چهره واقعی آدمها کجا معلوم می شه!؟
■از جالبترین پژوهشهایی که به تازگی خوندم مقاله برنت کوکر(Coker) و آنه مکگیل(McGill) از دانشگاه شیکاگو بود.
این پژوهشگرها دنبال این بودن ببینن “آدمها تو چه حال و احوالی خودافشایی بیشتری دارن!
و تو چه شرایطی بیشتر میشه چهره واقعی آدمها رو شناخت!؟”
□برای رسیدن به جواب تیم پژوهش سلسله آزمایشهای جالبی رو طراحی کردن.
روش کارشون هم این مدلی بود که از دو گروه افراد دعوت کردن و بهشون گفتن که هدف از این آزمایش بررسی کارایی یه سایت دوستیابیه، واسه همین از شما میخواییم که اطلاعاتی از خودتون رو برای وارد شدن به یه رابطه عاطفی، روی سایت ثبت کنید.
●منتهی به گروه اول گفتن قبل از شروع آزمایش لازمه تو یه آزمون شرکت کنید تا مهارتهای کامپیوتری شما ارزیابی بشه و با این آزمون تا میتونستن به شرکت کنندهها استرس وارد کردن ولی به گروه دوم هیچ حرفی نزدن و مستقیما وارد فرایند آزمایش شدن.
○خروجی اولیه پژوهش نشون میداد؛ گروهی که تحت تنش و اضطراب وارد آزمایش شده بودن نسبت به گروه مقابل به مراتب اطلاعات بیشتری از خودشون تو سایت دوستیابی افشا کرده بودن و بدون فشار مستقیم بیرونی! تا ریزترین اطلاعات رو هم تو سایت ثبت کرده بودن.
اما این همه ماجرا نبود!
■تیم تحقیق دنبال این بود ببینه “آیا افزایش تنش باعث میشه که آدمها اطلاعاتِ”واقعی”تری از خودشون افشا کنن؟!
برای رسیدن به جواب آزمایش قبلی دوباره تکرار شد، منتهی این بار به شرکت کنندهها گفتن لازمه که شما بدترین سوتی که تا الان تو فضای مجازی دادید رو هم تو پروفایلتون وارد کنید.
□نتایج تحقیق نشون میداد که این بار هم؛ افرادی که بهشون اضطراب وارد شده بود و تحت تنش عصبی قرار داشتن به راحتی و بدون فشار بیرونی تجربیات بد خودشون رو به اشتراک میذاشتن، در حالیکه این اتفاق برای گروه دیگه به مراتب کمتر رخ داد و خیلی اطلاعاتی تو این زمینه نداده بودن.
●پس تا اینجای کار مشخص شد که آدمها وقتی تو تنش روانی قرار میگیرن هم اطلاعات بیشتری از خودشون افشا میکنن و هم اطلاعات خصوصیشون رو راحتتر فاش میکنن.
اما این همه ماجرا نیست!
سوال بعدی این بود که وقتی آدما به لحاظ جسمانی هم تحریک بشن ممکنه در مدل خودافشاییشون تغییری رخ بده!؟
واسه رسیدن به جواب اومدن به شرکت کنندهها گفتن که لطفا به دوران دبیرستان خودتون فکر کنید و شرمآورترین اتفاقی که براتون رخ داده رو یادداشت کنید.
بعد از اتمام نوشتن به یه گروه گفتن برید تو حیاط واسه چند دقیقه بدوید تا ضربان قلبتون بره بالا و یه عرقی رو پیشونیتون بشینه.
■نتایج قابل تامل بود؛ گروهی که دویده بودن و برانگیختگی فیزیولوژیکی رو تجربه کرده بودن عین داستانی رو که روی کاغذ نوشته بودن برای دیگران تعریف میکردن و به راحتی تجربه شرمآور خودشون رو بیان میکردن اما گروهی که برانگیختگی فیزیولوژیکی رو تجربه نکرده بودن؛ تا اونجایی که امکان داشت داستان رو سانسور میکردن و داستان گفته شده اونی نبود که رو کاغذ اومده بود…
□نتیجه! “آدمها صادقانهترین اطلاعات در مورد خودشون رو زمانهای میدن که تحت تنش روانی و جسمی باشن.
از این جهت اگه دنبال شناخت خود واقعی یه آدمی تو مواقع تنشزا ببین چطور عمل میکنه!
مثلا وقتی تو ترافیکه!
کلیدش جا مونده و در قفل شده!
چکش عقب افتاده یا هر موقعیت اضطراب آوری…
دکتر امید امانی