...........................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................
خوش آمدید این سایت دارای مجوز می باشد برای مشاهده مجوز ها پایین صفحه را مشاهده فرمائید.
به نظر می رسد باید روی زبان فارسی بیش از اینها کار شود. متخصصان ادبیات فارسی و زبان شناسی، بیایند روی این حوزه هم کار و زبان فارسی را برای دنیای امروز، غنی تر کنند. هفتصد هشتصد سال پیش که مولانا و سعدی و حافظ را داشته ایم، اوج زبان فارسی بوده است، ولی آیا زبان دنیا در هفتصد سال پیش مانده است؟ ظاهرا زبان ما در همان دوران مانده است. الان فرهنگستان ادب فارسی وجود دارد، به جای اینکه روی واژه هایی مانند کامپیوتر که دیگر میان مردم رایج شده است، کار کنند، بیایند و زبان را برای ارتباط برقرار کردن بهتر مردم با هم، غنی تر کنند.
حتما شنیده اید که در دسته بندی های چند هفته گذشته، ایرانی ها را جزو عصبی ترین مردم دنیا معرفی کردند. به دلیل اینکه ما حتی مهارت های ارتباطی جدید را در موقعیت های مختلف یاد نگرفته ایم. در مورد یک جای پارک، هنوز ارتباط ما خوب نیست. مثلا امروز صبح ساعت ۷ که خیلی هم شلوغ نیست، خودرویم را جایی پارک کرده بودم، بعد سر کلاس سراغ من آمدند که ماشین تان جای بدی پارک شده است. جای بدی هم نبود، جلوی یک موسسه بود و صاحب آنجا می خواست ماشین خودش را جلوی موسسه پارک کند. حرفش از نظر قانونی، حرف نابجایی بود، ولی خب طبیعتا آدم باید احترام بگذارد. تا من را دید، گفت آقا مگر کوری؟ من اینجا نوشته ام کسی پارک نکند. من چه جوابی باید به او می دادم؟ گفتم ببخشید عینکم را تازه عوض کرده ام ندیدم. چقدر از کتاب هایی که در مورد بازاریابی، فروش و … می خوانیم، ترجمه است بالغ بر ۹۵ درصد این کتاب ها ترجمه است. من می گویم فرهنگستان ادب فارسی حداقل برای مترجمان مان کلاس های آموزشی بگذارد تا از کلمات بهتر و روان تر و موثرتری که با بطن جامعه ارتباط برقرار کند، استفاده کنند. چرا می گوییم الان شبکه های اجتماعی آمده اند و جای خیلی از رسانه های ما را گرفته اند؟ چون از زبان ساده تر، کاربردی تر و محاورہ تری استفاده می کنند. چه مشکلی داریم که دیگر نتوانستیم مانند فردوسی و مولانا و رودکی و حافظ و سعدی ایجاد کنیم؟
کسی تابه حال به این فکر کرده است؟ یکی از پایه های اصلی ارتباطات، واژه و کلمه است. ضمن اینکه زبان مادری ام را دوست دارم، می خواهم بگویم که نقص دارد، ضعف دارد، به دادش برسید؛ وگرنه دچار چالش خواهیم شد. به خارجی ها نگاه کنید مثلا اگر برایان تریسی را که در جلساتش اوج تمرکز را به خود جلب می کند، بیاورند، در کنار کسی که تازه یک مترجم خیلی خوب ایرانی هم کنارش است، بگذارند؛ می بینید سطح توجهی که در کنفرانسی که اینجا برگزار می شود، با کنفرانسی که به زبان انگلیسی برگزار می شود، چقدر تفاوت دارد. به دلیل اینکه واژگان آنها برای این کار، غنی تر و قوی تر، مختص این زمان و به روز است؛ ولی برای ما این طور نیست.
یکی از راه های ارتباطی، در گذشته نوشتن نامه و الان، نوشتن پیام است. هنوز داریم با زبان و ادبیات قاجاری می نویسیم؛ «احتراما به استحضار می رساند». امروز برای کسی به دادگاه رفته بودم، نصف کلمات را از وکیل می پرسیدم: «این یعنی چه؟» مثلا نوشته است «نیم عشر»، یعنی چه؟ واقعا نمی دانستم. چرا این وضع را درست نمی کنند؟ چرا کسی به فکرش نیست؟ به قول شما، ارتباطات، تبادل انرژی است؛ واژگان هم که پایه ارتباط هستند، ولی کسی برایش کاری نمی کند! پژوهشی در مورد ایرانی ها انجام داده بودند، اولین ویژگی این بود که امکانش نیست ایرانی ها با هم کار کنند، این موضوع خودش معضلاتی را به وجود آورده است. از جمله اینکه بیزینس های ایرانی به شدت کوچک هستند و هر وقت در معرض رقابت با جهان قرار بگیرند، به سرعت از بین می روند. مثلا در صنعت هتلداری، تعداد زیادی هتل های کوچک خویش فرمایی خانوادگی ایجاد شده اند که اگر روزی بخواهند با یک برند نیمه معتبر جهانی رقابت کنند، عملا عرصه را باخته اند تقریبا در همه حوزه ها این را می بینیم. علتش این است که حاضر نیستیم تیمی کار کنیم، ارتباطات تیمی برقرار کنیم و بیزینس هایمان کوچک است. در این مورد باید گفت وقتی ما بلد نیستیم با هم رابطه برقرار کنیم، با هم زندگی کنیم، با هم رانندگی کنیم، معلوم است که بلد هم نیستیم با هم کار کنیم.
نخستین کار این است که همه مان در هر جایگاهی که هستیم، از دولتمرد گرفته تا هر جایگاه دیگری، بپذیریم که ضعف داریم. برای بعضی از ارتباطات، سیستم می خواهیم. اگر من در کارم، خانواده ام و هر جایی که هستم، یکسری قواعد و چارچوب های ساده بگذارم، یعنی استفاده از سیستم، به نظر من استفاده از نرم افزارهای ارتباطی مدرن، بسیار مهم است. مثلا ارتباط با مشتری ها، امروزه نرم افزارهای جدی ای دارد. در عین حال باید توقعاتمان در ارتباطات را مدیریت کنیم، تمام این خودخواهی ها بابت توقعاتی است که داریم. ما مردم ایران باید این را در ارتباطاتمان جدی تر کنیم که مقداری، توقعاتمان را پایین بیاوریم.
یکی از ریشه هایی که ارتباطاتمان با افراد، چه نزدیکمان، چه در محیط کارمان، چه در فرهنگ رانندگی مان، بد است، به دلیل توقعاتمان است. در خیلی مسائل توقع داریم که همه خلاف نکنند، ولی ما بکنیم اشکال ندارد. توقع داریم همه ما را درک کنند، برایمان کار انجام بدهند. این توقع در ما خیلی بالاست، در همه حوزه ها. اگر به عنوان یک مدیر می خواهی ارتباطات در شرکت خوب شود، اول توقعات خودت را مدیریت کن، بعد در مورد مدیریت توقعات با همکارانت هم صحبت کن؛ برایشان با یک ارتباط خوب شفاف سازی کن که از من، بیشتر از این توقع نداشته باشید یا داشته باشید. ارتباطات، بحثی بسیار جدی است در آینده باید در موردش بسیار صحبت کنیم. از آن بحث هایی است که مطمئنم مردم ما خیلی به آن نیاز دارند.
برگرفته از : مجله موفقیت – نویسنده محمد رضا محسنی
ما در این سایت پرسشنامه های استاندارد (دارای روایی، پایایی، روش دقیق نمره گذاری ، منبع داخل و پایان متن ) ارائه می کنیم و همچنین تحلیل آماری کمی و کیفی رابا قیمت بسیار مناسب و کیفیت عالی و تجربه بیش از 17 سال انجام می دهیم. برای تماس به ما به شماره 09143444846 در شبکه های اجتماعی پیام بفرستید. ایمیلabazizi1392@gmail.com
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به لنسرسرا و محفوظ است.
این سایت دارای مجوز می باشد