” بیانمسئله”بایدبهصورتمختصرودقیقدرچکیدهوبهصورتمفصلدراصل طرحوگزارشارائهشود.
بایدقبلازنوشتنبیانمسئله،لیستیازنکاتاصلیتهیهنمود.اینکارمارا مطمئن می سازد که همه نکات پوشش داده شده و بیان مسئله بهصورت منطقی و مرتب تهیه شده و هیچ نکته ای از قلم نیفتاده است.
در ملاحظهبهدلایلایجاد کننده یمسئلهباید همه یعواملمربوطهرادرنظرداشت.
تهیه یک نمودار ازاین عواملومنعکس کردن روبط آن ها باا یکدیگر(فیلیپ چارت یا مدل تار عنکبوتی یا شبکه علیتی) بسیار سودمند است.
توجهبهایننکتهکهبعضیازعواملیامتیرها بهطورمستقیموبرخیبه طور غیرمستقیم مسئله را تحت تأثیر قرارمی دهند، بسیار مهماست.مثلاًسوء تغذیه دریک کودکمی تواند هم بهوسیله یبیماری(ماننداساهال)وهم بهوسیله فقر تغذیهای ایجادشود. سواد مادر عاملیاستکهمی تواند هم بر رویبیماری و هم بر روی فقر غذایی تأثیر گذارد درآمد کم و یا عدم دسترسی به زمین نه تنها بر رویسطح سواد مادرممکناستتأثیربگذارد، بلکه می تواند عامل کمبود غذا در خانواده هم باشد ((انصاریمریم، 1386).
روشن کردن اینکهمسئلهچیستواینکهدقیقاًچهکاریمی خواهد انجامشود.
مستندکردنشایستگیمحققدراینزمینه.
نشان دادن اینکه چرا کارهای قبلاً بیساتیدنبالشود. برخیاز مدیران همچنین علاقه مندند که بدانند چه کسی بودجهتحقیقاتقبلیراتأمینکردهاست. بحثروی پژوهش های قبلی و سوابق تحقیق باید به روشنی نشان دهد کهقبلاً چه کاری انجام شده و کار شما چه تفاوتی با کارهای قبلی دارد. اینکار باعث می شود که تکراری بودن غیر ضروری بر تحقیق شما وارد نشود. این نکته مهم است که شما با ذکر سندهای موجود ثابت کنید که چه چیز بی سابقه در کار شما وجود دارد که انجام آنرا الزامی می سازد و از آن زمان تاکنون چه خصوصیاتی تغییر کرده است.
بیان مطالب زاید باعث می شود که خواننده نتواند در مورد موضوع مورد بررسی قضاوت
درستی داشته باشد . همانند یک وکیل مدافع، مدارک و شواهد لازم را می توان از منابع مستند فراهم نمود. اشاره به مستندات و ذکر یافتههای دیگران نه تنها به عنوان یک امتیاز بلکه به
عنوان یک نیاز برای تدوین این بخش از طرح یا مطالعه لازم است. به یاد داشته باشیم که هر
چه مطالعه ما راجع به موضوع بیشتر باشد و این امر را در بیان مسئله نشان دهیم نه تنها شانس
ما برای قبولاندن پروژه بیشتر خواهد بود بلکه امکان گمراهی ما در انتخاب موضوع و روش
اجرائی آن نیز کمتر خواهد شد(شمس و سعید افروغ، 1391).