بایگانی ماهیانه: اکتبر 2018

چگونه هدفمند زندگی کنیم؟

چگونه هدفمند زندگی کنیم؟

همه ما دوست داریم به نقطه ای از زندگی برسیم که استعدادها، مهارت ها و توانایی های مان با نیازهای دنیای اطراف مان تطبیق داده شود. این در واقع تعریف من از هدفی است که همه ما به دنبالش هستیم. اما در مسیر هدف نقطه ثابتی وجود ندارد که به آن جا برسیم و برای همیشه همانجا بمانیم. دنیا در حال تغییر است. ما آدم ها در حال تغییر هستیم. این جستجوی دائمی برای رسیدن به این نقطه است که باعث پیشرفت و رسیدن به هدف می شود.

از راهنمای کلیدی زیر برای روشن کردن مسیر موفقیت خود استفاده کنید. ادامه‌ی خواندن

۱۶ ترفند روانشناسی برای اینکه بتوانید بلافاصله خودتان را در دل‌ها جا کنید!

۱۶ ترفند روانشناسی برای اینکه بتوانید بلافاصله خودتان را در دل‌ها جا کنید!

🔸سخت است دقیقا بخواهیم بگوییم چطور می‌شود که از فردی خوش‌مان می‌آید. شاید لبخند جذابش باشد، شاید خوش‌‌صحبتی طرف باشد، یا شاید هم فقط به این خاطر است که کنار او راحت هستیم؛ هرچه هست، فقط می‌دانیم که از او خوش‌مان می‌آید.

🔸اما محققان این حوزه، برخلاف بنده و شما، با پاسخ‌های این‌چنینی راضی نمی‌شوند؛ آنها سال‌هاست که تلاش می‌کنند تا عواملی را که باعث جلب‌توجه فردی به فرد دیگر می‌شود، دقیقا مشخص کنند.
یافته‌های زیر کمک‌تان می‌کنند تا روابط جدید بهتر و البته سریع‌تری با آدم‌های دیگر برقرار کنید.

▪️از حرکات شخص مقابل‌تان تقلید کنید

هنگام صحبت کردن با دیگران، تلاش کنید زبان بدن، حرکات و حالت‌های چهره‌ی آنها را تقلید کنید.

▪️اگر از کسی انتظار دارید با شما دوست شود، بیشتر اطرافش باشید

طبق اثر نمایش محض، آدم‌ها کسانی را دوست دارند که آنها را بیشتر می‌شناسند.

▪️از دیگران تعریف کنید

اگر شخص دیگری را مهربان توصیف کنید، دیگران هم شما را به مهربانی خواهند شناخت. آدم‌ها صفاتی را که شما برای توصیف دیگران در جمع استفاده می‌کنید، با شخصیت خودتان پیوند می‌دهند.

▪️سعی کنید احساسات مثبت را به نمایش بگذارید

اگر می‌خواهید دیگران وقتی کنار شما هستند احساس خوبی داشته باشند، برای انتقال احساسات مثبت به آنها تلاش کنید.

▪️گرم برخورد کنید و شایستگی‌تان را به‌رخ بکشید

اگر بتوانید خودتان را به دیگران گرم نشان دهید، برای مثال دوستانه و غیررقابتی رفتار کنید، آنها احساس خواهند کرد که می‌توانند به شما اعتماد کنند. اگر شایسته به‌نظر برسید، برای مثال وضعیت اقتصادی یا تحصیلی خوبی داشته باشید، افراد تمایل بیشتری می‌یابند تا به شما احترام بگذارند.

▪️گاهی عیب‌های خود را آشکار کنید

افراد بعد از ارتکاب اشتباه، بیشتر از شما خوش‌شان می‌آید؛ اما فقط درصورتی‌که اعتقاد داشته باشند شما فرد شایسته‌ای هستید. آشکارکردن اینکه آدم کامل و بی‌نقصی نیستید، شما را در چشم اطرافیان‌تان واقعی‌تر جلوه می‌دهد.

▪️روی ارزش‌های مشترک تأکید کنید

طبق مطالعه‌ای قدیمی از تئودور نیوکامب، مردم بیشتر جذب کسانی می‌شوند که شبیه خودشان هستند. این پدیده به اثر جاذبه‌ شباهت معروف است.

▪️آنها را لمس کنید

لمس زیرآستانه‌ای زمانی رخ می‌دهد که شما فرد مقابل را طوری لمس می‌کنید که حتی خودش هم متوجه نمی‌شود. از مثال‌های چنین لمس‌هایی می‌توان به ضربه‌ آرامی اشاره کرد که در دیدارهای دوستانه به پشت طرف مقابل می‌زنید، یا لمس کردن بازوی کسی هنگام صحبت‌کردن؛ چنین لمس‌هایی باعث می‌شوند طرف مقابل حس خوشایندتری نسبت به شما داشته باشد.

▪️لبخند بزنید

لبخند بزنید تا برای همیشه در ذهن طرف مقابل حک شوید.

▪️شخص مقابل را طوری ببینید که خودش دوست دارد دیده شود

همه‌ ما به‌دنبال تأیید دیدگاه‌های خود هستیم، چه مثبت باشند و چه منفی.
وقتی باورهای آدم‌ها درباره‌ ما موازی با باورهای خودمان است، روابط‌مان با آنها جریان بهتری می‌یابد. احتمالا به این خاطر است که حس می‌کنیم ما را می‌فهمند، که همین از دلایل صمیمیت محسوب می‌شود.

▪️رازی را با آنها در میان بگذارید

خودافشاگری، یکی از بهترین تکنیک‌های ایجاد رابطه است. وقتی اطلاعات صمیمانه‌ای را با کسی به‌اشتراک می‌گذارید، احتمال بیشتری دارد که خودش را به شما نزدیک احساس کند و در آینده هم به شما اعتماد بیشتری بکند.

▪️نشان دهید که رازشان را هم نگه می‌دارید

افراد هم برای اعتمادکردن و هم معتمدبودن در روابط‌شان، ارزش زیادی قائل هستند.
صداقت و قابلیت اعتماد مهم‌ترین ویژگی‌ها در قلمروی دوستی محسوب می‌شوند.

▪️شوخ‌طبعی خود را نشان دهید

صرف‌نظر از اینکه افراد به دوست خوبی فکر می‌کنند یا همسری ایده‌آل، در هر صورت شوخ‌طبعی از اهمیت زیادی برخوردار است.

▪️به او اجازه بدهید درباره‌ خودش صحبت کند

اگر به‌جای آنکه مدام درمورد خودتان حرف بزنید، به طرف مقابل اجازه بدهید داستان‌هایی از زندگی خودش را برای‌تان تعریف کند، خاطرات مثبت‌تری از این معاشرت در ذهن او به‌ جا می‌گذارید.

▪️کمی آسیب‌پذیر باشید

خود را آسیب‌پذیر نشان دهید، تا طرف مقابل بیشتر از شما خوشش بیاید. صراحت عاطفی یا در مقابل آن، کمبود این حس است که شکل‌گیری یا شکل‌‌نگرفتن رابطه بین دو نفر را تشریح می‌کند.

▪️با رفتارتان نشان بدهید که از او خوش‌تان می‌آید

اگر فکر کنیم کسی ما را دوست دارد، ما هم او را دوست خواهیم داشت.
بنابراین حتی اگر مطمئن نیستید طرف مقابل‌تان چه حسی نسبت به شما دارد، طوری رفتار کنید که انگار از او خوش‌تان می‌آید، احتمالا او هم از شما خوشش خواهد آمد.

منبعthisisinsider

سی ویژگی مثبت چرچیل

سی ویژگی مثبت چرچیل

۱-وقتی مسایل برخلاف میل او بود، می­گفت: زمان یادگیری و تغییر است؛

۲-از چالش ­های زندگی نمی­ترسید؛

۳-معتقد بود برای پیروزی در هر امری، باید شریک داشت؛

۴-در جنگ جهانی دوم، بارها از فراز آسمان آلمان پرواز کرد؛

۵-سخنرانی­ های او، یک مجموعه ۱۸ جلدی است؛

۶-بر اساس واقعیت تصمیم می­گرفت؛

۷-قدرت خارق­ العاده در تمرکز داشت؛

۸-وقتی اشتباه می­کرد از زیردستان خود عذرخواهی می­کرد؛

۹-از مخالفین خود، انتقام نمی­گرفت؛

۱۰-معنای استراتژی را آمادگی برای جابه­ جایی اولویت­ها می­­دانست؛

۱۱- ۹۰ درصد مدیریت را در هماهنگی امور با دیگران می­دانست؛

۱۲-از هیچکس متنفر نبود؛

۱۳-در دو دوره نخست­ وزیری (مجموعاً ۹ سال)، حدود یازده هزار یادداشت دست نویس کاری برای زیرمجموعه خود نوشت؛

۱۴-در هر لحظه برای مسایل دور از انتظار، آمادگی داشت؛

۱۵-برای سخنرانی­ های خود بسیار وقت می­گذاشت؛

۱۶-در ۲۱ سالگی، متون فلاسفه و اقتصاد دانان بزرگ را خوانده بود؛

۱۷-از نظر او، مدیریت جزحل و فصل بحران نیست؛

۱۸-اعتقاد داشت برای موفق شدن، باید اول ناکامی ­ها را قبول کرد؛

۱۹-با افراد قوی کار می­کرد حتی اگر بحث بر­انگیز باشند؛

۲۰-در سخنرانی همیشه یک درخواست مهم از مخاطبان خود داشت؛

۲۱-از منظر او، توانایی افراد را باید در سطح درک آنها از جزئیات سراغ گرفت؛

۲۲-معتقد بود افراد قوی عموماً آمادگی کنار آمدن را دارند. ضعیف­ ها بیشتر دعوا می­کنند؛

۲۳-مسایل سخت با مخالفین داخلی و خارجی خود را، سر میز ناهار یا شام مطرح می­کرد؛

۲۴-در سخنرانی­ ها با محاسبه قبلی، چند بار مکث می­کرد؛

۲۵-بهترین فرصت برای نمایش شجاعت را زمانی می­دانست که شرایط بد است؛

۲۶-از ۹ صبح تا ۲ بامداد روز بعد کار می­کرد (۱۷ ساعت کار در روز)؛

۲۷-بهترین واکنش به توهین را سکوت می­دانست؛

۲۸-معتقد بود زندگی ذاتاً بهم ریخته است، ولی باید یک هدف والا داشت؛

۲۹-عاشق زندگی کردن بود؛

۳۰-با دستان خود نیز کار می­کرد: ۲۰۰ آجر در روز را برای ساختن خانه روستایی پیشخدمت خود، آجرچینی می­کرد.

نویسنده: دکتر محمود سریع القلم

 

برای خودت زندگی کن، نه برای انتظارات دیگران!

برای خودت زندگی کن، نه برای انتظارات دیگران!

آیا گاهی اوقات احساس می کنید زندگی تان را دوست ندارید؟ یا مثل این که چیزی را گم کرده اید؟

به این دلیل است که برای دیگران زندگی می کنید. به دیگران اجازه می دهید روی تصمیمات تان تاثیر بگذارند و سعی می کنید انتظارات آن ها را برآورده کنید.

 

فشار اجتماعی فریب دهنده است. بدون این که متوجه باشیم قربانی می شویم. قبل از این که بفهمیم کنترل زندگی مان را از دست می دهیم و حسرت زندگی دیگران را می خوریم. مرغ همسایه غاز است و زندگی خودمان کامل نیست.

 

برای این که اشتیاق به زندگی دلخواه مان را بدست بیاوریم باید مالکیت تصمیم هایمان را بازیابی کنیم.

 

برای خودت زندگی کن نه برای انتظارات دیگران

 

توهم دیگران

 

راضی کردن دیگران مثل گرفتن یک هدف متحرک است زیرا انتظارات دیگران دائم در حال تغییر است.

 

وقتی همیشه سعی کنیم دیگران را راضی نگه داریم نه تنها آن ها بلکه خودمان را هم نمی توانیم راضی کنیم. انتظارات در واقع وهم و خیال هستند. به همین خاطر است که بیشتر مردم آن زندگی که می خواهند را ندارند و همیشه احساس نا امیدی می کنند.

 

وقتی توقع می کنیم واقعیت را نمی بینیم. انتظارات آزار دهنده هستند. حتی وقتی همه چیز بر طبق مراد پیش می رود باز هم نمی توانیم از اتفاقات قابل پیش بینی لذتی ببریم. حتی وقتی به چیزی که آرزویش را داشتیم می رسیم باز هم نمی توانیم خوشحال باشیم. مشکل انتظارات این است که با توقعاتمان اخت می گیریم و اگر یکی از آن ها به وقوع نپیوندد زندگی را غیرمنصفانه می بینیم در نهایت کمبود سورپرایز در زندگی باعث می شود تجربیات زندگی برایمان هیچ لذت و شگفتی نداشته باشد.

 

چرا مردم از شما توقع دارند که متفاوت عمل کنید

 

بسیاری از مردم وقتی نتیجه و عاقبت چیزی کمتر از انتظارشان باشد رنجیده و خشمگین می شوند حتی اگر انتظاراتشان غیر معقولانه باشد.

نا امیدی فاصله بین آن چیزی است که مردم از شما انتظار دارند و چیزی که در واقع هستید.

برای از بین بردن این فاصله باید ارتباطتان را با انتظارات مردم دوباره تنظیم کنید. انتظارات یک ارتباط اجتماعی بوجود می آورند. این یک توافق ضمنی است بین شما و دیگران. اگر مخالفت نکنید مردم فکر می کنند که مشکلی با آن ندارید.

یا حرف بزنید یا اجازه دهید دیگران به زندگی شما تجاوز کنند. اگر مقاومت نکنید نه تنها مجوز موافقت تان را صادر کرده اید بلکه این کار تبدیل به یک تمرین اجتماعی می شود و همین روال را در مقابل همه آدم ها تکرار می کنید. وقتی به دیگران اجازه دهید زندگی تان را تعیین کنند خودتان هم می خواهید همین کار را با آن ها انجام دهید.

 

اولین گام برای این که اجازه ندهید دیگران تعیین کننده زندگی تان باشند انتظار نداشتن است.

 

هیچکس بهتر از خودتان شما را نمی شناسد و هیچکس به غیر از خودتان نمی تواند تعیین کند که چگونه باید زندگی کنید.

 

ابتدا از خودتان مراقبت کنید

 

اولین گام برای این که از انتظارات خلاص شوید این است که با خودتان مهربان باشید. برای مراقبت از دیگران باید ابتدا مراقب خودتان باشید. اگر زندگی خودتان را دوست نداشته باشید نمی توانید دیگران را هم دوست داشته باشید. وقتی خودمان را دوست داشته باشیم و بپذیریم دیگر هیچ جایی برای انتظارات دیگران باقی نمی گذاریم.

 

مهربانی با خود مثل اکسیژن تازه برای ذهن است.

 

طرز فکرتان را تایید کنید

 

نمی توانید دیدگاه دیگران را نسبت به خودتان کنترل کنید اما می توانید انتخاب کنید که چگونه با خودتان صحبت کنید. حرف های درونی هم می توانند کمک کننده باشند و هم آسیب دهنده. پس در انتخاب کلمات آگاه باشید. انتظارات تان می توانند شما را در یک جعبه حبس کنند شما تنها کسی هستید که می توانید خودتان را آزاد و رها کنید. با خودتان مهربان باشید مکالمات درونی تان باید حرف خودتان باشد و نباید با افکار دیگران شکل بگیرد.

 

برای خودت زندگی کن نه برای انتظارات دیگران

 

حد و مرز تعیین کنید

 

محدودیت برای مردم لازم است زیرا آن ها تمایل دارند که افکارشان را تحمیل کنند. حرف بزنید و به آن ها اجازه ندهید برای شما تعیین کنند که چه کسی باشید و چه کاری انجام دهید. برای مردم حد و مرز تعیین کنید. نیاز نیست برای این کار خشونت به خرج دهید فقط حد و مرزشان را به آن ها بفهمانید ممکن است آن ها ناخواسته برای شما تعیین تکلیف کنند.

 

خودتان و دیگران را رها کنید

 

وقتی خودتان را از انتظارات آزاد می کنید در واقع همین کار را برای دیگران هم انجام داده اید. زمانی آزاد هستید که همانظور که دوست دارید زندگی کنید زیرا فشار راضی کردن دیگران را ندارید و از طرف دیگر خواسته های خودتان را به دیگران تحمیل نمی کنید.

 

پذیرفتن واقعیت کمی سخت است اما مهم ترین و اصلی ترین قدم برای رسیدن به آرامش است. تنها زمانی که آرامش داشته باشیم می توانیم بهترین باشیم.

 

اگر بخواهیم لحظه لحظه زندگی مان یک نقطه عطف است. انتخاب با شماست زندگی را دوست داشته باشید نقص ها را بپذیرید و امیدوار بهترین ها باشید.

منبع: مجله موفقیت

علائم کمبود اعتماد به نفس در خودتان را بشناسید

 

علائم کمبود اعتماد به نفس در خودتان را بشناسید

هر کسی اشتباه می‌کند. اما کسی که کمبود اعتماد به نفس دارد، مدام دلیل‌تراشی می‌کند و برای دیگران توضیح می‌دهد. این افراد حتی اگر به موفقیت دست پیدا کنند باز هم خود را ملزم به توضیح دادن به دیگران می‌بینند.

بحث ما مساله کمبود اعتماد به نفس است. یعنی وقتی نگاه منفی در تمام امور روزانه‌ شما جاری است، همیشه منتظر شکست هستید و از نظر احساسی، فیزیکی یا روان‌شناسی ضعیف شده‌اید.

ادامه‌ی خواندن

چرا افراد باهوش تصمیمات احمقانه می‌گیرند؟

چرا افراد باهوش تصمیمات احمقانه می‌گیرند؟

 همه ما چنین چیزی را تجربه کرده‌ایم: تصمیمی می‌گیریم که به نظر منطقی برسد. و پس از چند ثانیه، دقیقه یا روز به خود می‌گوییم “پیش خودت چی فکر می‌کردی؟ آیا این یک حماقت زودگذر بود؟ آیا حواسم پرت بود و در این شرایط تصمیم‌گیری کردم؟”

می‌دانیم که تصمیم درست و یا بهترین انتخابمان نبوده است، اما در آن لحظه آن تصمیم را گرفتیم و بعدها فهمیدیم تصمیم احمقانه‌ای بوده است. چرا؟

چرا افراد باهوش تصمیمات احمقانه می‌گیرند?

ادامه‌ی خواندن

هفت اشتباه مدیریتی مدیران تازه کار

هفت اشتباه مدیریتی مدیران تازه کار

🔸اغلب کسانی که به تازگی به جرگه مدیریت پیوسته‌اند خواسته یا ناخواسته مرتکب اشتباهاتی می‌شوند که می‌تواند برای آنها خطرناک و زیانبار باشد. در برخی موارد، مدیران از این اشتباهات مطلع می‌شوند و سعی می‌کنند تا آنها را تکرار نکنند اما گاهی اوقات اشتباهاتی از مدیران کم تجربه سر می‌زند که نادرست به نظر نمی‌رسند و همین‌ها هستند که می‌توانند عمر مدیریتی یک مدیر را کوتاه کرده و عملکرد او را زیر سوال ببرند.

🔸در ادامه به هفت مورد از مهم‌ترین اشتباهات پنهان و ناملموس مدیریتی اشاره خواهد شد.

۱⃣ شما به کارکنان‌تان گوش می‌کنید اما به آنها توجه کافی ندارید

در اغلب موارد کارکنان در انتقال منظورشان به مدیر مافوق‌شان به ابزاری غیر از کلمات متوسل می‌شوند و زبان بدن‌شان گویای بسیاری از ناگفتنی‌هاست. متاسفانه اغلب مدیران تازه کار به دلایل مختلف تنها به گوش کردن به صحبت‌های کارکنان بسنده می‌کنند و در نتیجه به افراد نگاه نمی‌کنند و حرکات شان را زیرنظر ندارند.

۲⃣ شما وانمود می‌کنید که تجربه زیادی در زمینه مدیریت دارید

بسیاری از مدیران کم تجربه سعی می‌کنند تا به کارکنان شان ثابت کنند باتجربه و جا افتاده هستند. این نقش بازی کردن دیر یا زود افشا خواهد شد و همین مساله اعتماد کارکنان نسبت به مدیر گزافه‌گو را سلب خواهد کرد.
پس اگر برای اولین بار به‌عنوان مدیر کارتان را شروع کرده‌اید با جسارت به این موضوع اشاره کنید و برای کمک گرفتن از دیگران برای پیشبرد اهداف هیچ تردیدی به خرج ندهید.

۳⃣ شما خودتان را درگیر مسائل جزئی و تصمیم‌گیری‌های پیش‌پا افتاده می‌کنید

یک رئیس خوب کسی است که به کارکنانش این امکان را می‌دهد تا زمانی که به کمک فکری او نیاز دارند به او مراجعه کنند و از او کمک بخواهند و پس از آن هر طور که خودشان صلاح می‌دانند عمل کنند.
یک مدیر خوب سعی می‌کند همیشه یک فضای مناسب برای تصمیم‌گیری و عمل کردن برای کارکنانش ایجاد کند تا کارکنان احساس فرمانبرداری محض نداشته باشند. چنین اختیار عملی می‌تواند به ارتقای کیفیت محیط کار و علاقه‌مندتر شدن افراد به کارشان کمک زیادی کند.

۴⃣ شما از ترسیم تصویر بزرگ و اهداف بزرگ و بلندمدت غفلت می‌کنید

شما به‌عنوان مدیر باید بدانید که وظیفه یک مدیر فقط پیشبرد اهداف خرد و برداشتن گام‌های کوچک به جلو نیست، بلکه باید برای ترسیم اهداف بزرگ و بلندمدت و یادآوری آنها به همه کارکنان پیشقدم شد و اقدامات هر کدام از بخش‌های یک سازمان را با اهداف و کارکردهای سایر بخش‌ها هماهنگ و همراه ساخت و از این طریق است که کارکنان تحت رهبری یک مدیر می‌فهمند که کاری که انجام می‌دهند و موفقیت‌هایی که کسب می‌کنند چه تاثیر بسزایی بر موفقیت و پیشبرد اهداف سایر بخش‌ها دارد.

۵⃣ شما به هر پروژه و هر پیشنهادی جواب مثبت می‌دهید

مدیران تازه کار باید بدانند که قرار نیست به هر پیشنهادی که از مقام‌های مافوق به آنها می‌شود جواب مثبت بدهند. آنها باید بدانند که درگیر شدن با پروژه‌های متعدد به شدت از کارآیی آنها و افرادشان خواهد کاست و اینکه به بعضی پیشنهادها و خواسته‌ها باید جواب رد داد. این جواب‌های منفی اگر با استدلال قوی و درست همراه باشد نه تنها موقعیت یک مدیر را متزلزل نخواهد ساخت، بلکه باعث می‌شود تا تمرکز او و کارکنانش روی پروژه‌های مهم افزایش یابد و بر بهره‌وری شان افزوده شود.

۶⃣ شما فقط به مدیریت زیردستان تان می‌پردازید

گاهی اوقات مدیران تازه کار آنقدر خود را غرق در رسیدگی به امور مربوط به زیردستان‌شان می‌کنند که برقراری ارتباط با مافوق‌ها و تحکیم این روابط را به فراموشی می‌سپارند در حالی که هر مدیری هر چقدر هم توانمند و کارآمد باشد به ارتباط و تبادلات فکری با مدیران مافوق و روسای خود نیز نیاز دارد و هم باید یاد دهنده باشد و هم یادگیرنده.

۷⃣ شما با همه کارکنان‌تان به یک شکل رفتار می‌کنید

واقعیت اینست که هر کدام از کارکنان به شکلی خاص و منحصربه‌فرد تشویق می‌شوند و نمی‌توان از یک الگوی رفتاری برای همه افراد بهره برد. پس بهتر است پس از شناسایی افرادتان با هر کدام به شکلی مطلوب او برخورد کنید و به آنها واکنش نشان دهید.

منبع: Forbes

تحلیل محتوای کتاب فارسی اول دبستان سه کشور

تحلیل محتوای کتاب فارسی اول دبستان سه کشور❗️

🇮🇷 کودک ایرانی «اطاعت» یاد می گیرد
🇩🇪 کودک آلمانی «پیشرفت»
🇨🇳 و کودک چینی «مهرورزی»

🔹 علیرضا عابدین (روان شناس) در پژوهشی به بررسی و تحلیل داستان‌های کتاب فارسی کلاس اول در ایران و مقایسه آن با داستان‌های کتاب زبان کلاس اول در دو کشور شرقی و غربی یعنی چین، به عنوان نماینده فرهنگ جمع‌گرا و آلمان، به عنوان نماینده فرهنگ فردگرا پرداخته است.

🔸او به این منظور تمامی داستان‌های کتاب فارسی اول ابتدایی در ایران، شامل ۵١ داستان منتشر شده در سال ١٣٩١، همچنین ۴۴ داستان از داستان‌های کتاب کلاس اول چین و ٢۶ داستان از مجموعه چهار کتاب کلاس اول آلمان را به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب کرده است.

🔍 نتایج این پژوهش نشان می دهد
♻️نیازهای «پیروی » و اطاعت در ایران
♻️ «پیشرفت » در آلمان
♻️ و «مهرورزی » در چین، سه نیاز اول و اصلی در سه کشور هستند.

🖇 نیاز به «پیروی » و اطاعت به دو نوع «تسلیم » و «احترام » تقسیم شده است.

🔹 نیاز «مهرورزی » پرتکرارترین نیاز در چین است که به شدت با ساختار جمع‌گرای شرقی مطابقت دارد.
در مرتبه‌های بعدی نیاز «فهمیدن » و همچنین نیاز به «ارائه و بیان » در چین قراردارند.

🔸به طور خلاصه می‌توان گفت کودک چینی به دنبال آن است که مهر بورزد، بفهمد و بفهماند.

🔹بعد از این سه نیاز که اساسا در ارتباط با دیگران (نیازهای جمعی) معنا پیدا می‌کنند، نیازهای شخصی‌تر مثل «پیشرفت » و «بازی » در چین، ظهور می‌کنند.

🔸این در حالی است که بروز نیازها در آلمان درست وارونه چین است.
در آلمان نیاز به «پیشرفت »، «بازی» و «شناخت » که نیازهای فردی و معطوف به خود هستند، در درجه اول قرار دارند و بعد از آنها نیاز «پیوندجویی » ظهور می کند.

▪️ بنابراین کودک ایرانی می‌آموزد طلب‌کننده و گیرنده (مصرف کننده و تنبل) باشد.

▫️ کودک چینی اما می‌آموزد دهنده و بخشنده
(تولیدکننده و کارگر) باشد

▪️ در حالی که کودک آلمانی اساسا چیزی طلب نمی‌کند ( استقلال طلب) است.

🔹بر این پایه می‌توان نتیجه گرفت کودک ایرانی در کتاب درسی خود یاد می‌گیرد که مطیع و سربه زیر باشد.

▪️ نگاه کودک ایرانی یا به سمت پایین است و یا از پایین به بالا نگاه می‌کند.

▫️نگاه کودک چینی به اطراف است و یک نگاه دایره‌وار دارد.

▪️ ولی کودک آلمانی یک حرکت و نگاه رو به جلو و هدفمند دارد.

⭕️ او به یک نقطه و هدف چشم می دوزد و تنها برای رسیدن به‌ آن در یک خط سیر مشخص می کوشد و در نهایت هم موفق است.

🔹 پ.ن: هر چیزی که الان هستیم ، به خاطر آموزشی است که در دوران ابتدایی دیدیم …

فرسودگی شغلی BURN OUT

فرسودگی شغلی BURN OUT

✍️فرسودگی شغلی، عواقب و هزینه‌های بسیاری بر سازمانها و کارکنان تحمیل می‌کند مانند تعویض مکرر شغل و محل کار (افزایش نقل و انتقالات)، غیبت‌ها و مرخصی‌های فراوان ، افت کمیت و کیفیت کار ، تحت تاثیر قرار گرفتن سلامت روانی فرد ،‌کاهش کیفیت خدمت ارائه شده به ارباب رجوع،‌ رکورد و تاخیر در سلسله کارهای تخصصی و اداری و …
از اینرو با توجه به اهمیت فرسودگی شغلی و تاثیر آن در عملکرد کارکنان و میزان بهره‌وری سازمانی در این مقاله سعی بر آن است به تبیین فرسودگی شغلی، علل و عوامل بوجود آورنده آن،‌ پیامدها و روشهای مقابله با آن پرداخته شود.
👈مفهوم و تعاریف مربوط به فرسودگی شغلی:‌
👤رایج ترین تعریف فرسودگی شغلی مربوط به مازلاک و جکسون (۱۹۹۳ ) است که ْآن را سندرمی روانشناختی متشکل از سه بعد خستگی احساسی یا هیجانی ، مسخ شخصیت و کاهش احساس کفایت شخصی دانستند.
👤در تعریف گیبسون ( ۱۹۹۴ ) فرسودگی کاری عبارت است از یک فرایند روان شناختی که تحت شرایط استرس شغلی شدید حادث می‌شود و خود را بصورت فرسودگی عاطفی،‌ مسخ شخصیت Depersonalization ، کاهش انگیزه برای پیشرفت و ترقی نشان می‌دهد.

🌟 خستگی هیجانی یا احساسی: کاملاً همانند متغیر فشار روانی عمل می‌کند،‌ و به مثابه احساس زیر فشار قرار گرفتن و از میان رفتن منابع هیجانی در فرد قلمداد می‌شود . در این حالت ممکن است فرد بی رغبت و بی تفاوت شود و دیگر کار ، هیچ شور و احساس مثبتی را در او برنمی‌انگیزد.
🌟 مسخ شخصیت : پاسخ منفی و سنگدلانه به اشخاصی است که معمولاً دریافت کنندگان خدمت از سوی فرد هستند. در این وضعیت ،‌نگرش فرد فرسوده نسبت به ارباب رجوع منفی است . او تصور می‌کند در واقع ارباب رجوع یعنی «طلبکار» و آغاز فشارها. به این ترتیب به پرخاشگری‌های فعال ( کلامی و غیر کلامی ) و نافعال ( کارشکنی و تاخیر‌های عمدی) رو می‌آورد.
🌟 کاهش احساس کفایت شخصی: کم‌شدن احساس شایستگی درانجام وظیفه شخصی است و یک ارزیابی منفی از خود درخصوص انجام کار به شمار می‌رود. در واقع احساس عدم کفایت نتیجه طبیعی سیکل یا چرخه معیوبی است که قبلاً ایجاد شده است که اصطلاح « فسیل شده » که در بین کارمندان به کار برده می‌شود، قابل فهم‌تر شود.

🔴مراحل پنج گانه فرسودگی شغلی عبارتند از :
۱-🌟 مرحله ماه عسل: در این مرحله فرد احساسات شادمانی و سرخوشی ناشی از برخورد با شغل جدید را تجربه می کند این احساسات عبارتند از: تهییج ، اشتیاق ، غرور و چالش
۲-🌟 مرحله کمبود سوخت: در این مرحله فرد نوعی احساس مبهم زوال ، خستگی و گیجی را تجربه می کند. نشانه های این مرحله عبارتند از: نارضایتی شغلی ، عدم کارایی ، اختلال در خواب و احساس خستگی
۳- 🌟مرحله نشانه مزمن: نشانه های عادی این مرحله عبارتند از: فرسودگی مزمن ، بیماری جسمی ، خشم و افسردگی
۴-🌟 مرحله بحران: در این مرحله فرد احساس می کند که بر او ستم رفته است و تمایلات مربوط به بدبینی ، شک و تردید نسبت به خود، در او افزایش می یابد.
۵-🌟 مرحله برخورد با دیوار: این مرحله از نشانگان فشار روانی ناشی از فرسودگی شغلی با به پایان رسیدن نیروی فرد برای سازگاری با محیط کار مشخص می شود و احتمال دارد در این مرحله فرد شغل خود را از دست بدهد.

تحلیل خوشه ای (خوشه بندی) (Cluster Analysis)

تحلیل خوشه ای (خوشه بندی) (Cluster Analysis)

تجزیه و تحلیل خوشه ای، یک روش آماری برای گروه بندی داده ها یا مشاهدات، با توجه به شباهت یا درجه نزدیکی آنها است. از طریق تجزیه و تحلیل خوشه ای داده ها یا مشاهدات به دسته های همگن و متمایز از هم تقسیم می شوند. از این روش برای بخش بندی کردن مشتریان بر مبنای شباهت هایشان استفاده می شود. غالبا در تحلیل خوشه ای، تصمیم گیری درباره تعداد خوشه ها بر مبنای ملاک بیزی و ملاک آکائیکه گرفته می شود. جوابی در سطح حد اقل ملاک بیزی و ملاک آکائیکه به دست می آید، می تواند معرف بهترین تعادل موجود بین دقت و پیچیدگی باشد که مهم ترین تاثیرات را در نظر بگیرد و اهمیت آنها را کم نشان ندهد. همچنین، راه دیگر برای تصمیم گیری در زمینه تعداد خوشه ها، استفاده از نسبت فاصله می باشد. بهینه ترین تعداد خوشه ها هنگامی است که تغییری بزرگ در نسبت فاصله مشاهده می گردد.

اصطلاح تحلیل خوشه ای اولین بار توسط Tryon در سال ۱۹۳۹ برای روش های گروه بتدی اشیائی که شبیه بودند مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه خوشه ای ابزار میانبر تحلیل داده هاست که هدف آن نظم دادن به اشیا مختلف به گروه هایی که درجه ارتباط بین دو شئی اگر آنها به یک گروه تعلق داشته باشند حداکثر و در غیر این صورت حداقل است. به عبارت دیگر تحلیل خوشه ای ساختار داده ها را بدون توضیح اینکه چه وجود دارد را نشان می دهد.

تحلیل خوشه ای یک ابزار اکتشاف  است و نتایج آن ممکن است ۱)در تعریف یک طرح طبقه بندی مانند رده بندی حیوانات، حشرات یا گیاهان مفید باشد. ۲)قواعدی برای اختصاص موارد جدید به طبقه ها به منظور شناسایی و تشخیص به دست دهد. ۳)حدود تعریف، اندازه و تنوغ و تعریف برای آنچه قبلا به شکل مفاهیم وسیعی بوده است، فراهم آورد. ۴) نمونه هایی برای معرفی طبقه ها بیاید. ۵)مدل آماری برای توصیف جامعه ارائه دهد.

مفاهیم فاصله و تشابه از مفاهیم اساسی تحلیل خوشه ای است. فاصله اندازه‌ای است که نشان می دهد دو مشاهده تا چه حد جدا از یکدیگرند. در حالی که تشابه شاخص نزدیکی آنها با یکدیگر است. پژوهشگر قبل از تحلیل، نخست باید یک مقیاس کمی  را که بر پایه همخوانی(تشابه) بین مشاهده‌ها اندازه گرفته می شود را انتخاب کند. این شاخص ها با توجه به الگوریتم تشکیل خوشه، ماهیت متغیر ها(پیوسته، گسسته یا دو ارزشی) و مقیاس اندازه گیری انتخاب می شوند.

مثال های از تحلیل خوشه ای:

  • اگر بخواهیم کشورها را بر حسب شاخص های فرهنگی و اقتصادی طبقه بندی کنیم.
  • اگر بخواهیم کلان شهر ها را بر حسب شاخص های بهداشتی و آموزشی طبقه بندی کنیم.
  • اگر بخواهیم افراد را بر اساس ویژگی های شخصیتی طبقه بندی کنیم.

اولین کار برای تحلیل خوشه ای نشان داده واحد ها (افراد) بر روی یک نمودار پراکندگی است.

 

 

اگر داده هایی دhرید و می خواهید آن ها را با نرم افزار Spss تحیلیل کنید می توانید با قیمتی بسیار پاین و کیفیت بالا آن از ما بخواهید.

تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار Spss