دکتر William Glasser در سال ۱۹۶۵ واقعیت درمانی (Reality Therapy) را پایه گذاری و در سال ۱۹۹۴ تئوری انتخاب را به عنوان تئوری پشتیبان واقعیت درمانی ارائه نمود.
? بیان ساده تئوری انتخاب:
افراد چرا و چگونه رفتار می کنند. هر آنچه از ما سر می زند یک رفتار است. همه رفتارها از درون ما سر می زند و معطوف به یک هدف است و این هدف، ارضاء یکی از ۵ نیاز اساسی ماست:
عشق و احساس تعلق، قدرت، تفریح، آزادی، بقاء
ناکامی در ارضاء یکی از این نیازها، باعث رفتارهایی می شود که آن را بیماری روانی می نامند (افسردگی، اضطراب، پرخاش، …) و این رفتارها انتخاب شده اند.?
به توصیه گلاسر، در چنین موقعیت هایی است که انسان می بایست با پذیرش مسئولیت خود، دست به رفتارها و انتخاب های موثرتری برای ارضاء نیاز خود بزند نه آنکه عوامل بیرونی را دلیل ناکامی خود بداند.
بر خلاف رویکرد سنتی روان تحلیلگری که ریشه اصلی امراض روانی را در تجربه های گذشته و سرکوب خاطرات واپس رانده شده به حوزه ناخودآگاه فرد می داند،
? ویلیام گلاسر مسئولیت گریزی و نادیده انگاری واقعیت را دلیل رنج های روانی انسان (نِوروزها و سایکوزها) می شناسد.
? بر خلاف روانشناسی کنترل بیرونی (External Control Psychology)، روانشناسی مبتنی بر کنترل درونی معتقد است که گذشته بر زندگی کنونی ما اثر شگرفی داشته ولی تعیین کننده رفتار کنونی ما نیست.
? این تئوری به دنبال ارتقاء کیفی ۴ نوع رابطه ما و متعاقب آن، احساس خشنودی است:
فرزند و والدین، استاد و شاگرد، زن و شوهر، کارفرما و کارمند