حرف هایی که نمی زنیم مهمترین حرف هایی است که می زنیم!
◀️ وقتی کسی با من حرف می زند بیش از آنکه به واژه هایی که می گوید دقت کنم، حرف هایی که نمی زند را می شنوم! جان کلام آدم ها در حرف هایی است که نمی زنند. پنهان می کنند، یا معنای اصلی شان در آنها نهفته است، یا در سوال هایی است که می پرسند.
◀️ با تمرین و تجربه و مطالعه اندک، متوجه مقدمه چینی آدم ها می شوم. وقتی حرف می زنند، مثالی به میان می آورند، به در می گویند تا دیوار بشنود.
برخلاف تصورشان من متوجه می شوم که حرف اصلی شان چیزی نیست که می گویند بلکه آن چیزی است که نمی گویند و گمان می کنند من متوجه نمی شوم و البته خیلی اوقات کمک شان می کنم که حس کنند موفق شده اند و من نفهمیده ام!
◀️ این به معنای آگاهی تام من نیست. چون این راه پایانی ندارد و من در حال آموختنم. کتاب و جزوه خاصی هم ندارد. فقط باید دقت کرد. با صبوری گوش داد و آماده یاد گرفتن بود.
◀️ وقتی در یک جمع قرار می گیرم سریع سعی می کنم به لحن افراد، واژه هایی که به کار می برند، تکیه کلام ها، دامنه لغات و حتی زبان بدن شان را کشف کنم. رابطه ای که با نفرات دیگر دارند. نحوه نشستن شان. نوع لباس پوشیدن شان، اینکه به حرف دیگران گوش می دهند یا فقط حرف می زنند. اینکه وقتی حرف می زنند دنبال تایید گرفتن یا انتقال مفهوم هستند یا برایشان صرفاً حرف زدن مهم است.
◀️ خیلی ها فکر می کنند شیک حرف زدن و جمله بندی بی نهایت اهمیت دارد. البته که مهم است اما مطالعات نشان می دهد وقتی با کسی حرف می زنیم این نسبت ها برای انتقال معنا و مقصودمان بیشترین نقش را دارند:
1⃣ واژهها و کلمات تنها 7 درصد نقش دارند.
2⃣ 38 درصد مربوط به لحن صدای ماست.
3⃣ و 55 درصد دیگر مربوط به زبان بدن است. دست تکان دادن، نگاه دزدیدن، لبخندهای سرد و تصنعی یا گرم و پرشور و …
◀️ وقتی تلفنی با کسی حرف می زنید عملاً 55 درصد ارتباط را از دست می دهید اما هنوز لحن را دارید. به فراز و فرود کلام، به مکث ها یا سریع جواب دادن ها، به تمایل طرف برای ادامه دادن جملات یا اشتیاقش برای پایان دادن به صحبت دقت کنید…
◀️ همه اینها آموختنی است. هر لحظه سعی می کنم از هر کسی بیاموزم. هر کسی تکنیک خودش را دارد، لحن و سبک و شیوه خودش را برای انتقال مفاهیم دارد. از هر کسی می شود آموخت.