیم.
یک داستان خوب معمولاً از مواجهه با یک مسئله یا کشمکش دربارۀ شخصیت اصلی شروع میشود که هدفش پیدا کردن معنی برای رسیدن به یک راهحل مناسب است. در درگیر شدن با شخصیت یا مسئلۀ داستان، شنونده نیز با فرایند حل مسئله یا اینکه چهطور بهطور مناسب مهارتهای حل مسئله که قبلاً وجود نداشته است را توسعه بدهد، درگیر میشود.
استعارهها امکانهای جدید میآفرینند
اگر درمان دربارۀ یک چیز است، آن چیز امید به آفرینش امکانهای جدید و معنا دادن و رسیدن به آنهاست…. اغلب عامل آغازگر که مردم را به درمان ترغیب میکند باور به این است که در نهایت امکانهایی برای تغییر هست. یک داستان استعاری قدرتی دارد که به شنونده اجازه میدهد تا ورای چارچوب مرجع که او در آن گیر کرده است در قلمروی متفاوت از تجربه، گام بردارد، تا بتواند امکانها را دوباره بیازماید.
استعارهها تصمیمگیریهای مشکل را فرامیخوانند
چونکه استعارهها اختیارات یا امکانها را پیشنهاد میکنند، شنونده را به تصمیمگیری دربارۀ آن انتخابها فرامیخوانند. بر اساس یک گفتۀ قدیمی که میگوید، اگر شما به یک شخص یک ماهی بدهید او یک روز ماهی میخورد ولی اگر به او ماهیگیری یاد بدهید سراسر زندگیاش میتواند ماهی بخورد، این گفته برای درمان هم صدق میکند. اگر شما به فردی یک جواب دهید او ممکن است که با موقعیتهای مشابه آن مدارا کند ولی اگر به او مهارتهای استفاده از تفکر تصویری، فن حل مسئله، پیدا کردن امکانهای جدید و تصمیمگیری مستقل را بیاموزید، مفاهیمی برای خلق مدارا با مسائل نه فقط در حال حاضر بلکه در مورد کشمکشهای آیندهاش مییابد، ارزش استعارهها در این فرایند درمانی در تمام فصول کتاب دیده میشود.
استعارهدرمانی یا ارتباطدرمانی
در فرایند درمان نه فقط آنچه شما به یک مراجع (مداخلۀ درمانی) میگویید، بلکه اینکه چهطور آنرا بیان میکنید (نحوۀ ارتباط آن مداخلۀ درمانی) است که مشخص میکند که آیا پیام درمانی شنیده شده، پذیرفته شده و عمل شده است یا نه.
اجازه دهید که یک مثال از دو معلم که مبحث تفریق در ریاضی را تدریس میکنند بزنم. معلم اول روی تخته مینویسد: 2=2-4. معلم دوم یک داستان برای بچهها تعریف میکند؛ جانی خوب تیلهبازی میکرد؛ در حقیقت او چهار دور در تیلهبازی برنده شد و در بازی بعدی او یک باخت داشت و دوباره در دور بعدی بازی یک باخت دیگر داشت. در حالیکه جانی با چهار برد بازی را شروع کرد دو باخت داشت، به این معناست که حالا او دو برد داشته است.
درواقع محتوایی که هر دو معلم آموزش میدهد یکی است. وقتیکه به نحوۀ برقراری ارتباط آنها مینگریم، متوجه یک اختلاف مشخص میشویم که شاید جالب باشد، وقتیکه پاراگراف قبلی را میخوانید، رویکردی را که شما با آن بیشتر احساس نزدیکی میکنید کدام بود؟ و اینکه اگر شما در مدرسه ابتدایی بودید کدام روش بیشتر به شما برای درک مفهوم جدید کمک میکرد؟
از نظر درمان، ما انتخابهای مشابهی برای درمان مراجعانمان داریم، مثل دو معلم در انتقال پیامها. ما میتوانیم بهطور مستقیم یا غیرمستقیم ارتباط درمانی بگیریم. فردی را که ترس از ارتفاع دارد در نظر بگیرید. ابتدا نمونههای درمانی مختلف را در نظر میگیریم، سپس به انتخاب راهبرد یا مداخلهای که ممکن است در آن نمونه از آن استفاده کنیم، نیاز داریم. آیا ما برای مثال داریم با حساسیتزدایی سیستمی یا درمان در معرض قرارگیری Exposure Therapy کار میکنیم؟ با دانستن این انتخاب سؤال بعدی پیش میآید: چهطور از این مداخله استفاده میکنیم تا بیشترین تأثیر را برای این مراجع بهخصوص داشته باشد؟ اولین جایگزین میتواند یک رویکرد مستقیم باشد که به مراجعمان میگوید چه کار باید بکنی: فن آرَمش را یاد بدهید و سپس آن را انجام بدهید، بهتدریج شروع کنید به بالا رفتن از یک جا، جایی که قبلاً احساس راحتی با آن نداشتید، زمان بگیرید که در طول مسیر متوقف شوید و فن آرمش را انجام دهید.
دوم، ما میتوانیم با مراجعمان در ورزش همراهی کنیم: حساسیتزدایی در شرایط آزمایشگاهی انجام دهیم، مربیگری کرده و او را تشویق کنیم تا بهتدریج از میان تجربۀ برانگیختگی ـ اضطراب قبلیاش بیرون بیاید. سوم، ما میتوانیم این کار را با تصویرسازی غیرمستقیم که یک راهبرد مؤثر برای آرمش و سپس آموزش تصویرسازی هدایتشده انجام بدهیم. جایگزین چهارم ممکن است داستان گفتن باشد: من قبلاً مراجع دیگری داشتم که احساس مشابهی را تجربه میکرد و هر وقت میخواست بالا برود یا نزدیک یک پنجره در ساختمان بلند بایستد، بسیار میترسید و از انجام چنین کارهایی پرهیز میکرد و سرانجام او توانست با شوق و علاقه این کار را انجام دهد. سپس داستان میتواند به این سمت پیش برود که مراجع قبلی از طریق مراحل و فرایندهای حساسیتزدایی سیستمی بهطور رضایتبخشی بر مشکلش غلبه کرد. در تمام این رویکردها مداخلۀ درمانگر یکی است. تفاوت در روشی است که مداخلۀ درمانی ارتباط برقرار میکند و استعاره فقط یکی از راههای گفتگوی محتواها و فرایندهای یک مداخلۀ درمانی مؤثر میباشد.
همانطور که نوشتهها را میخوانید متوجه میشوید که استعاره بهعنوان درمان معرفی شده است، لیکن وقتیکه مثال بالا را راجع به تفریق یا غلبه بر ترس (از ارتفاع)، میخوانیم ممکن است روشهای فوق مناسبتر و کاربردیتر باشد و ممکن است بیشتر آن را به شکل یک شیوۀ ارتباطی دریابید تا روش درمانی. در فصل ششم میشل یاپکو Michael Yapko به این نکته اشاره میکند که هیپنوتیزم بهطور معمول به عنوان یک درمان غیروابسته در نظر گرفته نمیشود (انجمن روانشناسی آمریکا American psychological association 1999). دلایلی که او برای استفاده از هیپنوتیزم در درمان پیشنهاد میکند برابر کاربرد استعاره هستند. این استعاره است که شبیه هیپنوتیزم، میتواند یک آمادگی و زمینهای برای یادگیری درمانی، به خوبیِ افزایش انتقال پیامدرمانی خلق کند. در مثال معلمهای ریاضی که میخواستند تفریق را به دانشآموزانشان یاد بدهند، دو روش برای انتقال مفاهیم معرفی میشود که دومی ممکن است روش مؤثرتری را ارائه کند؛ بنابراین استعاره میتواند به شرح یک مفهوم روان-پویشی کمک کند. بازتاب داستان خود مراجع از موقعیتش، پیشنهاد یک مداخلۀ راهبردی، معرفی یک مداخلۀ شاهد- مبنا، کشف نتایج متمرکز بر راهحل یا گفتگو کردن دربارۀ هریک از جنبههای درمانی که شما با آن کار میکنید.
اگر یک معلم میگوید «چهار منهای دو مساوی با دو» و دانشآموز مفهوم را میگیرد، آشکار است که این سادهترین و شاید مؤثرترین راه برای ارتباط برقرار کردن با این دانشآموز بهخصوص است. اگر دانشآموزی هرگز مفهوم تفریق را نفهمیده، یا هنوز در فهم فرایند مشکل دارد، در اینصورت معلم باید به دنبال راههای دیگری برای کمک به او در جهت درک مطلب باشد. حتی اگر دانشآموز مفهوم را فهمیده و استفاده از داستان باعث غنیتر شدن یادگیری، بهتر شدن فرایند تفکر و به خاطر سپردن شده است و به شنونده اختیار پیدا کردن نتیجهگیری خودش را میدهد، بهتر است از آن استفاده کنیم. دراینباره دروغ گفتن موازی با درمان Lies parallel therapy است. اگر به یک قمارباز چیزی بگوییم «تو داری زندگی خودت و خانواده را نابود میکنی؛ برو خانه و قماربازی را کنار بگذار» و او آن را انجام دهد، این سادهترین و مؤثرترین مداخله است. اگر بتوانیم به یک فرد افسرده بگوییم «برو بیرون و بیشتر اجتماعی شو، درگیر در فعالیتهای جسمانی شو، یا به چیزهای مثبت که باعث شادی در زندگیات میشود نگاه کن» و فرد آن را انجام دهد، دوباره سادهترین و مؤثرترین راه را انتخاب کردهایم. مشکلی که اغلب در درمان با آن مواجه هستیم این است که بیشتر اوقات وقتیکه مراجع به ما مراجعه میکند، اغلب رویکردهای مستقیم را از سمت اعضای خانواده، دوستان، پزشکان، مشاوران و درمانگرها دریافت کرده است (و جواب نگرفته است). اگر رویکرد مستقیم کار نکرد، مسئلۀ مهمی را میدانیم: و آن این است که احتمالاً استفاده از رویکرد مستقیم جواب نمیدهد. در چنین شرایطی از استعاره و القا با روشهای غیرمستقیم استفاده میکنیم.
چه نوع استعارهای؟
همانطور که استعارهها را در ادبیات میخوانید، با یک ارائۀ گیجکننده از عنوانهای توصیفی، با نویسندگان مختلف با دستهبندیهای مختلف برای استعارهها مواجه میشوید که بیانگر روشی است که آنها استعارهها را درک کردهاند و به آن ساخت دادهاند. شما استعارههای هدف- مبنا (لانکتون و لانکتون 1989) و استعارههای نتیجه- مبنا (برنز 2001، 2005)، استعارههای ادغام شده (لنکتون و لنکتون 1986)، استعارههای تنیافته (بل گادسپی Bell- Gadsby و دوناگی Donaghy 2004)، استعارههای هنرمندانه (میلز 2001) و استعارههای احساسی (لنکتون و لنکتون 1989)، استعارههای زبانی (کوپ Kopp 1995) و استعارههای هدایت شده (باتینو Battino 2002) را پیدا خواهید کرد. با وجود اینکه راه قاطعی برای دستهبندی انواع استعارهها در درمان وجود ندارد، اجازه بدهید نمونهای از این تقسیمبندیهای گوناگون را ارائه کنیم.
در معنای گسترده استعارهها گرایش دارند که بهوسیلۀ یک یا دو مشخصه تعریف شوند. اولین طبقهبندی آنها براساس عملکرد یا هدفی است که دارند. برای مثال نوشتههای استفان لانکتون و کارول هیکز Carol Hicks ـ لانکتون (لنکتون و لنکتون 1983، 1986، 1989)، معمولاً به انواع استعارههایی که بر اساس عملکردشان تعریف شدهاند اشاره میکنند. در نوشتههایشان استعارههای همسو Matching metaphor به منظور همسو کردن شخصیت و مسئلۀ مراجع به کار گرفته میشود، بنابراین همانطور که فرد در فرایند درمان درگیر است به نتیجه نیز دست مییابد. یک استعارۀ منبع، عملکردی از بازیابی منابع مفید درمانی و در دسترس قراردادن آنها برای دوباره حل کردن مسئله دارد. یک استعاره نصب شده وظیفهاش نصب مستقیم کارِ درمانی در داخل داستان (در داخلِ داستانِ داخلِ داستان) است، با فرض اینکه چنین پیامی، کمتر مستعد تحلیل انتقادی و عدم پذیرش آگاهانه است (لنکتون و لنکتون 1983). استعارههای احساسی، نگرشی و رفتاری (لنکتون و لنکتون 1989) هرکدام سازوکارهای اختصاصی خودشان را دارند.
درصد زیادی از نوشتههای دیگر درمانگران دربارۀ استعارهها بهمنظور طبقهبندی آنها بر طبق اولین ویژگی، یعنی تعریف استعارهها بر اساس منابع یا خاستگاهشان انتخاب شده است. جویس میلز Joyce Mills (میلز و کراولی Crowley 1986، 2001) که در آغاز با بچهها کار میکرد، به استعارههای داستانگویی ارجاع میدهد، چنانچه که از نام آن برمیآید این داستانها ریشه در سنت شفاهی داستانگویی دارد؛ استعارههایی هنرمندانه که برخاسته از راهبردهای تصویری، بازیهای گسترده و کتابهای درمانی هستند که بهوسیلۀ بچهها خلق شدهاند.
ازنظر کوریدون هاموند Corydon Hammend (1990)، «سه سبک از استعارههای اساسی»، هرکدام با یک منبع متفاوت وجود دارد. اولین سبک داستانهای استعاری هستند که درمانگران از پیشزمینۀ تجربی خودشان که یا مربوط به مثالهایی از تجربیات مراجعان قبلی یا زندگی شخصی خودشان است میگویند. سبک دوم «استعارۀ بدیهی» Truism metaphors است که منشأ آن از چنان واقعیتهای بدیهی و جهانیای آمده است «که بیمار نمیتواند آنها را انکار کند.» آخرین (سومین) دستهبندی «طراحی داستانهای استعاری» است، افسانههای تخیلی که درمانگر برای همسو کردن جنبههای شرایط موجود و مطلوب مراجع میآفریند. در حالیکه او تصدیق میکند که پژوهشی برای نشان دادن برتری یک استعاره نسبت به دیگری وجود ندارد، او یک برتری را برای اولی به دومی بیان میکند، احساس اینکه نوع سوم ممکن است در برخی مراجعان باعث تردید در اعتبار درمانگر شود و در برخی مراجعان نشاندهندۀ لطف و محبت درمانگر باشد. درحالیکه کوریدون تأکید بر اهمیت تشخیص محل استعارهها دارد، همچنین تأکید دارد بر اینکه «ما باید دورنمایی متوازن داشته باشیم و بدانیم درمان بیش از داستانگویی است».
ریچارد کوپ Richard Kopp «دو دستۀ گسترده» از استعارهها، شامل استعارههای مراجع-پدیدآورنده و استعارههای درمانگرـپدیدآورنده را تعریف میکند (1995). در دستۀ اول درمانگر به استعارههایی که مراجع برای موقعیتش توصیف میکند گوش میکند: «احساس من مثل آینه که در یک مسیر پرپیچوخم گم شدهام و راهم را به بیرون پیدا نمیکنم» یا «من نوری در انتهای تونل نمیبینم» یا «کشتی بیسکان را هدایت میکنم». کار درمانگر از نظر کوپ فراهم کردن یک فرایند گام به گام است، سپس پیوستن مراجعان به استعارههایشان و دعوت آنها به شروع کشف راهحلهای ممکن. برعکس در گروه دوم استعارهها، درمانگر منبع استعاره است که شخصیت و داستان را برای همسو کردن مشکل مراجع، فرایند تجزیه و تحلیل و میل رسیدن به نتیجه خلق میکند. در فضای استعارههای مراجع-پدیدآورنده، کوپ دو زیرگروه قرار میدهد؛ «استعارههای حافظه اولیه » و «استعارههای زبانی».
البته امکانهای دیگری هم وجود دارد. ما میتوانیم استعارهها را که براساس منشائشان نامگذاری شده و ارتباط میگیرند را به کار ببریم: استعارههای شفاهی ، استعارههای کتاب-مبنا ، استعارههای نمایشی ، استعارههای ویدئویی، استعارههای اسباببازی ـ مبنا ، استعارههای هورمونها، یا استعارههای بازیگوشانه (برنز Burns 2005). همینطور میتوانیم آنها را بر اساس اصطلاحات بر پایه درمان ساخته شده طبقهبندی بکنیم: استعارههای شاهدـمبنا، استعارههای راهبردی ، استعارههای روانپویشی ، استعارههای راهحل-مبنا و غیره. یا ما میتوانیم آنها را به عنوان استعارههای مورد مراجع، استعارههای تجربی روزانه، استعارههای بینافرهنگی و استعارههای تجربه زندگی طبقهبندی کنیم(برنز 2005 و 2001).
به خاطر داشتن این نکته مهم است که تمام چنین طبقهبندیهایی، یک روش سادۀ کاربردی فکرکردن دربارۀ استعارههاست نه یک راه قاطع. یکی از اولین سؤالاتی که یک درمانگر باید از خودش بپرسد، اگر دارد برای به کار بردن یک استعاره به عنوان یک مفهوم ارتباطی درمانی مستقیم تصمیمگیری میکند، این است که «چه استعارههایی برای مراجع من کمککننده خواهد بود؟ آیا هدفش این است که به او اجازه بدهد تا با داستان احساس نزدیکی کند و احساس کند که درمانگر مسئلهاش را موقع بهکارگیری استعارۀ همسوکننده شنیده و فهمیده است. آیا کارکردی برای دستیابی و بهکارگیری منابع موجود یا تازه و مهارتهایی برای رسیدن به اهداف درمانی ضروری وجود دارد؟ آیا این استعاره زمینهای برای او فراهم میکند تا امکانی برای تغییر و دسترسی به یک هدف واقعی پیدا کند؟»
اگر درمانگر از کارکرد استعارهای مطمئن باشد، ممکن است جست و جوی منابع آن را را مفید بداند: «از کجا استعاره ای مناسب به دست آورم؟ آیا مراجعم با یک استعاره عملی برای توصیف موقعیتش همراه میشود و آیا این میتواند برای رسیدن به نتیجۀ مناسب به کار گرفته شود؟ آیا برای من به عنوان درمانگر خوشایند است که استعارهای را خلق کنم که بتواند مفاهیم و راهبردهایی که مراجع ممکن است از آنها آگاه نباشد را معرفی کند؟ آیا برای من و مراجعم بهتر خواهد بود که روی داستان مشترکاً کار کنیم یا اینکه من یک فعالیت تجربی را تنظیم کنم که ممکن است معنی استعاری داشته باشد؟» این سؤالات یک ساختار مناسب و کاربردی را ایجاد میکند که بتوانیم بهترین روش برای کار با استعارهها را برای یک مراجع بهخصوص بیابیم.
برای راحتی، من در این کتاب از چهار طبقهبندی منشاءـمبنا استفاده کردهام که در مقدمۀ هر فصل به آن اشاره شده است و بهسادگی میتواند زمینهای در مورد اینکه چگونه آنرا ببینیم و در مورد آن بحث کنیم به ما بدهد. من تلاش کردهام که تعریفی از هرکدام بدهم، ایدهای از مزایایشان و بعضی روشهایی که از آنها استفاده شده است، اما باید در نظر داشته باشیم که آنها ناسازوار نیستند و مرزهایشان ممکن است بیشتر روی هم بلغزند تا اینکه تعریف شده و مشخص باشند. شرکتکنندههای مختلف ممکن است که استعارههایشان را به روشهای مختلف توصیف کنند، یا بخواهند که بهطور کلی از هر دو نوع طبقهبندی پرهیز کنند.
گروه اول: استعارههای مراجع- پدیدآورنده
تعریف استعارههای مراجع- پدیدآورنده به معنی استعارهای است که از خود مراجع میآید. بیشتر درمانگران شروع به گوش دادن اینها میکنند، استعارههایی که درمانگر ممکن است بیشتر بشنود شامل: «در یک گودال گیر افتادهام»، «به انتهای خط رسیدهام»، «زندگی من برسر یک دوراهی است».
موقع کار با استعارههای مراجع- پدیدآورنده معمولاً درمانگر استعارۀ اصلی را که مسئلۀ مراجع را توصیف میکند میشناسد، خود شروع به کشف معنی یا تجربیانی که مراجع با آن همراه است میکند و به مراجع کمک میکند تا به شکل دادن آن استعاره به سمت نتیجه مطلوبتر حرکت کند. بعضی، شبیه ریچارد کوپ و روبین باتینو Rubbin Buttino ، پیشنویس یا راهنمای تجویز شده را برای کار با استعارههای مراجع- پدیدآورنده بهکارمیبرند درحالیکه دیگران، مثل کریستین پری Christine Perry رویکردی کمتر تجویز شده دارند. مزایای این استعارهها این است که اینها داستانهای تجربیات مراجعین است شبیه آنچه که ونسا در مورد از بین بردن وهم و احساس گمشدن داشت. درمانگر میتواند به مراجعان در استفاده از تصوراتشان بپیوندد، چیزی برای مقاومت در مراجع وجود ندارد، نیازی نیست که درمانگر داستانی خلق کند و تغییر مطابق نمونۀ مراجع از دنیا صورت میگیرد.
گروه دوم: استعارههای درمانگر- پدیدآورنده
بیشتر نوشتهها تمایل به استعارههای درمانگر- پدیدآورنده دارند، آنهایی که بوسیله درمانگر به منظور هماهنگ کردن با شرایط مراجع و با تمایل رسیدن به نتیجه خلق میشوند.
اینها بهطور عادی به عنوان داستان یا افسانهها در درمان گفته میشوند، ارائۀ یک مسئله به نحوی که برای مراجع قابل درک باشد، ساختن منابع، مهارتها و مفاهیمی برای حل مسئله قبل از رسیدن به یک نتیجۀ مناسب. ممکن است زمان استفاده از استعارههای درمانگر- پدیدآورنده وقتی باشد که مراجعان برای نحوۀ حل مسئلهشان گیر کردهاند و درمانگر حرفهای راهبردها، فنون، یا روشهایی از آنچه را که ممکن است برای مراجع مفید باشد در دسترس قرار میدهد.
گروه سوم: استعارۀ گروهی
در مورد «استعارههای گروهی» من آنهایی را ترجیج میدهم که از مراجعان یا درمانگران نشأت نگرفتهاند ولی ساخته شدهاند و فعالانه هم توسط درمانگر و هم مراجع در داستان به کار گرفته میشوند. آنها ترکیبی از مزایای هر دو طبقهبندی قبلی هستند که فعالانه با داستانهای مراجعین کار میکنند و مراجعین میپذیرند که توسط درمانگر به کار گرفته شوند. طبیعتاً، آنها کمتر بر اساس پیشنویس خاص بودند تا بعضی رویکردهای مراجع- پدیدآورنده. با این وجود آنها کمتر توسط درمانگر برای آفرینش داستان به کار گرفته میشوند. مراجع، مشارکت فعالتر در تولید داستان، حل مسئله و دستیابی به نتیجه، نسبت به استعارههای درمانگر- پدیدآورنده دارد.
گروه چهارم: استعارههای تجربی
نیازی نیست که استعارهها فقط در افسانهگویی وجود داشته باشند بلکه این میتواند در ضمن و خلال یک تمرین آزمایشی هم به شکل ضمنی یک استعاره منتقل شود. یک روش مهم کمک به مراجعان رشد مهارتها، شایستگی و اطمینان است تا فرصتها را برای آنها خلق کنند و مسیر را برایشان تسهیل کنند تا گسترهای وسیع از تجربیات نو داشته باشند و درک کنند کدام مفهوم ممکن است برای کمک به آنها در رسیدن به اهداف درمانیشان سودمند باشد.
بر اساس طبیعتشان، استعارههای تجربی، یک مراجع را به کشف بعضی چیزها در یک بخش از تجربهاش (مثل تماشا کردن بازتابها در یک رودخانه، همانطور که ونسا انجام داد) که ممکن است برای مراجع دیگر نیز کاربردی باشد (مثل سروکار داشتن با یک بیمار حملۀ آسیبزا) دعوت میکنند. آنها فرصتی برای خود- کشفی Self- discover و یادگیری مهارتهای ضروری زندگی ایجاد میکنند و بنابراین احساس قدرتمندی ایجاد میکنند. چنین استعارههایی لنگر میاندازند و پیامهای درمانی در یک تجربۀ واقعی را به گل مینشانند.
آیا زمانهایی وجود دارد که از استعاره استفاده نکنیم؟
جواب این سؤال بله است. همۀ ما که برای این کتاب همکاری کردهایم و آنرا نوشتهایم، امیدواریم که به ساختن مهارتهایتان به عنوان یک درمانگر کمک کنیم تا نهایتاً برای مراجعینتان سودمند باشد. من از شما دعوت میکنم تا با رویکردهایی که پیشنهاد کردیم کار کنید، اما همچنین در نظر داشته باشید که دانستن یک ابزار جدید در جعبه ابزار درمانیتان به این معنی که برای هر فردی در هر شرایطی جواب میدهد نیست. درحالیکه داستانها جذابیتی عمومی دارند و در درازمدت بر اساس تعامل انسانی و یادگیری شکل گرفتهاند ضرورتی برای استفاده از استعاره برای هر فرد نداریم. اول، همانطور که ذکر شد اگر میتوانید بهطور مستقیم با فرد ارتباط بگیرید تا بتواند آنچه را لازم است انجام دهد؛ ضرورتی ندارد که وقتتان را با روشهای غیرمستقیم مثل استعارهها تلف کنید.
دوم، مراجعانی هستند که داستانگویی را متواضعانه یا طفره رفتن میدانند، در چنین مواردی استعاره، نامناسب است.
سوم، چونکه استفاده از استعاره در درمان یک ابهام، رویکردی غیرمستقیم به درمان دارد، ممکن است برای مراجعانی که سبک شناختی عینی دارند مناسب نباشد.
چهارم، زمانهایی ممکن است باشد مانند وقتی که فرد بسیار افسرده است که او به سختی در فرایند فعال تعاملی استعارهها درگیر میشود و نهایتاً، همانطور که مکتب رواندرمانی کوتاهمدت The brief therapy school به ما آموخته است، اگر بعضی روشها کار نمیکند، ضرورتی بر اصرار ورزیدن نیست. آن روش را رها کنید و سعی کنید روشی متفاوت را امتحان کنید.
فقط دانستن یک ابزار مناسب- و اینکه آن ابزار چقدر خوب است- به این معنی نیست که آن مناسبترین یا مربوطترین ابزار برای هر موقعیتی که شما با آن مواجه هستید، میباشد. در مورد هر فرد ما باید تشخیص دهیم چه ابزاری برای او بهترین است. در نظر داشته باشید که استعاره یکی از ابزارهای مورد استفاده در جعبه ابزار درمانی شما خواهد بود، ولی همچنین به خاطر داشته باشید که کتاب مقدسی وجود ندارد دربارۀ اینکه چطور درمانگری که استعارهها را به کار میبرد با درمانگر دیگر مقایسه شود.
انگیزۀ من در خلق این کتاب این بوده است که اجازه دهد به شما که گوناگونی را که افراد حرفهای درک کرده و هنردرمانیشان را برای داستانگویی به کار بردهاند را ببیند نهایتاً اینکه رویکردها ممکن است برای شما و مراجعانی که شما با آنها کار میکنید، مفید باشند.
این متن ترجمهای است از:
Healing with Stories: Your Casebook Collection for Using Therapeutic Metaphors, Chapter 1, Paperback, John Wiley and Sons – April 20, 2007 by George W. Burns-
منابع
American Psychological Association, Division of Psychological Hypnosis. (1999). Policy and procedures manual. Washington, DC: Author.
Battino, R. (2002). Metaphoria: Metaphor and guided metaphor for psychotherapy and healing.Williston, VT: Crown House.
Bell- Gadsby, C. & Donaghy, K. (2004, December). Embodied metaphors.Workshop presented at the ninth International Congress on Ericksonian Approaches to Hypnosis and Psychotherapy, Phoenix, AZ.
Burns, G. W. (2001). 101 healing stories: Using metaphors in therapy. New York: Wiley.
Burns, G. W. (2005). 101 healing stories for kids and teens: Using metaphors in therapy. Hoboken, NJ: Wiley.
Ferrara, K. W. (1994). Therapeutic ways with words. New York: Oxford University Press.
Hammond, D. C. (Ed). (1990). Handbook of hypnotic suggestions and metaphors. New York: Norton.
Kopp, R. R. (1995). Metaphor therapy: Using client- generated metaphors in psychotherapy. New York: Brunner /Mazel.
Lankton, C. & Lankton, S. R. (1989). Tales of enchantment: Goal- oriented metaphors for adults and children in therapy. New York: Brunner / Mazel.
Lankton, S. R. (2002). Foreword. In R. Battino (Ed.), Metaphoria: Metaphor and guided metaphor for psychotherapy and healing (pp. v–xv). Williston, VT: Crown House.
Lankton, S. R. & Lankton, C. (1983). The answer within: A clinical framework of Ericksonian hypnotherapy. New York: Brunner / Mazel.
Lankton, S. R., & Lankton, C. (1986). Enchantment and intervention in family therapy: Training in Ericksonian hypnosis. New York: Brunner / Mazel.
Mills, J. C. (2001). Ericksonian play therapy: The spirit of healing with children and adolescents. In B. B. Geary & J. K. Zeig (Eds.), The handbook of Ericksonian psychotherapy (pp. 506–521). Phoenix, AZ: Milton H. Erickson Foundation Press.
Mills, J. C., & Crowley, R. J. (1986). Therapeutic metaphors for children and the child within. New York: Brunner /Mazel.
استعاره در روان شناسی چیست و چه کاربردی دارد؟
برگرفته از: تن، روان و فرهنگ برگردان: محبوبه فرزانگان
خدمات تخصصی پژوهش و تحلیل داده های آماری با مناسبترین قیمت و کیفیت برتر!
💼کیفیت بالا، قیمت مناسب و خدماتی که به نیازهای شما پاسخ میدهند!
💼با ما همراه باشید و پروژهی خود را به یک تجربهی موفق تبدیل کنید.
ما در این سایت پرسشنامه های استاندارد (دارای روایی، پایایی، روش دقیق نمره گذاری ، منبع داخل و پایان متن ) ارائه می کنیم و همچنین تحلیل آماری کمی و کیفی رابا قیمت بسیار مناسب و کیفیت عالی و تجربه بیش از 17 سال انجام می دهیم. برای تماس به ما به شماره 09143444846 در شبکه های اجتماعی پیام بفرستید. ایمیلabazizi1392@gmail.com
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به لنسرسرا و محفوظ است.
این سایت دارای مجوز می باشد