نیمه پر لیوان از افسانه تا واقعیت:
این برای خیلی از ما بسیار مرسوم است و به کرات میشنوییم یا میگوییم که به نیمه پر لیوان نگاه کن. درواقع، این عبارت گویای نوعی تفکر خوشبینانه یا به عبارتی دیگر مثبت اندیشی است. اما ممکن است چنین به نظر برسد که با این نوع تفکر قصد داریم از واقعیت فرار کنیم و انکار کنیم که مشکل و کمبودی هست.
حال بیایید ببینیم این نوع تفکر در عمل چگونه است و آیا در کل سودمند است یا مضر؟
تمرکز بر نقاط قوت و مثبت و داشته ها باعث افزایش اعتماد به نفس، عزت نفس، انعطاف پذیری و سایر منابع روانشناختی و ذهنی و حتی منابع فیزیولوژیکی، اجتماعی میشود. این امر کمک میکند بتوانیم دست کم از داشته های خودمان بیشترین بهره را ببریم و بعضا این شرایط منجر به خلاقیت نیز میشود.
مثلا فرض کنید بیرانوند دروازه بان تیم ملی کشورمان که بارها از زندگی گذشته خود و خوابیدن در چمن و … صحبت کرده تمرکز خود را بر فقر و مشکلات مادی و مالی میگذاشت. ایشان الان احتمالا در موقعیت شغلی به اصلاح بخور و نمیری بود و با یک حداقل میساخت.
اما نیمه پر لیوان ایشان استعداد و توانمندی و پشتکار و اراده اش در زمینه ورزش بود. در نتیجه به جای تمرکز بر مشکلات و فقر بر روی توانمندی خود و نیمه پر لیوان متمرکز شد و اتفاقا توانست به موفقیت فوق العاده ای دست پیدا کند – نه یک موفقیت معمولی و ساده. یکی از پیش فرضهای روانشناسی مثبت گراتاکید بر عملکرد فوق العاده و رسیدن به شکوفایی است. درواقع، مثبت گرایی امکان ماجراجویی و داشتن رویا و هدف را ورا و فرای مشکلات و کاستیها برای ما فراهم میسازد.
حالا بپردازیم به نیمه خالی، تمرکز بر این وجهه از زندگی باعث کاهش اعتماد به نفس، عزت نفس و امیدواری و سایر منابع میشود. به لحاظ عصب شناختی نیز برعکس حالت اول شاهد کاهش چشمگیر فعالیت مغز خواهیم بود. این وضعیت با شکل گیری گسترده تر افکار منفی و افزایش قلمرو منفی گرایی همراه خواهد بود. در این وضع، به دلیل کاهش خزانه فکری و رفتاری رفتارهای خود تخریبگی همچون اعتیاد بروز پیدا میکند.
بنابراین، نیمه پر یا نیمه خالی صرفا یک نگرش نیست و اساسا مثبت گرایی واقعی انکار واقعیت و کنار امدن منفعلانه با شرایط و باور ان نیست. بلکه در عوض این رویکرد بر روی یک فرایند پیشرفت و لذت بردن از مبارزه با چالشها و یافتن راهکارهای لازم برای غلبه بر موانع است.
نویسنده: دکتر محمد فروهر