دیدگاهی از ساشا اشمیت استاد دانشگاه مدیریت اتو بایسهایم و مدیر مرکز ورزش و مدیریت این دانشگاه
▫️تیم ملی آلمان برای اولین بار در تاریخ جام جهانی در مرحله اول حذف شد. این برای «مانشافت» یک فاجعه محسوب میشود. به خصوص وقتی در نظر بگیریم که این ناکامی در زمان یکی از موفقترین مدیریتهای تاریخچه این تیم اتفاق میافتد.
▫️این برای اولین بار نیست که قهرمان جهان در دوره بعدی جام جهانی در همان مرحله اول حذف میشود. فرانسه در سال ۲۰۰۲، ایتالیا در جام جهانی ۲۰۱۰ و اسپانیا در جام جهانی ۲۰۱۴ همه به عنوان مدافعان قهرمانی در مرحله اول ناکام شدند. به این پدیده «تله موفقیت» میگویند که نه تنها در ورزش، بلکه در دنیای کسبوکار هم پیش میآید. این کاملاً طبیعی و حتی انسانی است که آدم دلش را به آنچه دست یافته خوش کند و فکر کند این موفقیت بالاخره یک جوری تداوم پیدا خواهد کرد.
▫️همراه با موفقیت معمولاً رخوت هم میآید. مشکل دقیقاً همین جاست. بخصوص در عصر دیجیتال سکون به معنای مرگ است. کسبوکارها امروز سریعتر از هر زمان دیگری میمیرند. علت اصلی ناکامی در بازار هم نه رقبا بلکه خود شرکت و ترساش از تجدید ساختار و تغییر استراتژیک است.
▫️دلیل این ناکامی در موفقیت خود سازمان نهفته است. به خصوص سازمانهای بزرگ که در فعالیت اصلیشان سالهاست موفقاند، باید بین دو استراتژی «اکتشاف» و «استخراج» تعادل برقرار کنند. شرکتهایی که زیادی «استخراج» میکنند و برای «اکتشاف» وقت کافی نمیگذارند، در این میان شکست میخورند.
▫️موفقیت جلوی دید این شرکتها را گرفته است. آنها از ترس این که کانالهای درآمدی موجود را از دست ندهند، به مدلهای موفق کسبوکار خود دل خوش میکنند و زمان و پول کمی را برای تجدید ساختار استراتژیک خود به عنوان بستر موفقیتهای آینده خرج میکنند.
▫️تیم ملی آلمان یک بار بعدِ قهرمانی در جام جهانی ۱۹۹۰ گرفتار این بلا شد. آن موقع مسئولین فدراسیون فکر میکردند برای مدتها شکستناپذیر باقی خواهند ماند و برای همین فرصت اصلاحات ضروری به موقع را از دست دادند. در واقع قهرمانی در جام جهانی ۱۹۹۰ و بعداً قهرمانی در جام ملتهای اروپا سال ۱۹۹۶ باعث شد مدیریت فدراسیون فوتبال آلمان تشخیص ندهد که چقدر اصلاحات ساختاری ضروری بودند.
مطالب مرتبط
نظرات بسته شده است.